مقاله تفکر در قرآن در word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تفکر در قرآن در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تفکر در قرآن در word
تفکر در قرآن
مبانى تفکر سیاسى در قرآن
منابع:
تفکر در قرآن
به معانی تصور و تصدیق بدیهیات و عقل عملی افاده میشود
گروه اندیشه: واژه «تفکر» در قرآن در موارد اندیشه در محسوسات دیداری، طبیعت و آفرینش قابل مشاهده(تصور بدیهیات)؛ اندیشه در قوانین قابل مشاهده در طبیعت و فطرت انسان و حیوان(تصدیق بدیهیات) و سیر از جزء به کل(عقل عملی) افاده معنی میکند
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، پیش از این دو قسمت از مصاحبه با «حسن رهبری» کارشناس ارشد مدیریت دولتی و از محققان علوم قرآنی درباره بررسی مفهوم تدبر در قرآن را مطالعه کردید، وی در مصاحبههای قبل با بررسی مفهوم تدبر در بین آرای مفسران به این نتیجه رسید که مفسران و نویسندگان علوم قرآنی در معنا و مفهوم تدبر در قرآن، زیاد و زیبا نوشتهاند؛ اما از وادی تعریف لغوی چندان پا فراتر ننهادهاند
وی منابع شناخت قرآن را حس، عقل، قلب، طبیعت و تاریخ دانست و به بررسی و تبیین حس پرداخت و گفت: حس، عقل و قلب اساسیترین ابزار شناخت در انسان است و برخی از دانشمندان، طبیعت و تاریخ را هم با هویت استقلالی نگریسته و آن دو را نیز جزو ابزار شناخت مطرح کردهاند
نویسنده کتاب «تصحیح و تعلیق سیدای نفسی» به بررسی دومین منبع شناخت قرآن یعنی تفکر پرداخت و گفت: تفکر از ریشه فکر است. فکر در فرهنگ فارسی به مفهوم اندیشه و تفکر به مفهوم اندیشیدن آمده است. در ادبیات عرب هم، فکر و تفکر این گونه معنا شده است: «اعمال العقل فی المعلوم للوصول إلی معرفه المجهول: به کار بردن عقل در معلومات، برای رسیدن به شناخت مجهولات» که همان مفهوم اندیشیدن و بررسی را میرساند. و در تعریف دیگری آمده است: «الفکرُ ترتیبُ امورٍ معلومهٍ لِلتَّأدّی إلی مجهولٍ» فکر عبارتاز: مرتب ساختن امور معلوم برای منجر شدن به کشف مجهول. وی با تأکید بر اینکه برای رسیدن به معنای تفکر در قرآن، ابتدا لازم است به آیاتی که در آن دستور به تفکر آمده است، مروری داشته باشیم افزود: این آیات را به چند دسته میتوان تقسیم کرد که عبارتند از: 1 ـ اندیشه در آفرینش آسمانها و زمین: «الّذینَ یَذْکُروُنَ اللهَ قِیاماً و قُعوُداً و عَلی جُنوُبِهِمْ و یَتَفَکَّروُنَ فِی خَلقِ السَّمواتِ وَ الاَرضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ: همانان که خدا را در حال ایستاده، نشسته و خوابیده، یاد میکنند، و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند، [میگویند]: پروردگارا! اینها را بیهوده نیافریدهای؛ منزّهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار.»
این محقق علوم قرآنی دومین گروه از آیاتی که به تفکر امر کرده است را تفکر در رویش گیاهان دانست و در توضیح آن گفت: اندیشه در رویش گیاهان مانند «یُنْبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرعَ وَ الزَّیتُونَ وَ النَّخیلَ و الاَعنابَ وَ مِن کُلِّ الثَّمراتِ اِنَّ فِی ذلِکَ لآیهً لِقَومٍ یَتَفَکَّروُنَ: با آن [آب] برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، از همه میوهها میرویاند؛ مسلّماً در این، نشانه روشنی برای اندیشمندان است.»
