مقاله مدیریت تغییر در word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مدیریت تغییر در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مدیریت تغییر در word
مدیریت تغییر
نگاهی به روند و چگونگی مدیریت تغییر در آموزش و پرورش
بد و خوب تغییر
آموزش و پرورش و تغییرات
به چه تغییراتی نیاز داریم؟
ضرورت یا مصلحت
مدیریت تغییر چندوجهی
مدیریت تغییر
انواع تغییر
صد نکته در مدیریت تغییر
ضرورت تغییر
شناخت علل تغییر
شناسایی منابع تغییر
طبقه بندی انواع تغییر
تمرکز بر اهداف
تشخیص تقاضا برای تغییر
انتخاب تغییرات ضروری
ارزیابی پیچیدگی
شیوه های مشارکت دادن افراد
انتخاب مقیاس زمانی
تهیه برنامه عمل
پیش بینی اثرات تغییر
پیش بینی مقاومت در برابر تغییر
آزمایش و کنترل برنامه ها
اطلاع رسانی در مورد تغییر
واگذاری مسئولیت
ایجاد تعهد
تغییر فرهنگ
کنترل مقاومت
نظارت بر پیشرفت
بازنگری پیش فرض ها
حفظ انگیزه حرکت
اعمال تغییرات بیشتر
نتیجه گیری
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مدیریت تغییر در word
1- مقاومت کارکنان در برابر تغییرات و نقش مدیریت در کاهش آن، زهرا جمالی پاقلعه، دکتر نعمت الله موسی پور
2- مدیریت تغییر، مهندسی فروزنده طبیبی
3- تغییر، شجاعت در شناخت، سعید آروندی
مدیریت تغییر
جهان همواره در حال تغییر و تحول است و ادامه حیات ذرات هستی در گرو همین تغییرات است. تغییر در همه پدیدههای جهان جریان دارد و این تنها به طیف خاصی محدود نیست. تغییر پیش از پیدایش بشر وجود داشته و همیشه نیز وجود خواهد داشت. چه در غیر این صورت، در هر موقعیت و لحظه از زمان، انتقال به زمان و شرایط بعدی ممکن نخواهد بود. بشر همیشه درصدد ایجاد تغییرات مثبت، مهار تغییرات منفی و مبارزه با آثار آن بوده است و سعی نموده است که تغییرات را مدیریت نماید تا از آثار زیان بار آن در امان بماند. سازمانها و بنگاههای اقتصادی نیز در دنیای پرشتاب امروزی دائماً در حال تغییر و تحول هستند و سازمان هایی میتوانند باقی بمانند که برای بقای خود مزیت رقابتی بوجود آورند. سئوالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا تغییر فرایندی مثبت است یا منفی؟
نگرش به تغییر در دنیای مدیریت، نگرشی سیستمی و مبتنی بر فرآیند است. فرآیند از جایی آغاز و در جایی پایان میپذیرد. بنابراین میتوان گفت که فرآیند مدیریت تغییر، فرآیندی آگاهانه و مبتنی بر رویکردی تعریف شده می باشد. در یک نگرش کلی میتوان گفت فرآیند مدیریت تغییر از هفت مرحله تشکیل میشود که عبارتند از
1- مرحله تدوین راهبرد و طرح
2- تغییر مستندات و مدارک در هسته مرکزی سازمان
3- تشخیص جدولبندی تغییرات
4- برپایی ساختار و ترکیببندی
5- آزمایش در محیط قابل کنترل
6-گسترش ترکیببندی تغییر
7- نمایش پایداری و عملکرد
زیرساختهای این هفت مرحله، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری هستند اما زیرساخت اصلی هر نوع تغییر در سازمان ها در حقیقت انسان ها هستند
در مواجهه با تغییرات اگر سازمان آمادگی لازم را نداشته باشد که از درون خود، تغییرات را پذیرا باشد و در مقابل آن مقاومت نشان دهد، لاجرم به سمت اضمحلال خواهد رفت
برای مدیریت در تغییر باید دانست که
- چرا تغییر ضروری است؟
- چه کسی میخواهد تغییر رخ دهد؟
- چه نتایجی مطلوب است؟
- چگونه تغییر ایجاد میشود؟
- چه کسانی حمایت و چه کسانی مشارکت میکنند؟
- ما باید چه کنیم و در چه مسیری حرکت نمائیم؟
باید اذعان نمود که پیچیدگی پدیده تغییر از آن جهت است که فرآیندی دینامیک بوده و از تعامل متقابل عوامل مختلف بوجود میآید و تمامی این عوامل و متغیرهای آن در رابطه علت و معلولی با یکدیگر، ساز و کاری بوجود میآورند که درک و تحلیل آن را مشکل میسازد. از این رو تشخیص جهت مناسب تغییر دشوار میشود
دو دلیل عمده وجود دارد که ضرورت تغییر در سازمانها را ایجاب مینماید
1- نیاز به تغییرات درونی برای تطبیق با رخ دادهای ایجاد شده در خارج از سازمان
2- علاقه به پیشبینی توسعه در آینده و یافتن راه های تطبیق با آن
به هنگام حادث شدن تغییر، عوامل انسانی در سازمان پاسخهای متفاوتی از خود نشان میدهند
مقاومت افراد در مقابل تغییر یکی از مهمترین مسائل سازمان ها و بنگاه های اقتصادی است زیرا آنها تغییر را نوعی تهدید برای خود میدانند و به سادگی پذیرای تحولات و تغییرات نمیشوند و غلبه بر این مقاومت و هدایت آن، یکی از مشکلترین وظایف مدیران است. به هر حال تغییر هرچه باشد و مقاومت در مقابل آن به هر شدتی که باشد نیاز به مدیریت و راهبری دارد و مدیر باید افراد را توجیه کرده و آگاهیهای لازم را به آن ها بدهد
مقاومت در مقابل تغییرات دو منشاء دارد
1- مقاومتهایی که منشاء فردی دارند و به ویژگیهای شخصیتی افراد مربوط میشود که عبارتند از: عادت، امنیت، ترس از ناشناختهها، عوامل اقتصادی و بیاعتمادی به خود
2- مقاومتهایی که منشاء سازمانی دارند که عبارتند از: مکانیسمهای ساختاری، احساس تهدید توسط متخصصان، هنجارهای گروه و سرمایهگذاری شغلی
برای مدیریت تغییر و مقابله با مقاومت کارکنان در برابر تغییر، “رابینز” روش هایی را به شرح زیر پیشنهاد نموده است
1- ارتباطات: مدیر باید با کارکنان ارتباطی موثر برقرار نموده و دلایل ایجاد تغییر را برای آنان بیان کند
2- مشارکت: کارکنان را باید در جریان تغییرات شرکت قرار داد و بدین ترتیب از مقاومت آنان در مقابل تغییرات کاست
3- اعطای تسهیلات: شامل آموزش مهارتهای جدید و دادن مزایا و
4- استفاده از زور: آخرین روش است و مدیر باید گروه هایی را که هنوز مقاومت مینمایند به طور مستقیم مورد تهدید قرار داده و از
روش های مختلف مجبورشان نماید که از مقاومت دست بردارند
به هر حال باید تاکید نمود که در تحولات سازمانی دو هدف به شرح زیر وجود دارد
1- همساز کردن سازمان با نیازهای محیطی
2- تغییر رفتار کارکنان و همسو ساختن آن با نیازهای جدید
که هر دو این اهداف باید توسط مدیران و رهبران سازمان ها دنبال شود تا سازمان ها و بنگاه های اقتصادی قادر به ادامه حیات و ماندگاری در بازار رقابت باشند
در ارتباط با انجام تغییرات نکته حائز اهمیت مقاومت کارکنان در مقابل تغییرات است. اما این مقاومت و عدم تمایل دلیل بر رد مسأله تغییر و تحول و تأخیر در آن نیست و انتظار میرود مدیر با اداره صحیح امور و تدبیر و کاردانی خویش، کارکنان را به سمت و سوی ایجاد تغییر هدایت نماید و این جا است که مشاهده میشود مدیریت آمیزهای زیبا و پیچیده از علم و هنر است و مدیر هنرمند کسی است که بدون وقفه در فعالیتهای قبلی سازمان قادر به انتقال کارکنان خود به وضعیت جدید باشد. سه اصل بنیادین مدیریت تغییر؛ ارزشیابی مستمر وضعیت (بیرونی و درونی) سازمان، مشارکت بخشیدن به کارکنان (در فعالیتها و نتایج حاصله از آن) و ارتباطات اقناعی (در همه زمینهها و موضوعات) است که بر پایه آنها میتوان بر مقاومت در برابر تغییر غلبه کرد
نگاهی به روند و چگونگی مدیریت تغییر در آموزش و پرورش
یکی از مهم ترین نتایج تغییر وزیر آموزش و پرورش، تغییرات گسترده در سطوح مدیریتی مجموعه آموزش و پرورش، از وزارتخانه تا مدارس است. به طوری که لااقل در سطح 19 منطقه شهر تهران، به غیر از یک مدیر منطقه که تعویض نشده و دو سه نفری که جابه جا شده اند، همه رؤسا تغییر یافتند. این اتفاق برای اولین بار نیست که رخ می دهد و آموزش و پرورش هم تنها وزارتخانه ای نیست که دستخوش تغییرات می شود، اما در این میان دو نکته قابل توجه است: اول- این تغییرات چه تأثیراتی در سطوح مختلف بر جای می گذارد؟ دوم- آیا اینها همان تغییراتی هستند که آموزش و پرورش بدان نیاز دارد؟ آیا این تغییرات چند باره، باعث بهبود و ارتقای عملکرد آموزش و پرورش شده است؟ نوشته ای که پیش رو دارید به بررسی نکته دوم می پردازد، چرا که نویسنده مطلب اعتقاد دارد با تحلیل مبانی تغییر در آموزش و پرورش، می توان به نتایج و تأثیرات آن هم پی برد. در این نوشته ابتدا رویه جاری تغییرات در آموزش و پرورش مورد بحث قرار می گیرد و سپس ضرورت های بنیادی و نیازهای اساسی تغییرات در آموزش و پرورش، تبیین می شود
بد و خوب تغییر
درباره تغییر بحث های گوناگونی می توان انجام داد. یکی از این مسائل، بد و خوب تغییر و آثار خیر یا شر آن است. ممکن است اصلاً ضرورتی منطقی برای تغییر وجود نداشته باشد و تغییر فقط بر مبنای عوامل احساسی و هیجانی صورت گیرد. گاهی نیت اولیه تغییر ایراد دارد و به جای اصلاح، برای سوءاستفاده و منافع شخصی انجام می شود. گاهی ضرورت تغییر وجود دارد، ولی روش تغییر نادرست است و به نتایج معکوس می انجامد. یکی از سخت ترین کارهای انسان که تنش زیادی به همراه دارد، تصمیم گیری و اقدام برای تغییر و پذیرش عواقب آن است. در هر حال، آثار هر نوع تغییری، وابسته به مدیریت آن است. تغییراتی صورت می گیرند که علی رغم توجیه های مثبت اولیه، نتایج ناخوشایندی برای افراد، سازمان و محصول آن دارند. تغییراتی هم هستند که در فرآیندی سیستمی و با تدبیر و دوراندیشی به نتایجی خوشایند می انجامند
ناهماهنگی و ناهمخوانی ضرورت های تغییر، با اهداف، عاملین و روش های مدیریتی تغییر، مهم ترین معضل تغییرات در ایران است. در آموزش و پرورش، بحث بر سر خوب و بد ضرورت های تغییر نیست، بلکه بحث بر سر ناهماهنگی ها و سوءتدبیرهاست
آموزش و پرورش و تغییرات
آموزش و پرورش ایران، سابقه ای طولانی در تغییرات دارد. دهه هاست که حرف و سخن از ضرورت های تغییر و اصلاح در آموزش و پرورش وجود دارد و تقریباً در هیچ زمانی، شعار تغییر از آموزش و پرورش دور نبوده است، همیشه تغییرات زیادی هم در آموزش و پرورش روی می دهد. مهم ترین موضع تغییر در آموزش و پرورش، تغییر وزیر است. رفتن هر وزیر و آمدن وزیری جدید، با دامنه ای از تغییرات وسیع همراه می شود. آموزش و پرورش مجموعه ای وسیع شامل بیش از یک میلیون منابع انسانی، هزاران مدرسه و تشکیلات گسترده اداری است. تغییر وزیر، این مجموعه را از بالا تا پایین، دستخوش تغییر می سازد. اما به طور معمول، تغییرات آموزش و پرورش از چه نوعی است؟
1 – تغییر افراد- شایع ترین و رایج ترین نوع تغییر در آموزش و پرورش، تغییر افراد است. وزیر، معاونین را عوض می کند، آنها هم مدیران ارشد را و قضیه ادامه می یابد تا به مدیران مدرسه و حتی معاونین و معلمان هم می رسد
اگر چه پست های مدیریتی در آموزش و پرورش و به خصوص پست هایی چون مدیریت مدرسه از لحاظ اقتصادی چندان به صرفه نیستند ولی به دلیل کثرت نیرو همواره امکان چرخش و تغییر مدیریت ها وجود دارد
در لایه های درونی تغییرات همیشه تفسیر این است که بدها رفته اند و خوب ها آمده اند. اما در لایه های بیرونی علل تغییرات با شعارهایی چون شایسته سالاری توجیه می شود. هر گروهی که اختیار عمل را در دست می گیرد خود را بهترین گزینه می داند و قبلی ها را متهم به ناکارآمدی می کنند
2 – تغییر در عناوین پست ها- نمونه ای دیگر از تغییرات در آموزش و پرورش، تغییر در چارت سازمانی و به تبع آن عوض شدن پست ها و سمت هاست. نمونه نزدیک این نوع تغییر، تغییر نام ادارات مناطق به مدیریت و اداره کل به سازمان و گستره ای از تغییرات دیگر در پست های اداری بود که چند سال پیش اتفاق افتاد. حذف و بازگشت امور تربیتی هم، تغییراتی را در چارت سازمانی و در عناوین پست ها موجب شده است. بازی پست ها چه هزینه های جانبی برای آموزش و پرورش به بار می آورد؟ آیا آثار این کار با هزینه های صرف شده برای تغییرات تناسب دارد؟
3 – تغییر در طرح ها و برنامه ها- این موضوع به طور معمول به سه شیوه دنبال می شود: اول- حذف بعضی از طرح های قبلی؛
دوم- تغییر جهت و روش عمل بعضی از طرح های قبلی؛
سوم- افزون شدن طرح های جدید که عمدتاً طرح هایی زیربنایی و بنیادی معرفی می شوند. جالب است که همه در آموزش و پرورش داعیه تغییرات و اصلاحات زیربنایی را دارند و کسی نمی گوید که اگر بتوانم فلان مشکل را به سامان برسانم، هنر کرده ام. همه ادعا دارند که همه مشکلات را حل خواهند کرد و آموزش و پرورش دیگری خواهند ساخت، اما در پایان، قصه از سر شروع می شود. تغییرات مکرر در طرح ها و برنامه ها که ناشی از تغییر وزرا بوده، خسارت های سنگین و جبران ناپذیری را در ابعاد مختلف، به آموزش و پرورش وارد ساخته است
به چه تغییراتی نیاز داریم؟