مقاله شهرنشینی در جهان سوم و تنگناهای آن در word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله شهرنشینی در جهان سوم و تنگناهای آن در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شهرنشینی در جهان سوم و تنگناهای آن در word
شهرنشینی در جهان سوم و تنگناهای آن
بهطور کلی عواملی که سبب ایجاد شهرها در این دوره شد، عبارتند از:
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله شهرنشینی در جهان سوم و تنگناهای آن در word
1- پیران، پرویز – مقدمه شهرنشینی در خاورمیانه – ص
2 – شکوهی – جغرافیای اجتماعی شهرها – تهران: انتشارات دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی – ص 10 و
3 – کاستللو، شهرنشینی در خاورمیانه، ترجمه پرویز پیران، ص
4- همان، ص 12-
5 – همان – ص 208 –
6- پل، سینجر، اقتصاد سیاسی شهرنشینی، ص
7 – جغرافیای اجتماعی شهرها، ص
8 – پل، سینجر – اقتصاد سیاسی شهرنشینی – ص 59 –
شهرنشینی در جهان سوم و تنگناهای آن
مباحث شهر و شهرنشینی نیز مانند هر مطلب دیگری نظرات مختلفی را بهدنبال دارد عدهای به ذم شهر پرداختهاند و عقیده دارند که شهر به مثابه یک دوزخ واقعی است
مباحث شهر و شهرنشینی نیز مانند هر مطلب دیگری نظرات مختلفی را بهدنبال دارد عدهای به ذم شهر پرداختهاند و عقیده دارند که شهر به مثابه یک دوزخ واقعی است. آنها میگویند شهر کانون همه بیرحمیها و محرومیتهاست و در نهایت منشاء سقوط همان تمدنی است که خود پرورش داده است. در مقابل عدهای به مدح و تعریف آن پرداختهاند و معتقدند که شهر کانون اصلی همه میراثهای فرهنگی، عواطف و احساسات بشری است. شهر تجلیگاه نظام ارزشهای انسانی، اعتقادات و امیدهاست
رشد سریع شهرهای بزرگ درکشورهای جهان سوم، توجه بسیاری از محققان را به عدمتعادلها و نابسامانیهای ناشی از این رشد، به خصوص در زمینه مسائل مربوط به عدمتعادل عرضه و تقاضای سطح مسکونی و خدمات شهری – که جزء مشهودترین مسائل شهری میباشد – معطوف ساخته است. توجه به این مسائل و روبهرو شدن با افزایش حاشیهنشینی در شهرها، باعث بهوجود آمدن تحلیلهای انتقادی بسیاری شده است که در اغلب آنها به جای یافتن ریشههای موضوع، شهرنشینی در کشورهای توسعهنیافته مورد حمله قرار گرفته است به همین خاطر این تحلیلهای انتقادی عملا از موضعی ضد شهری به مسائل مینگرند و بهطور کلی شهرنشینی را مورد سوال قرار میدهند. در مقابل عللی که سبب این وضع شدهاند، هر چند که نمیتوان وخامت و جدی بودن مسائل شهری و تاثیرات آن را بر جمعیت شهرنشین – که هر روز دست بهگریبان مسائل بیشتری میگردد – انکار کرد، اما دیدگاههای ضدشهری و ضدصنعتی شدن یا فقط شهری شدن را نیز نمیتوان پذیرفت. بیان مسئله بحث در زمینه شهرنشینی در جهان سوم اگرچه گسترده است و با توجه به محدودیتهای اطلاعاتی سهل و ساده نیست بدین خاطر در این نوشتار سعی شده است صرفا به ابعادی از مسائل شهرنشینی پرداخته شود و آن هم در قالب چند سوال، تا بتوانیم با صراحت بیشتری به آنها پرداخته و از پراکندهگویی در این زمینه محفوظ بمانیم. تحقیق حاضر که شهرنشینی در جهان سوم نام گرفته است دارای مفاهیم شهر، شهرنشینی و جهان سوم است که هر کدام نیاز به توضیح دارند
از شهر تعاریف متعددی مطرح گردیده است که ما در اینجا به تعریف شهر از دید یک جامعهشناس اکتفا میکنیم « شهر جامعه پیچیدهای است که دارای یک وجود جمعی خاص، متمایز و منفصل است که روی تکتک عناصر سازندهاش دارای کنترل میباشد. و شهرنشینی یعنی زندگی در چنین مکانی که شهر به آن اطلاق میشود.» جهان سوم به کشورهایی که از نظر اقتصادی، سیاسی بیرون از گروه کشورهای پیشرفته سرمایهداری و کشورهای سوسیالیستی قرار گرفتهاند، اطلاق میشود. این عنوان با مفاهیم گوناگون به همه کشورهای در حال توسعه در قاره آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین اطلاق میگردد. اگر چه خود کشورهای جهان سوم را نیز به سه یا چهار گروه تقسیم کردهاند اما در کل ویژگیهای مشترک دارند. فاوا در کتاب خود بهنام « جامعه شهری » تحقق سه شرط را برای ارتقای هر نقطهای از سرزمین به مکان شهری و پیدایش و رشد شهرها الزامی میدانند. این سه شرط عبارتند از: اول مساعدت محیط طبیعی یا محیطی گشاده دست و پربرکت. دوم درجهای از تکامل دانش فنی و بالاخره سومین مسئله سازمان اجتماعی مبتنی بر تقسیم کار. اما پیششرط ارتقای آگاهانه دانش فنی و دستیابی به سازمان اجتماعی مبتنی بر تقسیم کار، مازاد تولید است. به عبارت دیگر آنها دستیابی به مازاد تولید را مهمترین شرایط ایجاد شهر دانستهاند. (1) شکوهی در تاثیر تکنولوژی و سازمان میگوید: سازگاری انسان با محیط زیست خود به وسیله تکنولوژی امکانپذیر میگردد. تکنولوژی انسان را قادر میسازد تا نسبت به توانایی تکنولوژی خود محیط زیست را آماده زندگی دلخواه نماید
زمانی که تکنولوژی جدید جایگزین تکنولوژی دورههای گذشته میشود، اکولوژی شهری نیز چهره تازه به خود گرفته و تغییر مییابد چنانکه در شهرهای گذشته محل کار و مناطق مسکونی از هم فاصله زیادی نداشت; اما به موازات گسترش تکنولوژی، این ساخت بههم خورد; بدون وجود سازمان در شهرها بینظمی و آشفتگی ظاهر میشود و به صورت ناآرامی، انقلاب و دگرگونیهای سریع اجتماعی جلوهگر میگردد. (2) مطالعه شهری شدن جهان سوم باید با عنایت به دو دوره متمایز صورت پذیرد و بعد در ارتباط با جهان غرب مورد بررسی قرار گیرد. دوره اول شامل دوره شهری شدن درونزا یا ارگانیک منطقه میگردد و دوره دوم را شهریشدن تحمیلی، مشروط و از خود بیگانه. گذشته جهان سوم مشخص است که بعضی مناطق شهرنشینی داشتهاند، مانند خاورمیانه که میتواند مدعی طولانیترین تاریخ تکامل مستمر شهری باشد. اما بعضی از مناطق فقط زندگی عشایری داشتهاند در گذشته معمولا نبود تکنولوژی مناسب، منابع محدود آب به عنوان عامل اصلی توزیع جمعیت عمل میکرده است. در دوره شهری شدن درونزا، معمولا اغلب شهرهای مهم کشورهای جهان سوم در داخل خشکیهای آن پاگرفته و تکاملیافته بودند
در دوره شهری شدن درونزای جهان سوم، معمولا سه عامل بیش از همه در شکلگیری شهرنشینی تاثیر داشتهاند این عوامل عبارتند از
1) عامل سیاسی: پدیدآمدن حکومتهای متمرکز با ارتش حرفهای
2) عامل اقتصادی: رونق تجارت در مسیرهای دور و نزدیک
3) عامل عقیدتی یعنی مذهب
روی آوری بشر به یک جانشینی متعاقب کشف کشاورزی، نظام دهنشینی را بهوجود آورد. اما با توجه به عامل جغرافیایی، خصوصا منابع محدود آب و همچنین نبود تکنولوژی مناسب، هر ده جمعیت محدودی را در خود جای میداده، از طرف دیگر وجود نظام ایلی در کنار نظام دهنشینی، همیشه تهدیدی برای روستا بوده است – که روستاییان را به چارهاندیشی واداشته بود. همچنین توجه به افزایش تولید، همگام با افزایش کند جمعیت ایجاد اتحادیههای ارادی دفاع و سازماندهی جمعی تولید را الزامی ساخت. از این رهگذر اتحادیههای عشیرهای پدید آمد که نوعی حکومت ملوکالطوایفی کوچک بهشمار میرفت. وجود دائمی جنگ و گاه به عهده داشتن امور مذهبی زمینه تمرکز قدرت را فراهم میآورد. حکومت مالک کلیه زمینها میشد و استثمار روستاییان و حتی خود شهر که حاکمیت در آن اسکان گرفته به وسیله حاکمیت متمرکز عملی میگشت و هر سه رکن جامعه یعنی ایل، ده، شهر زیر سلطه حاکمیت متمرکز فردی قرار میگرفتند. کاستللو در این زمینه میگوید: « نظام اقتصادی معیشتی خاورمیانه تا قبل از قرن نوزدهم بر اساس قرارداد تصرف زمین استوار بود