برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستان های قرآن کریم در word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستان های قرآن کریم در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستان های قرآن کریم در word

چکیده  
1مقدمه  
2سؤالات تحقیق  
3فرضیه‏ های تحقیق  
4اهداف تحقیق  
5روش تحقیق  
6پیشسینه تحقیق  
7تعریف داستان هنری  
8مفهوم و اصطلاح قصه در قرآن  
9رئالیسم یا سبک واقعگرایی در داستانهای قرآن  
10عناصر داستانی در خدمت پیام و هدف تربیتی  
11عنصر طرح یا پی‏رنگ در داستانهای قرآن‏  
12شخصیت و شخصیت‏ پردازی در داستانهای قرآن  
13عنصر حادثه یا کشمکش در داستانهای قرآن  
14عنصر گفت‏وگو در داستانهای قرآن  
15نتیجه  
16منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستان های قرآن کریم در word

[1]بستانی، محمود، اسلام و هنر، ترجمه(حسین صابری)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1371، ص 76 و 158

[2]—-، در اسات فنیه فی قصص القرآن، بیروت، دارالبلاغه، 1989، ص 197-194

[3]بهشتی، الهه، عوامل داستان، تهران، انتشارات برگ، 1375، ص 66

[4]تیمور، محمود، در اسات فی القصه و المسرح، قاهره، المطبعه النموذجیه، بی‏تا، ص 99

[5]جعفری، حسینعلی، بررسی هنری بهترین قصه قرآن، تهران، حوزه هنری، 1376، ص 48

[6]الخطیب، عبدالکریم، القصص القرآنی فی مفهومه و منطوقه، بیروت، دارالمعرفه، بی‏تا، ص 396 و ص 48

[7]خلف الله، محمود احمد، الفن القصصی فی الکتاب، قاهره، مکتبه النهضه المصریه، 1951، ص 328

[8]زمخشری، جارالله، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‏تا، ج 3، ص 391

[9]ستاری، جلال، درد عشق زلیخا، تهران، انتشارات توس، 1373، ص 172-171

[10]شیخ امین، بکری، التعبیر الفنی فی القرآن الکریم، بیروت، دارالعلم للملایین، 1994، ص 227

[11]عبدربه، السید عبدالحافظ، بحوث فی قصص القرآن، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، 1971، ص 51

[12]عتر، نورالدین، القرآن الکریم و الدراسات الادبیه، دمشق، منشورات جامعه دمشق، 1415، ص 221

[13]فروخ، عمر، المنهاج فی الادب العربی، بیروت، دارالعلم للملایین، 1969، ج 2، ص 197

[14]قطب، سید، التصویر الفنی فی القرآن، بیروت، دارالشروق، بی‏تا، ص 117

[15]—-فی ضلال القرآن، بیروت، دارالشروق، بی‏تا، ج 4، ص 1962

[16]ملبوبی، محمد تقی، تحلیلی نو از قصص قرآن، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1376، ص 122

[17]میر صادقی، جمال، ادبیات داستانی، تهران، انتشارات علمی، 1376، ص 259

[18]—-، عناصر داستانی، تهران، انتشارات شفا، 1367، ص 161

[19]ناجی، مشرح محمد، الافاق الفنیه فی القصّه القرآنیه، المدینه المنوره، دارالمجتمع النشر و التوزیع، 1992، ص 79

[20]نجم، محمد یوسف، فی القصه، بیروت، دارالثقافه، 1976، ص 63

چکیده

داستانهای قرآن از دیر باز از جنبه‏های مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره بررسی شده‏اند، اما به جنبه‏های هنری، مسائل مربوط به شیوه‏های داستان پردازی و تحلیل عناصر داستانی آنها خیلی کمتر توجه گریده است.داستان به عنوان یک شکل ادبی و هنری دارای ساختار هندسی خاصی است که آن را از دیگر اشکال ادبی مانند قصیده، خطبه، مقاله و غیره متمایز می‏سازد.داستانهای قرآن در ردیف داستانهای واقعی تارخی قرار دارند، اما با داستانهای واقعی تاریخی که معمولاً آثار خیال و مبالغه در آنها مشاهده می‏شود فرق دارد.چرا که به تصریح خود قرآن، هم حوادث و سرگذشتهای داستانهای قرآن«بالحق»هستند و هم گزارش و نقل آنها که از طرف خداوند صورت گرفته«بالحق» است.این گونه سرگذشتهای واقعی و حقیقی را خداوند«قصص»می‏نامد، یعنی به نحوی بیان، نقل و ارائه شده‏اند که خواننده آنها را پیگیری می‏کند.این امر همان شیوه داستان پردازی قرآن است.در ساختار اغلب داستانهای قرآن عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است.معمولاً یک داستان هنری از این عناصر تشکیل شده است:طرح و پی‏رنگ، شخصیت و شخصیت‏پردازی، کشمکش، گفت‏وگو، صحنه و صحنه‏پردازی(زمان و مکان)، زاویه دید یا زاویه روایت و درونمایه یا اندیشه

همواره باید این نکته را در نظر داشت که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و تربیت است و لذا داستانهای آن نیز در خدمت اهداف دینی و تربیتی‏اند.در این پژوهش فقط به تحلیل و بررسی چهار عنصر طرح و پی‏رنگ، کشمکش، شخصیت، شخصیت‏پردازی، و گفت‏وگو از عناصر داستانی در قرآن خواهیم پرداخت؛چرا که تحلیل همه این عناصر به مجال وسیعی نیاز دارد

1مقدمه

قرآن کریم حوادث و سرگذشتهای واقعی را که بدان پرداخته، «قصص»نامیده است.«قصص»که به‏ معنای قصه است، در اصطلاح به سخنی گفته می‏شود که در قالب هنری چنان بیان و طرح شود که مخاطب آن را پیگیری کند.این معنا و مفهوم که با ریشه و ماده«قصّ»سازگار است، درباره داستانهای واقعی تاریخی قرآن صادق است، چرا که قرآن، حوادث و سرگذشتهای فرو رفته در اعماق تاریخ را با شیوه واسلوبهای بیانی، تکنیکهای داستانی و تصویر گریهای نمایشی و حسی خود، دوباره احیا و زنده کرده است، به طوی که مخاطب همانند یک بیننده، به نظاره حوادث و صحنه‏های داستان می‏نشیند و به پیگیری آنها می‏پردازد

در ادبیات داستانی امروز، داستان متشکل از عناصری مانند طرح و پی‏رنگ، حادثه، شخصیت، گفت‏وگو، روایت، صحنه، زاویه دید، و درونمایه است.این عناصر که هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا مقوّم یک داستان هستند و داستان بر پایه آنها استوار است، در داستنهای واقعی قرآن-با اختلاف در کمیت، کییّت و نحوه کاربرد-قابل تشخیص، تحلیل و ارزیابی است.در این مقاله از ابتدا مطالعاتی درباره داستان و ادبیات داستانی و نقد آن انجام گرفته است.سپس داستانهای قرآن از این منظر بررسی و تحلیل شده‏اند.سرانجام این نتیجه حاصل شد که قرآن کریم کتاب هدایت است، اما محتوای هدایتی و تربیتی قرآن با زبان هنر بیان شده و داستانهای واقعی تاریخی قرآن نیز که به قصد هدایت و عبرت مطرح گردیده‏اند با تکنیک و شیوه داستانپردازی نقل شده‏اند، به طوری که درک جنبه‏های هنری و شیوه‏های داستانپردازی قرآن، فقط با استفاده از معیارهای ادبیات داستانی نوین تا اندازه‏ای ممکن است، چرا که داستان در ادبیات عربی قدیم به عنوان یک شکل هنری و ادبی مطرح نبوده و لذا در هیچیک از کتب علوم قرآنیی و تفسیری به داستانهای قرآن از دیدگاه خاص داستانی و معیارهای نقدی آن نگاه نکرده‏اند، بلکه داستان قرآنی، در کنار سایر موضوعات آن مانند احکام و اصول اعتقادات، از جنبه‏های صرف و نحوه و بلاغت قدیم تحلیل شده است.اما امروزه علاوه بر جنبه‏های یاد شده، عناصر دیگری در ساختار داستان هنری وجود دارد.چهار عنصر طرح و پی‏رنگ، کشمکش، شخصیت و شخصیت‏پردازی، و گفت‏وگو که از مهمترین عناصر یک داستان محسوب می‏شوند، در این پژوهش تحلیل شده‏اند

2سؤالات تحقیق

1ویژگیهای کلی داستان در قرآن چیست؟

2عناصر داستانی در قرآن چگونه به کار رفته است؟

3فرضیه‏های تحقیق

1داستان به عنوان یکی از مهمترین موضوعات قرآنی، به مانند سایر موضوعات آن، در خدمت اهداف دینی و تربیتی در آمده است.این سخن به معنای نفی آفرینشهای هنری و شیوه‏های داستانپردازی در قرآن نیست، بلکه قرآن داستانهای واقعی تاریخی خود را بدون دخالت دادن خیال آفرینشگر در خلق حوادث، شخصیتها و دیگر عناصر داستانی-بر خلاف داستانهای واقعی تاریخی بشری-و بدون به‏   کار بستن دروغ و مبالغه، با زبان هنر و اسلوب منحصر به فرد خود دوباره احیا کرده است

2عناصر داستانی به تناسب فضای فکری و تربیتی حاکم بر سوره، گاه کم‏رنگ و گاه پررنگ می‏شوند.برای نمونه آنجا که قرآن می‏خواهد به تحلیل افکار، اعتقادات و عواطف شخصیتهای حق و باطل بپردازد و از این طریق سمبلی از این شخصیتها ارائه دهد.اغلب به‏عنصر گفت‏وگو متوسل می‏شود؛مانند گفت‏وگوهای بین موسی و فرعون در سوره‏های مختلف و آنجا که هدف قرآن، انذار و تخویف از طریق پرداختن به ذکر سهمناک و بلاهای آسمانی است، اغلب از عنصر توصیف یا اخبار استفاده می‏کند؛مثل داستان حضرت صالح در سوره«الشمس»

4اهداف تحقیق

1نگاهی نو به داستانهای قرآن از زاویه نقد نوین داستان و بلاغت جدید،

2تبیین ملموس گوشه‏هایی از لطایف، دقایق و رموز هنری و ادبی در داستانهای قرآن

5روش تحقیق

روش تحقیق در این بررسی، توصیفی و تحلیلی بوده است، آن هم با مطالعه دقیق و گردآوری اطلاعات درباره خود داستان و عناصر تشکیل دهنده‏اش و نقد نوین آن و نیز مطالعه و گردآوری اطلاعات لازم درباره داستانهای قرآن و استخراج آیات داستانی از سوره‏های مختلف و همچنین کتب تفسیری و کتبی که به مسائل داستانپردازی قرآن پرداخته‏اند

6پیشسینه تحقیق

گمان می‏رود که تا حال کاری بدین عنوان و با این وسعت انجام نپذیرفته است.سید قطب، محمود بستانی و دیگران در مورد جنبه‏های هنری داستانهای قرآن، بررسیهای کلی و محدود کرده‏اند که قطعاً احتیاج به تعمیق، گسترش، بازنگری و تحلیل دوباره دارند.در بیان ضرورت انجام یافتن این تحقیق همین بس که درک و فهم جنبه‏های ادبی و هنری و بیان عناصر داستانی در داستانهای قرآن، در فهم هر چه بهتر عظمت قرآن و ابلاغ اهداف دینی و انسان ساز این کتاب، کاری بسیار سازنده و ضروری است

داستانهای قرآن از دیرباز از جنبه‏های مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره بررسی شده‏اند؛ اما درباره جنبه‏های هنری و مسائل مربوط به شیوه‏های داستانپردازی و تحلیل عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، مانند طرح و پی‏رنگ، صحنه‏پردازی یا زمان و مکان، زاویه دید یا زاویه روایت و عنصر درونمایه یا اندیشه، بجز کارهای سطحی، کار متقن و محکمی صورت نگرفته است

7تعریف داستان هنری

در تعریف داستان هنری گفته شده است:«داستان عبارت از ارائه اندیشه‏ای که در ذهن نویسنده خطور کرده یا ضبط تصویری که مخیله نویسنده تحت تأثیر آن قرار گرفته یا بسط و گسترش‏ احساسی که در درون او به حرکت در آمده باشد و اینکه نویسنده می‏خواهد آن اندیشه، تصویر یا احساس را از طریق کلام و سخن به خواننده منتقل سازد تا خواننده نیز مثل خود نویسنده تحت تأثیر قرار گیرد»[4]

اکنون با در نظر گرفتن عناصر داستانی یاد شده و تعریف ارائه شده از داستان هنری می‏خواهیم نشان دهیم داستانهای قرآن تا چه اندازه با قواعد و معیارهای یاد شده هماهنگ و منطبق و به علاوه بررسی کنیم که آیا عناثر هنری یاد شده برای یک داستان هنری تماماً در داستانهای قرآن یافت می‏شوند یا خیر؟پاسخ به این دو سؤال اساس کار این پژوهش را تشکیل می‏دهد

8مفهوم و اصطلاح قصه در قرآن

«قدمت داستان و نمایشنامه(ادبیات داستانی)به دوران یونان باستان برمی‏گردد»[13].این شکل هنری و ادبی با پشت سرگذاشتن قرون متمادی و پس از تغییر، تحول و تطور، به ویژه از آغاز قرن گذشته، شکل خاصی به خود گرفته است و اینک در دوران نضبح و پختگی داستان شاهد تنوع تکنیها، عناصر خاص، بافت محکم و محتوای اجتماعی و مردمی آن هستیم.«شکل جدید و امروزی داستان در ادبیات عربی قدیم وجود نداشته است و در ادبیات عربی معاصر، داستان به شکل جدید آن از گراشهای ادبی و هنری غرب تأثیر پذیرفته و هم در محتوا و هم در شکل و تکنیک، رنگ و بور و شکل و شمایل داستانهای غربی را به خود گرفته است»[1].در همان عصر که ادبیات عربی فاقد چنین هنری بود، ناگاه قرآن کریم شکل خاص و منحصر به فردی از داستان را در ادبیات عربی مطرح کرد که با استفاده از معیارهای داستان‏نویسی امروز و روشهای نوین نقد می‏توان به درک اهمیت آن در وجوه مختلف نایل شد و از آن سود جست؛چرا که بلاغت و نقد قدیم که خود را در دایره تنگ سه علم معانی، بیان و بدیع محصور کرده، و داستان و ادبیات داستانی به عنوان یک شکل ادبی در آن، هیچ جایگاهی، ندارد نمی‏تواند به شیوه‏ها و تکنیهای داستانپردازی و عناصر داستانی قرآن پی ببرد

قبل از هر چیز باید توجه داشت که قرآن کتاب هدایت و سعادت است.بنابراین قصه و هر موضوع دیگر در قرآن در خدمت روح کلی حاکم بر این کتاب آسمانی یعنی در خدمت معارف هدایت بخش الهی به کار گرفته شده است:«داستان در قرآن مانند داستانهای بشری نیست که از نظر موضوع، روش ارائه و به حرکت در آوردن حوادث داستانی، یک کار هنری مستقل و دارای هدف هنری خالص باشد، بلکه داستان در قرآن، ابزاری از ابزارهای متعدد قرآن بری رسیدن به اهدف دینی است؛اما در خدمت اهداف دینی بودن داستانهای قرآن مانع بروز ویژگیهای هنری در ارائه و نقل این داستانها نشده است، به ویژه از این رو که مهمترین خصوصیت قرآن از لحاظ تعبیر و بیان، تصویرگری هنری آن است»[14]

بنابراین اولین گام در شناخت مفهوم قصه قرآنی این است که بدانیم قصه و داستان در قرآن مانند سایر موضوعات در آن ابزاری است در خدمت اهداف دینی و تربیتی، یعنی داستان بالذات و بالاصاله مورد نظر قرآن نیست.بی‏شک این سخن به معنای نفی آفرینشهای هنری در قرآن نیست، بلکه قرآن سراسر هنر است و هنر آن نیز از نوع هنر الهی است و داستانهای آن از مهمترین وجود اعجاز ادبی و هنری این کتاب آسمانی به شمار می‏روند

9رئالیسم یا سبک واقعگرایی در داستانهای قرآن

به طور کلی داستانها از حیث ارتباط با واقعیت به سه نوع تقسیم می‏شوند:الف)داستانهای اسطوره‏ای یا خیالی، ب)داستانهای هنری واقعی که به بیان واقعیتهای موجود جامعه می‏پردازند، ج)داستانهای واقعی تاریخی‏[12]

داستانهای قرآن را می‏توان در ردیف داستانهای واقعی تاریخی به حساب آورد، با این تفاوت که در داستانهای واقعی تاریخی بشری باز نقش خیال آفرینشگر در رنگ آمیزی حوادث و افراط و مبالغه در توصیف قهرمانان داستان به منظور جلب توجه مخاطب و برانگیختن عواطف او کاملاً مشهود است. «مشاهده می‏شود که قصه‏های تاریخی در تمام ادوار و مراحل آن از قوه تخیل تغذیه می‏کند، قوه تخیلی که حوادثی داستانی را در اشکال و رنگهای غیر حقیقی آن ارائه می‏دهد و این امر به خاطر جلب توجه و برانگیختن عواطف مخاطب است»[11]

اما داستانهای واقعی تاریخی قرآن، عیناً واقعیتهای تاریخی را گزارش می‏کند، گزارشی که با گزینش حوادث و صحنه‏های مهم، عبرت‏آور و هدایت بخش است.بنابراین قصه‏های واقعی قرآن اولاً بر پایه واقعیتها و حوادث تاریخی استوارند، یعنی حوادثی که روزی روزگاری اتفاق افتاده است، و ثانیاً نقل و گزارش آنها که از طرف خداوند صورت گرفته است، صحیح و درست است.خود قرآن به این امر تصریح کرده می‏گوید:«ان هذا لهو القصص الحق» 1 .در جای دیگر قبل از شروع داستان حضرت موسی(ع)و فرعون می‏خوانیم:«نتلوا علیک من نبأ موسی و فرعون بالحق لقوم یؤمنون» 2 .تفاسیری که به مسائل ادبی و صرفی و نحوی قرآن عنایت دارند«بالحق»را، هم حال از«من نبأ»که مفعول به است گرفته‏اند و هم«بالحق»را حال از فاعل مستتر در«نتلو»دانسته‏اند.در حالت اول ترجمه آیه چنین می‏شود«ما بخشی از داستان و سرگذشت واقعی و به حق موسی(ع)و فرعون را برای تو گزارش می‏کنیم;»[8]و در حالت دوم ترجمه آیه چنین است:«ما بخشی از داستان و سرگذشت موسی(ع)و فرعون را بدون هرگونه دروغ و خیالپردازی و مبالغه برای تو بازگو می‏کنیم تا مؤمنان از آن پند گیرند. با دقت در آیه فوق و آیات زیاد دیگر در این باره می‏توان نتیجه گرفت که اولاً خود داستانهای قرآنی حقند و واقع شده‏اند و ثانیاً در گزارش و نقل آنها اثری از خیال آفرینشگر، مبالغه و دروغ وجود ندارد. بنابراین در داستانهای واقعی تاریخی قرآن، به جای خیال و مبالغه، از سحر بیان، دقت در انتخاب واژه‏ها و سرانجام تصویرگری زنده و هنری استفاده شده است، به طوری که قرآن کریم آن صحنه‏های واقعی و حوادث اتفاق افتاده را با اسلوب بیانی خود دوباره زنده و احیا کرده است؛بدون اینکه به اصل واقعیت، کوچکترین خدشه‏ای وارد شود:«داستانهای قرآن برگرفته از واقعیتهای زندگی‏اند که این (1)آل عمران،

واقعیت به گونه‏ای در قالب داستان به تصویر کشیده شده است که دلهای مخاطبان خود را کاملاً تحت تأثیر قرار می‏دهد، بدون اینکه خیال و هم کوچکترین دخالتی در آنها داشته باشد.در داستانهای قرآن به بیان حقایق مطلق تاریخی پرداخته شده، اما با این حال از نظر قدرت انگیزش و جلب مخاطب این داستانها بسیار قویتر از سایر داستانهایند.همچنین داستانهای قرآن ا برانگیختن غرایز دورند، در حالی که این ویژگی را به هیچ وجه نمی‏توان در داستانهای ادبی مشاهده کرد»[6]

درست است که داستانهای قرآن، کتاب تاریخ است، اما هدف قرآن بیان و نقل تاریخ گذشتگاه نیست، «برای اینکه داستانهای قرآن، کتاب تاریخ نیست و اگر ذکری از انبیا و حوادث آنها به میان آمده فقط برای عبرت، موعظه و اصلاح نفوس، استقامت و تحکیم مبانی اخلاق و ادب است. بنابراین قرآن از ذکر وقایع تاریخی که خالی از پند و فایده باشد پرهیز می‏کند»[10]

هر چند قرآن کتاب تاریخ نیست، اما هر چه از حقایق تاریخی در این کتاب وجود دارد، راست و درست است، چرا که راوی آنها راستگوترین راستگوهاست«و من اصدق من الله قیلا»

قرآن حقایق تاریخی را در قالب داستان ارائه کرده و نام آنها را«قصص»گذاشته است.در نتیجه این داستانهای واقعی قرآن، سند تاریخی مورد اعتمادی هستند و هر چه در این سندها از عناصر داستانی مانند اشخاص، حوادث، زمان و مکان و گفت‏وگوها وجود دارد کاملاً واقعیت دارند و نقل و گزارش محتوایی این اسناد نیز بی‏هیچ دروغ، مبالغه و خیالپردازی از طرف خداوند سبحان صادر شده است.این زبان معجز، تصویرگریهای زنده، ساختار هندسی خاص و بافت محکم هنری قرآن، حوادث و واقعیتهای فرو رفته در اعماق تاریخ را دوباره زنده و احیا می‏کند، به طوری که مخاطب خود را ورای یک خوانند یا شنونده صرف، یک بیننده و تماشاچی تلقی می‏کند.یعنی تصاویر به طور زنده و نمایشی در مقابل دیدگان او ظاهر می‏شوند

10عناصر داستانی در خدمت پیام و هدف تربیتی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید