مقاله فلسفه عزاداری در word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله فلسفه عزاداری در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله فلسفه عزاداری در word
آثار و نتایج اجتماعی و سیاسی
حکمت و علت سینه زنی چیست؟
مراسم عزاداری:
فلسفه عزاداری و گریه برای امام حسین(ع)
1 چیستی عزاداری برای امام حسین(علیه السلام)
پی نوشت ها:
فلسفه عزاداری
در فرهنگ دینی ما، یکی از برنامههایی که نشان دهنده پیوند و دوستی شیعه با اولیای دین و امامان معصوم است، «عزاداری» است، یعنی یاد رحلت و شهادت آنان را گرامی داشتن، در سوگ آنان ماتم به پاکردن و در عزایشان گریستن
آثار و نتایج اجتماعی و سیاسی
همچنان که اشاره شد، عزاداری برای شهیدان، بخصوص سید الشهدا – علیه السلام – ، هم مایه بقای نام و خاطره و آثار آن حماسه جاوید است، هم تأثیر عاطفی و پیوند درونی میان عزاداران و پیشوایان حق ایجاد میکند، و هم نوعی روح مبارزه با ستم را در مردم احیا میکند
عنصر شعر و ادبیّات، در مرثیه خوانی به آن غنا بخشیده و موجب گسترش این موج، میان تودههای وفادار به خاندان پیامبر – علیه السلام – شده است. «تأثیر عاطفی» و «گسترش سریع»، دو ویژگی مهمّ در اشعار مرثیه است. مردم نیز اشعار مدح و مرثیه را میخواندند و حفظ میکردند و مجالس خود را با آنها رونق میبخشیدند. تعالیم عاشورا از خلال همین مجالس به نسلهای بعدی منتقل میشد
امام خمینی – قدّس سرّه – فرمود
«با این گریه، با این نوحه خوانی، با این شعرخوانی، با این نثر خوانی، ما میخواهیم این مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده.»(23)
پس میتوان گفت: عزاداری برای سید الشهدا، محور برنامههای حفظ کننده مکتب است
«این مجالسی که در طول تاریخ برپا بوده است و با دستور ائمّه این مجالس بوده است; ائمّه این قدر اصرار کردند به اینکه مجمع داشته باشید، گریه بکنید، چه بکنید، برای اینکه این حفظ میکند کیان مذهب مارا.»(24)
حفظ مکتب و دستاوردهای تعالیم پیامبر، در سایه زنده نگهداشتن «فرهنگ اهل بیت» بوده است و از آنجا که حکّام جور، پیوسته تلاش برای محو این فرهنگ داشتند، عزاداری خود به خود رنگ سیاسی و مبارزاتی پیدا میکند. «بُعد سیاسی» در گریه و عزاداری، همان زنده نگهداشتن روحیه مبارزه با ستم و تشکّل انقلابیون شیعه با محوریت کربلاو شهدای عاشورا است. آن همه ثواب و اجر هم، علاوه بر جهات تربیتی و اخروی، به لحاظ آثار و برکات اجتماعی نیز میباشد
امام خمینی – قدّس سرّه – در این باره فرموده است
«این که برای عزاداری، برای مجالس عزا، برای نوحه خوانی، برای اینها این همه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادیاش و روحانیاش، یک مسأله مهمّ سیاسی در کار بوده است. آن روز که این روایات، صادر شده است، روزی بوده است که این فرقه ناجیه، مبتلا بودند به حکومت اموی و بیشتر عباسی و یک جمعیّت بسیار کمی، یک اقلیّت کمی در مقابل قدرتهای بزرگ. در آن وقت، برای سازمان دادن به فعالیت سیاسی این اقلیّت، یک راهی درست کردند که این راه، خودش سازمان ده است; شیعیان با اقلیّت آن وقت، اجتماع میکردند و شاید بسیاری از آنها هم نمیدانستند مطلب چه هست. ولی مطلب، سازماندهی یک گروه اقلیّت در مقابل آن اکثریتها و در طول تاریخ این مجالس عزا که یک سازماندهی سرتاسری کشورها هست، کشورهای اسلامی هست، و در ایران که مهد تشیّع و اسلام و شیعه هست، در مقابل حکومتهایی که پیش میآمدند و بنای بر این داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند، اساس روحانیت را از بیت ببرند، آن چیزی که در مقابل آنها، آنها را میترساند، این مجالس عزا و این دستجات بود.»(25)
البته این هدف و نتیجه و این بعد حساس و مهمّ، وقتی است که امت مسلمان و انبوه عزاداران از جنبه «شکلی» آن بگذرند و به «محتوا» و «جهت» و حقیقت عزاداری برسند. و گرنه، اگر شعور، پشتوانه شور و احساس و عاطفه نباشد، این گونه مجالس و شعائر و سنّتها از محتوا تهی میشوند و به تشریفاتی کم اثر، یا بیاثر تبدیل شده، عاشورا و امامان شیعه، از اهرم گریه و سوگواری و برپایی مجالس عزا استفاده میکردند، تا مظلومیّت حق و راه عاشورا فراموش نشود
باز هم سخنی از امام راحل – قدّس سرّه –
«گریه کردن بر عزای امام حسین، زنده نگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همین معناست که یک جمعیّت کمی در مقابل یک امپراطور بزرگ ایستاد. امام حسین با عدّه کم همه چیزش را فدای اسلام کرد، مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد و «نه» گفت. هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند و این مجالس که هست، مجالسی است که دنبال همین است که این «نه» را محفوظ بدارد. آنها از همین گریهها میترسند، برای اینکه گریهای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است».(26)
هر تجمّعی بهانه و محور میخواهد. هر چه محور گردهمایی مقدستر و ژرفتر و فراگیرتر باشد، آن تجمّعات همدیر پاتر و پر بارتر خواهد بود. پیروان اهل بیت، با عشق و محبّتی که به آنان داشتند و باسوز و گدازی که در شهادشتان داشتند، بهترین زمینه را برای جمع شدن، دیدار و گفتگو کردن، متشکّل و منسجم شدن پیرامون خطر فکری و سیاسی عاشورا و عترت داشتند. این برنامهها به توصیه خود امامان بود و آثار خود را نیز در طول تاریخ نشان داد
کربلا محور انقلابیون ضد ستم گشت. ستمگران حاکم، برای زیارت کربلا و زائران حسینی و تجمّع بر سر تربت آن شهید بزرگ، محدودیّتهایی اِعمال میکردند. این برخورد، بویژه در عصر متوکّل عباسی به اوج خود رسید. پس از او هم خلفای دیگری مثل «مسترشد» و «راشد» این سختگیریها را روا میداشتند. در زمان هارون الرشید، زیارت حسین – علیه السلام – و تجمع بر محور مرقد او چنان مورد استقبال مردم، از شیعه و سنّی، زن و مرد، دور و نزدیک قرار گرفت و ازدحام عجیبی شد که هارون وحشت کرد و به والی کوفه نامه نوشت که قبر حسین – علیه السلام – را خراب کند. او اطراف آن را عمارت ساخت و زمینهای آن را زیر کشت و زراعت برد و قبر را هم تخریب کرد.(27) ولی علاقه مردم هرگز گسسته نشد و نام و یاد مرقد حسینی از محوریّت و مرکزیّت نیفتاد
امروز اگر راه و فرهنگ و تعالیم اهل بیت، زنده و باقی است، در سایه همین برنامههای احیاگر و زنده ساز است. توصیههای ائمّه، زمینه و بستر مناسبی برای تشکیل مجالس و محافلی شد که عدّهای با عنوانِ «خطیب»، «واعظ» و جمعی با عنوانِ «مدّاح»، «مرثیه خوان» و «ذاکر»، به خطابه، وعظ، ذکر مصیبت، نقل سخنان، بیان فضایل ائمه و شهدا بپردازند، برکات اینگونه مجالس همواره شامل حال امّت شده است و در ایام و مناسبتهای ویژه، دلها و اندیشهها و تجمّعها و تنها را به هم پیوند داده است. کدام تشکّل سیاسی با این گستردگی و عمق و پایداری میتوان یافت؟
به قول شهید پاک نژاد: «با نیم متر چوب و نیم متر پارچه سیاه، میتوان موجی از احساسات بیدریغ درباره بزرگ سالار شهیدان مشاهده کرد که در هیچ جا نمونهای از آن دیده نمیشود. در حالی که برای تشکیل اجتماع حتّی کوچکی باید متحمل زحمات زیادی گردید. صرف نظر از املاک موقوفه حسینی، ساختمان حسینیّهها، اطعام و اکرامها، نذرها و زیارت رفتنها و اجتماعات مذهبی و کلیّه خارجی که طیّ ده ماه سال به عناوین مختلف در راه این سرباز فداکار به مصرف میرسد.»(28)
منابر حسینی و جلسات وعظ دینی، در همه شهرها و بخشها و روستاها و خانهها، همه به ذکر مصیبت و یادی از عاشورا ختم میشود و با گریستن چشمها و سوختن دلها، تعالیم مکتب در دلها بیشتر نفوذ و رسوخ مییابد و این سبب ریشه دواندن حماسه کربلا در عمق جانها و ژرفای تاریخ است
همچنان که عزاداری، نشان پیوند است، پیوندها را نیز استوار و ریشهدار میسازد
شهید مطهری در تبیین این بعد سیاسی و حماسی در عزاداری چنین مینویسد
«در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینیها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا، نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه باطل و در حقیقت، نوعی از خودگذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی – علیه السلام – یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است.»(29)
روضههای خانگی و دستههای عزاداری و هیئتهای زنجیرزنی، پوشیدن لباس مشکی و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپایی مجالس و نوحهخوانی و سینهزنی و مراسم دیگر به هر شکلی که بود، هر یک به نوعی سربازگیری جبهه حسینی است و این حرکت و موج، در طول زمان ادامه داشته و دارد
حکمت و علت سینه زنی چیست؟