تحقیق مطالعه رایج ترین ترس های دوران کودکی و هر گروه سنی و شناختن موضوعات ترس آور در word دارای 107 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق مطالعه رایج ترین ترس های دوران کودکی و هر گروه سنی و شناختن موضوعات ترس آور در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق مطالعه رایج ترین ترس های دوران کودکی و هر گروه سنی و شناختن موضوعات ترس آور در word
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
سؤالات پژوهش
اهمیت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعریف اصطلاحات
ترس های تحولی
الگوهای فرزندپروری
کودک ناسازگار
فصل دوم
ادبیات تحقیق
ترس
فوبیا
شباهت و تفاوت اضطراب با ترس
ویژگی های محرک
ویژگی های پاسخ
ترس به عنوان هسته اصلی هیجان
نظریه های مربوط به ترس
نظریه زیستی، اجتماعی
نظریه روانکاوی
نظریه ادراکی
نظریه رفتاری
نظریه عملکرد
علل ترس
عوامل بیولوژیکی
عوامل محیطی و یادگیری
انواع ترس های تحولی بر حسب دوره های رشد
ترس در نوزادی
ترس در یک سالگی
ترس در2-4 سالگی
ترس در 5 سالگی
ترس دوره کودکی
ترس دوره نوجوانی
شیوه های رویارویی با ترس کودکان خود در والدین
دوران نوزادی
دوران 5 سالگی و کودکی
دوران نوجوانی
ترس و سازگاری
شیوه های فرزندپروری
نقش خانواده
نظریه های روانشناختی در زمینه خانواده
نظریه روان تحلیلی
نظریه یادگیری اجتماعی
نظریه نقش
شیوه های فرزندپروری
الگوی شیفر
الگوی وینترباتوم
الگوی بامریند
ناسازگاری
علل ناسازگاری
عوامل بیولوژیکی
پویایی روانی
تأثیر خانواده در شکل گیری رفتار
تأثیر شیوه های تربیتی والدین در کودکان ناسازگار
روابط نادرست کودک و والدین
محافظت بیش از حد و ایجاد محدودیت
پذیرش بیش از حد کودک و آزادگذاری او
خواستهای غیرواقعی
انضباط نادرست
مروری بر مطالعات و تحقیقات پیشین
الف) تحقیقات مربوط به ترس
شدت و شیوع ترس
ترس های رایج
ب) تحقیقات مربوط به رفتار والدین (الگوهای فرزندپروری)
ج) ناسازگار
کودکان ناسازگار
والدین کودکان ناسازگار
فصل سوم
جامعه آماری
نمونه تحقیق
روش نمونه گیری
روش اجرای آزمون
وشها و فنون آماری
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل آماری
فصل پنجم
نتایج بررسی پژوهش
محدودیت های پژوهش
فصل ششم
منابع فارسی
منابع خارجی
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق مطالعه رایج ترین ترس های دوران کودکی و هر گروه سنی و شناختن موضوعات ترس آور در word
اتکیسنون، ریتال، اتکیسنون، ریجاردس، هیلگارد، ارنست (1983) زمینه روانشناسی، ترجمه براهنی، محمدتقی و گروه مترجمان (1367)، تهران انتشارات رشد
احدی، حسن، بنی جمال، شکوه السادات (1379). روانشناسی رشد، مفاهیم بنیادی و روانشناسی کودک، تهران: پردیس
ابراهیمی، داود (1364)، مسائل مهم روانشناسی کودکان عقب مانده و ناسازگار، تبریز: انتشارات نیما ،
آزاد، حسین، (1366) روانشناسی مرضی کودک، تهران: انتشارات پاژنگ
اسماعیلی، تاجیک (1367) بررسی رفتار انزواطلبی دانش آموزان دبستانی و رابطه آن با سلامت خانواده در مدارس پسرانه مناطق 20 گانه تهران، پایان نامه فوق لیسانس، دانشگاه تربیت مدرس
اسفندیاری، غلامرضا (1373) ، بررسی و مقایسه شیوه های فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری و مادران کودکان بهنجار و تأثیر آموزشی مادران بر اختلالات رفتاری فرزندان، کارشناسی ارشد. تهران: انیستیتو روانشناسی تهران
برک، لورای (2001)، روانشناسی رشد (از لقاح تا کودکی). ترجمه سید محمدی، یحیی (1384)، نشر ارسباران
استانلی، تورنل ترجمه شهیدی، سلمان 1375 انتشارات سرشت سهامی
انجمن روانپزشکی آمریکا (1994) راههای تشخیص و آماری اختلالات روانی، نیکخو، محمدرضا و همکاران 1374 انتشارات سخن
خادمان، بهاره (1383) بررسی شیوه های فرزندپروری خانواده ها مادران نوجوان با اختلال نافرمان مقابله ای در شهر تهران. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
راو، کلارنس، ج (1991) ترجمه وهاب زاده منشی، جواد (1370) مباحث عمده در روانپزشکی، انتشارات انقلاب اسلامی
راس، آلن اُ . (1974). ترجمه جمال فر، سیاوش (1382)، روانشناسی شخصیت، نظریه ها و فرآیندها. تهران: نشر روان
زمانی، محسن (1383) بررسی و مقایسه تراز ترسهای تحولی در نوجوانان با افت تحصیل در تهران. کارشناسی ارشد، روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
سیف نراقی، مریم، نادری، عزت ا; (1379) اختلالات رفتاری کودکان و روش های اصلاح و ترمیم آن انتشارات بدر
ساراسون، ایروین جی، ساراسون، باربارا (1987). ترجمه نجاریان ، بهمن (1378)، روانشناسی مرضی. تهران: حکمت
ساموئل، ویلیام، (1365) مطالعه و بررسی خانواده و والدین در بروز اختلالات. مجله تازه های روانپزشکی
شرفی، محمدرضا (1367) با فرزندان خود چگونه رفتار کنیم. انتشارات دانشگاه تهران
شعاری نژاد، علی اکبر (1364)، فرهنگ علوم رفتاری، تهران: انتشارات امیرکبیر
شیخ آبادی، عبدالله (1366). مبانی روانشناسی رشد، تهران: انتشارات چهر
شاملو، سعید (1350) بررسی رابطه پدران و مادران کودکان اسکیزوفرنیا، مجله های تازه های پزشکی، شماره 5 سال دوم
شاملو، سعید (1364) بررسی بهداشت روانی کودکان ناسازگار، مجله های تازه های پزشکی
علیزده، حمید (1369) بررسی ترس و اضطراب ها در نوجوانان شهر تهران. مجله تربیت، پاییز
علیزاده، حمید (1380). تکامل والدین – فرزند: تحول و آسیب شناسی، پژوهش های روانشناختی 120 96-
کمیجانی، مهرناز (1382) نشانگان و سبب شناسی اختلال سلوک، مجله تعلیم و تربیت استثنایی، آذر و دی
کراتوچل، توماس آر. موریس، ریجارد جی (1982). ترجمه نائینان، محمدرضا (1378)، روانشناسی بالینی کودک و روشهای درمان گری، انتشارات رشد
کندرال، فیلیپ ، سی (1982)، ترجمه رضازادگان، مجید رضوانی، احمد (1382) اختلال های دوران کودکی، نشر شهید سعید محبی
کاپلان، ساروک (1991)، ترجمه پورافکاری، نصرت الله (1382). خلاصه ای از علوم روانپزشکی و علوم رفتاری انتشارات
قربانی روچی، منصوره (1382). شیوه های فرزندپروری در خانواده های دارای فرزندها و بدون اختلال نارسایی توجه افزون جنبشی، کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
ماسن، پاول هندی و دیگران (1982) ترجمه: یاسائی، مهشید (1372)، رشد و شخصیت کودک، نشر مرکز
میلانی فر، بهروز (1356)، روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، تهران: انتشارات مدرسه عالی پارس
میلانی فر، بهروز (1374)، روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، نشر قوس
میلانی فر، بهروز (1379)، روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، نشر قوس
منشی طوسی، محمدتقی (1380) اختلالات رفتاری کودکان، انتشارات آستان قدس رضوی
محمداسماعیل، ابهر (1379) بررسی و مقایسه شیوه های فرزند پروری مادران و کودکان دارای اختلالات افسردگی، اضطراب، وسواس و مادران کودکان عادی، انتشار پژوهشکده کودکان استثنایی
مهرافروز، حجت ا; (1378)، بررسی رابطه (بین نگرش نسبت به شیوه های فرزندپروری مادران با مکان کنترل و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه چهارم (پایانه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم)
نائینیان، محمدرضا و همکاران (1374)، روانشناسی مرضی. نشر قوس
نلسون، ریتاردکس، ایزارائیل، آلن سی (1981) ترجمه منشی طوسی، تقی (1367). اختلالهای رفتاری کودک ، انتشارات: آستان قدس رضوی و چاپ (1375)
نوری، رضا (1366) بررسی و تحقیق پیرامون رفتار انزواطلبی و گوشه گیری دانش آموزان و ارتباط آن با ساخت خانواده، پایان نامه فوق لیسانس روانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس
نوابی نژاد، شکوه (1379) رفتارهای بهنجار و نابهنجار، تهران دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان
یاری، مهناز (1383) اما فرزندپروری در خانواده های نوجوانان عادی و دارای اختلال سلوک
الف) ترس های تحولی
کاربرد مفاهیم ترس، اضطراب، خوبیها ایجاب می کند تا قبل از هر چیز به تمرین اصطلاحات مذکور اقدام بنماییم
برای برخی از روانشناسان ، دانشجویان و یا حتی مردم عادی این سه اصطلاح مترادف هم بوده اما برای تعدادی دیگر، این مفاهیم سه پدیده متفاوتند
ترس
رابر1 (1985): عنوان می کند که تعریف این داده بسیار مشکل است. احتمالاً هیچ واژه دیگری در روانشناسی نیست که با وجود این همه استفاده تا بدین حد غیر قابل تعریف باشد. آنچه که تمام نظریه پردازان بر آن اتفاق نظر دارند این است که ترس شامل بخش های رفتاری: زیست شناسی و روان شناسی است
گلمن2 (1995): ترس را این گونه تعریف می کند: «یک اسحاس و اندیشه ای خاص است که با حالات فیزیولوژیک و بیولوژیک و یک سلسله تمایلات باطنی برای فرار از محیط های اضطراب، مشخص می شود
الگوهای اصل ترس که از این بحث شکل گرفته اند شامل: نظریه زیستی، اجتماعی، نظریه ادراکی، روانکاوی، ساختاری و عملکردی است که در صفحات بعد عنوان خواهد شد
ترس های سیال و ثابت
محققان تفاوت هایی را بین ترس های ثابت و سیال قائل می شوند. یک ترس سیال، ترسی است که می آید و می رود. اگر ترس هفته به هفته تغیر کند یا در دوره ای محدود باقی بماند و شروع به محو شدن نماید. می توان آن را صلیبی دانست، ترس ثابت تا باقی می ماند و حتی ممکن است تشدید شود. ترسهای ثابت ممکن است بر اثر مرور زمان به ترسهای مرضی یا فوبیا تبدیل شوند (میلر 1983)
فوبیا
یکی از اصلاحاتی که به صورت مشابه به کار برده شده و نیاز به توضیح دارد. فوبیا یا ترس مرضی است. فوبیا عبارت است از ت. به کار برده شده و نیاز به توضیح دارد. بدیل شوند دید شود. ی، روانکاوی، ساختاری و عملکردی ک سلسله تمایلات باطنی رس نامعقول و اغراق آمیز که با تهدید واقعی با خطر واقعی تناسبی ندارد. فوبیا شکل خاصی از ترس است که
1- با موقعیت های بی تناسب است
2- قابل توجیه عقلانی نمی باشد
3- فراتر از کنترل ارادی است
4- منجر به اجتناب از واقعیت ترس زا می گردد. (مارکس[1] 1969)
برخلاف ترس ها که در اولین سال زندگی پدیدار می گردند نیازمند یک نضج شناختی هستند یعنی زمانی که کودک توانایی بخاطر آوردن و تشخیص آشنا از غریبه را کسب کرده باشد در همین زمان است که اضطراب جدائی و ترس از غریبه پدیدار می گردند. در سال هایی که کودک تازه به راه می افتد ترس از حیوانات کوچک و مخلوقات بدیهی است. با آغاز سال چهارم زندگی، ترس از تاریکی مسلط می شود و همزمان با ورود به مدرسه یعنی در طولهای سالهای پنجم و ششم ترس های اجتماعی و ترس های مربوط پدیده های ماوراء طبیعی ظهور می نماید. حالاتی چون ترس از مدرسه به صورت شکست و انتقاد و آسیب های بدنی از حدود سالهای ششم تا نوجوانی. ترس هایی هستند که ثابت باقی می مانند در صورتیکه فوبیا به صورت ترسهای مرضی که بر خلاف دوره های رشد می باشد بروز می کنند و با مواردی چون ترس از ایستادن در ساختمان بلند، سوار شدن آسانسور و; همراه با علائم ترس و بدون دلیل اغراق آمیز بروز می کند (زمانی ، 1383)
در دوران نوجوانی ترسهای جنسی، مذهبی، اخلاقی، ترس از مرگ و جنگ هسته ای مسلط هستند (میلر[2]، 1983 به نقل از زمانی، 83)
ترس ها
ترس های کودکان اسلوبی روشن دارند، چرا که هر مقطع سنی بحرانهای «سازگاری» یا اضطرابهای خودش را دارد. نوزادان تا شش یا هفت ماهگی از بودن با غریبه ها اصلاً نگران نمی شوند. اما پس از آن اوضاع تغییر می کند. نوزادان بتدریج یاد می گیرند بین آشنایان (برای مثال مادر) و دیگران (غریبه ها) فرق بگذارند. در بسیاری از نوزادان پس از ترس اولیه از جدا شدن از مادر. خیلی سریع ترس از غریبه ها به وجود می آید. این ترس ممکن است تعمیم یابد و به یک ترس گذرا رایج از غریبه ها و ناشناخته ها تبدیل شود
ترس های بعدی کودکان پیش دبستانی همه کماکان به مسئله احساس امنیت خاطر و ترس و خوف از امور عجیب و غیر منتظره بر می گردد. این کودکان از هر چه خارج از کنترل آنان باشد، می ترسند مثل تاریکی، پارس سگهای بزرگ، سر و صداهای گوشخراش، طوفان، اقیانوس، دکتر ، یا افراد غریبه، با بزرگتر شدن کودک، ترس های او در امور محسوس به امور نامحسوس تغییر می یابد. ترس او از اموری چون چیزهای اسرار آمیز، تاریکی، تنهایی، تصادفات و جراحات ، آدمهای بد، از دست دادن یا مرگ نزدیکان، درمانهای پزشکی، مکانهای بلند، شکستهای احمقانه، مرگ و بیماری افزایش می یابد این ترس های کودکان همپای بیشتر شدن اسباب بازیها و اشتیاقها و شور و حال کودکانه آنان افزایش می یابند
هربرت، مارتین (1993) ترجمه فیروزبخت، مهرداد (1378) روانشناسی بالینی کودک. انتشارات شناخت
شباهت و تفاوت اضطراب با ترس
نگرانی یا اضطراب با ترس فرق دارد. در حالت ترس منشأ ناراحتی معلوم است ولی اضطراب در واقع ترس بدون علت است و منشأ معینی ندارد. اضطراب در کودکان متداول و معمولاً با ترس همراه است و عده ای عقیده دارند که در دختران بیشتر از پسران دیده می شود (میلانی فر، 1374)
کانون ترس ممکن است صدمه پیش بینی شده از جهت بعضی جوانب شی یا موقعیت خاص باشد (مثلاً، فرد ممکن است به دلیل نگرانی در مورد سانحه از مسافرت هوایی بترسد، به دلیل نگرانی از مورد حمله واقع شدن از سگ بترسد یا ممکن است به دلیل نگرانی در مورد تصادف با دیگر اتومبیل ها در جاده از رانندگی بترسد) (انجمن روان پزشکان آمریکا، ترجمه نایفنان و همکاران، 1374)
هر وقت عامل توازن حساس، خود را تهدید کند و باعث متزلزل شدن آن شود، زنگ های خطری بصدا در می آید این زنگ خطر اضطراب نام دارد. اضطراب شبیه به ترس است. با این تفاوت که ترس عامل مشخص و ویژه دارد، در حالیکه اضطراب بیشتر جنبه عمومی دارد و احساس وحشت و ترس مبهم و نامعلوم است (راس1 1974، ترجمه جمالفر، 1382)
اضطراب و ترس هر دو در مقابل خطر و در پاسخ به آن احساس می شوند و عکس العمل های فیزیولوژیکی مشابهی دارند. بین اضطراب و ترس در معنای روان پزشکی شان فرقی وجود دارد، بدین معنی که : اضطراب پاسخی است به تهدیدی ناشناخته و نامشخص ، ترس، اشاره به واکنش طبیعی به یک تهدید واقعی یا ادراک شده می باشد
- اضطراب مزمن است
- اضطراب دارای جنبه تعارفی است
- ریشه اش درونی روانی است و از داخل شخصیت بیرون می آید. (راو 19912، ترجمه وهاب زاده، 1370)
از اصطلاح ترس اغلب برای اشاره به واکنش طبیعی به یک تهدید واقعی یا ادراک شده استفاده می شود. مثلاً ممکن است در کودکی ترس از مطب دندانپزشکی به دلیل درد واقعی که در ضمن کشیدن دندان احساس شده بوجود آید (کراتوچویل و همکاران 1982 3، ترجمه نایفنان 1378)
اضطراب باعث بوجود آمدن تغییرات فیزیولوژیک در بدن می گردد که ضمن آن بدن خود را آماده برای فعالیت شدید جهانی می نماید
به وسیله اضطراب است که دفاع فیزیولوژیک و روان شناختی جهت تأمین بقای حیات بسیج می گردد دراو (1991، ترجمه وهاب زاده، 1370)
علامت مشخصه ترس و نگرانی نا آرامی است. در مورد ترس، علت نا آرامی به وضوح پیداست حال آنکه در اضطراب علت مشخص نیست و افراد دچار اختلالات اضطراب از علل ترسشان آگاهی ندارند. بنابراین هر چند ترس و اضطراب واکنش های مشابهی دارند، علت نگرانی در مورد ترس کاملاً معلوم و در مورد اضطراب نامعلوم است (ساراسون1 و ساراسون (1987)، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375)
ترس های غیرمنطقی و مرضی، بیشتر در کودکان ناراحت، مضطرب و وابسته دیده می شود. دامنه تشویش و نگرانی در این نوع ترس ها از ترس های طبیعی و منطقی بسیار زیاد است (سیف نراقی و همکاران، 1379)
ویژگی های محرک
عمده ترین مشخصه تمایز ترس و اضطراب قابل شناسایی بودن و اختصاصی بودن منبعی است که موجب پاسخ های هیجانی می گردد. با توجه به تفاوت محرک ها، ترس پاسخی است که محرکی قابل شناسایی و مشخص دارد در حالی که در اضطراب محرک مبهم و فراگیر است (مارکس2 ، 1969)
علاوه بر تمایز مذکور خصوصیت دیگری که بیان گردیده آن است که اگر پاسخی به محرکی که تهدیدی واقعی است داده شود و آن تهدید به هر حال معقول و کارکردی باشد به این حالت ترس می گویند. در حالیکه اضطراب ، پاسخ به تهدیدی نامعقول و غیر کارکردی است. سیگلمن ضمن اشاره به پاره ای از تفاوت های موجود بین ترس و اضطراب آنها را تحت عنوان پیش بینی پذیری شرح داده است
اظهار دارد که عامل عمده ای که ترس را از اضطراب متمایز می کند عبارت است از پیش بینی منبع تهدیدی که شخص به آن پاسخ می دهد. یعنی هنگامیکه شی یا موقعیت علامت روشنی را تهدید یا خطر را مهیا می کند بنابراین قابل پیش بینی باشد حالت هیجانی حاد تجربه شده ، ترس نامیده می شود
در حالیکه اضطراب ترس مزمن است و هنگامی که رخ می دهد رویدادی تهدید کننده. متحمل الوقوع و اما غیر قابل پیش بینی است
ویژگیهای پاسخ
گروهی دیگر از نویسندگان بین دو اصطلاح ترس و اضطراب تفاوتی قائل نشده و بیشتر به ویژگیهای پاسخ تأکید می نمایند
آنها چنین اظهار می دارند که علیرغم تفاوت در محرکها، پاسخ ها یا آنچه که شخص تجربه می کند اساساً در هر دو یکسان است. شخصی که ترس یا اضطرابی را تجربه می کند. بدون توجه به خصوصیات منبع ترس یا اضطراب، افکار، تغییرات جهانی و یا پاسخ های رفتاری معین را از خود نشان می دهد. بنابراین آنها نیاز به تمایز این دو اصطلاح نمی بینند (راچمن 1978)
ترس به عنوان هسته اصلی هیجان
هیجان ترس به دلایل مختلف بعنوان مرکز توجه این محققان انتخاب شده است. اولاً به خاطر بسامد درونی یا اصلی خواندن این هیجان، ثانیاً انتخاب یک هیجان بعنوان نمونه نخستین برای کل هیجانات روشی است که آوریل1 (1982) در تحقیقی در مورد عصبانیت در پیش گرفت و لدوکس2 (1998) در مقاله ای با عنوان «مغز هیجانی» با انتخاب ترس به عنوان مرکز توجه «همین روش را دنبال کرده است. آخرین دلیل این که ترس تأثیر زیادی بر روی یادگیری و رشد دارد. ترس می تواند از پیشرفت عملکرد ادراکی جلوگیری کند. اما هیجان قوی عملاً می توانند حافظه را افزایش دهند. ترس همچنین می تواند به عنوان انگیزه ای برای کنش عمل کند و انسان ها را به هم پیوند زند. یک تجربه ترسناک می تواند مدتها در حافظه بماند و اثر منفی اش از خود درد هم بیشتر باشد. از پیشرفت قربانی اش ممانعت کرده و او را بی حرکت سازد. (ذنرین3 ، 1984)
ایزارد4 (1991) با تحقیق و بررسی هفت فرهنگ مختلف دریافت که ترس نگران کننده ترین و نیز کمیاب ترین هیجان است
در حالیکه ترس عمدتاً به عنوان یک هیجان منفی شناخته می شود اما می تواند اثرات مثبتی داشته باشد. مثلاً مردم را به انجام عمل تحریک کند. داروین (1872، به نقل از ایزارد، 1991: خاطرنشان ساخت که ترس زیاد به عنوان یک محرک عمل می کند و توان قدرت انسان را به حرکت وا می دارد
شاید نگران کننده بودن این هیجانات کمکی باشد در توجیه این واقعیت که ترس نسبتاً به ندرت تجربه می شود. اشخاص مورد آزمایش در فرهنگهای مختلف گزارش دادند که حس ناراحتی، عصبانیت، تنفر و تحقیر و حتی خجالت را بسیار بیشتر از ترس تجربه کرده اند. (ایزارد1، 1991)
ترس شدید اغلب در آغاز یک محرک قوی است. انسان یا حیوانی که از شدت ترس به ناامیدی رسید. قدرت عصبی پیدا کرده و بسیار خطرناک است. (داروین2، 1965، به نقل از ایزارد، 1991)
نظریه های مربوط به ترس
درباره بروز ترس نظریه های مختلفی در چند سال اخیر بسیار مورد بحث قرار گرفته و چندین الگوی مختلف از آن شکل گرفته است
- نظریه زیستی، اجتماعی
با انتشار مقاله، بروز هیجان در انسان و حیوان، توسط داروین در سال 1872، آغاز شد. عقیده داروین در مورد ارزیابی گونه ها حاکی از آن است که هیجانات به عنوان رفتارهای ارتباطی و ماندگار آغاز شد و در طی زمان این رفتارها عادتی شدند. بطور مثال وقتیکه به خاطر ترس کز کرده و بی حرکت می شویم. این عمل از زمانی سرچشمه می گیرد که انسانها برای حفاظت خود در مقابل درندگان خطرناک به این شکل رفتار می کنند. نگرانی از جدایی، از خطر واقعی جدا شدن انسانها از چیزهایی که به آنها دلبستگی دارند ناشی می شود. بعلاوه نظریه زیست اجتماعی شامل نظریه فیزیولوژیکی می شود که معتقد است ترس ها توسط عوامل فیزیولوژیکی و عصب شناختی بر انگیخته یا بروز می کنند (لودوکس1 ، 1998 به نقل از ایزارد، 1991)
نظری روانکاوی
به ترس به عنوان یک ذخیره درونی از معلومات غریزی نگاه می کند که رشد کودک را شکل می دهد (سالوری1، 1979) درباره منشأ و رشد ترس و اضطراب به حالتی ذاتی که از لحاظ بیولوژیکی هیجان ناخوشایند است. بنابراین حالت طبیعی است. تجربه اضطراب چیز مهمی است که فرصتی را برای یادگیری چگونه سر و کار داشتن با تحولات زندگی فراهم می آورد. بهر حال اگر تجربیات اولیه فرد به گونه ای باشد که او در اداره کارکردن اضطراب غیر اجتناب را به طور مناسب یاد بگیرد، در نتیجه مسئله نوروز به میان می آید
براساس نظریه فروید، اضطراب به محض تولد بوسیله نوزاد تجربه می شود. یعنی زمانیکه آنها ناگهان در معرض محرکهای زیادی در فرآیند تولد قرار می گیرد. چون شخصیت نوزاد هنوز رشد نکرده است. بنابراین هیچ وسیله ای وجود ندارد تا از آن طریق نوزاد خود را با اضطراب احساس شده وفق دهد. پس وظیفه والدین است تا محرکهایی مانند گرسنگی را در حدی نگه دارند، منبع دیگر اضطراب برای نوزادان فقدان مادر است. کسی که در آن لحظه برای زنده ماندن کودک با ارزش است. با پایان یافتن اولین سال زندگی «من»2 در کودکی شروع به رشد می کند. «من» میانجیگری بین تمایلات بیولوژیکی، نیازهای نهاد3 ، خواسته های محیطی و اجتماعی جامعه که در آن لحظه به وسیله مادر ارائه می شوند است. زمانی که «من» رشد می کند به تهدیدهای بالقوه پی می برد
پیش بینی «من» از تهدیدهای خیالی و آسیب ها منجر به چیزی می شود که «علامت اضطراب»1 نامیده می شود. اولین منبع به وسیله درک «من» از تهدید به وجود می آید. مانند فقدان شی محبوب (اضطراب جدایی2 ) در چند سال بعد منبع دیگر (از تهدید که منجر به اضطراب می شود ترس از آسیب به آلت تناسلی است که منبع خوشی و لذت است. این ترس را (اضطراب3 اختگی) می نامند. بعد از اینکه (من برتر4) یا قسمت اخلاقی شخصیت بوجود آمد «من» از تنبیه شدن به وسیله «من برتر» می ترسد، اگر او اجازه ارضاء به نهاد بدهد. از این تجربیات اولیه، اضطراب همراه با در معرض قرار گرفتن خواسته های جامعه و رشد روانی – جنسی «من و من برتر» کم و بیش رشد می کند
در شخص نسبتاً نرمال این ساختارها عمر ما او را قادر می کند تا با اضطراب به وجود آمده به وسیله خطرات درک شده و تهدیدهای ناشی از نهاد سازگاری پیدا کند. این عمل از طریق استفاده از مکانیزم های دفاعی انجام می گیرد. برخی از مکانیزم های دفاعی عبارتند از: سرکوبی، دلیل تراشی، فرافکن و انکار. اگر «من» به اندازه کافی رشد نکرده باشد. شخص قادر نخواهد بود تا از مکانیزم های دفاعی در مقابل این تکانه ها و تهدیدها استفاده کند. بنابراین در اضطراب غوطه ور می گردد
این اضطراب احساس شده می تواند به شکل اضطراب فراگیر، ترس مرضی یا حملات هراس در آید (کلینک نکت5، 1986، به نقل از ایزارد، 1991)
نظری ادراکی
به ترس به عنوان شناخت جنبی رو به پیشرفت اما وابسته به ادراک می نگرد تا اینکه به شکل یک ساختار (استرانگمن1، 1986) به نقل از پیاژه، 1981: نظر یه ادراکی معتقد است که از طریق ارزیابی های ادراکی مانند بیان کلامی، استدلال و توجیه می توان به واسطه هیجانات آنها را تفسیر کرد یا تغییر داد. نظری یادگیری اجتماعی که یک شاخه از نظریه ادراکی است اظهار می کند که هیجانات نه تنها از طریق رشد ادراکی و جسمی بلکه از طریق مشاهده، تجربه و تقابل با دنیای اجتماعی رخ می دهد. بنابراین دیگران الگوهایی می شوند برای رشد کودک از نظر ادراک و بروز هیجانات ترس. (کیلرمن2، 1990)
نظریه های رفتاری
در شرطی شدن کلاسیک، هنگام ترس بسیار شدید یک محرک ارائه می شود، یا اینکه با تکرار محرک، مولد ترس، موجب ترس می شود. این واکنش می تواند با همراه شدن با محرک در کنار تقویت کننده های معجب ترس، ادامه یابد افزودن بر آن این واکنش می تواند تعمیم یابد: بدین شکل که با ارائه محرک های مولد ترس با محرک هایی که به آن شباهت دارند نیز ظاهر شود. جالب آنکه چون کودک از محرک شرطی شده اجتناب می کند، هرگز متوجه نخواهد شد که در پی محرک شرطی شده دیگر، محرک شرطی نشده نخواهد آمد. بدین ترتیب است که خاموشی روی نخواهد داد و ترس از بین نخواهد رفت
در دیدگاه شرطی فعال از تقویت کننده، و اصولاً تقویت کننده های اجتماعی به شکل توجه، مکانیزم اصل بروز ترس است. طبق این نظر، پدران و مادران و دیگر افراد، احتمالاً با توجه ناآگاهانه خود به رفتار حاکی از ترس کودکان، منجر به تقویت این رفتارها می شود و در نتیجه آنها را به کودکان خود می آموزند. به طور مثال: هنگامی که کودک با شرایط ترس آور، روبرو شود. مادر با ضمن همدردی با کودک و یا آماده کردن غذاهای مورد علاقه اش یا بازیهای دلخواه منجر به تکرار عمل می شود. (منشی طوسی، 1380)
کودکان در یادگیری مشاهده ای می توانند واکنش ها (حاکی از ترس را با مشاهده ترس دیگران، تقلید کنند. برای مثال دختر کوچکی که می بیند مادرش از سگ می ترسد، او نیز این رفتار را تقلید می کند (بندورا1 و همکاران، 1980)
نظریه عملکرد
ترس را به عنوان نیروهای مرکزی و انطباق با فعالیت های انسان می بیند که می توان با استفاده از حالت های ذهنی آنها را به وجود آورد و اثراتی روی رفتار می گذارد (برک1 ، 1997)
این دیدگاه، نقش هم دیدگاه های نظر (را در درک ترس ها می پذیرد. اما دیدگاه خود را از نظری زیستی، ادراکی مشکل می گیرد و ترس ها را تکامل گرا می بیند و معتقد است که این ترس ها بر اساس رشد است و از بروز ترس ها در اساس فرهنگ و سرشت الگوبرداری می کند که از ارزیابی و تعامل با محیط اجتماعی ناشی می شود. (پلانتیک2 و همکاران ، 1990)
به طور کلی هم نظریه پردازان ترس ها را به صورت خطری یا اکتسابی می دانند و معتقدند که ترس ها یک جزء بیولوژیکی و فطری وجود دارد
علل ترس
- عوامل بیولوژیکی
تمایل آدمی در نشان دادن ترسهای خود و واکنش نشان دادن به موقعیت های اضطراب زا دارای پراکندگی وسیعی می باشند. در این قسمت داده های اولیه ارائه شده بیان می دارند که حداقل مقداری از این پراکندگی، ناشی از ساختمان ژنتیکی یا بیولوژیکی است
یعنی بعضی از افراد با استعداد واکنش دادن به برخی از موقعیت های ترس زا و اضطراب زا متولد می شوند. آمادگی عمومی برای واکنش در مقابل محرکهای ترس زا یا اضطراب زا در انسانها از سنین اولیه قابل شناسی است. هنگامی که به چنین آمادگی هایی اشاره می شود یعنی الگوهای شخصیتی ذاتی، اغلب واژه خلق و خوی مورد استفاده قرار می گیرد
والدین، پرستاران و متخصصین اطفال همه تصدیق می کنند که کودکان از زمان تولد به وضوح الگوهای واکنشی متفاوتی را از خود نشان می دهند. برای بررسی این الگوهای خلق و خوی آشکار گروهی از محققین 141 کودک را در طی چندین سال مورد مطالعه قرار دادند. این گروه از محققین پس از مشاهده تفاوت کودکان و مصاحبه با والدین آنها قادر به شناسایی جندین ویژگی خلق و خوی یا شخصیت شدند که از 2 و 3 ماه اول زندگی نوزادان قابل تشخیص است. به نظر می رسد که این الگوها، مستقل از اعمال پرورشی والدین بوجود می آیند. بنابراین الگوهای رفتاری ذاتی می باشد (توماس1 و همکاران 1970) از میان نه الگوی واکنشی مشاهده شده یکی از آنها مربوط به بحث حاضر یعنی ترس و اضطراب است این الگو شامل پاسخ کودک به اشخاص یا اشیاء جدید است که به آنها ارائه شده بود برخی از کودکان از موقعیت های جدید کناره گیری کرده و نسبت به آنها ترس نشان می دهند و برخی دیگر با پذیرش آن موقعیت ها به آنها نزدیک می شدند. این الگوها برای خیلی از کودکان، به مدت سالهای زیادی نسبتاً ثابت باقی می ماندند. مثلاً کودکی که در سن 6 ماهگی است هنگام مشاهده به صورت غریبه، گریه کردن واکنش می داد. چند سال بعد، احتمال اینکه در مدرسه کناره گیر و کم رو می شد. این اولین الگوی واکنشی شناسایی شده که جندین سال ادامه دارد نمایانگر این نکته است که الگوهای رفتاری ترس، مانند خلق و خوی ذاتی است. نتایج حاصل از مشاهدات انجام شده در سالهای اخیر نشان می دهد که کم رویی زیاد ذاتی است. که گان2 (1984) روانشناس برجسته کودک، گروهی از کودکان را مورد بررسی قرار داد. او مشاهده کرد کودکانی که کم رو بودند و کسانی که در 21 ماهگی از چیزهای ناآشنا کناره گیری می کردند در سالهای بعدی در نوجوانی و بالاتر به همان طریق رفتار می کردند در این مطالعه که گان پی برد که خیلی از کودکان ترسو هنگامی که با موقعیتی جدید مواجه می شوند میزان ضربان قلب بالا و ثابتی دارند. او بعداً اظهار داشت که تقریباً یک سوم از کودکانی که در دوران نوزادی خیلی کم رو بودند با افزایش سن و کم رویی خود غلبه کردند. به هر حال کسانی که تغییر کردند آن کسانی نبودند که در پاسخ به موقعیت های جدید میزان ضربان قلب بالایی را نشان داده بودند
نتیجه آن که این مطالعات بیان می کنند که ممکن است الگویی ذاتی از ترساننده عمومی از موقعیت یا اشیا نا آشنا که در سالهای بعدی زندگی ادامه دارند وجود داشته باشند. (کلینک نکت11986)
عوامل محیطی و یادگیری