مقاله قاچاق زنان در word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله قاچاق زنان در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله قاچاق زنان در word
قاچاق زنان
چکیده
کلید واژه
طرح مساله
1) شناخت پدیده قاچاق
1-1) مفهوم قاچاق
2-1) مفهوم قاچاق انسان
ماده 2 قانون فوق برخی رفتارها را در حکم قاچاق انسان دانسته که عبارتند از:
3-1) مفهوم قاچاق زنان
2) پیشینه شناسی
1-2) قوانین قبل از انقلاب
ج) هر ترتیب یا رسومی که به موجب آن:
2-2) قوانین پس از انقلاب
3) ساختار شناسی
1-3) رکن شناسی
1-1-3) رفتار مجرمانه
2-1-3) عناصر دیگر
2-3) قرینشناسی
1-2-3) سوداگری زنان
2-2-3) عبور دادن غیر مجاز از مرز
4) رویارویی با قاچاق زنان
رویارویی با پدیده قاچاق زنان میتواند به سه شیوه نمود یابد:
1-4) رویارویی بر پایه قانونگذاری
2-4) رویارویی بر پایه پیشگیری
1-2-4) پیشگیری وضعی
2-2-4) پیشگیری اجتماعی
3-4) رویارویی بر پایه پیگیری
1-3-4) پیگرد داخلی
2-3-4) پیگیرد بینالمللی
5) دستاورد
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله قاچاق زنان در word
× احمدی، عبدالله؛ (1382) جرم قاچاق، چ 1، تهران: نشر میزان
× استفانی، گاستون و لواسور، ژرژ و بولوک، برنار؛ (1377) حقوق جزای عمومی ضمانت اجرایی مجازاتها و اقدامات تأمینی، (حسن دادبان)، چ1، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی
× بکاریا، سزار؛ (1374) رساله جرایم و مجازاتها، (محمد علی اردبیلی)، چ2، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
× عمید، حسن؛ (1384) فرهنگ فارسی عمید، چ31، مؤسسه انتشارات امیرکبیر
× قاسمزاده، مرتضی، رهپیک، حسن، کیایی، عبدالله؛ (1382)، تفسیر قانون مدنی، چ1، تهران: انتشارات سمت
× کاتوزیان، ناصر؛ (1382) قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، چ8، تهران: نشر میزان
× همپتن، جین؛ (1385) فلسفه سیاسی، (خشایار دیهیمی)، چ2، انتشارات طرح نو
Adams, Niki; Anti- trafficking legislation: protection or deportation,(2003) Feminist review, no
Chew, Lin; Global trafficking in women: some issues and strategies,(1999) women’ s studies quarterly, volume 27, no. ½
Doezema, Jo; Loose women or lost women: the re-emergence of the myth of white slavery in contemporary discourses of trafficking in women,(2000), gender issues
Edwards, Susan.S.M.; Prostitution and allied offenses: the over enforcement and under enforcement of unjust law: The United Kingdom experience,(1989), in crime and its victims, edited by Emilio C.Viano, Hemisphere Publishing Corporation
Feingold, David A; Human trafficking, (2005), Foreign policy, no
Goody, JO; Sex trafficking in women from central and east European countries: promoting a woman- centered approach to criminal justice intervention,(2004), feminist review, no
Hughes, Donna. M; the Natasha trade-the transnational shadow market of trafficking in women, (2000), journal of international affairs
چکیده
قاچاق زنان به عنوان یک بزه در ایران، سابقه طولانی قانونی ندارد و جای پای آن را باید در قانون مبارزه با قاچاق انسان مصوب 1383 یافت. با این حال این بزه با دو چالش روبهروست، یکی کم رنگ بودن سرزنش اخلاقی و دیگری تن دادن خودخواسته زن بزه دیده به قاچاق شدن. رضایت بزهدیده به قاچاق، سبب میشود تا هم جامعه و هم مرتکبان، قاچاق را رفتار سرزنـشپذیری ندانند و از آنجا که قاچاق بیشتر در کشورهایی که فضای امنیتی یا شرایط بد اقتصادی دارند؛ رخ میدهد، بهگونهای رهایی برای قاچاق شده به شمار میرود. بنابراین سرکوب کیفری قاچاق به ویژه با ضمانت اجراهای سنگین هرچند ضروری است؛ ولی از میان برداشتن پدیده قاچاق زنان در گرو فراهم ساختن امکانات رفاهی همه جانبه و قوانین پیشگیری و پیگیری میباشد
طرح مساله
پرسش بنیادین پیرامون قاچاق زنان این است که به راستی این پدیده چرا در جامه بزه درآمده است و حال که قانونگذار آن را کیفرپذیر دانسته است نقش بزهدیده و بزهکار در رخ دادنش به چه اندازه است و چه راهکارهای پیشگیرانه و پیگیرانه برای پیکار با آن وجود دارد. از این رو مسأله اصلی همان مسأله عام شناخت قاچاق زنان در حقوق کیفری و بزهشناسی است
قاچاق زنان دنباله اندیشه ناتوانی زنان در زندگی باهمادی (اجتماعی) است که از زمان باستان پیش کشیده شده و در زمان کنونی نیز با جست و خیزهای نادیدنی در کنار خواستهها و برنامههای زن باوران (فمنیستها) همچنان جای پایی دارد. ارسطو «دو شکل از سلطه طبیعی را تشخیص میدهد: سلطه ارباب (طبیعی) بر برده (طبیعی) و سلطه مردان بر زنان. پیش فرض هر دو شکل از سلطه این اندیشه است که برخی انسانها خصوصاً آنهایی که طبیعت بردگی دارند و آنهایی که زن هستند قادر به تعقل درست درباره جهان نیستند و به دلیل همین نقص است که آنان بایستی فرودست و تابع کنترل دیگران باشند؛ چه به خاطر خیر خودشان و چه به خاطر خیر باهماد» (همپتن، 1385: ص40)
در این روزگار پدیده قاچاق زنان نشان میدهد، زنان هنوز در سلطه مرداناند، ولی مردانی از جنس دیگر و از سرزمینی دیگر. اگر دیروز بندهای ظاهری بر پای زنان نشسته و آنها را به فرمان پذیرانی بی ادعا تبدیل کرده بود، ولی امروز با جهان اطلاعات، بندهای معنوی بر ذهن آنها اسـتوار گشته و به واسطه پرادعایی یا آرمانجویی، به فرمانپذیری تن میدهند. گسترش فضای سایبر و سپهر اطلاعاتی، برقراری روزافزون پیوند میان ملتها و شهروندان و افزایش آگاهی همگانی از بستر و شیوههای زندگی نوین، سبب شده تا زنانی که احسـاس میکننـد در سلـطه مـردان، فـقر، بیکاری و عدم آزادی هستند، دل در گرو قاچاق داشته باشند تا خود را به مرزهای آرزوهای دیرین برسانند
به راستی قاچاق زنان بزهی است که چرخهایش با خواست یا وسوسههای بزهدیده به جنبش در میآید، هرچند در برخی موردها، زنان به ویژه دختران خردسال به اجبار تن به قاچاق میدهند، ولی این پدیده بیشتر بر پایه خشنودی بزهدیدگان استوار است؛ چه آنها در این میان سراب میبینند و مرتکبان قاچاق نیز سفرهای از پولهای بیشمار؛ ولی در نگاه نخست، هم قاچاقچی و هم قاچاق شده هر دو سود میبرند؛ بنابراین چه نیاز است تا این پدیده بزه به شمار رود؟ باید واقعیت را پذیرفت که هرچند سرزنش اخلاقی و نیز عدم رضایت بزهدیده در بیشتر موارد بر قاچاق زنان سایه نیانداخته، ولی نه تنها اقدام قاچاقچیان گونهای به راه انداختن اقتصاد غیر قانونی و سیاه است، بلکه قاچاق زنان، آنها را در اندازه کالا یا افزار دست فرو میکاهد و از این رو قاچاق انسان بر خلاف کرامت انسان است
قاچاق زنان، پدیده نگران کننده پایان سده بیستم است که در راه پیشرفت قرار دارد. سوداگری پنهان قاچاقچیان و خاموشی زنان قاچاق شده، سبب میشود تا آمار درستی از اندازه قاچاق زنان در دست نباشد. با این حال همان آماری که به دست آمده و در برخی کشورها بازتاب یافته؛ بسیار نگرانکننده است؛ مثلاً: «در سال 1998 وزارت کشور اوکراین برآورد کرد، چهارصد هزار زن اوکراینی در دهه پیشین (هشتاد) قاچاق شدند و از سال 1998ـ1991، پانصد هزار زن اوکراینی به کشورهای باختری قاچاق شدند» (p1 Haghes, 2000:). سازمان بینالمللی کار در سال 2005 گزارش داد: «جدا از قاچاق 5/9 میلیون نفری در آسیا برای کار اجباری، نیمی از سوداگریها در جهان در مقام سوداگری جنسی انجام میگردد» (Feingold, 2005: p26)
در ایران نیز، چون آمار جنایی دقیق موجود نیست، نمیتوان از نرخ واقعی یا نزدیک به واقع از قاچاق زنان سخنی راند، ولی آنچه در روزنامهها یا زبان همگانی است، نشانگر آمار نگرانکننده قاچاق زنان در ایران میباشد. یکی از این نشانهها، تصویب قانون مبارزه با قاچاق انسان که گواه بر بودن این پدیده در ایران است، ولی تاکنون پژوهش میدانی برجسته و آسیبشناسی درباره آن همراه با ارایه آمار انجام نشده است. این مقاله رویکردی حقوقی به پدیده قاچاق زنان دارد. از این رو تلاش خواهد شد تا در گام نخست این پدیده شناسایی و در گام دوم با آن رویارویی گردد
1) شناخت پدیده قاچاق
در گام پسین، باید پیشینه قاچاق زنان به عنوان یک بزه یا رفتار ممنوع بررسی گردد و در گام پایانی نیز با بررسی ساختار پدیده مجرمانه قاچاق انسان کوشش خواهد شد، تا شناخت این پدیده به انجام برسد. در واقع شناسایی پدیده قاچاق زنان به عنوان یک بزه، باید از جهت مفهوم، منبع و ساختار بررسی گردد
1-1) مفهوم قاچاق
قاچاق در اصل واژهای ترکی و به معنای فراری است (عمید، 1384: ص930). قاچاق گونههای چندی دارد که قاچاق کالا از همه شایعتر و با پیشینهتر است و به جهت گستردگی و در نوردیدن مرزهای سرزمینی و پیچیدگیهایی که دارد، یکی از مهمترین رفتارهای ناقض امنیت اقتصادی به شمار میرود؛ چندانکه به نظر بکاریا «قاچاق به راستی جرمی است که هم ساحت هیأت حاکمه و هم ملت را جریحهدار میکند. این جرم ناشی از خود قانون است؛ یعنی هرچه حقوق گمرکی بیشتر باشد، سود و در نتیجه وسوسه مبادرت به قاچاق افزایش مییابد و سهولت ارتکاب آن به نسبت چگونگی حفاظت مرزها و کاهش حجم کالاها بیشتر میشود. پیشبینی مصادره کالاهای ممنوع و متعلقات آن به عنوان مجازات کاملاً عادلانه است. لیکن این مجازات هر قدر حقوق گمرکی ناچیزتر باشد، مؤثرتر است. چون انسانها به پیشواز خطراتی میروند متناسب با نفعی که امیدوارند در انجام دادن موفقیتآمیز نقشه خود به دست آورند» (بکاریا، 1384: ص122)
قاچاق با سنجه وارد کردن و خارج کردن از مرز، میتواند شامل هر چیزی از کالا گرفته تا انسان و از عتیقهجات گرفته تا جنگافزارها، همه را در بربگیرد؛ چندانکه بخش بزرگی از اقتصاد که همان اقتصاد بینالمللی و برون مرزی و نیز اقتصاد مبتنی بر صادرات و واردات است را تحت تأثیر قرار میدهد. بیدلیل نیست، بکاریا به قاچاق، بیقانونی اقتصادی[1] میگوید (همان، ص103). بنابراین در تعریف قاچاق باید به همه موضوعات پیش گفته توجه نمود، ولی در زبان عام، اگر قاچاق به تنهایی به کار رود؛ بیشتر منظور، قاچاق کالا است؛ تعریف قاچاق عبارت است از وارد کردن یا خارج کردن متقلبانه کالای موضوع حق یا حقوق دولت یا کالای ممنوعه یا انحصاری یا اظهار، واگذاری، حمل و نقل، نگهداری، عرضه و فروش، ساخت، تولید، تغییر مورد مصرف، دخل و تصرف، اقدام، صید، مخفی کردن، واسطهگی، تردد، تأسیس، استرداد یا هرگونه تقلب گمرکی ناقض قانون خاص محـدودکننده آن قاچاق یا در حـکم آن محسوب میشود (ر.ک. احمدی، 1382: ص42)
برجسته ترین گونههای قاچاق عبارتند از: قاچاق کالا که دربردارنده قاچاق گمرکی، قاچاق کالاهای انحصاری و قاچاق کالاهای ممنوع است، قاچاق اموال فرهنگی، قاچاق مواد مخدر و قاچاق تسلیحات. البته در نزد برخی حقوقدانان نیز گونههای قاچاق فراتر از آن چیزی است که قانون مقرر داشته است؛ چندانکه برخی سرقت ادبی را در زیر جرایم مربوط به قاچاق آوردهاند(همان، ص131)
2-1) مفهوم قاچاق انسان
قاچاق انسان، عنوان دو پهلویی است که در گام نخست نشان میدهد، انسان همچون کالا به شمار آمده و موضوع رفتارهای بزهکارانهای قرار گرفته که نسبت به کالاها و مالها نیز روا دانسته میشود؛ به ویژه اینکه در اینجا نیز انسانِ مورد قاچاق، در جامه کالا درآمده و قاچاقکننده، با گذشتن از مرزهای سرزمینی به دنبال خریدار است. با این حال گزینش قاچاق انسان، نه به جهت کالا شمردن آن بلکه به این دلیل است که رفتارهای قاچاق کالا بر روی انسان رخ میدهد وگرنه در هیچ حال انسان با کالا همسان پذیر نیست؛ به ویژه اینکه قاچاق انسان ممکن است با خواست و رضایت بزهدیده انجام گیرد. با این حال باید میان قاچاق انسان و تجارت انسان (سوداگری یا آمد و شد کردن انسان) جدایی انداخت. قاچاق انسان به بیرون بردن انسان از مرزهای سرزمینی یا آوردن به درون کشور است و رفتار مرتکب همسان با دلالی است. در اینجا شخص قاچاق شده در بسیاری جاها، خود خواهان قاچاق شدن است. طبق ماده 1 قانون مبارزه با قاچاق انسان مصوب 1383، قاچاق انسان عبارتست از
«الف) خارج یا وارد ساختن یا ترانزیت مجاز یا غیرمجاز فرد یا افراد از مرزهای کشور با اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ یا با سوءاستفاده از قدرت یا موقعیت خود یا سوءاستفاده از وضعیت فرد یا افراد یاد شده، به قصد فحشاء یا برداشت اعضاء و جوارح ، بردگی و ازدواج؛
ب) تحویل گرفتن یا انتقال دادن یا مخفی نمودن یا فراهم ساختن موجبات اخفاء فرد یا افراد موضوع بند (الف) این ماده پس از عبور از مرز با همان مقصود»
این تعریف نشان میدهد، قاچاق یک رفتار نیست و جُنگی (مجموعهای) از رفتارهایی است که مرز سرزمینی، سنجه تشخیص آنها در چارچوب قاچاق است. با این حال معنای اصلی قاچاق انسان، خارج یا وارد ساختن یا ترانزیت فرد یا افراد است و رفتارهایی که در بند ب آمده، رفتارهای کمکی پس از انجام قاچاق است که قانونگذار با شیوه قانونگـذاری «کامـن لا» و با الگوبرداری از اسناد بینالمللی کوشـیده تا سرزنشپذیری چنین رفتارهایی (تحویل گرفتن یا انتقال دادن یا مخفی نمودن یا فراهم ساختن موجبات اخفاء فرد یا افراد) را نیز قاچاق بداند
ماده 2 قانون فوق برخی رفتارها را در حکم قاچاق انسان دانسته که عبارتند از
«الف) تشکیل یا اداره دسته یا گروه که هدف آن انجام امور موضوع ماده (1) این قانون باشد
ب) عبور دادن (خارج یا وارد ساختن یا ترانزیت)، حمل یا انتقال مجاز یا غیرمجاز فرد یا افراد بهطور سازمان یافته برای فحشاء یا سایر مقاصد موضوع ماده (1) این قانون هرچند با رضایت آنان باشد
ج) عبور دادن (خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت)، حمل یا انتقال غیرمجاز افراد به قصد فحشاء هرچند با رضایت آنان باشد»
3-1) مفهوم قاچاق زنان
قاچاق زنان عنوانی است که بر پایه جنسیت به کار میرود وگرنه پیوند آن با قاچاق انسان، عموم و خصوص و مطلق است و قاچاق زن در زیر قاچاق انسان قرار گرفته و برجسته ترین مصداق آن به شمار میرود. ولی سوداگری انسان، به خرید و فروش و مبادله کردن میپردازد که یا بزهدیده بر انجام کار، خشنودی (رضایت) ندارد یا اینکه از چیستی یا عاقبت کار آگاه نیست؛ از این رو تجارت انسان را بیشتر بر محوریت زنان و کودکان بررسی میکـنند. بر پایه تـعریفی که ماده 3 پروتـکل پیـوست به کنوانسیون بینالمللی پیکار با بزههای سازمانیافته فراملی با نام «پیوندنامه پروتکل پیشگیری، سرکوب و کیفر سوداگری اشخاص به ویژه زنان و کودکان»[2] پیشنهاد داده، سوداگری یا آمد و شد کردن اشخاص عبارت است از: به کارگیری، ترابری، انتقال، تحویل دادن و تحویل گرفتن اشخاص از رهگذر تهدید، به کارگیری زور یا دیگر حالتهای اجبار، ربایش، تقلب، فریب، بهرهگیری ناروا از اختیارات، حالت آسیبپذیری بزهدیده، پرداخت یا دریافت پول یا بهره تا رضایت شخص (بزه دیده) برای تحت کنترل قرار گرفتن، از سوی دیگری به قصد بهرهکشی از وی به دست آید. بهرهکشی میتواند دربردارنده روسپیگری، دیگر حالتهای بهرهبرداری جنسی، کار یا خدمت رسانی اجباری، بردگی یا رفتارهایی همسان با آن، بیگاری یا برداشت اندامها باشد. بر پایه این تعریف، به دلیل اینکه در سوداگری انسان نیز ممکن است، رضایت بزهدیده در میان باشد، مرز روشنی میان قاچاق و تجارت درباره انسان نیست. با این حال پروتکل دوم کنوانسیون پالرمو (ضد بزههای سازمانیافته فراملی) چون با عنوان قاچاق نامگذاری شده و درباره کوچندگی (مهاجرت) است؛ در سوداگری انسان، مرتکب همچون یک تاجر است و در قاچاق مانند یک دلال و نیز در سوداگری، مرتکب قصد بهرهکشی از شخص بزه دیده دارد، ولی در قاچاق، مرتکب قصد بهرهبرداری از رفتارش را دارد. به راستی قاچاق، بزهدیده ندارد و چه بسا قاچاق شده به زندگی بهتری در سنجش با گذشته دست یابد، هرچند کوچندگیاش غیرقانونی است
در رویکرد کیفری اتحادیه اروپا، مرز میان سوداگری زنان و قاچاق زنان دارای اهمیت است و با آنکه این منطقه پس از فروپاشی دیوار برلین با پدیده سوداگری و نیز کوچندگی زنان از کشورهای اروپای خاوری روبرو بوده است، ولی برای پیکار با این دو پدیده، «بنا را بر این گذاشته که در سوداگری زنان، هرچند بزهدیده رضایت داشته باشد؛ ولی از وضعیتی که پس از تجارت در آن گرفتار میگردد، ناخشنود است. جدا از این، سوداگری در سنجش با قاچاق، یک پدیده جنسیتی است که زن برای بهرهبرداری جنسی مرد به کار گرفته میشود» (27 Goody, 2004: p)؛ از این رو سوداگری زنان بس خطرناکتر از قاچاق زنان است
قانونگذار ایران در قانون مبارزه با قاچاق انسان، واژه قاچاق را به طور عام به کار گرفته تا سوداگری را نیز شامل شود، از این روست که عنوان این مقاله «قاچاق زنان» است، در حالی که با روی آوردن به آنچه گفته شد، عنوان «سوداگری زنان» دقیقتر و مناسبتر است
2) پیشینه شناسی