مقاله اهداف تربیت را از دو منظر درون دینی و برون دینی در word دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اهداف تربیت را از دو منظر درون دینی و برون دینی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اهداف تربیت را از دو منظر درون دینی و برون دینی در word
چکیده
پیشگفتار
مفهوم و چیستی تربیت
تعریفهای ناسازگار با نگرش دینی
تعریفهای سازگار با نگرش دینی
کاربرد تربیت در قرآن
گونههای مربی در قرآن
قداست تربیت و مقام مربی
دلسوزی مربی به تربیت شونده
حق مربی بر تربیت شونده
مؤلفههای تربیت
مبانی تربیت
الف) مبانی هستی شناختی
ب) مبانی انسان شناختی
هدف تربیت
هدف تربیت در اسلام
کمال یابی انسان
مفهوم کمال انسان
راه رسیدن به کمال
پی نوشت
منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اهداف تربیت را از دو منظر درون دینی و برون دینی در word
1. قرآن
2. نهج البلاغه
3. ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1414ق
4. تولستوی، لئو؛ هنرچیست، ترجمه: کاوه دهگان، تهران، امیرکبیر، 1364ش
5. جمالی، محمد فاضل؛ تربیت از دیدگاه قرآنی، ترجمه: سید غلامرضا سعیدی، چاپ دوم، تهران، کانون انتشارات محمدی، 1360ش
6. جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر تسنیم، چاپ سوم، قم، نشر اسراء، 1381ش
7. خطیب، محمد شحات؛ اصول التربیه الاسلامیه، ریاض، دارالخریجی، 1415ق
8. خوری الشرتونی، سعید؛ اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، قم، مکتبه آیه الله مرعشی، 1403ق
9. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، 1404ق
10. رفیعی، بهروز؛ آراء دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، چاپ دوم، بیجا، مؤسسه چاپ سبحان،
11. رهبر و رحیمیان، محمد تقی و محمد حسن؛ اخلاق و تربیت اسلامی، چاپ سیزدهم، قم، سمت، 1385ش
12. زاهدی، مرتضی؛ نظریه تربیتی اسلام، تهران، مؤسسه صابره، 1385ش
13. شریعتمداری، علی؛ فلسفه تعلیم و تربیت، چاپ پنجم، اصفهان، کتاب فروشی ثقفی، بیتا
14. بیضاوی، عمربن محمد؛ انوار التنزیل واسرار التأویل، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408ق
15. صانعی، سید مهدی؛ پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی، مشهد، انتشارات سناباد، 1378ش
16. صدیق، عیسی؛ تاریخ فرهنگ ایران، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1354ش
17. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1415ق
18. غزالی، ابوحامد محمد؛ احیاءالعلوم، مصر، مکتبه مصطفی البابی الحلبی، 1358ق
19. ـــــــــــــــــــ ؛ مکاتیب فارسی، چاپ دوم، تهران، امیرکبیر، 1362ش
20. مایر، فردریک؛ تاریخ فلسفههای تربیتی، ترجمه: علی اصغر فیاض، تهران، بینا 1345ش
21. محمدی ری شهری؛ میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1362ش
22. مطهری، مرتضی؛ تعلیم و تربیت در اسلام، چاپ چهل و یکم، تهران، صدرا، 1383ش
23. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلمیه، 1374ش
24. مودودی، ابوالاعلی؛ المصطلحات الاربعه فی القرآن الکریم، مصر، دارالتراث العربی، بیتا
25. کارل، آلکسیس؛ راه و رسم زندگی، ترجمه: پرویز دبیری، اصفهان، کتاب فروشی تأیید، 1336ش
26. کاظم زاده ایرانشهر، حسین؛ اصول اساسی فن تربیت، تهران، اقبال، 1357ش
27. کانت، آمانویل؛ تعلیم و تربیت، ترجمه: غلامحسین شکوهی، تهران، دانشگاه تهران، 1367ش
چکیده
این نوشتار، چیستی و اهداف تربیت را از دو منظر درون دینی و برون دینی، و نیز مفهوم و کاربرد تربیت در قرآن کریم را به کاوش نشسته است. مبانی هستی شناختی و انسان شناختی تربیت که از مؤلفههایی چون توحید و یگانگی مبدأ و غایت آفرینش و نیز بعثت و فرستادن مربیان آسمانی در بخش هستی شناختی تشکیل شده و نیز فطرت، کرامت، اراده و اختیار انسانها در ساحت انسان شناختی، عناصر و مؤلفههای بنیادین تربیت اسلامی و قرآنی معرفی و شناسایی شده است، چنانکه به اهداف تربیت نیز از آفاق متفاوت مادی و معنوی نگریسته شده و کمال انسانی از راه تقرب و عبودیت خداوند و به دیگر سخن خداگونه شدن، هدف اصلی و بنیادین تربیت از منظر قرآن معرفی شده است
کلید واژهها:
چیستی تربیت/ مؤلفههای تربیت/ قرآن و تربیت/ مبانی تربیت/ هدف تربیت
پیشگفتار
«تربیت»، مفهوم بیپایان و بیکرانهای است که تمامی شئون و ساحتهای حیات انسانی را در بر میگیرد؛ تربیت نه در حصار زمان محدود میشود و نه در قلمرو مکان میگنجد. فراتر از محیط، وسیعتر از عالم و ژرفتر از رفتار بیرونی و نهان و سرشت آدمی است
تربیت ریشه در هزاران نسل پیشین انسانی دارد و سایه تأثیر آن بر تمام نسلهای پسینی نیز ادامه خواهد داشت
فرآیند تربیت، در اقتصاد، مدیریت، سیاست، جنگ، صلح، هنر، ادبیات، تکنولوژی، دانشهای انسانی، روابط اجتماعی، رشد و تعالی درونیترین ویژگیها، خصلتهای روحی و روانی انسانها رخ مینماید و برآیندهای مستقیم دارد
این فراروندگی و بیکرانگی تربیت، پیچیدگی در فهم حقیقت و چیستی آن را در پی آورده است، چندان که بسیاری از کارشناسان و دانشمندان تعلیم و تربیت از جمعبندی مفهوم تربیت، سویههای تربیت، عوامل تربیت، آثار تربیت و تجلیات تربیت عاجز آمده و به تعریفهای سطحی و تسامحبار بسنده کردهاند
مفهوم و چیستی تربیت
تربیت در لغت
از گفتههای زبانشناسان و فرهنگ واژهها چنین برمیآید که «تربیت» مصدر باب «تفعیل» و دارای سه ریشه است
1- ربأ، یربؤ (= فعل مهموز) 2- ربی، یربی (= فعل ناقص) 3- رب، یرب (= فعل مضاعف) (شحات الخطیب، /23)
تربیت چون از «ربا، یربو» باشد، رشد کردن و برآمدن و قد کشیدن و بالیدن را میرساند. ابن منظور در لسان العرب میگوید: «رَبا الشیءُ یَرْبُو رُبُوّاً و رِباءً: زاد و نما.» (ابن منظور، 14/ 305)؛ یعنی چیزی رشد کرد و افزوده شد
ابن عربی با در نظرداشت همین ریشه تربیت گفته است
«فَمَن یَکُ سائلاً عَنِّی فَإنّی بمکه منزلی و بها ربّیتُ»
«اگر کسی از من بپرسد (کیستی؟) خواهم گفت: اقامتگاه من مکه است و در همان جا قد کشیده و بالیدهام.» (رفیعی، 3/90)
اگر تربیت برگرفته از «ربی، یربی» باشد، معنایش افزودن، پروراندن، برکشیدن، برآوردن، رویانیدن و تغذیه کودک است
تربیت از ریشه «رب، یرب» در معانی زیر آمده است: پروردن، سرپرستی و رهبری کردن، رساندن به فرجام، نیکو کردن، به تعالی و کمال رساندن، ارزنده ساختن، از افراط و تفریط درآوردن، به اعتدال بردن، استوار و متین کردن. گویا با لحاظ همین ریشه و معنای تربیت بوده که در اقرب الموارد آورده است
«رباه یربی تربیه: جعله یربو و غذاه و هذبه» (الشرتونی، 1/386)؛ «او را تربیت کرد؛ یعنی غذا داد و پیراستهاش کرد.»
از میان سه معنای پیش گفته، بیشتر زبانشناسان – چنانکه خواهد آمد- تربیت را با عنایت به ریشه «رب، یرب» تعریف کردهاند. از باب نمونه راغب اصفهانی بر آن است که: «تربیت، دگرگون کردن گام به گام و پیوسته هر چیز است تا آنگاه که به انجامی که آن را سزد برسد.» (راغب اصفهانی،/ 184) و بیضاوی، تربیت را «به کمال رساندن و ارزنده ساختن اندک اندک هر چیز» دانسته است. (بیضاوی، 1/10)
هر چند در نگاه برخی از اهل لغت، رب و تربیت از یک ریشه و معنای اصلی رب، همان تربیت است. (مودودی، /34) اما چه این سخن استوار و پذیرفته باشد و یا سخن پیشین مبنی بر اینکه واژه تربیت سه ریشهای است، در صورت اشتقاق تربیت از «ربی یربی» (= ناقص بودن)، در تمامی ساختارهای لفظی به معنای برجسته و متورم شدن چیزی از درون و سپس افزوده شدن بر آن است. نگارنده «التحقیق فی کلمات القرآن» با در نظرداشت همین معنای تربیت میگوید
«أنّ الأصل الواحد فی هذه المادّه: هو الانتفاخ مع زیاده بمعنى أن ینتفخ شیء فی ذاته ثم یتحصّل له فضل و زیاده. و هذا المفهوم قد تشابه به على اللغویّین، ففسّروها بمعان لیست من الأصل، بل هی من آثاره و لوازمه و ما یقرب منه، کالزیاده المطلقه، و الفضل، و النماء، و الانتفاخ، و الطول، و العظم، و الزکا، و النشأ، و العلا.» (مصطفوی، 4/ 35)
«دیدگاه مطابق با حقیقت آن است که اصل یگانه در معنای این ماده، انتفاخـ برجسته شدن ـ به همراه افزوده شدن است، به این معنا که چیزی در ذات خود برجستگی و گشودگی بیابد و سپس بر آن افزوده گردد. اما این مفهوم بر بسیاری از اهل لغت مشتبه شده و برای آن معناهایی را برشمردهاند که با اصل معنای این ماده سازگار نیست، بلکه آن معانی از آثار و لوازم معنای اصلی است، همچون مطلق زیاد شدن، زیاد شدن ـ از اندازه معمولـ، رشد و نمو، متورم شدن، افزایش در درازی، افزوده شدن در بزرگی، رشد کردن، نمو کردن و بالا آمدن.»
وی سپس و بر اساس همین گفته خود، بین معنای ریشه مهموز و مضاعف این واژه تفاوت قائل شده و معنای آن را آنگاه که از ماده مهموز باشد، به معنای خود افزودگی و آنگاه که از ماده و ریشه مضاعف باشد، به معنای افزایش از بیرون دانسته و گفته است
«و بهذا یظهر الفرق بین هذه المادّه و بین الربب و الربا، فقولنا ربىء الصغیر مهموزا أى علا و طال، و ربّ الصغیر بالتضعیف أى ساقه الى جهه الکمال» (همان)
«بر اساس آنچه گفتیم، فرق بین این ماده و بین دو ماده ربأ (= مهموز) و ربّ (= مضاعف) معلوم میگردد؛ بدین معنا که هرگاه میگوییم «ربئ الصغیر» [= مهموز]، یعنی طفل قد کشید و بلند شد. اما معنا و مفهوم «ربّ الصغیر» [= مضاعف] این است که کودک را به جهت کمال سوق داد.»
هرگاه به کاربرد این واژه در دانش تربیت و اندیشمندان علوم تربیتی بنگریم، بدین رهیافت خواهیم رسید که تربیت با در نظر گرفتن همین ریشه (مضاعف) معنا شده است، چنان که در قرآن کریم نیز تربیت با ساختار لفظی رب و با همین معنا و نه جز آن، به کار رفته است
علامه طبرسی در تفسیر مجمع البیان، پس از آنکه برای واژه «رب» معانی مختلفی چون مالک، صاحب، سید، مطاع، مصلح و تربیت کننده را برمیشمرد میگوید
«و اشتقاقه من التربیه، یقال: ربیته و رببته بمعنی و فلان یرب صنیعته، اذا کان ینمها.» (طبرسی، 1/22)
«واژه رب از مصدر تربیت اشتقاق یافته است، (چه به صورت مجرد به کار برود و یا مضاعف،) معنای یگانه دارد. [= سوق دادن چیزی به سمت کمال] و فلانی کار و ساخته خود را تربیت کرد، یعنی آن را رشد داد.»
پژوهندگان تفسیر نمونه آوردهاند
«رب در اصل به معنای مالک و صاحب چیزی است که به تربیت و اصلاح آن میپردازد و باید توجه داشت که رب از ماده «ربب» است، نه «ربو» (یعنی ماده اشتقاق آن مضاعف است و نه ناقص). و به هر روی در معنای آن پرورش و تربیت نهفته است.» (مکارم شیرازی، 1/54)
دکتر محمد فاضل جمالی استاد علوم تربیتی در دانشگاه بغداد نیز بر آن است که اشتقاق رب و مربی از یک اصل و ریشه است. (جمالی،/18)