مقاله آسیب شناسی اقامه نماز در word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آسیب شناسی اقامه نماز در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آسیب شناسی اقامه نماز در word
آسیب شناسی اقامه نماز
1) جوانان معتقد:
2) جوانان اعتقاد گریز:
3) جوانان متزلزل:
عوامل بازدارنده در باورمندی
جوانان به نماز:
1) نقش منفی محیط خانواده:
2) نقش منفی محیط آموزشی:
3) نقش منفی مربیان دینی و پرورشی:
4) نقش منفی محیط اجتماعی:
5) نقش منفی برخی نهادهای ارشادی جامعه:
6) نقش منفی علم زدگی و روشنفکر گرایی:
7) نقش منفی فشارهای ناشی از جامعه:
8) نقش منفی احساس گناه در دل جوان:
9) نقش منفی گروه همسالان:
10) نقش منفی رسانه های تبلیغاتی احزاب سیاسی:
11) نقش منفی سایر عوامل:
آسیب های ناشی از غفلت از نماز
1) ابتلا به تنگی معیشت در دنیا:
2) ابتلا به اضطراب و افسردگی:
3) از بین رفتن تکیه گاه برای غافل و عدم آرامش:
4) سقوط و اسارت فرد غافل:
5) دست و پا زدن در دریای شک و تردید:
6) کاهش قوه تخیل و خلاقیت در فرد غافل:
7) تبعیت غافلان از هدایت شیطانی در جامعه:
8) بی تفاوتی غافل نسبت به حجاب اسلامی:
9) حضور در محافل غیر ارزشی:
10) گرفتار شدن غافل در شهوات:
11) سستی در انجام وظایف:
12) قطع ارتباط غافل با علمای دین:
نتیجه گیری
پیشنهادات (راهکارهای عملی) :
آسیب شناسی اقامه نماز
از ابتدای خلقت تاکنون،انسان همواره در پی یافتن پناهگاهی مطمئن و تکیه گاهی قدرتمند بوده تا او را در برابر مشکلات و مصائب یاری داده و به وجود او آرامش بخشد، در این مسیر هر کس به چیزی دل بسته و او را گمشده خویش تلقی می کند، عده ای به سراغ بت پرستی رفته و به او دل می سپارند،عده ای زر اندوزی را پیش خود قرار داده و پول و ثروت را درمان همه دردهای خود میدانند و عده ای;
اما در این میان خدا شناسان و انسان های مومن تنها دل به خدا سپرده و شب و روز مشغول ذکر خدا هستند و معتقدند که تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست
نماز یاد و ذکر خداست، نماز تسلی بخش و آرامشگر دل های مضطرب و خسته و مایه صفای باطن است. در این میان در جامعه اسلامیافرادی را می بینیم که کم کم از نماز فاصله گرفته و به جرگه غافلان در می آیند، آنچه در این نوشتار به طور گذرا به بحث و بررسی آن خواهیم پرداخت همین موضوع است که چرا برخی افراد (مخصوصا جوانان) با اهمیت ویژه ای که نماز در دین اسلام دارد و کلید سعادت بشر است از این فریضه غفلت می ورزند و نسبت به آن بی توجه هستند
در ابتدا ویژگی های جوانان را بر شمرده ایم و با دسته بندی جوانان به سه دسته: جوانان معتقد، جوانان اعتقاد گریز و جوانان متزلزل، عوامل باز دارنده در باورمندی جوانان به نماز را مورد بررسی قرار داده و در ادامه چند مورد از آسیب هایی که جوانان در اثر غفلت از نماز به آنها دچار میشوند را بیان نموده ایم و بعد از نتیجه گیری، چند پیشنهاد ارائه شده است
