مقاله چگونگی تکامل حیات جانداران در word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله چگونگی تکامل حیات جانداران در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله چگونگی تکامل حیات جانداران در word
چگونگی تکامل حیات جانداران
الف : آیاتی که خلقت همه چیز را از آب میداند:
ب : آیاتی که به سه مرحله خلقت اشاره دارند: .
ج : آفرینش انسان از آب :
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله چگونگی تکامل حیات جانداران در word
1 Jhon Rennie, 15 Answer to creationist nonsense , scientific American , July
2. ConstanceJ . Jeffery , Moonligting proteins , TIBS , January
3. Richard E. Lenski , Evolution: Fact and Theory,
چگونگی تکامل حیات جانداران
تکامل نظریهای علمی و مجموعهای از واقعیتهایی است که این نظریه در پی توضیح و تشریح آنهاست. جانداران پیوسته در حال تغییر و تحولاند و تکامل در پی درک چگونگی و اساس این تغییر و تحول است. نظریهی تکامل از راه انتخاب طبیعی،که داروین حدود 150 سال پیش آن را تشریح کرد، توضیحی برای این تغییر و تحول همیشگی است. البته، این نظریه طی سالهای اخیر پختهتر شده و اکنون یکی از استوارترین و موثرترین اندیشههای علمی محسوب میشود که تاکنون علم برای بشر به ارمغان آورده است . به بیان ریچارد داوکینز ( Richard Dawkins )، جانورشناس آمریکایی، ” اگر جاندارانی از سیارههای دیگر میخواستند سطح توسعه هوشی ما را بسنجند، نخستین چیزی که میخواستند بدانند این بود که آیا ما تا به حال تکامل را کشف کرده ایم.”
شواهد زیادی از تکامل پشتیبانی میکنند . امروزه برعکس زمان داروین، این شواهد به بقایای فسیلی محدود نمیشوند. زیستشناسی مولکولی شواهد محکمی بر تایید آن فراهم کرده است . با وجود این، برخی برداشتهای نادرست باعث شدهاند که برخی از افراد آن را نپذیرند و برخی سخنان غیر علمی را به عنوان شواهدی علمی علیه تکامل عرضه کنند . اغلب این افراد تلاش میکنند از ” جنبه منفی معلومات بشر ” برای اثبات ادعاهای خود بهره گیرند. به عبارت دیگر ، آنان توان اثبات ادعای خود را ندارند، بلکه همواره تلاش میکنند نقصهای احتمالی یک نظریه را دلیل ادعای خود مطرح کنند. اما با افزایش آگاهی ما از فرایندهایی که حیات را پیش میبرند، بسیاری از این نقصها که در واقع مجهولهای ما و نه نقصهای تکامل بودهاند، رفع شده اند
در این مقاله ، برخی از مهمترین برداشتهای نادرست از تکامل، گردآوری و بررسی شدهاند
1 تکامل یک حقیقت یا قانون علمی نیست بلکه فقط یک نظریه است
نظریه تکامل به ما میگوید که حیات در زمین چگونه تغییر پیدا کرده است. در بیان دانشمندان ، ” نظریه” ( Theory ) آن گونه که در زبان محاوره به کار میبریم، به مفهوم حدس و گمان نیست ، نظریههای علمی، توضیحی برای پدیدههای طبیعی هستند که به صورت منطقی از مشاهها و فرضیههای قابل آزمایش به دست میآیند . تکامل زیستی بهترین توضیح علمی برای مشاهدههای بیشماری است که ما هر روزه در جهان زنده با آنها روبه رو می شویم
دانشمندان در اغلب موارد برای توصیف یک مشاهده ، از واژه ” حقیقت “( Fact ) استفاده می کنند . اما حقیقت در واقع به یک پدیده طبیعی میگویند که مشاهدهها همواره آن را تایید میکنند. برای مثال ، 225 روز طول میکشد تا زهره یک دور به گرد خورشید بچرخد. بنابراین ، تکامل را که در واقع تغییر پیوسته سیمای حیات است ، میتوان یک حقیقت علمی نیز در نظر گرفت. بقایای فسیلی و شواهد فراوان دیگری که برخی از آن ها قابل آزمایش نیز هستند، ثابت میکنند تکامل طی زمان رخ داده است. هر چند کسی این تغییرها را با چشم خود مشاهده نکرده است، اما شواهد غیر مستقیم، روشن ، صریح و در خور توجه هستند
همهی رشتههای علمی در اغلب موارد برشواهد غیر مستقیم متکی هستند. فیزیکدانان هنوز نتوانستهاند ذرههای درون اتمها رابه طور مستقیم مشاهده کنند، اما کسی در وجود آنها شکی ندارد و دانشمندان دربارهی ویژگیهای آنها پژوهش میکنند
” قانون” ( Law ) علمی، توصیفی است برای این که یک پدیدهی طبیعی در شرایط معین چگونه رخ خواهد داد. اما نظریه، آن پدیدهی طبیعی را توضیح می دهد. برای مثال، قانونهای ترمودینامیک آن چه را توصیف میکنند که در شرایط معین رخ میدهد، اما نظریههای ترمودینامیک توضیح میدهد که این واقعیتها چرا رخ میدهند
قانونها مانند حقیقتها و نظریهها، با به دست آمدن دادهها ی بهتر میتوانند تغییر کنند. بنابراین، تصور نکنید یک قانون علمی تغییر ناپذیر است و فقط نظریهها هستند که قطعیت علمی ندارند. به علاوه، نظریهها با به دست آمدن شواهد بیشتر به قانون تبدیل نمیشوند، بلکه روز به روز کاملتر و روشن تر می شوند. نظریهها هدف نهایی علم هستند
2 تعداد زیادی از دانشمندان نظریهی تکامل را نپذیرفتهاند
این طور نیست. اجماع علمی درباره تکامل شگفتانگیز است آن دسته از دانشمندانی که سخنان آنان به عنوان مخالفان نظریهی تکامل مطرح میشود، در خود تکامل شک ندارند، بلکه جنبههایی از چگونگی تکامل را نمیپذیرند. برای مثال، برخی از زیستشناسان در این مورد با هم اختلاف نظر دارند که سرعت تغییر گونهها همواره ثابت و تدریجی است یا این که پس از گذشت دوره ای طولانی از تغییرهای کوچک، تغییرهای ژرفتری روی میدهند. چنین اختلاف نظریههایی درسایر شاخههای علم نیز دیده میشود
3 بقایای فسیلی از ” حلقه های گمشده ” پر است
منظور از حلقههای گمشده، فسیلهای جاندارانی است که بینابین جانداران شناخته شده قرار میگیرند. هر چند در قرن نوزدهم حلقههای گمشده مهمی در شواهد فسیلی وجود داشت، اما بسیاری از آنها به تدریج پیدا شدند. از جمله آنها میتوان به Archaeopetryx اشاره کرد که جانوری بینابین خزندگان و پرندگان بوده است. نیاکان والها، چهار پا داشتند و روی زمین راه میرفتند و جانداران بینابین آنها Ambulocetus و Rodhocetus امکان گذار از زندگی خشکی به زندگی آبی را برای آنها فراهم کردند. فسیلهایی که به تازگی کشف شدهاند، این نظریه را تایید میکنند
با وجود این، برخی از تغییرهایی که در جمعیت ها رخ دادهاند، ممکن است آن اندازه سریع روی داده باشند که فسیلی از آنها بر جای نمانده باشد. به علاوه از بسیاری از جانداران، به علت عادتهای خاصی که داشتند، به دلیل شرایط محیطی و یا به این دلیل که هیچ بخشی از پیکر آنها قابلیت فسیل شدن نداشتند، فسیلی بر جای نمانده است . البته ، فسیل های جانداران بین ماهی های ابتدایی و دوزیستان ، دوزیستان و خزندگان، خزندگان و پستانداران و پرندگان و خزندگان به روشنی از نظریهی تکامل حمایت می کنند . صرف نظر از مدارک فسیلی، یافته های زیستشناسی مولکولی نظریه تکامل را بیش از پیش تقویت کردهاند
4 جانداران، چه در سطح کالبد شناسی ، سلولی و چه در سطح مولکولی، پیچیدگی بسیار زیادی دارند که به وجود آمدن آن از راه تکامل غیر ممکن به نظر میرسد
برخی از مخالفان تکامل عنوان میکنند ، بعضی نظامها آن انداره پیچیدهاند که شکلگیری آنها با تغییرها و اصلاحهای متوالی مشکل به نظر میآید . آنان به عنوان مثال به تله موش اشاره میکنند که تشکیل شده از: (1) قطعهای چوب به عنوان پایه؛ (2) یک قطعه سیم فلزی که موش را له می کند؛ (3) فنری که نیروی لازم را فراهم میسازد؛ (4) گیرهای که فنر را آزاد میکند؛ (5) میلهای که به گیره متصل است و قطعه سیم فلزی را عقب نگه میدارد
آنان میگویند با هیچ کدام از قطعههای یک تلهموش به تنهایی نمیتوان موشی را به دام انداخت. پیش از این کار، همه این قطعهها باید در موقعیت مناسب کنار یکدیگر قرار بگیرند. بنابراین، بسیار دور به نظر می رسد، تغییرهای اندک و متوالی بتوانند نظامهای پیچیدهای به وجود آورند. زیرا اگر هر یک از پیشسازههای یک نظام پیچیده، یک بخش ضروری را نداشته باشند، نمیتوانند عملی را انجام دهند
این گروه ادعا میکنند انتخاب طبیعی فقط نظامهایی را بر میگزیند که از پیش وجود داشته باشند. بدون شک یک نظام ناکارآمد و ناقص انتخاب نخواهد شد. چنین نظامهایی را در همه جای جهان زنده مشاهده میکنیم. تاژک باکتریها نمونه خوبی است. تاژکها رشتههای شلاق مانند درازی هستند که یک موتور مولکولی آن را میچرخاند. تاژک با یک مفصل پروتئینی به موتور متصل میشود. پروتئینهایی که به عنوان تثبیت کننده عمل میکنند، موتور را در مکان خود نگه میدارند. قطعههای دیگر نیز به عنوان ” بوش ” عمل می کنند و ” شافت ” متحرک را در غشای باکتری نگه میدارند. بنابراین برای این که یک تاژک کار کند، بیش از 12 نوع پروتئین متفاوت لازم است در غیاب هر یک از این پروتئین ها، تاژک کار نمیکند یا حتی سلول نمیتواند آن را بسازد