مقاله آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه در word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه در word
1- مرگی در نور، عبدالحسین مجید کفایی، کتابفروشی زرار، 1359، ص 14- دایره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم بجنوردی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1364، تهران؛ ص 151- اعیان الشیعه، سید محسن امین، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1403 هـ .ق، ج 9، ص 5- الاعام، خیرالدین زرکلی، دارالعلم للملابین، بیروت، چاپ سوم، 1989، ج 9، ص 11
2- مرگی در نور، صص 21-24-29 و 35
3- کفایهالاصول، محمدکاظم خراسانی، مقدمه جواد شهرستانی، موسسه آل البیت الاحیاء الترات
4- اعیان الشیعه، ج 9، ص 5
5- مرگی در نور، ص 55
6- همان مدرک، ص 47-49
7- همان مدرک، ص 50
8- کنایه الاصول، مقدمه
9- دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 1، ص 151- اعیان الشیعه، ج 9، ص 5- تاریخ رجال ایران، مهدی بامداد، کتابفروشی زوار، تهران 1347، ج 4، ص 1- کفایه الاصول، مقدمه- مرگی در نور، ص 65-67 مجله کیهان اندیشه، 1364 ، شماره 4، ص 19
10- مرگی در نور، صص 71، 72، 97-98- کفایه الاصول مقدمه- تاریخ رجال ایران، ج4، ص 1
11- کفایه الاصول، مقدمه- مرگی در نور صص 102، 119 و 122
12- کفایه الاصول ، مقدمه
13- مرگی در نور، صص 102-103،107،377، 379، 380، 381، 394، 395، 397 و
14- موسوعه العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، موسسه الاعلمی، بیروت، چاپ دوم، 1407 هـ .ق، ج 7، ص 146-147 و 150- 154 مرگی در نور 373-374
15- تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مهدی ملکزاده، انتشارات علمی، چاپ سوم، تهران 1371، ج 1، ص 136-138- تشیع و مشروطیت در ایران، ص 131
16- صحیفه نور، ج 1، ص 68، و ج 15 ص 202
17- تاریخ سیاسی معاصر ایران، سید جلالالدین مدنی، انتشارات اسلامی قم، 1361، ج 1، ص 71- تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران، سید جلالالدین مدنی، انتشارات اسلامی قم، 1366، ج 2، ص 68و 113-120 – تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، محمود محمود، انتشارات اقبال، چاپ ششم 1367، ج 8، ص 56- واقعات اتفاقیه در روزگار، محمد مهدی شریف کاشانی، نشر تاریخ ایران، چاپ اول، 1362، ج 1، 24-25، 84 و 181
18- تایخ انقلاب مشروطیت ایران، ج 1، ص 144-146
19- تاریخ تحولات سیاسی و رابط خارجی ایران، ج2، ص 208
20- مرگی در نور، ص 195-197
21- تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، ص 72-73
22- آخوند خراسانی آفتاب نیمه شب، محمدرضا سماک امانی، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی تهران، 1373، چاپ اول، ص 65- 113
آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه
آخوند خراسانی از سلسله حماسه سازان تاریخ ایران است. وی مرجع تقلید، مدرس کمنظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه بود. تمامی تاریخنویسان مشروطه حتی مخالفان رهبری او را در نهضت مشروطه پذیرفتهاند. اما شگفت! که دربارهاش کمتر از سایر دست اندرکاران نهضت مشروطه سخن به میان آمده است
صدها کتاب و مقاله درباره مشروطه نگاشته شده است، اما هنوز جای حرف باقی است. انقلاب مشروطه پیچیدهترین رخداد سیاسی تاریخ معاصر ایران تا پیش از انقلاب اسلامی است. دوران رهبران مشروطه از متن رخدادها و دسیسههای انگلیس و روسیه برای به انحراف کشاندن مشروطه، موجب شد تا قیام مشروطه بین شب و سپیده دست و پا بزند. آخوند خراسانی کوشید به سان آفتاب نیمه شب، زوایای تاریک این نهضت را روشن سازد
آخوند خراسانی در سال 1255 هـ .ق در مشهد دیده به جهان گشود، پدرش، ملاحسین هراتی علاوه بر تبلیغ، به تجارت ابریشم نیز مشغول بود. ملاحسین روحانی وارستهای بود که برای امرار معاش هماره در بین راه هرات و مشهد، در رفتو آمد بود. وی در سفرهای تبلیغیاش مردم را با کلام اسلامی آشنا میساخت. در یکی از همین سفرها، در کاشان ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار پسر به نامهای نصرالله، محمدرضا، غلامرضا و محمدکاظم (آخوند خراسانی) بود. سرانجام مهر پیشوای هشتمین امام، او را به مشهد کشاند تا برای همیشه در شهر شهادت ساکن شود. (1)
آخوند خراسانی در 12 سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول فقه را در حوزه مشهد فرا گرفت. در 18 سالگی ازدواج کرد و در 32 سالگی، همراه کاروان زیارتی عتبات عالیات، برای ادامه تحصیل عازم نجف شد. شوق تحصیل او را بر آن داشت تا سرپرستی همسر و فرزند نوباوهاش را به پدرش بسپارد و آنها را به خاطر مشکلات سفر، همراه خود نبرد
کاروان زایران مشهدی به سبزوار رسید. قافله برای استراحت رحل اقامت افکند تا پس از توقفی کوتاه به سوی عراق، حرکت را آغاز کند. آخوند خراسانی، آوازه دانش ملا هادی سبزواری را شنیده بود،بدین خلطر تصمیم گرفت از کاروان جدا شود و برای بهره جستن از دریای علم آن حکیم فرزانه در سبزوار بماند. آخوند، ماههای رجب، شعبان و رمضان 1277 هـ . ق را در حوزه علمیه سبزوار گذراند و از درس فیلسوف بزرگ عصر، ملا هادی سبزواری بهره برد. (2) آخوند از سبزوار به تهران رفت و حدود 13 ماه در مدرسه صدر، در درس ملاحسین خویی و میرزاابولحسن جلوه شرکت کرد.(3)
سرانجام پس از یک سال به حوزه علمیه نجف راه یفات و از درسهای شخ انصاری و میرزا حسن شیرازی استفادههای فراوان برد. (4) آخوند خراسانی شب و روز برای دانشاندوزی و به دست آوردن تقوا میکوشید و در این راه از هیچ مشکلی نمیهراسید. خودش میگوید
«تنها خوراک من فکر بود. ولی قانع نبودم. هیچگاه نشد که گلایه کنم. شش ساعت بیشتر نمیخوابیدم. شبها بیدار بودم. با ستارگان دوست شده بودم. خواب با شکم خالی بسیار مشکل است.» (5)
آخوند خراسانی، غرق در درس و مطالعه بود که ناگهان نامههای رشته افکارش را گسست و اشک از دیدگانش روان ساخت. فرزند خردسالش دیده از جهان فرو بست. آخوند نامهای به پدر نوشت و از او درخواست کرد که همسر داغدارش را به نجف بیاورد. ملاحسین همراه عروسش به نجف آمد و خود مدتی در نجف ماند و پس از زیارت اماکن مقدسه به مشهد برگشت
داغ مرگ فرزند اندک اندک از ذهن آخوند و همسرش محو میشد. زن و مرد جوان در انتظار تولد فرزند دیگری، روزشماری میکردند. اما باز هم، مصیبت برخانه سایه افکند. فرزند، قبل از تولد مرد.(6)
همچنین مرگ همسرش آتش به جانش زد. دیگر تاب مقاومت نداشت. مرگ دو فرزند، کمر طاقتش را در جوانی خم کرد و مرگ همسر نیز میرفت که کمر طاقتش را خرد کند. تنها حرم حضرت علی (ع) و دامن پرمهر اشک توانست قامتش را راست کند
آخوند سالها در درس شیخانصاری و میرزای شیرازی شرکت کرد. وی از همان ابتدا با پشتکاری کم نظیر، راههای پیشرفت را میپیمود. آخوند از زرنگترین شاگردان درس شیخ انصاری و میرزای شیرازی بود
- دوری رهبران مشروطه از متن رخدادها و دسیسههای انگلیس و روسیه برای به انحراف کشاندن مشروطه، موجب شد تا قیام مشروطه بین شب و سپیده دست و پا بزند. آخوند خراسانی کوشید به سان آفتاب نیمه شب، زوایای تاریک این نهضت را روشن سازد
آخوند در کنار تحصیل، به عبادت و شب زندهداری نیز اهمیت فراوان میداد. او برای زیارت مرقد مطهر امامحسین (ع) بارها به کربلا رفت. در یکی از این سفرها، پس از زیارت در درس آیهالله آخوند اردکانی (متوفای 1302 هـ .ق) شرک کرد. آخوند اردکانی، نظر شیخانصاری را در مسالهای بیان کرد و سپس بر نظر او چند اشکال کرد. آخوند، اشکالها را در ذهن خود وارسی کرد. اشکالها درست بود. پس از برگشت به نجف و شرکت در درس شیخ انصاری، اشکالهای اردکانی را به استاد بازگو کرد. شیخ انصاری یکی از اشکالها را پذیرفت. اما اشکال دوم را رد کرد. آخوند به دفاع از اشکال دوم اردکانی پرداخت. استاد دوباره پاسخ گفت. اما آخوند، دفاعیه استاد را قانع کننده ندانست و بار دیگر اشکال را با بیانی دیگر مطرح کرد. گفت و شنود شاگرد و استاد به درازا کشید. صدها طلبه که در درس شیخ انصاری شرکت کرده بودند، در شگفت بودند که چگونه طلبهای جوان که 25 سال بیش نداشت و کمتر از سه سال بود که به درس شیخ انصاری راه یافته بود، چگونه بی محابا با دلیلهای قوی، به استاد اشکال میکند. یکی از طلاب به دیگران گفت: این آخوند (آخوند خراسانی) را ببینید که دارد گفتار آن آخوند (آخوند اردکانی) را تائید میکند. از آن زمان به بعد در همه نجف او را با لقب «آخوند» صدا میکردند.(8)
آخوند از سال 1378 هـ .ق تا سال 1291 هـ .ق، بیش از 13 سال در درس خارج استادان برجسته حوزه علمیه نجف شرکت کرد. بیش از دو سال در درس شیخ انصاری شرکت کرد. بیش از دو سال در درس شیخ انصاری شرکت کرد و پس از وفات او (1281 هـ. ق)، دو سال به درس آیهالله سید علی شوشتری (متوفای 1283 هـ .ق) راه یافت. آخوند سالها در درس آیتالله شیخ راضی بن محمد نجفی (متوفای 1290 هـ .ق) و آیت الله سید مهدی مجتهد قزوینی ادامه تحصیل داد. آخوند بیش از 13 سال در درس میرزای شیرازی شرکت کرد، تا اینکه استاد در سال 1291 هـ .ق به سامرا هجرت کرد. بیشتر شاگردانش نیز همراه استاد به سامرا رفتند. اما آخوند در نجف ماند و به تدریس ادامه داد (9) البته برخی از نویسندگان مینویسند: آخوند نیز به سامرا رفت، ولی پس از مدت کوتاهی به سفارش میرزای شیرازی به نجف برگشت و به تدریس مشغول شد
روزی آخوند به سامرا رفت و پس از زیارت مرقد امام حسن عسگری (ع) و امام هادی(ع) در درس استاد پیشین خود شرکت کرد. آخوند اشکالی به نظریه میرزای شیرازی وارد ساخت. استاد پاسخ گفت. آخوند اشکال را با بیانی دیگر تکرار کرد. استاد دوباره پاسخ داد … پرسش و پاسخ ادامه یافت. سرانجام آخوند به احترام استاد، لب فرو بست. روز بعد، میرزای شیرازی پیش از آغاز درس گفت: در بحث دیروز، حق با آخوند بود
پیشوای مشروطه