مقاله طلاق و شرایط کار در word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله طلاق و شرایط کار در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله طلاق و شرایط کار در word
پیشگفتار :
مقدمه :
مفهوم طلاق :
طلاق درادیان :
دین زرتشت :
دین یهود
دین مسیح :
دین اسلام :
طلاق چشمگیرترین بحران حیات انسانی
پیامدهای طلاق بر زندگی کودکان
واگذاری حق سرپرستی به یکی از والدین
شریک جدید زندگی
منابع :
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله طلاق و شرایط کار در word
1- طلاق – پژوهش در شناخت واقعیت و عوامل آن – سار و خانی دکتر باقر – انتشارات دانشگاه تهران
2- آسیب های اجتماعی ایران – انجمن جامعه شناسی ایران – انتشارات آگاه
3- جامعه شناسی – گیدنز آنتونی – ترجمه منوچهر صبوری – انتشارات آنی
4- پیامدهای طلاق برای کودکان و بزرگسالان – پل ر . آماتو – ترجمه روابط بین المللی انجمن اولیا و مربیان
5- مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده – ساروخانی باقر – انتشارات سروش
6- بررسی مسائل اجتماعی – آزاد ارمکی دکتر تقی ، بهار مهری – نشر جهاد
پیشگفتار
یکی از تفاوتهای مهم انسان به سایر موجودات ، چه موجودات طبیعی از قبیل حیوانات وگیاهان وچه موجودات ما فوق طبیعی ،چون ملائکه ، وجود نیازها و ابعاد گوناگون و گاه متضاد در درون انسان است .انسان نه تنها دارای نیازهای بدنی ، نیازهای اجتماعی ونیازهای فردی ونیز دارای جنبه های عقلانی و قلبی است که در هر یک از این ابعاد ونیازها نیز با یک گسترده ی نامحدود مواجه است . بطور نمونه نیاز به غذا وگرسنگی گرچه بین انسان و حیوانات مشترک است اما انسان از لحاظ گستردگی نوع غذاهایی که مصرف میکند و نیز از نظر تنوع را می توان در مورد سایر نیازهای انسان نیز مشاهده کرد
انسان برای پاسخ گویی به نیازهای بی شمار وگسترده ی خود . از روش ها و ابزارهای گوناگونی سود می جوید . نهادهای مختلف اجتماعی هر یک به نوعی در برآوردن بخشی از نیازهای انسان به کار می آیند . در میان این نهادها ، هیچ کدام نتوانسته اند به گستردگی و عمق خانواده در بر طرف کردن نیازهای جسمانی و روانی انسان ، نقش ایفا کنند .انسان در درون خانواده احساس می کند مقدار زیادی از نیازهایش برآورده می شود ؛ احساس رضایت و آرامش بسیار میکند و بسیاری از استرس های زندگی اجتماعی را در درون خانواده تحلیه شده می یابدو احساس عمیق دوست داشتن و دوست داشته شدن را در خانواده تجربه می کند او هیچ مکانی را برای برآوردن چنین نیازی نمی تواند به راحتی بدست آورد
خانواده به وجود این نقش و جایگاه مهم ، گاه با آسیب هایی نیز مواجه است .وقتی کارکردهای خانواده ، از قبیل کارکردهای زیستی ، اجتماعی ، شناختی و عاطفی یکی پس از دیگری آسیب ببینند ، اعضای آن به تدریج احساس خشنودی خود را از دست می دهند .کاهش تدریجی رضایتمندی اعضای خانواده ابتدا موجب گسستگی روانی و سپس گسستگی اجتماعی و در نهایت گسستگی حقوقی می شود که این نوع گسستگی طلاق نامیده می شود
طلاق در حقیقت تجلی یک فرایند رنج آور و در طی زمان در درون خانواده است . طلاق آخرین فریاد است که از حلقوم جسم رنجور و ستم دیده و رمق از دست داده ی خانواده به گوش می رسد . طلاق اعلام ورشکستگی اجتماعی زن و مرد در سازگاری عمیق و صمیمانه با یکدیگر است ، فریاد ناتوانی و عجر دو انسان است که می گویند ما نتوانستیم افکار و عواطف خویش را به اشتراکی موفقیت امیز بگذاریم .همه این موارد ، تجلی شکست انسان است در تحقیق انسانیت خویش ، این است که خداوند سبحان ، طلاق را « ابغض الاشیاء » یعنی « ناپسندترین چیزها » می شمارد
مقدمه
طلاق را از مهمترین پدیده های حیات انسانی تلقی می کنند .این پدیده دارای اضلاعی به تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامعه انسانی است : نخست ، یک پدیده روانی است ، زیرا بر تعادل روانی نه تنها دو انسان ، بلکه فرندان ، بستگان ، دوستان و نردیکان آنان اثر می نهد
دوم « پدیده ای است اقتصادی ، چه به گسست خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی می انجامد و امحاء تعادل روانی انسانها ،موجبات بروز اثراتی سهمگین در حیات اقتصادی آنان نیز فراهم می سازد . گذشته از این طلاق پدیده ای است موثر بر تمامی جوانب جمعیت در یک جامعه ، زیرا از طرفی بر کمیت جمعیت اثر می نهد چون تنها واحد شروع و اساسی تولید مثل یعنی خانواده را از هم می پاشد ، از طرف دیگر کیفیت جمعیت اثر دارد ، چون موجب می شود فرزندانی محروم از خانواده ، تحویل جامعه گردند ، که به احتمال زیاد فاقد شرایط لازم در راه احراز مقام شهروندی یک جامعه اند . چهارم : طلاق یک پدیده فرهنگی است و در هر جامعه و هر فرهنگ صبغه ای خاص می یابد و به نوعی رنگ جامعه ای را می پذیرد که در آن تکوین یافته است . بدینسان می توان گفت جامعه ای که در آن طلاق از حدی متعارف تجاور کند . هرگز از سلامت برخوردار نخواهد بود . طلاق از دیدگاهی یک پدیده ارتباطی است ، بدینسان در جامعه ای که فاقد ارتباطات سالم درست و طبیعی است پیوند یا رابطه زناشویی نیز استثناء نیست . پیوندهای ازدواج بزودی برقرار میشوند بزودی نیز قطع می گردند
پس توجه به طلاق نه تنها از دیدگاه فرد به عنوان انسان و فرزندانش مهم است ،بلکه از دیدگاه ، جامعه ، فرهنگ ، اقتصاد و حتی جمعیت نیز قابل اعتناست
قبل از وارد شدن به بحث اصلی تحقیق لازم است نکاتی در مورد طلاق گفته شود
مفهوم طلاق
- طلاق در لغت جدا شدن زن ومرد ، رها شدن از قید نکاح و رهایی از زناشویی است
( فرهنگ عمید )
- وبه بیان برخی رها شدن از قید نکاح است ( منتخب اللغات )
در عرف عام معنای جدایی از آن در ذهن متبادر می شود . در شعر زیر از حافظ مفهوم در همین معنی بکار آمده است
از سر هستی دگر با عهد شباب رجعتی می خواستم لیکن طلاق افتاده بود
بعضی طلاق را در معنای بیزاری به کار برده اند .دهخدا نیز طلاق نامه را در همین سیاق ، بیزاری نامه می خواند
طلاق درادیان
آیا طلاق زائیده افکار بشر است و زندگی ماشینی امروزی یا زندگی سنتی گذشته باعث وضع آن گردیده است یا طلاق نی زهمچون ازدواج از طرف قانونگذاری که حیات را برای انسان خلق کرده است وضع گردیده است اگر چه امروزه حداکثر کشورها با اعتقاد است مذهبی و یا غیر مذهبی متفاوت طلاق را قانونمندی کرده اند اما با رجوع به کتب مقدس الهی و مطالعه در ادیان بزرگ می بینیم که با این حساسترین و مهم ترین پدیده حیات انسانی اشاره گردیده است که به طور مختصر بیان میگردد
دین زرتشت
در دیانت زرتشت طلاق مجاز شمرده شده است و با شرایطی طلاق را برای زن و مرد مباح ومجاز دانسته است که شرایط اخذحکم طلاق در این دین بشرح ذیل است :
الف ) برای مرد
1-خروج از آیین زرتشت
2-زنای محصنه
3-ناسازگاری و عدم تمکین
ب ) برای زن
1 ) عشق : به شرط آن که قبل از انعقاد قرار زوجیت پدید آمده باشد و زن از آن اطلاح نداشته باشد
2 ) اقدام به زنا از جانب شوهر و اثبات آن در دادگاه
3 ) خودداری مرد از پرداخت نفقه برای مدتی بیشتر از 3 سال
4 ) خروج از آئین زرتشت
5) غیبت بالاتر از 5 سال
6 ) ناسازگاری مرد آن طور که با دلایل متقن اثبات شود
دین یهود
در دین یهود نیز طلاق در اختیار مردان بوده و مقارن با زمانی است که مرد نسبت به زن خود بی میل گشته و از او متنفر می شده است و زن در مورد مطلقه کردن خویش هیچ اختیاری نداشت به مرد در چنین شرایطی طلاقنامه ای می نوشت و بدستش می داد و او را از خانه خارج می ساخت . در این طلاقنامه تاریخ وقوع طلاق و سبب آن درج می گردید . ضمناً طی طلاقنامه در مذکور به زن خود که مطلقه ساخته بود اجازه می داد که بعد از او شوهر دیگری اختیار نماید . همچنین مرد حق داشت تا زمانی که زن شوهر دیگری اختیار نکرده باشد به وی رجوع نماید . با این که در دین یهود طلاق جایز شمرده شده است ولی در کتب مقدس یهود تأکید شده که : « خدای بنی اسرائیل از آن نفرت دارد »
دین مسیح
برخورد مسیحیان ؛ طلاق به صورت مختلف تجلی یافت : در انجیل حتی طلاق در صورت زنا مجاز شمرده می شود ( ممنوعیت نسبی ) در حالی که در انجیل لوقا و مرقس طلاق به طور مطلق محکوم شده است .کاتولیکها شرق به انجیل متی استناد کردند و طلاق را به طور کامل مطرود ندانستند در حالیکه کاتولیک های رم به طور مطلق طلاق را محکوم دانستند
دیانت مسیح به هنگام ظهور و با ممنوعیت طلاق در واقع برای خانوادشان و منزلتی آسمانی قائل شد . به عبارت دیگر ، در آیین مسیح عقد ازدواج بطلان پذیر نیست و فقط هنگام مرگ این پیمان باطل می گردد . تنها زمانی که زن زنا کرده باشد مرد حق طلاق دادن وی را دارد . گفته می شود که یهودیان به حضرت مسیح ایراد می گرفتند که اگر طلاق مذموم است پس چرا حضرت موسی آن را جایز شمرده است وحضرت مسیح در جواب گفت
در آغاز طلاق وجود نداشت و برادرم موسی آن را به جهت سنگدلی وشقاوت شما تجویز فرمودند. البته با گذشت زمان وپیشرفت جوامع با مسئله طلاق در دنیای مسیحیت مانند سایر پدیده های اجتماعی برخوردی نوین صورت پذیرفت یعنی سعی شد تا این پدیده همسنگ پیشرفتهای سریع در زمینه مختلف دگرگون شود
دین اسلام