پایان نامه بررسی و شناخت صنایع دستی در word دارای 106 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پایان نامه بررسی و شناخت صنایع دستی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی و شناخت صنایع دستی در word
مقدمه
فصل اول : کلیات موضوع
تعریف صنایع دستی
طبقه بندی صنایع دستی
شوق فراگیری به صنایع دستی
جنبش هنر و صنعت
هنرهای سنتی
طراحی پارچه و لباس
فصل دوم : صنایع دستی فارس
بخش اول : گلیم
گلیم بازمانده هنر کهن ایران
بخش دوم : قالیبافی
هنرها و دستبافتهای سیاه چادرهای عشایر قشقایی
بخش سوم : رنگ رزی
بخش چهارم : گبه
ریشه یابی نام گبه
شناخت گبه
گبه در چه منطقه ای و توسط چه کسانی بافته می شود
شناخت ایلات قشقایی که به گبه بافی مشغولند
گبه اثر هنری
شناخت طرح و نقوش گبه های عشایر وایلات فارس
اهمیت تاریخی طرح شیر
طرح خشتی یا قابی شکل
مواد اولیه مصرفی گبه
نحوه بافت گبه
چله کشی فارسی
زنجیره بافی:
گلیم بافی به روش فارسی
ملیله بافی
نحوه گره فارسی
نحوه پود زدن در گبه
نحوه سرکشی
عمل قیچی زدن
شیرازه بافی
پرز گبه
رج شمار گبه
استاندارد واندازه ها در گبه
تفاوت اصلی قالی وگبه
انواع گبه
بخش پنجم : جاجیم
نواحی مهم بافت جاجیم در ایران;
بخش ششم : منبت کاری
تاریخچه منبت کاری
منبت
ابزار کار
مواد اولیه
روش کار
نحوه اجرا
روشهای اجرا
فراورده های تولیدی
انواع منبت
طراحی
منبت کاری
مشبک کاری
معرق کاری و موزائیک
درودگری
رنگ کاری و رویه کوبی
کارگاه منبت کاری چگونه ایجاد شد
آثار قابل توجه اساتید
آثار جدید
مواد اولیه در منبت کاری
بخش هفتم : معرق کاری
مقدمه تاریخی
فصل سوم : رشته گرافیک و تاریخچه گرافیک در ایران
بخش اول : بررسی رشته گرافیک
گروه ادب و هنر
بخش دوم : تاریخچه گرافیک در ایران
هنر ماقبل تاریخ
هنر بدوی
بخش سوم : گرافیک مدرن در ایران
بخش چهارم : طراحى گرافیک در ایران
خلاصه و نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه بررسی و شناخت صنایع دستی در word
1- آلسترهال وجوزه لوچیک ویووسکا ، گلیم ، تاریخچه ، طرح ، بافت شناسی ، نشر کارنگ تهران ، سال انتشار
2- آلسترهال وجوزه لوچیک ویووسکا ، گلیم های ایرانی ، ترجمه کرامت الله افسر ، تهران ، سال انتشار ،
3- پژوهشکده هنرهاى ملى میراث فرهنگى
4- یاوری ، حسین ، کلیاتی درباره صنایع دستی روستایی ایران ، سال انتشار ،
5- یاوری ، بیگی ، مطالعات و مقالات معادی ، سا لانتشار ،
6- دانشنامه رشد
7- سبک های گرافیک ، استیون هلر / سیمور چاوست ، ترجمه مهگان فرهنگ / لیلاکسایی / تهران ، انتشارات مارلیک
8- شناخت هنر ایران – انتشارات وزارت آموزش و پرورش تهیه و تنظیم: شهرام اخترخاوری
9- شناخت هنر گرافیک , سید رضا حسینی انتشارات مارلیک (1386)
10- فرشی، مهدی. “با کارگاه منبت کاری هنرهای زیبای کشور آشنا شوید”. دوره 1، ش3 (دی 41)
ویکی پدیا
مقدمه
در این تحقیق سعی بر این بوده است به جهت بررسی و شناخت صنایع دستی و صنایع دستی استان فارس مطالعاتی صورت گیرد که حاصل این بررسی در قالب 3 فصل ارائه میشود. در (فصل اول) کلیات صنایع دستی ودر فصل دوم به بررسی صنایع دستی استان فارس و در فصل سوم به رشته گرافیک و تاریخچه و طراحی گرافیک در ایران مورد بررسی قرار می گیرد
تعریف صنایع دستی
از مجموعه تعاریف صنایع دستی، به نظر می رسد تعریف زیر که توسط گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران ارائه گردیده، دقیق تر و جامع تر باشد؛ چرا که با وضعیت فعلی این صنعت و هنر ارزنده انطباق بیشتری دارد: صنایع دستی به مجموعه ای از هنرها و صنایع اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی محصولاتی ساخته می شود که در هر واحد آن ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ای می باشد
ویژگی ها
با توجه به تعریف فوق و سایر تعاریفی که برای صنایع دستی ارائه شد، می توان ویژگی های زیر را برای محصولات دست ساخته قایل شد
1-انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، توسط دست و ابزار و وسایل دستی، برای تولید هر یک از فراورده های دستی مراحل متعددی طی می شود ولی انجام کلیه ی این مراحل به وسیله ی دست و ابزار و وسایل دستی الزامی نبوده و چنانچه تنها قسمتی از مراحل اساسی تولید به این طریق انجام شود، محصول تولید شده با توجه به مواردی که در تعریف ذکر شد، صنایع دستی محسوب می گردد
2-حضور مؤثر و خلاق انسان در تولید و شکل بخشیدن به محصولات ساخته شده و امکان ایجاد تنوع و پیاده کردن طرح های مختلف در مرحله ی ساخت این گونه فراورده ها
3- تأمین قسمت عمده ی مواد اولیه مصرفی از منابع داخلی
4- داشتن بار فرهنگی (استفاده از طرح های اصیل، بومی و سنتی)
5-عدم همانندی و تشابه فراورده های تولیدی با یکدیگر
6-عدم نیاز به سرمایه گذاری زیاد در مقایسه با سایر رشته های صنعت
7-دارا بودن ارزش افزوده ی زیاد در مقایسه با صنایع دیگر
8-قابلیت ایجاد و توسعه در مناطق مختلف (شهر، روستا و حتی در جوامع عشایری
9-قابلیت انتقال تجربیات، رموز و فنون تولیدی، سینه به سینه و یا مطابق روش استاد و شاگردی
طبقه بندی صنایع دستی
در زمینه ی طبقه بندی صنایع دستی نیز باید گفت که این طبقه بندی به صورت های مختلف از جمله براساس مواد اولیه ی مصرفی یا شیوه و روش ساخت آن می تواند صورت پذیرد. در اینجا طبقه بندی انجام شده توسط کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران که به طور عمده بر مبنای روش و تکنیک ساخت این گونه محصولات به عمل آمده است، ذکر می گردد
1-بافته های داری :
محصولاتی که به کمک دارهای افقی یا عمودی مستقر در زمین در زمان بافت، تولید می شود، بافته های داری محسوب می گردند مثل قالی، گلیم، زیلو و نظایر آن
2-دستباف : (نساجی سنتی)
فراورده هایی که به کمک دستگاه های ساده و سنتی بافندگی (دستگاه ویژه ی بافت جاجیم، دستگاه دووَردی، دستگاه چهاروردی و ژاکار دستی) تولید می گردد، دستبافی محسوب می شود، نظیرجاجیم، زری،ترمه، شال و ; از جمله خصوصیات این رشته از صنایع دستی، این است کهاولاًکلیه مراحل سه گانه بافندگی، ایجاد دهنه کار، پودگذاری و دفتین زدن (آلتی است فلزی، دارای دسته ای شبیه شانه که نساجان هنگام بافتن پارچه آن را در دست گیرند و لای تارها زنند تا آنچه بافته شده به هم پیوسته و محکم گردد.) با حرکات دست و پا انجام می شود، در ثانی، امکان استفاده از پودهای رنگی به میزان نامحدود و همچنین تنوع طرح بافت با دراختیار داشتن کنترل حرکات وَردها میسر می گردد که این امر نشانگر حضور مؤثر و خلاق انسان در تولید است
3-بافتنی :
انواع مصنوعاتی که با کمک میل، قلاب و نظیر آن و با الیاف طبیعی تولید می شود، جزء بافتنی ها به حساب می آید نظیر دستکش، جوراب، کلاه، شال گردن و ;
4-روکاری: (رودوزی):
کلیه ی مصنوعاتی که از طریق دوختن نقوش سنتی بر روی پارچه های بدون نقش و یا کشیدن قسمتی از نخ های تار و پود به وجود می آید، در گروه « رودوزی» و یا «روکاری» جای دارد. نظیرسوزن دوزی،قلاب دوزی،ملیله دوزی،خوس دوزی،گلابتون دوزی،پته دوزیو ;
5- چاپ های سنتی:
کلیه پارچه هایی که به وسیله قلم مو، مهر و نظایر آن رنگ آمیزی شده و نقشمی پذیرد جزء چاپ های سنتی به حساب می آید مانند چاپقلمکار وچاپکلاقه ای (باتیک)
6-نمدمالی:
انواع مصنوعاتی که بر اثر درگیری و متراکم نمودن پشم و کرک در شرایط فنی مناسب از طریق ورز دادن تهیه می شوند، جزء گروهنمدمالی می باشند. نظیر کلاه نمدی، پالتوی نمدی، نمد زیرانداز و نمد پادری
7- سفالگری و سرامیک سازی :
به محصولاتی که با استفاده از گِل رُس و همچنین گِل حاصله از سنگ کوارتز و خاک کائولن، به کمک دست و چرخ سفالگری ساخته و سپس پخته می شود، سفال و سرامیک اطلاق می شود. برای تکمیل اشیاء ساخته شده، برحسب سنت و رسوم، روی آنها نقاشی، کنده کاری و یا نقوش برجسته ایجاد می کنند و از لعاب مناسب برای پوشش سطح اشیاء استفاده می گردد. محصولات تولید شده ی این گروه شاملانواع پارچ و لیوان ظروف غذاخوری، گلدان و ;می باشد
8- شیشه گری:
محصولاتی را که از طریق شکل دادن مواد معدنی ذوب شده نظیر سیلیس و خرده شیشه که با ترکیبی از این دو و با استفاده از روش دمیدن توسط لوله ی مخصوص و با به کارگیری ابزار دستی شامل انبر، قیچی و غیره حاصل می شود،شیشه دست ساز می نامند که شامل مراحل تکمیلی و تزئینی، نظیر نقاشی و تراش هم می گردد
9-تولید فراورده های پوست و چرم:
محصولاتی که با استفاده از پوست و چرم دباغی شده به شیوه سنتی تولید می گردد، نظیر پوستین، کلاه پوستی،چاروق، محصولات تکمیلی چرمی (نظیر تلفیق چرم با محصولات دستباف) جزء این گروه هستند
10-ساخت محصولات فلزی وآلیاژ
فراورده هایی که به شیوه سنتی و با استفاده از ابزار دستی و انواع فلزات (مس، نقره، طلا و آهن) و انواع آلیاژها (برنج و ورشو) تولید می گردد نظیر انواع ظروف خانگی، چاقو، قندشکن، قلم تراش، قفل و ; جزء این گروه می باشند
11- قلمزنی، مشبک کاری، حکاکی روی فلزات و آلیاژها:
هنر– صنعتی است که طی آن طرح ها و نقوش سنتی با استفاده از قلم، چکش و سایر ابزار دستی بر روی اشیاء ساخته شده از فلز با آلیاژ شکل می گیرد
12- سنگتراشی ، حکاکی روی سنگ و معرق سنگ:
شامل مصنوعاتی می گردد که مواد اولیه اصلی آن را انواع سنگ ها نظیر فیروزه، مرمر، یشم، سنگ سیاه، سنگ سفید(آلاباستر) و ; تشکیل می دهد و به کمک ابزار و وسایل مختلف تراشیده یا حکاکی می شود نظیر انواع ظروف، پایه ی چراغ، قاب عکس، انواع نگین و ;
13- خراطی چوب:
خراطی، شیوه ای از تولید محصولات چوبی است که طی آن و توسط ابزار و وسایل مختلف و به طور عمده به وسیله دستگاه خراطی، اشیائی نظیر انواع قلیان، گهواره، پایه آباژور و ظروف مختلف ساخته و پرداخته می شود
14- ریزه کاری و نازک کاری چوب:
روشی از ساخت فراورده های چوبی است که طی آن به وسیله ی وسایل نجاری نظیر ارّه، رنده، سوهان، مُغار و ; قطعات کوچک چوبی آماده شده به صورت روکش بر روی بدنه ی چوبی چسبانده و تحت فشار شکل گرفته اند و از این طریق انواع شکلات خوری، زیر سیگاری، قاب عکس و نظایر آن تولید و عرضه می گردد
15-منبت کاری، کنده کاری و مشبک کاری چوب:
شیوه ای دیگر از تولید محصولات چوبی است که طی آن طرح ها و نقوش سنتی با استفاده از قلم، چکش، مغار و سایر ابزار نجاری بر روی چوب های مرغوب و بادوام شکل می پذیرد
16- حصیر بافی
منظور از حصیربافی که بامبوبافی، مرواربافی، تِرکه بافی، چم بافی، سبد بافی و چیغ بافی را نیز شامل می شود، همان بافت رشته های حاصل از الیاف سلولزی (گیاهی) به کمک دست و ابزار ساده دستی است که طی آن محصولات مختلفی نظیر زیرانداز، سفره ی حصیری، انواع سبد، انواع ظروف و ; تولید و عرضه می گردد . در مورد چیغ بافی ذکر این نکته ضروری است که حین بافت، علاوه بر الیاف گیاهی از نخ پشمی رنگ شده نیز برای ایجاد نقوش و طرح های سنتی استفاده می گردد
17- خاتم سازی:
روشی از تولید فراورده های چوبی است که با استفاده از روکش حاصله از به هم چسباندن قطعات کوچک فلزات، استخوان و انواع چوب در اشکال و طرح های سنتی (بیشتر به صورت هندسی) و به کمک ابزار و وسایل مختلف، فراورده هایی نظیر انواع قاب عکس، جاسیگاری، شکلات خوری، میز، صندلی و ; ساخته می شود
18-معرق کاری:
ترسیم طرح ها و نقش های سنتی بر روی زمینه ی چوبی یا سرامیک و خالی کردن داخل خطوط طرح ها و پرکردن فضای خالی شده به وسیله قطعات آماده شده ی چوبی، سرامیک، فلزی، صدفی و سنگی را معرق کاری می گویند
شوق فراگیری به صنایع دستی
صنایع دستی روستایی، ایلی – عشایری در مجموع به عنوان دست آفریده های ملی به جهت بهره بردن از ارزش های اصیل و سنتی و هنری و فرهنگی آن از گذشته های دور تا به امروز در بین زنان ماهر بافنده و مردم میهن ما دارای جایگاه والایی است. سهولت در تهیه مواد اولیه طبیعی دست آفریده های روستایی، ایلی – عشایری به خصوص گبه های چشم نواز در آبادی ها و متن ییلاق و قشلاق و ابزارهای سنتی و محلی بافت زیراندازها، شرایط مناسبی را برای شوق فراگیری پدید آوردن دستبافته های هنری به وجود آورده است. از سوی دیگر نداشتن پیچیدگی در تولید این گونه دست آفریده ها موجب گردیده است که درحال حاضر خانوارهای کثیری در روستاها و مناطق دورافتاده و کوهستانی ایلی – عشایری برای تولید چنین دستبافته ها تلاش درخوری را به کار بندند. وسایل و ابزار مورد نیاز برای بافت گبه عبارتند از: دار مخصوص گبه بافی، چنگک، قیچی، شانه کوب فلزی و چاقو. در این میان مهمترین و اصلی ترین وسیله همان دار گبه بافی است. زنان و دختران ماهر گبه باف، دار گبه را در اندازه های مختلف سفارش داده شده، به صورت افقی و برروی سطح کف محل بافت قرار می دهند. دار گبه در مناطق روستایی بیشتر از جنس فلز بوده ولی در نقاط ایلی – عشایری به علت وفور درختان ستبر، دار گبه را از چوب می تراشند. اکثر بافندگان گبه در بخش های گوناگون عشایری کار ظریف دست آفریده گبه را بدون طرح و یا نقشه های از پیش تهیه شده به انجام می رسانند. بعضی دختران عشایری که مهارت چندانی در پدیدآوردن گبه ندارند، معمولا برای شروع کار گبه بافته شده ای را در مقابل دیدگان خود قرار می دهند که در محل به این شیوه «دستور» می گویند. ولی مادران و مادربزرگ های باتجربه در مناطق ایلی – عشایری نیازی به طرح دستوری ندارند. آنان بافنده های قابلی هستند که ضمن بهره گیری از مناظر شیفته کننده طبیعت افسون گر، از سلیقه های جذاب، تنوع جذاب رنگ های سحرآمیز و نوآوری برای شکل دادن به تار و پود گبه استفاده می کنند. همین نگاه ها در هنگام بافت و انتخاب رنگ ها، ترکیب بندی افسون کننده پرزها با تار و پود گبه سبب می شود دست آفریده هایی پدید آید که دارای ویژگی های بسیار بوده و متفاوت با نمونه های قبلی ظاهر شود. چنین گبه هایی که همیشه با تنوع رنگ ها و نوآوری مستمر همراه بوده در بازارهای ملی و بین المللی به خصوص در نمایشگاه های دست آفریده های خاوردور و کشورهای اروپایی درخششی پرفروغ و ماندگار داشته باشد. دست آفریده های خلاق و رویایی برای تار و پود بافت شکیل و جذاب گبه از نخ پنبه ای طبیعی و نخ پنبه ای مخلوط با موی بز استفاده می شود. زنان و دختران ماهر بافنده برای پود گبه های خوش نقش از پشم گوسفندان بهره می گیرند و با دستان هنرمند خود این پشم رمه های کوهستانی را می ریسند و برای بافت گبه آماده می کنند. مرغوب ترین پشم برای بافت انواع قالی و گبه های خوشرنگ، پشم دامنه های انتهایی کوهپایه های زاگرس در فراز استان فارس است که لطافت و استحکام آن زبانزد خاص و عام است. تعداد نخ های پود گبه به کار رفته در هر رج این دست آفریده هنری و چشم افسا که دارای ساختاری درشت است از سه تا هشت واحد و در انواع ریزتر گبه های نوع ظریف پتویی با مهارت فوق العاده حتی تا 14 پود در تغییر است. گبه برای عرضه در بازارهای ملی و بین المللی در اندازه های عرض یک متر و بیست تا طول 2 متر و حداکثر 2 متر و 50 سانتیمتر بافته می شود. برای پدید آوردن یک گبه خوشرنگ در اندازه 2 متر و 20 سانتیمتر طول با عرض 1 / 5 متر بافندگان ماهر قشقایی و دختران و زنان بختیاری حدود هشت کیلوگرم پشم حلاجی شده گوسفند و تقریبا سه کیلوگرم موی بز را به هم می آمیزند. دست آفریده های خلاق و رویایی گبه معمولا در اصطلاح بافندگان درشت بافت است و بلندای پود گبه دست کم تا یک سانتیمتر می رسد. البته بعضی مصرف کنندگان به تجار اروپایی و یا بازرگانان خاوردور سفارش های خاص از نظر طول و عرض، نحوه رنگ آمیزی و نقش های ویژه ارائه می دهند که ممکن است این اندازه ها تغییر کند. هنرمند خالق و چیره دست گبه با چهره و سیمایی برخاسته از روایت های ایلی و مضامین طبیعی و حتی بیان حالات روحی خانوارهای همیشه پراکنده در پهنه های کوهستانی، کنار آبشارهای مصفا و سبزه زاران دشت و کوهپایه ها می کوشد در بوم گبه، این واقعیت های روحانی را تجسم بخشد. طرح ها و نقوش طبیعی گبه به گونه ای با افکار و حالات روحی و روانی پدیدآورندگان این نوع دستبافته های هنری هماهنگی دارد. بسیاری از نقوش چشم افسا و افسانه ای گبه های پدید آمده در خانوارهای ایلی – عشایری چنین است. نقوش دلربا و انعکاس یافته در پهنه طبیعت سرگشته کوهستانی در متن گبه مشاهده می شود، اما طراحی در قالی به گونه ای است که بافنده در چارچوب طرح دستوری که در مقابل دیدگان خود دارد کار می کند، ولی پدیدآورنده هنرمند گبه به سان یک موسیقیدان ماهر و دلنواز، با دست های باز بافت این دست آفریده هنری را ادامه می دهد. باید گفت که نقش های جان گرفته بر متن گبه خودجوش است. این نقوش چنان با سادگی و حتی بیانی زلال و شفاف و آهنگین بر عرصه گبه می نشیند که هارمونی روح نواز چنین نقش های طبیعی و ماهر اصالت گبه های ایلی – عشایری را فریاد می کند
حکایت غم انگیز ترنج ایران
صنایع دستی ایران به عنوان نماد و تبلور فرهنگ غنی این سرزمین از دیرباز شهرتی جهانی داشته است. خمیر مایه اصلی آثاری که به دست هنرمندان خلاق و سختکوش ایرانی پدید آمده از عمق تاریخ کهن این مرز و بوم نشات گرفته است. در این میان فرش دستباف ایرانی با رنگ ها و نقشه های متنوع از جمله ترنج سرخ ارغوانی، شکارگاه، فرش گلدانی، فرش درختی، فرش گلدانی لری، فرش راور، قالیچه خشمه و فرش پیچ مو و ; از جایگاه ویژه ای در صنایع دستی کشور برخوردار است. تا چندی پیش آوازه فرش ایرانی، سراسر جهان از اروپا تا آمریکا و حتی شرق دور را در نوردیده بود، به طوری که بسیاری از فرش های تاریخی ایران زمین زینت بخش موزه های معتبر جهان است، اما هم اینک سرنوشت فرش دستباف ایران حکایت غم انگیزی دارد، به طوری که در صورت ادامه روند کنونی آینده ای جز اضمحلال در انتظار این هنر اصیل ایرانی نخواهد بود. سرقت طرح های ایرانی و تلفیق طرح های اصیل و زیبای ایرانی با نیروی کار ارزان کشورهایی چون هند، پاکستان، چین، نپال و ; موجب شده تا فرش های بافت این کشورها بسیار ارزانتر از بافت های داخل ایران باشد و امکان رقابت را از فرش های دستباف ایرانی در بازارهای جهانی بگیرد. اوج شکوفایی فرش ایران تا سال 72 بود و رکود آن نیز از سال 74 با ورود پاکستان، افغانستان، نپال، چین، هندوستان و ترکیه به بازار فرش شروع شد و در همین سال ها عده ای از کارشناسان ایرانی برای تولید ارزان فرش در این کشورها سرمایه گذاری کردند و تجربیات ارزشمند چندصد ساله بافندگان ایرانی را نیز به آنان انتقال دادند. گرچه صنعت فرش یکی از کهن ترین صنایع دستی کشور است، غیر از تجار فرش، سایر عوامل و شاغلان این بخش هرگز منزلت و جایگاه واقعی خود را در جامعه به دست نیاوردند. صنعت قالیبافی در درون خود 20 شغل جانبی از جمله رنگرزی، چله کشی، نقشه کشی، تهیه نخ های کرکی و ابریشمی و فروشندگان فرش دارد، به طوری که نزدیک به 10 میلیون نفر در سراسر کشور به صنعت و هنر قالیبافی و حرفه های جنبی آن اشتغال دارند. بنابراین نقش فرش در اشتغالزایی و کسب درآمد برای بافندگان غیر قابل انکار است. از آنجا که پیدایش رقیب، صنایع فرش دستباف ما در بازارهای جهانی توانایی خود را از دست داده و متاسفانه از رتبه اول به رده 22 جهان نیز سقوط کرده، برای رونق بخشیدن به این صنعت هنری و به ویژه صادرات فرش دستباف و ایجاد اشتغال برای جوانان، نیاز به یک عزم ملی است. در این عزم، برنامه ریزی، حذف مقررات و ضوابط دست و پاگیر، هدایت و نظارت کارشناسانه و منطبق با نیاز بازار ضروری است. سلیقه سنجی، نیازسنجی، بازاریابی و به کارگیری مواد اولیه مرغوب و بافت نقشه های مناسب بازار لازمه رونق بخشی به این هنر دیرینه و صادرات فرش است. از طرفی وقت آن رسیده است که فرش ایران جایگاه گذشته خود را در بازار جهانی به دست آورد و برای دستیابی به این هدف در گام اول رقبای فرصت طلب شبیه ساز باید از گردونه بازار جهانی پس زده شوند و فرش ایران همچنان با کیفیت و اصالت جای خود را باز کند. همچنین با توجه به اینکه اقتصاد و بازرگانی جهانی تغییر یافته است، ایران باید وضعیت تجارت و ارتباطات تجاری خود را با سیستم جدید جهانی متناسب کند، زیرا امروزه دیگر صادرات فرش به شکل سنتی امکان پذیر نیست. استفاده از شبکه اینترنت و ارتباطات خاص رایانه ای یکی از این راه هاست. از طرفی اشتغال یکی از نیازهای انکارناپذیر جوانان است. جوانان جهت رشد و ارتقای پایگاه اقتصادی و اجتماعی خود به شغل نیاز دارند و بحث اشتغال در جامعه ایران از مقوله های اساسی و خاص است. رشد سریع بیکاران و ناکام ماندن تلاش مسئولان برای مهار بیکاری موجب فراهم کردن جوی شتابزده برای دسترسی آسان و سریع به کار شده است. این مسئله مدیران و برنامه ریزان را برای تصمیم گیری در تنگنا قرار داده و سبب شده است برای حل آن در سطح ملی، منطقه ای و محلی به مشاغلی روی آورند که نیاز به نیروی انسانی بالا و سرمایه گذاری اندک دارند. شغل بافندگی و صنعت فرش دستباف از جمله مشاغلی به حساب می آید که با کمترین سرمایه گذاری و امکان کسب مهارت طی حداکثر سه دوره کوتاه مدت در مقایسه با مشاغل دیگر، می باشد
صنایع دستی، آمیزهای از هنر و صنعت
امروزه تلفیق هنر و صنعت به وضوح در همه جای زندگی بشر دیده میشود، به معماری ساختمانها دقت کنید، مبلمان و دکوراسیون خانهها و; همگی آمیزهای از هنر و صنعت هستند، آمیزهای از دو مفهوم که در ظاهر معانی مختلفی دارند. صنایع دستی نیز محصول تلفیق هنر و صنعت است.ساخت صنایع دستی از گذشتههای دور وجود داشته، بنابراین نمیتوان آن را هنری امروزی بهشمار آورد، در آن زمان مردم بدون اینکه بدانند و آگاه باشند، هنر و صنعت زمان خود را درمیآمیختند، چنان که اشیاء زینتی و صنایع دستی بهدست آمده از اکتشافهای باستانشناسان، گواه این ادعاست که صنایع دستی در ابتدا برای رفع احتیاجات روزمره انسانها بهوجود آمد و به تدریج رشد و تکامل یافت و امروزه صنایع دستی هر منطقه، نشاندهنده فرهنگ و هنر آن منطقه است؛ طوری که از روی صنایع دستی بهدست آمده از اکتشافاتهای باستانشناسان میتوان به تمدن مردم آن دوره و همچنین فرهنگشان و میزان پیشرفته بودن صنعت آن دوره خاص پی برد. با بررسی صنایع دستی در هر کشور یا منطقه میتوان با فرهنگ و صنعت مردم، استعدادها، مهارتها و خلاقیت افراد آشنا شد، این هنر بهعنوان نماد فرهنگی و تاریخی هرکشور نیز شناخته میشود و از این لحاظ دارای اهمیت است.صنایع دستی هر کشور، اهمیت ویژهای نیز در نظام اقتصادی آن کشور دارد. البته رونق این هنر در چگونگی بازاریابی آن است و باید روشهای سنتی معرفی صنایع دستی را فراموش کرد و از شیوههای امروزی در بازاریابی استفاده کرد. صنایع دستی هر کشور در جذب توریست نقش عمدهای دارد، جهانگردان برای شناخت تاریخ و فرهنگ هر کشور و هر منطقه به شناخت صنایع دستی آن منطقه میپردازند، البته بیشتر سعی میکنند هنرهای سنتی یک کشور را بررسی کنند و از این طریق به تمدن گذشته مردم کشورهای مختلف پی ببرند و تاریخ باستانی آنها را مطالعه کنند، غیر از این میتوانند از این طریق از علایق و گرایشهای مردم سرزمینهای مختلف نیز آگاه شوند و از این موضوع در تجارت خود بهره ببرند. این موضوع هم به سود مردم آن کشور است و هم توریستها و نتیجه آن پیشرفت اقتصادی هر دو گروه از این طریق است.بررسی آثار صنایع دستی نقاط مختلف از جهات گوناگون برای محققان و مورخان دارای اهمیت است. غیر از شناخت ریشه تاریخی و تمدن باستانی مناطق مختلف، بررسی این آثار برای پژوهشگران از این جهت دارای اهمیت است که میتوانند به هنرها و همچنین صنایع موجود در دورههای گذشته پی ببرند و یا اینکه یا صنایع امروزی نقاط مختلف جهان آشنا شوند.در مقایسهای که محققان میان کشورها رو به رشد و کشورهای پیشرفته انجام دادهاند، این نتیجه بهدست آمده است که در کشورهای پیشرفته، صنایع دستی، ساخت آن و پرداختن به این هنر به تدریج از میان رفته است و علت این امر نادیده گرفتن جنبههای اقتصادی و تجاری این هنر است. این کشورها بهدلیل اتکائی که به تکنولوژی پیشرفته دارند، این نتیجه بهدست آمده است که در کشورهای پیشرفته، صنایع دستی، ساخت آن و پرداختن به این هنر به تدریج از میان رفته است و علت این امر نادیده گرفتن جنبههای اقتصادی و تجاری این هنر است. این کشورها بهدلیل اتکائی که به تکنولوژی پیشرفته دارند، از پرداختن و اهمیت دادن به این هنر دوری میکنند و صنایع دستی این کشورها تنها به بازماندههائی از گذشتگان خلاصه میشود که امروزه آنها را در موزهها نگهداری میکنند. در بررسی دیگری که در دورن کشورها صورت گرفته، این نتیجه تا حدودی برعکس است. در کشورهای مختلف بهطور کلی در نقاطی که دور از شهرها و ایالات بزرگ است، در گذشته صنایع و هنرهائی وجود داشته که اکنون دیگر نشانی از آنها نیست. در حالی که در شهرهای بزرگ بیشتر به این هنر توجه میشود و بهخاطر اهمیت اقتصادی و تجاری آن، مردم بهای بیشتری به آن میدهند.البته در بررسی که در میان کشورهای جهان انجام شده، نتیجه ذکر شده، یک نتیجه کلی در مقایسه کشورها با هم است و واضح است که این نتیجهگیری ممکن است استثناهائی هم داشته باشد، از جمله این کشورها میتوان به ژاپن و چین اشاره کرد. ژاپن با وجود صنعت و تکنولوژی پیشرفتهای که در اختیار دارد، هنوز برای شناساندن خود به مردم کشورهای مختلف از صنایع دستی استفاده میکند و با معرفی صنایع دستی خود، سعی در شناساندن فرهنگ و تمدن گذشته خود دارد و معرفی این تمدن را بسیار مهمتر از معرفی تکنولوژی امروزی خود میبیند و علت آن نیز این است که تکنولوژی روز به خودی خود به مردم شناسانده میشود، اما معرفی تاریخ، فرهنگ و تمدن یک کشور اهمیت بالائی دارد. امروزه مردم سراسر دنیا، ژاپن را نه تنها با نام اکتشافات و اختراعات جدیدش، بلکه با نام فرهنگ و تمدن گذشتهاش میشناسند و مردم ژاپن این امتیاز را مدیون هنر و صنایع دستی این کشور هستند.از این جهت صنایع دستی، هنر ملی یک کشور نیز محسوب میشود، چون به واسطه آن، میتوان سنتها، تاریخ، مهارتها، استعدادها و حتی طرز زندگی مردم را نیز شناخت.عدهای نیز بر این باورند که جنبه اقتصادی صنایع دستی بسیار مهمتر از جنبه فرهنگی آن است، این دسته دیدگاهشان را اینگونه بیان میکنند که صنایع دستی از این جهت از نظر اقتصادی بااهمیتتر است که برای فرد و کشور سودآور است. چون برای معرفی و همچنین تولید انبوه، سرمایه کلانی لازم ندارد، صنایع دستی هر کشور در خارج از آن کشور طرفداران زیادی دارد، در نتیجه صادرات خوبی خواهد داشت و از این راه میتوان درآمد بالائی داشت و ارز فراوانی را وارد کشور کرد.صنایع دستی هر کشور به اندازه تمدن آن کشور قدمت دارد، اما اغلب مورخان منشأ پیدایش اولیه این هنر را دوره پالئولیتیک میدانند. به گفته مورخان در این دوره برای اولین بار انسان ضرورت پیدایش هنر در زندگی روزمرهاش را احساس کرد و توانست استعدادهای هنریش را نمایش دهد، این حس هنری که بهصورت نظری در انسان وجود داشت در ابتدا بهصورت طراحی خطوط هندسی ساده و کمکم بهصورت حکاکی روی سنگها و تراشیدن چوب و استخوان نمایان شد. در آن زمان هنوز هنرها به شکل امروزی از هم تفکیک نشده بودند و اکثر هنرها مثل نقاشی و مجسمهسازی نیز جزء صنایع دستی به حساب میآمدند، علتش این بود که هر هنری که با دست بشر بهوجود میآمد و نشانگر ذوق هنری و استعداد درونی بشر بود صنایع دستی خوانده میشد.وقتی به تدریج فرهنگ تقریباً معنی امروزی خود را گرفت، تلفیق هنر و صنعت از جنبههای مهم هر فرهنگ محسوب شد و شکوفائی هنر و صنعت در کنار هم و تکثیر و گسترش آن باعث بالا رفتن ارزشهای یک فرهنگ و ایجاد خلاقیت و نوآوری در این امر موجب افزایش ارزشهای فرهنگی یک ملت شد. اوریسا اولین منطقهای است که صنایع دستی به شکل امروزی در آنجا بهوجود آمد. مورخان زمان دقیقی را برای این پدیده ثبت نکردهاند، تنها در کتابها نام این مکان ثبت شده است. اوریسا نام منطقهای در هند است که برای اولین بار تولید صنایع دستی بهعنوان یک شغل از سوی مردم آن پذیرفته شد و این تنها مکانی بود که به هنر و صنایع دستی احترام میگذاشتند، از آن به نحواحسن استفاده میکردند و برای خلق هنری پویا و حفظ آن میکوشیدند.طرحهای اولیه صنایع دستی که در اوریسا تهیه میشد، الهام گرفته از اسطورههای جهان و افسانههای فرهنگ و تمدن هند بود که بیشتر بهصورت نقاشی و مجسمهسازی ارائه میشد. البته تصویر این افسانهها به تدریج از حالت نقاشی بر روی سنگ و دیوار فاصله گرفت و بهصورت نقاشی روی سفال، اشیاء زینتی و شیشه تبدیل شد، مردم این منطقه سعی میکردند بیشتر افسانههای کشورشان را بهصورت حماسی به تصویر بکشند. با آغاز نقاشی روی سفال و اشیاء زینتی، کمکم هنر آن دوره به صنایع دستی امروزی نزدیکتر شد.صنایع دستی با مفهوم امروزی، وفاداری قابل توجهی به تاریخ و فرهنگ گذشته دارد و این مورد را میتوان به وضوح در کلیه طراحیها، سبک ساختار، فرم و رنگهائی که در ساخت صنایع دستی بهکار برده میشوند، مشاهده کرد. کلیه این طرحها و روشها همگی بومی و طبیعی هستند و سازندگان آنها سعی کردهاند در آثارشان تاریخ کشور را به تصویر بکشند. ولی نه تاریخ و فرهنگ معاصر کشورشان را، چرا که این هنرها تاریخ و گذشته دور هر قوم و ملت است.صنایع دستی در هر کشور و هر ملت، تفاوتهای خاصی با هم دارند و هر کدام دارای شاخصههائی هستند که آنها را از هم متمایز میکند و این شاخصها به تلاش نسلهای گذشته هر ملت برای حفظ این هنر بازمیگردد، بهطوری که در این آثار بتوان جنبههای هنر و صنعت را در کنار هم دید و آمیزش این دو را به خوبی درک کرد
جنبش هنر و صنعت
هر چند که صنایع دستی در ابتدا در کشورهائی بهوجود آمده است که تمدن قدیمیتری دارند، اما چون در اکثر این کشورها این هنر مورد بیتوجهی افراد قرار گرفته، کمکم ارزش خود را از دست داده و در خیلی از مناطق صنایع دستی به کلی از بین رفته است و شاید امروزه تنها چند نمونه از آنها در موزهها نگهداری شود.کشورهای اروپائی بهخصوص انگلیس با گذشت زمان بیشتر ارزشهای این هنر را درک کردند و سعی کردند توجه بیشتری به صنایع دستی داشته باشند.اواخر قرن نوزدهم حمایت بیسابقهای از ارزشهای هنری و منحصر به فرد صنایع دستی در اروپا صورت گرفته و بهدنبال آن جنبشی در انگلیس ایجاد شد که تأثیر بهسزائی بر این هنر در دیگر کشورهای اروپائی داشت. البته این جنبش و عقاید صاحبان آن بیشتر از هر جای دیگر، در انگلیس جلوه داشت اما توانست تأثیر عمدهای در سایر کشورها و حتی آمریکا داشته باشد.جنبش هنر و صنعت نام خود را از انجمن نمایش هنرها و صنایع برگرفته بود، این انمجن در سال 1888 بهمنظور معرفی هنرها و صنایع مرتبط به هم شکل گرفت و فعالیت فراوانی در اروپا داشت و نقش عمدهای نیز در شناساندن هنر صنایع دستی به مردم اروپا ایفاء کرد.جنبش هنر و صنعت در ابتدای کار خود بسیار بینظم و بیقاعده عمل میکرد و عقاید، جریانها و روشهای گوناگونی را در برمیگرفت. این بینظمی برای بسیاری از هواداران این جنبش، مشکلی جدی و عمیق بود که از میان برداشتن آن خود خدمت بزرگی به جامعه هنری آن زمان بود. این مشکل غیر از لطمه زدن به کار هنرمندان و صنعتگران، باعث بهوجود آمدن عقایدی سطحی از طرف کسانی که در این کار مهارت نداشتند نیز میشد، همچنین بینظمی موجود در این جنبش، باعث درگیری میان اعضاء جنبش شد و در نتیجه بعضی عقاید که متضاد هم بودند به کلی از بین رفتند در صورتی که ممکن بود این عقاید، تحولی عظیم را در این هنر موجب شوند.اما برای عدهای دیگر این مشکل، مشکلی سطحی بود که چنان بیاهمیت مینمود که تأثیر چندانی در روند جنبش و اهداف اصلی آن نداشت و این دسته، این مشکل را ناشی از عادت بازگشت به طبیعت میدانستند. البته این جنبش تقریباً در سال 1910 اقتدار خود را در انگلیس از دست داد اما در همین مدت اندک نیز توانست تأثیر فراوانی در کشورهای مختلف اروپائی بهخصوص انگلیس و اتریش بگذارد.همچنین در آمریکا، تعداد زیادی از هنرمندان، طراحان و طرفداران دگرگونیهای اجتماعی از عقاید این جنبش تأثیر پذیرفتند. یکی از مهمترین این افراد، معماری بهنام ”فرانک لویدرایت“ بود که تحتتأثیر این جنبش، مؤسسه انجمن هنر و صنعت را در سال 1894 در شیکاگو بنیان نهاد.
هنرهای سنتی
هنرهای سنتی (صنایع دستی) از گذشتهی بسیار دور، در زندگی روزمرهی ما ایرانیان، به عنوان رکن اصلی حیات مادی و معنوی اعتبار و اهمیت داشته و دارد و عامهی مردم ایران از غنی و فقیر، بزرگ و کوچک، کشاورز و صنعتگر، کارگر و کارفرما و . . . هر یک به نحوی از این دستآوردهای هنری استفاده کردهاند. زمینهسازی برای صادرات و دلگرمی و حمایتهای عملی بخش دولتی عامل اساسی و ماندگاریِ این دست از صنایع است.رشته صنایع دستی آموزش عملی و مقدماتی اموری است که منجر به خلاّقیتها و انجام کارهای جذّاب در این صنعت میشود. صنعتی که در خانه هر ایرانی اثری از خود بر جای نهاده. فارغالتحصیلان این رشته خواهند توانست با اطلاعات و دانش عمومی، نظری و تحقیقاتی از یک طرف و کار عملی از طرف دیگر در واحدهای دولتی و خصوصی (از قبیل صنایع دستی ایران، موزهها، کارگاه های تولیدی صنایع دستی در سراسر کشور و . . . ) که در احیاء، تقویت و معرفی و عرضهی این صنایع کوشش مینمایند، فعالیت داشته باشند و ضمن تولید آثار صنایع دستی، ادارهی امور عمومی، یا بخشهای کارگاهی و یا تحقیقاتی این واحدها را توأم با ارائهی فکر و هدایت و اصلاح به عهده گیرند
طراحی پارچه و لباس
پایهی همهی هنرهای تجسمی، طراحی است. وقتی از طراحی پارچه و چاپ صحبت میکنیم، در اصل نوع تلفیق نقوش سنتی را به جای این که برای نقشهی یک فرش به کار بریم، با اندکی دقت و ظرافت برای انواع پارچههای زری، مخمل یا هر نوع بافت پارچه به کار میبریم.بر این اساس در برنامههایی که برای این منظور در نظر گرفته شده است، دو هدف دنبال میشود
اول تربیت طراحانی که توانایی اجرای صحیح و دقیق طراحی نقوش سنتی را داشته باشند و با آشنایی کافی که از نقوش سنتی دارند، قادر باشند از عهدهی اجرای ترکیبات نقوش سنتی و هندسی به خوبی برآیند.دوم تربیت افرادی که توانایی اجرای طرح ارائه شده از طرف طراحان را برای پارچه، قالی، کاشی و . . . داشته باشند. رشتهای کاملا ذوقی و هنری! دانشآموزانی که این رشته را انتخاب میکنند چه بخواهند چه نخواهند باید اهل حوصله و آشنا به شرایط اجتماعی و روحیات و ارزشهای اعتقادی مردم ایران باشند. در طراحی پارچه خصوصیات اقلیمی، آداب و رسوم و باورهای مردم در رنگها و طرح و اشکال مختلف تأثیر گذار است. رابطه این رشته به صنعت نساجی، که بعد از نفت از صنایع مهم و اشتغالزای کشورمان است، مانند رابطه روز و خورشید است. به لطف توجه مسئولین، صنعت ورشکسته نساجی یک سال است که نوسازیاش شروع شده و در شرف پیشرفت همه جانبه قرار دارد. علاقه به لباس در دختران دانشآموز میتواند شانس بیشتری را برای موفقیت آنها به ارمغان آورد. زمینهها و مشاغلی که فارغالتحصیلان این رشته می توانند در آنها مشغول بکار شوند عبارتند از
ـ ارائه خدمات مشاورهای به نهادها، کارخانجات، مؤسسات آموزشی و تولیدی و; ، در زمینه طراحی لباس مناسب برای عملکرد خاص مورد نظر آنها
ـ خدمت در مؤسسات تولید و دوخت لباس، کارگاهها و کارخانههای نساجی دولتی و خصوصی که با کار بافت و چاپ پارچه اشتغال دارند ، به عنوان طراح
- تأسیس کارگاههای بافت و چاپ پارچه (اعم از مفرح و تزئینی) و دوخت لباس
- مشاوره تدریس و کار پژوهشی در نهادهای دولتی و خصوصی مانند سازمان صنایع دستی ایران، اداره کل هنرهای سنتی اسلامی، موزههای مختلف، هنرستانهای هنری و; در زمینه لباس و پارچه
بخش اول : گلیم
گلیم یکی از صنایع دستی زنانه است که بیشتر در مناطق عشایری و روستایی ایران رواج دارد
گلیم بافتی ساده داشته و با پشم و پنبه و در مواردی با پشم و موی بز بافته میشود. وسیله بافت گلیم مانند قالی دارهای افقی یا عمودی میباشد و هنگام بافت نخهای تار و پود یک در میان از زیر و روی یکدیگر میگذرند، مانند بافت ساده یک سبد.گلیم ایران بر حسب مناطقی که آن را میبافند دارای شیوههای بافت و نقوش متنوع است.یکی از ویژگیهای گلیم، وفور مواد خام اولیه آن است و به همین دلیل در میان اقوام مختلف تولید میشود. مواد اولیه گلیم پشم گوسفند، پشم شتر، موی بز و اسب و پنبه میباشد.انواع رنگ و ترکیببندیهای گوناگون آن از مهمترین عناصر زیبایی و کیفیت گلیم میباشد
گلیم را میتوان از چندین جهات دستهبندی نمودانواع گلیم از لحاظ ابعاد (گلیم معمولی، گلیمچه، دست گلیم و;تقسیم بندی گلیم از لحاظ جنس تار و پود (گلیم پنبهای، گلیم پشم وپنبه، گلیم ابریشمی و;
تقسیمبندی گلیم ار نظر نوع بافت (گلیم یگ رو، گلیم دورو، گلیم سوزنی و;تقسیمبندی گلیم از نظر محل بافت (گلیم بلوچی، گلیم کردستان و;مهمترین مناطق گلیم بافی در ایران عبارتند از: گلیم سنه، گلیم بیجار، گلیم شاهسون، گلیم زرند، گلیمهای ورامین و گرمسار، گلیم قشقایی، گلیم بختیاری، گلیم منطقه خراساندر گذشته گلیم بیشتر برای مصارف خانگی تولید میگردید، اما امروزه به خاطر توجه جهانگردان غربی و هجوم آنها تبدیل به یک تجارت پر سود بینالمللی گردیده است
گلیم بازمانده هنر کهن ایران