مقاله محسن مهدی و بسط فلسفه سیاسی اسلامی در غرب در word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله محسن مهدی و بسط فلسفه سیاسی اسلامی در غرب در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله محسن مهدی و بسط فلسفه سیاسی اسلامی در غرب در word
چکیده
مقدمه
فلسفه تاریخ ابنخلدون
فلسفه سیاسی فارابی
فهم فلسفه سیاسی اسلامی
عقلگرایی و وحیگرایی
مکتب محسن مهدی
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله محسن مهدی و بسط فلسفه سیاسی اسلامی در غرب در word
مهدی، محسن، «سنت عقلانی در اسلام»، سنتهای عقلانی در اسلام، تنظیم و تدوین فرهاد دفتری، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، فرزان، 1380
Butterworth, Charles E., (Ed.), The Political Aspects of Islamic Philosophy, Essays in Honor of Muhsin S. Mahdi, Harvard University Press,
Butterworth, Charles E., “In Memoriam: Muhsin Sayyid Mahdi (1926-2007)”, Arabic Sciences and Philosophy, vol. 18,
Butterworth, Charles E., Review of Medieval Political Philosophy, Edited by Ralph Lerner and Muhsin Mahdi (Ithaca, N.Y.: Cornell University Press, 1972), in The American Political Science Review, Vol. 68, No. 2, Jun.,
Lerner, Ralph and Muhsin Mahdi, Eds., Medieval Political Philosophy: A Source Book, Cornell University Press,
Mahdi, Muhsin S., “Orientalism and the Study of Islamic Philosophy”, Journal of Islamic Studies, 1: 73-98,
Mahdi, Muhsin, “Alfarabi on Philosophy and Religion”, in Islamic Philosophy and Theology, Edited by Ian Richard Netton, Routledge,
Mahdi, Muhsin, “Alfarabi”, History of Political Philosophy, Edited by Leo Strauss and Joseph Crapsey, The University of Chicago Press, Third Edition,
Mahdi, Muhsin, “Al-Frb’s Imperfect State”, Review of Al-Farabi on the Perfect State: Ab Nasr al-Frb’s Mabdi r Ahl al-Madna al-Fdila by Richard Walzer, Journal of the American Oriental Society, Vol. 110, No. 4, Oct. – Dec.,
Mahdi, Muhsin, Alfarabi and the Foundation of Islamic Political Philosophy, University of Chicago Press,
Mahdi, Muhsin, Ibn Khaldun’s Philosophy of History: A Study in the Philosophical Foundation of the Science of Culture, George Allen & Unwin Ltd,
Mahdi, Muhsin, Review of Greek into Arabic: Essays on Islamic Philosophy by Richard Walzer, Journal of Near Eastern Studies, Vol. 24, No. 1/2, Jan. – Apr.,
Mahdi, Muhsin, The Political Orientation of Islamic Philosophy, Center for Contemporary Arab Studies, Georgetown University,
Parens, Joshua, “In Memoriam: Muhsin Sayyid Mahdi”, PS, Political Science & Politics, 41, 1. Academic Research Library, Jan.,
Parens, Joshua, Review of Alfarabi and the Foundation of Islamic Political Philosophy by Muhsin S. Mahdi, The American Political Science Review, Vol. 96, No. 2., Jun.,
Strauss, Leo and Joseph Cropsey, (Eds.), History of Political Philosophy, University of Chicago Press, Third Edition,
چکیده
مقاله حاضر به بررسی اندیشه سیاسی محسن مهدی و اهمیت وی در بسط فلسفه سیاسی اسلامی در غرب میپردازد. تفسیر مهدی از فلسفه سیاسی اسلامی، مبتنی بر پیوند «عقل» و «وحی» و نقش متعالی این دو با «سیاست» است. همچنین، تلاش وی در بازشناسی فلسفه سیاسی فارابی، موجب تفسیر جدیدی از سنت فلسفه سیاسی غرب گردید. محسن مهدی نه تنها به احیای متون فلسفه سیاسی اسلامی و بسط محتوای آن اهتمام ورزید، بلکه نسلی از استادان و محققان را تربیت کرد که امروزه مکتب مهدی را در محافل علمی غرب شکل دادند و به بسط رهیافت وی در تفسیر فلسفه سیاسی، فلسفه سیاسی اسلامی و حتی فلسفه سیاسی غربی میپردازند
مقدمه
محسن سیدمهدی1 (1926-2007)، مهمترین و مؤثرترین شخصیت در بسط عمیق فلسفه سیاسی اسلامی در غرب است. مهدی در 21 ژوئن 1926 در کربلای عراق از پدری عراقی و مادری ایرانی متولد شد. پدرش طبیب بود و بر اساس اصول جالینوس طبابت میکرد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در کربلا دنبال کرد و دو سال آخر متوسطه را به بغداد رفت. مهدی با اینکه بورس دولتی عراق جهت تحصیل مدیریت تجاری در دانشگاه آمریکایی بیروت را دریافت کرد؛ اما چنان علاقهمند و شیفته فلسفه بود که درخواست تحصیل در دو رشته را داد. وی پس از یکسال تدریس اقتصاد در دانشگاه بغداد در حالی که بیست و دو سال سن داشت موفق شد بورس دیگری جهت تحصیل اقتصاد در دانشگاه شیکاگو را دریافت کند. اندکی پس از رفتن به دانشگاه شیکاگو در سال 1948، تحت تأثیر آرنولد برگستراسر،2 ایوس سیمون،3 و بالاتر از همه نابیا ابت4 و لئواشتراوس قرار گرفت. بنابراین، اقتصاد جای خود را به فلسفه، به ویژه بازشناسی تاریخ فلسفه اسلامی داد و وی به کمیته اندیشه اجتماعی پیوست. تحصیلات دکترا تخصصی خود را در دانشگاه شیکاگو در سال 1954م با نگارش و ارائه رسالهای زیرنظر اشتراوس به پایان رساند که اندکی بعد با عنوان فلسفه تاریخ ابنخلدون: مطالعهای در مبنای فلسفی علم فرهنگ منتشر شد.5 همچنین فوق دکتری را در دانشگاه پاریس و دانشگاه فرایبورگ گذراند
محسن مهدی بعد از دورهای به عنوان استاد مدعو در دانشگاه فرایبورگ، به بغداد برگشت و سمتهایی را در کالج حقوق و دانشکده هنر و علوم دانشگاه بغداد بر عهده گرفت. وی متخصص فلسفه یونان باستان، فلسفه یهودی، مسیحی و اسلامی، فلسفه سیاسی غرب مدرن و از همه مهمتر متخصص برجسته زبان عربی به لحاظ تاریخی و جغرافیایی بود. در سال 1957م، مقام استادیاری گروه زبانها و تمدنهای شرقی دانشگاه شیکاگو را پذیرفت و در مدت دوازده سالی که در آنجا بود، به بازشناسی آثار فارابی و انتشار ویرایشها، ترجمهها و مطالعات عمیق آنها پرداخت. محسن مهدی پس از دعوت تعداد زیادی از مؤسسات علمی، در سال 1969 مدیریت مرکز مطالعات خاورمیانه و ریاست گروه زبان و تمدن خاور نزدیک6 دانشگاه هاروارد را پذیرفت. وی در دو دهه اخیر به دانشجویان و پژوهشگران دانشگاه هاروارد و دیگر دانشگاههای غربی خدمات زیادی نمود و در سال 1996م پس از 27 سال استادی دانشگاه هاروارد بازنشسته شد. وی سالهای طولانی عضو شورای مشورتی گروه مطالعات خاور نزدیک در پرینستون بود و نقش مهمی در شکلدهی مراتب عالی مطالعات خاور نزدیک و خاورمیانه در ایالات متحده ایفا کرد. وی به عنوان استاد مهمان علاوه بر تدریس در دانشگاههای متعدد آمریکا، در دانشگاههای پاریس، فرایبورگ، مراکش، قاهره، پاکستان و بوردو نیز تدریس و سخنرانیهای علمی داشته است. مهدی در 9 جولای 2007م پس از تحمل بیماری طولانی در سن 81 سالگی از دنیا رفت
محسن مهدی به نگارش و انتشار آثار متعددی در زمینه فلسفه سیاسی اسلامی پرداخته است که به طور ویژه به خاطر کشف، ویرایش، ترجمه و تفسیر بسیاری از آثار فارابی شناخته شده است. هیچیک از محققان اسلامی و غربی، همانند مهدی، آثار فراوان و بسیار مهم فارابی را کشف نکردند. وی بر اساس معیارهای روش تحقیق فلسفی، ویرایش دقیقی از آثار فارابی، به ویژه آثار سیاسی او پدید آورد. مهدی بارها به اقصی نقاط دنیا مسافرت کرد تا با کشف دستنوشتههای فراموششده فارابی ویرایش موشکافانه واقعی از نظرات وی ارائه دهد. وی با کشف متون فراموششده، کشف سنت فراموششده را ممکن ساخت، که در آینده میتواند برای محققان اسلامی، بیش از محققان غربی، اهمیت داشته باشد. فلسفه تاریخ ابنخلدون،8 ابو نصر الفارابی، فلسفه ارسطوطالیس، فلسفه افلاطون و ارسطوی فارابی، فلسفه سیاسی میانه،9 ابونصر الفارابی، کتاب المله و نصوص اخری، کتاب الحروف، دیدگاه فارابی در باب فلسفه و دین،10 بعد سیاسی فلسفه اسلامی،11 شرقشناسی و مطالعه فلسفه اسلامی12 و فارابی و تأسیس فلسفه سیاسی اسلامی13 از جمله مهمترین آثار مهدی هستند.14 کتاب وجوه سیاسی فلسفه اسلامی، مهمترین کتابی است که به افتخار محسن مهدی منتشر شده است
روشن است، بررسی دقیق و همهجانبه یک عمر تلاش علمی محسن مهدی در باب فلسفه سیاسی اسلامی، نگارش آثار محققانه متعدد و تربیت شاگردان برجسته، تنها در یک مقاله امکانپذیر نیست، بیتردید بحث جامع درباره فلسفه سیاسی محسن مهدی نیازمند نگارش کتابی مستقل است. از اینرو، آنچه در اینجا مورد بررسی قرار میگیرد، گزیده و اجمالی از اندیشههای محسن مهدی درباره فیلسوفان و فلسفه سیاسی اسلامی و بسط آن در محافل علمی غرب است؛ اندیشههایی که متأسفانه در محافل علمی جهان اسلام و به ویژه کشور ما چندان شناخته شده نیست
فلسفه تاریخ ابنخلدون
رساله دکتری محسن مهدی درباره ابنخلدون، نخستین اثری است که یکی از ستونهای اندیشه تاریخی و سیاسی اسلامی را در اختیار همگان قرار میدهد.16 ابنخلدون در اندیشه عرب معاصر اهمیت ویژهای دارد. زیرا، اندیشمندان سیاسی عرب معاصر، همانند جامعهشناسان و مردمشناسان، در اندیشه ابنخلدون، برای تمدن یا فرهنگ عرب، دریافتی خاص و عجیب میبینند. مهدی به طور بیسابقهای سعی کرد تا مفهوم اصلی اندیشه ابنخلدون را کشف کند و شباهتها و تفاوتهای پنهان میان اندیشه وی با اندیشه معاصر را تبیین کند.17 مهدی برخلاف هانری کربن که نگاهی بدبینانه به اندیشه ابنخلدون داشت، سعی میکند نگاه واقعبینانه و مثبتی از اندیشه ابنخلدون ارائه نماید. البته تأمّل و توجه وی به ابنخلدون در حد همین رساله باقی میماند و هنگامی که به عمق فلسفه سیاسی اسلامی و به ویژه فلسفه سیاسی فارابی پی میبرد، دیگر دغدغه اصلی ایشان ابنخلدون نیست
فلسفه سیاسی فارابی
بیتردید، اهمیت و اهتمام به فلسفه سیاسی فارابی در نوشتههای محسن مهدی بسیار برجسته است؛ زیرا به نظر مهدی اهمیت فارابی جهانی است و صرفاً منحصر در دنیای اسلامی نیست. فارابی بزرگترین نویسنده فلسفی پس از ارسطو است؛ ابنسینا، فارابی را به عنوان برجستهترین شخصیت در میان اسلافش معرفی میکند؛ ابنمیمون نوشتههای فارابی را بسیار عالی میداند؛ ابنرشد مطالعات خود را به عنوان محقق معتقد به آثار فارابی شروع کرد؛ آلبرت کبیر آثار فارابی درباره منطق را مورد استفاده قرار داد؛ راجر بیکن از فارابی به عنوان مرجع دین و الهیات ذکر میکند؛ توماس آکوئیناس و ابنرشدگرایان لاتینی از اثر فارابی در باب عقل18 بسیار استفاده کردند؛ محقق رنسانسی پیکو دلا میراندولا19 سبک مهم و متفکرانه فارابی را تحسین کرد و در دنیای اسلامی آثار فارابی در باب دانش سیاسی، منطق و موسیقی تا دوره مدرن مورد مطالعه قرار میگرفت.20 با این حال، فارابی علاوه بر تأثیرپذیری از آموزههای اسلامی، تحت تأثیر آموزههای یونانی نیز بود. جمهوری، مرد سیاسی، تیمائوس و قوانین افلاطون و تقریباً تمام آثار ارسطو به استثنای سیاست آثار سنت یونانی هستند که برای فارابی فراهم بود. البته هرچند سیاست ارسطو در مطالعه فارابی غایب بود، اما نقدهای ارسطو بر مطالب مهم جمهوری افلاطون از طریق شرحی بر منابع ارسطو برای فارابی شناخته شده بود.21 اما پرسش مهمی که مهدی در خصوص تأثیرپذیری فارابی از افلاطون مطرح میکند آن است که اساساً چرا فارابی به افلاطون و آثار وی مراجعه کرد؟22 برای پاسخ به این پرسش مناسب است بندهای بعدی مقاله مطالعه شوند
یکی از آثار مهم محسن مهدی، فصل «فارابی» در کتاب تاریخ فلسفه سیاسی است که زیرنظر لئو اشتراوس و جوزف کراپسی نوشته شده است. یکی از منابع اصلی تاریخ فلسفه سیاسی غرب به شمار میرود.23 ویژگی کتاب مذکور آن است که نخستینبار اندیشههای فیلسوفانی همچون فارابی و ابنمیمون را در کنار دیگر اندیشمندان سیاسی غرب مطرح میکند که در آثار مشابه آن سابقه ندارد. این مسئله شدت علاقه اشتراوس به این دو فیلسوف را نشان میدهد. محسن مهدی، در فصل مذکور، در خصوص فلسفه سیاسی فارابی به طور خاص و فلسفه سیاسی اسلامی به طور عام، مطالب بسیار مهمی نوشته است. به نظر وی فارابی نخستین فیلسوفی است که تلاش کرد فلسفه سیاسی کلاسیک را با آموزههای اسلامی مواجه، مرتبط، و تا آنجا که ممکن است هماهنگ نماید. اما فارابی برخلاف سیسرون، با مشکل معرفی فلسفه سیاسی کلاسیک در فضای فرهنگی کاملاً متفاوت مواجه بود، که میبایست آن را حل کند. همچنین برخلاف آگوستین، از محیط آزادی برخوردار نبود تا فلسفه سیاسی کلاسیک بتواند بدون چالش مورد استفاده قرار گیرد، بلکه میبایست با ادعاهای متعارض فلسفه سیاسی و دین مواجه و آن را حل کند
اهمیت جایگاه فارابی در تاریخ فلسفه سیاسی همانا بازیابی و مفهومسازی سنت کلاسیک، در درون بافت جدیدی است که ادیان وحیانی فراهم ساختند. مهمترین آثار فارابی، آثاری هستند که به نظامهای سیاسی و دستیابی به سعادت از طریق زندگی سیاسی میپردازند. آثار سیاسی فارابی مسئله هماهنگی میان فلسفه و اسلام را از منظر جدیدی ارائه میکند و به مسئله رابطه میان بهترین نظام، به ویژه آنگونه که افلاطون فهمید، و قانون الهی اسلام میپردازد.25 جستوجو برای بهترین نظام ما را به ضرورت تلفیق علم الهی و سیاسی راه میبَرد، که در نهایت ضروری است که حاکم باید مهارت حکومت کردن را با مهارت نبوت یا فلسفه تلفیق نماید. حاکم نبیّ یا حاکم فیلسوف، بشری است که برای پرسش تحقق بهترین نظام راهحل ارائه میدهد و از این جهت وظایف حاکم نبیّ و حاکم فیلسوف یکسان به نظر میرسد.26 حکمت یا فلسفه شرط ضروری برای بنیان و بقای مدینه فاضله است. اما نبوت برای بنیان مدینه فاضله، و نه برای بقای آن، ضرورت دارد.27 بنابراین، جایگاه فارابی در فلسفه اسلامی نظیر جایگاه سقراط و افلاطون در فلسفه یونان است، به گونهای که میتوان گفت اصلیترین نگرانی آنان، رابطه میان فلسفه و مدینه بوده است. فارابی مؤسس سنتی بود که رهیافتی فلسفی به مطالعه و فهم پدیدههای سیاسی و دینی دارد. این سنت به وی و از طریق وی به افلاطون و ارسطو برمیگردد. آثار مهم سیاسی فارابی مانند المدینه الفاضله، المله الفاضله و السیاسه المدنیه، میدان تلاقی میان آموزههای اسلامی و آموزههای سیاسی یونانی میباشد. میدانی که نه تفاوتها یا تعارضهای ممکن، بلکه شباهتهای میان این دو آموزه، خود را در معرض دید همگان قرار میدهند
به نظر محسن مهدی شباهتهای چشمگیری میان آموزههای اسلامی و آموزههای افلاطونی وجود دارد. هر دو با یک خدا به عنوان علت غایی قانونگذاری شروع میکنند و باورهای درست درباره مخلوقات الهی و جهان طبیعت را به عنوان اساسی برای ایجاد نظام سیاسی مطلوب در نظر میگیرند. در هر دو، این باورها باید تصویری مناسب از کیهان را انعکاس دهد، برای تمام شهروندان، حقیقت درباره امور الهی و والاترین اصول جهان را دستیافتنی سازد، منجر به عمل فاضله شود و بخشی از اسباب ضروری برای دستیابی به سعادت نهایی را شکل دهد. هر دو وظایف بنیانگذار و قانونگذار و پس از او وظایف جانشینان را در رهبری جامعه مورد توجه قرار میدهند که اهمیت کاملاً محوری برای ساماندهی و حفظ جامعه دارد. هر دو به ارائه و حفظ قوانین الهی پرداخته، و مخالف این دیدگاه هستند که ذهن یا روح از جسم گرفته شده یا خود ذهن یا روح جسمانی هستند، دیدگاهی که فضیلت بشری و زندگی جمعی را متزلزل میسازد. هر دو مخالف با زهد بزدلانه هستند؛ چراکه انسان را از امکان فهم معنای عقلانی باورهایی که دعوت به پذیرش آن میشود یا معنای عقلانی اعمالی که دعوت به انجام آن میشود، مأیوس میکند. هر دو شهروندان را به سوی سعادتی فراتر از دلمشغولیهای دنیویشان معطوف میسازند. در نهایت، هر دو، هنر فقیه و متکلم را به جایگاه دوم حفظ مقصود بنیانگذار و قانون او و ایجاد سپری در برابر حملات تنزل میدهند