مقاله اندیشه دینی در شعر فارسی در word دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اندیشه دینی در شعر فارسی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اندیشه دینی در شعر فارسی در word
اندیشه دینی در شعر فارسی
نگاه کلی اسلام به هنر و شعر
شعر از منظر اسلام و قرآن
نگاه اول
نگاه دوم
نگاه سوم
اولین شاعران مسلمان
شعر در آیینه احادیث و روایات معصومین(ع)
چشمانداز تعهد دینی در تاریخ شعر فارسی
کسایی مروزی
رودکی
فردوسی
ناصرخسرو قبادیانی
سنایی
نظامی گنجوی
حافظ شیرازی
بیدل دهلوی
منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اندیشه دینی در شعر فارسی در word
آوینی، مرتضی، مبانی نظری هنر؛ هنر رحمانی و هنر شیطانی، انتشارات نبوی، چاپ اول، تهران، 1374، ص 30
یاسین، آیه 69
حاقه، آیه 41
شعراء، آیه 224 ـ 226
شعراء، آیه 227
پورجوادی، نصراللّه، شعر و شرع، بحثی درباره فلسفه شعر از نظر عطار، انتشارات اساطیر، چاپ اول، 1374، ص 53
جرجانی، دلائل الاعجاز، ص 13
عطار، مصیبتنامه
منهجالصادقین، ج6، ص 495
10 تفسیر صافی، ج2، ص 230؛ وسائل الشیعه، ج10، ص 476؛ بحارالانوار، ج76، ص 291، بهنقل از عیون اخبارالرضا، ج1، ص 7
11 تفسیر صافی، ج2، ص230؛ وسائل الشیعه، ج10، ص 476
12 صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات ایران، انتشارات ققنوس، چاپ شانزدهم، تهران 1377، ص 104
13 محقق، مهدی، بیست گفتار در مباحث علمی و فلسفی و کلامی، ص 282
14 رزمجو، حسین، شعر کهن فارسی در ترازوی نقد اخلاق اسلامی، ج2 ص 181
17 پورجوادی، نصراللّه، پیشین، ص 47
15 صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات، تلخیص جلد اول و دوم، انتشارات ققنوس، تهران، 1373، ص 276
16 زرین کوب، عبدالحسین، با کاروان حله، انتشارات اعلمی، چاپ سیزدم، تهران، 1382، ص 172
17 دیوان مولانا بیدل دهلوی، به اهتمام حسین آهی، انتشارات فروغی، چاپ سوم، تهران، 1371، ص 14
مقدمه
اگر در چارچوبه تعریف دینی هنر، چند کلمه را در نظر بیاوریم که شاکله و ساختمان اصلی این تعریف با آنها سامان یابد، بدون تردید و تامل کلمه «تعهّد» یکی از آن کلمات است. ادیان مختلف با تکیه بر اصول اعتقادی و مبانی فکری خاص خود بر الزام چنین کلمهایدر ساختار تعریف هنر توافق دارند و استنباطی که این ادیان از مقولههای هنری دارند، برخاسته از همین رویکرد معنوی و خاصّیت درونی و بار اندیشگی هنرها است. بنابراین با نظرداشتِ چنین نکتهای، در مییابیم که در عُرف و منطق ادیان و مذاهب و نحلههای گوناگونوابسته به آنها، هنری مورد تایید است که به نحوی متعهّد و آرمانی و در خدمت ایدئولوژی و ارزشهای دینی قرار گرفته باشد و با توجه به همین نکته، هنری که خاستگاه اندیشهای ندارد وهیچ مسئولیتی را در حوزه اجتماعی نمیپذیرد، جایگاه شایستهای نیز در فرهنگدینی نمییابد
سرشت هنر آمیخته با دین و آموزههای دینی است؛ از آن رو که دین و هنر در یک تعامل همیشگی و استوار قرار دارند. دین در تلطیف فضاها و زیبایی و ادراک مفاهیم درونی و معناییاش مرهون هنر است و هنر جاودانگی و حصول به مرزهای کمال مطلق را در مفاهیم دینی جستوجومیکند. اسلام، مسیحیت، زرتُشت و تمامی ادیان توحیدی و غیرتوحیدی هنر را تایید نموده، آن را برخاسته از فطرت و ذات انسان میشناسند و از همین رو بسیاری از ادیان در آیینها و مراسم عبادیشان برای رهایی و آرامش روحی و تسلیم از هنر موسیقی استفاده میکنند وبرخی نقاشی را شایسته ترسیم باورهای اعتقادی، و نمادی از تجلیات ماورایی میشناسند
تحقیق در تاریخ هنر نشانگر این واقعیت است که راز آفرینندگی و چیزی با عنوان آفرینش، مولودی در دامن الهام است. یعنی هنر از کجا و چه نقطهای آغاز شود و این الهام چگونه در درون هنر: خط، نقاشی، شعر، تئاتر، سینما راه مییابد؟ قدیمیترین آثار کلاسیک (اروپاو غرب) انواع هنر را نتیجه تفکر در دین میدانند و باور دینی را زمینهساز بسیاری از کشفهای هنری و ابداع سبکها و متدها و روشهایی که در گذر زمان اصالت بیشتری یافتهاند. از قرن هفدهم تا قرن بیستم که بستر بسیاری از تحولات هنریـ ادبی در اروپا و غرباست، همه جا نقش کلیسا و متون مقدس به مثابه کانون الهام و به عنوان نماینده دین مشهود است. در ادبیات فارسی نیز بدون هیچ شُبهه و تردیدی، متون روایی و حدیثی و مفاهیم قرآنی سرچشمه بسیاری از آفرینشهای ادبی است
اسلام به عنوان بزرگترین و کاملترین دین، هنر را با وصف التزام و تعهد میپذیرد. فقیهان و روحانیان که هم حافظان و هم حاملان متون دینی هستند و هم مکلف به پاسخگویی به شبهات و پدیدههای هنری که وارد قلمرو یک اجتماع دینی میشوند، ابتدا جنبههای مختلف آنرا آسیبشناسی میکنند و آنگاه گزارههایی را در برابر آن قرار میدهند و از اینجا است که هنر واقعی و فطری از ابتذال و هنر مبتذل بازشناسانده میشود
در افق فقاهت اسلامی و در نگاه فقهای دین، آنچه هنرمند میپردازد، نقشی است که از غیب در آیینه جان او اشراق یافته است و اگر هنرمند از شواغل و تعلقات دنیایی اعراض نکند و اگر اهل جذبه عشق نباشد، آن جانب را نخواهد یافت
از آنجایی که شاعر خود در محدوده زمانی و مکانی خاص زیست میکند، بدون شک وضعیت و اندیشه حاکم بر جامعه که در محدوده زمانی و مکانی با او شریک است، بر تعامل اجتماعی، وضعیت زندگی و اندیشه شاعر نیز تاثیرگذار است. از این رو حضور اندیشه دینی در شعردچار فراز و فرودهایی بوده است
اندیشه حاکم بر جامعه شاعر ممکن است سوسیالیستی، کمونیستی و یا دین بوده باشد و شاعر که در زیر چتر یکی از این اندیشهها زندگی میکند، مجبور است که با استفاده از ابزار موجود در آن اندیشه به ساختن آرمانشهر خود بپردازد. لذا میبینیم که در بعضی از ادوار،حضور اندیشه دینی به خاطر تسلط اندیشه حاکم بر جامعه، در آثار شاعران کمتر میشود، اما این بدان معنا نیست که اندیشه دینی در آثار شاعران کاملاً محو شود. چون همانطور که گفته شد، دین یک امر فطری است و انسان شاعر لاجرم نمیتواند از آن غافل بماند. بههمین جهت است که حضور اندیشه دینی در شعر شاعران عصر پهلوی، دوران انقلاب، و دوران بعد از انقلاب در کشور جمهوری اسلامی ایران به یک میزان نیست. از همین قیاس، در سایر کشورهای فارسیزبان، مانند افغانستان و تاجیکستان در دورانهای مختلف سیاسی ـ اجتماعی ازلحاظ مضامین و نوع نگاه به مسائل کاملاً متفاوت است. در ایران وافغانستان به مدد تحولات سیاسی و انقلابی، شاعران از آزادی کامل در ابراز اندیشهها و گرایشات ذهنی خود برخوردارند و میتوانند شعر آرمانگرایانه بسرایند؛ در حالی که در کشوری مانند تاجیکستان بردهان و اندیشه شاعران قفل زده بودند و هر گونه آزادی حتی در زبان و بیان باید با اجازه حکومت شوراها و مهر و امضای حاکمان سیاسی میبود و از این روی شعر تاجیکستان در فاصلهای دورتر از شعر فارسی ایران و افغانستان قرار میگیرد. طرح اندیشه در هنر و خصوصاً شعر و ادبیات دارای ابعاد گسترده و نامتناهی است
هنرمندان همچنان که در سبکها و متدها متفاوتند، از منظر رهیافت فکری نیز دارای پایگاهها و خاستگاههای فکری متنوع هستند که بروز و ظهور مکتبها و نظریههای هنری، ادبی مختلف همناشی از همین تنوع اندیشگی و باور فکری و درونی هنرمندان و نویسندگان است. موضوعات هنری ممکن است هر چیزی باشد: عقاید و اخلاق، موعظه و اندرز، حکمت و فلسفه و عرفان؛ اما تاثیر شرایط تاریخی و اعتقادات حاکم بر جامعه و نقش آن را در آفرینش آثار بزرگ ادبینمیتوان نادیده انگاشت. بحث پیرامون اسلوب و جهانبینی نویسنده و شاعر از مباحث پراهمیت و دامنهدار در کانون و حلقههای ادبی جهان است. با مراجعه به تاریخ ادبیات و هنر این نکته بهخوبی روشن و آشکار است که نویسندگان و هنرمندان هر عصر و دوران تاریخی،متاثر از اندیشههای حاکم بر فضای جامعه بوده و این تاثیر را به شکل واضح در آثارشان نشان میدهند و به عنوان جزئی از پیکره اجتماع، خود را در سرنوشت و آرمان اجتماعی دخیل دانسته و از روند تاریخی بهدور نمانده، در آن سهم دارد
آنچنان که گفته شد در ساختار درونی ادبیات و هنر، نقش عقاید و افکار و خصوصاً باورهای دینی، انکارناپذیر است. اما آنچه چهره و بروننمای ادب و هنر فارسی را از کلیت ادبیات جهانی متمایز میسازد و ساختار خاص به آن بخشیده است، سیر معنایی و یا افق معنایی آنو بهرهوری از حکمت و اندیشه دینی و جذب و هضم مضامین کلامی فلسفی در بافت و شکلمندی آن است. شعر امروز فارسی نیز با چنین رویکردی شناخته میشود
ادبیات دینی به مفهوم واقعی آن در عصر حاضر معرفی و نقد نشده است و یا حداقل تعریف علمی مشخصی که با معیارهای خاص منطبق باشد، مکتوب نگشته است. موجودیت چنین ادبیاتی که بر پایههای بینش دینی شکل یافته است، یک حضور خیره کننده و روشن و واضح است. شعر امروزفارسی، حجم وسیعی از باورهای دینی را در خود جای داده و توانسته است خدمت در خوری به معارف دینی کند. بدین لحاظ ضروری مینماید پژوهشهای لازم و جدی صورت پذیرد. بهلحاظ تاریخی نیز ضرورت دارد؛ تا به عنوان آثار مربوط به یک دوره تاریخی از آن یاد و در ذهنتاریخی یک جامعه ثبت گردد
نگاه کلی اسلام به هنر و شعر
تا قبل از ظهور دین اسلام، شعر و بهطور کلّی هنر روند خاصی را در میان جوامع عربی در پیش گرفته و همپای فرهنگ بدوی عرب طی کرده است. فرهنگ عرب در آن شرایط تابع سنّتها و قواعد خاص قبیلهای بود و از ارزشهای متّکی بر گذشته تاریخ قبایل عرب دفاع میکرد.ظهور اسلام به مثابه آیین یکتاپرستی که تلقّی جدیدی از هنر و سبکهای مختلف هنری در اذهان بهوجود آورد. این طرز تلقّی جدید و مدرن از شعر همچنان که مفهوم جدید و مدرن را در جامعه عرضه کرده بود، بهطور کلی سرنوشت هنر و شعر را عوض کرد. معیارهایی که پیش ازآن به عنوان ارزش در جامعه مطرح بود و مورد احترام همگان، جای خود را به ارزشهای برتری داد که در آغاز پذیرش آنها برای جامعه بدوی عرب اندکی دشوار بود، و به همین جهت با مخالفت این جوامع روبهرو شد
در فرهنگ و تمدّن اسلامی، همچنان که علوم اولیه و فلاسفه یونان پس از ورود به حوزه تفکر و قلمرو اسلام، توسط اندیشمندان مسلمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نسبت این علوم با سنّت و عُرف و شریعت به بحث گذاشته شد و پس از مباحثات طولانی پیرامون اینعلوم، ستفاده از آنها را با پیشفرضهای مشخّص مجاز دانستند، فعالیتهای هنری ـ فرهنگی نیز در تمدّن اسلامی با میزان احکام دین و شریعت سنجیده شد و به هنری اجازه فعّالیت در حوزه دینی داده شد که در محدوده احکام دینی و بر محور ارزشهای دینی شکل یافتهباشد؛ به بیان واضحتر اینکه هنرها در معارضه با احکام قرار نداشته باشند
شعر از منظر اسلام و قرآن
نگاه اول
در آغاز ورود اسلام و همزمان با نزول تدریجی آیات قرآن کریم، شعر هویّت غیردینی و غیرشرعی داشت. شعرای عصر جاهلیّت، در اوصاف بُتها و خدایان و تفاخر قبیلهای شعر میسرودند. در نخستین پگاه دعوت پیامبر از مشرکان و کفّار برای پذیرش اسلام، مشرکان مکّهنسبتهایی از قبیل جنون و ساحری و شاعر بودن به پیغمبر دادند. در ردّ این اتّهام موضع قرآن کاملاً صریح بود. خداوند با نازل کردند آیاتی از قرآن مجید مسئله شاعر بودن پیغمبر را انکار کرد و فرمود: و ما علّمناه الشعر و ما ینبغی له2 و شاعر بودن را شایسته ودر شان پیغمبر ندانست. در آیه دیگر بار دیگر این مسئله را مورد تاکید قرار میدهد: و ما هو بقول شاعرٍ3 در جای دیگر نیز هنگامی که مشرکان، پیغمبر را «شاعر مجنون» خطاب کردند، خداوند فرمود: او شاعر نیست، بلکه سخن او سخن حق است
این آیات بهروشنی یک نکته را مورد دقّت قرار میدهند. و آن نوعی تمایُز و فرق گذاشتن میان دو شان «پیغمبری» و «شاعری» و یا میان دو نوع گفته و بیان است. گفته و بیان اوّلی، شاعری است و گفته و بیان دوم، پیغمبری است و در مورد هر دو، ارزیابی و داوریصورت گرفته است. بدین شکل که آنچه پیغمبر میگوید حق است و راست، و آنچه را که شاعر میگوید و یا سخن شعر، حق نیست. ناگفته پیدا است که در این ارزیابی و داوری «سخن شعر» مورد نکوهش قرار گرفته و در مقابل، «سخن پیغمبر» و سخن حق را تمجید کرده است
نگاه دوم
در نگاه دوم، اسلام به جای قرار دادن شعر در مقابل سخن حق و تمایُز میان آنها، دو دسته شعر و دو نوع شاعری را بررسی و نقد کرده است. این بررسی به دو دسته از شاعران تعلّق میگیرد و از رهگذر اعتقاد اسلامی پیرامون هر دو گروه داوری صورت گرفته است. دسته نخستکه مورد سرزنش و نکوهش آیات قرآن کریم واقع شدهاند، کسانیاند که اوصاف آنها در آیات پایانی سوره شعراء بیان شده است: والشعراء یتبعهم الغاوون. المتر انهم فی کل وادٍ یهیمون. و انّهم یقولون مالاتفعلون
در آیات فوق همچنان که پیدا است، شاعران مورد سرزنش و نکوهش قرار گرفتهاند و هنر شعر هنر مذموم شمرده شده و به طریقی روشن از پیروی و متابعت آنها نهی و ممانعت به عمل آمده و نسبت بیپایه بودن و لغو بودن به کلام شعری داده شده است. این داوری، سبب دوریبسیاری از متدیّنین صدر اسلام و تلقی منفی از این هنر بوده است
نگاه سوم
سنجش و داوری قرآن، به همین اوصاف پایان نمییابد؛ بلکه گروه دوم در برابر گروه نخست با اوصاف متفاوت قرار میگیرد
الا الذین آمنو و عملو الصالحات و ذکر اللّه ذکراً کثیراً. و انتصرو من بعد ما ظُلموا و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون؛
شعراء در زمره گمراهانند، مگر آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و کارهای شایسته کردند و خدا را فراوان یاد کردند;
در این آیات، شاعران در دو دسته قرار میگیرند: دستهای که راهشان راه گمراهان و منحرفان قلمداد شده است و دسته دوم کسانیاند که ایمان دارند و جزو موحّدان هستند. این تقسیمبندی و صفبندی همچنان که در مورد شاعران انجام گرفته است، در مورد خود شعر هم قابلاجرا است. بدین صورت که شعر دسته اوّل شعر غیردینی و شیطانی و شعر دسته دوم شعر دینی و رحمانی و اسلامی است. بنابراین از منظر قرآن کریم، شعرایی مورد تایید قرار گرفتهاند که ایمان دارند و عمل صالح انجام دهند و بیشتر به ذکر و عبادت میپردازند
با کمی تامل در آیات قرآن کریم میتوان چنین استنباط کرد که منظور از اوصاف دسته دوم (کسانی که عمل صالح انجام دهند; ) تنها انجام عمل صالح و یا عبادت زیاد نیست، بلکه یاد آوری یک نوع تعهّد است که در پرتو همین اعمال شکل میگیرد و در آفرینش و نگاهآفریدگار شعر تاثیر دارد. از سویی دیگر اشاره به ارزشمداری و شعر ارزشی و غیرارزشی دارد. قرآن کریم با ذکر همین اوصاف در مورد دستهای از شاعران، در واقع شعر را تایید کرده است و به شعر اجازه میدهد تا به عنوان هنر مطلوب جزو عناصر فرهنگی اسلامی باشد وبدین ترتیب هنر شعر را از فضاهای مسموم و آلوده به عرصهای اجتماعی و انسانی کشاند و از این هنر در خدمت تبلیغ اسلام و فرهنگ دینی بهرهگیری کرد
اولین شاعران مسلمان