برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله اهداف نهضت و قیام امام حسین (ع) در word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اهداف نهضت و قیام امام حسین (ع) در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اهداف نهضت و قیام امام حسین (ع) در word

اهداف نهضت و قیام امام حسین((ع)  
سه عامل مقدس در نهضت امام حسین (ع) که نظیر آنها در دنیا وجود ندارد و نخواهد داشت  
ماهیت نهضت امام حسین(ع)  
نهضت امام حسین(ع) یک انقلاب بود و نه انفجار  
ماهیت نهضت امام حسین(ع) ـ قسمت دوّم  
عامل دوّم ) انتخاب و آزادی  
ماهیت نهضت امام حسین(ع) ـ قسمت سوّم  
عامل سوم ) ماهیّت عکس العملی نهضت (عکس العملی منفی)  
منابع :  

اهداف نهضت و قیام امام حسین((ع)

در مقام تبلیغ و واقع‌‍‌‍ ، حرکت امام حسین(ع) براى اقامه‏ى حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلب‏الاصلاح فى امّه جدّى ارید ان امر بالمعروف وانهى عن‏المنکر ;». در زیارت اربعین که یکى از بهترین زیارات است، مى‏خوانیم: «و منح‏النّصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من‏الجهاله و حیرهالضّلاله». آن حضرت در بین راه، حدیث معروفى را که از پیامبر(ص) نقل کرده‏اند، بیان مى‏فرمایند: «ایهاالنّاس انّ رسول‏اللَّه صلّى‏اللَّه علیه و اله و سلّم قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم‏اللَّه ناکثا لعهداللَّه مخالفا لسنه رسول‏اللَّه صلّى‏اللَّه علیه و اله و سلم یعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقّا على‏اللَّه ان یدخله مدخله»
تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نیز گفتارى که درباره‏ى آن بزرگوار از معصومین رسیده است، این مطلب را روشن مى‏کند که غرض، اقامه‏ى حق و عدل و دین خدا و ایجاد حاکمیت شریعت و برهم زدن بنیان ظلم و جور و طغیان بوده است. غرض، ادامه‏ى راه پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران بوده است که: «یا وارث ادم صفوهاللَّه یا وارث نوح نبىّ‏اللَّه ;» و معلوم است که پیامبران هم براى چه آمدند: «لیقوم‏النّاس بالقسط». اقامه‏ى قسط و حق و ایجاد حکومت و نظام اسلامى

آنچه که نهضت ما را جهت مى‏داد و امروز هم باید بدهد، دقیقاً همان چیزى است که حسین‏بن على(علیه‏السّلام) در راه آن قیام کرد. ما امروز، براى شهداى خود که در جبهه‏هاى گوناگون و در راه این نظام و حفظ آن، به شهادت مى‏رسند، با معرفت عزادارى مى‏کنیم. آن شهید و جوانى که یا در جنگ تحمیلى و یا در برخورد با انواع و اقسام دشمنان و منافقان و کفار به شهادت رسیده، هیچ شبهه‏یى براى مردم ما وجود ندارد که این شهید، شهید راه همین نظام است و براى نگهداشتن و محکم کردن ستونهاى همین نظام و انقلاب، به شهادت رسیده است؛ در حالى که وضع شهداى امروز، با شهداى کربلا که در تنهایى و غربت کامل قیام کردند و هیچ‏کس آنها را به پیمودن این راه تشویق نکرد، بلکه همه‏ى مردم و بزرگان وجوه اسلام، آنها را منع مى‏کردند، متفاوت است. در عین حال، ایمان و عشقشان آن‏چنان لبریز بود که رفتند و غریبانه و مظلومانه و تنها به شهادت رسیدند. وضع شهداى کربلا، با شهدایى که تمام دستگاههاى تبلیغى و مشوقهاى جامعه به آنها مى‏گوید بروید و آنها هم مى‏روند و به شهادت مى‏رسند، فرق دارد. البته این شهید، شهید والامقامى است؛ اما او چیز دیگرى است

در زیارتى از زیارتهاى امام حسین(علیه‏السّلام) که در روز اربعین خوانده مى‏شود، جمله‏یى بسیار پُرمعنا وجود دارد و آن، این است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من‏الجهاله». فلسفه‏ى فداکارى حسین‏بن‏على(علیه‏السّلام) در این جمله گنجانده شده است. زایر به خداى متعال عرض مى‏کند که این بنده‏ى تو – این حسین تو – خون خود را نثار کرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. «وحیرهالضّلاله»؛ مردم را از سرگردانى و حیرتى که در گمراهى است، نجات بدهد. ببینید، این جمله چه‏قدر پُرمغز و داراى چه مفهوم مترقى و پیشرفته‏یى است

من در بین فرمایشهاى حضرت ابى‏عبداللَّه الحسین علیه‏الصّلاهوالسّلام – که هر کدام نکته‏اى دارد و من به شما عزیزان عرض مى‏کنم که به منظور بیان گفتارهاى گویا و روشنگر براى مردم، از کلمات این بزرگوار باید حدّاکثر استفاده بشود – این جمله را مناسب مجلس خودمان مى‏بینم که بنابرآنچه که از آن بزرگوار نقل کرده‏اند، آن حضرت فرمود: «اللّهم انّک تعلم انّ الّذى کان منا لم یکن منافسه فى سلطان ولاالتماس شى‏ء من فضول الحطام»؛ پروردگارا! این حرکتى که ما کردیم، این قیامى که ما کردیم، این تصمیمى که بر این اقدام گرفتیم، تو مى‏دانى که براى قدرت طلبى نبود. قدرت‏طلبى براى یک انسان نمى‏تواند هدف واقع شود. نخواستیم زمام قدرت را در دست گیریم. براى منال دنیوى هم نبود که چرب و شیرین زندگى را به کام خودمان برسانیم و شکمى از عزا درآوریم؛ مال و ذخیره‏اى درست کنیم و ثروتى به هم بزنیم. براى اینها نبود. پس براى چه بود؟ایشان چند جمله فرموده است که خط و جهت ما را ترسیم مى‏کند. در همه ادوار تبلیغ اسلام، اینها جهت است. «ولکن لنرى المعالم من دینک»؛ پرچمهاى دین را براى مردم برافراشته کنیم و شاخصها را به چشم آنها بیاوریم

شاخصها مهم است. همیشه شیطان در میان جماعات اهل دین، از تحریف استفاده مى‏کند و راه را عوضى نشان مى‏دهد. اگر بتواند بگوید «دین را کنار بگذار»، این کار را مى‏کند، تا از طریق شهوات و تبلیغات مضر، ایمان دینى را از مردم بگیرد. اگر آن ممکن نشد، این کار را مى‏کند که نشانه‏هاى دین را عوضى بگذارد؛ مثل این که شما در جاده‏اى حرکت مى‏کنید، ببینید آن سنگ نشان – آن نشانه راهنما – طرفى را نشان مى‏دهد؛ در حالى که دست خائنى آمده آن را عوض کرده و مسیر را به آن طرف نشان داده است

امام حسین علیه‏السّلام هدفِ اوّل خود را این قرار مى‏دهد: «لنرى المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فى بلادک»؛ در میان کشور اسلامى، فساد را ریشه کن کنیم و اصلاح به‏وجود آوریم. اصلاح یعنى چه؟ یعنى نابود کردن فساد. فساد چیست؟ فساد انواع و اقسامى دارد: دزدى فساد است، خیانت فساد است، وابستگى فساد است، زورگویى فساد است، انحرافهاى اخلاقى فساد است، انحرافهاى مالى فساد است، دشمنیهاى بین خودیها فساد است، گرایش به دشمنان دین فساد است، علاقه نشان دادن به چیزهاى ضدّ دینى فساد است. همه چیز در سایه دین به‏وجود مى‏آید. در جملات بعدى مى‏فرماید: «و یأمن المظلومون من عبادک»؛ بندگان مظلوم تو امنیت پیدا کنند. منظور، مظلومان جامعه است، نه ستمگران، نه ستم‏پیشگان، نه مدّاحان ستم، نه عمله ستم! «مظلومون»، مردمانى هستند که دست و پایى ندارند؛ راه به جایى ندارند. هدف این است که مردمان مستضعف جامعه و انسانهاى ضعیف – در هر سطحى و در هر جایى – امنیت پیدا کنند: امنیت حیثیّتى، امنیت مالى، امنیت قضایى؛ همینى که امروز در دنیا نیست. امام حسین علیه‏السّلام درست نقطه مقابل آن چیزى را مى‏خواست که در زمان سلطه طواغیت در آن روز بود. امروز هم در سطح دنیا که نگاه مى‏کنید، مى‏بینید همین است؛ پرچمهاى دین را وارونه مى‏کنند، بندگان مظلوم خدا را مظلومتر مى‏کنند و ستمگران، پنجه‏شان به خون مظلومان بیشتر فرو مى‏رود

ببینید در دنیا چه خبر است! ببینید با مسلمانان کوزوو چگونه عمل مى‏کنند! پانصدهزار انسان – بلکه بیشتر – بچه، بزرگ، زن، مرد و مریض، در بیابانها، در مرزها؛ آن هم نه مرزها و بیابانهاى مهربان که در بین دشمن، زیر فشار دشمنى که راه را در مقابلشان مین‏گذارى مى‏کند و پشت سرشان گلوله مى‏اندازد. هدف این است که اینها را تار و مار کنند

امروز من به شما عرض کنم – دیگر نمى‏خواهم آن را خیلى باز کنم – اراده جمعى بر این است که مسلمانان را در منطقه بالکان تار و مار و پراکنده کنند؛ از سر برآوردن یک دولت اسلامى و یک مجموعه اسلامى – هرگونه اسلامى، ولو اسلامى که صدسال است معارف الهى را درست به گوشش نرسانده‏اند – جلوگیرى کنند؛ چون همان هم برایشان خطرناک است! مى‏دانند که اگر نسل امروز مسلمانان بالکان، به فرض با اسلام آشنا نباشند، نسل فرداى آنها با اسلام آشنا خواهد شد. همین که هویّت اسلامى در آنها زنده شود، خطر است؛ که بعضیها هم در بیاناتشان به این نکته اشاره کردند. آن دولتها با هم مى‏جنگند؛ اما آنچه که در بین این زد و خوردها مورد توجّه قرار ندارد و به آن اهمیت واقعى داده نمى‏شود – هرچند به زبان چیزهایى مى‏گویند – وضع مسلمانان مظلوم است؛ «یأمن المظلومون من عبادک». هدف از هر قیامى، هدف از هر انقلابى، هدف از هر قدرت اسلامى‏اى و اصلاً هدف از حاکمیت دین خدا، رسیدگى به وضع «مظلومون» و عمل به فرایض، احکام و سنن الهى است

امام حسین علیه‏السّلام در آخر مى‏فرماید: «و یعمل بفرائضک و احکامک و سننک». هدف آن بزرگوار اینهاست. حالا فلان آقا از گوشه‏اى درمى‏آید و بدون اندک آشنایى با معارف اسلامى و با کلمات امام حسین علیه‏السّلام و حتى با یک لغت عربى، درباره اهداف قیام حسینى قلمفرسایى مى‏کند، که امام حسین براى فلان هدف قیام کرده است! از کجا مى‏گویى؟! این کلام امام حسین علیه‏السّلام است: «و یعمل بفرائضک و احکامک و سننک»؛ یعنى امام حسین علیه‏السّلام جان خودش و جان پاکیزه‏ترین انسانهاى زمان خودش را فدا مى‏کند، براى این که مردم به احکام دین عمل کنند. چرا؟ چون سعادت، در عملِ به احکام دین است؛ چون عدالت، در عمل به احکام دین است؛ چون آزادى و آزادگى انسان، در عمل به احکام دین است. از کجا مى‏خواهند آزادى را پیدا کنند؟! زیر چتر احکام دین است که همه خواسته‏هاى انسانها برآورده مى‏شود

انسانِ امروز، با انسانِ هزار سال قبل، با انسان ده‏هزار سال قبل، از لحاظ نیازهاى اصلى هیچ تفاوتى نکرده است. نیازهاى اصلى انسان این است که: امنیت مى‏خواهد، آزادى مى‏خواهد، معرفت مى‏خواهد، زندگى راحت مى‏خواهد، از تبعیض گریزان است، از ظلم گریزان است. نیازهاى متبادر زمانى، چیزهایى است که در چارچوب اینها و زیر سایه اینها ممکن است تأمین شود. این نیازهاى اصلى، فقط به برکت دین خداست که تأمین مى‏شود ولاغیر. هیچکدام از این «ایسم»هاى جهانى، از این مکتبهاى بشرى و از این اسمهاى پر زرق و برق نمى‏توانند بشر را نجات دهند. گیرم که توانستند مادیّات – یعنى پول، آن هم قدر مطلق پول – را براى عدّه‏اى از مردم فراهم کنند. آیا این شد نیاز بشر؟! امروز نیاز بشر این است که در فلان کشور، تولید ناخالص ملى به فلان مبلغ میلیاردى سربزند؛ در حالى که این تولید ناخالص ملى نمى‏تواند جواب غذاى بسیارى از مردم همان جامعه را هم بدهد؟! آیا این کافى است؟! آیا ما دنبال این هستیم؟!

چه فایده‏اى دارد که کشورى ثروتمند باشد؛ اما در آن گرسنگان زیادى وجود داشته باشند. تولید بالا داشته باشد؛ اما تبعیض و تفاوت در جامعه وجود داشته باشد. عدّه‏اى باشند که بتوانند با کمک آن ثروتى که این کشور دارد، بر جمع کثیرى از مردم ظلم کنند، زور بگویند و آنها را استثمار نمایند! براى این، انسان جا دارد کار کند؟! براى این، انسان باید فداکارى کند؟ فداکارى، براى عدالت و آزادى و شادى و بهجت روح انسانى است و اینها را دین تأمین مى‏کند. فداکارى براى این است که انسانها اخلاق حسنه و فضیلت پیدا کنند؛ در محیط انسانیت، بهشت صفا باشد. براى این باید کار کرد؛ براى این تبلیغ کنید؛ در این جهت تبلیغ کنید
در خصوص امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر حدیثى دیدم که از جمله چیزهایى که براى آمربه‏معروف و ناهى‏ازمنکر ذکر مى‏کند، «رفیق فیما یأمر و رفیق فیما ینهى‏» بود. آن جایى که جاى رفق است – که غالب جاها هم از این قبیل است – انسان باید با «رفق» عمل کند؛ براى این که بتواند با محبّت آن حقایق را در دلها و در ذهنها جا بدهد و جایگزین کند. تبلیغ براى این است؛ براى زنده کردن احکام الهى و اسلامى است
امروز بحمداللَّه این فرصت در کشور ما هست و دولتمردان «درد دین» دارند. بله؛ تبلیغات خارجى مى‏خواهد این‏طور وانمود کند که مسؤولان و متشخّصان کشور یا بعضى از آنها، به مسائل دینى کارى ندارند! نخیر؛ این‏طور نیست. بعضى از آنها نمى‏فهمند، بعضیشان عمداً تعمیه مى‏کنند؛ مى‏خواهند این‏گونه تبلیغ کنند؛ مى‏خواهند ذهن اشخاص را خراب کنند. امروز در کشور ما، مسؤولان طراز اوّلِ کشور درد دین دارند؛ آنچه که از دین مى‏فهمند، مى‏خواهند آن را اجرا کنند. زمینه‏ها فراهم است؛ هرچند که رسانه‏هاى تبلیغى انصافاً قصور دارند. شما این رسانه تبلیغى خودتان را مغتنم بشمارید. البته همه آنها هم وظیفه دارند خودشان را اصلاح کنند؛ لیکن شما این منبر تبلیغ و این پایگاه عظیم تبلیغ مسجد و حسینیه و زیر خیمه امام‏حسین علیه‏السّلام را قدر بدانید. این چیزِ بسیار نافذ و مؤثّر و مبارکى است

مردم را هدایت کنید؛ ذهن مردم را روشن کنید؛ مردم را به فراگرفتن دین تشویق کنید؛ دین صحیح و پیراسته را به آنها تعلیم دهید؛ آنها را به فضیلت و اخلاق اسلامى آشنا کنید؛ با عمل و زبان، فضیلت اخلاقى را در آنها به وجود آورید؛ مردم را موعظه کنید؛ از عذاب خدا، از قهر خدا، از دوزخ الهى بترسانید؛ انذار کنید – انذار سهم مهمّى دارد؛ فراموش نشود – آنها را به رحمت الهى مژده دهید؛ مؤمنین و صالحین و مخلصین و عاملین را بشارت دهید؛ آنها را با مسائل اساسى جهان اسلام و با مسائل اساسى کشور آشنا کنید. این مى‏شود آن مشعل فروزانى که هر یک از شما عزیزان این مشعل را در هرجا روشن کنید، دلها روشن خواهد شد؛ آگاهى به وجود خواهد آمد؛ حرکت به‏وجود خواهد آمد؛ ایمان عمیق خواهد شد. مؤثّرترین حربه علیه این تهاجم فرهنگى و شبیخون نامردانه دشمن همین است؛ از این به‏شدّت نگرانم. مى‏خواهند نگذارند که روحانیون جوان، مؤمن، شجاع، آگاه و خوشفکر، در محیطهاى مختلف – در محیط دانشگاه، در محیط بازار، در محیط روستا، در محیط شهر، در محیط کارگاه – کار خودشان را انجام دهند. درست نقطه مقابل کار آنها، همین کار و مجاهدت فى‏سبیل‏اللَّه شماست که با اتقان و با دقّت و بالاتر از همه با اخلاص انجام گیرد: «لم یکن منافسه فى سلطان ولا التماس شى‏ء من فضول الحطام»

سه عامل مقدس در نهضت امام حسین (ع) که نظیر آنها در دنیا وجود ندارد و نخواهد داشت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید