مقاله عاشورا، انتظار، امام زمان (عج) در word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله عاشورا، انتظار، امام زمان (عج) در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عاشورا، انتظار، امام زمان (عج) در word
مقدمه
هدف از نهضت عاشورا
امر به معروف و نهی از منکر
طول عمر امام مهدی- انتظار- وظیفهء انسان منتظر
انتظار
معنای انتظار چیست؟
وظیفه انسان منتظر چیست؟
ندای حضرت صاحب الزمان بین رکن و مقام
وظایف شیعیان در عصر غیبت در کلام امام رضا (ع)
آثار انتظار
انتظار واقعی
بعد فرهنگی انتظار
منابع و مأخذ
مقدمه
عاشورا تابلویی است به وسعت اندیشه عرفان که هر کس از منظری و به فرا خود ظرفیت وجودی خود میتواند از آن بهرهمند شود. ما نیز از روزنی و یا پیمانهای فقیرانه بر ساحل این اقیانوس سرخ بیکران و ناپیدا گام نهادهایم. تا شاید ساقی کوثر باده پیمای عشق بر این مسکین نظری افکند و قطرهای از خم شهادت در کام خشکیده بچکاند و قلب مرده را حیاتی دوباره بخشد که یأس از جنود ابلیس است. درک فرهنگ انتظار تابعی از انس با فرهنگ عاشورا است. آنکه با عاشورا آشنا نیست چگونه میتواند با انتظار آشنا شود انتظار برای چه پاسخ چرایی انتظار در عاشورا است. و منتظر واقعی کسی است که از کربلا عبور کرده باشد که کربلائیان نخستین منتظرانند مانند خون حسین(ع) هنوز و همیشه تاریخ در رگهای شیعه جوشان است و کسی را که این خون در رگ نیست منتظر تنوان خواند چه میگویم که شیعه نیست عاشورا و انتظار حسین و مهدی(عج) دو رویا هستند اما دو رویای صادقه که یکی تعبیر شده است و دیگر به زودی بافرج وجود مقدسش تعبیر خواهد شد نام نخست حسین(ع) شورآفرین است و نام دیگری مهدی(عج) – جهت بخش بارالها ما را عاشورایی کن. یا منتظر هر دو یکی است. هر چند دریغ است که عنان تلم از کف توسن عشق ربوده و به دست بیکفایت عقل سپارم اما چه میشود که در عصر توسعه به سر میبریم و یا برای معرفی آسمان از آئنه غبارآلود زمین مددی سازیم بارالها پرودگارا معبود را هر چه زودتر صبح عشق را برسان و توفیقی ده تا دولت کربلا و انتظار را دریابیم. عصری که به جای سخن از خاک فریاد ربالارب بر زبانها نخواهد بود و جز هوس توسعه عشق هوسی در سرها نه اصلاً سر نه و اصلاً سر نه که حسین آموخت. با تن بیسر هم میتوان در بیابان بلا سجده کرد و نرد عشق باخت و تاریخ را عشق آلوده و سرخ نمود. خدایا فرج کربلایی ما زا برسان که کربلائیان را کاسه صبر لبریز است
هدف از نهضت عاشورا
به موجب سخنان امام حسین(ع) هدف از نهضت عاشورا احیاء دین و اصلاح امور اجتماعی مسلمین میباشد
در وصیتنامه حضرت آمده است که: من برای خودسری و خوشگذرانی فساد و ستمگری از مدینه خارج نشدم بلکه برای اصلاح امور امت جدم قیام نمودم میخواهم امربهمعروف و نهیاز منکر نمایم. پس برنامه و انگیزه قیام حضرت عبارت است از: اصلاح امور امت اسلامی امربهمعروف و نهیازمنکر احیای روش جدش پیامبر و پدرش علیبنابیطالب
در نامهای که امام حسین(ع) برای بزرگان بصره نوشته است فرمود: من شما را به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) فرا میخوانم که به راستی سنت مرده و بدعت زنده شده است
نهضت مقدس عاشورا دارای نتایجی است که برخی از آنها اشاره میشود
الف: ادای وظیفه دینی در برابر حاکم فاسد که در صورت عدم انجام وظیفه بر خداوند است که او را با حاکم فاسد محضور نماید
ب: معرفی ماهیت کریه و زشت بنیامیه
ت: پیدایش نفرت عمومی علیه حکومت یزید
از همان روز یازدهم عاشورا به عنوان یک گروه از امربهمعروف و نهیاز منکر در آمدند و تا پایان امر ماجرا هر جا که بودند امربهمعروف و نهیازمنکر کردند آنها هرگز به صورت یک جمعیت شکست خورده درنیامدند آنها هم مثل خود ((اباعبدلله)) پایان کار را زنده ماندن یا کشته شدن میدانستند. نمیتوانستند که بگویند مطلب این بود که چنین زنده بماند یا کشتهشدن میدانستند. نمیتوانستند که بگویند مطلب این بود که چنین زنده بماند و به خلافت برسد یا حداقل در گوشهای برود و زندگی کنند. پس حالا که چنین کشته شد مطلب تمام شد نه آنها دنبال همان هدف حسینی بودند کشته شدن اباعبدلله از یک نظر برای آنان آغاز کار بود نه پایان کار و چقدر زیبا و جالب توجه است. وضع اهل پیغمبر و به راستی وقتی انسان زندگی اینها را تجزیه و تحلیل میکند در مقابل عظمت و زیبایی در مقابل این همه قدرت روح این همه ایمان و یقین در مقابل این همه شجاعت روجی غرق حیرت میشود و جز اینکه در مقابل اینها سر تعظیم فرود آورد کار دیگری نمیتواند بکند. تا آخرین لحظه تبلیغ کردند نهیازمنکر و امربهمعروف کردند و به اسلام دعوت کردند
امربهمعروف و نهیازمنکر برای رسیدن به نتیجه است برای این است که نیرو را حفظکنیم و نتیجه بگیریم
صاحب کتاب شریعت مکیالالمکارم در بخشی شباهتهای حضرت به انبیاء و ائمه در فصل سوم مینویسد. شباهت به حضرت سیدالشهدا امامحسین در امور بسیار شباهت دارد
شدت و اهتمام در یاد کردن آنها در قرآن کریم و سنت پیغمبران و کتاب آسمانی
تمام پیامبران گذشته به گریستن برای امام حسین و پیروان مجالس سوگواری و گریستن پیش از شهادت آن جناب که نظیر اهتمام امامان گذشته است در دعا کردن برای فرج مولی و طلب ظهور بر آن بزرگوار پیش از وقوع غیبت
شدت و اهتمام هر دو امام حسین و امام عصر در امربهمعروف و نهیازمنکر چنانچه سالار شهیدان ((حسینبیعلی)) این امر ملاحظه و تقیه نکرد و این از ویژگیهای آن حضرت است ولی حضرت نیز همین طور است
نبودن بیعت طاغوت زمان بر آن در که در اوصاف امام حسین آمده است که روز عاشورا به آن عرض شد: به حکم عموزادگانت سر فرودآور و فرمود: نه به خدا قسم دستم را از روی خواری و ذلت به شما ندهم و مانند بردگان فرار نمیکنم. سپس فرمود: ای بندگان خدا من به پرودگار خود و پروردگار شما پناه بردم اگر قصد آزار و سنگساز مرا دارید به پرودگار خود شما پناه میبرم. از هر متکبری که به روز حساب ایمان نداشته باشد. امام حسین فرمود: مرگ در حال عزت بهتر از زندگی با ذلت است
فرشتگان هر دو بزرگوار امام حسین و امام قائم به اذن خداوند متعال به آسمان بروند
آرزوی این که ای کاش روز عاشورا بودیم تصمیم به یاری کردن آن حضرت داشتن ثواب شهید شدن با آن حضرت را دارد
آرزوی بودن با امام قائم در زمان ظهور و قصد یاری کردن آن حضرت و جهاد با دشمنان نیز ثواب شهادت دارد. چنانچه درباره هر دو روایت آمده است
امام حسین ترسناک از مدینه بیرون رفت در مکه نزول کرد و سپس به سوی کوفه حرکت کرد
حضرت حجت نیز همین اتفاق برایش میافتد در جز صحیحی از امام ابوجعفرباقر(ع) آمده است. پس سفیانی عدهای را به مدینه میفرستد و مهدی از آنجا به سوی مکه کوچ میکند. به ارتش سفیانی خبر میرسد که حضرت مهدی به مکه رفت و لشگری در تعقیب آن حضرت میفرستد ولی به او نمیرسند. تا اینکه ترسناک وارد مکه میشود به جهان روش. موسیبنعمران لشگر سفیانی در یبداء فرود آید. پس منادی از جانب آسمان ندا میکند ای یبداء این گروه را نابود کن پس زمین آنها را فرو میبرد و فقط 3 نفر از آنها باقی میمانند که خداوند صورتهایشان را به عقب برمیگرداند و آنها از قبیله کلب هستند
مصیبت بر آن دو سختترین مصیبتها است و در مصیبت امام حسین که در گفتگوی آدم و جبرئیل آمده است که گفت: بدانید که خداوند شما را حفظ میکند از شر دشمنان ایمن میدارد و شما محترمانه به حرم جدتان برخواهید گشت. از این ساعت به بعد بدبختی دشمنان شما است
در روز عاشورا اباعبدلله نقطهای را مرکز قرار داده بود و حمله میکرد اول جنگ تنبهتن عدهای آمدند ولی تا آمدند اباعبدلله به آنها مهلت نداد به طوری که رعب در دل دشمن قرار گرفت
عمربنلعد گفت باکی دارید جنگ میکنید این فرزند علی است این فرزند همان کسی است که عرب را کشت میخواست تعصب عربیت را علیه حضرت تحریک کند. حمله را همه جانبه کنید. اباعبدلله به هر طرف که حمله میکرد فرار میکردند ولی مواظب بود که از خیمهها دور شوند و نزدیک نشوند غیرت حین نیز هست صبر و شجاع است صبورات راضی به رضای الهی نیز هست مخلص است مولی غیرت امر هم هست غیرتش هم به او اجازه نمیدهد که زنده باشد و کسی نزدیک حرم او بیاید. خدایا حسین هر چه نیروی روحی و جسمی دارد از تواست. اباعبدلله اجازه نداد که جنگ از سوی خود و اصحابش شروع بشود. برای خیانت از تقوا بایستی امربهمعروف و نهیازمنکر را احیا کنیم و امربهمعروف و نهیازمنکر متقابلاً باید ما را احیا کند و خواهدکرد در نهضت حسینی امربهمعروف و نهیازمنکر عملاً صورت گرفت وجود مقدس حسینبنعلی در این نهضت عملاً یک امربهمعروف و نهیازمنکرات و از نظر شیعه بعد از شهادت اباعبدلله اهل بیت بزرگوار آن حضرت از بعد از روز عاشورا اصحابش را بیند در حالی که سرهایشان از بدنهایشان جدا شده است و این مقدار قوت قلب داشته باشد این جریان خیلی عجیب است شوخی نیست جریانی که همیشه اعجاب مرا برمیانگیزد
اباعبدلله در روز عاشورا چنان قدم برمیداشت که انگار آیندهای روشن یعنی آثار نوارانی نهضت خودش را به چشم میبیند. او شک نداشت که با همین شهید شدن پیروز میشود. شک نکرد که روز عاشورا پایان این است که باید هر چه دارد در راه خدا بدهد یعنی پایان کشت است و از عاشورا آغاز بهرهبرداری از این نهضت است همانگونه که همینطور نیز هست که ما میبینیم. ما میبینیم که کشته حسین(ع) همانا و بیدارشدن جنبشها و حرکتها و همدردیها و همدلیها و طغیانها علیه دستگاه اموی همان اولین کسی که این کار را کرد یک زن بود زن یکی از لشگر کفار در عصر عاشورا وقتی دید که لشگر میخواهد به طرف خیمه های حرم حسینبنعلی برود و حمله کند دوید و چوب خیمهای را برداشت و در جلوی خیمه ایستاد و اهل قبیله خویش را صدا کرد در جایی اباعبدلله با اهل بیتش واداع میکند که دیگر احدی از کسانش زنده نبود آن وداع هم خیلی جانسوز و جانگداز است. فرصت را مغتنم شمرد و بار دیگر زنها و بچهها را جمع کرد این حالت شکوه و جلال روح حسینبنعلی پیدا میشود اول فرمود: اهل بیت من خودتان را آماده سختیها کنید و میخواست روح آنها را آماده کند از این ساعت شما سختی و شدت میبینید ولی ذلت نخواهید دید
امر به معروف و نهی از منکر