برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در word

چکیده  
مقدمه  
«نقش‌های مختلف زنان در آثار سعدی»  
1- زن در مقام مادر  
2- زن در مقام دختر  
3- زن در مقام همسر  
4- زن در مقام دانای نصیحت‌گر و خردمند  
ملاک‌های جامعه روزگار سعدی و زن  
1- توجه به زیبایی  
2- عدم رعایت تناسب سنی و هم کفی در ازدواج  
3- کدخدا منشی برای حل مسائل خانواده  
4- تعدد زوجات  
5- ناسازگاری داماد و مادرزن  
6- آزارهای جنسی  
«دریافت بعضی از نکات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حکایت‌ها»  
فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی با توجه به گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان در باب هفتم  
سخنان برجسته سعدی در مورد زنان  
نتیجه‌گیری  
پی نوشتها  
فهرست منابع و مأخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در word

1- کلیات سعدی، محمدعلی فروغی، تهران، هرمس، چاپ اول، 1385

2- بوستان سعدی، غلامحسین یوسفی، تهران، انتشارات دیبا، چاپ پنجم، 1375

3- گلستان سعدی، غلامحسین یوسفی، تهران، خوارزمی، چاپ ششم، 1381

4- سفرنامه بن بطوطه، محمدعلی موحد، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1348

5- استاد کور، نوشه، مقاله‌ی سعدی در نظر خویش، ذکر جمیل سعدی، جلد سه، سازمان چاپ و انتشارات وزارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ا1373

6- دکتر ناصح، محمدمهدی، مقاله‌ی سعدی و فرهنگ مردم، ذکر جمیل سعدی، جلد سه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1373

چکیده

 در این مقاله با توجه به کلیات سعدی و در نظر نظر او درباره‌ی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان مقدمه‌ای درباره‌ی دیدگاه سعدی و تفاوت زنان معرفی شده در بوستان و گلستان بر اساس همین دیدگاه به نقش‌های گوناگون زنان در آثار سعدی مانند زن در مقام مادر، زن در نقش دختر، و زن در مقام همسر پرداخته می‌شود. سپس با توجه به حکایات مربوط به زنان ملاک‌های جامعه‌ی روزگار سعدی مانند توجه به زیبایی، عدم رعایت هم شأنی، کدخدا منشی پیران و بزرگان در حل مشکلات، تعدد زوجات، ناسازگاری داماد و مادرزن و آزارهای جنسی بررسی شده است. سپس دریافت بعضی از نکات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حکایت‌ها بیان شده و پس از آن با توجه به باب هفتم بوستان فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی بیان گردیده است. همچنین به بعضی از سخنان سعدی در مورد زنان که به صورت ضرب‌المثل درآمده اشاره شده و سپس مباحث جمع‌بندی و نتیجه‌گیری شده است


مقدمه

شیخ مشرف‌الدین سعدی شاعری است که شهرتش قلمرو وسیع ایران و تمدن اسلامی را در نور دیده و جهانی گشته است. شهرت آثار سعدی و اسلوب سهل ممتنع او همه‌ی مرزها را در نوردیده است به طوریکه حدود نیم قرن پس از او غزلش را ابن بطوطه از خنیاگران چینی در پکن شنیده است

تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام

تا در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری(1)

او شاعری رئالیست و واقع گراست به طوری که در آثار او ردپایی از اساطیر، خرافه‌ها، نمادها و عوالم غیررئالیستی دیده نمی‌شود. او شاعری عاشق است و عارفی واصل که در میان مردم و در زمین می‌زید و با وجود داشتن تجربه‌های ملموس مادی و چشیدن عشق زمینی قصد صعود به عوالم بالا را دارد. سعدی در عرصه نویسندگی نیز قلمش را در هر دو عرصه‌ی نظم و نثر دوانده و هنر خویش را به بهترین وجه نمایانده است

از آنجا که سعدی در مسافرت‌های 35 ساله‌ی خود اطراف و اکناف عالم را دیده و تجربه‌های بسیاری از آن اندوخته است، در آثار و حکایت‌های او شخصیت‌های متفاوتی را می‌توان مشاهده کرد. زن نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد

نقش‌های زنان در آثار سعدی بیشتر مربوط به امور خانوادگی و روابط زن و مرد است و از نقش اجتماعی او به صراحت چیزی نیست. لذا شاید بتوان ادعا کرد که بررسی و مطالعه‌ی نقش زنان در آثار سعدی نه تنها آیینه‌ای از زنان در شیراز قرن هفتم بدست می‌دهد بلکه با توجه به زن عربی که سعدی داشته و جهانگردی او تصویری از زنان ممالک اسلامی آن روزگار است

زنان معرفی شده در بوستان و گلستان مانند دیدگاه کلی سعدی در این دو کتاب با هم متفاوتند. زن مطرح شده در گلستان تصویری است درست و زنده از دنیا با همه تضادها و تناقض‌ها و با همه زشتی‌ها و زیبایی‌ها. زن آنچنان که هست نه آنگونه که باید باشد و این همان دنیایی است که سعدی آن را دیده است نه آن که از خود خلق کرده و آفریده باشد