وی تأکید کرد: اندیشه در عجایب خلقت حیوانات، دسته سوم از این آیات است مانند «وَ اَوْحی رَبُّکَ اِلَی النَّحْلِ اَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً و مِنَ الشَّجَرِ و مِمّا یَعْرِشوُنَ. ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبْلَ رَبِّکَ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ اَلوانُهُ فِیهِ شِفآءٌ لِلنّاسِ اِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَهً لِقوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ: و پروردگار تو به زنبور عسل، وحی کرد که از کوهها و درختان و داربستهایی که میسازند، خانههایی برگزین، سپس از تمام ثمرات بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، براحتی بپیما. از درون شکم آنان، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است. به یقیین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند.»
با مقداری ژرفاندیشی در قرآن در مییابیم که در چیدمان سخن وحی، واژه تعقل در قالب عباراتی نشسته است که آن عبارات، همانندی کمتری را در چیدمان واژه با واژه تفکر، داشته است
نویسنده کتاب «اسلام و ساماندهی جمعیت» در ادامه سخنانش در بیان چهارمین دسته از این آیات گفت: اندیشه در خود و دیگر آفریدهها و مسأله مرگ و پایان حیات آنها مانند «اََوَ لَم یَتَفَکَّرُوا فِی اَنْفُسِهِم ما خَلَقَ اللهُ السَّمواتِ وَ الاَرضَ وَ ما بَینَهُما اِلاّ بِالحَقِّ وَ اَجَلٍ مُسَمّیً ; یعنی: آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو هست، جز به حق و برای زمان معین نیافریده است؟»
وی اندیشه در ضروریات خلقت و روابط بین آنها را پنجمین گروه از آیات دانست و گفت: مانند آیه «وَ مِن آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُم اَزْواجاً لِتَسکُنُوا اِلَیها وَجعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً اِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرُونَ: و از نشانههای او این که: همسرانی از جنس خودتان برای شما آفریده؛ تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد. در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند.»
رهبری ادامه داد: اندیشه در اخلاق و عملکرد گروههای اجتماعی مانند آیه «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلبِ اِنْ تَحمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ اَوْ تَتْرُکُهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ القَومِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ، یعنی: ; مثل او همچون سگ است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز و زبانش را بیرون میآورد و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند؛ این مَثَل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را بازگو کن، شاید بیندیشند.» ششمین گروه از آیاتی است که قرآن کریم در آنها به تفکر دعوت کرده است
نویسنده کتاب «مسجد، نهاد عبادت و ستاد ولایت» در ادامه سخنانش اظهار کرد: با توجه و دقت عمیق در این آیاتی که آوردیم، در مییابیم که واژه تفکر در قرآن در این موارد افاده معنی میکنند: 1 اندیشه در محسوسات دیداری، طبیعت و آفرینش قابل مشاهده و تصور بدیهیات مانند: «یتفکرون فی خلق السموات و الارض» یعنی خلقت زمین و آسمان، «ینبت لکم به الزّرع و الزیتون» یعنی آبیاری درختان به وسیله باران و چشمهها و ;
وی افزود: 2 اندیشه در قوانین قابل مشاهده در طبیعت و فطرت انسان و حیوان (تصدیق بدیهیات)، مانند «ما خلقت هذا باطلا» یعنی آفرینش هدفمند، «اجل مسمی» یعنی مرگ حتمی، «جعل بینکم موده و رحمه»، یعنی محبت خانوادگی و فطرت بشری، «و اوحی ربّک الی النّحل ;»، یعنی فطرت حیوانات
این محقق، سیر از جزء به کل (عقل عملی) را سومین معنای واژه تفکر در قرآن دانست و گفت: بنابراین، ادراکی که از طریق تصور و تصدیق امور بدیهی (محسوسات، متواترات، تجربیات، فطریات، وجدانیات و اولیات) حاصل شود و مجهولات نظری را برای خود معلوم سازد، در دیدگاه قرآنی در عهده قوه تفکر است. مرحله تفکر که از آن در فلسفه به «عقل بالملکه» تعبیر میشود، مرحلهای است که انسان در دریافت و اثبات قضایای آن به علوم، دلایل و براهین پیچیدهای نیاز ندارد و هر انسانی که دارای سلامت ذهن و حواس باشد، میتواند از آن استفاده کرده و برخی از حقایق طبیعی را درک کند
رهبری در ادامه این بحث به تبیین تعقل پرداخت و گفت: گفته شده است: «العقل مایکون به التفکیر و الاستدلال و ترکیب التصوّرات و التصدیقات، و ما یتمیّز الحسن من القبیح، و الخیر من الشرّ و الحقّ من الباطل: عقل، چیزی است که با آن، اندیشیدن، استدلال کردن و آمیزش تصوّرات و تصدیقات، روی میدهد؛ و خوب و بد، خیر و شرّ، و حقّ و باطل از هم تشخیص داده میشود.»
