تحقیق بررسی رابطه بین تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا با سلامت در word دارای 95 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق بررسی رابطه بین تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا با سلامت در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی رابطه بین تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا با سلامت در word
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت و اهمیت پژوهش
اهمیت تحقیق
هدف کلی
اهداف اختصاصی
سؤال تحقیق
فرضیههای تحقیق
تعاریف عملیاتی
فصل دوم : ادبیات پژوهش
چکیده
نظریهها
شخصیت یونگ
کارکردهای روانشناختی
تیپهای روانشناختی
نظریه آیزنک
برونگرایی
روان رنجورخویی
روانپریش خویی
نگرشها
برونگرایی و درونگرایی
برونگرایی
روانرنجور خویی (آیزتک)
روانپریش خویی
روانپریش
راههای سنجش برونگرایی و درونگرایی آیزتک
ارزیابی در بررسی شخصیت
بهترین فنون ارزیابی شخصیت
میزان کردن
پایایی
روشهای عمده برای ارزیابی شخصیت
پرسشنامههای خودسنجی
تعریف سلامت
نظریه الگوی زیستی پزشکی
الگوی زیستی ـ روانی ـ اجتماعی
دیدگاه عوامل اجتماعی و محیطی
ـ الگوی جدید از سلامت
چگونگی پیدایش نقش روانشناسی
الگوی جدیدی از روانشناسی سلامت
ارزیابی الگوی جدید سلامت
روانشناسی سلامت
الگوهای تغییر رفتار
الگوی اعتقاد به سلامت
ارزیابی الگوی اعتقاد به سلامت
الگوی مراحل تغییر
ارزیابی الگوی مراحل تغییر
مقایسه الگوها
رابطه روانشناسی سلامت با سایر رشتههای علمی
رشتههای مرتبط
سلامت و روانشناسی در فرهنگهای مختلف
تفاوتهای اجتماعی فرهنگی در سلامت
فرایندهای ژنتیک در رشد و سلامت
تأثیر ژنها روی رشد و سلامت
کنترل فردی و سلامت
کنترل
سلامت و کنترل فردی در سنین پیری
رفتار نوع A و سلامت
تأثیر استرس بر سلامت
رفتار و سلامت
شیوه زندگی عوامل خطرساز و سلامت
رفتارهای حافظ سلامت
رفتار و وضعیت سلامت
مشکلات ارتقای سلامت
عوامل میان فردی
بهبود وضعیت سلامت در جمعیتهای گوناگون
برنامههایی برای ارتقای سلامت
روشهایی برای ارتقای وضعیت سلامت
روشهای رفتاری
برنامههای ارتقای سلامت در مدارس
برنامههای ارتقای سلامت ویژه محل کار
برنامههای ارتقای سلامت در سطح جامعه
سیگار کشیدن و سلامت
نوشیدن الکی و سلامتی
تغذیه و سلامتی
اهداف روانشناسی سلامت
راههای سنجش
طرحهای پژوهشی
گروه کنترل
پیشینه تحقیق
فصل سوم :روش پژوهش
مقدمه
روش تحقیق
جامعه
روش نمونهگیری
ابزار پژوهش
بررسی رابطه بین ابعاد شخصیت و سلامت عمومی
پژوهشها در رابطه تیپها شخصیت درونگرا و برونگرا
پژوهشها در رابطه با سلامت
پژوهشها درباره ویژگیهای شخصیت با سلامت
فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده
مقدمه
آزمون فرضیه ها
فصل پنجم : نتیجه گیری
بررسی وضعیت افراد نمونه
بررسی فرضیه های پژوهشی
محدودیت ها پژوهش
پیشنهادات پژوهش
مقدمه
از دیدگاه مردم و غیرمتخصصان کسی که دارای نفوذ ـ قدرت ـ مقام و رفتار باوقار ومتین – شهرت اجتماعی و اقتصادی بالا و ارزشهای اخلاقی می باشد باشخصیت است
به عبارت دیگر فردی که خصوصیت و ویژگیهای مثبت را دارا میباشد باشخصیت است و کسی که خصوصیات منفی را دارا میباشد بیشخصیت است
در تعریف شخصیت: مجموعهای از ویژگیهای بادوام و منحصر به فرد است که امکان دارد بر موقعیتهای مختلف تغییر کند. این ویژگیها ممکن است جسمانی ـ روانی ـ رفتاری باشند
معمولترین تعریف از سلامت که در اساسنامه سازمان بهداشت جهانی 1946 ارائه شده است سلامت حالت خوب بودن کامل از نظر جسمی ـ روانی و اجتماعی است و این به معنای فقدان بیماری و ناتوانی نیست و از نظر داونی و همکارانش (1996) این تعریف جنبه مثبت و منفی دارد. به اعتقاد آنها در قسمت اول این تعریف سلامت یک عبارت مثبت بیان شده یعنی خوب بودن در قسمت دوم تعریف سلامت از دیدگاه منفی در نظر گرفته شده چرا که کلمات فقدان بیماری یا ناتوانی را به کار برده است. (کلماتی که مفهوم منفی به همراه دارند). این تعریف با در نظر گرفتن هر دو جنبه این مطلب را القا میکند که سلامت واقعی هم شامل پیشگیری از بیمار شدن (مانند ناخوشی ـ آسیب و بیماری) است و هم ارتقای سلامت مثبت را دربر میگیرد که از مورد اخیر تا حدودی زیاد غفلت شده است
بن یارد (1996) تعریف سازمان بهداشت جهانی را به این دلیل مورد انتقاد قرار داده است که به دست آوردن حالت خوب بودن کامل از نظر جسمی ـ روانی و اجتماعی در دنیای واقعی بسیار مشکل است. در ضمن این تعریف عوامل اقتصادی سیاسی و اجتماعی که میتوانند به این وضعیت کمک کنند را نادیده میگیرد. در ادامه این طور القاء میکند افرادی که کامل نیستند سالم هم نیستند
ارتباط بین تیپ شخصیت و سلامت روانشناسی سلامت (آنتونی جی کرتیس)
تحقیقات نشان میدهد که بین تیپهای شخصیتی و سلامت ارتباط وجود دارد
نتایج برخی پژوهشها مؤید این مسأله است که شدت رابطه بین نوع شخصیت و ابتلاء به سرطان به اندازه رابطه بین نوع شخصیت و بیماریهای قلبی نمیباشد
روانشناسی شخصیت (دکتر حمیدرضا وطنخواه ـ دکتر شهنام ابوالقاسمی)
بیان مسئله
خیلی از ادراکهای هشیار و واکنشهای ما به محیط توسط نگرشهای ذهنی متضاد برونگرایی و درونگرایی تعیین میشود
انرژی روانی میتواند به بیرون و به سمت دنیای خارج یا به درون و به سمت خود هدایت شود
برونگرایان: افرادی معاشرتی و از لحاظ اجتماعی جسور هستند و به سمت دیگران و دنیای بیرونی گرایش دارند
درونگرایان: کنارهگیر و اغلب خجالتی هستند و گرایش دارند که بر خود و افکار و احساساتشان تمرکز داشته باشند
سلامت از سه الگو سه قسم تشکیل شده:
1- الگوی زیستی پزشکی: که حاوی این دیدگاه است که برای انجام اختلالات عوامل جسمی شناخته شده یا قابل شناخت وجود دارد و ممکن است میکروبها ـ ژنها و مواد شیمیایی از راههای مختلف در ایجاد اختلالات سهیم باشند
2- الگوی روانی و روانشناختی که شامل بازخورها ـ باورها و رفتارها را شامل میشود
3- و عوامل اجتماعی که مانند طبقه ـ شغل و نژاد که بر سلامت شخص تأثیر میگذارد. و عواملی که به شیوع بیماریهای عفونی از قبیل ناکافی بودن غذا ـ خطرهای محیطی و جمعیت بیشمار بود
الگوی معنوی: که شامل باورها و اعتثادات و ارزشهای دینی و آن اعتقاداتی است که فرد به آن ایمان دارد
روانشناسی سلامت (آتتونی جی کرتیس)
ضرورت و اهمیت پژوهش
تحقیق حاضر از چند نظر حائز اهمیت است:
1- از آنجایی که شناسایی شخصیت افراد باعث میشود کتا درک بهتر از ماهیت انسان راهی را برای حل این مشکل در پیشروی ما قرار دهد و باعث شود که درک صحیح از خود و دیگران ما را برای سازگاری با مسایل جدید زندگی آماده میکند. مطالعه شخصیت میتواند عمدهترین تلاش روانشناسی محسوب شود
2- از آنجایی که میان سلامت و شخصیت افراد رابطه وجود دارد ما میتوانیم برای مقابله با بیماریهایی که سلامت ما را به خطر میاندازند به تیپهای شخصیتی اهمیتی قائل شویم
اهمیت تحقیق
به اعتقاد جان سبت هدف اصلی تحقیق حل یک مسئله یا پاسخگویی به سؤال یا دستیابی به روابط علی و معلولی بین متغیرهای پژوهشی است و تحقیق درصدد یافتن قوانین کلی است. در این پژوهش اهداف عبارتند از
هدف کلی
رابطه بین تیپهای شخصیتی درونگرا و برونگرا و سلامت در جوانان
اهداف اختصاصی
بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی درونگرا و برونگرا و سلامت در بین دانشجویان دانشگاه آزاد
سؤال تحقیق
- آیا بین تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا و سلامت در جوانان ارتباط معناداری وجود دارد؟
- آیا بین تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا و سلامت در جوانان پسر ارتباط معناداری وجود دارد؟
- آیا بین تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا و سلامت در جوانان دختر ارتباط معناداری وجود دارد؟
فرضیههای تحقیق
- بین تیپهای شخصیتی برونگرا و درونگرا و سلامت جوانان ارتباط معناداری وجود دارد؟
- بین تیپهای شخصیتی برونگرا و درونگرا و سلامت جوانان پسر ارتباط معناداری وجود دارد؟
- بین تیپهای شخصیتی برونگرا و درونگرا و سلامت جوانان دختر ارتباط معناداری وجود دارد؟
تعاریف عملیاتی
شخصیت: مجموعهای از ویژگیهای بادوام و منحصر به فرد است که این ویژگیها میتواند جسمانی روانی و رفتاری باشد که موجب متمایز شدن افراد از یکدیگر میشود
(کتاب نظریه شخصیت) تألیف دوان شولتز ترجمه یحیی سید محمدی
درونگرا: استعداد سرشتی آنها برای تحریکپذیری زیاد است ـ از محرکها اجتناب میکنند. بیشتر در خود فرو میروند ـ خیالپردازند علاقهای به شرکت در اجتماعات از خود نشان نمیدهند ـ گوشهگیرند ـ میزان هوشی آنها بالاست ـ قوه بیانشان عالی است
(کتاب روانشناسی شخصیت دکتر حمیدرضا وطنخواه ـ دکتر شهنام ابوالقاسمی)
برونگرا: استعداد آنها برای تحریکپذیری کم است. دمدمی مزاج هستند ـ رشد بدنی آنها افقی است ـ از کارهایی که در آنها احتمال خطر یا ضرر وجود دارد رویگردان نیستند. هوش آنها نسبتاً کم بوده قوه بیانشان ضعیف است
(کتاب روانشناسی شخصیت کتاب دکتر حمیدرضا وطنخواه ـ دکتر شهنام ابوالقاسمی)
جوانان ـ گروههایی که سن آنها بین 18 تا 40 سال است جوان نامیده میشوند
سلامت: احساس خوب داشتن و بیمار نبودن است و نداشتن نشانههای عینی مبنی بر اینکه بدن کارکرد خوبی ندارد
(روانشناسی سلامت تألیف سارا فینو)
تیپهای شخصیتی درونگرا و برونگرا را میتوان براساس نمرهای که فرد در مقیاس شخصیتی برونگرا و درونگرا کسب کرده به دست آورد
سلامت: سلامت جسمانی ـ روانی و اجتماعی افراد را میتوان را براساس نمرهای که فرد در مقیاس سلامت کسب کرده به دست آورد
چکیده
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطه تیپهای شخصیتی درونگرا و برونگرا ـ هوشی و جنسیت با شرطیسازی معنایی بوده است
روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور با روش نمونهگیری تصادفی نظامدار از بین دانشجویان ترمهای اول و دوم رشتههای روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی رودهن تعداد 94 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابتدا از نمونه آماری آزمونهای شخصیت آیزتک و هوش ریون به عمل آمد و سپس 25 واژه از طریق دستگاه ضبط صوت به صورت تصادفی و در چهار مرحله ارائه شد. آزمودنیها هنگام شنیدن 9 واژه از فهرست کلمات شوک برقی دریافت میکردند بعد از شرطیسازی آزمودنیها به این واژهها 25 واژه دیگر به صورت تصادفی ارائه گردید که در بین آنها 9 واژه هم معنا با واژههای شوک داده شده بود. پاسخ برقی پوست آزمودنیها به هنگام ارائه واژههای هم معنا اندازهگیری شد و در نهایت برای هر یک از آزمودنیها یک نمره واحد به عنوان شاخص شرطیسازی به دست آمد. تحلیلها به وسیله آزمون رگرسیون چند متغیری نشان داد که تنها بین متغیر تیپ شخصیتی و شرطیسازی معنایی رابطه معنادار وجود دارد (P < 0/01)
تحلیل واریانس دوطرفه برای هر یک از متغیرها نشان داد که تعامل هیچ یک از آنها در شرطیسازی معنایی تأثیر ندارد (OP/05) بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آزمودنیهای درونگرا سریعتر از آزمودنیهای برونگرا شرطی میشوند و متغیرهای هوش و جنسیت با شرطیسازی معنایی رابطه ندارد
منابع: دانش و پژوهش در روانشناسی سال یازدهم پاییز 1388 شماره 41 سعید بخارپور استادی ـ محمود ایروانی
تعریف شخصیت: مجموعهای از ویژگیهای بادوام و منحصر به فرد است که امکان دارد در پاسخ به موقعیتهای مختلف تغییر کند. این ویژگیها ممکن است جسمانی ـ روانی ـ رفتاری باشد
(نظریههای شخصیت نوشته شولتز)
نظریهها
فروید: شخصیت را انسجامی از نهاد ـ من ـ فرامن در سازمان روانی میداند
آدلر: به نظر آدلر شخصیت همان شیوه زندگی فرد یا روشی ویژه او در پاسخ به مشکلات زندگی یا اهداف زندگی است (اتکینسون و همکاران 1987)
والتر میشل: شخصیت را الگوی متمایزی از رفتار (شامل افکار و هیجانات) میداند که شیوه سازگاری هر فرد را با موقعیتهایش در زندگی مشخص میکند. (مورگان و همکاران 1986)
جرج کلی: شخصیت را روش خاص هر فرد برای جستجوی تفسیر معنای زندگی در خارج از تجربیات شخصی و خصوصی میداند. (جلی و زیگلر 1988)
آلپورت: شخصیت را سازمان پویایی از نظام روانی ـ فیزیولوژیکی فرد میداند که تعیینکننده افکار رفتار شخصی اوست (اتکینسون و همکاران 1978-1985)
کقل: از یک دیدگاه تحلیل عامل به شخصیت مینگرد او شخصیت را آن چیزی میداند که به ما اجازه میدهد تا آنچه را که یک شخص در یک موقعیت معین انجام خواهد داد پیشبینی کنیم (اتکینسون و همکاران 1978)
راجرز: رویکردی انسانی دارد و معتقد است شخصیت عبارت است از یک خویشتن سازمان یافته دائمی و هستی دریافت شده که محور تمام تجربیات وجودی فرد است
شکدون: شخصیت را سازمان پویایی از جنبههای شناختی ـ عاطفی ـ ارادی فیزیولوژیکی فردی میداند که به صورت یک کل منسجم وجود دارد
مایلی: شخصیت را یک کلیت روانشناختی که انسان خاص را مشخص کند میداند (؟؟؟)
پیاژه: شخصیت را در معنای عمومی آن ـ نظام کلی طرحوارهها و عملیات مرتبط با هم که در سطح عقلانی و عاطفی وجود دارد در حد حسی ـ حرکتی ظاهر میشود میداند
در معنای خاص پیاژه: خلق و خوی شخصی که به معنی ظرفیت پیگیری ارادی مسیر ارزشمند عمل توسط خود فرد میباشد در زمانی که از ادامه مسیر منحرف میشود (ریچلاک 1981)
مولفین DSMlll-R: شخصیت را الگوی عمیقاً منسجم رفتاری میدانند که شامل شیوههای ارتباطی فرد با محیط و تفکر او درباره خود و محیط اطرافش است. (DSMlll – R)
از دیدگاه مدی: شخصیت عبارت است از مجموعه خصوصیات و تمایلات نسبتاً پایداری که پویا هستند و به موجب آن نقاط مشترک افتراق انسانها مشخص میکنند
از دیدگاه راتر: راتر به رفتار و شخصیتهای بیرون و درون ارگانیزم توجه کرد وی خواست تقویتکنندههای بیرونی و فرایندهای شناختی درونی را بررسی کند. او دریافت که برخی افراد معتقدند، تقویتکنندهها به اعمال خودشان بستگی دارند در حالی که دیگران باور دارند که تقویتکنندههای آنها به وسیله دیگران و نیروهای بیرونی کنترل میشوند. اولین مفهوم را منع کنترل نامید
- افرادی که به صورت شخصیتهای دارای منع کنترل درونی مشخص میشوند معتقدند تقویتی که دریافت میکنند تحت کنترل رفتارها و نگرشهای خود آنها قرار دارد. (نظریههای شخصیت نوشته شولتز)
- افرادی که به صورت شخصیتهای دارای منع کنترل بیرونی هستند تصور میکنند پاداشهایی را که دریافت میدارند دیگران ـ سرنوشت یا شانس کنترل میکنند. به عبارت دیگر آنها متقاعد شدهاند که در رابطه با نیروهای بیرونی ناتوان هستند
- افرادی که دارای منع کنترل درونی هستند شرایط خود را کاملاً در اختیار داشته و مطابق با آن رفتار میکنند. آنها در مقایسه با افراد دارای منع کنترل بیرونی در تکالیف آزمایشگاهی در سطح بالاتری عمل میکنند ـ این افراد کمتر پذیرای تلاشهای دیگران برای تأثیر گذاشتن بر آنها هستند. برای مهارتهای خود ارزش زیادی قائلاند و نسبت به نشانههای محیطی که برای هدایت کردن رفتار استفاده میکنند هوشیارتر هستند. آنها از اضطراب کمتر و عزت نفس بالاتر خبر میدهند مسئولیت بیشتری را برای اعمالشان میپذیرند و از سلامت روانی و جسمانی بیشتری برخوردارند
جورج دیلی: نظریه سازه شخصی را مطرح میکند و میگوید که ما رویدادها و روابط اجتماعی زندگی خود را طبق یک سیستم یا الگو تغییر کرده و سازمان میدهیم ـ ما براساس این الگو درباره خودمان و افراد دیگر و رویدادها پیشبینیهایی کرده و از این پیشبینیها برای هدایت کردن پاسخها و اعمالمان استفاده میکنیم. بنابراین برای شناختن شخصیت ابتدا باید الگوهای خودمان یعنی نحوهای که دنیایی خود را سازمان میدهیم بشناسیم. (روانشناسی شخصیت نوشته حمیدرضا وطنخواه و دکتر شهنام ابوالقاسمی)