 اگر در مطالعه‌ی گلستان نقش‌های مطرح شده‌ی زنان منفی یا درجه دوم و سوم است نیز ناشی از حقیقت دنیاست نه آن که سعدی زن ستیز بوده باشد، زیرا اگر در گلستان و بوستان دقیق شویم به ژرف‌نگریهای سخن سعدی پی برده می‌شود

او در بسیاری از جاها به صراحت خود و نیکی در منش زنان را ستوده است، همانگونه که بازیگران مرد صحنه‌ی حکایات سعدی بد و خوب دارند زنان نیز از همین دو چهره برخوردارند. اما زن به تصویر کشیده شده در بوستان سیمای یک انسان نمونه را دارد مدینه فاضله‌ای که سعدی در بوستان به تصویر کشیده و آرزوهای بزرگ او در وجود زنان هویداست. زنانی شایسته و اخلاقی، زنانی که به سوی صلاح نصیحت‌گرند، شایسته‌اند و از ناشایستگی‌ها برحذر می‌دارند. هر گاه سعدی در مورد زنان حکایتی را مثل زده است بی‌شک قصد بیان افکار عالی اخلاقی را داشته و آن را در قالب حکایاتی مختصر بیان کرده و در آن بدنبال مقصود خاص خویش بوده است حکایت‌های مربوط به زنان اغلب کوتاه، پرمغز و آمیخته به داروی تلخ نصیحت است

اگر شربتی بایدت سودمند

ز سعدی ستان داروی تلخ پند (3)

به پرویزن معرفت بیخته

به شهد ظرافت در آمیخته

«در بوستان و گلستان هر حکایتی را که نوشته بخوانیم از آن معنایی عمومی را ملتفت می‌شویم و دانسته می‌شود آنچه در هر حکایت واقع شده نمونه‌ای است از آنچه در باورها واقع می‌شود و در زندگی بسیار کسان اتفاق می‌افتد(4)

«به گفته بعضی‌ها سعدی پسندهای قومی و اجتماعی و آنچه را که رسم مطلوب زمانه‌اش بوده بیان نموده است»(5)، اما باید اقرار نمود ویژگی‌های مثبت زنان یا ذکر صفات رذیله آنان(6) حکایت مردی که زن صاحب جمالش در گذشته و مادرزن در خانه بود(7) یا عدم تناسب سنی زن و شوهر مانند حکایتی پیرمردی که دختری خواسته و حجره به گل آراسته بود (8) و همچنین حکایت منجمی که از رفتار ناشایست همسر خویش در خانه خبر نداشت(9)

امروزه مصادیق فراوانی دارد و گرد کهنگی به آن پاشیده نیست. بعضی از حکایات مربوط به زنان، در آثار سعدی «برای انجام پندها و نصایح کلی و عمومی بوده است»(10)

مانند اشارات زیر که می‌تواند تداعی‌گر راضی بودن به قضا و قدر و پذیرفتن حقیقت وجودی خویش و آینده‌نگری باشد. مثلا از زبان زنی که طفلش دندان در آورده به همسرش که در غم مخارج طفل است می‌گوید هر آن کس که دندان دهد نان دهد(11)

یکی مرد درویش در خاک کیش

نگو گفت با همسر زشت خویش (12)

چو دست قضا زشت رویت سرشت

میندای گلگونه بر روی زشت

که حاصل کند نیک‌بختی به روز

به سرمه که بینا کند چشم کور

به دختر چه خوش گفت بانوی ده

که روز نوا برگ سختی بنه (13)

همه وقت بردار مشک و سبوی

که پیوسته در ده روان نیست جوی

زن در کلیات سعدی رسالت‌های چندگانه‌ای را ایفا می‌کند. زن در نقش همسر، زن در نقش مادر، زن در نقش دختر، زن مظهر پارسایی، زن مظهر عشق و دلدادگی، زن در مقام توکل، زن مظهر پرهیزکاری، و زن مظهر خردمندی و ; حکایات مربوط به لیلی، زلیخا، شیرین، عذرا، ; نیز به دفعات در کلیات سعدی مشاهده می‌شود

این اشارات فراوان نیز خصوصا در غزلها با چنان تازگی بیان شده است که به جرأت می‌توان گفت تنها شاعر بزرگی چون سعدی به آن دست یافته است و معلوم می‌نماید که زنان عاشق مهمترین گروه مموردنظر سعدی بوده‌اند

«نقش‌های مختلف زنان در آثار سعدی»

1- زن در مقام مادر

سعدی که در کودکی پدر خود را از دست داده و در آغوش دلپذیر مادر بزرگ شده است علاوه بر آنکه با یتیمان درد آشناست و سروده

مرا باشد از درد طفلان خبر

که در طفلی از سر برفتم پدر(14)

به ارزش مادر بسیار واقف است

او در چند حکایت مقام و ارزش مادر را بیان نموده است. در گلستان آمده که پسر سرهنگی به فرزند هارون‌الرشید دشنام مادر می‌دهد جلسه‌ای تشکیل می‌گردد تا جزای چنین کسی را مشخص کنند هر کس نظری می‌دهد یکی به کشتن، یکی به مصادره و دیگری به زبان بریدن، اما هارون به ترک مخاصمه و گذشت دعوت می‌کند و می‌گوید اگر به ضرورت انتقام‌خواهی تو نیز به مادر او دشنام بده(15)

من ار نام مردم به زشتی برم

نگویم به جز غیبت مادرم(16)

در حکایت دیگر آورده است روزی به جهل جوانی بانگ بر مادر زده و سبب شده که او دل آزرده و گریان بگوید مگر خردی فراموش کردی که درشتی می‌کنی؟(17)

سعدی در رساله‌ی صاحبیه می‌گوید

هر بد که به خود نمی‌پسندی

با کس مکن ای برادر من (18)

گر مادر خویش دوست داری

دشنام مده به مادر من

او در جایی دیگر از جوانی سخن می‌گوید که قدر مادر را نکو نمی‌داند و زحماتش را فراموش کرده است

جوانی سر از رأی مادر بتافت

دل دردمندش به آذر بتافت (19)

چو بیچاره شد پیشش آورد عهد

که ای سست عهد فراموش عهد

نه در عهد نیروی حالت نبود

مگس راندن از خود مجالت نبود؟

تو آنی کزان یک مگس رنجه‌ای

که امروز سالاری و سرپنجه‌ای

به حالی شوی باز در قعر گور

که نتوانی از خویشتن دفع مور

سعدی یتیم همیشه لذت زندگی در کنار مادر و خون جگر خوردن‌های او را به خاطر داشته و اشارت نموده است

کنار و بر مادر دلپذیر

بهشتست و پستان در او جوی شیر (20)

درختی است بالای جان پرورش

ولد میوه نازنین در برش

نه رگهای پستان درون دل است؟

پس ار بنگری شیر خون دل است

بی‌شک دیدگاه  اسلامی سعدی در مورد مادر نقش مهمی داشته و تحت تأثیر این سخن پیامبر اسلام بوده است که: «الجنه تحت اقدام الأمهات»

2- زن در مقام دختر

سعدی می‌گوید روزی در هنگام سفر دختری را در کاروان دیده است که هنگام برخاستن گردو خاک شدید با مهربانی تمام با روسری‌اش گردوغبار را از چهره پدر پاک می‌کرده است و مهرورزی او زمینه‌ای فراهم می‌آورد تا پدرش زبان به نصیحت بگشاید و عالم پس از مرگ و گور را به او یادآوری ‌کند

- پدر گفتش ای نازنین چهر من

که داری دل آشفته مهر من (21)

نه چندان نشیند در این دیده خاک

که بازش به معجر توان کرد پاک

در جایی دیگر با رقم زدن ماجرای دختر حاتم که آزادی خود را قبول نکرد و خواست که او را با سایر اسیران گردن بزنند تصویری از یک زن خردمند فداکار به تصویر می‌کشد

به زاری به شمشیرزن گفت زن

مرا نیز با جمله گردن بزن (22)

مروت نبینم رهایی ز بند

به تنها و یارانم اندر کمند

 

3- زن در مقام همسر

در این مقام زن چهره‌ای متضاد دارد، زن با چهره‌ای منفی مانند زن لوط: زنی که همسر پیامبر بود اما به شوهرش و آئین او ایمان نیاورد و به دلیل طغیان و سرکشی به همراه سایر کافران قوم گرفتار عذاب الهی گردید

- با بدان یار گشت همسر لوط

خاندان نبوتش گم شد (23)

سگ اصحاب کهف روزی چند

پی نیکان گرفت و مردم شد

و زن منفی دیگر زن خود سعدی است. زنی که به علت شهرت منفی در جامعه هنوز نیز ضرب‌المثل است چنانکه زن بد زبان، گردشگر را به زن سعدی مثال می‌زنند. به گفته‌ی خود سعدی زنی بدخوی، ستیزه روی، نافرمانبردار و زبان دراز که عیش سعدی را منغص می‌نمود، زنی طعنه‌زن که به شوی خویش می‌گفت تو آن نیستی که پدر من تو را از قید فرنگ به ده دینار خلاص کرد؟

این زن چنان بر سعدی سخت گرفته و روزگارش را سیاه نموده که سروده است

- زن بد سرای مرد نکو

هم در این عالم است برزخ او (24)

زینهار از قرین بد زینهار

و قنا ربنا عذاب النار

و یا زن با چهره‌ای مثبت، زنی خردمند که از شوهر خود می‌خواهد به دنبال رزق و روزی برود

- به سرهنگ سلطان چنین گفت زن

که خیز ای مبارک در رزق زن (25)

یا زن نصیحت گری که به شوهر خویش می‌گوید

- زنی گفت بازی کنان شوی را

عسل تلخ باشد ترش روی را (26)

به دوزخ برد مرد را خوی زشت

که اخلاق نیک آمده است از بهشت

4- زن در مقام دانای نصیحت‌گر و خردمند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید