مقاله تاریخ کتابخانه در ایران در word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تاریخ کتابخانه در ایران در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تاریخ کتابخانه در ایران در word
چکیده
مقدمه
اشکانیان
ساسانیان
پس از اسلام
تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران
از دوران باستان تا به امروز
کتابخانههای ایران پیش از اسلام
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تاریخ کتابخانه در ایران در word
1_ابن ندیمآن رادین دبیریهثبت کردهاست نهدین دبیریهو ایناملا صحیحاست زیراا صل آندین دپیوریهاستیعنی خطدینی – جزنخست آندین بهمعنی آییناست وتازیان بههمین معنیآن رااز ایرانیانگرفتهاند قسمتدوم که )دپی وریه)باشد مرکباست از)دپی (یعنیخط و(ور)ازادات فاعلیو )یه)که همان (ی ) مصدریفارسی استبا هایساکن(سبکشناسی استادبهار ج1ص(
2-خرده اوستا استاد پورداود
3 – نویسنده تعداد زیادی از این مهرهها را در اختیار دارد که متعلق به دوران قبل از ماد و هخامنشی و اشکانی و ساسانی است
4– گشتج که همان گشتک باشد و معنی آن باژگونه شده است و چنین به نظر میرسد که این خط را از خط دیگری که علایم و حروف آن را تغییر داده و مختصر کرده بودهاند استخراج شده بوده است و به همین جهت نام آن را (تغییر یافته) گذاشته بودهاند بنوشته ابن ندیم این خط 24 حرف داشته است
5– نویسنده انگشترهایی از عتیق و سیلان در اختیار دارد متعلق به دوران هخامنشی و ساسانی که تصور میرود خطوط آن گشتک دبیریه باشد
6 – راز سهریه و راس سهریه بر طبق ثبت نسخههای الفهرست است تصور میرود یا ابن ندیم آنرا صحیح ثبت نکرده و یا نساخالفهرست آن را تحریف کرده باشند
7– فرهنگ فارسی استاد دکتر محمد معین و المعجم فی معائیر اشعار العجم شمس قیس تصحیح استاد مدرس رضوی ص 486
8 – ـ کتاب هنگمتانه تألیف آقای مصطفوی
9 – دو لوح در موزه ایران باستان و یک لوح متعلق به مارسل ویدال
10 – مجموعه مارسل ویدال
11 – متعلق به یک مجموعه شخصی در انگلستان
12 – یسنا. استاد پورداودص81-
13 – ساخت کاغذ در دوره تمدن اسلامی به قلم کورکیس عواد ترجمه اقبال آشتیانی مجله یادگار .ج4شماره 9ص95ـ128
14 – فضلبن ابوسهل نوبخت از منجمان عالیقدر ایرانی که در دارالحکمه بکار ترجمه کتابها از فارسی به عربی اشتغال داشته است و در 193 هجری در گذشته است. به نظر میرسد که نهمطان تحریف شده نوآمدان فارسی باشد. چون سهلبن نوبخت با خط پهلوی آشنایی داشته باید پذیرفت که نوشتههای او درباره هجوم اسکندر به ایران مبتنی برنوشتههای دوران ساسانی بوده است
15 – خوزستان امروز
16 – مقاله هفتم الفهرست
17 – از این گفته ابومعشر بلخی چنین بر میآید که در بنای سارویه جی هم مانند کاخ آپادانا در زیر پی بنا لوحهایی دفن کرده بودهاند که علت ساختمان و تاریخ بنای آن را در آن نوشته بودهاند
18 – ادوارسنین. یا علم ادوار. دورهایست که احکامیان و منجمان برای هر ستاره از بدو خلقت تا به امروز قائل شدهاند و آن را به فارسی هزارات گویند. لغتنامه دهخدا
چکیده
در زمان شاهنشاهی هخامنشی در ایران (558-330 پ.م.) کتابهای علمی و مذهبی ایران از زمان زرتشت در کتابخانههای «گنج هاپیگان» در تخت سلیمان و «دزی ناپشت» در تخت جمشید بایگانی شدهبودند.[1] گمان میرود که این کتابها در موضوعات فلسفه، نجوم، کیمیاگری و علوم پزشکی بودهاست، موضوعاتی که مغان ایران در آنها استاد بودند. پس از فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، کلیه این کتابها در آتش سوختند
کلید واژه:
تاریخ- کتابخانه- 0هخامنشیان- تخت جمشید- فلسفه
مقدمه
ابنندیم به نقل از کتاب نهمطانفی معرفه طالع الانسان تالیف ابوسهلبن نوبخت ایرانی مینویسد
کی ضحاک در زمینهای سواد شهری بنا کرد و نام آن را از مشتری در آورد و آنرا جایگاه علم و علما قرار داد و دوازده کاخ به شماره برجهای آسمانی نامید و برای کتابهای علمی در آنها خزینههایی بساخت و دانشمندان را در آن کاخها جای داد…. اسکندر پادشاه یونان برای هجوم به ایران از شهری که رومیان آن را مقدونیه مینامند بیرون شد و دارا پسر شاه دارا را به قتل رسانید و شهرها را ویران ساخت و کاخهایی که بدست بزرگان و سرکشان ساخته شده بود خراب کرد. کاخهایی که بر سنگها و تختههای آن انواع علوم نقش و نقر شده بود با خاک یکسان کرد و با این خرابکاریها و آتشسوزیها آنها را بهم ریخت و در هم کوبید و از آنچه در دیوانها و خزینههای استخر بود رونوشتی برداشته و به زبان رومی و قبطی برگردانید و پس از اینکه از نسخهبرداریهای مورد نیازش فراغت یافت آنچه به خط گشتک در آنجا بود در آتش انداخت و بسوخت. آنچه را از علوم نجوم و طب و علمالنفس میخواست از آنها برگرفت و با دیگر چیزها از علوم و اموال و گنجینهها و دانشمندان تصاحب کرده و به مصر فرستاد
از آثار ایرانیان تنها آنهایی به جا ماند که پادشاهان گذشته از آن نسخهبرداری کرده و یا به چین و هند فرستاده بودند
منبع دیگری که به بیان کتابخانههای ایران در دوران پیش از حمله اسکندر بپردازد ابومشعر بلخی ایرانی است که در کتاب اختلاف الزیجات خود آوردهاست
پادشاهان ایران برای نگاهداری و حفظ و صیانت دانشها و بجای ماندن آنها اهتمامی فوقالعاده مبذول میداشتند؛ آنها برای محفوظ ماندن کتابها و آثار دانشمندان از آسیب زمانه و آفات آسمانی و زمینی وسیله از سختترین محکمترین اسباب و لوازم برگزیدند که تاب مقاومت در برابر هر گونه پیشآمدی را داشته باشد و عفونت و پوسیدگی در آن راه نیابد و آن پوست درخت خدنگ بود که بآن توز میگفتند. چنانکه هندیان و چینیان و مردم دیگر کشورها از ایشان پیروی کردند و توز برای محکمی و سختی و نرمی و قابلیت انعطاف در کمانسازی هم بکار برده میشد. ایرانیها پس از اینکه بهترین وسیله را برای ثبت و ضبط و نوشتن و نگاهداری دانشها بدست آوردند برای یافتن بهترین جا و مکان جهت بنیاد کتابخانهها و خزانه کتاب به جستجو پرداختند جایی که از زمینلرزه بر کنار و گلش چسبندگی داشته باشد تا برای ساختمانهای محکم و پابرجا مناسب باشد. پس از کنجکاوی بسیار سرانجام شهرستانی که همه این محسنات را داشت یافتند و آن شهر اصفهان بود. در آنجا هم پس از کاوش نقاط مختلف شهر روستای جی را بهترین جا و مکان یافتند. در جی کهندژ را برگزیدند و در آنجا عمارتی رفیع بنیاد نهادند و سارویهاش نامیدند. مردم از پی بنا بسازنده و پایهگذار آن پی بردند زیرا در سالهای گذشته گوشهای از ساختمان سارویه ویران گردید و در آن سغی (دالانی) نمایان شد که با گل سفت (ساروج) ساخته شده بود و در آن کتابهای زیادی از نوشته پیشینیان نهاده بودند که بر پوست خدنگ نوشته بودند: در دانشهای گونهگون به خط پارسی باستانی. از این کتابها تعدادی به دست کسی رسید که در خواندن آنها دانا و توانا بود. در آنها نوشتهای از برخی شاهان ایران یافت که چنین بود«به طهمورث شاه که دوستدار دانش و دانشپژوهان بود خبر دادند که در اثر یک حادثه آسمانی که در مغرب به ظهور خواهد پیوست به علت ریزش بارانهای پیدر پی جهان را آب فراخواهد گرفت. زمان وقوع آن با گذشتن دویست و سی و یکسال و سیصد روز از آغاز پادشاهی وی خواهد بود. منجمان تهمورث شاه را بر آن داشتند که برای پرهیز از زیان و خسران آن توفان چارهای اندیشد و گفتند زیان و خسرا آن باران و توفان تا انتهای مشرق کشیده خواهد شد. تهمورث شاه مهندسان و کارآگهان را فرمان داد در سراسر ایرانشهر کاوش کنند و جویا شوند تا جایی را که از همه جهت برتری داشته باشد برای ساختمان بنایی به منظور حفظ آثار دانش برگزیدگان. آنها پس از جستجو جی را در اصفهان برگزیدند و سارویه تا آنچه از کتابهای علوم مختلف که بر پوست خدنگ نوشته شده بود در خزاین سارویه جا دادند تا پس از برطرف شدن توفان دانشهای کهن برای مردم جهان بجای بماند. در میان کتابهای آن کتابخانه کتابی اثر یکی از دانشمندان باستانی ایران بود در علم ادوارسنین که برای استخراج سپر ستارگان و علل حرکتشان بکار میرفت. مردم دوره تهمورث شاه و پارسیان پیش از آن، آن را ادورا هزارات میخوانند و بسیاری از دانشمندان هند و کلدانیان قدیم که نخستین سکنه حومه بابل بودند گردش سیارات هفتگانه را از آن استخراج میکردند و این زیج را از میان دیگر زیجهای آن زمان برتری میدادند زیرا از همه صحیحتر و مختصرتر بود و منجمان آن زمان زیجی از آن استخراج کردند و آن را زیج شهریاری یعنی پادشاه زیجها نامیدند
ابن ندیم خود میگوید
یکی از اشخاص ثقه به من خبر داد که در سال 350 هجری سارویه جی دالانی خراب گردید که جایش معلوم نشد زیرا از بلند بودن سطح آن گمان میکردند که درون آن خالی نبوده و پر است تا زمانی که آن خود به خود فرو ریخت و در آن کتابهای زیادی به دست آمد که هیچ کس نمیتوانست آنها را بخواند و آنچه من با چشم خود دیدم و ابوالفضل عمید آنها را در سال سیصد و چهل و اندی فرستاده بود کتابهایی بودند پاره پاره که از باروی اصفهان میان صندوقهایی بدست آمده و به زبان یونانی بود کسانی که آن زبان را میدانستند مانند یوحنا و دیگران آن را ترجمه کردند و آشکار شد که نام سربازان و جیره آنان است و آن کتابها چنان گندزا بودند که گویی تازه از دباغی درآمدهاند ولی پس از آنکه یکسال در بغداد ماندند خشک شدند و تغییر کردند و عفونتشان برطرف شد و پارهای از آنها نزد شیخ ابوسلیمان موجود است. گویند سارویه یکی از بناهای محکم باستانی است که ساختمان معجزهآسایی دارد و در مشرق چون اهرام مصر در مغرب از نظر عظمت و اعجاب است