برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله اثر متقابل حقوق مالکیت فکری و حق رقابت در استانداردسازی در word دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اثر متقابل حقوق مالکیت فکری و حق رقابت در استانداردسازی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اثر متقابل حقوق مالکیت فکری و حق رقابت در استانداردسازی در word

اثر متقابل حقوق مالکیت فکری و حق رقابت در زمینه ی استانداردسازی  
استانداردسازی در حقوق رقابت:  
نقش سازمان های استانداردساز:  
ایجاد سازمان های استانداردساز:  
وظیفه ی یک سازمان استانداردساز:  
سازمان های استانداردساز و حقوق رقابت:  
کمین گاه امتیاز انحصاری:  
قواعدآنتی تراست ایالت متحده ی آمریکا:  
حقوق رقابت جامعه اروپایی – 81  
ماده 82 کمیسیون اروپایی  
حقوق آلمان:  
اقداماتی برای خنثی سازی کمین حق تألیف:  
شرایط معقول و بدون تبعیض:  
شرایط Rand:  
حق انحصاری Rand:  
مهم متمایل به سوءاستفاده کردن:  

اثر متقابل حقوق مالکیت فکری و حق رقابت در زمینه ی استانداردسازی

تجار شاغل در زمینه های تجاری مشترک به ندرت یکدیگر را ملاقات می کنند مگر برای خوشگذرانی وتفریح اما گفتگوهایشان با توطئه علیه مردم یا برخی شیوه ها برای افزایش قیمت ها پایان می یابد.آدام اسمیت

اثرمتقابل بین حقوق مالکیت فکری و حق رقابت برای سالهای متمادی درمناظره های حقوقی و پرونده های قانونی نشان داده شده است.در جامعه ی حقوقی اروپا موضوعات مهمی پیرامون محتوای موافقت و مخالفت در مورد سوء استفاده از قدرت غالب در بازار در جریان است.

درپرونده هایی همچون IMS Health,Magile,Volvo v Erik Veng اخیرا همMicrosoft  اتحادیه ی اروپا و دادگاه های اروپایی به منظورایجاد یک نظام تامین کننده ای که رقابت در بازارهای داخلی را بد جلوه ندهد،درصدد برآمدند که دامنه ی اعمال حقوق مالکیت فکری را محدود سازند اما دکترین موقعیت های  استثنایی نتیجه ی تلاش آنها بود که بوسیله ی آن تنها در موقعیبت های ویژه حق رقابت می توانست علیه حقوق مالکیت فکری مداخله کند.یک مانع نظری و منبع جدال بین حقوق مالکیت فکری و حقوقدانان رقابتی،انحصارطلبی ذاتی در حقوق مالکیت فکری می باشد.حقوق مالکیت فکری ذاتا برای واگذاری قدرت انحصاری به دارنده در نظر گرفته شده است.از این رو با احترام به این اصول انتظار می رودکه حق رقابت به تدریج و تنهادر مرحله ی بعد از اعمال آن امتیازات انحصاری مداخله کند

اگرچه ممکن است بر این قاعده استثنای مهمی باشد.در پرونده ی قانونی و دکترین ممکن است یک درخواست سوءاستفاده متفاوت برای سوءاستفاده از قدرت انحصاری ناشی از خود حق اختراع است را ازعهده برآیند.منابعش قرارداد در رفتارهای فریبنده به منظورافزایش شانس دارندگان جایگاه انحصاری مبتنی برحق امتیاز در روی قسمت های مهم بازارها در میان فعالیت های بدنه ی سازمان های استانداردساز بسیار پر اهخمیت تر در اقتصاد جهانی

نقش چنین سازمانهای استانداردساز بدین گونه است که درصددند یک راه میانه بین راه حل های متنوع فنی ای را که سابقا تائید شده است تاسیس نمایند که به کسب شفافیت وعملیات متقابل با اجازه ی نفوذ به چندین بازار کمک می نماید

در اقتصادهای رقابتی و خلاق3 نقش نمی تواند نادیده انگاشته شود

1-   استانداردها

2- اقدامات فریبکارانه برای نفوذ به فرآینداستانداردسازی

3- نیاز به ابزارمناسب اقدامات متقابل مانندشفاف سازی حقوق مالکیت فکری یا گواهی پیش از توافقRAND .

شفاف سازی حق اختراع و برنامه های امتیاز انحصاری حق اختراع در قاعده مندسازی سازمانهای استانداردساز برای خنثی سازی خطر سوء استفاده و فریب در نظر گرفته شده است همچنین برای شرایط حق رقابت حائز اهمیت است.شفاف سازی حقوق مالکیت فکری مستلزم یک ریسک است که یک رقیب و کسی که آگاه تراز اختراع است ممکن است به دنبال استفاده ی چنین اطلاعاتی به منظورکسب امتیازات انحصاری برای توسعه هایی که متقاضی ممکن است خودش اختراع کرده باشد و اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده باشد،باشد

حق اختراع،اما شامل ملاکهایی که ممکن است به محدودسازی تاثیرسوءاستفاده کمک نمنید برای مثال:اعمال حق مالکیت فکری ممکن است در مرکز توجه شرح و تفصیل قابل استناد به طرفی که به دنبال اعمال حق است محدودشود.در کلاس کالمن لاو دکترین پاکدستی سودبردن از چیزی که بدست آمده از امتیازات انحصاری کسب شده ی غیرقانونی رامنع می کند،بنابراین حق مالکیت فکری در جایگاه خاص پاسخی به این مشکلات است

این مقاله به دنبال آن است که پرسش فریبنده ی نفوذ بر فرآینداستانداردسازی(کمین گاه حق اختراع)از منظر حق رقابت را شرح دهد اگرچه کاوش برخی راه حلهای جدید در این مهم ممکن است بکار بسته شده باشد

استانداردسازی در حقوق رقابت

در سالهای اخیراستانداردسازی بطور فزاینده ای رو به رشدبوده است.از طریق مطابقت استانداردها،محصولات و خدمات سازندگان متفاوت و فراهم آورندگان قادر به برقراری ارتباط هستند و در محیط شبکه اثرمتقابل دارند.استانداردها همچنین بوسیله ی کاهش هزینه های معامله کالاهای تحویل کننده به ملت های متفاوت و عزم های منطقه ای را امکان پذیر می سازند.همچنین اطلاعاتی را برای مصرف کنندگان فراهم می سازند که براساس آنها مشتریان بتوانند کیفیت و امنیت محصولات را براساس قصد مصرفشان مقایسه کنند

با وجود منافع معلوم محصولات استانداردسازی موفق ممکن است تشویق نکند مصرف کنندگان را بوسیله ی افزایش هزینه های تبدیل کننده.آن مشکلات ممکن است بوسیله ی منافعی که استانداردسازی ازطریق افزایش شفاف سازی بازار،راحت سازی مقایسه ی محصولات و سیستم های تولید انجام می دهد متوازن گردد.همچنین ممکن است مصرف کننده از افزایش این عمل متقابل باسیستم تولید و بین سیستم هایی که کاربرد متفاوت دارند و سازگاری استانداردها منتفع بشود.سرانجام استانداردسازی ممکن است استفاده از تکنولوژی ای را که منافع مازاد می آورد را افزایش می دهد(برای مثال با معرفی کاهش صدورسوخت،استانداردسازی باعث پاکی محیط می گردد)

از نقطه نظر اقتصادی3 نوع استانداردسازی ممکن است شناخته شود:رفتارهای مشارکتی،رفتارهای غیر مشارکتی و عملیات دولتی.با رفتارهای غیرمشارکتی رقبا نمایشی متفاوت از استاندارد محصولات را که بازارباید بین آنها انتخاب کند را پیشنهاد می کند(برای مثال رقابت برای استاندارد پخش خانگیVHS, وBeta)

بسیاری از استانداردها در نرم افزارهای رایانه ای از نرم افزارهای ساخته شده و به بازار عرضه شده بوسیله ی شرکت های نرم افزاری پیروز در جایگاه استانداردdefacto ناشی می شوند.در بازاری که توسط تاثیرات شبکه ای شکل گرفته است یک شبکه به خلق تاثیرات سریعی کمک می کند که فرآیند استانداردسازی را سرعت ببخشد.در بازارهای مسلمی که شهرت ابتدایی محصولات افزایش یافته است(برای مثال سیستم عامل های رایانه ای و یاGSM تلفن همراه)

استانداردسازی ایجادبازار ثانویه را پرورش می دهد و یا تسریع می کند.(برای مثال سیستم برنامه ها و یا زنگ تلفن همراه،تصاویر زمینه و;)

سرانجام استانداردسازی در رقابت های میان مارکی(میان علایم تجاری)به عنوان توزیع کننده رقابت برای فروش محصولات ابتدایی و ثانوی مشهود است.متعاقبا تولیدکننده ی محصولاتی که الهام بخش ایجاد استانداردdefacto بوده اند از یک جایگاه قوی در بازاربهره مند خواهند بود.احتمالا حتی از یک قدرت عمده ای در بازاربهره مند خواهند بود.تاثیر حاشیه ای این موقعیت بازارهای ثانوی و بازارهای همسایه را تحت تاثیر قرارخواهد داد

درحالیکه رفتارهای غیرمشارکتی یک فرآیندadhok است که در میان سازمان ها متمرکز و جاگیر شده اند.در رفتارهای مشارکتی شرکا ویا رقبای اقتصادی جمع می شوند و از طریق یک کمیته استانداردها را توسعه می دهند،به پیشنهادهایی که در مباحث آنها بنیانگذاری شده است رای می دهند(مثال ها شامل پروتکلTCP/IP می باشند.این مشکل استانداردسازی اساسا خصوصی است و شامل طرفهایی می شوند که به صورت قاعده مند با یکدیگر رقابت می کنند.این ویژگی ای که لزوما اهمیت زیادی به حق رقابت می دهد

طبق نظرسوم یک قدرت دولتی اختیار می دهد،تاییدمی کند،اتخاذ می کند ویااز استاندارد خاصی استفاده می کند(برای مثال آن دسته از سازمانهای استانداردساز بین المللی) اختیارات سازمانهای استانداردساز بین المللی تحت حمایت دولتها ممکن است استانداردها را توسعه بدهد.همانگونه که در موردNMT استانداردها بوسیله ی تلکنفرانس اروپایی شمالی توسعه یافتند.(تلکنفرانس اروپایی شمالی اجتماعی بین المللی از کشورهای اسکاندیناوی قاعده مندساز،پستی و تل کامپیوتری می باشد).بعد ازآن استانداردGSM که بوسیله همکاری بین المللی ایجاد شد با کنفرانسCEPT توسعه یافت

با وجود پیشینه ی داده شده از سازمان های استانداردساز در شکلهای عمومی و خصوصی نماینده نفوذ بازیگران بازار در فرآیند استانداردسازی اندکه به صورت قابل توجه طرف های اصلی اش را شکل می دهد.آنها نهایتا تصمیم گرفتند که کارخانه ای مطابق با خطوط استاندارد ایجاد کنند و درگیری های ریسک های اقتصادی را تحمل کنند

آنها همچنین طرفهایی با بهترین تکنولوژی شناخته شده و با بهترین برنامه های اجرایی هستند.در هر2 مورد فرآیندهای رفتارهای مشارکتی و حمایتی دولتی 2روند باز و بسته فابل مشاهده است.فرآیندبسته شامل تعداد محدودی از شرکت کننده ها هستند(معمولا خیلی کمتر از شرکت کنندگان بازار)مشارکت در یک فرآیند باز قابل دسترسی است برای طرفین از پیش تعیین شده مطابق با معیارها نه لزوما اعضای صنعتی ولی سایر اعضای موسس

فرآیند استانداردسازی بازبه صورت کلی با دادن شفافیت و قواعد تعریف شده برای شرکت کننده ها مقدار کمتری از نگرانی های حق رقابت را افزایش می دهد

نقش سازمان های استانداردساز

سازمانهای استانداردساز اجتماعی را برای مجموعه ای از استانداردهای سازگار را تشکیل می دهد.در میان استانداردسازی،تولیدکنندگان کالاها و خدمات متنوع کسانیکه علاقمند به اتکای متقابل در فناوری می باشد ممکن است هم عرض یکدیگردر مقیاس منطقه ای یا جهانی باشند

در ایالات متحده ی آمریکا رایج ترین ابزاراستانداردسازی مدل خصوصی می باشد.سازمان های استانداردسازی که توسط بخش عمومی حمایت می شوند شهرت کمتری دارند ولیکن نقش با اهمیتی را ایفا می کنند.بیشتر سازمانهایی که توسط بخش دولتی حمایت می شوند برای توسعه استاندارد مخصوصی برای یک نیاز ویژه شکل خواهند گرفت

در اتحادیه اروپا پر اهمیت ترین سازمان های استانداردساز تحت مدیریت سازمان های استانداردساز اروپا عمل می کنند.اخیرا نقش اساسی در استانداردسازی بوسیله ی سه سازمان رسمی دولتی ایفا می شود:موسسه ی استانداردسازی تلکام اروپا(ETSI)، کمیته ی استانداردسازی اروپا(CEN)، کمیته استانداردسازی فناوری الکترونیک اروپا(CENELEC) موسسه ی اینه عمومی اند اگرچه شامل نمایش گسترده ای از نگرانیهای صنعتی هستند.جدای از این سه سازمان،سازمان های استانداردساز دولتی نیز در میان اعضای اتحادیه ی اروپا وجوددارد

در چارچوب اتحادیه ی اروپا از آغاز کسب جدید یکسان سازی در 1980 استاندار به عنوان ترکیب رایج بازار،تضمین کننده ی برنامه های هموار و حرکت اصولی اجناسی که قرار دادنشان در اروپا ایجاد گردیده بکار گرفته می شود

با وجود کاری که با ETSI,CEN,CENELEC و کشورهای طرف اداره یا انجام گرفته است نهادهای استانداردساز خصوصی نیز همچنان نقش پررنگی را ایفا می کنند

بطورمعمول نهادهای خصوصی اروپایی نیز شکل گرفته اند برای گسترش استانداردهای رایج در بازاراروپا به منظور دفاع در برابر تهیه کنندگان آسیایی که طبق قواعد ایالات متحده رقابت می کنند.این سازمان های خصوصی ساز جمعی متعاقبا به گسترش شمول تولیدکنندگان آسیایی و آمریکایی گسترش می یابند

ایجاد سازمان های استانداردساز

بطور معمول سازمانهای استانداردساز در یکی از ساختارهای سه گانه وجوددارد.اول آنها ممکن است در بازاری که به شکل تکنولوژیک است یک جلسه به منظور خاص عملیات بازرگانی و اقتصادی در رابطه با تشکیل شرکت برپاکنند

دربسیاری از نمونه ها مانند سازمانهای استانداردسازAdhoc ایجاد خواهد شد به عنوان اقدام مشترک برای گواهی استاندارد متداول به بازیگران سایر بازارها به منظور نفع رسانی به سهام دارانی که آنرا ایجاد کرده اند .این شکلAdhoc علاقه ی کمتر به استخراج امتیاز موفقی که دراستاندانداردسازی همکاری دارند

مشکلات امتیاز انحصاری کمتری در کمین هستند و شرایط منطقی و بدون تبعیض گواهی RAND در بسیاری از فعالیتهای این نوع وجود دارند

شکل دوم سازمانهای دولتی دائمی ایجادکننده ی استانداردهستند.اینها شکل های پیچیده تری دارند،در قانون گذاری ثبات یافته اند و بهم پیوستن موسسان متفاوتی که با یکدیگر پیش نویس استانداری که بوسیله ی قدرت عمومی ایجادشده است را تایید و امضا کرده اند

شکل سوم،رایج ترین گروه در آمریکا،سازمانهای دائمی استانداردساز خصوصی هستند مانندJEDEC یاVESA .مانند نمونه های پیشین آنها بازیگران دارای سطوح متفاوت نفوذ در بازاررا جمع می کنند.جذابیت استانداردهای متخذ از چنین سازمان های خصوصی استانداردساز در این است که از نمایشهای صنعتی ناشی می شوند و لزوما تائید دولتی را ندارند.

وظیفه ی یک سازمان استانداردساز

بطور معمول سازمانهای استانداردساز وظایف سودمندی را انجام می دهند و رقابت قدرتهای ملی را ترسیم نمی کنند.هدف معمول انها یکسان سازی و ترفیع یک استاندارد که شامل مالکیت فکری هیچ شخصی نمی شود،می باشد.یا جاییکه شامل چنین اطلاعات متعلق به مالک خاص می شوند دارنده ی حق مالکیت فکری حقوقش را تحت شرایطRAND تامین و تضمین می کند

نتیجتا حقوق مالکیت فکری که بازیگران سازمان های استانداردساز دارا می باشند.استانداردتائیدشده و سندشده که بطور کافی برای اعضای بعدی نمایش داده می شود را پوشش می دهد.بنابراین کمک به محدودسازی منافع ناروا ممکن با دارندگان حقوق مالکیت فکری رایزنی شده است

درخواست شفاف سازی کافی و ایجاد شرایط RAND باید در قاعده ی یک سازمان استانداردسازارائه شود.رعایت آن قاعده یا قواعد برای موجودیت یک سازمان استانداردساز بسیارحائز اهمیت است.همانگونه که در غیابشان انگیزه ی بازیگران بازار برای ملحق شدن به سازمان های استانداردساز کاهش یافته است

از منظر بازیگران شفاف سازی گسترده ی قواعدهمیشه خوشایند نخواهد بود.بازیگرانی که معمولا جایگاه رفیعی در امتیازانحصاری و برنامه های انحصاری دارند ممکن است به منظور حفظ موقعیت رقابتی شان در مقابل بازیگران بازار سعی به محدودسازی شفاف سازی نماینده به علاوه همچنین پیشرفت جدی اطلاعات ممکن است منجر به مواجه شدن با تمرینات گردهمایی ها بشود

دوباره بازیگران ممکن است امتیازات ناروایی را از تغییر اطلاعات در طول ملاقات های جمعی یا تاثیرگذاری بر فرآیندتصمیم گیری برای اهداف نامناسب جستجوکنند

سازمان های استانداردساز و حقوق رقابت


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید