برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تاریخچه زبان کهن فارسی (پارسی) در word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاریخچه زبان کهن فارسی (پارسی) در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تاریخچه زبان کهن فارسی (پارسی) در word

مقدمه  
جایگاه زبان فارسی  
پیشینه زبان فارسی  
زبان پارسی باستان  
پارسی میانه  
پارسی نو  
خط فارسی  
زبان‌های بیگانه در فارسی  
واژه‌های عربی‌شده فارسی  
فرهنگستان ایران  
گویش‌ها و لهجه‌ها  
توصیف زبان شناختی زبان فارسی  
نام زبان فارسی در زبان‌های دیگر  
کاربردهای نادرست قواعد عربی در فارسی  
علامت‌های جمع عربی  
آوردن «اَل»  
علامت مصدر جعلی )صناعی) عربی  
تنوین  
هماهنگی صفت و موصوف  
صفت تفضیلی عربی + تر یا ترین  
عَلَیه یا برعَلَیه  
مثنی  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تاریخچه زبان کهن فارسی (پارسی) در word

راهنمای زبان‌های ایرانی، جلد اول زبان‌های ایرانی باستان و ایرانی میانه، رودریگر اشمیت، ترجمه آرمان بختیاری و همکاران، انتشارات ققنوس، چاپ اول زمستان
Microsoft Encarta Encyclopedia 2002. 1993-2001 Microsoft Corporation
Encyclopdia Britannica 2006 Ultimate Reference Suite DVD Version: 20060100000000000, Persian Language
راهنمای زبان‌های ایرانی، جلد دوم زبان‌های ایرانی نو، رودریگر اشمیت، ترجمه آرمان بختیاری و همکاران، انتشارات ققنوس، چاپ اول
Lazard, The Rise of The New Persian Language, CHI IV, Cambridge 1975, 592-632 and 692-
Lazard, Pahavi, parsi, dari: Les langues de l’Iran d’apres Ibn al-Muqaffa, in Iran and Islam, in memory of the late Vladimir Minorski, Edinburgh 1971, 361-

مقدمه

زبان فارسی )فارسی دری، پارسی، دری[2]) زبانی است که در کشورهای ایران، افغانستان[3]، تاجیکستان[4] و ازبکستان[5] به آن سخن می‌گویند. فارسی زبان رسمی کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از زبان‌های رسمی‌ کشور افغانستان است

در ایران بیش از 40 میلیون تن[6] )بین 58 تا 79) پارسی زبان هستند.[7] در افغانستان 20 میلیون تن، در تاجیکستان 5 میلیون تن[8]، و در ازبکستان حدود 7 میلیون تن به فارسی سخن می‌گویند. [9] [10]زبان پارسی گویش‌ورانی نیز در هند و پاکستان دارد )نگاه:زبان فارسی در شبه‌قاره هندوستان). با توجه به رسمی بودن زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان و تسلط گویشوران سایر زبان ها بدان به عنوان زبان دوم روی هم‌رفته می‌توان شمار پارسی‌گویان جهان را حدود 110 میلیون تن برآورد کرد

گرچه پارسی اکنون زبان رسمی پاکستان نیست، پیش از استعمار انگلیس و در زمان امپراتوری مغول )به فرمان اکبرشاه)، زبان رسمی و فرهنگی‌ شبه‌قاره هند بوده ‌است. زبان رسمی‌ کنونی‌ پاکستان )اردو)، که «اسلامی‌شده»ی زبان هندی است، بسیار تحت‌ تأثیر پارسی بوده‌است و واژه‌های پارسی‌ بسیاری دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیان‌گذاران این کشور تصمیم گرفتند که سرود ملی پاکستان‌ به زبان فارسی باشد. در تعاریف رسمی پاکستان، زبان اردو دختر زیبای زبان فارسی معرفی می‌شود

 

جایگاه زبان فارسی

زبان فارسی با اینکه یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی است و بعد از انقلاب مشروطه به عنوان زبان ملی ایران تبلیغ و شناخته شده‌است،[نیازمند منبع] ولی هویتی بسیار فراتر از فلات ایران دارد به طور مثال قبل از استعمار هند توسط انگلیس، در زمان حکومت گورکانیان در هند، که ادامه دهنده امپراتوری تیموریان در هند بودند، فارسی زبان رسمی این امپراتوری وسیع بود.[11] یا نقل می‌کنند که وقتی که شاه اسماعیل صفوی در ابتدای یکی از جنگهای خود قطعه شعری به زبان ترکی آذربایجانی برای پادشاه عثمانی فرستاد، پادشاه عثمانی شعری فارسی را در جواب او، برای شاه اسماعیل پس فرستاد.[12] زبان فارسی جدا از اینکه زبان اصلی و یا زبان دوم مردم سرزمین ایران با قومیت‌های مختلف بوده‌است، نفوذ بسیاری در کشورهای مجاور خود همچون امپراتوریهای گورکانیان هند و عثمانی داشته‌است.آن هم در حالی که در کنار نفوذ زبان فارسی، نفوذ فرهنگ ایرانی هم در فرهنگ‌های دیگر دیده می‌شود و به طور مثال در امپراتوری گورکانیان در کنار دین اسلام، فرهنگ ایرانی جزو سرلوحه‌های فرهنگیشان بوده است[13] [14]. این نفوذ فرهنگی تا به آن حد است که ریچارد نلسون فرای، استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد معتقد است که «;عربها دیگر نقش ایران و زبان فارسی را در شکل گیری فرهنگ اسلامی درک نمی‌کنند. شاید آنان آرزو دارند که گذشته را فراموش کنند، ولی با این کار آنها ریشه‌های معنوی، اخلاقی و فرهنگی خودشان را حذف می‌کنند;» [15] [16]

در سال 1872 در نشست ادیبان و زبان‌شناسان اروپایی در برلین، زبان‌های یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبان‌های کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایه تعریف، زبانی کلاسیک به‌شمار می‌آید که اولا باستانی باشد، ثانیا ادبیات غنی داشته باشد و ثالثا در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد. [17]

زبان فارسی از نظر شمار و تنوع ضرب‌المثل‌ها در میان سه زبان اول جهان است.[18]

 

  پیشینه زبان فارسی

زبان فارسی از شاخه هندواروپایی زیرشاخه هندوایرانی و زیرشاخه زبان‌های ایرانی است. پیشینه کهن زبان فارسی به ایرانی باستان باز می‌گردد

زبان پارسی ریشه در پارسی میانه دارد و پارسی میانه ریشه دارد در پارسی باستان. [19][20][21][22]

از ایرانی باستان، زبان‌های

زبان اوستاییزبان سغدیزبان مادیپارسی باستانزبان سکایی

پدید آمدند. این زبان‌ها کمابیش هم‌هنگام بوده‌اند و بر یکدیگر پیشینگی نداشتند. در زمان هخامنشیان، پارسی باستان، زبان رسمی‌ امپراتوری می‌شود

زبان فارسی، شامل سه زبان است : پارسی باستان ، پارسی میانه )پهلوی )، و پارسی نو )فارسی بعد از اسلام )، و چون مطلقاً فارسی گویند مراد زبان اخیر است . ابن الندیم از عبدابن مقفع حکایت کند که لغات فارسی شش است : فهلویه )پهلوی )، دریه )دری )، فارسیه )زبان مردم فارس )، خوزیه )زبان مردم خوزستان )، و سریانیه . فهلویه منسوب است به فهله )پهله ) نامی که بر مجموع شهرهای پنجگانه اصفهان و ری و همدان و ماه نهاوند و آذربایجان دهند. [23]

زبان پارسی باستان

پارسی باستان زبان مادری و زبان میهن اصلی خانواده و دودمان هخامنشی بوده‌است. نخستین یافته‌های نوشتاری از این زبان، سنگ‌نبشته بیستون است که پیشینه آن به سده ششم پیش از میلاد برمی‌گردد .[24] دبیره پارسی‌ باستان، میخی بوده‌است که به نظر می‌رسد در زمان هخامنشی دبیره رایج در میان هیچ گروهی از مردم نبوده‌ است و تنها دبیره‌ای ادبی برای نوشتن سنگ‌نوشته‌ها بوده‌است.[25]

دوره باستان که از آغاز تا فروپاشی‌ شاهنشاهی هخامنشی، تقریباً از سده بیستم تا حدود چهارم و سوم پیش از میلاد را دربرمی‌گیرد. از زبان‌های ایرانی باستان چهار گویش آن شناخته شده‌است: مادی، سکایی، اوستایی و پارسی باستان. از زبان مادی و سکایی که یکی در غرب ایران و منطقه فرمانروایی ماد و دیگری در شمال، از مرزهای چین تا دریای سیاه، از جمله بین اقوام پارت و ساکنان سغد، رایج بوده، تنها واژه‌ها و عبارت‌هایی در نوشته‌های دیگران برجای مانده‌است. اما از زبان‌های اوِستایی و پارسی باستان مدارک بسیار در دست است. زرتشت کتاب خود را به زبان اوِستایی نوشته‌است

پارسی باستان زبان مادری و زبان میهن اصلی خانواده و دودمان هخامنشی بوده‌است. نخستین شواهد نوشتاری از این زبان، سنگ‌نبشته بیستون است که تاریخ آن به قرن ششم پیش از میلاد برمی گردد.[26] درهمین زمان لهجه‌های دیگر ایرانی باستان نیز وجود داشته که پا به پای چهار زبان مهم دوران باستان مراحل تکاملی را می‌پیموده‌است، مانند زبان‌های بلخی، سغدی، پارتی و خوارزمی

خط باستان، خط میخی بوده‌است و به نظر می‌رسد در زمان هخامنشی، خطی رایج در بین هیچ گروهی از مردم نبوده‌ است و تنها خطی ادبی برای نوشتن سنگ‌نوشته‌ها بوده‌است که برای نگاشتن این سنگ‌نوشته‌ها استفاده می‌شده‌است .[27] زبان باستان از نظر دستوری پیچیده‌تر از نسل‌های بعدی پارسی بوده‌است.[28]

پارسی میانه

در رده‌بندی زبان‌شناسی، به زبانی که از سده سوم پیش از میلاد تا سده هفتم پس از میلاد در ایران زمین، کاربرد داشته‌است، میانه می‌گویند. زبان پهلوی به گویش مرکزی میانه که در دوران اشکانیان و ساسانیان رواج داشت، گفته می‌شود. پارت‌ها به زبان پهلوی شمالی )پارتی) که جزیی تفاوت با پهلوی جنوبی دارد، سخن می‌گفتند. پهلوی جنوبی )ک) در عهد ساسانیان رواج داشته‌است. دستور زبان پهلوی ساده‌تر از باستان اما پیچیده‌تر از پارسی نو بوده‌است.[29] [30]

پارسی نو

برای این بخش از این مقاله منابع لازم نیامده‌است. لازم است بر طبق اصول اثبات‌پذیری و شیوه‌نامه ارجاع به منابع منبعی برای آن ذکر شود. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد

 شعر جایگاه ویژه‌ای در زبان پارسی دارد

زبان پارسی میانه، پس از تحول و آمیختگی با لهجه‌ها، گویش‌ها و زبان‌های خویشاوند نزدیک و همچنین وارد شدن وام ‌واژه‌ها، پارسی نو را به وجود آورده‌است. بنا بر این جای تعجب نیست که شباهت‌های فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر دستوری میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتاده‌است بسیار عظیم‌تر از تحولی‌است که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ داده‌است

در این میان، فردوسی با سرودن شاهنامه در سده چهارم تاثیر مهمی بر بازیافت بسیاری از واژه‌های گم‌شده زبان پارسی داشت و خود این تاثیر را در شاهنامه اعلام کرده‌است. اگر کوشش‌های خودجوش فردوسی نبود، هویت پارسی‌ امروز بسیار بیش از این به خطر می‌افتاد

خط فارسی

 نمونه دبیره -دست خط علی اکبر دهخدا

نوشتار اصلی: خط فارسی

خط فارسی کنونی، فارسی‌شده خط عربی است که چهار حرف «پ»، «ژ»، «گ» و «چ» را افزون بر آن دارد.[نیازمند منبع]


زبان‌های بیگانه در فارسی

این بخش به تمیزکاری نیاز دارد. محتویات این بخش ممکن است غیرقابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشند یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کنند

بیشترین واژه‌های بیگانه در پارسی واژه‌های عربی، واژه‌های ساختگی با به‌کارگیری‌ بن فعل عربی، واژه‌های اروپایی و واژه‌های ترکی هستند. به‌جز واژه‌های عربی که دلیل روان شدن بسیاری از آنها در پارسی آمدن اسلام به ایران بود، واژه‌های دیگر زبان‌ها به دلیل برهم کنش‌های فرهنگی و داد و ستدهای بازرگانی به پارسی آمده‌اند.[نیازمند منبع]

واژه‌های عربی‌شده فارسی

عرب‌ها شمار زیادی از واژه‌های پارسی را برابر گویش خود تغییر دادند و شماری از همین واژه‌ها به‌وسیله ایشان و کارگزاران ایرانی آنها به پارسی وارد شد. چند نمونه از این گروه واژه‌های «فارس»، «فیل»، «فردوس»، «ابریق» و «قهستان» هستند که به ترتیب از واژه‌های پارسی «پارس»، «پیل»، «پردیس»، «آبریز» و «کوهستان» ساخته شده‌اند. عربی سازی‌ شمار دیگری از واژه‌های پارسی و راه یافتن آنها به پارسی از الگوی پیچیده‌تری پیروی می‌کند. یک نمونه واژه «جنحه» است که در پارسی کنونی کاربرد حقوقی دارد. این واژه از مفرد کردن واژه «جُناح» ساخته شده‌است، اما «جناح» خود عربی شده واژه پارسی‌ی «گناه» است! واژگانی مانند «بهلوان» )پهلوان) و «مهرجان» )به طور عمومی جشن) در عربی نیز معرب واژگان پارسی هستند.[نیازمند منبع]


فرهنگستان ایران

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید