مقاله نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم در word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم در word
چکیده
مقدمه
استثناهای افول عرفیشدن
1- استثناء اروپا(جغرافیایی)
2- استثناء روشنفکران (جامعهشناختی)
عوامل تغییر موضع
1 نقایص نظریه عرفیشدن
تأثیر جهان سوم
2 بیداری دینی در آمریکای شمالی
3 ناتوانی عرفیشدن از تأمین نیازهای اساسی جوامع
صداقت در پذیرش واقعیت
ترکیب معرفتی
تعدیل نظریه
بررسی و نقد
تأمل
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم در word
اینلگهارت، رونالد و پیپا نوریس؛ مقدس و عرفی: دین و سیاست در جهان؛ ترجمه مریم وتر؛ تهران: کویر، 1387
برگر، پیتر ال و توماس لاکمن؛ ساخت اجتماعی واقعیت ؛ ترجمه فریبرز مجیدی، نشر مرکز، 1375
ـــــ ، بریجیت برگر و هانسفرید کلنلر ؛ ذهن بی خانمان: نوسازی و آگاهی؛ ترجمه محمد ساوجی؛ تهران: نشر نی، 1381
ـــــ ، افول سکولاریسم؛ ترجمه افشار امیری؛ تهران: پنگان، 1380
ـــــ ، «غیردینی شدن چگونه اتفاق میافتد»، ترجمه لیلی مصطفوی کاشانی؛ فصلنامه نامه فرهنگ س 6، ش24، زمستان
ـــــ ، «به سکولاریسم شک کردهایم»؛ ترجمه ناصرالدین علی تقویان، روزنامه همشهری، 16 مهر، 1384
ـــــ ، «نخبگان با دامن زدن به سکولاریزاسیون تضاد هنجاری میآفرینند»؛ ماهنامه راهبرد، شماره 31، بهار 1383
بروس، استیو، «پارادایم سکولاریزاسیون» فصل اول کتاب خدا مرده است: سکولاریزاسیون در غرب؛ ترجمه امیر غلامی؛ نسخه الکترونیکی
شجاعیزند، علیرضا؛ عرفیشدن در تجربه مسیحی و اسلامی، تهران: مرکز بازشناسی ایران و اسلام، 1381
ـــــ ، «تعریف دین و معضل تعدد»؛ نقد و نظر، ش 19- 20؛ 1378
ـــــ ، «عرفیشدن در مصاف با عرفگرایی»، کتاب ماه علوم اجتماعی، سال چهارم، شماره هفتم و هشتم، مسلسل، 43-44، خرداد 1380، ص 20-21
همیلتون، ملکم، جامعهشناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، نشر مؤسسه فرهنگی انتشاراتیتبیان، 1377
Berger Peter. L, The Noise of Solemn Assemblies: Christian Commitment and the Religious Establishment، Garden City، NY: Doubleday,
ـــــ , ” A Sociological View of the Secularization of Theology “، Journal for the Scientific Study of Religion، Vol. 6، No. 1.(Spring،) p.3-16,
ـــــ , The Social Reality of Religion، London: Faber and Faber,
ـــــ , ” Some Second Thoughts on Substantive versus Functional Definitions of Religion “. Journal for the Scientific Study of Religion، Vol. 13، No. 2. (Jun, 1974)، pp. 125-
ـــــ , Pyramids of Sacrifice: Political Ethics and Social Change، New York: Basic Books, 1974a
ـــــ , Religion in a Revolutionary Society، Washington DC: American Enterprise Institute for Public Policy Research, 1974b
ـــــ , The Heretical Imperative، Contemporary Possibilities of Religious affirmation. Garden City، NY: Anchor/Doubleday,
ـــــ , Facing up to Modernity، Harmondsworth: Penguin Books, 1979b
ـــــ , ” From Secularity to World Religions “، The Christian Century، 97, 1980 P.44-
ـــــ , The Pluralistic Situation and the Coming Dialogue between the World Religions. Buddhist-Christian Studies, 1981, Vol. 1.p.31-
ـــــ , The Sacred Canopy: Elements of a Sociological Theory of Religion، London: Faber and Faber,
ـــــ , A Rumor of Angels: Modern Society and the Rediscovery of the Supernatural، Garden City، NY: Doubleday, 1990b
ـــــ , ” God in a World of Gods”، First Things 35 (August/September 1993): 25-
ـــــ ,” The Gross National Product and the Gods “. The McKinsey Quarterly. Issue: 1, 1994, P.97+
ـــــ , ” Secularism in Retreat”. The National Interest. Issue: 46, 1996, p.3+
ـــــ , ” Epistemological Modesty”، An Interview with Peter Berger. The Christian Century. Volume: 114. Issue: 30. October 29, 1997, p.972+
ـــــ , ” Protestantism and the Quest for Certainty “. The Christian Century. Volume: 115. Issue: 23. August 26، p.782+,
ـــــ , ” Going to extremes: between relativism and fundamentalism “،,
ـــــ , ” Reflections of an Ecclesiastical Expatriate “، The Christian Century October 24, 2000, p.964-
ـــــ , ” Reflections on the Sociology of Religion Today “، Sociology of Religion، Vol. 62، No. 4، Special Issue: Religion and Globalization at the Turn of the Millennium, 2001, P.443-
ـــــ , ” Whatever Happened to Sociology. First Things “، A Monthly Journal of Religion and Public Life. October 2002, Page Number: 27+
ـــــ , Religions and Globalisation. European Judaism. Volume: 36. Issue: 1. 2003. Page Number: 4+
ـــــ , Religious Pluralism for a Pluralist “، Project Syndicate, 2005a
ـــــ , ” Orthodoxy and Global Pluralism “، This article was delivered as the keynote address at the Conference “The Spirit of the Orthodoxy and the Ethic of Capitalism”، held March 7-9, 2005b, at the Institute for Human Sciences، Vienna، Austria
ـــــ , “Religion and Development “،(speech). Society for international development, 2005c
ـــــ , “Religion and the West “، The National Interest, 2005d
ـــــ , ” Religion in a Globalizing World “، Monday، December 4، Key West، Florida,
ـــــ , “Max Weber is Alive and Well، and Living in Guatemala: The Protestant Ethic Today”
ـــــ , & Thomas Luckmann, (1963), Sociology of Religion and Sociology of Knowledge, Sociology and Social Research، vol. 47، pp. 417-27. Reprinted in: R. Robertson (ed)،Sociology of Religion، Harmondsworth، Penguin، 1969، p
ـــــ , & Stanley Pullberg، ” Reification and the Sociological Critique of Consciousness “، History and Theory, 1965, Vol. 4، No. 2.p.96-
ـــــ , & Stan D. Gaede; Howard L. Harrod; Donald E. Miller; Wade Clark Roof. (1981)، Review Symposium: Peter L. Berger’s “The Heretical Imperative”. Journal for the Scientific Study of Religion، Vol. 20، No. 2. pp. 181-
puce، Steve، Religion in the Modern World: from cathedrals to cults. Oxford. New York,
ـــــ , Choice and Religion: A Critique of Rational Choice Theory; Oxford University Press. Oxford,
ـــــ , “The curious case of the unnecessary recantation: Berger and secularization “، in: Woodhead. Linda. &Heelas. Paul، David Martin and, (ed)،Peter Berger and the Study of Religion، Routledge: London,
ـــــ , Fundamentalism; Oxford: Polity Press, 2001b
Davie. Grace; ” Creating an Agenda in the Sociology of Religion: Common Sources/Different Pathways “. Sociology of Religion، Vol. 65، No. 4، Special Issue: [Culture and Constraint in the Sociology of Religion]. (Winter، 2004)، pp. 323-
Woodhead. Linda. &Heelas. Paul، David Martin and, (ed)،Peter Berger and the Study of Religion، Routledge: London,
چکیده
تحقیق حاضر با بهرهگیری از روش اسنادی، به بررسی تحول نظریههای پیتربرگر درباره دین و عرفی شدن میپردازد. پیتر برگر جامعهشناسی است که یک دهه از مدافعان سرسخت نظریه عرفی شدن بوده و آثار زیادی را از خود بر جای گذاشته است. رویکرد برگر به تحولات جهانی در زمینه دین و عرفیشدن، عمدتاً تحت تأثیر فضای حاکم بر جوامع علمی اروپایی و آمریکایی شکل گرفته است. تجربههای بعدی وی از سایر نقاط جهان، موجب تغییر نظریه وی شد. از جمله عواملی که در تحول نظر پیتر برگر مؤثر بوده، میتوان به سرزنده بودن دین و جریانهایی در جهان غیرغربی، ناتوانی نظریههای عرفی ازپاسخگویی به پرسشهای بنیادین بشر درباره هستی، صداقت در پذیرش واقعیتهای موجود،ترکیب معرفتی وتأملات نظری برگر اشاره کرد
کلید واژهها: پیتر برگر، سکولاریسم، عرفیشدن، دین
مقدمه
پیتر برگر پس از یک دهه دفاع سرسختانه از نظریه عرفیشدن، از این نظریه خویش عدول کرده و موضع مخالف اتخاذ کرد. در دوران معاصر، پیتر برگر بیش از جامعهشناسان دیگر در سطح «فرانظریه» به مطالعه دین کمک کرده است. عناصر کلیدی چارچوب نظری برگر در کتابی، که با همکاری توماس لاکمن نوشتهاند، یعنی ساخت اجتماعی واقعیت (1966)طرح شده است. این متن بنیادی، که در جامعهشناسی شناخت نوشته شده است، پیوندهای میان عقیده، التزام و واقعیت اجتماعی را کشف و ظاهر نمود. قوت این چارچوب نظری اولیه آنجایی است که برگر این چارچوب را در همه آثار بعدی خود به کار گرفته است: در ذهن بیخانمان (1973)، در مواجهه با مدرنیته (1979)، در ستیز بر سر خانواده (1983)، در انقلاب سرمایه داری (1987). اما کاربرد این چارچوب در دین جالبتر و آشکارتر است
برگر استدالالهای این کتاب را در سایبان مقدس (1967) بهکار گرفت. دیدگاه منحصر به فرد برگر، دیدگاهی که برگر امروزه به عنوان دیدگاه اولیهاش از آن تعبیر میکند، آن بود که پلورالیسم، باورهای باثبات را به تحلیل میبرد. تحت فشار عوامل متکثرکننده مدرنیته، «سایبان مقدس» به «بینش متزلزل» تبدیل میشود. نتیجه محوری آن بود که پلورالیسم بهطور اجتنابناپذیری به عرفیشدن منجر میشود. نسخه برگر از نظریه عرفیشدن این دیدگاه را تایید میکرد که میان نوسازی و عرفیشدن ارتباط ذاتی وجود دارد. اما برگر در پلورالیسم حلقه مفقودهای را یافت که این پیوند را روشنتر ساخت
علاقه برگر به دین در سراسر زندگیاش ادامه یافت. تأکید محوری وی بر سرنوشت دین، به ویژه مسیحیت در آمریکا و اروپا بود. اما به سرعت توسعه دینی در سطح جهانی، نه فقط اسلام و مسحیت را در برگرفت. گسترش دایره مطالعات برگر، وی را با شواهد جدیدی مواجه ساخت و استقبال از این شواهد تجربی وی را به تجدید نظر در نظریه عرفیشدن دین وادار ساخت که در کتاب افول سکولاریسم (1999) به صراحت آن را بیان کرده است. وی تا سال 1970 در دفاع از نظریه عرفیشدن بسیار جدی بود و سخن از وارونه شدن آن برایش مسخرهآمیز مینمود. وی در این زمینه میگوید
در سال 1969 در کنار برگزاری کنفرانسی برای بی ایمانان در رم، در یک مهمانی، یکی از سیاست مداران برجسته دموکرات مسیحی در حالی که بسیار متعجب بود، عالی جنابی از دبیرخانه کنفرانس را مورد خطاب قرار داد و پرسید: این کنفرانس اصولاً درباره چه بود؟ پاسخ شنید: سکولاریزاسیون. او پرسید سکولاریزاسیون چیست؟ عالی جناب نیز شجاعانه برخاست و خلاصهای نسبتاً کافی و رسا از ماهیت سکولاریزاسیون ارائه داد. پیرمرد بدعنق حزب دموکرات مسیحی به دقت گوش داد، سپس دستش را بلند کرد و با لحنی قاطع گفت: «ما به آن اجازه نخواهیم داد». در آن زمان، این حرف مرا به خنده انداخت. چند هفته بعد به دعوت ایوان ایلیچ به مکزیک رفتم؛ سفری که در تمرکز من بر موضوع جهان سوم بسیار تعیین کننده بود. به یاد میآورم که این داستان را برای ایلیچ تعریف کردم او نیز خندید. ولی به اندازه من آن را خندهدار نمیدانست. وی ایده مقابله با عرفیشدن را به اندازه من نامعقول ندانست و در این نظر برحق بود»
برگر یکی از پیشگامان بسط نظریه عرفیشدن و شاید موثرترین آنها بود و جامعهشناسان فراوانی را با خود همراه کرد. اما امروزه دقیقاً بر نقطه مقابل آن تاکید میکند
من وقتی به جهان مینگرم میبینم که به جز در مواردی، مثل گذشته مذهبی و در برخی جاها مذهبیتر از گذشته است. اما این سخن به این معنا نیست که چیزی به نام عرفیشدن وجود ندارد. عرفیشدن وجود دارد اما به هیچوجه نتیجه اجتناب ناپذیر مدرنیته نیست
مرکز ثقل تحول اندیشه برگر در این دو نقطه نهفته است
1 مدرنیته ضرورتاً به عرفیشدن نمیانجامد. در دنیای مدرن آنچه تغییر میکند عبارت است از، شیوه دینداری، یعنی این که باورهای دینی بر قطعیت و جزم سابق استوار نیستند. اما به هر حال، دینداری از میان مردم برچیده نمیشود؛
2 پدیده عرفیشدن، پدیدهای جهانشمول نیست. عرفیشدن، بیشتر یک پدیده غربی است و سرنوشت دین در غرب را نمیتوان به کل جهان تعمیم داد
حاصل سخن این که عرفیشدن، دارای سابقهای دستکم پانصد ساله است و امروزه سخن گفتن از عرفیشدن و نظریههای مربوط به آن، چندان تازگی ندارد. بهتعبیر دیگر،
آنچه جدید و نوظهور مینماید و اندیشمندان در حوزههای مختلف را وادار کرده تا با نگاهی نقادانه و عمیق به ریشهها، مبانی و احکامش از نو نظر کنند و روند تاریخی آن را مورد بازبینی مجدد قرار دهند، همانا بروز واژگونی در جهت مقدر این فرایند و ظاهر شدن مسیرها و احتمالات مختلف در سیر خطی و یکسویه آن است. بهتعبیری دیگر، آنچه جدید مینماید، اصل نظریه عرفیشدن نیست، بلکه واردشدن تشکیک و تردید در تامیت و شمولیت آن و وارد شدن قائلین به قبول تعدیلهای مهم در اساس آن است
پیتر برگر پس از اظهار نظر درباره افول عرفیشدن، با این چالش مواجه شده است که برخی جوامع، که از نظر صنعتی در مقایسه با دیگر جوامع در سطح پیشرفتهتری قرار دارند، از نظر افول دین و سازمانهای دینی جلوتر از بقیه جوامع هستند و چنین مینماید که نظریه عرفیشدن همچنان اعتبار خود را حفظ کرده است. دینداری سایر جوامع را اینگونه میتوان توجیه کرد. چنانچه آنها نیز از نظر صنعتی و نوسازی به سطح جوامع پیشرفته اروپایی برسند، باورها و سازمانهای دینی در آنها نیز به تحلیل خواهد رفت. بهعبارت دیگر، هنوز برای قضاوت کردن درباره دینداری جوامعی که در سطح صنعتی بهپای کشورهای پیشرفته نرسیدهاند، زود است و در مورد دینداری آمریکاییها نیز میتوان گفت که دینداری نسلهای اخیر در مقایسه با نسلهای گذشته، بسیار سست شده است. از اینرو، برگر با رویکرد استثناگرایی به تبیین این چالش پرداخته و معتقد است، دو استثنا برای افول عرفی شدن وجود دارد: استثنای اروپا و استثنای روشنفکران
استثناهای افول عرفیشدن
1- استثناء اروپا(جغرافیایی)
برگر میگوید آنچه وی و بیشتر جامعهشناسان امور مذهبی در دهه 1960 در مورد عرفیشدن نوشتهاند، تنها یک اشتباه بود. بحث اساسی و اصلی آنها این بود که عرفیشدن و مدرنیته پا به پای هم پیش میروند. مدرنیته بیشتر، عرفیشدن بیشتر را به دنبال دارد
«این یک تئوری احمقانه بود. مدارکی برای آن وجود داشت. اما من فکر میکنم که این نظریه اساساً اشتباه بود. امروزه بخش معظمی از جهان بهصورت کاملاً مادیگرا و جدا از روحانیت نیست و بسیار مذهبی است. ایالات متحده نیز همین طور است. تنها استثنا برای این نظریه، اروپای غربی است. در حال حاضر، جالبترین سؤال در رابطه با جامعهشناسی این مطلب نیست که چگونه بنیادگرایی در ایران را توضیح میدهید؟ مردمی که با جامعهشناسی دین سر و کار داشته باشند، لاجرم با آخوندهای ایران نیز سروکار خواهند داشت. آخوندهای ایران مدتهاست فعالیت میکنند، ما میدانیم که آنها چگونه و چرا تلاش میکنند؟ اما مسئله جالب از منظر جامعهشناسی، نه آخوندهای ایران، بلکه رانندههای تاکسی در استکهلم و اساتید جامعهشناسی در پاریساند. همزمان با رشد نوگرایی، شاهد رشد شاخصهای عمده سکولاریسم در اروپای غربی بودهایم. اروپای غربی و مرکزی در واقع زوال چشمگیری در دین را تجربه کرده و میکند؛ یعنی در واقع آن چیزی که به بخش مهمی از هویت فرهنگی اروپا تبدیل شده است. در سالهای اخیر، برگر با همکاری یک انگلیسی تحقیقات تازهای را درباره عرفیت اروپا انجام داده و به دلایل جدیدی دست یافتهاند. اما نتایج آن هنوز منتشر نشده است
پرسشی که در پیشروی برگر مطرح میشود این است که، آیا اروپا از نظر دینی متفاوت است و اگر متفاوت است، چرا؟ طرفداران نظریه عرفیشدن مدعیاند که در مقابل استثناگرایی اروپا، استثناگرایی آمریکا نیز مطرح است. بدینصورت، به نظر آنان دینداری آمریکا میتواند استثنا باشد. پاسخ برگر این است که «مورد دیگر جالب عبارت است از این که، این منظومه فرهنگی در اروپای شمالی (هم در مناطق پروتستانها و هم کاتولیکها) متعاقباً به سرعت و تودهای در اروپای جنوبی، به ویژه در اسپانیا ـ به خصوص پس از سقوط رژیم فرانکوـ ، ایتالیا و پرتقال گسترش مییابد. در این که عرفیت در اروپا وجود دارد، مناقشهای وجود ندارد. تنها تفاسیر در این مورد متفاوت است
در این نظر، یورگن هابرماس نیز با برگر هم نظر است. وی در یک سخنزانی در موضوع «دین در عرصه عمومی» میگوید: اروپا بایستی به تنهایی رسالت عرفیشدن را به دوش بکشد. آنچه در این زمینه بیش از پیش تعجب برانگیز است، احیای نقش سیاسی دین در قلب جامعه غرب است. در ایالات متحده آمریکا دادههای موجود حاکی از آن است که بخش عظیمی از جمعیت کشور را شهروندان با ایمان و فعال دینی تشکیل میدهند. گریس دیوی معتقد است: «تکثرگرایی در آمریکا به فرسایش دین منجر نشد»
استیو بروس معتقد است: در آغاز قرن بیستم، حدود 25 درصد از جمعیت بزرگسال بریتانیا عضو کلیساهای بزرگ بودند. که این رقم امروزه به 10 درصد کاهش یافتهاست. به عبارت دیگر، 36 میلیون نفر از جمعیت بریتانیا به کلیسا تعلق ندارند و طی دهه 1980 از عضویت در کلیسا منصرف شدهاند، اما عضویت در جنبشهای دینی جدید 5 الی 6 هزار نفر بود؛ یعنی از هر 6 هزار نفر، یک فرد به عضویت این جنبشها در آمده است. در حالی که در ایالات متحده آمریکا کلیساها به این حد کاهش نیافته است. یکی از دلایلی که برگر برای استثا بودن اروپا بیان میکند این است که دولتها در اروپای کمونیستی به دلایل عقیدتی، اعم از لحاظ نظری و عملی، حالتی خصمانه نسبت به دین داشتهاند
استیو بروس، یکی از منتقدان اصلی برگر در زمینه افول عرفیشدن، معتقد است: آنچه باید استثنا تلقی شود، آمریکاست نه اروپا. آنچه مهم است درک وضعیت متفاوت آمریکا و توجه به ابعاد ویژه جامعه آمریکاست که میتواند همزمانپذیرای دینگرایی و نوگرایی باشد؛ زیرا به رغم وجود برخی انحرافات، نظریه عرفیشدن همچنان اعتبار خود را حفظ کرده است. بیشک استثناگرایی وجود دارد، اما بیش از اروپا این ایالات متحده است که یک استثنا تلقی میگردد». بروس در کتاب خود تحت عنوان دین در دنیای معاصر به سخنان خوزه کازاناوا اشاره کرده، مینویسد: کازاناوا معتقد است گرچه شور دینی در بسیاری از نقاط اروپا رو به افول گذاشته است، اما این افول، بیش از آن که از نوگرایی نشأت گرفته باشد، ناشی از وضعیت کلیسا و دولت در کشورهای مختلف این قاره در طی قرون متمادی است. یکی از دلایلی که برگر بر بیداری دینی در آمریکا بیان میکند، افزایش تعداد کلیساها در این کشور است. اما استیو بروس در ردّ دلیل مینویسد: «افزایش کلیساها در ایالات متحده را نه در شهرت کلیساها بلکه باید در طول عمر جمعیت جست. از اینرو دلیل برگر بر بیداری دینی در قلب دنیای مدرن مرا متقاعد نمیکند». ویل هربرگ (1983) هم از زاویه دیگر این موضوع را تبیین میکند: از یکسو، آمریکاییان مجذوب کلیساها هستند؛ و از سوی دیگر، اغلب مذاهب آمریکایی چندان مذهبی نمینمایند. دلیل این امر در کارکرد اجتماعی دین برای مهاجران به ایالات متحده نهفته است: مؤسسات مذهبی موجب جذب مهاجران به جامعه آمریکا شدند. گروههای مذهبی قومی ساز وکاری، برای تسهیل گذار از هویت سرزمین اجدادی، به هویت جدید بودند. کلیسا حامی کسانی بود که به زبان فرد سخن میگفت، در مفروضات و ارزشهای شخص شریک بود، اما همچنین تجربه تماس با جامعه و محیط جدید را نیز فراهم میآورد