تحقیق رابطه میان هوش هیجانی و رشته تحصیلی دانشجویان در word دارای 122 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق رابطه میان هوش هیجانی و رشته تحصیلی دانشجویان در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه میان هوش هیجانی و رشته تحصیلی دانشجویان در word
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
هدفهای پژوهش
پرسشهای پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعاریف نظری مفاهیم
تعریف عملیاتی
مروری بر تئوریهای موجود
جایگاه هیجانات
سیستم ارتباط عصبی
قراول هیجانی
قشر بینایی
ناحیه تخصصی حافظه هیجانی
هشدارهای عصبی منسوخ شده
زمانی که هیجان ها تند و مغشوش ظاهر می شوند
مدیر هیجانی
هماهنگی هیجان و فکر
جدول 1 – 1 ظهور مفهوم هوش عاطفی
ما درباره ی کدام هوش عاطفی صحبت می کنیم ؟
تعاریف
توانایی ها و مهارت های تشکیل دهنده هوش عاطفی
جدول 2 – 1 خصایصی که گفته می شود هوش عاطفی را می سازد
جدول 3 – 1 مجموعه ای از بخش های شخصیت
چگونه می توان هوش عاطفی را به خوبی اندازه گیری نمود ؟
مقیاس های مبتنی بر تعریف هوش عاطفی
مقیاس های مبتنی بر روش ها و رویکردهای اندازه گیری
چرا هوش عاطفی مهم است ؟
نقش هوش عاطفی در تفکر و رفتار انسان
هوش عاطفی و غرق شدگی
هوش هیجانی و حافظه
علم شخصیت هوش عاطفی و موفقیت
هوش عاطفی و آینده
هوش عاطفی و اقتصاد خانواده
تاریخچه هوش هیجانی
دیدگاه نظری در مورد هیجان
الگوی رابطه ای هیجان لازاروس
درون مایه های هسته ای ، رابطه ای برای هر هیجان
الگوی عملکردی هیجان
هوش هیجانی به عنوان یک الگوی توانای ذهنی
هوش هیجانی به عنوان روح زمان
نظریه گلمن به عنوان نظری مختلط از هوش هیجانی
نظریه بار – آن در مورد الگوی مختلط هوش هیجانی
هیجان خواهی
ویژگی های افراد هیجان خواه ، زیاد هیجان خواه ، کم هیجان خواه
یادگیری هوش هیجانی
تحلیل تفصیلی عناصر هوش هیجانی با توجه به نظر مایروکوب (2000)
عوامل مؤثر در شکل گیری و رشد هوش هیجانی
پژوهش های مربوط به هوش هیجانی در خارج از کشور
پیشینه پژوهش
جامعه مورد مطالعه
تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری
ابزار سنجش
مقیاس هوش هیجانی بار – آن
پایایی و روایی مقیاس
روش اجرای پژوهش
طرح پژوهش
روش های آماری پژوهش
یافته ها
بحث و نتیجه گیری
فرضیه های پژوهش
محدودیت های پژوهش
پیشنهادات
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه میان هوش هیجانی و رشته تحصیلی دانشجویان در word
1) جلالی ، حمید (1381) هوش هیجانی ، تهران ، انتشارات نشر
2) سالارکیا ، سعید (1385) نقش هوش عاطفی در تفکر و رفتار انسان ، مجله موفقیت ، سال هشتم ، شماره
3) سالارکیا ، سعید (1385) کاربردهای هوش هیجانی ، مجله موفقیت ، سال هشتم ، شماره
4) سالارکیا ، سعید (1385) هوش هیجانی ، مجله موفقیت ، سال هشتم ، شماره
5) سیاروچی ، ژوزف و فورگاس ، ژوزف و مایر ، جان (1384) هوش عاطفی در زندگی روزمره ، ترجمه اصغر نوری امامزاده ای و حبیب الله نصیری ، اصفهان ، نشر نوشته
6) عسگری ، سپیده (1384) بررسی رابطه شیوه فرزند پروری و هوش هیجانی ، پایان نامه کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، چاپ نشده
7) فورگاس ، ژوزف (1383) هوش هیجانی ، ترجمه حبیب الله نصیری ، اصفهان ، نشر نوشته
8) گلمن ، دانیل (1383) هوش هیجانی در کار ، ترجمه محسن جوینده ، تهران ، انتشارات بهین دانش
9) گلمن ، دانیل (1383) هوش هیجانی ، ترجمه نسرین پارسا ، تهران ، رشد
مقدمه
هوش هیجانی به عنوان مجموعه ای از عوامل که می تواند فرد را به طرف روابط سالم و توانایی برای پاسخ به کوشش های زندگی شخصی و حرفه ای در جهت مثبت هدایت کند ، تعریف شده است (مک مولن 2003)
نظریه پردازان هوش معتقدند که IQ به ما می گوید که چه کار می توانیم انجام دهیم. در حالیکه هوش هیجانی به ما می گوید که چه کاری باید انجام دهیم . IQ شامل توانائی ما برای یادگیری تفکر منطقی ، انتزاعی می شود . در حالیکه هوش هیجانی به ما می گوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم . هوش هیجانی شامل توانایی ما در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی ما می شود و مهارت های لازم در این حوزه ها را اندازه می گیرد. همچنین شامل مهارت های ما در شناخت احساسات خود و دیگران و مهارت های کافی بر ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیت پذیری در مقابل وظایف می باشد . (منصوری 1380)
گلمن نیز معتقد است ، هوش هیجانی شامل توانایی ما برای حل مشکلات هیجانی انعطاف پذیری و قبول واقعیت می شود . بر اساس مطالعات دانیل گلمن در بهترین شرایط همبستگی اندکی (7%) بین هوش عمومی و برخی از ابعاد هوش هیجانی وجود دارد . به طوریکه می توان ادعا کرد و آنها عمدتاً ماهیت مستقل دارند . وقتی افراد دارای هوش عمومی بالا در زندگی تقلا می کنند و افراد دارای هوش متوسط به طور شگفت انگیزی پیشرفت می کنند ، شاید بتوان آن را هوش هیجانی بالای آنان دانست (گلمن 1998)
مطالعات ریچارد (1995) نشان داد که نمره کل هوش عمومی همبستگی اندکی (12%) با هوش هیجانی دارد و مطالعات بار . آن نشان داد که عناصر هوش هیجانی از هوش عمومی مستقل است (دهشیری 1380)
بیان مسئله
در خانه مغز ما چیزی زندگی می کند به نام IQ ، که سالها فکر می کردیم او فرمانروای همه دستوراتی است که از مغز صادر می شود ورفتار ما بر اساس خیر و صلاحـی که او تشخیـص می دهد ، بدون چون و چرا تحت رهبری اوستو هر کجا رفتار خردمندانه ای از کسی سر می زند یا بر عکس عمل غیر عاقلانه ای انجام می داد سریع به او نسبت IQ بالا یا IQ پائین می زدیم
اما آیا یه راستی رفتار ما نشان دهنده هوش عمومی یا کلی ماست ، اگر این چنین است چرا با وجود هوش بالا یا همان IQ بالا در بعضی افراد بازهم رفتارهای عجیب و غریب و احمقانه ای بروز می کند ؟
شاید به خاطر همین پیچیدگی بود که الکسین کارل انسان را موجودی ناشناخته معرفی کرد . اما در سال 1990 یکی از این ناشناخته ها توسط دانیل گلمن کشف شد که نام هوش هیجانی یا EQ لقب گرفت . هوش هیجانی چیست ؟ و چه فرقی با هوش عمومی یا همان IQ دارد؟ ( سعید سالارکیا 1385)
نظریه پردازان هوش هیجانی به ما می گویند که IQ به ما می گوید که چه کار می توانیم انجام دهیم . در حالی که هوش هیجانی به ما می گوید که چه کاری باید انجام دهیم ، IQ شامل توانایی ما برای یادگیری تفکر منطقی او انتزاعی می شود ، در حالیکه هوش هیجانی به ما می گوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم . (همان منبع)
در پژوهش حاضر می خواهیم بدانیم ، EQ یا هوش هیجانی در بین دانشجویان رشته های مشاوره و مهندسی چه مقدار است ؟
اگر کمی دقت کنیم علت خیلی از موفقیت ها یا ناکامی ها ، استرس ها یا آرامش های درونی را می توانیم از طریق EQ ردیابی کنیم و از او انتظار داشته باشیم . لذا امیدواریم در پژوهش حاضر با شناخت ویژگی های هوش هیجانی و مقایسه آن در بین دانشجویان گامی در جهت رشد موفقیت ها و آرامش آنان برداریم
اهمیت و ضرورت پژوهش
بعضی هوش عاطفی را به عنوان یک قایق نجات یا دستاویز بسیاز محکمی می پندارند که به کمک آن می توان از رنج ها و ناراحتی های زندگی عادی خلاص شد . عده ای هم به انکار اهمیتی آن پرداخته و معتقدند که به مفهوم کهنه و قدیمی لباسی نو و تـازه و پر زرق و بـرق پوشانده اند . اما واقعیت هوش هیجانی چیزی فراتر از این ادعاها و گزافه گویی هاست
صاحب نظران و پژوهشگرانی که به بررسی و مطالعه علمی هوش عاطفی می پردازند معتقدند که هوش عاطفی می تواند کاربردها و تأثیرات مهمی بر فعالیت های گوناگون آدمی چون رهبری و هدایت دیگران ، توسعه ی حرفه ای یا شغلی ، زندگی شغلی ، زندگی خانوادگی و زناشویی، تعلیم و تربیت ، سلامت و بهزیستی روانی و ; داشته باشد . از هوش عاطفی نباید به عنوان یک رقیب یا جانشین برای « توانایی» ، « دانش و آگاهی» « مهارت های شغلی» نام برد . فرض می شود که هوش عاطفی می تواند سبـب بهبـود و اصـلاح فعالیـت های حرفـه ای ، موقعیت های شغلی و کسب مهارتهای لازم و مطلوب گردد . لذا ضروری به نظر می رسد که در پژوهش حاضر به بررسی هوش هیجانی در افراد پرداخته شود تا بدین وسیله رابطه میان هوش هیجانی و رشته تحصیلی دانشجویان محاسبه گردد
هدفهای پژوهش
تحقیق و مطالعه راجع به هوش عاطفی و هیجانی تازه آغاز گردیده است . هوش عاطفی نمی تواند برای داشتن یک زندگی ساده و مرفه هم شرط لازم باشد ، هم شرط کافی . شرط لازم هست ، اما شرط کافی نیست
برای بسیاری از مردم ، هوش عاطفی نقش لکه هـای جوهـر در آزمـون رُرشـاخ را بـازی می کند که هر کسی از آن برداشت خاصی دارد و آن را به گونه ای متفاوت از دیگـران استنبـاط می نماید . برای عده ای هوش عاطفی همه چیز است به جز هوش شناختی
رویکردها و مدلهای نظری گوناگونی برای مطالعه هوش عاطفی وجود دارند .نکت مهم به نظر ما این است که دانشجویان بتوانند بهترین و مناسب ترین رویکرد برای مطالعه ی آن انتخاب کنند . هدف ما از این پژوهش همانا این است که بتوانیم درک عمیقی از این حوزه بدست آورده و بتوانیم به صورت هوشمندانه ای ، روش اهداف و وسایل ارزیابی مناسب را انتخاب نمائیم
پرسشهای پژوهش
1) آیا میزان هوش عاطفی و هیجانی در دانشجویان رشته مشاوره و رشته مهندسی برق و معماری متفاوت است ؟
2) آیا هوش هیجانی در زنانو مردان دانشجو متفاوت است ؟
فرضیه های پژوهش
1) میزان هوش عاطفی در دانشجویان مشاوره و مهندسی متفاوت است
2) میزان هوش عاطفی و یا هیجانی در زنان و مردان دانشجو متفاوت است
تعاریف نظری مفاهیم
هوش هیجانی : هوش هیجانی عبارت است از یکسری مهارت ها و قابلیت ها که می تواند هم آموزش داده و هم یادگرفته شود به طوری که شخـص بتوانـد از نظـر هیجانی بهتر تربیت شود ( ادیب زاده 1383 )
تعریف عملیاتی
هوش هیجانی : در پژوهش حاضر منظور از هوش هیجانی ، نمره ای است که آزمودنی ها در آزمون هوش هیجانی بار- آن بدست می آورند
متغیر مستقل : رشته های تحصیلی مشاوره و مهندسی برق و معماری
متغیر وابسته : نمره هوش هیجانی
مروری بر تئوریهای موجود
جایگاه هیجانات
در انسـان بادامه مغز ( amygdala ) ، خوشه ای بادامی شکل از ساختارهای به هم پیوسته ای است که در بالای ساق مغز ، نزدیک انتهای حلقه لیمبیک قرار گرفته است . در هریک از دو نیمکره مغز ، یک بادامه قرار دارد که در طرفین سر جای گرفته اند . بادام مغز انسان در مقایسه با نزدیک ترین بستگان تکاملی آن ، یعنی نخستین ما تا حدودی بزرگتر است ( گلمن 1383 )
هیپوکامپ و بادامه مغز دو قسمت مهم (( مغز بویایی )) اولیه بودند که در جریان تکامل موجب پیدایش قشر مخ و سپس قشر تازه مخ گردیدند . هنوز هم این ساختارهای لیمبیک اکثر کارهای مربوط به یادگیری و به خاطرسپاری را انجام می دهند . تخصص بادام مغز در مسایل هیجانی است. هرگاه بادام مغز از سایر قسمت های مغز جدا شود ، بدین می انجامد که فرد به ناتوانی چشمگیری در سنجش معنای هیجانی وقایع دچار شود که گاهی اوقات به این وضعیت ، (( کوری عاطفی )) می گویند ( گلمن 1383 )
افرادی که به ایـن حالت دچار می شوند . ارزیابی هیجانی و تسلط بر خویش را از دست می دهند
بادام مغز به عنوان مخزن خاطرات هیجانی عمل می کند و از همین رو اهمیت دارد . زندگی بدون بادام مغز ، زندگی ای عاری از معنای شخصی است
فقط عاطفه نیست که به بادام مغز وابسته است . تمام هیجان های انسان به آن بستگی دارد . حیوان هایی که بادامه مغزشان برداشته شده یا پیوند هایش قطع شده است فاقد ترس و خشم هستند ، میلی به رقابت یا همکاری ندارند و دیگر جایگاهشان را در سلسله مراتب اجتماعی گون خود را درک نمی کنند . در این حیوان ها ، هیجان کم اثر می شود و یا از بین می رود . ترشح اشک که نشانه ای هیجانی و مختص نوع بشر است ، به وسیله بادامه مغز و ساختاری نزدیک آن به نام شکنج کمربندی تحریک می شود
در آغوش گرفتن ، نوازش کردن یا آرام کردن شخص گریان به هر نحو موجب تسکین این بخش های مغز می شود و هق هق گری فرد را متوقف می سازد . بدون بادام مغز ، هیچ اشکی بر اثر غم ریخته نمی شود تا به تسکین نیاز داشته باشد
ژوزف لودو عصب شناس مرکز علوم عصبی دانشگاه نیویورک ، اولین کسی بود که نقش محوری بادام مغز را در مغز هیجانی کشف کرد . لودو از زمره عصب شناسان جدیدی است که روش ها و تکنولوژی نوآورانه ای را به کار گرفتند تا در نقشه برداری از مغز به هنگام فعالیت ، به موارد جزئی و دقیقی دست یابند که قبلاً ناشناخته بوده اند . و به همین خاطر توانستند در زمین مغز به رمـزگشایی اسـراری بپـردازند که نسـل های پــیشین دانشمندان آنها را غیر قابل دستیابی می دانستند . یافته های او دربار مدار بندهای مغز هیجانی ، تصور دیرینه ای را که دربار سیستم لیمبیک وجود داشت به دور انداخت . برای بادام مغز نقشی محوری در فعالیت ها قایل شد و سایر ساختار های لیمبیک را در نقش های بسیار متفاوتی دخیل دانست ( گلمن 1383 )
تحقیقات لودو نشان می دهد که حتی زمانی که مغز متفکر ، یعنی قشر تازه مخ ، به مرحل تصمیم گیری رسیده است بادام مغز می تواند اعمال ما را کنترل کند . چنانچه خواهیم دید ، عملکرد بادامه مغز و ارتباط متقابل آن با قشر تازه مخ ، اساس هوش هیجانی است ( گلمن 1383 )
سیستم ارتباط عصبی
لحظاتـی که به اعمـال هیجانی دست می زنیم ، اما بعداً که آرام تر شدیم ، از کرده مان پشیمان می شویم ، نیروی هیجان ها در حیات ذهنی به بهترین صورت به ما نمایانده می شود
سؤال اینجاست که چگونه به این آسانی و تا به این حد غیر منطقی می شویم . برای مثال ، زن جوانی دو ساعت به سمت بوستون رانندگی کرد تا در آنجا با نافرد خود ناهار بخورد و روزش را با او بگذراند . در هنگام ناهار هدیه ای ناهار هدیه ای از نافروش دریافت کرد که ماه ها در انتظار آن بود . نقاشی منحصر به فردی که از اسپانیا آورده شده بود ، اما هنگامی که پیشنهاد کرد که پس از صرف ناهار به دیدن فیلمی بروند که بسیار به تماشای آن مایل بود و نافروش گفت که به دلیل تمرین بیس بال نمی تواند روز را با او بگذراند ، شادی او زایل شد . او آزرده و با حالت ناباوری ، در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ، رستوران را ترک کرد و در اوج هیجان به حالتی تکانشی ، نقاشی را در سطل زباله انداخت . ماه ها بعد پس از مرور آن اتفاق ، از اینکه رستوران را ترک کرده بود پشیمان نبود ، بلکه پشیمانی اش به خاطر از دست دادن نقاشی بود
در دقایقی نظیر آنچه ذکر شد – یعنی زمانی که احساسات تکانشی بر عقل غلبه می کنند – اساسی بودن نقـش تازه کـشف شـد بادامه مغز جـلوه گر می شود . علایـمی که از حواس به بادام مغز می رسند ، او را وامی دارد تا هر تجربه ای را به دقت موشکافت کند و شخص سازد که آیا این تجربه ناراحت کننده است یا خیر . این امر ، بادام مغز را در حیات روانی در موقعیت قدرتمندی قرار می دهد ، چیزی شبیه به یک نگهبان روانی ، که هر موقعیت و هر ادراکی را با این پرسش بسیار ابتدایی بررسی می کند که (( آیا من از این موقعیت نفرت دارم ؟ به من آسیب می رساند ؟ از آن می ترسم ؟ ))