برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تأثیر متافیزیک بر بدن در word دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تأثیر متافیزیک بر بدن در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تأثیر متافیزیک بر بدن در word

مقدمه   
تأثیرات بدن بر بدن  
تأثیرات روان بر بدن  
دیدگاه های عمده درباره تعامل روان و بدن  
نظریه عمل متقابل   
نظریه فرانمودگرایی   
نظریه جنب مضاعف   
نظریه توازی گرایی   
موضع گیری متفاوت در ارتباط با تعامل روان و بدن  
مخالفان مغایرت روان و بدن   
موافقان مغایرت روان و بدن   
جمع بندی و نتیجه گیری   
پی نوشت   
منابع   

چکیده

شرایط احتمالی بر نفس و روان تأثیر می گذارد. با فکر و تلقین می توان امراض جسمانی را درمان نمود و یا در اثر توهم و تلقین بیماری، گرفتار بیماری جسمانی گردید

در خصوص تعامل یا عدم تعامل پدیده های روانی و بدن با یکریگر دیدگاههایی وجود دارد. روان و بدن در یکدیگر تأثیر متقابل دارند. هر عملی که شما انجام می دهید اثری بر محیط می گذارد که طی یک چرخه دور یا نزدیک دوباره به شما یا اطرافیان شما باز می گردد

گاهی اعمال شما آن قدر خوب یا آنقدر بد است که بر اثر متافیزیک شما اثر می گذارد. هر چه آگاهی و هوشیاری فرد مشاهده کننده بیشتر باشد، احتمال وقوع رویداد هم بالاتر است. خصوصیات و شرایط فیزیکی- شیمیایی نه تنها آگاهی را به وجود می آورند، بلکه به طور عمیقی احساسات موجودات را تحت تأثیر قرار می دهد

مقدّمه

مبحث تعاملات نفس و بدن با یکدیگر سابقه ای طولانی دارد، به گونه ای که پزشکان و فیلسوفان نامدار قدیمی همواره بر آن پافشاری می نموده اند. افلاطون معتقد بود همان گونه که چشم را بدون سر و سر را بدون بدن نمی توان درمان نمود، بدن را نیز نمی توان بدون در نظر گرفتن روان درمان کرد. ارسطو می گفت: احساسات آدمی بر بدن، و ویژگی های بدنی بر روح او تأثیر می گذارند. ابن سینا نیز با کمک گرفتن از تجارب پزشکی خویش نمونه هایی از ارتباط و تأثیر متقابل نفس و بدن را بیان کرده است

     دانشمندان علوم انسانی و پزشکی در دوران معاصر نیز با پژوهش های متمرکز بر تأثیر حالات روانی بر بدن و اثرگذاری شرایط جسمانی بر نفس و روان، مجموعه وسیعی از اطلاعات ارزشمند را در اختیار محققان قرار داده اند، به گونه ای که حتی گروهی از ایشان، انسان را موجودی زیستی ـ شیمیایی ـ روانی ـ اجتماعی2 معرفی کرده اند

     این نوشتار، در ابتدا با استفاده از یافته های دانشمندان، به مواردی از تأثیرات متقابل روان و بدن بر یکدیگر می پردازد و سپس دیدگاه های عمده در زمینه تعامل این دو ساحت را مطرح می کند

تأثیرات بدن بر روان

همان گونه که بیان شد، شرایط جسمانی بر نفس و روان تأثیر می گذارند. به نمونه هایی از این تأثیرات در ذیل اشاره می نماییم

     1 تحریک الکتریکی نواحی مختلف مغز آثار قابل توجهی را به بار آورده است: در مناطق حسی، احساس صدا یا طعم برانگیخته شده، و در قسمت های طرفینی، خاطراتی بیدار گردیده است. تحریک قسمت جلویی مغز، باعث شده است که شخص مورد آزمایش، بی اراده و خود به خود دستش را بلند کند. تحریک نقاط دیگر، یادآوری کلمات را بدون هیچ گونه اختلالی در تکلم، ناممکن می سازد، و شخص مورد آزمایش از ناتوانی خود در یادآوری نام اشیای عادی حیران می شود. در تحریک قسمت های عمقی تر مغز، بیماران احساسات مختلفی از قبیل شادی، اضطراب و یا خشم گزارش کرده اند. در حیوانات نیز تجربه هایی به دست آمده است; برای مثال، در بعضی تحریک ها می توان گربه ای را چنان خشمگین کرد که به سگی حمله ببرد و یا از دیدن موشی به ترس و لرز بیفتد
2 «میزان و نوع هورمون های غدد نیز از جمله عوامل مؤثر در حالات روانی می باشد. مثلا، مقدار سروتونین تأثیر زیادی بر ایجاد برخی حالات روانی مانند افسردگی دارد. همچنین کاهش ترشح غده تیروئید در بزرگسالان علاوه بر آثار جسمانی، باعث ضعف حافظه و افسردگی می گردد. از طرفی، می توان افسردگی را با داروهای ضد افسردگی از بین برد. این داروها بی تردید بر بدنمان تأثیر می گذارند»4 و در پی آن، افسردگی که رویدادی ذهنی است درمان می شود

     3 «تأثیر ویژگی های ظاهری بدن بر نفس و شخصیت از دیرباز مورد بحث بوده است، به گونه ای که محققانی همچون کرچمر و شلدون، اثرگذاری خصوصیات فیزیکی بر حالات روانی را مبنای کار خود قرار داده، و بر اساس سطوح جسمانی مختلف، سنخ های روانی مربوط را معرفی و نام گذاری نموده اند.»

     4 به دلیل آنکه نفس، درد و آسیب جسمانی را درک می کند، بیماری ها و صدمات جسمانی، نفس را متأثر می سازند. از این رو، در هنگام سلامت، معمولا بدن های خود را اموری مسلم در نظر می گیریم و به ندرت به دیگر ساحت هایمان توجه داریم، ولی هرگاه دچار بیماری یا درد می شویم، نسبت به بدن و سایر ابعادمان دقت بیشتری می کنیم

     5 تأثیر اسیدی شدن خون و ارتباط آن با خواب آلودگی، کاهش قند خون با اغتشاش شعور، کمبود آهن و یا کم خونی و ارتباطش با افسردگی، و کمبود منگنز و ایجاد حالت های وسواسی، نمونه های دیگری از تأثیر محیط داخلی بدن بر سلامت روان شناختی هستند

     6 استفاده از برخی مواد دارویی، چه به صورت طبیعی که در گیاهان یافت می شود و چه بعد از تولید در آزمایشگاه که به داروهای روان گردان معروفند، به طور چشمگیری، آثار شگفت آوری بر جای می گذارند; مثلا از آثار روانی مصرف «ال.اس. دی» پدیده ای به نام «بزم بینایی» است که نور و رنگ به میزان زیاد شدت می یابند، اشیا جاندار به نظر می رسند، صورت های ذهنی خیالی در میدان دید به حرکت در می آیند، زوال خود یا مسخ واقعیت و شخصیت پدید می آید و چه بسا احساس خود در مجموع کم رنگ گردد

     7 «از آنجا که هرگاه اختلالی در قوا و اعضای بدن پدید می آید و اشتغال نفس به تدبیر بدن جهت اصلاح و جبران اختلالات پدید آمده شدیدتر می گردد، در نتیجه، نفس ناطقه از کار اصلی خود، یعنی تعقل، باز می ماند یا آنکه در کار آن اشکالاتی بهوجود می آید.»

     8 سکته و یا هر آسیب دیگری به قشر گیجگاهی پس میانی پایین، می تواند سبب از دست دادن قابلیت تشخیص چهره ها، اشیا، حیوانات و خودروهای آشنا و مأنوس گردد. این صدمه مربوط به تشخیص و بازشناسی اشیا، «ادراک پریشی چهره ای» نامیده می شود

     9 صدمات مغزی و یا مصرف بیش از حد دارو می تواند حالات گوناگون ناهنجاری هشیاری و آگاهی، از ابهام صرف11 گرفته تا گیجی، و از روان آشفتگی12 تا اغما را باعث شود

     10 پاره ای از داروها و نیز تحریک الکتریکی بخشی از مناطق مغز (مانند کرتکس و دستگاه لیمبیک) می تواند فرایندهای ذهنی شخصی و به طریق اولی، اندیشه های وی درباره آن ها را مخدوش سازد. به عنوان مثال، فرد ممکن است به توهّم شنوایی یا بینایی مبتلا گردد و یا گرفتار افکار مزاحمی شود که بر روی آن ها هیچ تسلطی ندارد

     11 از راه بررسی رویدادهای مغزی در هنگامی که شخص کار بسیار مشخصی را انجام می دهد، وجود حوزه های خاصی در مغز به اثبات می رسد که با توانایی های ذهنی خاصی هم بسته می باشند. مثلا، حس بینایی با قسمت پشت قشر مغز مرتبط است. از همین روی، آسیبی که به آن نقطه وارد آید از قدرت دیدن و تخیّل می کاهد

تأثیرات روان بر بدن

در این قسمت، به برخی از تأثیرات حالات روانی بر بدن اشاره می نماییم

     1 هیجانات مثبت در نشاط و سلامت بدن تأثیر داشته، همچنان که هیجانات منفی به ضعف اعصاب و ناراحتی های گوارشی و مانند آن ها منجر می گردند. ترس ها و غم ها در بسیاری از موارد، عمل جذب و هضم را مشکل می سازند. خشم و غضب، جریان خون را تند و تنفس و ضربان قلب را افزایش می دهند. همچنین فشارهای روانی باعث کاهش کارکرد دستگاه ایمنی شده و در نتیجه، منجر به آسیب های فیزیکی می گردند

     2 با فکر و تلقین می توان امراض جسمانی را درمان نمود و یا در اثر توهّم و تلقین بیماری، گرفتار بیماری جسمانی گردید. همچنین برخی ناهنجاری های روانی، مشکلات حاد جسمانی مانند هیستری را در پی دارند

     3 «بدن نیز آسیب های روحی و رنج و غم روانی را در خود به صورت امراض روان ـ تنی نشان می دهد. و بدین ترتیب، بیماری روان تنی را که در واقع یک بیماری جسمی با ریشه های روانی می باشد به وجود می آورند که به شکل عکس العمل هایی در فعالیت های عضوی در یکی از دستگاه های گوارش، قلب، شش ها، ماهیچه ها، پوست یا هر کدام از حواس پنج گانه ظاهر می شود. همچنین این بیماری غدد درون ریز، دستگاه گردش خون، دستگاه ادراری و تناسلی را نیز شامل می گردد.»

     4 «هر چقدر که توجه نفس به عالم تجرد قوی تر گردد، به موازات آن از تدبیر بدن و قوای آن منصرف می گردد و از آنجا که قوام مزاج بدن در گرو توجه و تدبیر نفس است، در اثر کاهش توجه نفس اختلالاتی در مزاج و در کارکرد قوای نفسانی و اعضای بدن حاصل می شود. این روند تا آنجا ادامه می یابد که نفس بهره کامل خود را از عالم ماده در می یابد و به دنبال آن توجهش از بدن کاملا قطع می گردد و به سوی مبدأ و غایتی که طبعش مقتضی توجه به اوست، سیر می کند.»

     5 تأثیر شدید روان بر بدن از لحاظ احساسات نیز قابل بررسی است.خشم،نفرت، حسدوترس برکل دستگاه عصبی تأثیر می گذارند و ممکن است به بیماری منجر شوند. از سوی دیگر، احساسات مثبتی نظیر امید و اعتماد نیز باعث سلامتی بیشتر دستگاه عصبی می گردند و بدن را سالم نگه می دارند

     6 برخی از بازتاب ها را می توان از طریق اجرای هشیارانه برخی عملیات های ذهنی تضعیف نمود. برای مثال، با ریختن قطره و دارو در چشم، چشم باز نگه داشته شده و بسته نشود و یا بازتاب برگرداندن غذا در زمانی که سوند به حلق و مری فرستاده می شود مهار گردد. بدین سان، می توان علاوه بر حرکات ارادی، برخی از افعال بازتابی را هم کنترل نمود

     7 برخی از انواع شخصیت ها، احتمالا بیشتر دچار بیماری قلبی یا کمر درد می شوند و بیماران سرطانی در صورتی که به طرز فکری خوش بینانه و مبارزه جویانه متمایل باشند، واکنش بهتری به درمان نشان می دهند. گاهی اوقات به آنان تعلیم داده می شود بیماری شان را به صورت دشمنی در ذهن متصور سازند که در حال جنگ با او هستند. این امر به حالت هایی از ذهن که مانع پیشرفت بیماری می شوند میدان می دهد

     بنابراین، همان گونه که بدن به کوچک ترین تکانه های روان، واکنش نشان می دهد، روان نیز بی تأثیر از تغییرات جسمانی نمی باشد. افراد قوی و سالم، خلق و خویی آرام دارند، در حالی که افراد ضعیف و ناسالم به راحتی برانگیخته می شوند. پس برای تأثیر گذاشتن بر بدن باید بر ذهن اثر گذاریم; چرا که اگر ذهن سمت و سوی مشخصی نداشته باشد و نیز نگرانی های همیشگی، سلول های مغز را محاصره کرده باشد، نمی توان انتظار سلامت جسم و روان را داشت

دیدگاه های عمده درباره تعامل روان و بدن

در خصوص تعامل و یا عدم تعامل پدیده های روانی و بدنی با یکدیگر، دیدگاه های گوناگونی وجود دارد که در این قسمت، به عمده ترین آن ها اشاره می گردد

نظریه عمل متقابل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید