برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تشکیک در «تشکیک در تشکیک وجود حکمت صدرایى» در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تشکیک در «تشکیک در تشکیک وجود حکمت صدرایى» در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تشکیک در «تشکیک در تشکیک وجود حکمت صدرایى» در word

چکیده  
مقدّمه  
اشکال اوّل و پاسخ آن  
اشکال دوم و پاسخ آن  
اشکال سوم و پاسخ آن  
اشکال چهارم و پاسخ آن  
اشکال پنجم و پاسخ آن  
اشکال ششم و پاسخ آن  
نتیجه‏ گیرى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تشکیک در «تشکیک در تشکیک وجود حکمت صدرایى» در word

ـ عشّاقى، حسین، «تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى»، معرفت فلسفى، ش 29، پاییز 1389، ص 11ـ24

ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار احیاءالتراث العربى، 1981م

ـ مصباح، محمّدتقى، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1378

چکیده

یکى از شاهکارهاى مهمّ ملّاصدرا اثبات حقیقت واحده مشکّکه «وجود» است. به قول بعضى از بزرگان، دو مسئله «اصالت وجود» و «مراتب تشکیکى وجود» دو بال اصلى حکمت متعالیه صدرایى را تشکیل مى‏دهند. بنابراین، نقد هریک از این دو مسئله به منزله قطع یکى از دو بال حکمت متعالیه است. از اینجا مى‏توان به اهمیت مسئله تشکیک وجود پى برد

نوشتار حاضر نقد و بررسى مقاله‏اى است که با عنوان «تشکیک در تشکیک وجود حکمت صدرایى» در شماره 29 معرفت فلسفى چاپ شده، و نگارنده درصدد دفاع از تشکیک وجود صدرایى، و پاسخ به اشکالات وارده است

کلیدواژه‏ها: تشکیک وجود، حقیقت وجود، مابه‏الامتیاز، مابه‏الاشتراک، تشکیک خاصّى، حکمت متعالیه، ملّاصدرا

 

مقدّمه

مفاهیم کلّى را از نظر کیفیت صدق بر مصادیق به دو دسته تقسیم کرده‏اند: «متواطى»، و «مشکّک»، «متواطى»، مفهومى است که صدق آن بر همه افراد یکسان باشد و افراد آن از جهت تقدّم و تأخّر، شدّت و ضعف و; با یکدیگر اختلافى نداشته باشند؛ مانند مفهوم «جسم» یا «سنگ و چوب»

«مشکّک» مفهومى است که صدق آن بر افراد و مصادیقش مختلف باشد: بعضى از افراد، از جهت مصداق بودن براى آن مفهوم، مزیّتى بر بعضى دیگر داشته باشند؛ مانند مفهوم «خطّ و حرکت» و «سیاهى و سفیدى»

مفهوم «وجود» مفهومى مشکّک است؛ زیرا اتّصاف موجودات به وجودْ یکسان نیست، بلکه بین آنها تقدّم و تأخّر و اولویت‏هاى دیگر وجود دارد (مثلاً وجود «علّت» بر وجود «معلول» تقدّم دارد یا وجود «مجرّد» از وجود «مادّى» قوى‏تر است؛ همچنین، وجود خداى تعالى از هر جهت بر موجودات دیگر اولویت دارد.)

نویسنده محترم مقاله «تشکیک در تشکیک وجود حکمت صدرایى»،1 بر دعوى تشکیک خاصى وجود به لحاظ اصل دعوى (صرف‏نظر از ادلّه آن) شش اشکال را وارد دانسته و در نهایت چنین نتیجه گرفته است که: دیدگاه فلاسفه حکمت صدرایى در زمینه تشکیک خاصّى حقیقت وجود با اشکالاتى روبه‏روست که این اشکالاتْ التزام به درستى آن را مشکل، بلکه ناممکن مى‏سازد

در مقاله مذکور، درباره تشکیک خاصّى حقیقت وجود چنین آمده است

برخلاف فیلسوفان مشّایى که وجودات را حقایق گوناگون مى‏دانستند، در دیدگاه فیلسوفان حکمت متعالیه صدرایى، وجوداتْ تنوّع و گوناگونى ندارند، بلکه «وجود» حقیقى، حقیقت واحدى است که همه انحاى آن از یک سنخ‏اند; یعنى در تمام پهنه هستى، بیش از یک واقعیت شخصى واحد تحقّق ندارد، ولى این واحد شخصى; مراتب و شئون متفاوت دارد که مرتبه اعلاى آن همان وجود واجب بالذّات است و بقیه، مراتب و شئون تنزّل‏یافته وجود حق در جلوه‏ها و چهره‏هاى امکانى مى‏باشند; [به همین خاطر] مابه‏الامتیاز این مراتب عین مابه‏الاشتراک آنهاست; [که از آن] با عنوان تشکیک خاصّى یاد مى‏گردد

مؤلف در نقد این نظریه اشکالاتى را مطرح مى‏کند که با مرورى بر آنها به پاسخ آنها خواهیم پرداخت

اشکال اوّل و پاسخ آن

اشکال: مرتبه اعلاى حقیقت وجود یعنى مرتبه واجب‏الوجود بر مراتب دیگر که تنزّل‏یافته آن هستند، صادق نیست؛ پس نقیض آن باید صادق باشد، چون ارتفاع نقیضین محال است. با توجه به اینکه نقیض آن مرتبه عدمى است، در صورتى بر سایر مراتب صدق مى‏کند که از سنخ عدم باشند؛ در این صورت نمى‏توان آن را از مراتب تشکیکى وجود به حساب آورد، زیرا وجود و عدم از یک سنخ نیستند که مراتب تشکیکى در میان آنها صدق کند

پاسخ: این اشکال پاسخ واضحى دارد؛ زیرا اوّلاً: اگر این اشکال درست باشد، تنها نفى تشکیک در مراتب وجود نمى‏کند، بلکه نفى تشکیک در همه‏جا مى‏کند. یعنى در هیچ‏جا مراتب تشکیکى نخواهیم داشت، نظیر تشکیک در مراتب حرکت، تشکیک در اعراض نفسانى مانند علم، سخاوت و شجاعت، و تشکیک در اعراض خارجى همچون سیاهى و سفیدى و;؛ زیرا در همه این موارد، مى‏توان گفت که بر مراتب نازل‏تر، نقیض کامل‏ترین مرتبه صادق است. همچنین، نقیض یک امر وجودى، امر عدمى و از سنخ عدم مى‏باشد و قهرا مراتب نازله باید عدمى باشند تا نقیض مرتبه کامله صدق کند. و در میان مرتبه وجودى کامل‏تر و مراتب عدمى نازله، تشکیک معنا ندارد. ثانیا: صدق نقیض واجب‏الوجود بر سایر مراتب نازله مستلزم عدمى بودن سایر مراتب نیست؛ چون سایر مراتب مصداق نقیض‏اند، نه خود نقیض. مصداق نقیض مى‏تواند امر وجودى باشد؛ مانند نقیض انسان که لا انسان است و بر سنگ و چوب یا گاو و گوسفند، که امور وجودى‏اند، صادق است

در اینجا نقیض واجب‏الوجود (یعنى عدم واجب‏الوجود) بر سایر مراتب نازله وجود صدق مى‏کند؛ چون همه آنها مصداق نقیض‏اند، نه خود نقیض. جالب است که نویسنده محترم مقاله مورد بحث به این مطلب بدیهى توجه نموده و آن را به صورت اشکال بر خویش مطرح کرده و پاسخ داده که خلاصه آن این است: نقیض واجب‏الوجود عدم صرف، و نیستى خالص است؛ عدم صرف نمى‏تواند متّحدالمصداق با یک وجود باشد، وگرنه تناقض لازم مى‏آید. هرچه مصداق این عدم صرف باشد، باید بى‏بهره از هستى باشد

به نظر مى‏رسد، این پاسخ واضح‏البطلان است؛ چون در همه موارد، نقیض یک امر وجودى، عدم صرف است و اختصاص به واجب ندارد. نقیض یک امر وجودى، عدم و سلب آن امر وجودى است؛ مثلاً نقیض انسانْ عدم انسان و سلب انسان است، در عین حال با اشیاى وجودى اتّحاد مصداقى دارد (مانند گاو و گوسفند یا سنگ و چوب). در اینجا نیز بر تمام موجودات امکانى، مفهوم «واجب‏الوجود» صادق نیست؛ قهرا مفهوم عدم واجب‏الوجود صادق است (چون ارتفاع نقیضین محال است.) بنابراین، مفهوم عدم واجب‏الوجود بالذّات بر همه موجودات هستى (جز ذات واجب‏الوجود) صادق است و همه موجودات هستى با هم اتّحاد مصداقى دارند

نویسنده محترم آن مقاله همین اشکال را به صورت دیگرى تقریر مى‏کند: نقیض مرتبه واجب‏الوجود بالذّاتْ محال بالذّات است؛ زیرا اگر نقیض آن ممکن‏الوجود باشد، ممکن است که واقع شود، در حالى که نقیض آن یعنى واجب‏الوجود نیز ضرورت وقوع دارد. در این صورت، لازم مى‏آید که هر دو نقیض وقوع پیدا کنند که محال است. بنابراین، نقیض واجب‏الوجود بالذّات لزوما ممتنع بالذّات است. پس، تمام مراتب وجود باید مصداق نقیض واجب‏الوجود بالذّات یعنى مصداق ممتنع بالذّات باشند. و مى‏دانیم که مصادیق ممتنع بالذّات اصلاً وجود ندارند که مرتبه‏اى از حقیقت وجود باشند


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید