تحقیق بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری در word دارای 93 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری در word
مقدمه:
بیان مسئله:
سؤال تحقیق:
اهمیت و ضرورت تحقیق:
اهداف تحقیق:
فرضیه های تحقیق:
تعریف نظری اصلاحات:
تعریف عملیاتی اصطلاحات:
تعریف «شخصیت»
تاریخچه شخصیت:
نظریه های صفات:
ریشه یابی مدل پنج عاملی(The Big Five Model):
برونگرایی و درونگرایی از دیدگاه یونگ:
کارکردهای روانشناختی:
هشت نسخ روانشناسی یونگ:
ابعاد شخصیت از نظر آیزنگ:
رابطه بین درونگرایی و برونگرایی:
یافته های آیزنگ در زمینه مقایسه درونگرایان و برونگرایان از نظر ژنتیکی:
اساس نوروفیزیولوژیک شخصیت از دیدگاه آیزنگ:
رنگ چیست؟
تأثیر روانشناختی رنگها:
رنگهای سرد و گرم:
هشت رنگ اصلی:
مفاهیم رنگ ها:
عوامل مؤثر در انتخاب رنگها:
جامعه آماری:
حجم نمونه:
روش نمونه گیری:
ابزار پژوهش:
روش پژوهش:
روش آماری و تجزیه و تحلیل داده ها:
روش جمع آوری اطلاعات:
آزمون T با نمونه های مستقل:
فرضهای زیربنایی آزمون T با نمونه های مستقل:
گزارش نتایج آزمون در تحقیق برای فرضیه اول:
فرضیه دوم:
گزارش نتایج آزمون در تحقیق برای فرضیه دوم:
تصمیم گیری تحقیقی:
بحث و نتیجه گیری:
محدودیت های تحقیق:
پیشنهادات تحقیق
منابع و مآخذ:
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری در word
1آیزنگ،جانز(1365) واقعیت و خیال پردازی در روانشناسی،(ترجمه محمد تقی براهنی و همکاران)،تهران
2پروین،لارنس را(1370)،روانشناسی شخصیت،نظریه و تحقیق،(ترجمه محمد جعفر جوادی و پروین کدیور)تهران:مؤسسه خدمات فرهنگی رسا
3تابشیان،زهرا(1356)،سنجش خصوصیات شخصیتی مهمانوازان،پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه تهران
4حریری،نجلا،(1376)،مقایسه نتایج کاوش با واسطه و کاوش بی واسطه از پایگاه اطلاعاتی مدلاین بر روی دیسک نوری.پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه علوم پزشکی و خدمان بهداشتی درمانی ایران
5دلاور،علی،(1379)،احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی،تهران: انتشارات رشد
6دعائی،حبیب الله،(1377)،مدیریت منابع انسانی،دانشگاه فردوسی مشهد
7دهخدا،علی اکبر(1377)،لغت نامه،تهران:مؤسسه لغتنامه دهخدا
8راس،آلن اٌ.(1378)،روانشناسی شخصیت،نظریه ها و فرآیندها (ترجمه سیاوش مجالفر)،تهران:نشر روان
9سان،هوارد،(1378).زندگی با رنگ،تهران:انتشارات حکایت
10سید نیک،محترم السادات.(1380)،بررسی مقایسه ای تیپ شخصیتی(درونگرایی و برونگرایی) در افراد میگرنی.پایان نامه دوره کارشناسی،دانشگاه آزاد ابهر
11شاملو،سعید،(1373)،آسیب شناسی روانی،تهران:انتشارات اطلاعات
12شاملو،سعید،(1370)،مکتبها و نظریه ها در روانشناسی شخصیت.تهران:انتشارات رشد
13شولتز،دوآن.(1377)،نظریه های شخصیت (ترجمه یحیی سید محمدی).تهران:نشر هما
14عشایری،حسن،(1382)،بررسی مقایسه ای تیپ شخصیتی (برونگرایی و درونگرایی) در افراد مبتلا به بیماران میگرن و افراد سالم،پایان نامه دوره کارشناسی،دانشگاه آزاد ابهر
15کارور،چارلزاس،وسی بر.مایکل اف.(1375)،نظریه های شخصیت (ترجمه احمد رضوانی)،معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی
16کریمی،یوسف،(1379)،روانشناسی شخصیت،تهران:نشر ویرایش
17کلانتری،زهرا(1382)،بررسی رابطه رنگ ترجیح داده شده با شخصیت (درون گرایی و برون گرایی) در بین دانش آموزان متوسطه.پایان نامه دوره کارشناسی، دانشگاه آزاد واحد ابهر
18کلاوس برند،فلمار(1379)رنگها و طبیعت شفا بخش آنها.(شهناز آذرنوش)،تهران، انتشارات قفنوس
19گنجی،حمزه(1368)،آزمونهای روانی،مشهد:انتشارات آستان قدس رضوی
20لوش،ماکس،(1375)،روانشناسی رنگها،تهران:انتشارات رسا
مقدمه
شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست،زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند:یادگیری،انگیزه،ادراک،تفکر،عواطف و احساسات،هوش و مواردی از این قبیل دانست.(شاملو،1370)
صاحب نظران حوزه شخصیت و روانشناسی از کلمه شخصیت تعریفهای گوناگونی را ارائه داده اند.از نظر ریشه ای،گفته شده است که کلمه شخصیت برابر معادل کلمه Personality انگلیسی Personalite فرانسه است،در حقیقت ریشه در کلمه یونانی دارد و این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود که بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت خود می زدند.به مرور،معنای آن گسترده تر شد و نقشی را که بازیگر،ایفا می کند را در بر گرفت.بنابراین مفهوم اصلی و اولیه شخصیت،تصویری صوری و اجتماعی است و بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند،ترسیم می شود.یعنی در واقع،فرد به اجتماع خود شخصیتی ارائه می دهد که جامعه بر اساس آن.او را ارزیابی می نماید.همین طور شخصیت را بر اساس صفت بارز یا مسلط و یا شاخص فرد نیز تعریف کرده اند و بر این اساس است که فرد را دارای شخصیت برونگرا یا درونگرا و یا پرخاشگر و امثال آن می دانند.(خسروی،1381)
نظری اجمالی به تعاریف شخصیت،نشان می دهد که تمام معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریه خاص یافت.بلکه در حقیقت،تعریف شخصیت بستگی دارد به نوع تئوری یا نظریه هر دانشمند،برای مثال کارل راجرز:«شخصیت را یک خویشتن سازمان یافته دائمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی ماست».یا آلپورت از شخصیت «به عنوان یک مجموعه عوامل درونی که تمام فعالیت های فردی را جهت می دهد» نام می برد.(شاملو،1370)
جورج کلی یکی از روانشناسان شناختی «روش خاص هر فرد را در جستجو برای تفسیر معنای زندگی» شخصیت می داند و یا فروی عقیده دارد که «شخصیت از نهاد،خود و فراخود ساخته شده است» برداشت های متفاوت از مفهوم شخصیت به وضوح نشان می دهد که معنای شخصیت در طی تاریخ بسیار گسترده تر از مفهوم تصویر صوری و اجتماعی اولیه آن شده است.(شاملو،1370)
در حال حاضر شخصیت به «روند اساسی و مداوم درباره فرد انسان»،اطلاق می شود و تعریف آن از دیدگاه هر دانشمند،یا هر مکتب و گروهی به نظریه یا تئوری خاص آنها بستگی دارد.(کریمی،1377)
بیان مسئله
انسان از روزگاران دور تحت تأثیر رنگهای پیرامون خود بوده است.بگونه ای که در برابر رنگهای متفاوت عکس العمل های متفاوتی از خود نشان می دهد.اکثراً به یاد داریم به هنگام کودکی از ما می پرسیدند چه رنگی را بیشتر از همه دوست داری،در آن زمان هم حس می کردیم که این رنگهای مورد علاقه ما رازهای متفاوتی (فراوانی) را درباره ما بازگو می کنند.و حال آن رنگها را بیشتر در زندگی روزمره خود بکار می بریم ولی اکنون متوجه این مطلب شده ایم که این رنگها بیان کننده یک سری مسائل روحی،سلیقه ای و حتی شخصیتی هستند.در این تحقیق سعی می شود رابطه ای که بین رنگ انتخابی و شخصیت افراد وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد
چرا که هر کدام از رنگهای پیرامون ما شخصیت خاصی را می طلبند تا مورد انتخاب قرار گیرند و به عنوان رنگ ایده آل آن فرد باشند
به عبارتی دیگر رنگها آئینه ای می شوند برای اینکه افراد شخصیت و روحیه خود را در آن ببینند و بتواند روحیات و شخصیت خود را با انتخاب رنگ به طرف مقابل بشناسانند.از آنجایی که رنگهای دنیای اطراف ما بسیار متنوع هستند می توان نتیجه گرفت که شخصیت ها نیز بسیار متعدد و مختلف باشند
روانشناسی رنگها تاکنون بوسیله دانشمندان بسیاری مورد تحقیق و برسیی قرار گرفته که از آن میان می توان به افرادی مانند،ماکس فایر،ماکس لوشر،هرمان رورشاخ اشاره کرد،که مشهورترین آزمون رنگ مربوط به ماکس لوشر است.در این روش چگونگی ارتباط میان رنگها و جنبه های شخصیتی توضیح داده شده است
با توجه به مسئله طرح شده نتیجتاً مسأله مورد پژوهش ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی برونگرایی با انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر می باشد
سؤال تحقیق
آیا ارتباطی بین برونگرایی و انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
رشد شخصیت پدیده ای بسیار پیچیده است و عوامل درونی و بیرونی بسیاری در آن تأثیر می گذارد.ژنتیک،ترشحات هورمونی،خانواده.مدرسه،وضعیت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و دهها مورد دیگر از عوامل عمده اثر گذاری در شخصیت افراد به شمار می روند.عوامل ذکر شده بر شخصیت فرد تأثیر گذاشته و او را فردی درونگرا یا برونگرا به بار می آورد.فرد با این ویژگی شخصیتی در مراحل مختلف رشدی و تحصیلی تکامل یافته و این ویژگی بر شغل و عملکرد فرد تأثیر می گذارد
شناخت شخصیت،ویژگی ها و چگونگی شکل گیری،عوامل مؤثر در ایجاد شخصیت و مسائلی از این قبیل،از یک جنبه،ارضای حس کنجکاوی و میل به حقیقت جویی را در انسان به دنبال دارد،زیرا این شناخت نوعی خودشناسی است و شخص هنگام مطالعه آنها غالباً آن دسته ها را با خود مقایسه کرده و تطبیق می دهد و احتمالاً با این شناخت نوعی طبقه بندی انجام می دهد؛یعنی،خود را در یکی از تیپهای شخصیتی قرار می دهد یا خود را دارای ویژگی های شخصیتی خاص می بیند.(کریمی،1379،ص 7)
مهندسین معماری چنانچه دارای یکی از ویژگی های شخصیتی نامبره بالا باشند مستقیماً بر رنگهای انتخابی آنها تأثیر گذاشته و آن را تحت پوشش قرار می دهد.از آنجا که رنگها و الوان های انتخابی آنان در جامعه مورد استفاده قرار می گیرد بر ویژگی های شخصیت افراد جامعه هم تأثیر می گذارد.بنابراین یک معمار درونگرا یا برونگرا با انتخاب رنگ مورد نظر می تواند بر افرادی که از آن محیط با رنگهای انتخاب شده استفاده می کنند تأثیر بگذارد و آنها را نیز مطابق با ویژگی های شخصیتی(درونگرا یا برونگرا) خود تطبیق دهدواز این رو ارائه این تحقیق ضرورت دارد
اهداف تحقیق
هدف از ارائه این تحقیق بررسی ویژگی های شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) و انتخاب رنگ معماران است.به بیان دیگر هدف ما پی بردن به این مسئله است که فرد برونگرا بیشتر رنگهای شاد و پر انرژی مانند قرمز،سرخابی،زرد و نارنجی را انتخاب می کند و فرد درونگرا بیشتر رنگهای آرام و ملایم مانند آبی،فیروزه ای،سبز و بنفش را انتخاب می کند.با توجه به انتخاب رنگی که هر یک از معماران درونگرا و برونگرا دارند و ارائه طرحهای خود با همان رنگ می توانند فضاهایی را طراحی و رنگ آمیزی کنند که متناسب با ویژگی شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) خودشان است.با توجه به اینکه افراد جامعه از این فضاها و محیط های رنگ آمیزی شده معماران استفاده می کنند می توانند از رنگهای موجود در محیط الگو گرفته و ویژگی شخصیتشان متناسب با رنگ آمیزی باشد که در آن محیط استفاده شده است
فرضیه های تحقیق
1درونگرایی دانشجویانی که رنگ بنفش را انتخاب می کنند بیشتر از دانشجویانی است که رنگ زرد را انتخاب می کنند
2برونگرایی دانشجویانی که رنگ قرمز را انتخاب می کنند بیشتر از دانشجویانی است که رنگ آبی را انتخاب می کنند
تعریف نظری اصلاحات
1درونگرا
فرد درونگرا تحت تأثیر سیستم عصبی مرکزی قرار دارد.استعداد سرشتی اش برای تحریک پذیری زیاد است از محرکها اجتناب می کند.بیشتر در خود فرو می رود و خیال پرور است.علاقه ای به شرکت در اجتماعات از خود نشان نمی دهد.گوشه گیر و انزوا دوست است.میزان هوشش بالاست و قوه بیانش عالیست و معمولاً در کارها دقیق است ولی گامها را آهسته و با احتیاط برمی دارد،فزونی طلب است.ولی برای کارهایی که انجام می دهد به قدر کافی ارزش قائل نیست،بیشتر پایبند به سنتها و اصول دین است.گرایش به احساس کمبود (حقارت) در او زیاد است و برای ابتلا به دلواپسی،افسردگی و وسواس آمادگی بیشتر دارد
2برون گرا
برون گرا به فردی گفته می شود که تحت تأثیر سیستم عصبی مرکزی است و استعدادش برای تحریک پذیری کم است.یعنی حساسیت کمتری در برابر محرکها دارد،دمدمی مزاج است.می تواند پای خود را برای مدت درازی بلند نگه دارد و فاصله های زمانی را کوتاه تر از درون گرایان احساس می کند.به دنبال چیزهایی تحریک آمیز می گردد و از کارهایی که در آنها احتمال خطر یا ضرر می رود روی گردان نیست.به کار و کوشش چندان علاقه ای ندارد و نیروی کمتری را به کار می اندازد.هوشش نسبتاً کم و قوه بیانش ضعیف است و استقامت ندارد و در کارهایش شتابزدگی دارد ولی وقت ندارد،چندان فزونی طلب نیست ولی برای کارهایی که می کند زیاد از حد ارزش قائل است.انعطاف پذیری دارد و شوخی و لطیفه را خیلی دوست دارد به خصوص اگر جنبه حسی داشته باشد.گرایش بیشتری برای تظاهرات ناشی از هیستری دارد
3رنگ
آنچه از صورت ظاهری چیزی بر چشم آید،دیده شود از سبزی و سرخی و زردی و نظایر آن و ماده ای از مدرن یا گیاه یا با عمل شیمیایی به صورت پودر یا مایع تهیه کنند و برای رنگ آمیزی یا نقاشی به کار ببرند
تعریف عملیاتی اصطلاحات
q «برونگرایی» شامل افرادی که در پرسشنامه شخصیت آیزنگ در مقیاس درونگرایی،برونگرایی نمره 13 به بالا را کسب کرده اند و دارای خصوصیات زیر می باشند
این افراد به شدن زیر نفوذهای محیطی قرار دارند،در گستره زندگی مردم آمیز و دارای اعتماد به نفس هستند.علاوه بر این،این افراد علاقه زیادی به معاشرت با دیگران و علاقمند به تماس با جهان خارج هستند
q «درونگرایی» شامل افرادی که در پرسشنامه شخصیت آیزنگ در مقیاس درونگرایی،برونگرایی نمره کمتر از 13 را کسب کنند و دارای خصوصیات زیر باشند
این افرد بیشتر مایل اندیش و درونگرا و در برابر نفوذهای بیرونی مقاوم هستند و در ارتباط با جهان خارج با اشخاص دیگر اعتماد به نفس کمتری دارند و بیشتر از برونگراها مردم آمیز هستند
«ترجیح رنگ» عبارتست از انتخاب یک رنگ از میان هشت رنگ در آزمون سی.آر.آر
تعریف «شخصیت»
شخصیت از واژه لاتین پرسونا2 گرفته شده است که به نقابی اشاره دارد که هنر پیشه ها در نمایش به صورت خود می زند.پی بردن به اینکه چگونه پرسونا به ظاهر بیرونی اشاره دارد یعنی،چهره علنی که به اطرافیانمان نمایش می دهیم،آسان است
بنابراین،بر اساس ریشه این کلمه،ممکن است نتیجه بگیریم که شخصیت به ویژگی های بیرونی و قابل مشاهده ما اشاره دارد،جنبه هایی که دیگران می توانند آنها را ببینند.پس شخصیت ما در قالب تأثیری که بر دیگران می گذاریم،یعنی،آنچه به نظر می رسد که باشیم،تعریف می شود.تعریفی از شخصیت در یکی از واژه نامه های استاندارد با این استدلال موافق است
این تعریف می گوید
شخصیت جنبه آشکار منش فرد به گونه ای که بر دیگران اثر می گذارد است،آیا هنگامی که واژه شخصیت را بکار می بریم تمام منظور ما همین است،آیا ما فقط درباره آنچه می توانیم ببینیم یا حالتی که دیگری به نظر ما می رسد حرف می زنیم؟آیا شخصیت تنها به نقابی که بر چهره می زنیم و نقشی که بازی می کنیم اشاره دارد؟مطمئناً،وقتی که از شخصیت حرف می زنیم منظورمان چیزی بیشتر از آن است.مقصود ما در نظر داشتن بسیاری از ویژگی های فرد است،کلیت یا مجموعه ای ویژگی های مختلف که ویژگی های جسمانی سطحی،فراتر می رود.این واژه،تعداد زیادی از ویژگی های ذهنی اجتماعی و هیجانی را نیز در بر می گیرد،ویژگی هایی که ممکن است نتوانیم بطور مستقیم ببینیم،که شخص امکان دارد آنها را از ما مخفی نگه دارد،یا ممکن است ما سعی کنیم آنها را از دیگران مخفی نگه داریم
البته تعاریف زیادی از شخصیت ارائه شده است که مورد قبول عده ای از صاحب نظران است و عده ای نیز آن را تعریف جامع و کامل نمی دانند و اتفاق نظر ندارند این تعاریف عبارتند از
شخصیت نسبتاً پایدار و پیش بینی پذیر است
شخصیت انعطاف ناپذیر و ثابت نیست،بلکه می تواند برحسب موقعیت تغییر کند
اما تعریفی که امروزه رایج است و مورد قبول اکثر صاحب نظران است عبارتست از:شخصیت،مجموعه ای از ویژگی های پاپدار و بی نظیر است که ممکن است در پاسخ به موقعیت های مختلف،تغییر کند
تاریخچه شخصیت
روانشناسان شخصیت وجود شباهت ها را بین افراد قبول دارند،اما توجه آنها بیشتر بر تفاوت های افراد از یکدیگر معطوف است.اگرچه هر انسان و رویدادی در نوع خود منحصر به فرد است.با وجود این،بین بسیاری از انسان ها و رویدادهای زندگی آنها آنقدر شباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت و درست همین الگوهای رفتاری است که روانشناسان شخصیت در پی درک آنند،روان شناسان شخصیت برای کلیت فرد و تفاوت های فردی اهمیت خاصی قائلند
گرچه آنها معمولاً معتقدند که هر فردی از بعضی جهات منحصر به فرد می باشد،اما بحث بر سر معانی این منحصر به فردی برای مطالعه شخصیت زیاد است.یک دیدگاه اینکه،هر فردی آن طور متمایز می باشد که دوره های خاص زندگی و تجارتش،درک می شود.پس بنا به این روش مقایسه با دیگران معنا ندارد.این دیدگاه فردنگر است که با مطالعه گسترده زندگی افراد با هدف دستیابی به یک فهم منحصر به فردی هر شخص،به وجود می آید.(پروین،1374)
اما دیدگاه دیگر،روش قانون نگری است که معتقد است منحصر به فردی یک فرد نتیجه وضعیت جسمی و زیستی و قوانین روانشناختی است.بنا به این روش هر فرد،ترکیب منحصر به فردی از اجزاء است،اگرچه هر جزئی به وسلیه فرآیند عمومی ایجاد می شود و این فرآیند می تواند از طریق تحقیق ابعاد خاص شخصیت افراد زیادی،برای تدوین قوانین رفتاری کلی،درک شود.(دعائی،1377)
روانشناسی مدرن در سال 1879 با تلاش دیلهم و ونت برای تأسیس آزمایشگاه روانشناسی آغاز گردید.کمی بعد در سال 1884 فرانسیس گالتن اندازه گیری شخصیت ظاهری را پیشنهاد نمود.گالتون نوشت:«خصوصیاتی که ما را هدایت می کنند یک چیز قطعی و با دوام هستند و بنابراین تلاش برای اندازه گیری آنها منطقی است.»(دعائی،1377)
روانشناسی مدرن در سال 1879 با تلاش ویلهم و ونت برای تأسیس آزمایشگاه روانشناسی آغاز گردید.کمی بعد در سال 1884 فرانسیس گالتن اندازه گیری شخصیت ظاهری را پیشنهاد نمود.گالتون نوشت:«خصوصیاتی که ما را هدایت می کنند یک چیز قطعی و با دوام هستند و بنابراین تلاش برای اندازه گیری آنها منطقی است.» (دعائی،1377)
تحقیق در شخصیت به معنی «مطالعه چگونگی تفاوت افراد در درک و نحوه ارتباط این تفاوتها با کنش کلی انسان است.»
می توان گفت که نظریه های شخصیت از زمانی که بقراط حکیم یونانی،افراد انسانی را از نظر غلبه اخلاط چهار گانه به نسخ های صفراوی،بلعمی،دموی و سودای تقسیم نمود و برای هر یک از نسخ ها،ویژگی های معین قائل شد،آغاز شده است
از آن زمان تاکنون نظریه های گوناگون با گرایش به زمینه های متفاوت درباره شخصیت انسان عرضه شده است
در مورد تقسیم بندی شخصیت،نظریه های زیر وجود دارد
الف)نظریه های روانکاوی
ب)نظریه های پدیدار شناختی
ج)نظریه های انسان گرایی
هـ)نظریه های شناختی
و)نظریه های یادگیری اجتماعی
د)نظریه های انگیزشی(کارور،1375)
آگادا روش های روانشناختی را برای بررسی شخصیت به چهار گروه تقسیم می کند:صفات،یادگیری اجتماعی،روانکاوی،پدیدار شناختی(جدیدی،1376)
نظریه های صفات
1Introvent
2.Entrovent
1.Color
1.Personality
2.Persona