مقاله معیارهای حقوقی توانمند سازی زنان در word دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله معیارهای حقوقی توانمند سازی زنان در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله معیارهای حقوقی توانمند سازی زنان در word
مقدمه :
توانمندسازی زنان چیست؟
معیارهای توانمندسازی زنان
الف)معیارهای نظریه توانمند سازی
ب)معیارهای توانمند سازی در اسلام
معیارهای توانمند سازی زنان درایران
معیارهای پیشنهادی توانمند سازی زنان درایران
جایگاه زنان در همایش جهانی علم
یک موضوع “لوکس”
نقش زنان در اقتصاد
شرایط انحصاری
حضور در عرصه سازندگى:
تلاش فرهنگى:
مشارکت در نظارت عمومى:
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله معیارهای حقوقی توانمند سازی زنان در word
1- شادی طلب،ژاله(1381)توسعه و چالش های زنان درایران،تهران،نشر قطره
2- دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهوری و صندوق کودکان سازمان ملل متحد(1372)نقش زنان در توسعه،تهران،نشر روشنگران
3- ابوت،پاملا،کلر و والاس ،جامعه شناسی زنان ،ترجه منیژه نجم عراقی، تهران،(1380)نشر نی
4- شجاعی،زهرا،متن سخنرانی(1379)مجموعه مقالات همایش توانمند سازی زنان،تهران،نشر مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری
5- محمود کتابی وبهجت یزدخوانی و زهرا فرخی راستایی،پژوهش توانمند سازی زنان برای مشارکت در توسعه،فصلنامه مرکز مطالعات و تحقیقات زنان ،پژوهش زنان(شماره 7/پاییز 1382)تهران،نشر دانشگاه تهران
6- زن وحقوق،چهار جلد،تهران،مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری
7- آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد در باره تبعیض جنسیتی ،روزنامه شرق29 اردیبهشت
8- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
مقدمه
بی شک جهان امروز در حال تحول و دگرگونی و پیشرفت است و این تحولات خود موجب پیدایش نیازهای جدید می گردد وقطعاً پاسخ به آن نیازها ضروری می باشد. واقعیت زندگی اقتضا می کند که حقوق و قوانینی که برای ایجاد نظم عمومی وضع شده اند پاسخ قانع کننده ای به آن واقعیت ها بدهند و بتوانند نیازهای جدید را برطرف کنند
پیشرفتهای علمی حاصله ، در حقوق تأثیر گذاشته و باعث می گردد که قوانین تغییر یا حداقل متزلزل و قابل ایراد گردد. براین مبادی تغییر قوانین از مهمترین وظایف هر دولتی است . البته باید توجه داشت چگونگی تغییر قوانین بستگی به روند پیشرفت فرهنگی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی آن دولت خواهد داشت
قبل از تعمق می توان پی برد که بدون در نظر گرفتن نیمی از سرمایه انسانی جامعه (زنان) به توسعه همه جانبه ، متوازن و پایدار نمی توان دست یافت . واقعیت این است که ما در دوره ای زندگی می کنیم که مقبولیت و مشروعیت دولت ها با میزان مشارکت اجتماعی مردم به ویژه زنان سنجیده می شود، تجربه جهانی ثابت کرده که حضور زنان در عرصه عمومی و سطوح تصمیم گیری به اصلاح نظام اداری و بهبود کیفیت خدمات دولتی در کشورهای در حال توسعه کمک شایانی کرده است، بنابراین برعهده قانونگذاران است که با فراهم سازی زمینه های توانمندسازی زنان به رشد اقتصادی و توسعه مبتنی بردانش کشور کمک کنند و مطمئناً عدالت اجتماعی نیز ایجاب می کند که به توانمندسازی زنان بپردازیم. مقاله ای که پیش رو دارید نگاهی دارد به معیارهای حقوقی توانمندسازی زنان از دیدگاه حقوقی و با تکیه بر برخی از تجربیات عملی در موسسه راه توانمند زیستن (راهی)
توانمندسازی زنان چیست؟
طرح مساله نقش زنان در توسعه در سطح کلان از لحاظ خاستگاه تاریخی به تحولات بعد از جنگ بین الملل دوم باز می گردد، زمانی که غرب برای مقابله با خطر کمونیسم، گرابش شدیدی به طرح مساله توسعه در رابطه با کشورهای توسعه نیافته پیدا البته در آن مقطع، با مفهوم رشد همراه شده بود ولی به تدریج، پس از عطف توجه به افزایش رشد، متعاقباً دموکراسی نیز مطرح گردید و توسعه اجتماعی هم به این مباحث افزوده شد. طی این فرایند،نظریات توسعه در غرب شکل گرفت، لیکن به دلیل ویژگی های فرهنگی،سنخیتی با جهان سوم نداشت.پس از دهده1970،به مهمترین وجه توسعه،یعنی نیروی انسانی توجه شد ودرهمین زمان بود که موضوع نقش زن در توسعه مورد توجه قرارگرفت
از زمان طرح موضوع نقش زنان در توسعه،رهیافت های متفاوتی برای تعریف محتوای برنامه های آن در مقاطع تاریخی مختلف بیان شده است که می توان آن را در سه نوع کلی مطرح نمود
1- نظریات رفاهی،مساوات وفقر زدایی
2- نظریه کارآیی
3- نظریه توانمندسازی
نظریه مقبولتر امروزی توانمند سازی می باشد.این نظریه استقلال سیاسی و اقتصادی را دو جزء مهم دانسته و مشارکت زنان در حیات اجتماعی را توصیه می کند.نظریه توانمندسازی بیشتر براساس نوشته های محققان جهان سوم بر حسب نیازشان شکل گرفته است و نشان می دهد که ورود زنان به فرایند توسعه یک جنبش وارداتی از غرب نیست.(زهراشجاعی،8:1379)
