تحقیق رابطه بین هوش هیجانی و شوخ طبعی دانشجویان در word دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق رابطه بین هوش هیجانی و شوخ طبعی دانشجویان در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه بین هوش هیجانی و شوخ طبعی دانشجویان در word
چکیده
مقدمه
پیشینه
تاریخچه
فرضیه
بیان مساله
تعاریف عملیاتی
اهداف تحقیق
اهمیت موضوع
متغیرها و مقیاس سنجش آنها
فصل دوم
هوش وا نواع آن
ا نواع هوش از دیدگاه ثرندایک
ا نواع هوش از دیدگاه تورستون
ا نواع هوش از دیدگاه اشترن برگ
انواع هوش از دیدگاه گاردنر
هوش هیجانی
اندازه گیری هوش هیجانی
انواع مهارتها
مولفه های هوش هیجانی وشرح کامل آنها
فصل سوم
وراثت یامحیط کام موثرند؟
تقسیم بندی افراد براساس IQ و EQ
الگوی رفتاری وا لدین وهوش هیجانی
فصل چهارم
روش پژوهش
جامعه ی آماری نمونه روش هاری آ مارگیری
ابزار وروش جمع آوری اطاعات
یافته های پژوهشی
فصل پنجم
فهرست جداول
نتیجه گیری
محدودیت ها
پیشنهادها
فهرست منابع
پیوستها
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه بین هوش هیجانی و شوخ طبعی دانشجویان در word
- خشوعی، م. س. (1386). روان شناسی شوخ طبعی. اصفهان: انتشارات کنکاش
_دهشیری، غلامرضا (1382). هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه هوش هیجانی بار- اون بر روی دانشجویان دانشگاه تهران. پایان نامهی تحصیلی کارشناسی ارشد، تهران:دانشگاه علامه طباطبایی
_گل پرور، محسن؛ آقایی، اصغر و خاکسار، فخری (1384). رابطه هوش هیجانی و مؤلفههای آن با پیشرفتگرایی شغلی در بین کارگران کارخانجات و صنایع. دانش و پژوهش در روانشناسی، سال هفتم، شمارهی 25، 106- 75
_ مزلو، ابراهام اچ. (1375). انگیزش و شخصیت. ترجمهی احمد رضوانی. مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین هوش هیجانی و مؤلفههای آن (خودآگاهی هیجانی، خودابرازی، حرمت نفس، خودشکوفایی، استقلال، همدلی، مسئولیتپذیری اجتماعی، روابط بین فردی، واقعگرایی، انعطافپذیری، حل مسئله، تحمل فشار روانی، کنترل تکانش، خوشبینی و شادمانی) با شوخطبعی در بین دانشجویان دانشگاه بود. برای دستیابی به اهـداف پژوهش 320 دانشجو با روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای بهعنوان گروه نمونه انتخاب شدند. پرسشنامههای هوش هیجانی بار-آن و شوخطبعی در مورد آنها اجراء گردید. در تجزیه و تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین هوش هیجانی و کلیهی مؤلفههای آن با شوخطبعی رابطهی مثبت معنیدار وجود دارد. همچنین، از بین مؤلفههای هوش هیجانی، سه مؤلفهی خوشبینی، خودشکوفایی و شادمانی قادر به پیشبینی شوخطبعی هستند
مقدمه
با وجود آنکه مفهوم هوش از جمله مفاهیمی است که از گذشته تا به امروز مورد توجه بوده است، اما نکتهی مهم این است که در واقع از آغازِ مطالعهی هوش غالباً بر جنبههای شناختی آن نظیر حافظه، حل مسئله و تفکر تأکید شده است؛ در حالیکه امروزه نهتنها جنبههای غیرشناختی هوش یعنی تواناییهای عاطفی، هیجانی، شخصی و اجتماعی نیز مورد توجه قرار میگیرند، بلکـه در پیشبینی توانایی فرد برای موفقیت و سازگاری در زندگی نیـز مورد اهمیـت واقـع شدهاند. در همین رابطه، یکی از مهمترین مفاهیم تلفیق دهندهی جنبههای شناختی (مانند تفکر) و غیرشناختی (مانند هیجان)، هوش هیجانی[1] است پیشینه
سال های زیادی بر روان شناسان حاکم بود که مهمترین استعداد افراد را بهره هوشی یا هوش بهر(IQ)می نامیدند و با همین استعداد،پذیرش و گزینش کارمندان را انجام می دادند که افراد یا باهوش هستند یا نیستند و به هر حال،چنین زاده شده اند و کار زیادی برای آنها نمی توان انجام داد.این طرز تفکر در جامعه آن زمان که گاردنر آن را “دوران تفکر هوشبهری”می نامد نیز نفوذ کرده بود.کتاب “قالب های ذهن”اثر مهم گاردنر در سال 1983 بیانیه ای در دیدگاه هوش بهری بود به گفته این کتاب،هوش واحد و یکپارچه ای وجود ندارد که موفقیت در زندگی را تضمین کند بلکه طیف گسترده ای از هوش وجود دارند
تاریخچه
هوش هیجانی در مفهوم هوش اجتماعی ریشه دارد که اولین بار توسط ای.ال ثرندایک در سال 1920 شناخته شد،از آن پس تاکنون روان شناسان سایر مؤلفه های هوش را نیز مورد شناسایی قرار دادند.در سال 1970 برای اولین بار،دو روان شناس آمریکایی به نام دکتر پیتر سالوی و دکتر جان مایر بحث علمی هوش هیجانی را مطرح کردند.در سال 1975 “هوارد گاردنر”ایده هوش چند گانه را مطرح کرد
بیان مساله
هوش هیجانی مفهوم جدیدی است که در سالهای اخیر مطرح شده و در مقابل هوش شناختی[2] بهکار میرود. هوش هیجانی در واقع یک هوش غیرشناختی است که از نظر تاریخی ریشه در مفهوم هوش اجتماعی دارد و بـرای اولین بـار توسط ثرندایک[3] (1920) مطرح شد. بهعقیدهی ثرندایک، هوش هیجانی توانایی مهم و مدیریت انسانها برای عمل به شیوهای خردمندانه در روابط انسانی است. پس از ثـرندایک نیز گاردنـر[4] (1993) هـوش اجتماعـی را متشکـل از هوش درون فردی و بین فردی میدانست. در نظر گاردنر، هوش درون فردی شامل توانایی هوشی فرد برای مواجهه با خویشتن و ابراز مجموعهای پیچیده و کاملاً متمایز از احساسات و هوش بین فردی شامل توانایی هوشی فرد برای مواجهه با دیگران، احساس کردن و تمییز قایل شدن بین اخلاق،انگیزه و نیت آنها بود. اما پس از گاردنر، سالوی و مایر[5] (1990) از جمله اولین افرادی بودندکه هوش هیجانی را بهعنوان زیرمجموعهای از هوش اجتماعی تعریف کردند که شامل توانایی کنترل احساسات و هیجانات خویش و دیگران، تشخیص احساسات و هیجانها در خود و دیگران و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و اقدامات خود فرد میباشد.گلمن[6](1995) نیز هوش هیجانی را شامل خودآگاهی، مدیریت و مهار هیجانها، برانگیختن خویشتن، همدلی و دستکاری و ادارهی روابط میدانست. در نهایت، بار-آن (1997) نیز همانند گلمن، هوش هیجانی را شامل مؤلفههایی همچون خودآگاهی هیجانی[7]، خودابرازی[8]، حرمت نفس[9]، خودشکوفایی[10]، استقلال[11]، همدلی[12]، مسئولیتپذیری اجتماعی[13]، روابط بین فردی[14]، واقعگرایی[15]، انعطافپذیری[16]، حل مسئله[17]، تحمل فشار روانی[18]، کنترل بینی[19] و شادمانی[20] میدانست
تعاریف عملیاتی
هوشبهر
در سنجشهای سنتی تر تیزهوشی، افرادی که میزان ضریب هوشی (هوشبهر – IQ) آنها از حد مشخصی بیشتر باشد تیزهوش نامیده میشوند. این حد مشخص در نمونه گیریهای مختلف، با توجه به نوع آزمون و جامعه آماری که ضریب هوشی به صورت نسبی نسبت به آن سنجیده میشود متفاوت است. اما باز هم به صورت معمول میتوان 120 را عددی دانست که در بیشتر آزمونها مرز تیزهوشی فرض میشود و به افرادی که ضریب هوشی بیش از این مقدار را داشته باشند تیزهوش گفته میشود
هوش هیجانی (یا هوش احساسی یا هوش عاطفی که با حروف اختصاری EQ نشان داده میشود[2]) بخش مهمی از «هوش» است که شامل توانایی شناخت، درک و تنظیم هیجانها (احساسات) و استفاده از آنها در زندگی است[3]. اصطلاح هوش اولین بار در سال 1990 روانشناسی بنام سالوی برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو به کاربرد. هوش هیجانی از چهار مهارت اصلی تشکیل می شود:1- خودآگاهی: توانایی شناسایی دقیق هیجان های خود و آگاهی از آنها به هنگام تولید. خودآگاهی، کنترل تمایلات خود درنحوه واکنش به اوضاع و افراد مختلف را نیز شامل می شود. فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، نسبت به احساسات خود، آگاهی بی واسطه و بدون وقفه دارد.2- خود مدیریتی: یعنی اینکه بتوانید واکنش های هیجانی خود را در مقابل همه مردم و شرایط مختلف کنترل کنید. 3- آگاهی اجتماعی: توانایی در تشخیص دقیق هیجانات دیگران و درک اینکه دقیقا چه اتفاقی در حال روی دادن است. این موضوع اغلب به این معناست که طرز تفکر و احساسات دیگران را درک می کنید، حتی زمانی که خودتان همان احساسات یا تفکرات راندارید و این همان همدلی است. 4- مدیریت رابطه: توانایی در به کارگیری ((آگاهی از هیجانات دیگران)) به منظور موفقیت درکنترل و مدیریت تعامل ها، همچنین این توانایی، ارتباط واضح با شرایط و کنترل موثر تعارض های دشوار را شامل می شود
تیزهوشی
«تیزهوشی» مجموعهای است از استعدادها، ویژگیهای شخصیتی، و الگوهای رفتاری. تیزهوشی به معنای وسیع آن ویژگی برجستهای است که ورای مفهوم صرف هوشبهر (IQ) قرار دارد. آزمونهایی برای سنجش میزان تیزهوشی ساخته شدهاند که تنها بخشی از مفهوم تیزهوشی را میسنجند، تشخیص، روانسنجی و ساختار تیزهوشی محل بحث و اختلاف نظر است و حوزهای در حال پیشرفت است[4]
تیزهوشی پنهان
تیزهوشی پنهان (نهفته) برای گروه بزرگی از افراد به کار میرود: تیزهوشان ناتوان از یادگیری، تیزهوشان معلول، نیزهوشان در معرض خطر، تیزهوشان متفاوت از نظر فرهنگی یا نژادی، تیزهوشان کم آموز و زنان تیزهوش
گروهی از اینان در شرایط نامساعد محیطی، طبقه اقتصادی – اجتماعی پایین، اقلیت نژادی و قومی قرار دارند یا زبان رسمی زبان دوم آنهاست . دانشآموزان دختر نیز در این گروه جای میگیرند
گروه دوم با معیارهای تشخیص سنتی مدارس غیرپیشرفته تلقی میشوند مانند دانشآموزانی که در زمینههای متفاوت خلاقیت و هوشهای گوناگون برجستهاند مانند هنرهای تجسمی و نمایشی، رفتار روانی – اجتماعی رهبری، تواناییهای حرکتی
فرضیه
-بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با شوخ طبعی رابط وجود دارد
-ترکیبی از مؤلفه های هوش هیجانی قادر به پیش بینی شوخ طبعی هستند
[2]. Cognitive Intelligence
[3]. Thorndike
[4]. Gardner
[5]. Salovey & Mayer
[6]. Goleman
[7]. Emotional Self-Awareness
[8]. Assertiveness
[9]. Self- Regard
[10]. Self-Actualization
[11]. Independence
[12]. Empathy
[13]. Social Responsibility
[14]. Interpersonal Relationship
[15]. Reality Testing
[16]. Flexibility
[17]. Problem Solving
[18]. Stress Tolerance
[19]. Optimism
[20]. Happiness