مقاله اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم(ص) در word دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم(ص) در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم(ص) در word
چکیده
مقدمه
1 چـرا؟
2 چه نوع؟
3 چند نوع؟
. قناعت پیامبر اکرم(ص) بر یک نوع از نوشیدنى و غذا؛
4 به چـه میزان؟
5 چه هنگام؟
6 تنها یا با دیگران؟
7 چـگونه؟
7 ـ 1 شروع با نام خدا و دعا؛ و ختم با حمد خدا
7 ـ 2 نوشیدن در سه جرعه
7 ـ 3 پرهیز از نوشیدن از داخل ظرف
عدم تنفس در ظرف آب
7 ـ 5 خوردن از غذاى مقابل و نزدیک خود
7 ـ 6 شروع قبل از دیگران و ختم بعد از دیگران
7 ـ 7 رعایت ادب در خوردن
7 ـ 8 خوردن و آشامیدن با دست راست
7 ـ 9 تواضع در نشستن براى غذا
7 ـ 10 عدم تقیّد به وجود لوازم اضافى
7 ـ 11 خوردن با دست
7 ـ 12 اسراف گریزى
7 ـ 13 رعایت بهداشت غذایى
نتیجه
کتابنامه
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم(ص) در word
. ابن حنبل، احمد (م 241 ق)، مسند احمد، بیروت، دارصادر
. ابن عساکر، على بن حسن بن هبه الله (م 571ق)، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق على شیرى، بیروت، دارالفکر، 1415 ق
. بخارى، محمد بن اسماعیل (م 256 ق)، صحیح البخارى، بیروت، دارالفکر، 1401 ق
. برقى، احمد بن محمد بن خالد (م 274 ق)، المحاسن، تحقیق سید جلالالدین حسینى؛ دارالکتب الاسلامیه
. بغدادى، احمد بن على خطیب (م 463 ق)، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417 ق
. بیهقى، احمد بن حسین بن على (م 458 ق)، السنن الکبرى، بیروت، دارالفکر، [بىتا]
. ترمذى، محمد بن عیسى بن سوره (م 279 ق)، الشمائل المحمدیّه(ص)، تحقیق سید عباس جلیمى، بیروت، مؤسسهالکتب الثقافیه، 1412 ق
. ترمذى، محمد بن عیسى (م 279ق)، سنن ترمذى، تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، 1403 ق
. تمیمى مغربى، نعمان بن محمد بن منصور بن احمد بن حیون (م 363 ق)، دعائم الاسلام، تحقیق آصف بن على اصغر فیضى، دارالمعارف،1383 ق / 1963م
. حرّ عاملى، محمد بن حسن (م 1104 ق)، وسائل الشیعه، تحقیق محمد رازى، تهران، اسلامیه
. حسنى راوندى، فضل الله بن على (م 571 ق)، النوادر، تحقیق سعیدرضا علىعسکرى، قم، دارالحدیث، 1377
. حمیرى بغدادى، ابوالعباس عبدالله بن جعفر (م 300 ق)، قرب الاسناد، تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، 1413 ق
. راوندى، قطب الدین (م 573 ق)، الدعوات، قم، مدرسه الامام المهدى(علیه السلام)، 1407 ق
. سرخسى، شمسالدین (م 483 ق)، المبسوط، تحقیق جمعى از فضلا، بیروت، دارالمعرفه، 1406 ق
. سیدمرتضى، على بن حسین موسوى (م 436 ق)، الانتصار، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1415 ق
. سید مرتضى، على بن حسین موسوى (م 436 ق)، امالى المرتضى، تحقیق احمد بن امین شنقیطى، قم، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى،1403ق
. شیخ صدوق، محمد بن على بن بابویه قمى (م 381ق)، من لایحضره الفقیه، تحقیق على اکبر غفارى، قم، نشر جامعه مدرسین، 1404 ق
. طبرسى، حسن بن الفضل (قرن ششم)، مکارم الاخلاق، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1392 ق / 1972م
. طبرى، محمد بن جریر بن رستم (قرن چهارم)، دلائل الامامه، قم، مؤسسهالبعثه، 1413 ق
. طوسى، محمد بن حسن (م 460 ق)، الامالى، تحقیق مؤسسه البعثه، قم، دارالثقافه للطباعه و النشر و التوزیع، 1414 ق
. قضاعى، قاضى ابى عبدالله محمد بن سلامه (م 454 ق)، مسند الشهاب، تحقیق حمدى عبدالمجید سلفى، بیروت، مؤسسه الرساله، 1405ق
. کلینى، محمد بن یعقوب (م 329 ق)، الکافى، تحقیق على اکبر غفارى، چاپ سوم: تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1367 ق
. کوفى، ابن ابى شیبه (م 235 ق)، المصنف، تحقیق سید محمد لحام، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، 1409 ق
. کوفى اهوازى، حسین بن سعید (قرن 2 و 3)، کتاب الزهد، تحقیق غلامرضا عرفانیان، قم، علمیه، 1399 ق
. مجلسى، محمد باقر (م 1110ق)، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم: بیروت، 1403ق
. نورى طبرسى، میرزا حسین (م 1320 ق)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، چاپ دوم: قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409 ق
. نیسابورى، محمد بن فتال (شهید در 508 ق)، روضه الواعظین، با مقدمه سید حسن خرسان، قم، منشورات الرضى، [بىتا]
. یحصبى، قاضى ابى الفضل عیاض، (م 544 ق)، الشفاء، بتعریف حقوق المصطفى(ص)، بیروت، دارالفکر، 1409 ق
1 دکترى علوم قرآن و حدیث
2 قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «بارک لنا فى الخبز و لاتفرّق بیننا و بینه، فلولا الخبز ما صلینا و لا صمنا و لا ادّینا فرائض ربنا» (کلینی، الکافی، ج 5، ص 73، ح 13 و ج 6، ص 287، ح 6)
3 «انما بنى الجسد على الخبز»؛ (همان، ج 6، ص 286، ح 3 و 7)
4 «قال ابوذر حین سأله رجل عن أفضل الأعمال بعد الایمان. فقال: الصلوه و اکل الخبز. فنظر الیه الرجل کالمتعجب. فقال: لولا الخبز ما عبداللَّه تعالی؛ یعنى بأکل الخبز یقیم صلبه فیتمکن من اقامه الطاعه» (شمس الدین سرخسی، المبسوط، ج 30، ص 258)
5 «; و کان یأکل ما احلّ اللَّه له مع أهله و خدمه أذا أکلوا;» (طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 26 و مجلسی، بحار الانوار، ج 16، ص 241)
6 «; کان یأکل کل الاصناف من الطعام;» (طبرسی، همان، ص 26 و مجلسی، همان، ج 16، ص 241)
7 و عن ابى الحسن الرضاعلیهالسلام: «ما من نبى الاّ و قد دعى لأکل الشعیر و بارک علیه. و ما دخل جوفا الاّ اخرج کل داء فیه، و هو قوت الانبیاء و طعام الابرار، ابى اللَّه ان یجعل قوت انبیائه الا شعیراً» (کلینی، همان، ج 6، ص 305، ح 1)
8 «عن قتاده: کنّا نأتى الانس و خبازه قائم، فقال یوما: کلوا فما اعلم رسول اللَّه رأى رغیفاً مرققا و لا شاه سمیطا قطُّ» (مسند احمد، ج 3، ص 134 و صحیح البخاری، ج 6، ص 206)
9 «دخل رسول اللَّهصلى الله علیه وآله الى امسلمه رضى اللَّه عنها فقربت الیه کسره، فقال: هل عندک ادام؟ فقالت: لا یا رسول اللَّه، ما عندى الّا خلّ، فقال: نِعْمَ الإدام الخلّ ما اقفر بیت فیه خل» (کلینی، همان، ج 6، ص 329، ح 1 و مجلسی، همان، ج 16، ص 267، ح 70)
10 عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «قال امیرالمؤمنینعلیهالسلام: اقرّوا الحار حتى یبرد فان رسول اللَّه قرب الیه طعام حارّ فقال: اقروه حتى یبرد ما کان اللَّه عز و جل لیطعمنا النار و البرکه فى البارد» (ر.ک:کلینی، همان، ج 6، ص 322، ح 4-1، باب الطعام الحارّ)
11 مراد از مغافیر، بقایاى گیاهان در شکم زنبور عسل است که آن را در عسل داخل مىکند
12 «; و کانصلى الله علیه وآله لا یأکل الثوم و لا البصل و لا الکرات و لا العسل الذى فیه المغافیر، و هو ما یبقى من الشجر فى بطون النحل فیلقیه فى العسل فیبقى ریح فى الفم» (طبرسی، همان، ص 30 و ر.ک: طبری، دلائل الامامه، ص 11 و بیهقی، السنن الکبری، ج 7، ص 50 و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 2، ص 262)
13 کلینی، همان، ج 6، ص 305، ح 1
14 عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «اللبن من طعام المرسلین» (برقی، المحاسن، ج 2، ص 491)؛ ; عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «الخلّ و الزیت من طعام المرسلین» (همان، ص 482)؛; عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «السویق طعام المرسلین» (کلینی، همان، ج 6، ص 306)؛ عن هشام بن سالم عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: اللحم باللبن مرق الانبیاء» (برقی، همان، ج 2، ص 467)
15 کان احبّ الطعام الیه اللحم، و کان یقول: «هو یزید فى السمع و البصر». و «اللحم سید الطعام فى الدنیا و الاخره، و لو سألت ربّى أن یطعمینه کلّ یوم لفعل» (طبرسی، همان، ص 30)
16 «وکان صلى الله علیه وآله یأکل اللحم طبیخاً بالخبز و یأکله مشویاً بالخبز» (همان)
17 «و کانصلى الله علیه وآله یأکل البرد و یتفقد ذلک اصحابه فیلتقطونه له فیأکله و یقول انه یذهب بأکله الأسنان» (همان، ص 31)
18 عن الصادقعلیهالسلام: ان رسول اللَّهصلى الله علیه وآله کان یفطر على الحلو، فاذا لم یجده یفطر على الماء الفاتر و کان یقول: «انه ینقى الکبد و المعده و یطیّب النکهه و الفم و یقوى الاخراس و الحدق، و یحدّ الناظر و یغسل الذنوب غسلا، و یسکن العروق الهائجه و المره الغالبه و یقطع البلغم، و یطفىء الحراره عن المعده و یذهب بالصداع» (نیسابوری، روضه الواعظین، ص 341؛ طبرسی، همان، ص 27 و 28 و مجلسی، همان، ج 16، ص 242). در برخى از آثار یاد شده براى افطار با آب ولرم در روایتى از امام صادقعلیهالسلام نیز آمده است:; عن ابن ابى عمیر عن رجل عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام «اذا افطر الرجل على الماء الفاتر نقى کبده و غسل الذنوب من القلب و قوى البصر و الحدق» (کلینی، همان، ج 4، ص 152)
چکیده
تغذیه از نیازهاى اجتنابناپذیر هر موجود زندهاى است و انسان نیز از این قانون، مستثنا نیست. از این روآگاهى از روش و شیوه بزرگان دین در این زمینه، شایان توجه و تأمل است. نوشتار حاضر درصدد پاسخگویىبه چند پرسش محورى و مهم درباره تغذیه، بر اساس سیره پیامبر اعظم(ص) است.پرسشهایى چون چرایى تغذیه، نوع غذا، تنوع و مقدار آن، زمان تغذیه، همراهى با دیگران در تغذیه وبالاخره چگونگى انجام تغذیه
در سیره نبوى(ص) غذا خوردن با هدف کسب توان براى طاعت و عبادت بوده است.غذاهاى آن حضرت، ویژگىهایى چون حلال بودن، تنوع، سادگى، مضرّ نبودن و سودمندى را داشته است.آن حضرت از صرف بیش از یک نوع غذا در یک وعده ـ به منظور زهد ـ پرهیز داشته، مقدار غذاىمصرفىاش نیز در حد نیاز بدن بوده است. وقت غذاى حضرت، هنگام گرسنگى بوده و اصرار بر صرف غذا بههمراه دیگران داشته است. نیز آن حضرت در شروع و پایان صرف غذا نام خدا را بر زبان جارى و در اینزمینه، آداب خاص دیگرى را رعایت مىفرمود
واژگان کلیدى: سیره نبوى(ص)، تغذیه، خوردن و آشامیدن
مقدمه
خوردن و آشامیدن از لوازم اصلى استمرار حیات مادى انسان است و بدون آن، هیچ انسانى قادر به انجام تکالیفاساسى خویش و حرکت در مسیر کمالیابى نخواهد شد. جسم انسان، همچون مرکبى است که روح را حمل مىکند واختلال در کار این مرکب، اختلال در کار روح پدید مىآورد. این حقیقت، اقتضاى آن داشته که حتى برترین موجوداتنظام هستى، یعنى انبیا و اولیاى الهى نیز وجود را بىنیاز از خوردن و آشامیدن ندانند و با بهرهگیرى از شیوههاى صحیحو در عین حال ضرورى، لوازم استمرار حیات و حرکت جسم خویش را فراهم کرده و آن را در خدمت روح بلندشانقرار دهند
با توجه به آنچه گفته شد، در این نوشتار به بررسى روایات حاکى از سیره نبوى در این باره مىپردازیم. مجموعاطلاعات موجود در این زمینه، در حقیقت پاسخ به این سؤالهاست که پیامبر اکرم(ص) چرا، چه نوع،چند نوع، به چه میزان، چه هنگام، تنها یا با دیگران، و چگونه مىخورد و مىآشامید
1 چـرا؟
سخن از چرایى خوردن و آشامیدن در سیره نبوى(ص)، منطقاً باید پیش از دیگر مسائل مربوط به سیرهآن حضرت در خوردن و آشامیدن، مورد توجه قرار گیرد. اینکه چرا انسان به خوردن و آشامیدن رو آورده، پرسشىاست که پاسخ آن ابتدا بدیهى مىنماید، زیرا به محض طرح چنین پرسشى، این پاسخ به ذهن مىرسد که خوردن وآشامیدن لازمه طبیعى زندگى بشر و زنده ماندن اوست. این سخن در عین درستى، تمام پاسخ نیست، زیرا فلسفهخوردن و آشامیدن در نگاه اولیاى دین، صِرف تأمین نیازهاى جسمانى نیست، بلکه مسئلهاى مهمتر و برتر مطرحاست. طبق این دیدگاه، جسم، نقش آلى و ابزارى براى حقیقت انسان، یعنى روح او دارد، از این رو براى اینکه روحبتواند مسیر کمالیابى خود را طى کند باید نیازهاى جسم به عنوان مرکب و ابزار روح، تأمین شود. بر اساس دیدگاهاول، انسان و حیوان مشترک و همسان مىشوند، اما در این نگاه، انسان در تأمین نیازهاى جسم در پى تأمین هدفى بسوالاست. در برخى روایات به نقش ابزارى خوردن در راستاى عبادت و انجام فرائض و تکالیف اشاره شده است. درروایتى، از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل شده است که به خداوند عرضه داشت
در نان به ما برکت عطا کن، و بین ما و نان جدایى میفکن، چرا که اگر نان نباشد قادر به اداى نماز و گرفتن روزه و انجام فرایضپروردگارمان نخواهیم بود
و در روایت امام صادق(علیه السلام) نیز آمده است
بنیان جسم بر نان نهاده شده است
بنا بر روایتى دیگر، هنگامى که مردى از ابوذر درباره برترین اعمال پس از ایمان پرسش کرد وى پاسخ داد: «نماز وخوردن نان!» و هنگامى که آن مرد با شگفتى به ابوذر نگریست، وى ادامه داد: «اگر نان نباشد خداوند عبادت نمىشود».و مراد ابوذر این بود که انسان براى کسب توانایى انجام عبادت باید از نان بهره ببرد
با توجه به این گونه روایات، هدف انسان مؤمن از خوردن غذا، آمادهسازى جسم براى انجام تکالیف عبادى وفرایض دینى است، و ـ چنان که گذشت ـ این نوع نگاه به خوردن، به مراتب والاتر از نگاه طبیعى به آن است