برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله بررسی اثرات تربیتی ظلم بر روح و روان در word دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی اثرات تربیتی ظلم بر روح و روان در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی اثرات تربیتی ظلم بر روح و روان در word

مقدمه  
تعریف واژه ظلم  
آیات  
روایات  
مفاسد  
ریشه و منشأ ظلم  
مراتب ظلم  
اقسام ظلم  
علاج ظلم  
تذکرات  
نتیجه‌گیری  
منابع و مآخذ  

مقدمه:

اغلب بدبختی‌هایی که دامنگیر فرد یا جامعه می‌شود، همانا آلودگی به گناه و معصیت است. علل و اقوامی که به کلی ساقط شده و از بین رفته‌اند و در تاریخ جز اسمی از آن‌ها باقی نمانده، برای بی‌باکی در گناه و نادرستی بوده است

گناه صرف‌نظر از خطراتی که برای نظم عمومی و جهات فردی و اجتماعی دارد، اصولاً بزرگترین عامل انحطاط و سقوط انسانیت است. مردم گناهکار هرگز از مزایای افتخارآمیز بشریت و تکامل انسانی برخوردار نیستند زیرا که گناه حجاب نورانیت دل و صفای باطن است. گناهکار قبل از آن که به جامعه یا به شخص خود صدمه وارد کند، شخصیت خود را ساقط می‌نماید و انسانیت خود را می‌کشد کسی که عاشق فضایل انسانی و آزادمردی است باید از پلیدی گناه، مبرا و منزه باشد

ظلم نیز یکی از گناهان است. تخلق به این صفت رذیله که علامت ناپاکی و پلیدی ضمیر است، اعتماد اجتماعی را از میان می‌برد. مردم را به یکدیگر بدبین می‌کند، امنیت و آزادی را نابود می‌سازد و مردم را به سیه‌روزی و بدبختی سوق می‌دهد. به همین جهت بر آن شدم که در مورد این صفت رذیله، تحقیقی به عمل آورده تا حداقل خط قرمزی باشد برای اعمالی که برای خود پیش می‌فرستم که مبادا پیروی از ظالمان کرده باشم

از مکافات عمل غافل مشو                         گندم از گندم بروید، جو ز جو

هر چه کشتی در جهان از نیک و بد           حاصلش بینی به هنگام درو

امیدوارم که خداوند متعال مرا در این امر یاری کند

 تعریف واژه ظلم

ظلم نزد اهل لغت و بسیاری از دانشمندان قرار دادن چیزی است در غیر موضع خودش و تحقیق این قرار دادن نابجا گاهی برای کم گذاردن و تفریط است و گاهی به سبب طیاده‌روی و افراط

مثلاً «آزادی» از نعمت‌های بزرگ خداوند است که به مردم اعطا فرموده است و باید آنان با اندازه‌گیری صحیح و دور از افراط و تفریط از آن برخوردار شوند. پس اگر حکومتی مانند بعضی از زمامداران کشورهای غرب امروز در زمینه آزادی به افراط گرایش یابند و به نام آزادی ناپاکی‌ها و بی‌عفتی‌ها را مجاز اعلام کنند با این عمل به آزادی و ملت خود ستم نموده‌اند و نسل جوان کشور را به سقوط و تباهی سوق داده‌اند. هم‌چنین اگر حکومتی از آزادی صحیح و عاقلانه جلوگیری کند و در مملکت اختناق به وجود آورد مانند بعضی از حکام مستبد که دست نشانده‌ی غربی‌های استعمارگرند او نیز با اعمال مستبدانه خویش به آزادی و به مردم ظلم نموده و سد راه تعالی جامعه شده است و نمی‌گذارد اشیاء و موضع واقعی حوزه استقرار یابد و از افراط و تفریط مصون بماند.[1]

- ظلم عبارت است از تجاوز کردن از حدود خدا و مخالفت کردن آن‌چه را که عقل و شروع تعیین نموده است.[2]

- بدان که ظلم در اصل صفت به معنی کار بی‌جا و تعدی نمودن از حد وسط است. ظلم به این معنی جامع همه رذایل است و ارتکاب هر یک از قبایح شرعیه و عقلیه را شامل می‌شود و این ظلم به معنی اعم است. برای ظلم معنی دیگری نیز می‌باشد که عبارت است از ضرر و اذیت رساندن به غیر، از قبیل: کشتن یا زدن، دشنام دادن، غیبت او را کردن یا مالش را به غیر حق تصرف کردن و گرفتن، یا غیر این‌ها از کردار و گفتاری که باعث اذیت غیر باشد و این ظلم به معنی «اخص» است و بیشتر آن‌چه در آیات و اخبار و عرف مردم ذکر می‌شود، مراد همین معنی است. باعث این ظلم اگر عداوت و کینه باشد از نتایج قوه غضبیه خواهد بود و اگر موجب آن حرص و طمع در مال باشد از جمله رذایل قوه‌ی شهویه محسوب خواهد شد. در هر حال به اجماع جمیع طوایف عالم، و به اتفاق همه اصناف بنی‌آدم، ظلم از همه معاصی اعظم، عذاب آن اشد، ندامتش بیشتر و وبال آن بالاتر است

در مواضع مثکثره در قرآن بر ظالمین لعن شدید شده، همین آیه برای طایفه ظالمان کافیست. « وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ ;. وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء».[3] یعنی گمان مکن که پروردگار از اعمال ظالمان و ستمکاران نه چنین است و این مهلتی که به ایشان داده شده به جهت آن است که ندای آن‌ها را به روزی اندازد که در آن چشم‌ها به کاسه سر می‌جهد و همه مردمان در آن روز شتابان خواهند بود یعنی از حیوانی آرام و سکون نخواهند داشت و به هر طرف خواهند دوید و چشم‌هاشان باز خواهد ماند و قدرت ندارند که چشم‌های خود را به هم گذارند و دلهایشان از شدت خوف پریده خواهد بود و از عقل و هر چیزی خالی خواهد بود

مکن بد، که بدبینی ای یار نیک!                                      که ناید ز تخم بدی بار نیک.[4]

- ظلم، این کلمه در اصل به معنای بی‌جا و در غیر محل نهادن چیزی است. «أمّا مَن ظَلَم فَسَوفَ نُعَذَّ بُه» کهف/87[5]

- آزار دیگران به قتل و زدن و تهمت، غیبت و یا گرفتن مال آنان به زور و غلبه از طریق دزدی، قصد و ایجاد خسارت مالی با آبرویی به گفتار یا رفتار نسبت به دیگران

- تصوف و تجاوز غیرمجاز به حقوق دیگران و تعدی از حق

آیات:

1 « وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا» فرقان /

:و به یاد آر روزی که ستمگر پشت دستان خود را به دندان می‌گزد و می‌گوید ای کاش همراه پیامبر راهی را در پیش می‌گرفتم

تفسیرالمیزان: راغب در مفردات گفته کلمه عض به معنای دندان گرفتن است و این عبارت است از ندامت. چون عادت مردم همین است که در هنگام ندامت چنین می‌کنند و ظاهراً مراد از ظالم جنس ستمگر است و آن عبارت است از هر کسی که به هدایت رسول به راه راست نرود و نیز مراد از رسول هم جنس رسول است. هر چند که از نظر مورد، مراد از ظالم، ستمگران این امت است و مراد از رسول، رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) است

2 «وَکَذَلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِیَ ظَالِمَهٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ» هود/

: و این چنین است مؤاخذه پروردگار تو وقتی که ملت‌ها و مجامع را در حالی که ستمکارند مؤاخذه می‌کند. بی‌تردید مؤاخذه او دردناک و سخت است

تفسیرالمیزان: این گونه بیان شده است که هم‌چنان که اخذ این اقوام ستمگر: قوم نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و قوم فرعون توسط خدا اخذی الیم و شدید است، هم‌چنین هر قوم ستمگر دیگر را که اخذ کند، اخذش الیم و شدید است پس باید همه عبرت‌گیران، عبرت بگیرند

روایات

1 قال علی علیه‌السلام: یومُ العدلِ علی الظّالمِ اَشَدّ مِن یَومِ الجَورِ عَلیَ المَظلوم.             نهج‌البلاغه، حکمت

روز انتقام گرفتن از ظالم سخت‌تر از ستمکاری بر مظلوم است

2 قال علی علیه‌السلام: یَومُ المَظلوم عَلَی‌الظالم اشدّ من یومِ‌الظّالم عَلَی‌المَظلوم.              نهج‌البلاغه، حکمت

روزی که ستمدیده از ستمکار انتقام کشد سخت‌تر از روزی است که ستمکار بر او ستم روا می داشت

3 قال علی علیه‌السلام: لِلظّالم مِنَ الدّجالِ ثلاثُ علاماتٍ: یَظلِمُ مَن فَوقَه، بالمَعصیَه، و مَن دُونَه فی‌الغَلَبهِ و یُظاهِرُ القومَ الظَّلمَه.                              نهج‌البلاغه، حکمت

مردم رستگار را سه نشانه است: با سرکشی به مافوق خود ستم روا دارد و به زیردستان خود با زور و چیرگی ستم کند و ستمکاران را یاری می‌دهد

مفاسد

 گناهان کبیره، علی محمد حیدری نراقی، ص 185-186[1]

 گناهان کبیره، دستغیب، ص 38[2]

 ابراهیم، آیه 42 و 43[3]

 معراج‌السعاده، ملا احمد نراقی، ص420[4]

فرهنگ واژگان قرآن کریم، شیخ عباس قمی.. [5]


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید