مقاله نقش فرهنگ در حسابداری در word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نقش فرهنگ در حسابداری در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقش فرهنگ در حسابداری در word
مقدمه
فرهنگسازمانی
رویکرد استقرایی و رویکرد قیاسی
مذهب وحسابداری
تاثیر فرهنگ بر حسابداری
فردگرایی در برابر جمع گرایی
فاصله قدرت
اجتناب از بی اطمینانی به آینده و بلاتکلیفی
مرد منشی در برابر زن منشی
افق دید دراز مدت در برابر کوتاه مدت
معیار های زیر فرهنگ حسابداری
تاثیر فرهنگ بر ارزشهای حسابداری در ایران
بررسی تاثیر فاصله قدرت بر ارزشهای حسابداری
بررسی تاثیر فرد گرایی بر ارزشهای حسابداری
منـابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نقش فرهنگ در حسابداری در word
1 دکتر فرجادی، منوچهر، اصول و مفاهیم بیمههای بازرگانی، چاپ اول، انتشارات بیمه البرز، سال 75، تهران
2 مصوبات شورایعالی بیمه، انتشارات بیمه مرکزی ایران
1H.RAMLAU-HANSEN, D.SC, PHD, LIFE INSURANCE ACCOUNTING AT CURRENT VALUES, A DANISH VIEW,
2. PAUL. J. M. KLUMPES & CHRIS O’BRIEN, INTERNATIONAL DIVERSITY IN MEASURING THE VALUE OF LIFE INSURANCE CONTRACTS: FAIR OR UN FAIR 9 MAY
3. SWISS RE, SEGMA NO 5/2006, WORLD INSURANCE IN 2005 UPDATED DEC
مقدمه
نفوذ فرهنگ در سیستم های حسابداری در کشورهای مختلف بیش از سه دهه است که مورد تحقیق قرار می گیرد. ارزش های متفاوت فرهنگی از نحوه ی عمل حسابداری یکسان در سطح جهانی جلوگیری می نماید.[1]
مطالعات زیادی وجود دارند، که اظهار می دارند فرهنگ یک کشور عامل مهمی است که بر سیستم حسابداری اثرگذار است و فرهنگ عاملی است که نیاز به بررسی دارد. تمرکز بر نقش فرهنگ در حسابداری برای اولین بار در ادبیات تجارت بین الملل مطرح گردید و از سال 1980 بخش مهمی از تحقیقات اساسی حسابداری بین المللی شد. برای مثال مک- کینون در پژوهشی در مورد توسعه تاریخی سیستم حسابداری در ژاپن، اهمیت فرهنگ بر توسعه و عملیات سیستم حسابداری را شناسایی نمود و بیان داشت که توسعه ی حسابداری، مانند هر جریان اجتماعی دیگر، از فرهنگ ملی و محیط سازمانی تاثیر می پذیرد.[2] برای تشخیص نفوذ فرهنگ بر سیستم حسابداری، بلوم و نصیری، تجزیه و تحلیلی از شباهت ها و تفاوت ها در فرایند تدوین استانداردهای حسابداری کشورهای انتخاب شده را ارائه نمودند واظهار داشتند که تفاوتهای خردمندانه برحسب فرهنگ کشورها می باشد و تدوین استاندارد در هر کشوری تابعی از اقتصاد، سیاست و محیط اجتماعی (فرهنگ) آن کشور می باشد. [3]
اجماع عمومی بر عوامل محیطی موثر بر محیط حسابداری، شامل فرهنگ، توسعه ی اقتصادی، توسعه ی سیاسی، توسعه ی بازار سرمایه، سطح تورم، قوانین مالیاتی، سیستم حقوقی و سطح آموزش است].[4],[5],[6][ از میان این عوامل، فرهنگ یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روی توسعه ی حسابداری است و تاکنون بیشترین تاکید در مطالعات بر روی آن بوده است. این مطالعات از متغیرهای ارائه شده توسط هوفستد در مورد ابعاد فرهنگ در توضیح تفاوت بین نحوه گزارشگری و افشا در کشورهای مختلف استفاده کرده اند.[7] به عنوان مثال گری با تلفیق ارزش های فرهنگی مطرح شده توسط هوفستد و تعیین چهار بعد ارزشی حسابداری، مدلی را برای بررسی تاثیر فرهنگ بر سیستم های حسابداری ارائه داد که شدیدا مورد استقبال محققان قرار گرفت.[8]
در واقع، رابطه ی بین فرهنگ و توسعه ی حسابداری توسط محققان حسابداری پیچیده شده است. لذا ارائه ی الگویی ساده و قابل درک جهت تبیین ارتباط میان فرهنگ و توسعه ی حسابداری لازم به نظر می رسد. لذا بر آن شدیم تا پاره ای از مفاهیم فرهنگی را وارد حسابداری نماییم تا گامی هرچند بسیار کوچک، در راه توسعه ی حسابداری برداریم. توسعه ی حسابداری فرایندی است که طی آن مبانی علمی و فنی از وضعیت سنتی به وضعیت مدرن متحول می شود. توسعه ی حسابداری در گرو انجام کارهای کوچک در زمان طولانی است و نه کارهای بزرگ نمایان در زمان های کوتاه
تلفیق مباحث نظری و نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان می دهد که ایران، راه درازی تا رسیدن به توسعه ی حسابداری در پیش دارد و برای پیمودن این مسیر باید از پشتوانه ی فرهنگی بسیار قوی برخوردار گردد. فرهنگ موجود در جامعه ی ایرانی موجب گردیده تا نسبت به رشته های تحصیلی شناخت و درک کافی صورت نگیرد. شاید در ایران دیگر کودکی باقی نمانده که مورد پرسش این سوال قرار گیرد «می خواهی دکتر شوی یا مهندس؟!» بنابراین باید دید جامعه، نسبت به مسائل علمی گردد و با تفکر و مطالعه گام برداشت. برای رسیدن به چنین دیدی باید فرهنگ جامعه متحول گردد و این نکته را باید مدنظر داشت که فرهنگ در بستر زمان و در بطن جامعه شکل می گیرد. بنابراین توجه به خانواده به عنوان کوچکترین بخش جامعه ضروری است. تا زمانی که فرهنگ موجود اصلاح نشود با استاندارد گذاری، قانون و ; وضع موجود سامانی به خود نمی گیرد و تا ابد درخت توسعه ی حسابداری ایران مانند درختی بی ریشه، باقی می ماند که سازمان ها و نهادها با قوانین و استانداردهای گوناگون در ظاهر آن را به شکل درخت سالم در می آورند
زمانی که درمورد فرهنگ ملی صحبت میشود، از اصطلاحی به نام فرهنگ منطقه نام برده میشود که دارای دو بعد است: درون مرزهای ملی (یک کشور با حاکمیت سیاسی شخصی) و برون مرزهای ملی (یعنی آن مناطقی که خارج از مرزهای ملی یک کشور حاضر است اما دارای شباهتهای فرهنگی با فرهنگ داخل مرزهاست مثالهای متعددی نیز در این باره ارائه شده است). شنایه روبارسودر کتاب مدیریت بر پهنه فرهنگها در اینباره میگویند: فرهنگهای منطقهای به تفاوت وجود درون کشورها و شباهتهای موجود بین کشورها اشاره میکنند. در حوزه درون مرزهای ملی شامل عوامل جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی، زبان و مذهب موجب رشد و تکامل فرهنگهای منطقهای شدهاند درهرحال فرهنگهای منطقهای یا به عبارتی مجموعههای فرهنگی، برخاسته از پیوندهای قومی جغرافیایی، مذهبی، زبانی یا تاریخی هستند که درنتیجه حوزه نفوذ آنها را فراتر از مرزهای جغرافیایی قرار داده است
فرهنگسازمانی
درمورد فرهنگ سازمانی تعاریف متعددی ارائه شده است که به مواردی از آنها اشاره میشود: استیفن رابینز میگوید: افراد از نظر شخصیت دارای نوعی ثبات رویه هستند که میتوان براساس آن نوع نگرش و رفتار آنها را پیشبینی کرد. سازمان هم مانند انسان دارای ویژگیهایی است که این ویژگیها میتوانند به صورت صمیمی، خلاق، نوآور یا محافظه کار باشند. براساس همین ویژگیها میتوان نگرشها و رفتارهای کسانی را که درون این سازمانها هستند، پیشبینی کرد. مقصود این است که میخواهیم بگوییم در سازمان یک متغیر سیستمی وجود دارد و آن پدیده را نمیتوان به راحتی تعریف کرد ولی بهطور حتم وجود دارد و افراد برای معرفی سازمان از اصطلاحات، عبارات و کلمههای مشابه استفاده میکنند، ما این متغیر را فرهنگ سازمانی مینامیم. همانگونه که در فرهنگهای قبیلهای با بیان عبارتها یا اصطلاحات خاص، نوع کنش یا واکنش اعضای قبیله نسبت به یکدیگر و به خارجیان مشخص میشود، سازمانها هم فرهنگهایی دارند که بر نوع رفتار اعضا اثر میگذارد یا نوع رفتار آنان را تعیین میکند (رابینز، 1379، ص 2-371) رابینز در یک تعریف دیگر، فرهنگ سازمانی را نظام معانی مشترکی میداند که بهوسیله اعضای سازمان حفظ و به تمایز سازمان از سازمانهای دیگر منجر میشود (اکبر ریحانیان، پایاننامه کارشناسی ارشد، 1378) «جرج گردن» نیز فرهنگ سازمانی را نظام فرضیات و ارزشهای مشترکی میخواند که بهطور گسترده رعایت میشود و به الگوی رفتار خاصی منجر میشود (ریحانیان، 1378) استانلی دیویس فرهنگ سازمانی را الگوی ارزشها و باورهای مشترکی میشمارد که به اعضای یک نهاد معنی و مفهوم میبخشد (محمدعلی طوسی، 1376، ص 156)