برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله ملاک تمایز علوم برهانی در word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ملاک تمایز علوم برهانی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ملاک تمایز علوم برهانی در word

چکیده  
مقدّمه  
ملاک مرزبندی علوم  
ملاک مرزبندی علوم برهانی  
نظریه امام خمینی(قدس سره) درباره موضوع علم  
نظریه علّامه طباطبائی درباره موضوع علم  
نکاتی پیرامون حقیقت علوم برهانی  
نکته اول  
نکته دوم  
نکته سوم  
نکته چهارم  
نکته پنجم  
تدوین علوم توصیفی‌اند یا توصیه‌ای؟  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ملاک تمایز علوم برهانی در word

ـ ابن‌سینا، البرهان من الشفاء، (مصر، دارالنهضه‌العربیه، 1966م)؛

ـ جوادی‌آملی، عبداللّه، رحیق مختوم، (قم، اسراء، 1376)؛

ـ خراسانی، آخوند، کفایه‌الاصول، (قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1423ق)؛

ـ طباطبائی، سید محمّدحسین، تعلیقات اسفار، (قم، دارالمعارف الاسلامیه، 1379 ق)؛

ـ طوسی، نصیرالدین، اساس الاقتباس، (تهران، دانشگاه تهران، 1377)؛

ـ لاریجانی، صادق، درس خارج اصول

ـ مصباح، محمّدتقی، ترجمه و شرح برهان شفاء، یزدی، مقدمه، نگارش و تحقیق محسن غرویان، (تهران، امیرکبیر، 1373)؛

ـ مطهّری، مرتضی، مجموعه آثار (اصول فلسفه و روش رئالیسم)، (تهران، صدرا، 1374)؛

ـ یزدان‌پناه، یداللّه، جزوه درسی «معقول ثانی»

چکیده

یکی از مسائلی که به تناسب در علوم گوناگون، مورد بحث قرار گرفته بررسی تمایز علوم از یکدیگر است که چه ملاکی دارد و چگونه علوم از یکدیگر متمایز می‌گردد؟ در این مقاله، سعی شده این مطلب اثبات گردد که ملاک تمایز علوم برهانی به موضوعات آنهاست و در این علوم، فقط از اعراض ذاتی موضوع بحث می‌شود. برای اثبات این مطلب، ابتدا توضیحی در مورد برهان آمده و بیان شده که «برهان» قیاسی است منتج یقین، و به همین مناسبت، درباره «حقیقت یقین» توضیحاتی داده شده و سپس در خصوص اعراض ذاتی مطالبی ارائه گردیده است. در نهایت، این مطلب مطرح شده که علوم برهانی دارای وحدت حقیقی است. بحثی درباره توصیفی یا توصیه‌ای بودن علوم پایان بخش مقاله است

کلید واژه‌ها

علوم برهانی، اعراض ذاتی، یقین، وحدت حقیقی

 

مقدّمه

در توضیح علت و انگیزه جداسازی علوم از یکدیگر، می‌توان گفت: از یک سو، مسائل قابل شناخت طیف گسترده‌ای را تشکیل می‌دهند، در حالی که در این طیف بعضی از مسائل در ارتباطی تنگاتنگ با بعضی دیگر قرار می‌گیرند و بعضی دیگر از مسائل به طور کلی از هم بیگانه‌اند. از سوی دیگر، فرا گرفتن بعضی از معلومات متوقف بر بعضی دیگر است. از این‌رو، از دیرباز دانشمندان درصدد برآمده‌اند مسائل مرتبط و متناسب را دسته‌بندی کنند و نیاز هر علمی را به علم دیگر و در نتیجه، تقدّم یکی را بر دیگری روشن نمایند تا اولا، متعلّم بتواند دانش موردنظر خود را بیابد و راه رسیدن به هدفش را بشناسد؛ ثانیاً، بداند فرا گرفتن آن علم را از کجا آغاز کند و سیر علمی او در آن رشته خاص چگونه است

بدین‌سان، علوم به قسمت‌های گوناگون تقسیم شده و هر قسمت در مرتبه خاصی قرار گرفته است. از جمله تقسیمات علوم، تقسیم کلی آنها به علوم نظری و علوم عملی، تقسیم علوم نظری به طبیعیات و ریاضیات و الهیّات، و تقسیم علوم عملی به اخلاق، تدبیر منزل و سیاست است

 

ملاک مرزبندی علوم

پس از آنکه لزوم دسته‌بندی علوم روشن شد، مطلب دیگر این است که سه معیار عمده دسته‌بندی علوم عبارت است از: 1 روش؛ 2 غایت و هدف؛ 3 موضوع

1 روش: به دلیل آنکه همه علوم را نمی‌توان با روش واحدی مورد تحقیق و بررسی قرار داد و روش‌های کلی تحقیق علوم متفاوت است، از این‌رو، همه علوم را با توجه به روش‌های کلی تحقیق، می‌توان به سه دسته تقسیم کرد

الف. علوم عقلی: فقط با براهین عقلی و استنتاجات ذهنی قابل بررسی است؛ مانند: منطق و فلسفه

ب. علوم تجربی: فقط با روش‌های تجربی که بر دو خصیصه مشاهده و آزمون استوار است، قابل بررسی است؛ مانند: فیزیک و شیمی

ج. علوم نقلی: بر اساس اسناد و مدارک منقول و تاریخی بررسی می‌شود؛ مانند: تاریخ و فقه

2 غایت و هدف: ملاک دیگری که بر اساس آن می‌توان علوم را دسته‌بندی کرد، هدف و غایتی است که از یادگیری علم به دنبال آن هستیم؛ مثلا، کسی که هدفش یادگیری علم کشاورزی است به یک سلسله معلومات نیازمند است و با کسی که هدفش یادگیری علم فقه است، فرق می‌کند. از این‌رو، علوم را می‌توان بر اساس اهداف و اغراض گوناگون، به چند گونه دسته‌بندی کرد

3 موضوع: با توجه به اینکه هر مسئله موضوعی دارد و تعدادی از موضوعات در عنوان جامعی مندرج است، آن عنوان جامع را محور قرار می‌دهند و همه مسائل مربوط به آن را زیر چتر یک علم گردآوری می‌کنند؛ همچنان‌که «عدد» موضوع علم حساب، و «مقدار» (کمیّت متصل) موضوع علم هندسه است

ملاک مرزبندی علوم برهانی

منظور از علوم برهانی علومی است که

اولا، رابطه بین موضوع و محمول واقعی و نفس‌الامری باشد و نه اعتباری. بدین‌روی، علومی مانند فقه و اصول از این مقوله خارج است

ثانیاً، قابل استنتاج منطقی باشد؛ یعنی برهان به معنای صحیح منطقی بر آنها صدق کند و قضایای آنها کلی بوده، شخصی نباشد. از این‌رو، علومی مانند تاریخ و جغرافیا محل بحث نیست

در مورد ملاک مرزبندی علوم برهانی، هرگاه معتقد به وجود موضوعی واحد به وحدت حقیقی ـ و نه وحدت اعتباری ـ برای علوم برهانی باشیم در آن صورت، تمایز علوم گوناگون در علوم برهانی، به موضوعات آنها خواهد بود. اما اگر برای علوم برهانی معتقد به وجود موضوعی واحد به وحدت حقیقی نباشیم در آن صورت، در مورد ملاک تمایز علوم، نظریات گوناگونی قابل طرح خواهد بود. برای مثال، صاحب کفایه‌الاصول تمایز علوم را به تمایز اغراض و اهداف مستند کرده، هرچند در مورد موضوع واحد برای علوم معتقد است: هر علم، اعم از برهانی و غیربرهانی، دارای موضوعی است که نسبت آن موضوع با موضوعات مسائل، نسبت کلی به مصادیق بسیار آن است. ایشان معتقد است: اگر تمایز علوم به موضوعات یا محمولات باشد تالی فاسد دارد و آن اینکه لازم می‌آید هر بابی از ابواب علم، بلکه هر مسئله‌ای از مسائل یک باب، علم جداگانه‌ای محسوب شود و در نتیجه، یک علم به هزاران علم تبدیل گردد که هیچ‌کس بدان ملتزم نیست. در نتیجه، موضوعات و محمولات نقشی در تعدّد علوم ندارند؛ همان‌گونه که موضوعات و محمولات نقشی در وحدت یک علم ندارند، بلکه آنچه سبب وحدت یا تعدّد علوم است اغراض و اهداف است

نظریه امام خمینی(قدس سره) درباره موضوع علم

امام خمینی(قدس سره) با نفی موضوع برای علوم، بلکه با نفی هر نوع وجود حقیقی برای علوم، تمایز علوم به خاطر موضوعات آنها را نیز نفی می‌نماید. از سوی دیگر، در برابر قول صاحب کفایه‌الاصول، که تمایز علوم را به تمایز اهداف می‌داند، این بیان را تقویت می‌کند که تمایز علوم به تمایز سنخیت مسائل آنهاست؛ زیرا سنخیت مسائل مقدّم بر اغراض مترتّب بر آنهاست

اشکال: اگر قرار است سنخیت بین مسائل و تناسب حقیقی میان آنها را موجب امتیاز علوم بدانیم، چون مسائلْ متشکّل از موضوع و محمول و ربط بین آن دو است و ربطْ وابسته به موضوع و محمول، و محمول نیز از شئون موضوع است، بنابراین، تمایز را باید به موضوعات مسائل و از آنجا به موضوع علم بازگردانیم، و این در صورتی صحیح است که محمولات و موضوعات همگی از موجودات حقیقی بوده و ربط و پیوند آنها نیز برهانی باشد. اما در صورتی که مسائل به طور کلی و یا دست‌کم، محمولات آنها اعتباری باشد و یا بین موضوعات و محمولات پیوندی برهانی وجود نداشته باشد، جز در ظرف اعتبار میان آنها وحدت و یا سنخیتی تحقق پیدا نمی‌کند که قهراً هدف اعتباری به همراه دارد و در نتیجه، امتیاز اعتباری را طلب می‌نماید

به اعتقاد حضرت امام(قدس سره)، علوم چیزی جز مجموعه مسائل گوناگونی نیست که بنابر اعتبار معتبران گرد آمده. از این‌رو، علوم فاقد موضوع واحدی هستند که ضامن وجود، وحدت و یا امتیاز حقیقی آنها باشد

ایشان با طرح اشکال بر قول کسانی که برای علومْ وجود و یا امتیاز حقیقی قایلند، می‌فرماید: قبول موضوع واحد برای علوم و قول به امتیاز حقیقی بین آنها، اشکالی است که از دیگر علوم به فلسفه سرایت کرده

این در حالی است که تبیین وجود حقیقی علوم و تعیین محور و تمایز آنها از همدیگر، از آغاز، درباره فلسفه و دیگر علوم حقیقی مبرهن شده است و همان‌گونه که علّامه طباطبائی معتقد بود،21 اگر اشتباهی هست تنها در سرایت این مطلب از علوم حقیقی به علوم اعتباری است، نه بالعکس

حضرت امام(قدس سره) قول کسانی را که موضوع هر علم را جامعی حقیقی می‌دانند که موضوعات مسائل آن علم را دربر می‌گیرد، نسبت به علم اصول و فقه نقض می‌نماید، با این بیان که اگر فعل مکلّف را موضوع علم فقه قرار دهیم بسیاری از احکام فقه همانند عمده احکام ارث، مطهّرات و یا ضمانات از حوزه فقه خارج می‌شود؛ زیرا اموری از قبیل مطهّر بودن زمین یا خورشید، هیچ‌یک مربوط به فعل مکلّف نیست. ایشان با نقض‌های یاد شده این قول را، که هر علم دارای وحدت اعتباری بوده و فاقد موضوع واحد است، تقویت می‌کند


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید