مقاله جغرافیا و صنعت توریسم کشور لهستان در word دارای 62 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله جغرافیا و صنعت توریسم کشور لهستان در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جغرافیا و صنعت توریسم کشور لهستان در word
ملاحظات تاریخی
ملاحظات تاریخی
اقوام و نژادها
ملاحظات جغرافیایی
موقعیت جغرافیایی
آب وهوا
ملاحظات سیاسی
قانون اساسی
ویژگیهای قوای سه گانه
شورای وزراء
قوه قانونگذاری
قوه قضا ئیه
ملاحظات اقتصادی
سیستم اقتصادی [40]
امورمالی
بخشهای اقتصادی
معادن
صنایع
ملاحظات علمی
نرخ افراد با سواد
جمعیت
رشدجمعیت
مهاجرت
زبان وخط
ارتباطات
مطبوعات
رادیو وتلویزیون
پذیرش وتحصیل در دانشگاههای لهستان
ساختارآموزشی
اصلاحات ساختاری
بانک ING در لهستان[1]
پی نوشت ها :
ملاحظات تاریخی
نام بین المللی جمهوری خلق لهستان پولند [1] و نام محلی آن پولسکا [2] است . [3] پلنی نام فرانسوی کشورلهستان است. [4] بنا به یک روایت افسانه ای حدود بیش از یکهزارسال پیش درسرزمین کنونی لهستان قومی زندگی میکردهاندکه به نامLAH خطاب میکردند
وقتی نخستین باردرلهستان دولت مستقلی تشکیل شد به همین مناسبت نام قدیمی رابه این سرزمین اطلاق می کردند درنتیجه مردمان اولیه این کشورله نامیده شدند.کشورهای شرق نیز به تبعیت از همسایگان وسرزمینهای دور وبر لهستان اهالی و ساکنین آنجا را له می نامیدند.امپراطوری عثمانی،ترک ها و تاتارهاکه قسمت اعظمی از سرزمینهای اروپای شرقی امروز را تصرف کرده بودندبه سوی مرزهای شرقی وجنوبی لهستان پیشروی
می کردندواطراف آنراکاملا احاطه کرده بودند به نام له [5] وسپس لهستان را ازملتهای همسایه و اطراف این سرزمین اقتباس نمودند،پس از آنها ،ایرانی ها نیز به تبعیت از ترکان عثمانی به این کشور لهستان می گفتند ودراصل نام را از ترک ها فراگرفتند.علاوه براین جای گفتگو ست که غیراز اقوام له ،قوم و قبیله های دیگری نیز درنواحی مرکزی لهستان می زیستندکه آنان به پولنی [6] یا پولونی مشهور بودند . [7]
ادوارباستانی وتاریخی کشور لهستان مانند ادوار تاریخی بسیاری ازملل متمدن روی زمین آمیخته به افسانه وقصص و حکایات اغراق آمیز و شگفت انگیز است
بنابر اسناد قطعی ومطمئن آغاز تاریخ کشور ملت لهستان راباید از نیمه اول قرن10میلادی (قرن 4هجری )محسوب داشتکه با مقایسه باتاریخ ایران از آغاز زمامداری هخامنشیان تاریخ لهستان مدت پانزده قرن جوانتر وجدیدتر است.حدود ده قرن پیش بعضی از اقوام اسلا و مانند پولانها ویسلانها و سیلزینها درتحت فشاراقوام ژرمنی نژاد ازمساکن اصلی خود رانده شده درکناره های رودهای وارتا ،ویستول وادرسکونت اختیارنموده و هسته مرکزی دولت لهستان رابرای مقابله با اقوام مهاجم و متعرض تشکیل دادند
اقوام و نژادها
برای نشان دادن بافت جمعیت درنواحی شبه جزیره بالکان و اروپای مرکزی و شرق ،اصطلاح چهل تکه بکارمی رود.به کاربردن این اصطلاح از این جهت است که ملیتهای ساکن این ناحیه از اجزاء نامتجانس و بی ثبات تشکیل یافتهاند [8] .بطورکلی نژاد مردم لهستان از نژاد سفید وتیره اسلاوی است
اقلیتهای زیادی نظیر اوکراینها ،یهودیها،روسهای سفید،آلمانیها ،روسها،چکها،لیتوانیها ،
روتنی ها و غیره درلهستان سکونت دارند . ]9[
یکی از نژادهای کهن کشور لهستان نژاد قرائیم است .« قرائیم ها» فرقهای یهودی با سوابق یکهزارودویست ساله می باشند که آداب و سنن تلمودی ومتأخر برتورات رابه عنوان احکام شریعت قدیمتر از اسلام می شناسند.منشاء قرائیم ها درایران و عراق بوده است و به تدریج درخاورمیانه و شبه جزیزه بالکان پراکنده شدهاند.سقوط امپراطوری بیزانس باعث شدکه مراکز زندگی و تجمع این مردمان به شبه جزیره کریمه ولیتوانی و لهستان انتقال یاید.بازوال امپراطوری عثمانی درسراسر اروپا پراکنده شدند وجوامع قرائیمی اروپا نسبت به نواحی دیگر به خصوص آسیا رشد وبرتری یافتند . [10]
قوم بیابانگر دیگری که منشاء ایرانی داشتندو اززمان هرودت شناخته شده بودند ودرقرون نخستین مسیحی درسراسر استپهای اروپای شرقی ومرکزی پراکنده بودندکه بعدها به عنوان اجداد مردم لهستان شناخته شدند.وظن قوی آنست که اینان نژاد سرمتی هستندو این سرمتی ها درحقیقت اجداد اشراف لهستانی می باشندسرمتی ها از یک سوبه نژاد خودبه صورت بسیار تعصب آمیزی می نگریستند واز سوی دیگر به مذهب کاتولیک نیز اعتقادراسخ داشتند وبه پندارآنها لهستان سنگرمسیحیت دراروپابه شمارمیرود
سرمتینژادانبهسبب همینتعصباتخشک ونژادپرستی مجموعه ای ازقواعد وآداب مخصوص به خود پدیدآوردند.قابل ذکر است که از اواخر قرن شانزدهم به بعد شکل لباس لهستانی از مشرق زمین به این کشورواردمی شد وبه هیچ وجه علاقهوتوجهی به شکل ونوع لباس غربی نداشنند.درحقیقت لباس اشراف لهستان به پوشاک وظواهردرباریان امپراطوریعثمانییااشرافزمانصفویه شباهت داشت
لهستانیها الگوهای لباس وزروزیوروتجملات راازمدلهای هنری که الهامبخشذوقوقریحه سرشارمردم مشرق زمین بخصوص ایرانیان که ازدیر باز دارای فرهنگ وهنرغنی وقابل اهمیت وبی نظیری بودندالهام می گرفنند. [11]
ملاحظات جغرافیایی
کشور لهستان درنیمکره شرقی،نیمکره شمالی، درست دروسط قاره اروپا، جزو ممالک اروپای شمالی ومرکزی است وازلحاظ عرض جغرافیایی دردرجه با لاتری ازکشور ایران قرار دارد عرض جغرافیایی ورشوپایتخت لهستان مانندشهرهای لندن ویرلن در52درجه عرض جغرافیایی قرارگرفته است(عرض جغرافیایی شهرتهران 33درجه است)
لهستان ازحیث موقعیت شرایطی مغایر با وضعیت جغرافیایی ایران دارد .
درلهستان کوه خیلی کم مشاهده میشود درصورتیکه درایران کوههای مرتفع ومستور از برف زیادی وجود دارد.درلهستان آب به حدوفورپیدا میشود.مثلا درایالت پولزیا [12] فراوانی آب زحمت زیادی تولید نموده زیرا اهالی مجبورند قسمتی از آبها رابه نقاط دیگر ببرند
در ایران خورشید روشن وتابان است وشدت آفتاب دربعضی ازنقاط ایران مردم رابه زحمت می اندازد.درلهستان بالعکس روزهای آفتابی کمتر دیده می شوند وروزهای خیلی گرم کمتر وجوددارند
موقعیت جغرافیایی
کشور لهستان با سیصد ودوازده هزار وششصد وهشتادوسه کیلومترمربع [13] وسعت جغرافیایی درشرق قاره اروپا و درجنوب دریای بالتیک بین مدارهای 14درجه تا 7/24 درجه طول شرقی و 49درجه تا 50/54درجه عرض شمالی قراردارد.این سرزمین از شمال شرقی و مشرق به جمهوریهای لیتوانی ، بیلوروسی (یا روسیه سفید) واوکراین وازجنوب به جمهوریهای چک واسلواکی ، از مغرب به جمهوری آلمان واز شمال به دریای بالتیک وخلیج داتریک محدود می شود
طولانی ترین مرزلهستان با همسایه های جنوبی آن یعنی کشورهای چک واسلواکی است .لهستان با این دوکشور1310 کیلومتر مرز مشترک دارد.این کشورکوتاهترین مرز مشترک را با جمهوری آلمان دارد که نزدیک به 460 کیلومتر است .بادرنظر گرفتن مرزهای آبی این کشور که به 524 کیلومتر می رسد کشور لهستان درمجموع 3538 کیلومتر مرزهای آبی وخاکی دارد.به طور کلی 4/3% سرزمین این کشور از زمینهای پست تشکیل شده است . تعداد دریاچه ها دراین کشورفراوان است .شمار دریاچه ها راتقریبا به میزان 930 دریاچه تخمین می زنند که درحقیقت 32000 کیلومتر مربع از زمینهای لهستان را در بر می گیرد.بیشتردریاچه ها درایالات شمالی هستان واقع است که مهمترین آنها عبارتنداز : اسنیاردوی [14] مامری.5حدود پانزده هزار کیلومتر مربع از مساحت کشور را مردابها تشکیل میدهند.درلهستان رودهای متعددی جریان دارد.طولانیترین آنها رود ویستول [15] (ویستولا )با 1069 کیلومتردرازی که به دریای بالتیک میریزد.رود ادربرگ [16] با 860 کیلومتر طول دومین رود طولانی و بزرگ این سرزمین به شمار
می آید .ازرودهای مهم دیگر لهستان وارتا ، ینه من وپریپت (شعبه ای ازرود دنی پیر)میباشد.رود « دنی پیر» و « دنی یستر » از کوههای لهستان سرچشمه می گیرد وبه سرزمین روسیه جاری می شود.چنانکه اشاره شد رود ویستولا دازترین رود این کشور است که به آن ویستایا وایکزل [17] می گویند.این رود از کوههای « کارپات » در جنوب این سرزمین سرچشمه می گیرد وبه خلیج « دانزیک » جاری می شود .ازرودهای دیگرلهستان می توان « نارف » و « سان » رانام برد
به طورکلی سراسر سرزمین لهستان جلگه ای و هموار است و ارتفاع 87 درصد از مساحت این کشور از سطح دریا به سیصد متر نمی رسد،.زیرا شمال ومرکز لهستان دنباله جلگه بزرگ اروپای شمالی است .بریدگی های ساحلی لهستان در کناره های بالتیک واقع است .خلیج «دانزیک »درشمال وحلیج پومرا نی درشمال غربی آن قرارگرفته است و درخلیج پومرانه [18] که مرز مشترک آلمان و لهستان قرار دارد هردو کشورشریک هستند .شبه جزیره ه ای نسبتا باریک به نام هل [19] در خلیج دانزیک واقع است که به کشور لهستان تعلق دارد
آب وهوا
آب وهوای لهستان بین معتدله واقیانوسی است.زمستانها سردو طاقت فرساست.درجه حرارت در تابستان تا 33 درجه بالای صفر میرسد و دربعضی نقاط آب و هوا معتدل و مرطوب است و روی هم رفته آب و هوای لهستان متغیر است و درجه حرارت متوسط سالیانه آن بین 6 تا 8/8 سانتی گراد میرسد.باران درنواحی جلگه ای کمتر ولی در مناطق کوهستانی بیشتر است و میزان متوسط باران سالیانه در سطح کشوربه شش هزار میلیمتر درسال میرسد. آب وهوای لهستان در فصل پاییز و سراسر زمستان تا اواسط فصل بهار بسیار سرد و طاقت فرساست
تاریخچه سیاسی
اولین خاندان سلطنتی ،تاریخی لهستان خاندان «پیاست»میباشدکه مانند خاندان تاریخی هخامنشیان درایران اساس حکومت وتشکیل دولت لهستان توسط آنها بنیان نهاده شد
این خاندان مدت چهارصد سال یعنی از قرن دهم تا 1370میلادی بصورت مستقیم و سپس تا سال 1386م درنتیجه زناشوئی درلهستان پادشاهی نمودند. [20]
درسال 966میلادی«میشکوی اول» یکی ازپادشاهان سلسله پیاست وآئین حضرت مسیح (ع)گروید [21] وکیش عیسوی از همین زمان در سرزمین لهستان رایج گردید .درزمان حکومت فرزند وجانشین وی (یوگسلاو1025-992) کشورسلطنتی لهستان یک مملکت پادشاهی مستقل و مقتدر منطقه شناخته شد.درطول سه قرن لهستان همواره با آلمانها درغرب واسلاوها درشرق و مغولان درجنوب شرقی درمبارزه و کشمکش بودواز طریق روابط حسنه باتمدنهای اروپایی داشت
هجوم سیاستهای خارجی ونفوذ آنها درلهستان مشکلات زیادی برای فرمانروایان و حکم سلسله پیاست بوجود آورد.به سال 1410میلادی نیروهای متفق اتحادیه بزرگترین دشمن ورقیبت خودعثمانی را در پهنه اروپا مغلوب کردو در1411 میلادی به همین مناسبت پیمان صلحی منعقد نمود.به سال 1434م لادیسلاو سوم فرزندیاگیلوجانشین پدرشد و این پادشاه درسال 1440م مجارستان را به زیر سلطه خود درآورد وبرای بالابردن عظمت واقتدار خویش دوبار با امپراطوری عثمانی جنگید.لهستان در سال 1515م وارد اتحادیه امپراطوری روم شد .سیگیسموند اول درمدت بیست سال ازدوره حکومت و سیطره خود پیوسته با دولت مسکو(روسیه) به جنگ وجدال پرداخت و ازسوی دیگر مغولها در مرزهای جنوب شرقی قلمرو وی به تاخت وتاز پرداختند .نفوذ فرهنگ (نوین اروپائی )از زمان حکومت وی در لهستان راه یافت و این دوره را دوره رنسانس لهستان باید به شمار آورد
پس از درگذشت این پادشاه ،فرزند سیگیسموند دوم با آوگوستوس اول جانشین وی گردید وسعت وگسترش سرزمین لهستان دراین زمان موجب درگیری این کشور با روسیه شد وبا « ایوان چهارم»پادشاه روس به ستیز وجدال برخاست.اصلاحات دینی هم دراین دوره به ا وج خودرسید وبه سال 1570م پروتستانهای این کشور برای پیش بردن مقاصد خود به وحدت ویکپارچگی نایل آمدند .درسال1699م آوگوستوس دوم با پطرکبیر امپراطوری روسیه و فردریک چهارم ،پادشاه دانمارک در مقابل شارل دوازدهم پادشاه سوئد متحد شدند و جنگی سخت بین قوای متحدین و شارل بوقوع پیوست.شارل ورشو وکراکف رادرسال1702م تسخیر کرد واستانسیلا و اول پادشاه لهستان را دست نشانده خود کرد آوگوستوس را مجبور نمود که ضمن کناره گیری از اتحادبا روسیه استانسیلاو اول رابه رسمیت بشناسد
استانیسلاو دوم که درسال1764م به سلطنت لهستان رسیده بود و تنها توسط روسها می توانست مقام خود را حفظ کند به عنوان آخرین پادشاه لهستان برسریر شاهی تکیه زد ولی در سال 1772م به ناچار قسمتهای عمده سرزمین لهستان رابه همسایگان قدرتمند این سرزمین مانند اتریش وپروس واگذارکرد. درحقیقت این نخستین تجزیه و ازهم پاشیدگی لهستان به شمار می آید .استانیسلاو درسال 1792م قانون اساسی مملکتش را اصلاح نمود و دومین تجزیه لهستان درسال 1793م میان دولتین روسیه و پروس انجام گردیدوپادشاه را از ادامه سلطنت ناکام گذارد تجزیه دیگر لهستان پیامدجنگهای 1793 ـ1792م میان لهستان و همسایگان بود
درسال 1794م یکی ازآزادیخواهان این سرزمین به نام«تاونونس کوشیخوتسکو»
قیامی را برعلیه نفوذ بیگانگان برپاکرداما مبارزات وی با شکست مواجه شد.سومین تجزیه لهستان درسال 1795م میان روسیه،پروس و اتریش اتفاق افتاد به طوری که می رفت نام لهستان ازنقشه اروپا پاک گردد .ناپلئون بناپارت دوک نشین ورشو را به عنوان کشور میانگیر که درتصرف شاه ساکسن بودتأسیس کرد
درسالهای 1813ـ1807م کنگره وین (1815ـ1814)ایالات پروس غربی و پزنان را به دولت پروس و گالیس را به اتریش داد و کراکف را نیزبه صورت جمهوری جداگانه ای درآورد .کراکف درسال 1846م به سرزمین اتریش ملحق گردیدو سرانجام مملکت سلطنتی لهستان به نام «لهستان کنگره» تأسیس شد.پایتخت این کشور ورشو بود.لهستان کنگره از متحدان روسیه بود و لی قانون اساسی مخصوص به خودداشت .شکست شورش عمومی در« لهستان کنگره»درسالهای 1831ـ1830م به رکورد و مسکوت ماندن قانون اساسی انجامید. بعدازآن شورش دیگری درسال 1863م سبب روسی کردن شدید آن گردید و به موازات این اتفاقات بیسمارک صدراعظم آلمان در قسمتهای غربی لهستان برنامه آلمانی کردن زبان ساکنین اقدام کرد ولی قسمتی از لهستان که سهم اتریش بود خودمختاری قابل توجهی به ساکنین آن ارزانی داشت .حاکمیت دراز مدت روس ،آلمان ،اتریش درقسمتهای شرقی ،غربی و جنوبی لهستان تا قرن بیستم ادامه یافت تا این که لهستان درجنگ جهانی اول در مقام تجدیدحیات ملی خودبرآمد . [22]
لهستان طی قرون 18و19م چندین بار بین امپرطوریهای بزرگ مانند آلمان ،اتریش و روسیه تقسیم شد . [23] با شکست قدرتهای حاکم براین کشوردرجنگ جهانی اول وپیروزی متفقین ،استقلال خودرا دوباره بدست آورد.اولین رژیم جمهوری این کشور را« یوسف پیلسودسکی » درسال 1918م تأسیس نمود
تاجنگ جهانی دوم ژنرالهای مختلفی روی کار آمدند ،حکومت نازی در آلمان مسأله دالان و بندر دانتزیک (گدانسک فعلی )را بهانه تجاوزخودقرارداد و باحمله به این کشوردرعمل جنگ جهانی دوم را آغاز کرد.منشأ اختلاف دوکشور،پاسخ منفی لهستان درموردتقاضای آلمان نسبت به الحاق دانتزیک به آن کشور بود.درروز اول سپتامبر سال 1939م ناگهان ارتش نازی به لهستان حمله کرد،مرکز وغرب این کشوررا به تصرف خود درآورد.درهفدهم سپتامبر ،شوروی نیز از موقعیت استفاده کرداز شرق به لهستان حمله کرد وقسمت شرق این کشوررا اشغال کرد.به دنبال این وقایع دولت لهستان آزاد ابتدا درپاریس و سپس باسقوط آن شهربدست آلمانیها، درلندن مستقر گشته وشروع به رهبری قوای تبعیدی لهستان نمود. [24]
