تحقیق بررسی ارتباط بازی و رشد شناختی (هوش) در دانشآموزان در word دارای 69 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق بررسی ارتباط بازی و رشد شناختی (هوش) در دانشآموزان در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی ارتباط بازی و رشد شناختی (هوش) در دانشآموزان در word
چکیده
فصل اول : کلیات پژوهش
1-1) مقدمه
2-1) بیان مسئله
3-1) اهمیت و ضرورت پژوهش
4-1) اهداف پژوهش
5-1)فرضیه های پژوهش
6-1) تعریف مفاهیم و اصطلاحات
فصل دوم :ادبیات پیشینه ی تحقیق
1-2) دیدگاه اسلام در مورد بازی
2-2) دیدگاه دانشمندان اسلامی و روان شناسان در مورد بازی
3-2) نظریه های بازی
الف) نظریه ی انرژی اضافی(مازاد)
ب) نظریه ی پیش تمرین
پ) نظریه ی مونته سوری
ت) نظریه ی استراحت(رفع خستگی)
ث) نظریه ی انگیزش درونی
ج) نظریه ی تجدید تکامل یا تکرار از فعالیت های اجدادی
چ) نظریه ی دهلیز فعالیت های غریزی
خ)نظریه ی اصل لذت
د) نظریه ی روان پویایی
ذ) نظریه ی بازی به عنوان عقدهگشایی یا تصفیه ی عواطف
ر) نظریه ژان پیاژه
س) نظریه فروید
4-2) انواع بازی از دیدگاه روان شناسان
1)دیدگاه ژان پیاژه
2) دیدگاه ژان شاتو
3) دیدگاه کارل گروس
4) تقسیم بندی هارلوک
5)تقسیم بندی پرز
6) تقسیم بندی اشترن
7) تقسیم بندی شارلوت بوهلر
8) تقسیم بندی هارلوک
9) تقسیم بندی اولین امویک
10) تقسین بندی برنارد اسپارگ
11) تقسیم بندی پارتن
12) تقسیم بندی مری شریدان
5-2) انواع بازی های اجتماعی
الف) بازی انفرادی
ب) بازی تماشاچی
پ) بازی موازی
ت) بازی های مجتمعی (دور همی)
ث) بازی همکارانه
6-2) مروری بر مطالعات و پژوهش های انجام شده در داخل کشور
7-2) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
8-2) بحث و نتیجه گیری
فصل سوم : روش تحقیق
1-3) روش تحقیق
2-3) جامعه ی آماری
3-3) نمونه و روش نمونه گیری
4-3)ابزارهای پژوهش
5-3) روش تجزیه و تحلیل آماری
فصل چهارم : یافته های پژوهش
1-4) تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
فصل پنچم: بحث و نتیجه گیری
1-5) تبین یافته های پژوهش
2-5) محدودیت های پژوهش
3-5) پیشنهادات پژوهش
پیوست
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی ارتباط بازی و رشد شناختی (هوش) در دانشآموزان در word
1) احمدوند، محمد علی. (1387). روانشناسی بازی. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور
2) پاشا شریفی، حسن. (1384). روانشناسی هوش و سنجش آن. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور
3) اس.مسی، وندی ولیدرمن، رانی کوهن و ترابی، هیلدا. (1387). بازی با کودک از تولد تا 1 سالگی. تهران: معیار اندیشه، چاپ شیرین
4) لندرث، گاری، ل و آرین، خدیجه. (1379). بازی درمانی ( دینامیسیم مشاوره با کودکان) . تهران: انتشارات اطلاعات
5) شریدان، مری و توکلی، رضا و سنایی نسب، هرمز و براتی سده، فرید.(1380). تهران: انتشارات رشد
3) قاضی، قاسم و کدیور، نعمت.(1381). شاوپ. اولین تفکر کودک است. تهران: انتشارات معیار اندیشه