تعاریف گوناگونی توسط صاحبنظران در زمینه توانمندسازی ارائه شده است که از آن جمله می توان به نظرات زیر اشاره کرد
«توانمند سازی یعنی اینکه مردم باید به سطحی از توسعه فردی دست یابند که به آنها امکان انتخاب بر اساس خواست های خود را بدهد.»( شادی طلب ،54:1384)
«توانمند سازی اصطلاحی است برای توصیف همواره کردن راه خود یا دیگران برای تلاش در جهت دستیابی به اهداف شخصی» (ابوت و والاس، 311:1376)
« توانمند سازی به تدارک و تسلط بیشتر بر منابع و کسب منافع برای زنان اطلاق می شود.توانمند سازی فرایندی است که طی آن افراد، برای غلبه بر موانع پیشرفت،فعالیت هایی انجام می دهند که باعث تسلط آنها در تعیین سرنوشت خود می شود. این واژه به مفهوم غلبه بر نابرابری های بنیانی است. توانمند سازی یک زن به این مفهوم است که او برای انجام برخی کارها توانایی جمعی پیدا می کند واین امر به رفع تبعیض میان زنان و مردان منجر می شود ویا در مقابله با تبعیض های جنسیتی در جامعه موثر واقع می گردد.(دفترامور زنان نهاد ریاست جمهوری و صندوق کودکان سازمان ملل متحد ،14:1372)
معیارهای توانمندسازی زنان
الف)معیارهای نظریه توانمند سازی
طبق نظر تئوریسین های پیشگام نظریه توانمندسازی ، این نظریه 5 مرحله از برابری را در بردارد و معیارهای آن عبارت است از
1ـ رفاه
2ـ دسترسی به منابع
3ـ آگاهی
4ـ مشارکت
5ـ کنترل
طبق این نظریه مدارج بالای برابری خود به خود به عنوان مدارج بالای توسعه و توانمندی محسوب می شود
رفاه به عنوان اولین معیار ،مرحله ای است که طی آن مسائل رفاه مادی زنان- مانند وضعیت تغذیه و درآمد خانوار- در مقایسه با مردان مورد بررسی قرار می گیرد
” خانم م.ج ازمراجعین موسسه راهی زنی بود که بدو ورود خویش به موسسه از اعتماد به نفس بسیار اندکی برخوردار بود وحنی مایل بود فرزند دو ساله خود را سر راه بگذارد تا کودک بتواند زندگی خوبی داشته باشد لیکن با بدست آوردن کار(یک منبع مالی مستقل)توانست به درجه ای از توانمند سازی برسد که بتواند با تکیه بر رفاه مادی خویش از همسر معتاد خود جدا شده وزندگی مستقلی با فرزند کوچکش آغاز نماید.”
دومین مرحله ، به معنای این است که زنان دارای حق برابر با مردان در دسترسی به منابع در حوزه خانواده و درمقیاس بزرگتر، در سیستم کشوری می باشند
سومین مرحله برابری متضمن تشخیص نقش های جنسی و جنسیتی است که به فرهنگ بستگی داشته و قابل تغییرند و تا جایی باید پیش رفت که تقسیم کار بر حسب جنسیت مطلوب هر دو طرف باشد و نباید به معنای سلطه یک جنس بر جنس دیگر تلقی شود
در مرحله مشارکت، برابری در مشارکت به معنای مشارکت دادن زنان در پروژه هایی است که آنان به نوعی در آن ذینفع هستند.به طور کلی افزابش حضور زنان در جامعه عامل بالقوه مشارکت و افزایش سطح تواناسازی زنان است
معنی آخرین مرحله نظریه افزایش مشارکت زنان در حد تصمیم گیری است است به نحوی که آنان را به سوی توسعه فزاینده سوق می دهد
ب)معیارهای توانمند سازی در اسلام
از نظر بسیاری از صاحبنظران فقهی اندیشه اسلامی به انسان بودن زن و مرد در نظام آفرینش از دیدگاه واحدی می نگرند و فقط نقش ها و مسئولیت ها بین آن دو تقسیم می شود و آیات متعددی در قرآن برعدم برتری جنسیتی در آفرینش نوع انسان تأکید کرده است از جمله در سوره نساء آیات 1ـ7ـ32ـ19 و سوره روم آیه 21 و سوره اعراف آیه 189 و سوره احزاب آیه 35 می توان ذکر کرد
آیت الله خامنه ای در این خصوص می گوید: :«زن را از سه دیدگاه می شود مورد ملاحظه قرار داد تا بینش اسلامی به زن آشکار شود
دیدگاه اول، نقش زن به عنوان انسان در راه تکامل معنوی وانسانی است.در این دیدگاه زن ومرد هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند
دیدگاه دوم، در زمینه فعالیت های اجتماعی و سیاسی و علمی و اقتصادی است.از نظر اسلام میدان فعالیت و تلاش علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان کاملاً باز است. اگر کسی به استناد بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی و تلاش اقتصادی محروم کند، برخلاف حکم خدا حرفی زده است.فعالیت هابه قدری است که توان جسمی و نیازها وضرورت هایشان اجازه می دهد مانعی ندارد.زنان هرچه می توانند تلاش اقتصادی و اجتماعی وسیاسی کنند، شرع مقدس مانع نیست
دیدگاه سوم،نگاه زن به عنوان یک عضو خانواده است. این از همه مهمتر است، دراسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید وچیزی را بر زن تحمیل کند. برای مرد و حقوق محدودی در خانواده قرار داده شده است که از روی کمال مصلحت و حکمت است.»
معیارهای توانمند سازی زنان درایران