تفکر از ریشه فکر است. فکر در فرهنگ فارسی به مفهوم اندیشه و تفکر به مفهوم اندیشیدن آمده است. در ادبیات عرب هم، فکر و تفکر این گونه معنا شده است. به کار بردن عقل در معلومات، برای رسیدن به شناخت مجهولات که همان مفهوم اندیشیدن و بررسی را میرساند
با مقداری ژرفاندیشی در قرآن در مییابیم که در چیدمان سخن وحی، واژه تعقل در قالب عباراتی نشسته است که آن عبارات، همانندی کمتری را در چیدمان واژه با واژه تفکر، داشته است
واژه تعقل در قرآن با مفاهیم مختلفی دیده میشود: همنشینی تعقل با مسائل گفتاری ـ شنیداری مانند آیات «و قالُوا لَوْ کُتّا نَسَمَعُ اَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فِی اَصحابِ السَّعیرِ: جهنمیان میگویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم.»، «وَ لا تَکُونوُا کَالَّذینَ قالُوا سَمِعنا وَ هُمْ لایَسمَعوُنَ. اِنَّ الشَّرَ الدَّوآبِّ عِندَ اللهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لایَعقِلوُنَ: همانند کسانی نباشید که میگفتند: شنیدم، ولی در حقیقت نمیشنیدند. بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالی هستند که اندیشه (تعقّل) نمیکنند.» و «اَمْ تَحْسَبُ اَنَّ اَکْثَرَهُم یَسمَعُونَ اَو یَعقِلُونَ اِنْ هُم اِلّا کَالْاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلُّ سَبیلاً: آیا گمان میبری بیشتر آنان میشنوند یا میفهمند؟ آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند.»، و «; یَسْمَعوُنَ کَلامَ اللهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلوُهُ: ; سخنان خدا را میشنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف میکردند.» و «وَ اِذا لَقُوا الّذینَ آمَنُوا قالوا آمَنّا وَ اِذا خَلا بَعْضُهُمْ اِلی بعضٍ قالوُا اَتُحَدِّثُونَهُم بِما فَتَحَ اللهُ عَلَیکُم لِیُحآجُّوکُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ اَفَلا تَعقِلونَ: و هنگامی که مؤمنان را ملاقات کنند، میگویند: ایمان آوردهایم، ولی هنگامی که با یکدیگر خلوت میکنند، میگویند: چرا مطالبی را که خداوند برای شما بیان کرد، به مسلمانان بازگو میکنید تا در پیشگاه خدا بر ضد شما به آن استدلال کنند؟! آیا نمیفهمید؟!»
از مجموعه آیات قرآن چنین بر میآید که همه مراحل تفکر، تعقل، تفقه و تدبر زمانی به سلامت، امنیت، ثبات و اطمینان در وجود انسانی رسیده و او را به سوی رشد و تعالی هدایت میکند که قوه تذکر همواره در دل انسان زنده و بیدار باشد
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، پیش از این شش قسمت از مصاحبه با «حسن رهبری» کارشناس ارشد مدیریت دولتی و از محققان علوم قرآنی درباره بررسی مفهوم تدبر در قرآن را مطالعه کردید. وی در نخستین بخش از مصاحبه خود با بررسی مفهوم تدبر در بین آرای مفسران به این نتیجه رسید که مفسران و نویسندگان علوم قرآنی در معنا و مفهوم تدبر در قرآن، زیاد و زیبا نوشتهاند؛ اما از وادی تعریف لغوی چندان پا فراتر ننهادهاند
رهبری، منابع شناخت قرآن را حس، عقل، قلب، طبیعت و تاریخ دانست و به بررسی و تبیین حس پرداخت و گفت: حس، عقل و قلب اساسیترین ابزار شناخت در انسان است و برخی از دانشمندان، طبیعت و تاریخ را هم با هویت استقلالی نگریسته و آن دو را نیز جزو ابزار شناخت مطرح کردهاند