مقاله یکسان شدن مصاحف در word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله یکسان شدن مصاحف در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله یکسان شدن مصاحف در word
یکسان شدن مصاحف
اختلاف مصحف ها
ورود حذیفه به مدینه
مشورت عثمان با صحابه
کمیته یک سان کردن مصاحف
موضع صحابه درباره یکسان شدن مصحف ها
موضع امامان در حفظ مصحف مرسوم
مراحل انجام برنامه
تعداد مصحف های عثمانی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله یکسان شدن مصاحف در word
الکامل فی التاریخ، ج3، ص 111
بقره2: 196
مصاحف سجستانی، ص 14 ـ 11
فتح الباری، ج9، ص 15
الاتقان، ج1، ص 59 مصاحف سجستانی، ص 21
طبقات ابن سعد، ج3، ص 62 مصاحف سجستانی، ص 25
فتح الباری، ج9، ص 16
الکامل فی التاریخ، ج3، ص 111
صحیح بخاری، ج6، ص 225 مصاحف سجستانی، ص 20 ـ 19 الکامل فی التاریخ، ج3، ص 111
الکامل فی التاریخ، ج3، ص 111
الاتقان، ج1، ص 59 مصاحف سجستانی، ص 21
صحیح بخاری، ج6، ص 226
فتح الباری، ج9، ص 17 مصاحف سجستانی، ص 15
مصاحف سجستانی، ص 25
ارشاد الساری، ج7، ص 449
مصاحف سجستانی، ص 33
همان و رجوع کنید به: طبقات ابن سعد، ج3، قسمت 2، ص 62
مصاحف سجستانی، ص 30
تهذیب التهذیب، ج1، ص 187 طبقات ابن سعد، ج3، قسمت 2، ص 62
مصاحف سجستانی، ص 9 صحیح بخاری، ج6، ص 226
مصاحف سجستانی، ص 24 ص 25 ص 21 ص 30
بقره: 2: 259
روم30: 30
طارق 86: 17 ر ک: الاتقان، ج1، ص 183
مصاحف سجستانی، ص 35 ص 49 ـ 39 ص 33 ـ 32 ص 34
تاریخ یعقوبی، ج2، ص 160
مناهل العرفان، ج1، ص 397 ـ 396
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج2، ص 469
مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج1، ص 195
فضائل القرآن، ص 49
رحله ابن بطوطه، ج1، ص 54
احمد بن علی مقریزی، الخطط، ج5، ص 279
صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، پاورقی، ص 89
مائده5: 54
مناهل العرفان، ج1، ص 398 ـ 397
تاریخ القرآن، ص 46
بقره2: 137
رحله ابن بطوطه، ج1، ص 116
سمهودی، وفا الوفا باخبار دارالمصطفی، ج2، ص 668 ـ 667
یکسان شدن مصاحف
همان گونه که گفته شد دوره پس از درگذشت پیامبر(ص) دوره جمع آوری قرآن به شمار آمده است بزرگان صحابه بر حسب دانش و شایستگی خود به جمع آوری آیات و مرتب کردن سوره های قرآن دست زدند و هر یک آن را در مصحف خاص خود گرد آوردند برخی که خود از عهده این کار برنمی آمدند، از دیگران می خواستندتا مصحفی برای آنان استنساخ کنند و یا آیات و سوره های قرآن را در مصحفی برای آنان گرد آورند به این ترتیب و با گسترش قلم رو حکومت اسلامی، تعداد مصحف هارو به فزونی گذاشت با افزایش تعداد مسلمانان نیاز به نسخه هایی از قرآن نیز بیش ترمی شد چه این کتاب تنها دستور آسمانی بود که مسلمانان، تمام جوانب زندگی خود را بر اساس آن تنظیم می کردند و برای آنان منبع احکام و قانون گذاری و تشکیلات نیز به شمار می آمد
برخی از این مصحف ها به تبع موقع و پای گاه جمع کننده آن در جهان اسلام آن روز، مقام والایی را کسب کرد مثلا مصحف عبداللّه بن مسعود، صحابی بزرگ وار که مرجع اهل کوفه به شمار می آمد و مصحف ابی بن کعب مورد توجه مردم مدینه بود و مصحف ابو موسی اشعری در بصره و مصحف مقدادبن اسود در دمشق مورد توجه مردم بود
اختلاف مصحف ها
جمع کنندگان مصحف ها متعدد بودند و در این جهت با یکدیگر رابطه ای نداشتند و از نظر صلاحیت و استعداد و توانایی انجام این کار یک سان نبودندبنابراین نسخه هرکدام از نظر روش، ترتیب، قرائت و با دیگری یک سان نبود
اختلاف در مصحف ها و قرائت ها، اختلاف میان مردم را ایجاب می کرد چه بسامسلمانان ساکن مناطق دور دست، که به مناسبت شرکت در جنگ و یا مناسبات دیگر گرد هم می آمدند، بر اثر تعصبی که نسبت به مذهب، عقیده و رای خود داشتند، به محکوم کردن یک دیگر دست می زدند همین امر به نزاع و جدال میان آنان می کشید
نمونه هایی از اختلافات مردم درباره مصحف ها و تعصب آنان نسبت به قرائت های صاحبان این مصحف ها بدین شرح است
1 در بازگشت از جنگ سرزمین ارمنستان، حذیفه به سعیدبن عاص گفت: «دراین سفر به موضوعی برخورد کردم که اگر نادیده گرفته شود موجب اختلاف مردم در مورد قرآن خواهد شد و هیچ گاه نمی توان آن را چاره کرد» سعید پرسید: «موضوع چیست؟» گفت: «مردمی را از حمص دیدم که تصور می کردند قرائت آنان بهتر ازقرائت دیگران است و آنان قرآن را از مقداد فراگرفته اند مردم دمشق را دیدم که می گفتند: قرائت آنان بهتر از دیگر قرائت هاست اهل کوفه را دیدم که قرائت ابن مسعود را پذیرفته اند و همین عقیده را درباره قرائت او دارند هم چنین مردم بصره که قرآن را طبق قرائت ابو موسی اشعری قرائت می کنند و مصحف او رالباب القلوب می نامند»
چون حذیفه و سعید به کوفه رسیدند، حذیفه این موضوع را با مردم در میان گذاشت و از آن چه بیم داشت به آنان هشدار داد صحابه پیامبر(ص) و بسیاری ازتابعین با وی موافقت کردند اصحاب ابن مسعود به وی اعتراض کردند که چه ایرادی به ما داری، مگر جز این است که ما قرآن را مطابق قرائت ابن مسعود قرائت می کنیم؟
حذیفه و موافقان او به خشم آمدند و به آنان گفتند: «ساکت باشید که به خطا می روید» او گفت: «به خدا سوگند اگر زنده باشم این موضوع را با خلیفه مسلمین (عثمان) در میان می گذارم تا چاره ای بیندیشد» حذیفه وقتی با ابن مسعودرو به رو شد مطلب را با او در میان گذاشت، ولی ابن مسعود با حذیفه به درشتی سخن گفت سعید سخت عصبانی شد و مجلس را ترک کرد مردم نیز پراکنده شدند و حذیفه با عصبانیت برای ملاقات با عثمان حرکت کرد
2 یزید نخعی می گوید: «در زمان ولایت ولیدبن عقبه که از جانب عثمان والی کوفه بود به مسجد کوفه رفتم در آنجا گروهی جمع بودند و حذیفه بن یمان در میان آن جمع بود در آن وقت مسجد گماشته ای نداشت و کسی فریاد برآورد: آنان که پیروقرائت ابوموسی اشعری هستند به زاویه نزدیک باب کنده و آنان که پیرو قرائت ابن مسعودند به زاویه نزدیک خانه عبداللّه بیایند دو گروه درباره آیه ای از سوره بقره اختلاف داشتند یکی می گفت: «واتموا الحج و العمره للبیت» و دیگری می گفت: «واتموا الحج و العمره للّه» حذیفه سخت برآشفت و گفت: «همین اختلافات پیش از شما نیز وجود داشت و موضوع مراجعه به عثمان را مطرح کرد»
در روایت ابن ابی الشعثا آمده است که حذیفه گفت: «قرائت ابن ام عبد! وقرائت ابوموسی اشعری ! قسم به خدا! اگر باقی بمانم تا خلیفه مسلمین (عثمان) راببینم، او را برآن خواهم داشت که قرائت واحدی ترتیب دهد عبداللّه به خشم آمد وگفت: این سخن سختی است و حذیفه سکوت کرد»
در روایت دیگر آمده است که حذیفه گفت: «مردم کوفه می گویند قرائت عبداللّه و اهل بصره می گویند قرائت ابوموسی به خدا سوگند اگر نزد عثمان رفتم او را به غرق این مصحف ها وادار خواهم کرد» عبداللّه به او گفت: «قسم به خدا که اگر چنین کنی خداوند تو را در جایی غیر از آب (جهنم) غرق خواهدکرد»
ابن حجر گفته است: «ابن مسعود، به حذیفه گفت: به من خبر داده اند که تو چنین گفته ای حذیفه گفت: آری، من دوست ندارم که بگویند قرائت فلان و قرائت فلان همانند اهل کتاب، دچار اختلاف شوند»
3 ابن اشته از انس بن مالک روایت کرده است که مردم در زمان عثمان در کوفه نسبت به قرآن اختلاف داشتند معلمی قرآن را طبق قرائت یکی از صاحبان مصحف ها تعلیم می کرد و معلمی دیگر طبق قرائت دیگر و این به اختلاف بین جوانان کشیده می شد این اختلافات به معلمان می رسید و هر یک قرائت دیگری را غلط می شمرد این خبر به عثمان بن عفان رسید و گفت: «در این جا (مدینه) قرآن رامورد اختلاف قرار می دهید و آن را به غلط می خوانید پس آن که دورتر است بیش تربه بیراهه می رود و قرآن را دست خوش اختلاف قرار می دهد!»
4 از محمدبن سیرین نقل شده که گفته است: «برخی قرآن را قرائت می کردند وبرخی دیگر قرائت آنان را غلط می دانستند این خبر به عثمان رسید و آن را اهمیت داد و 12 تن از قریش و انصار را جمع آورد»
5 از بکیر اشج روایت شده است که در عراق کسی از دیگری قرائت آیه ای رامی پرسید و چون آیه را قرائت می کرد می گفت: این قرائت را نمی پذیرم ومردودمی شمارم این موضوع میان مردم شایع شد تا آن که در این باره با عثمان مذاکره کردند