مقاله کنترل داخلی و مسئولیت پذیری در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کنترل داخلی و مسئولیت پذیری در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کنترل داخلی و مسئولیت پذیری در word
کنترل داخلی و مسئولیت پذیری
مقدمه:
کنترل داخلی و مدیریت ریسک
حسابرسی داخلی و مدیریت ریسک
نتیجهگیری:
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله کنترل داخلی و مسئولیت پذیری در word
Anderson, Chris. Writing Accounting Procedures for Internal Control. Bizmanualz, November 17,
Van Creveld, Martin. The Rise and Decline of the State. Cambridge Univrsity Press. Pp
Rezaee, Zabihollah. Financial Statement Fraud: Prevention and Detection. New York: Wiley
International Organization of Supreme Audite Institutions (INTOSAI): Guidelines for internal control standards (1999)
Michael C. Jensen. A THEORY OF THE FIRM: GOVERNANCE, RESIDUAL CLAIMS AND ORGANIZATIONAL FORMS, Harvard Unversity Press, December 2000, Journal of Finance
Aloke G. & Martin L., (2007) “Timeliness and Mon dated Disclosures on internal controls under Section 404″, AICPA, New York
Cheng F. Fah, (2006), “Timeliness of Annual Report Releases in Relation to the Direction and Magnitude of Earnings and Share Price Revaluation: the case of Malaysia “Survey Academic Journal, March”
Inernational chamber of Commerce, (2007), “Improving the Quality of Financial Business Reporting” ICC, November,
Schwartz K.B, (2009) “The association between auditor changes and reporting lags”, Contemporary Accounting Research, No. 13, pp. 353-
Sieegar, Sylvia V. & Sidharta U., (2011) “Type of Earning Management and the effect of ownership streucture, firm size and corporate governmence practices: evidence from Indonesia, The International Journal of Accounting, and Vol, 43, pp. 1-
مقدمه
در ادبیات حسابرسی مفهوم کنترلهای داخلی و مسئولیتپذیری مدیریت در قبال تصمیمات مأخوذه در سازمان هموراه مورد پردازش قرار گرفته است و نقش و جایگاه مدیریت سازمان به عنوان فرد مسئول و تصمیمگیر در قبال اعمال کنترلهای داخلی و کفایت آنها تبیین شده است اما بنظر میرسد برای جامعه حرفهای این نقش و وظیفه و رابطه مدیریت با مفاهیم کنترلهای داخلی به عنوان یک مفهوم به هم پیوسته تا حدودی بسیار کم بررسی و مورد چالش قرار گرفته است بطوریکه سؤالات متعددی در این رابطه برای جامعه حرفهای حسابرسی و یا مدیریتهای سازمانی وجود دارد که برخی از این سؤالات عبارتند از
مسئولیت مدیریت سازمان در قبال اعمال و نظارت بر کنترلهای داخلی تا چه میزان است؟
مسئولیت شفافسازی در عملکرد سازمان به عهده کیست؟
مفاهیم کنترلهای داخلی در تئوریهای جدید دارای چه ابعادی میباشد؟
در صورت اجرای بهینه کنترلهای داخلی تا چه میزانی به مدیریت در قبال اطمینانبخشی نسبت به عملکرد بهینه فعالیتها کمک خواهد کرد؟
چگونه می توان ابعاد کنترلهای داخلی را بصورت مؤثرتری در سازمان پیادهسازی کرد؟
بر همین اساس ضمن بررسی مفهوم کنترل داخلی و نقش و جایگاه مدیریت در سازمان خواستار ارائه پاسخ به پرسشهای مطروحه میباشیم
امروزه، کنترل داخلی به عنوان فرآیندی پویا تعریف میشود که در آن مسئولیت مشخصی برای مدیریت در جهت محافظت از داراییهای سازمان دارئیهای مشهود و نامشهود و جلوگیری و تشخیص خطا و تقلب، ناشی از اتلاف منابع سازمان، سهلانگاری، سوءاستفاده و مدیریت ضعیف در سطوح مختلف سازمان تبیین شده است و بمنظور اطمینان از عملکرد صحیح در سطوح مختلف سازمان، کنترلهای داخلی باید بطور مستمر و متناسب با تغییرات در سطوح سازمان، کنترل تعدیل و تغییر یافته تا مدیریت سازمان اطمینان لازم را نسبت به عملکردها تحصیل کند بطوریکه این اطمینانبخشی منعکسکننده وضعیت اقتصادی و مالی سازمان باشد
در ادبیات حسابداری، مفهوم کنترل داخلی به عنوان یک مدل کنترلی طراحی شده تعریف شده است که وظیفه اجرای آن با مدیریت و کارکنان، در تمام سطوح سازمان میباشد و هدف از اجرای آن به منظور فراهم نمودن اطمینان معقول در مورد دستیابی به اهداف سازمانی، مرتبط با استفاده مناسب و صحیح از دستورالعملها، حفاظت از دارائیها و میراث فرهنگی، منابع انسانی و بهبود کیفیت فعالیتهای اطلاعاتی صورت میپذیرد
در عمل، کنترلها در ساختار سازمانی تابعی از موجودیهای سازمان، از جمله منابع، سیستمها، فرآیندها، ساختار، وظایف و فرهنگ سازمانی میباشد که به قصد کمک به مجموعه اهداف سازمان طراحی و انتخاب میشوند که مجموعه این عوامل به شرح زیر گروهبندی میشوند
اثربخشی و کارایی عملیات سازمان شامل، مأمویتها و اهداف مربوطه به استفاده از منابع سازمان از منظر اقتصادی، بهرهوری و اثربخشی منابع و به هدف حفاظت از منابع سازمان با توجه به امکان سوءاستفاده و یا از دست دادن آنها
قابلیت اطمینان از اطلاعات مورد استفاده در سازمان (سلامت اطلاعات) و همچنین به هدف حفاظت از اسناد و مدارک سازمان بمنظور جلوگیری از سوءاستفاده و تقلب
انطباق عملکرد سازمان با قوانین، مقررات و سیاستها شامل مواردی از جمله اینکه فعالیتهای سازمان مطابق با تعهدات تبیین شده در قوانین و مقررات عمل نموده است؟ و این امر توسط کسانی که در مورد انطباقپذیری عملکرد با سیاستهای داخلی و قوانین و مقررات در جریان است. و این فرآیند اطمینانبخشی و تضمین نسبت به انطباق- فعالیتهای سازمان با قوانین و مقررات میباشد
با توجه به دلایل فوق، کنترلهای داخلی مجموعه ای از عوامل ایجاد شده توسط مدیریت و مدیران در هر سطح سازمان برای اجرای عملکرد منطبق با قوانین و مقررات و ; میباشد و در فعالیتهای ارزیابی، سازمان باید توجه خود را به دستیابی به اهداف سازمانی معطوف نموده تا قادر به تضمین اجرای بهینه فعالیتها باشد. و طراحی و اجرای عملی سیستم کنترل داخلی با هدف تمرکززدایی از فعالیتهای اجرایی و توجه به اجرای فعالیتهای کنترلی توسط رهبران سازمان مطابق ساختارهای کارکردی سازمان میباشد. این بدین معنی است که هر مدیر، در سطح خود، مسئول ایجاد و پیادهسازی ابعاد کنترلهای داخلی میباشد که در آن کنترلهای لازم و مناسب برای عملکرد بهینه سازمان تعبیه میشود و در مسیر دستیابی به فعالیتهای آنها هماهنگ میباشد. در این روش دستارودهای استقلال مدیریت برای رسیدن به اهداف، همچنین شفافیت و پاسخگویی در جمعآوری منابع و بهرهوری و اثربخشی آنها در مدیریت خواهد بود
یک سیستم کنترل داخلی در حال توسعه در ارتباط با توسعه فرهنگ سازمان مطابق با استانداردهای بینالمللی و بهترین عمل در این زمینه است چرا که مفهوم سیستم کنترل داخلی عبارتست از
الف ) فرآیند کامل، کنترلهای داخلی شامل مجموعهای از ابزار کنترلی که مرتبط با کلیه فعالیتهای یکپارچه سازمان میباشد
ب) تنظیم اهداف و مسئولت در قبال اهدافی که سازمان برای آن تأسیس شده و همچنین بهرهبرداری از نظارتهای اعمال شده تحت عنوان کنترل داخلی که توسط مدیریت طراحی شدهاند و تهیه و مهیا نمودن ابزارهای مناسب برای مدیریت در جهت برنامهریزی و پیادهسازی کنترلهای داخلی، نظارت و ارزیابی عملکرد آنها (وظیفه مدیریت)
ج) اعمال کنترلهای داخلی توسط کارکنان سازمان نسبت به آنچه که هر یک از کارکنان در پست سازمانی خود تحت عنوان وظیفه سازمانی انجام میدهند صورت میپذیرد و این اساساً مزیت اصلی کنترل داخلی است زیرا که برای دستیابی به اهداف کنترل داخلی در سطح سازمان، پرسنل سازمان باید وظایف، مسئولیتها و محدودیتهای قدرت و دامنههای فعالیت خود را بدانند و نسبت به آن آگاهی کاملی داشته باشند: (Anul VI. Nr.3 (23).Septemberie 2011)
چ) کنترلهای داخلی در دستیابی به مأموریت سازمان و در رسیدن به اهدافی که سازمان برای آن تأسیس شده است مؤثر است و در توجه به اهداف و بایدهای سازمان و بطور ویژه، در انجام مأموریت سازمان مؤثر است
د) شناسایی ریسک: سازمان در انجام مأموریت خود همواره با خطرات و ریسکهایی مواجه میشود، و به همین دلیل است که مدیریت نیازمند شناسایی و مدیریت ریسکهای سازمان، به منظور محدود سازی احتمال وقوع و نگه داشتن ریسکها در حد قابل قبول است
ه) ارائه اطمینان معقول، طراحی و پیادهسازی یک سیستم کنترل داخلی به مدیریت سازمان در هیچ زمانی اطمینان مطلق از سلامت همهجانبه سازمان نمیدهد. اطمینان در مورد دستیابی به اهداف، بدون توجه به اینکه کنترلهای داخلی چگونه طراحی و اجرا شدهاند، اطمینان معقولی را به مدیریت نخواهد داد اما اجرای فرآیند صحیح کنترلهای داخلی ارائه کننده یک تضمین معقول و منطقی خواهد بود. اعطای این سطح از اطمینان سازمان، سطح اعتمادی است که توسط مدیریت، براساس ارزیابی از خطرات ذاتی تعیین میشود و مربوطه به فعالیتهای سازمان که بصورت کمی و کیفی صورت میپذیرد میباشد
ی) اهداف، کنترلهای داخلی منجر به دستیابی به اهداف کلی ساختار و اهداف خاص در سطح عملکردی (ساختار تدیون شده و اهداف فردی)، برای هر سطح شغل در سازمان تعیین شده است
دستیابی به اهداف در هر محدود سیستم کنترل داخلی دارای محدودیتهای ذاتی مخصوص به خود است اما هدف اصلی این است که از سازگاری اهداف کنترل داخلی، برای شناسایی کلید عوامل موفقیت که با رهبران سازمان در ارتباط هستند اطمینان ایجاد نماید و در زمان واقعی، اطلاعات مربوط به عملکرد و چشمانداز، هر چیزی که مربوط به ماهیت یا اندازه سازمان، تلاش برای اجرای یک فرآیند کنترل داخلی پویا، مختص و مناسب را با بکارگیری قواعد و دستورالعملهای مربوط به کنترل داخلی در تمام سطوح اجرایی نماید
کنترل داخلی و مدیریت ریسک
در ادبیات حسابرسی مفهوم ریسک به عنوان تهدید تعریف شده است که یک واقعه یا عمل منفی اهداف سازمانی را تحت تأثیر قرار داده و کنترل آن از طریق اجرای موفقیتمیز از استراتژی مؤثر در سازمان خواهد بود. بدین مفهوم که این تعریف که خطر (ریسک) یک تهدید است و دارای تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر دستاورد و اهداف سازمان میباشد
در این شرایط سیاستهای مناسب کنترل داخلی برای مدیریت بدین منظور اطمینان معقول فراهم میکند که اهداف سازمان برآورده شده است و به همین دلیل، سازمان باید در پیشبرد فعالیتهای خود در ارتباط با تعریف اهداف، فرآیند نقشهبرداری، تجزیه و تحلیل و ارزیابی ریسکهای ذاتی و فرآیندهای مخاطرهآمیز که می تواند تهدیدی برای سازمان در دستیابی به اهداف، مدیریت ریسک میباشد و به عنوان مهمترین بخش از فعالیتهای کنترل داخلی شناخته میشود، را شناسایی نماید و آن را به عنوان ابزار مناسب کنترل داخلی شناسایی و براساس تجزیه و تحلیل ریسک فعالیتها، اقدام به پیادهسازی کنترلهای داخلی در سطح سازمان جهت اعمال کنترل و پاسخ به مدیریت ریسک است. با توجه به ماهیت اساسی مدیریت ریسک در مفهوم کنترل داخلی تجزیه و تحلیل دادهها منجر به ظهور مفهوم مدیریت ریسک، در سازمان خواهد شد که نیازمند تغییر سبک رهبری و ارائه شرایط اساسی مؤثر بر کنترلهای داخلی میباشد که منجر به دستیابی به اهداف در شرایط اثربخشی خواهد شد
بنابراین مدیریت ریسک یک فرآیند اجرائی توسط مدیریت و تمامی کارکنان سازمان است و با این هدف شناسایی میشود که میتواند در دستیابی به اهداف و فعالیتها مؤثر باشد و این مفهوم یک فرآیند است که شامل شناسایی، ارزیابی، کنترل ریسک و گزارش ریسک میباشد