مقاله دانش آموزان دیرآموز در word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله دانش آموزان دیرآموز در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله دانش آموزان دیرآموز در word
مقدمه
بهداشت روانی دانش آموزان دیرآموز
محورهای برنامه ی موفق
نکاتی پیرامون بهداشت روانی دانش آموزان مرزی
محور نخست- افکار و باورهای معلمان
محور دوم- رفتارهای معلمان
نتیجه گیری
منابع و ماخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله دانش آموزان دیرآموز در word
- یوسفی لویه، مجید. (1383). مقدمه ای بربهداشت روانی افراد با نیازهای ویژه . مجله تعلیم و تربیت استثنائی. مرداد و شهریور 1383، شماره 33-32 صفحات 5-4-3-2
- یوسفی لویه، مجید. (1385). نکاتی پیرامون بهداشت روانی دانش آموزان. مجله تعلیم و تربیت استثنائی. مهرماه 1385، شماره 58، صفحات 20-19-18-17-16
- کمیجانی، مهرناز. (1383). ویژگی های شخصیتی افراد کم توان ذهنی و راهکارهایی برای تامین بهداشت روانی آنان. مجله تعلیم و تربیت استثنائی. آبان و آذر 1383، شماره 36-35 صفحات 9-8
مقدمه
براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی ( 2001و1993) به نقل از کمیته اصطلاح شناسی و طبقه بندی ادماک (2002) بهداشت حالتی از بهزیستی جسمانی، روانی و اجتماعی کامل ، و نه تنها عدم ناتوانی، تعریف شده است
این تعریف برجنبه مثبت بهداشت تاکید دارد. به این معنی ، تندرستی و سلامتی نبود ناتوانی نیست. تندرستی و سلامتی به خودی خود یک هدف است. نگرانی هایی که در زمینه مسائل بهداشتی دانش آموزان مرزی یا افراد استثنائی از نظر جسمانی، روانی واجتماعی مطرح می باشد، مشابه مسائلی است که در مورد افراد عادی وجود دارد
حتی می توان اظهار داشت که افراد بانیازهای ویژه (استثنائی) به دلیل ناتوانی ها و محدودیت هایی که درکارکرد فردی دارند ، در حیطه های بهداشتی با دشواری های بیشتری رو برو می باشند. برای نمونه مطالعه نیوچک و همکاران (1998) ، نشان داد بسیاری از دانش آموزان دیرآموز با موانع جدی درمراقبت های بهداشتی روبرو هستند
با توجه به تعریف بهداشت از نظر سازمان بهداشت جهانی، شاید بتوان بهداشت روانی را حالتی از بهزیستی روانی دانست که با کارکرد مؤثر و سازنده درزندگی فردی واجتماعی متناسب با ظرفیت ها، توانی ها و امکانات همراه است
آنچه بهداشت روانی را به عنوان یک هدف تحقق می بخشد، خدمات است که در چهارچوب راهنمائی، مشاوره و روان درمانی ارائه می شود. هرچند که برمبنای تعریف راهنمایی (کمک به فرد برای درک بهتر خود و جهان پیرامون)، مشاوره و روان درمانی، جزیی از قلمرو راهنمایی محسوب می شوند، با وجود این، فرایند راهنمایی به پیشگیری و ارتقای سطح بهداشت روانی ( فردی و گروهی) می پردازد
فرایند مشاوره برارائه خدمات یاریگرانه به منظور کمک به فرد یا افراد درسازگاری و انطباق با چالش های مرتبط با مشکلات خود، دیگران و جهان پیرامون تاکید دارد و سرانجام روان درمانی در راستای درمان، ترمیم و رفع محدودیت ها و ناتوانی های روان شناختی تا حدامکان گام برمی دارد
خدمات بهداشت روانی شامل ارزیابی، برنامه ریزی و پیشگیری، مدیریت موردی، درمان آموزش های تحولی می شود
آنچه درزمینه ارایه خدمات بهداشت روانی دانش آموزان دیرآموز طرح است، یکی نوع دیدگاه روان شناختی نسبت به این گروه از دانش آموزان و دیگری چگونگی سازمان دهی خدمات بهداشت روانی به آنهاست
هرچند که دانش آموزان مرزی براساس یک ویژگی بارز طبقه بندی شده اند، اما همواره این خطر آنها را تهدید می کند که ما درارایه خدمات بهداشت روانی به آنها دیدگاه مثبتی برناتوانی داشته باشیم. دراین صورت از نکته مهمی که درتعریف بهداشت ازنظر سازمان بهداشت جهانی آمده است، غفلت ورزیده ایم و آن تاکید بر جنبه های مثبت بهداشت یعنی بهزیستی جسمانی، روانی و اجتماعی است. چنین تعریفی از بهداشت برنوعی نگرش سیستمی به انسان از جمله افراد با نیازهای ویژه استوار است. ( یوسفی لویه؛ 1383، صفحه 2)
بهداشت روانی دانش آموزان دیرآموز
از دیدگاه سیستمی، انسان سیستمی است که از نظام حیاتی متغیرو فرایندها و تعامل های پویا بین اجزاء و محیط و نیز از عناصری که ساخت و رفتار آنها درارتباط با کارکرد کل سیستم تعریف می شود، تشکیل شده است. دراین تعریف ، نظام حیاتی متغیر برتوجه به جنبه تحولی و تکامل انسان تاکید دارد. درواقع هرفرد درمسیر تحول نوعی گرایش ذاتی به انسجام و سازمان یافتگی بیشتر و دستیابی به مرتبه عالی تری از انطباق و سازگاری دارد
این گرایش ایجاب می کند که هرفرد با تغییرشرایط درونی و بیرونی، همواره پویا و فعال باشد . تا بتواند به هماهنگی و انتظام عالی تر دست یابد
دستیابی به این تعادل پویا ازراه روابط درونی (مانند رابطه بین شناخت ها، هیجان ها و رفتارها به گونه ای که برای مثال با تغییر یک فکر می توان نوع هیجان و رفتار خویش را تغییر داد) و روابط بیرونی ( مانند رابطه بین ما با دیگران، طبیعت و محیط فیزیکی و تبادل اطلاعات با آنها به گونه ای که برای مثال با تغییر و بهبود الگوی ارتباطی ما در کودک، هردو می توانند به مرتبه ی عالی تری از انطباق دست یابند) میسر است
« فرایند ها و تعامل های پویا بین اجزاء و محیط» در تعریف مذکور براین تاکید دارد که از هرگونه برخورد تجزیه گرایانه با انسان خودداری کنیم و او را برای مثال مجموعه ای از رفتارها یا موجودی اجتماعی درنظر نگیریم که فقط تحت تاثیرعوامل ژنتیکی، تربیتی یا اجتماعی، رفتاری را از خود بروز می دهد. بلکه درنظر داشته باشیم که از یک سوهرفرد بعنوان یک کلیت از عناصری ( مانند عناصرشناختی، هیجانی، جسمانی، رفتاری و اجتماعی) تشکیل شده است که بین این عناصرپیوند و ارتباط وجود دارد