مقاله مروری بر قیام خونین 15 خرداد در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مروری بر قیام خونین 15 خرداد در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مروری بر قیام خونین 15 خرداد در word
مقدمه
ـ1ـ علل و عوامل شکل گیری
ـ1ـ1ـ انقلاب سفید
ـ2ـ1ـ غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی
ـ3ـ1ـ لوایح ششگانه
ـ4ـ1ـ فروردین 1342 و اعلام عزای عمومی
ـ5ـ1ـ فاجعه خونین مدرسه فیضیه
ـ2ـ بررسی سیر حوادث
ـ1ـ2ـ نطق تاریخی امام خمینی (ره)0
ـ2ـ2ـ دستگیری امام خمینی (ره) و تظاهرات گسترده در قم
ـ3ـ2ـ تهران و قیام خونین 15 خرداد
ـ3ـ دستاوردها
ـ4ـ جمع بندی و نتیجه
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مروری بر قیام خونین 15 خرداد در word
مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی
سید حمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، تهران:انتشارات راه امام، 1360، ج
«گذری بر نهضت امام از زبان مقام معظم رهبری »، 15 خرداد، سال سوم، شماره 14 بهار
گذری بر نهضت امام از زبان مقام معظم رهبری، پیشین، ص
«دستاوردهای 15 خرداد»، 15 خرداد، سال اول، شماره 2 ( خرداد و تیر1370)، ص
مقدمه
سی و نهمین سالگرد قیام با شکوه خونین پانزدهم خرداد فرا میرسد. دوازدهم محرم 1383 مصادف با 15 خرداد 1342 ایران شاهد حماسهای خونین و غمبار بود که هر چند به ظاهر پایان یک قیام می نمود، اما در واقع آغازی شد بر تداوم حرکت انقلاب اسلامی که به برکت محرم، این بذر، پانزده سال بعد در دوازدهم بهمن به ثمر نشست و مطلعی شد بر انفجار نور
امروز پس از گذشت قریب به چهل سال از این واقعه و سپری شدن بیش از دو دهه از عمر انقلاب اسلامی، هنوز تأمل برآنچه 15 خرداد را به وجود آورد و آنچه در این روز فراموش نشدنی گذشت، میتواند درسهای بسیاری را به ما بیاموزد. تجربه 15 خرداد نه تنها موجد تغییر در شیوهها و خط مشی مبارزاتی و مرسّم دورنما و فرآیند انقلاب اسلامی است، بلکه بازنگری و عمق نگری تجارب تاریخی نشان دهنده زوایای پنهان و ظرافتهایی است که در عین نمایان ساختن قانونمندی سیر تکامل تاریخ، فرآیندی است که در ظاهر و صورتی نوین و مرتبتی به مقتضای اوضاع و شرایط جوامع تکرار میشوند
بنابراین بررسی تحولات تاریخ در شناخت قوانین و نتایجی که در پاسخ به نیازهای کنونی و رهنمونی در برابر مشکلات و دادن هشدارها و ایجاد هوشیاریها نافع میباشد نقش بسزایی دارد. بدین ترتیب از این دیدگاه ارزیــابی مجدد قیام خونین 15 خرداد قابل توجیه خواهد بود
ـ1ـ علل و عوامل شکل گیری
نهضتها مانند هر پدیده دیگر دارای علل و عواملی است که از آن به ریشهها و زمینهها یاد میشود. بی تردید هیچ دگرگونی و انقلابی، بی ریشه وعلت پدید نمیآید. نهضتها بنابر هویت مشترکی که دارند، کم و بیش دارای یک سلسله ریشهها و زمینههای یکسان و همانندی هستند که میتوان از آن به عوامل عام و فراگیر یاد کرد. از سوی دیگر، هر انقلابی یک سلسله علل و اسباب ویژه خود را دارد که نمونه و مانند آن را در سایر انقلابها کمتر میتوان یافت. قیام 15 خرداد نیز دارای ویژگیها و امتیازهایی است که در انقلابهای معروف جهان، مانندی برای آن دیده نمیشود
ریشهها و زمینههای آن نیز با دیگر قیامها تفاوت کلی و ریشهای دارد. از این رو با معیارها، تئوریها و معادلاتی که از سوی مکاتب غرب و شرق برای پیدایش یک انقلاب ارائه میشود نمیتوان ریشهها و زمینههای انقلاب اسلامی را به دست آورد. از دیدگاه مکاتب غربی، با وجود اختلافات شکلی که در انقلابهای جهان وجود دارد ـ مثلاً یک انقلاب علمی و دیگری انقلاب مذهبی و سومی انقلاب سیاسی و آزادیخواهانه است ـ ریشه وماهیت آنها یکی میباشد و در حقیقت آنها یک نوع انقلاب بیشتر نیستند و روح و ماهیت تمام انقلابها، اقتصادی و مادی میباشد
اینجاست که جامعه شـــناسان و تحلیــلگران غرب و شرق و پیروان چشم و گوش بسته آنــان در ریشه یــابی نهضتهای اسلامی به سـردرگمی، ضد و نقیض گویی و بیراهه پویی دچار میگردند؛ زیرا با تئوریها و معیارهایی که آنان پیرامون علل و عوامل پیدایش انقلابها دارند به ریشه قیامها و نهضتهای اسلامی دست نمییابند. در نظریات جامعه شناسی تا پیش از حرکت انقلاب اسلامی، پدیده انقلاب از دیدگاه اقتصادی و بر اساس طبقات اجتماعی تحلیل میشد. هر چند این نظریات با پیشداوریهای حتی مغرضانه و نادیده گرفتن نقش مذهب در تغییرات اجتماعی با وجود نمونهها و تجارب متعدد تاریخی مورد تعمیم قرار گرفت،با این وجود حرکت انقلاب اسلامی در قرن اخیر و نقش بارز انگیزههای مذهبی در قیام 15 خرداد و تأثیر آن در پیشبرد روند مبارزات علیه رژیم ستمشاهی به منزله نمونهای شورانگیز و در خور تأمل در تحریک تودهها، ناقض نظریات قبلی بوده و فصل نوینی درتحولات معاصر بر مبنای ایدئولوژی رهایی بخش گردید
رژیم نیز طبق تئوری های آن زمان کانونهای بحران را در طبقات کشاورز و کارگر مورد توجه قرار داده و پیرو پیش بینی «کندی» رئیس جمهور وقت آمریکا مبنی بر احتمال بروز انقلاب در ایران و فشار آمریکا برای ایجاد اصلاحات و دادن اندکی آزادی به مردم برای جلب عدهای هوادار و وفادار به رژیم و حفظ منافع خویش و جلوگیری از بروز انقلاب، مجموعهای از اقدامات به ظاهر اصلاحی تحت عنوان «انقلاب سفید» را در دستور کار خود قرار داد. این ترفند رژیم با هوشیاری روحانیت بیدار به ویژه با رهبری داهیانه امام خمینی (ره) در مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، اصلاحات ارضی، آزادی زن و اقدامهای فریبکارانه رژیم، با حمایت اقشار مردم به خصوص طبقات کشاورز و کارگر به انگیزه مذهبی و دفاع از حریم دین روبرو گردید. و علاوه بر اینکه موج شدیدی علیه رژیم ایجاد کرد، نافی تئوریهای قبلی انقلاب و افشا کننده چهره رژیم پهلوی و مقاصد اربابانش شد، تا آنجا که با اعمال خشونت و بکارگیری قوه قهریه در حرکت پرشکوه 15 خرداد، انقلاب شاهی (!) از سفیدی به سرخی گرایید
ـ1ـ1ـ انقلاب سفید
به دنبال ظهور استعمار نو و تغییر شیوههای استعمارگری، آمریکا به رژیم های دست نشانده و وابسته خود فشار آورد که به منظور پیشگیری از جنبشهای ملی و ضد آمریکایی، به یک سلسله برنامههای به اصطلاح اصلاحی دست بزنند و «کندی» (رئیس جمهور وقت آمریکا) به منظور جلب حمایت کنگره به کمکهای مادی به کشورهای وابسته خود، طی پیامی که در سال 1961 میلادی به کنگره فرستاد نقشه جدید امپریالیسم آمریکا را برای سرکوبی جنبشهای آزادیخواهان در کشورهای عقب مانده چنین برملا کرد: «; اگر ما به مشکلات ملتها فقط ازنقطه نظر نظامی توجه کنیم مرتکب اشتباه عظیمی خواهیم شد؛ زیرا هیچ مقدار اسلحه و قشونی نمیتواند به رژیمهایی که نمیخواهند و یا نمیتوانند اصلاحات اجتماعی کنند و اقتصاد خود را توسعه دهند ثبات و استواری بخشد، پیمان های نظامی نمی تواند به مللی که بی عدالتی اجتماعی و هرج و مرج اقتصادی مشوق قیام و رخنه و خرابکاری است کمک کند. ماهرانهترین مبارزات ضد پارتیزانی نمیتواند در نقاطی که مردم محلی کاملاً گرفتار بینوایی هستند و به این جهت از پیشرفت خرابکاری نگرانی ندارند با موفقیت روبرو شود. از طرف دیگر هیچ نوع خرابکاری نمیتواند مللی را که با اطمینان به خاطر جامعه بهتر میکوشند فاسد کند. این عقیده ماست»
شاه که به قدرت نظامی و دستگاه جاسوسی خویش مغرور بود با فشار آمریکا و از روی بی میلی، لایحه اصلاحات ارضی را در سال 1338 به مجلس فرستاد، ولی به دلیل آماده نبودن شرایط، اجرای آن متوقف گردید. در پایان سال 1339 کاخ سفید طی پیام شدید اللحنی تمایل خود را نسبت به نخست وزیری «علی امینی» اظهار داشت. شاه زیر فشار آمریکا با روی کار آمدن «علی امینی» موافقت کرد و وی پس از ورود به صحنه سیاسی، اجرای رفرم آمریکایی و در رأس آن برنامه اصلاحات ارضی را عهده دار گردید. به دنبال تصویب قانون اصلاحات ارضی از طرف دولت در 20 دی ماه 1340، مطبوعات آمریکایی و غربی و خبرگزاریهای وابسته به غرب، همه یکدل و یکزبان به ستایش و تحسین آن پرداختند
ا«چستر پاولز» مشاور مخصوص «کندی» در امور مربوط به آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به منظور بررسی دقیق شیوه تقسیم اراضی در ایران و نتایج به دست آمده از آن و نیز وادار ساختن رژیم شاه برای اجرای کامل رفرم آمریکایی که باید «انقلاب سفید» نام میگرفت، در تاریخ 20 بهمن 1340 وارد ایران شده و هنگام ورود به تهران در فرودگاه مهرآباد اظهار داشت: «; برنامه اصلاحات ارضی ایران عکس العمل بسیار خوبی در واشنگتن داشته است. مقامات ایرانی با شروع تقسیم اراضی دست به اقدام شهامت آمیزی زدهاند»
شاه پیش از آغاز اجرای رفرم مذکور در تاریخ 21 فروردین 1341 برای آشنایی با سیاست مقامهای آمریکایی و شیوه پیاده کردن رفرم و دریافت کمکهای اقتصادی و نظامی قابل ملاحظه رهسپار آمریکا شد. وی در این سفر کوشید که نگرانی آمریکا را در مورد خطر «انقلاب از پایین» در ایران برطرف سازد و آنان را متقاعد نماید که هیچ خطری منافع آنها را در ایران تهدید نمیکند. ولی مقامهای آمریکایی که از اوضاع ایران کاملاً آگاهی داشتند، لزوم اجرای کامل رفرم (انقلاب سفید) را مورد تأکید قرار دادند. شاه با سپردن تعهد به امپریالیسم آمریکا برای اجرای رفرم تحمیلی (انقلاب سفید) به کشور بازگشت و با موافقت آنها « علی امینی» را از مقام نخست وزیری عزل و «امیر اسدالله علم» را به این مقام منصوب کرد
اجرای برنـــامه انقلاب سفید مستلزم هموار ساختن موانع و مشکلات عدیده داخلی و خارجی بود. از لحاظ خارجی، شاه از پشتیبانی سیاسی و کمکهای اقتصادی – نظامی آمریکا و دولت «کندی» سود میبرد. به دولت اتحاد جماهیر شوروی ـ که پس از امضای پیمان نظامی با آمریکا در سال 1338 روابط دو کشور تیره شده بود ـ نزدیک شد ودر صدد بهبود روابط با مسکو برآمد. این سیاست موضع رژیم را در آزادی عمل بیشتر برای سرکوب مخالفان تقویت میکرد، رهبری حزب توده را بیش از پیش بی اعتبار مینمود، روحیه افراد حزب توده و نیز برخی مردم را که به علت یأس ناشی از اختلاف و سرکوب سالهای بعد از کودتا، خصومت اتحاد جماهیر شوروی را نسبت به رژیم شاه نشانه هواخواهی مسکو از ملتهای زیر ستم میدانستند، تضعیف میکرد و آنها را ناامید میساخت. شاه از ناحیه احزاب و سازمانهای ملی آن روز ایران نیز هیچ گونه خطری احساس نمیکرد؛ زیرا با ارزیابی دقیق متوجه شده بود که سازمانهای مزبور ناپایدارتر از آنند که بتوانند در برابر سیل توفان رأی رفرم آمریکایی (انقلاب سفید)، مقاومت و پایداری نمایند
لیکن آنچه مایه تشویش خاطر و نگرانی شاه می گردید، نقش سد کنندهای بود که علمای راستین اسلام و جامعه روحانیت در طول تاریخ در برابر توطئههای استعماری و ارتجاعی داشتند و او میدانست که روحانیت اصیل در برابرتوطئه خطرناک و اسارت بار آمریکا، بی تفاوت و ساکت نمینشینند. ولی ارزیابی دقیق و همه جانبه افکار، اندیشهها، میزان حرکت و عمل آنها ایجاب میکرد که شاه با حادثه آفرینی تازهای علمای اسلام و مجامع مذهبی را به میدان بکشاند
ـ2ـ1ـ غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی
در تاریخ 16 مهر 1341 ، جراید عصر تهران با تیتر درشت نوشتند: «طبق لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که در هیئت دولت به تصویب رسید و امروز منتشر شد: به زنان حق رأی داده شد.» در متن تصویبنامه نیز قید اسلام را از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف کرده و در مراسم سوگند به امانت و صداقت، به جای قرآن، کتاب آسمانی آورده شده بود. انگیزه رژیم از این تغییر و تبدیل علاوه بر ارزیابی واکنش جامعه روحانیت، آماده سازی زمینه لازم جهت تجاوز به مذهب رسمی کشور،توطئه دستبرد به قانون اساسی و تغییر و تبدیل بعضی از اصول آن به نفع رژیم و فراهم آوردن بستر مناسب جهت دادن پستهای حساس به دست اقلیتهای مذهبی بود
با اعلام تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی از طرف دولت، فرصت مناسبی برای روحانیت اصیل و در رأس آنها امام خمینی (ره) فراهم آمد تا رسالت تاریخی خویش را برای بیدارسازی و به حرکت در آوردن توده مردم مسلمان آغاز نمایند. امام امت (ره) که توطئه رژیم را به خوبی دریافته بود، در یکی از سخنرانیهای تاریخی خود صریحاً اعلام فرمودند: «;ما با ترقی زنها مخالف نیستیم، ما با این فحشا مخالفیم. ما با این کارهای غلط مخالفیم. مگر مردها در این مملکت آزادی دارند که زنها داشته باشند؟ مگر آزاد زن و آزاد مرد با لفظ درست میشود؟;»
به دنبال اعلام تصویبنامه انجمنهای ایالتی وولایتی در جراید عصر تهران،امام خمینی (ره) بی درنگ علمای طراز اول قم را به نشست و گفتگو پیرامون این تصویبنامه دعوت کردند و پس ازتبادل نظر پیرامون مفاد تصویبنامه مزبور و سخنان بیدار کننده امام امت (ره)، تصمیمات زیر اتخاذ گردید
ـ1ـ مخالفت علمای اسلام با مفاد تصویبنامه و تقاضای الغای فوری آن، طی تلگرامی به شاه اعلام شود
ـ2ـ جریان تصویبنامه و خطرهای آن طی نامه، اعلامیه و پیغام به علمای مرکز و شهرستانها بازگو شود و برای مقابله و مبارزه با آن از آنان نیز دعوت به عمل میآید
ـ3ـ جلسههای مشاوره و تبادل نظر برای وحدت و اتفاق کامل در تصمیمات، هر هفته یکبار تشکیل میگردد
متعاقب تلگرافهای متعدد مراجع و علما به خصوص امام خمینی (ره) به شاه و «علم» و اعتراضات گسترده مردم در تهران ، قم و سایر شهرستانها به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و تصویبنامه آن، رژیم شاه در تاریخ 10/9/1341 تصویبنامه مورخ 14/7/1341 مربوط به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را لغو و غیر قابل اجرا اعلام کرد. به دنبال اعلام خبر لغو تصویبنامه از طرف دولت در جراید، امام خمینی(ره)ا اعلامیهای خطاب به مردم صادر کردند و ضمن ارج نهادن به پایداری، از خودگذشتگی و وفاداری مردم نسبت به اسلام و روحانیت، از عموم مردم دعوت به عمل آوردند که صفوف خود را فشرده تر ساخته و در برابر توطئههای رژیم هوشیار باشند. ره آوردهای قیام مردم علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد
ـ1ـ وحدت کلمه در محافل روحانی و علمای اسلام؛
ـ2ـ آگاه کردن توده مردم مسلمان و تجهیز آنها برای مبارزه؛
ـ3ـ آشکار کردن چهره و ماهیت ضد اسلامی شاه؛
ـ4ـ دمیدن روح امیـد در پیکر مأیوس جامعه؛
ـ5ـ کشف شخصیت امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع بزرگ، سیاستمدار، شجاع، مدیر و مدّبر
ـ3ـ1ـ لوایح ششگانه