درژوئن سال 1941م آلمان تمام خاک لهستان را اشغال کرد .درطول جنگ دوم جهانی شش میلیون لهستانی که نیمی از آنها یهودی بودند،کشنه شدند وبیش از 5/2 میلیون نفر نیز به کار اجباری گرفته شدند کوره های آدم سوزی نازی ها ،اتاقهای گاز و کشتاردسته جمعی ،از جمله روشهای نابود کردن مردم لهستان بود بعداز شکست نازیها ،تمام خاک لهستان دراوائل سال 1945م به دست شوروی افتاد.این کشور درطی جنگ جهانی دوم 5میلیارد دلار خسارت دید وتعداد زیادی از آثار تاریخی آن ازبین رفت .از این به بعد لهستان توسط حزب کمونیستی کارگران متحدکه کاملادنباله رو حزب کمونیست شوروی بود،اداره می شد
در28 ژوئن سال 1956م اولین بحران کارگری ضد کمونیستی جهان درشهر پزنان بوقوع پیوست درطی این درگیریها 53تن کشته ،3000تن زخمی و 323تن بازداشت شدند .درسال 1966م این کشور جشن هزاره خودرا به عنوان یک ملت مسیحی برگزار کرد.در بیستم اوت سال 1968م ارتش لهستان درمسأله اشغال چکسلواکی بوسیله قوای نظامی کشورهای عضو پیمان ورشو،شرکت کرد .درهمین سال شورشهای دانشجویی و تصفیه لهستان از یهودیان روی داد . [25]
با گران شدن اجناس در سال 1980،اعتصاب کارگران شروع شد ،این اعتصاب سرآغاز بزرگترین تحولات این کشور درقرن جاری گردید.محل اصلی اعتصابات درکارخانه کشتی سازی لنین در شهر گدانسک بود.بعداز فعالیتهای زیاد اعتصابیوناولین اتحادیه مستقلخود به نام« اتحادیه همبستگی »رادرآنجا ایجادکردندونهاینا اجازهتأسیس آنرابهتصویبدولترساندند
رهبریاینانحادیهرا «لخ والسا» [26] پسریک زارع کاتولیک متعصب عهده دار بودکه روابط خوبی با اتحادیه های همبستگی کشورهای صنعتی غرب داشت .پس ازسالها برای اولین بار کلیسا نیز قدم به عرصه سیاست واقتصاد نهادودرطی سالهای 82ـ1980م مداخلاتی دراین راستا صورت داد.بااوج گرفتن اعتصابات سرانجام دولت کمونیستی درسیزدهم دسامبرسال 1981م اعلام وضع جنگی وفوق العاده کرد،ویک شورای نظامی قدرت مطلقه را دردست گرفت .بتدریج از آغاز سال 1982م از شدت حکومت نظامی کاسته شد تا اینکه در سال 1983م حکومت نظامی لغو گردید . [27]
اززمان روی کار آمدن گورباچف درشوروی درسال 1985م بویژه پس از سفر وی به ورشو درسال 1986م ضدیت حزب کمونیست لهستان با اتحادیه همبستگی رفته رفته کم رنگتر شد و ازمرحله آزاد سازی اعضای برجسته و رهبران این اتحادیه اززندان در سال 1986م و اعطای مجوزلازم برای فعالیتهای قانونی آنها به شرکت اتحاد به همبستگی درانتخابات پارلمانی آغاز ودرنهایت به ریاست جمهوری رهبرهمبستگی لخ والسا درآخرین روزهای سال 1990م منجرگردید.لخ والسا یک مردوطن پرست ویک مسیحی کاتولیک متعصب می باشد . [28] نظرات وی از ابتدای مبارزاتش جنبه ملی و دموکراتیک داشت .درداخل اتحادیه همبستگی نیزهم لیبرالها،کمونیستها،سوسیال دموکراتها وهم نمایندگان آرایشهای ملی ومسیحی وابسته به کلیسا حضور داشتند بویژه نمانیدگان گرایشهای مذهبی نقش مهمی رااز ابتدای کارخود ایفا می کردند.لخ والسا پیشنهادکرد که نخست وزیر کلیه زندانیان سیاسی را آزاد نماید و ازسانسور مطبوعات جلوگیری کند وبه اتحادیه های کارگر ی اجازه فعالیت دهد.وی از بدو به قدرت رسیدن با حزب کشاورزان و حزب دموکرات ائتلاف کرد.اعضای هردوحزب متشکل ازاربابان صنایع وحرف نیروهای ملی بود.عجیب اینجاستکه لخ والسا پس از به قدرت رسیدناعلامکرد،ما دیگربهکمونیزم اجازهتولددیگرنمیدهیم . [29]
قانون اساسی