4) قائمی، علی. (1380). تربیت و بازسازی کودکان. تهران: انتشارات امیدی
5) مجلهی تکنولوژی آموزشی. (85-1384). شماره 3، سال یازدهم
6) مجلهی پیوند.(1384)
چکیده
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بازی و رشد شناختی (هوش) در دانشآموزان دختر پایهی دوم ابتدایی مدارس دولتی شهرستان میبد بود. جامعهی مورد مطالعه را کلیهی دانشآموزان دختر پایهی دوم ابتدایی مدارس دولتی شهرستان میبد تشکیل میداد
نمونه ی پژوهش، 50 نفر دانشآموزان دختر بوده که براساس روش نمونهگیری تصادفی خوشهای (چند مرحلهای) انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون هوش آر.بی. کتل[1] پرسشنامهی اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامهی بازی (محقق ساخته) بود
نتایج توصیفی تحقیق حاکی از آن است که این ارتباط در دانشآموزان وجود داشته و نوع بازی نیز بر رشد شناختی (هوش) تأثیر به بسزایی دارد به طور مثال، کودکان باهوش بیشتر بازیهای سازنده را انجام میدادند (80%) اما در کودکان عادی این رقم به 48% میرسد. انجام بازیهای گروهی در میان کودکان عادی و باهوش با اندک تفاوت (به صورت 8% و 84%) میباشد
کلید واژهها: بازی، رشد شناختی (هوش)
1-1) مقدمه
یکی از جالبترین تحقیقات عصر حاضر، مطالعهی دنیای شگفتانگیز کودکان است، دنیایی که در آن عشق، همزیستی مسالمتآمیز، تفاهم به چشم میخورد و حسادت کودکانه بسیار زودگذر است. آنها با علاقه در هم میآمیزند و به هم پیوند میخورند و به همراه فرآیند رشد شناختی، عاطفی، جسمانی و اجتماعی با محیط پیرامون خود سازگار میشوند و تواناییهای بالقوهی خود را آشکار میسارند
دوستیهای کودکانه، شوق وافر برای بازیهای دستهجمعی، تلاش برای ساختن و اکتشاف، محصول دنیای زیبای کودکی است. دنیایی که در آن بزرگسالان با دخالت مستمر خود میکوشند زندگی جدید، استقلال فردی و سازگاری اجتماعی را برای زندگی آیندهی آنها فراهم کنند
آری، ما با کودکی سر و کار داریم که به دنیا میآید تا ببالد و طریق رشد و نمو را طی کند. او باید بیندیشد و راه دستیابی به ساخت ذهنی متعادل را پیدا کند. او میآید تا به محیط خانواده عشق و محبت بیشتری بخشد و بنیان زندگی زناشویی را محکمتر کند، او میخواهد چشمان خود را باز کند تا محرکهای زندگی را تجربه کند، از این رو در جهت رشد شناختی، جسمانی و عاطفی با محیط خود در تعامل قرار میگیرد و ارمغان این ساخت و ساز لبخند مسرت بخش بر لبان پدر و مادر است (رحیمی و شکاری، 1382)
در راستای تحقق این رشد و بالندگی، بزرگسالان نقش مهمی را در عرصهی زندگی کودک ایفا میکنند، در واقع کودک برای دستیابی به تواناییهای بالقوهی خود به آنها نیازمند است تا انواع تجربیات آموزشی جالب را فراهم کنند
جیم بوری[2]، با سابقهترین سازمان آمریکایی تهیه کنندهی برنامههای بازی والدین و کودک با ارائهی نظریهی بازی هدفدار به والدین میآموزد که مهمترین راه برای یادگیری کودکانی که هنوز نمیتوانند به مدرسه بروند، کتاب بخوانند و یا برنامههای مستند تلویزیون را تماشا کنند، بازی میباشد. بازیهای مؤثر و آموزشی به کودک در یادگیری زبان، رشد مهارتهای مشکلگشایی و داشتن ارتباطات اجتماعی کمک خواهد کرد (مسی، لیدرمن[3]، 1387)
در سالهای اخیر مطالعات فراوان نشان داده که حس عزت نفس کودک و توانایی او در ایجاد روابط نزدیک عاطفی با دیگران به مقدار زیادی به کیفیت رشتههای ارتباطی او با والدینش بستگی دارد و این ارتباط میتواند از طریق بازیهای صمیمانه روز به روز محکمتر شود (لندرث[4]، 1379). در ادامه کلام میتوان گفت: با توجه به اینکه دوران کودکی مهمترین دوره و تمامیت وجود کودک را تشکیل میدهد لذا والدینی که در اندیشهی پرورش فرزندانی دارای شخصیت سالم، نیرومند و متعادل هستند باید به طور جدی در فکر فراهم کردن زمینهی مناسب برای زندگی کودکان خود باشند و با توجه به این مهم که اصلیترین عامل تربیتی و پرورشی در همهی زمینه ها به ویژه در زمینهی بهداشت روانی کودک، بازی میباشد هر پدر و مادری باید یک ساعت از وقت خود را در هر روز به کودک خود اختصاص دهند و زمینه بازیهای گروهی را نیز فراهم آورد ( قائمی،1380)
2-1) بیان مسئله:
از دیدگاه روانشناسی، بازی، کار کودک میباشد و در همه جنبه های رشد کودک تأثیرگذار میباشد و از طرفی دیگر جنبههای رشد نیز بر دیگر جنبههای بهداشتی و روانی موثر است، به خصوص بازیهای جسمانی که باعث چالاکی و افزایش مهارت حرکتی و رشد و تقویت سیستم عصبی کودک میشود
از تأثیرات دیگر بازی در دوران کودکی را رشد عاطفی، شناختی و ایجاد احساس شادی و نشاط در کودک میدانند که باعث کاهش عواطف منفی از قبیل ترس، نفرت، افسردگی و اضطراب میشود پس، میتوان گفت : امروزه بازی درمانی مهمترین روش برای درمان اختلالات روانی و عاطفی میباشد
با توجه به اینکه بازی نقش مؤثری در رشد کودک و وسیلهای برای بیان خود میباشد میتوان گفت : والدین وظیفه دارند که حداکثر امکانات را برای این رشد فراهم نمایند تا در سایهی این امکانات به انواع رشدها از جمله رشد هوشی و شناختی برسند که این رشد به نوبه ی خود در یادگیری و کلاً عرصههای دیگر و حتی در بزرگسالی باعث افزایش موفقیتها و توانمندیهای وی میشود
3-1) اهمیت و ضرورت پژوهش
در این زمینه میتوان گفت کارکردهای ناشی از لحظهلحظههای بازی برای هر کودک بخشی از نقش گستردهتری هستند که بازی در رشد کلی کودک ایفا میکند، به دیگر سخن، بازی به رشد و تکامل کودکان کمک میکند. منظور از رشد و تکامل چیزی فراتر از فقط «بزرگتر» شدن است و عبارت است از: به دست آوردن و به کارگیری همهی مهارتها و تواناییهایی که ما به عنوان افراد بزرگسال از آنها استفاده میکنیم. رشد کودکان ترکیب پیچیدهای از تغییرات پیشروندهای است که می تواند بدین شکل باشد
1) بعد جسمانی
2) بعد شناختی و نمادین که عبارت است از: کسب دانش و مهارتهایی به منظور پردازش و به کارگیری اطلاعات به شکلی معنادار. این مهارت شامل تصویرسازی و خلاقیت، تفکر انتزاعی، استدلال منطقی، حل مسأله و عمل میباشد
3) زبان و نشانه
4) بعد عاطفی ـ اجتماعی
5) بعد اخلاقی و معنوی ( شریدان[5]،1380)
در نظریهی رشد و تکاملی پیاژه،[6] بازی از جمله اصول پایهی برجستهی نظریه او از مراحل رشد شناختی است، به نظر پیاژه، انطباق از تأثیر متقابل (فعل و انفعال)، درونسازی و برونسازی ناشی میشود. کودک در این فرآیند تجربهها را در طرحواره یا روان موجود ادغام و یکی میکند و روشی که برای این کار به کار میبرند به مرحلهی رشد شناختی ایشان بستگی دارد. بازیهای سالم و متناسب با کودکان می تواند به علت دستکاری در پدیدهها و آزمایش محیط اطراف توسط کودک افزایش رشد عقلانی وی را در پی داشته باشد، چرا که حس کنجکاوی کودک از این طریق برآورده شده و مناسبترین عمل ، رشد عقلی کودک است (مجلهی تکنولوژی آموزشی، 85-1384)
در ادامهی کلام میتوان در مورد نقش بازی در رشد شخصیت کودک که از جمله شامل رشد هوشی میشود این طور بیان کرد که در تأیید این فرضیه که بازی رشد هوشی را تسهیل میکند، پژوهشها نشان میدهند: کودکانی که فاقد هرگونه اسباب بازی میباشند و یا امکانات اندکی برای بازی دارند، از لحاظ شناختی از همسالان خود عقبتر بوده و علاوه بر این، فرزندان خانوادههای کم درآمد نسبت به کودکان طبقهی متوسط کمتر در بازیهایی که به شکل «نقش بازی کردن» انجام میشود شرکت میکند
بنابراین، بعضی از روانشناسان معتقدند یکی از دلایلی که کودکان طبقهی کم درآمد پس از ورود به مدرسه با مشکلات یادگیری روبرو میشوند، این است که کمتر بازی میکنند، بازیهای آنان چندان پیچیده نیست و نسبت به بازیهای کودکان طبقهی متوسط از تنوع کمتری برخوردار است؛ اگر بپذیریم که بازی برای رشد هوش اهمیت دارد در این صورت آشنا کردن کودکان با بازی یکی از عواملی است که رشد شناختی را تسهیل می کند پس می توان گفت
عملکرد کودکان از طریق اعمال روانی ـ حرکتی برای رشد و تکامل ذهنی آنان امری حیاتی است و کودک یک یادگیرندهی طبیعی، جستجوگر و کاشف و یک پردازش کنندهی اطلاعات است ولی باید امکاناتی برایش فراهم شود تا بتواند به اعمال یادگیری بپردازد، با اشیا تعامل کند و حواسش را ورزش دهد تا بتواند بر اساس تواناییهای بالقوه و قابلیت خود برای سازمان دادن به تجاربش، دنیای خارج را در ذهن خود بسازد؛ بنابراین هر چه کودک یادگیرندهی فعالتر باشد، بیشتر یاد می گیرد و هر اندازه بیشتر یاد بگیرد، هوش او بیشتر رشد می کند و هر اندازه که هوش او بیشتر رشد کند بیشتر یاد خواهد گرفت، در نتیجه می توان گفت: بازی واسطهی یادگیری است، کودک در هنگام بازی، آزادانه آزمایش می کند و بر اساس نتایج آزمایش تجربه کسب کرده و از طریق بازی تجربیات خود را درونی می کند برای مثال کنجکاوی دربارهی آهنربا در 5 سالگی نگرش علمی را برای سالهای بعدی میپروراند و یا به خوبی مطالعهی جاذبهی زمین، سیارههای در حال حرکت و مشابه آن است (شاوپ[7]،1380)
در ارتباط با هوش می توان این طور بیان کرد که یکی از پیچیدهترین فرآیندهای روانی است. عامهی مردم هوش را در موفقیتهای تحصیلی، احراز مشاغل تخصصی سطح بالا و برهم کنش اجتماعی مناسب میبیند. اما روانشناسان در بیان چگونگی هوش، بیشتر به قدرت سازگاری فرد با محیط توجه دارند و به عنوان عالیترین و بارزترین قوای ذهنی بشر به آن مینگرند (بخشایش; با نقل از رحیمی و شکاری، 1382)
شکلگیری و رشد کودک امری ساده و تصادفی نیست، بلکه همراه با رشد جسمانی، باید مراحل خاصی را برای رشد هوشی طی کند. نتیجهی پژوهشها در مورد رشد هوشی کودک نشان میدهد، همانطور که بهبود شرایط بهداشتی و تغذیه میتواند بر روی رشد جسمانی فرد تأثیر بگذارد و آن را روز به روز بهتر کند، بهبود شرایط محیطی همچنین امکان استفاده از تواناییهای بالقوهی وراثتی را نیز افزونتر میسازد
با قبول شرایط فوق این سؤال پیش میآید که چگونه از امکانات محیطی موجود به بهترین وجه استفاده نمود؟ در این رابطه باید گفت بازی مهمترین عاملی است که باید مورد توجه قرار گیرد; زیرا کودک آنچه را بر اثر برخورد و تعامل با محیط میآموزد، ضمن بازی تکرار میکند و دربارهی آن به بازاندیشی میپردازد و از این راه آنها را بهتر درک میکند (لندرث، 1379)
4-1) اهداف پژوهش
هدف اصلی:
هدف اصلی در این پژوهش بررسی ارتباط بازی و هوش دانشآموزان دخترانه ی شهرستان میبد میباشد
اهداف فرعی:
در این پژوهش اهداف فرعی عبارت است از: تعیین میزان رابطه بین هوش و متغیرهای جمعیت شناختی (سطح تحصیلات والدین، تعداد فرزندان، ترتیب تولد و سطح اقتصادی خانواده)
5-1) فرضیههای پژوهش
فرضیهی اصلی:
بین بازی و هوش دانشآموزان دخترانهی مقطع دوم ابتدایی رابطهی معناداری وجود دارد
فرضیهی فرعی:
بین هوش و متغیرهای جمعیت شناختی (تحصیلات والدین، تعداد فرزندان، ترتیب تولد و سطح اقتصادی خانواده) رابطه معنادار وجود دارد
6-1) تعریف مفاهیم و اصطلاحات
الف) تعاریف مفهومی: شامل تعاریفی در مورد بازی و هوش از دیدگاه روانشناسان معتبر میباشد
ارائهی تعریف جامع و مانعی از بازی که مورد تأئید همه نظریهپردازان روانشناسی باشد وجود ندارد، هر صاحب نظری براساس تجارب، مشاهدات، اعتقاد، نگرش و دیدگاه خود بازی را به نوعی تعریف کرده است و هر یک از این تعاریف، برجسته نمودن جنبهای از بازی از دیدگاه خاصی را ارائه نموده است که به چند مورد ذیل اشاره خواهیم کرد
1) اریکسون[8]: وی با برجسته نمودن و تأکیدی که بر روی شخص دارد، بازی را صحبت کردن به صورت مبهم میداند، یعنی عملکرد خود و کوششی جهت هماهنگ کردن فرآیندهای جسمی و اجتماعی که فرد جزئی از آن میباشد (لندرث، 1379)
2) لازاروس[9]: وی بازی را فعالیتی فینفسه آزاد، بیهدف، سرگرمکننده یا تفریحی میداند (شاوپ، 1380)
1) بنیه و سیمون[10]: قدیمیترین تعریف از هوش توسط این دو روانشناس ارائه شده است و در واقع هوش را در اصل قضاوت درست در برخورد با مسائل تلقی میکنند
2) دیوید وکسلر[11]: وی هوش را به عنوان توانایی کلی و جامع فرد برای این که به طور هدفمند عمل کند، به طور منطقی بیندیشد و به طور مؤثر با محیطش به مبادله بپردازد، تلقی میکند (پاشا شریفی، 1384)
1) Cattel.R.B
1 Gem Bure
2 Masi.Wendy & Leiderman.Roni
3 Garryl.londel Th.Ed.D
1 Shredan.M
2 Pyajeh.J
1 Shavep
1 Ereicson
2 Lazaross
3 Binet & Simon
4 Wechsler.D