اسلام دین فطرت است و آموزه های حیات بخش آن چونان زلالی گوارا بر کویر دل مینشیند و عطش خداجویی و خداخواهی را فرو می نشاند. جوانی بهار عمر است و نماز، شبنم طراوت بخش این فصل است. باید جوان را شناخت و نماز را به او شناساند. باید به او اجازه داد تا با نیروی فطری و زلال خود آزادانه حقایق را بکاود و گوهر فطرت را از کاوش در صدف طبیعت بیابد
لذا قبل از ورود به بحث در مورد جوان، بی توجهی و غفلت او از نماز و آسیب هایی که در این رهگذر بر پیکره جامعه و جوانان وارد میآید. بهتر است نگاهی گذرا داشته باشیم بر ویژگی های جوانان سپس وارد مقوله غفلت آنان از نماز شویم
در بررسی نظرات و دیدگاه های روانشناسی به تعاریف متفاوتی از دوره نوجوانی و جوانی برمیخوریم
مجموع یافته های تعاریف نشان میدهد که نوجوانی و جوانی از دید روانشناسان، دورههایی است که فرد در آنها، دارای جنبههای افراطی و اغراق آمیز در سلوک و رفتار، توفان و فشار جسمانی، بحرانی ترین دوران زندگی، مرحله دگرگونی ژرف شخصیتی، نابسامانی در ساختار فیزیولوژیکی، بحران خودشناسی، مشکل اجتماعی شدن، مساله جنسی، بیماری های روانی و مانند آنهاست
اسلام نیز این دوره را سکرالشباب تعبیر میکند که بیانگر در هم بودن اندیشهها و عقاید، زمان قدرت نیروی بدنی، شور و توان، رشد توانمندی های جسمانی و عقلانی، آمادگی پذیرش مسوولیت، شکل گیری شخصیت، دوران ابهام و پوشیدگی، شعله وری نیروی شهوانی وشکل گیری احساسات ظریف و سرگردان است
همه جوانان، بحران انقلاب ژرف و شدید شخصیتی را میگذرانند و دگرگونی بلوغ، بر حسب وضعیت اجتماعی، شخص و حتی محیط جغرافیایی و فرهنگی جوانان تغییر میکند
مهمترین نکته ای که در دوره جوانی قابل ذکر است، آن است که جوان، همه پذیرفتههای دوران کودکی، به ویژه مسائل مربوط به مذهب را زیر پرسش میبرد و میخواهد با توجه به شخصیت شکل پذیر و استقلال جو، نظامیاز ارزش ها درباره دین، حقیقت، زیبایی و قدرت به دست آورد. نظام ارزش ها، مبتنی بر شیوه نگران جوان از زندگی وموقعیت او در جهان و در مورد پدیدههای پیرامونی است
جوانان را از دیدگاه باورمندی میتوان به سه دسته تقسیم کرد
1) جوانان معتقد
2) جوانان اعتقاد گریز
3) جوانان متزلزل
1) جوانان معتقد
در برگیرنده جوانانی است که افزون بر تثبیت ویژگی های شخصیتی و انگیزشی در آنان، دارای کنش اجتماعی تعریف شده، روشن و شکل یافته ای هستند. اینان با درک شرایط محیطی، شناخت نسبتا دقیق از ماهیت و هویت خود، آگاهی از هنجارها، ارزش ها، اخلاق و آیین اجتماعی جامعه خود، به مرحله ای از دیدگاه کارکرد رسیده اند که با شناسایی شاخصهای هدفمندی در حال و آینده توانایی نگریستن به چشم اندازهای پیرامونی دارند
2) جوانان اعتقاد گریز
در بر گیرنده جوانانی است که به دلیل نابسامانی های موجود در محیط خانوادگی، آموزشی و اجتماعی از یک سو و نبود پرورش و آموزش درست، برخوردار نبودن از دیدگاه های اندیشه ای و شناختی، برخورداری از امکانات مالی و رفاهی مهار نشده، اثرپذیری از تجددگرایی و رفاه زدگی، تهیدستی فرهنگی و شناختی در مقولههای گوناگون،خودشیفتگی ناشی از پوچ گرایی فرهنگ خانواده و گروه همسالان، خود باختگی اعتقادی و اندیشه، پذیرش ضد ارزش های طبقه ای و نابهنجاری های دیگر، بر گریبان جامعه و خانواده در آویخته اند. اینان همواره در تعلیق فکری، روحی شخصیتی و رفتاری، بی آنکه ارزش زمان را دریافته باشند، صرفا رفاه پسندی خویش را معیار سرزنش طبقات اجتماعی جامعه می دانند
3) جوانان متزلزل
در بر گیرنده جوانانی است که در طبقههای گوناگون (بالا، متوسط، پایین) وجود دارند.پیشینه این گروه، نشانگر آن است که باورمندی مذهبی، ناشی از شرایط موجود در محیط خانه بوده است و با برخی از ارزش ها و اخلاقیات و معتقدات آشنایی داشته اند. از دیدگاه روان شناختی، از شخصیتی متزلزل برخوردارند. آسیب پذیری آنان،ناشی از نفوذپذیری احساساتی، دنباله روی کامل و بدون بررسی از همسالان و حتی شخصیتهای کاذب ذهنی، نرمش ناپذیری، خواست غریزی، رایگان گذراندن زمان خود در برنامه بهره گیران آنان است
عوامل بازدارنده در باورمندی
جوانان به نماز
عوامل متعددی در باورمندی جوانان نقش بازدارنده دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود، پر واضح است که بازدارندگی این عوامل با یکدیگر برابر نبوده و برخی تاثیر بیشتر و تعدادی تاثیر کمتری را دارا می باشند
1) نقش منفی محیط خانواده
عوامل بازدارنده در محیط خانواده که به گونه ای در ارتباط با اقامه نماز است. ناشی از چند عامل عمده است که سازش گذرای دوره خردسالی را به نوعی ایستادگی و ناسازگاری روحی و رفتاری تبدیل میکند، اگر چه بحث اجزای آن بسیار گسترده ونیازمند بررسی بیشتر میباشد، اما به دلیل محدودیت در زیر اشاره ای مختصر به آنها خواهیم داشت
الف) رفاه زدگی و تجدد
در برخی از محیطهای خانوادگی، پدر و مادر، یا دارای نقش انفعالی یا صریحا نقش بازدارنده دارند، اگر پدر و مادر در برابر فریضه نماز، بی تفاوت باشند یا آن را کاری عبث و بی نتیجه و ناسازگار با مسائل علمی روز بدانند، بی گمان آثار نامطلوبی در روحیه جوان بر جا میگذارد که عامل مهمی برای ایستادگی دوباره در برابر ارزشها خواهد بود
ب) عدم هماهنگی گفتار و کردار بزرگسالان
وجود حالت دوگانگی اندیشیدن، به دلیل پیدایش دگرگونی های ذهنی در جوان، همزمان با رویارویی با تناقصها و تضادهای رفتاری و گفتاری والدین، موجب گسستن رشتههای وابستگی اعتقادی می شود
ج) خودفتوایی
بسیاری از بزرگسالان این گونه خانوادهها، خود نیز دچار فرافکنی رفتاری، از راه توجیه گرایی آن به عنوان ابزار گریز از آگاهیهای سطحی علم زدگی میشوند. در این حالت، ابزار توجیه به عاملی سیستماتیک برای توسل به اصالت عقل، اصالت انسان، بی نیازی ذات باریتعالی، بی خبری از جهان، خودگریزی، شیوه برخورد با تعارض ها و ناسازی ها و سرانجام، خود فتوایی تبدیل میشود
د) بی توجهی والدین
اگر کانون خانواده را مهمترین عامل در شکل گیری شخصیت جوانان بدانیم مسلم است که هر گونه برخورد و واکنشی نسبت به مسائل مذهبی و نماز تاثیر مستقیمی در نحوه نگرش جوان به این مسئله خواهد داشت، در برخی از خانوادهها، اولیا، خود به نماز اهمیت نداده و اهمیتی نیز به روی آوردن جوانان به نماز نخواهند داد
در برخی دیگر، پدر و مادر علیرغم خواندن نماز نسبت به فرزندان خود بی تفاوت بوده و به امر پایبندی فرزندان به نماز هیچ وقعی نمی نهند
به هرحال این جوان که نسبت به سایر امور زندگی فردی و اجتماعی سربه زیر و تسلیم است. اهل نماز و دیانت نیست. این بدان جهت است که والدین در آن امور تاکید داشته اند اما در امور دینی اصراری به خرج نداده اند. مطمئنا اگر به بعد دینی آنها نیز توجه میشد قطعا خللی در او مشاهده نمی شد
2) نقش منفی محیط آموزشی
از آنجا که زندگی اخلاقی جوان، بازتابی از نفوذ و تاثیر محیط آموزشی بر رفتار اوست، هر گونه نقش راستین یا انفعالی و ناسازی محیط و تعیین کننده ایده گرایی و رفتاریابی نوجوان و جوان خواهد بود
آنگاه که محیط آموزشی، بدون آگاهی و شناخت از بازتاب های درونگرایی و برونگرایی و ویژگی های درونی جوان، و به صرف بخشنامه، در شرایطی نابسامان و به اجبار، به نماز در مدرسه و امید دارد تا بهانه ای برای گزارش به مدیران داشته باشند. تردیدی نمی توان داشت که میزان وازدگی و بیزاری، گریز و انفعال، خود فتوایی و; چنان افزایش مییابد که سال های پیاپی باید تا کارشناسان و عالمان اسلامی با بکارگیری راهکارهای جبرانی مطالعه شده بکوشند تا با خنثی کردن این گونه نقشهای منفی، جوان را به مقطع بی تفاوتی اولیه برسانند
3) نقش منفی مربیان دینی و پرورشی
فطرت انسان، بسیار نرمش پذیر است. به این مفهوم که برای فرهنگ و محیط، از بین بردن کامل یا تضعیف تواناییهای بالقوه ژنتیکی، کاری آسان است. از سویی، تواناییهای بالقوه انسان در محیط نامطلوب و نامساعد، به آسانی تباه یا نابود می شود; مطالعه اجتماعی شور و هیجان مذهبی و گرایش جوانان به مذهب، نمایانگر آنست که اگر مذهب در راستای درست آن قرار گیرد، جوان را شیفته و مجذوب میکند
نکته ای که مربیان دینی و پرورشی از آن غافل هستند و یا تخصص آن را ندارند. از این رو، هر گونه خشک اندیشی ناآگاهانه و توجیه کننده هدف، بویژه در مورد ارزش های دینی، و بخصوص در مورد نماز، باز پس زدن احساس و خواست جوان است. هرچه میزان پافشاری بر اینگونه الزام ها، نابخردانه شدت یابد، بنا به ویژگی ها و طبیعت و ماهیت جسمی – روانی جوان، ستیز گرایی و جدال و موضع گیری و حس خود درست بینی را در او تقویت خواهد کرد
4) نقش منفی محیط اجتماعی
ارضا نشدن نیازهای آرمانی و ارزشی جوان، یا ناشی از کردار و رفتار نابهنجار اوست و یا از نابسامانی و نابهنجاری و تسامح موجود در جامعه سرچشمه میگیرد. اگر چه میتوان در شعار گفت که جامعه باز، جامعه ای است که با ارضای نیازهای اساسی انسان، به والاترین هدف های وی مجال بروز میدهد، اما از یک سو، همه نیازها را نمی توان مشروع و بخردانه دانست و از سوی دیگر، ارزش های دگرگون شده و مفاهیم ارزشی در دوره جوانی نیز مورد پرسش قرار میگیرند. بنابراین آیا میتوان الگوی بزرگسالی را بر جوان تحمیل کرد ؟
5) نقش منفی برخی نهادهای ارشادی جامعه