مقاله کفالت در حقوق ایران در word دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کفالت در حقوق ایران در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کفالت در حقوق ایران در word
پیشگفتار
مقدمه
معنی کفالت در حقوق مدنی
وظائف کفیل
موارد برائت کفیل
فصل اول : کفالت در امور کیفری
مبحث اول : بایستههای قرارتامین کفالت و وثیقه
مبحث دوم : شرایط قبولی کفالت
آیا در صدور قرار قبولی کفالت و وثیقه رضایت متهم لازم است؟
مبحث سوم : موارد رفع مسئولیت کفیل
موارد ضبط وجه الکفاله و وجه الوثاقه و شرایط آن
آیا بازداشت کفیل در اجرای ثبت قانونی است؟
مبحث چهارم : قوانین و مقررات مورد استناد کفالت
کفیل حق اعتراض نسبت به دستور ضبط وجه الکفاله را داراست
فصل دوم : کفالت در حقوق مدنی
فصل سوم : مبانی ضبط وثیقه در امور کیفری
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله کفالت در حقوق ایران در word
1- آشوری ,محمد ، آیین دادرسی کیفری، جلد دوم
2- آخوندی محمود ، آیین دادرسی کیفری، جلد دوم
3- دانشنامه رشد
4- زراعت عباس ، علی مهاجری، شرح قانون آیین دادرسی کیفری، جلد دوم،
5- سید حسن امامی، حقوقی مدنی، جلد دوم،
6- عدل , مصطفی ، حقوق مدنی
7- کاتوزیان , ناصر ، اعمال حقوقی (عقود و ایقاع)، چاپ دوم , گنج دانش ,
8- مدنی , سید جلال الدین , حقوق مدنی , چاپ سوم , انتشارات پایدار , پائیز
9- مهاجری , علی ، ایین رسیدگی در دادسرا
پیشگفتار
تعریفی که قانون مدنی و فقه از کفالت بیان داشته عبارت است از
«عقدی که به موجب آن یک طرف در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهد کند. متعهد را کفیل و ثالث را مکفول و طرف دیگر عقد (متعدله) را مکفولله گویند.»
اما تعریف فوق برای کفالت در دفترخانه منطقی به نظر نمیرسد زیرا شخص کفیل در دفترخانه احضار شخص مکفول را عهدهدار نمیباشد، بلکه نامبرده قائممقام سردفتر در انجام امور دفترخانه تحت کفالت میباشد.لیکن تعریف جامع و کاملی که به نظر با کفالت در حقوق اداری و به ویژه با نفس عمل کفالت دفترخانه، منطبق باشد، تعریف کفالت در حقوق اداری است که عبارتست از
ترتیبی است که به موجب آن در غیاب متصدی مقامی، مأمور دیگری که قانوناً حق دارد قائم مقام او بشود کارهای او را انجام داده و به جای او اسناد اداری را امضاء میکند. علیالاصول معاون در غیاب رئیس (به علت ناخوشی یا سفر که نتواند کار خود را بکند) خود به خود کفالت او را دارا است ولی میتوان برخلاف این اصل، شخص دیگری را به کفالت گزید و حسب القاعده کفیل همه اختیارات صاحب مقامی را که کفیل او است دارد مگر اینکه چیزی استثناء شده باشد
مقدمه
کفالت در لغت مشتق از کفل و به معنای به عهده گرفتن میباشد. در اصطلاح حقوقی نیز عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین در مقابل دیگری احضار شخص ثالثی را تعهد میکند. به شخص متعهد کفیل و به متعهدله مکفولله و به شخص ثالث مکفول گفته میشود. عقد کقالت یک عقد تبعی است، و فرق آن با ضمان در این است که در ضمان تعهد بر دین است ولی در کفالت، تعهد بر حضور مکفول است و در صورت تخلف او کفیل ملزم به پرداخت دین است. به همین دلیل به کفالت عناوین دیگری مثل کفالت تن و کفالت نفس نیز گفته شده است. کفالت به رضای کفیل و مکفولله واقع میشود. در مورد اینکه آیا رضایت مکفول هم در عقد شرط است یا نه؟ اختلاف نظر وجود دارد. اگر چه عقد کفالت در امور مدنی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد ولی از نظر جزائی، کفالت یکی از قرارهای تأمینی موضوع ماده 132 قانون آئین دادرسی کیفری میباشد که قاضی مکلف است برای دسترسی به متهم یکی از قرارهای ماده 132 آن قانون را صادر کند. که یکی از آن قرارها قرار کفالت میباشد. که کفیل متعهد میشود که در زمان مقتضی متهم را حاضر کند، والّا خود مسئول پرداخت وجهالکفاله خواهد بود. در عقد کفالت، علم کفیل به تعهدات مکفول شرط نیست بلکه همین که بداند از چه کسی کفالت میکند برای عقد کفالت کافی میباشد. در مورد مکفول نیز اهلیت شرط نیست و میتوان از دیوانه نیز کفالت کرد
معنی کفالت در حقوق مدنی
کفالت عقدی است که به موجب آن احد طرفین در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهد میکند. متعهد را کفیل، شخص ثالث را مکفول و طرف دیگر را مکفول له میگویند. (ماده 734 قانون مدنی)
و یا کـفالت آن است که انسان متعهد شود که هر وقت طلبکار بدهکار را خواست , به دست او بدهد, و به کسى که اینطور متعهدمى شود کفیل مى گویند. کـفالت در صورتى صحیح است که کفیل به هر لفظى اگرچه عربى نباشد یا به عـمـلـى بـه طـلـبکار بفهماند که من متعهدم هر وقت بدهکار خودرا بخواهى , به دست تو بدهم , و طلبکار هم قبول نماید. کفیل باید مکلف و عاقل باشد و او را در کفالت مجبور نکرده باشند و بتواند کسى را که کفیل او شده حاضر نماید
وظائف کفیل
«کفیل باید مکفول را در زمان و مکانی که تعهد کرده است حاضر نماید و الّا باید از عهد حقی که بر عهد مکفول ثابت است برآید»
اگر کفیل در غیر از زمان و مکان مقرر، مکفول را حاضر نماید، قبول آن بر مکفولله لازم نیست ولی اگر مکفولله قبول کرد، کفیل برئ میشود
مکفولله غیر از موارد توافق شده،نمیتواند کفیل را ملزم کند. مثلاً بگوید: باید مکفولله را هر روز بیاوری؛ در حالی که در عقد کفالت چنین توافقی نکرده باشند
در صورتی که کفیل، مکفول را طبق قرارداد حاضر نماید ولی مکفولله از قبول آن امتناع کند
«کفیل میتواند با شهادت معتبر، احضار مکفول و امتناع مکفولله را نزد حاکم ثابت نماید و یا اینکه مکفول را نزد حاکم احضار نماید، و تبرئه شود». (مفاد ماده 747قانون مدنی)
مباشرت مکفول اگر شرط نباشد کفیل میتواند، به جای احضار مکفول، حقی را که بر عهد مکفول است ادا نماید و خود از احضار مکفول برئ شود
اگر کفالت به اذن مکفول باشد، کفیل میتواند به او مراجعه نماید و آنچه پرداخته، مطالبه کند
موارد برائت کفیل
«1ـ معرفی به موقع کفیل: چنانچه (اگر) در زمان و مکان خاصی که قرار بوده مکفول را معرفی نماید
2ـ حضور به موقع مکفول: اگر مکفول شخصاً حاضر شود کفیل نیز برئ میشود
3ـ برائت ذمه مکفول: اگر ذمه مکفول که موجب کفالت شده به نحوی برئ شود. کفیل نیز برئ میشود
4ـ انصراف مکفولله از تعهد کفیل: به هر دلیلی اگر مکفولله تعهد کفیل را نخواهد، کفیل برئ میشود
5ـ انتقال حق مکفولله: اگر دین و طلب مکفولله به دیگری منتقل شود، مثلاً کسی دین مدیون را ضمانت کند، و در نتیجه دین منتقل شود، جائی برای کفالت باقی نمیماند
6ـ فوت مکفول: کفیل متعهد به حاضر کردن مکفول است و اگر بمیرد دیگر امکانی برای اجرای تعهد باقی نمیماند. و چنانچه دین مکفولله بدون پرداخت بماند، کفیل مسئولیتی ندارد».1
1 – مفاد ماده 746 قانون مدنی