مقاله تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی ره با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حقمدار در word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی ره با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حقمدار در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی ره با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حقمدار در word
چکیده
مقدمه
1 دیدگاه مشابه ساز یا همانندگرا
2 دیدگاه تثبیت گرا
3 دیدگاه تکثرگرا
الف. ابعاد تکثرگرایی از منظر امام خمینی ره
1 تکثر افکار و اندیشه ها
2 تکثر بیان و اظهار نظر
تکثرگرایی در بیانِ باورهای مکتبی
تکثرگرایی در بیانِ آرای سیاسی ـ اجتماعی
ب. مشی تکثرگرای امام خمینی ره بر مدار وفاق اجتماعی
1 وفاق اجتماعی از منظر امام خمینی ره
2 تغایر جامعه وفاقی و جامعه توافقی در بینش امام خمینی ره
3 عبودیت و حق محوری، قائمه های وفاق اجتماعی مطلوب در اندیشه امام خمینی ره
4 وفاق بر اصول بنیادین جامعه اسلامی، آستانه تکثرگرایی در اندیشه امام خمینی ره
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی ره با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حقمدار در word
ابن ابی الحدید، 1357، شرح نهج البلاغه، چ دوم، بی جا، دارالإحیاءالکتب العربیه
ابن بابویه، محمدبن على،1403ق، معانی الأخبار، قم، جامعه مدرسین
ـــــ ، 1398ق، التوحید، قم، جامعه مدرسین
ابوطالبی، علی، 1378، حقوق قومی، اقلیت ها و همگرایی، ترجمه کریمی مله، مطالعات ملی، ش 1، ص129-154
افتخاری، اصغر، 1378، چهره متغیر امنیت داخلی، مطالعات راهبردی، ش4، ص17-52
موسوی خمینی، سیدروح الله، 1369، وصیتنامه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
ـــــ ، 1378، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
ـــــ ، بی تا، تحریر الوسیله، قم، دارالعلم
بوازار، مارسل، 1358، اسلام و حقوق طبیعی انسان، ترجمه محسن مؤیدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی
تستری، محمدتقی، 1410ق، قاموس الرجال، چ دوم، قم، مؤسسه النشرالإسلامی
جوادی آملی، عبدالله، 1378، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء
چلبی، مسعود، 1372، وفاق اجتماعی، نامه علوم اجتماعی، ش6، ص15-28
حرعاملى، محمدبن حسن، 1409ق، وسائل الشیعه، قم، آل البیت علیها السلام
صالحی امیری، سیدرضا، 1388، مدیریت منازعات قومی در ایران، چ دوم، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک
طباطبائی، محمدحسین، 1417ق، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، جامعهى مدرسین
طباطبایی مؤتمنی، منوچهر، 1370، آزادی های عمومی و حقوق بشر، تهران، دانشگاه تهران
کریمی والا، محمدرضا، 1387، وظایف متقابل مردم و حکومت در حاکمیت علوی، قم، بوستان کتاب
کلینى، محمدبن یعقوب، 1407ق، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه
کوهن، کارل، 1373، دموکراسی، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، خوارزمی
مجلسى، محمدباقر، 1403ق، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی
مطهری، مرتضی، 1361، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی
ـــــ ، 1372، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، صدرا
ـــــ ، 1378، مجموعه آثار، (ج 16)، تهران، صدرا
معرفت، محمدهادی، 1378، دموکراسی در نظام ولایت فقیه، اندیشه حوزه، ش 18، ص72-104
منتظر قائم، مهدی، 1381، آزادی های شخصی و فکری، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
نائینی، حسین، 1386، تنبیه الامه و تنزیه المله، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نویمان، فرانتس، 1373، آزادی و قدرت و قانون، ترجمه عزت اللّه فولادوند، تهران، خوارزمی
چکیده
یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی، تأمین عرصههای لازم برای بروز اندیشهها و ظهور آرا و سلایق گوناگون در مسائل اجتماعی، سیاسی میباشد تا با زدودن تیرگیهای استبداد، جامعه اسلامی را در سلوکی راستین براساس تعالیم وحیانی، به سوی سعادت حقیقی، رهنمون کند. اما روشن است که چنین فرجامی، رهین حراست از هر نوع انحراف از شاخص همدلی و وفاق اجتماعی است که رمز اصلی پیروزی انقلاب اسلامی است
در این تحقیق، مسئله اصلی تبیین موضع امام خمینی از میان دیدگاههای«همانندگرا»، «تثبیتگرا» و «تکثرگرا» در عرصه اندیشه و بیان باورهای مکتبی و اظهار نظر در مسائل اجتماعی و سیاسی است. بدینترتیب، ضمن احراز محوریت وفاق اجتماعی بر نگاه تکثرگرای بنیانگذار جمهوری اسلامی، ثابت میشود که این محوریت، براساس اصول بنیادینِ وفاق مردم مسلمان ایران، یعنی اسلام، قانون اساسی و مصالح ملی بوده است
کلیدواژهها: امام خمینی ره، اندیشه، بیانِ نظر، تکثرگرایی، اسلام، وفاق اجتماعی
مقدمه
وفاق اجتماعی از موضوعات اساسی در مطالعات جامعه شناختی است. با توجه به اهمیت استراتژیک آن، همواره مورد توجه دانشوران بوده و همه نظام های سیاسی جهان، با درک درست از این واقعیت، به دنبال تحقق و تثبیتِ هرچه بیشتر همگرایی و وفاق ملی در جوامع خود هستند. در پرتو وفاق اجتماعی، افراد، در متن وفاق و همدلی اجتماعی و به دلیل تعهد درونی در قبال دیگران، أعمال خود را در منظر همگان یافته، و هرگونه تخلف از قواعد اجتماعی و بروز فسادِ اخلاقی، سیاسی و مالی، به دلیل احساس تقصیر و شرم، و نه بیم از عقاب قانون، رو به کاهش خواهد گذاشت
امیرمؤمنان علی علیه السلام در التزام به وفاق و همگرایی و اینکه جدایی از انبوه مردم، جز ضلالت نیست، می فرمایند: با انبوه مردم همگام باشید؛ زیرا دست عنایت الهی بر سر انبوه مردم است. از کنارهگیری و پراکندگی بپرهیزید. آن که کناره گرفت، طعمه شیطان خواهد بود، همانگونه که گوسفندِ جدا از گله، طعمه گرگ است (نهج البلاغه، خطبه 127). همچنین می فرمایند: در امت اسلام، هیچ کس همانند من وجود ندارد که به وحدت امت محمد صلی الله علیه و آله از من حریص تر و انس او نسبت به همبستگی جامعه از من بیشتر باشد. من از این کار، پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می طلبم (نهج البلاغه، نامه 78)
ازاین رو، وقتی در جامعه ای با تأکید بر وجوه اشتراک، همراهی و همدلی حاصل آمد و از خشنودی یکی، غریو شادی از همگان برآمد، بالندگی و انتظامی پایدار و پویا ارزانی آن می شود و غبار جدایی و عزلت، جز از خدعه گری نااهلان، از چهره آن رخت برمی بندد: خلوت از اغیار می باید نه یار / پوستین، بهر دی آمد نی بهار (مولوی – مثنوی: دفتر دوم، بیت 25/1؛ یعنی آنچنان که پوستین را در دی و زمستان می پوشند تا از سرما در امان باشند، نه در هوای بهاری، خلوت گزینی نیز باید برای رهایی از ناجنسان و نااهلان باشد؛ زیرا روح را صحبت ناجنس عذابی است الیم حافظ)
در این میان، پرسش اساسی این است که آیا لازمه وفاق اجتماعی، یک دستی، یک رنگی و تبعیت از یک نظام فکری، سیاسی و رفتار منفعلانه در برابر آن است؛ یعنی لازم است افراد و گروه های اجتماعی به یک شیوه اندیشیده، از نقد و نظر و رقابت های سیاسی منصرف، و از هر نوع ابراز نظر و رفتاری که سیاست های حاکمیتی را مخدوش نماید، بپرهیزند؟
بی تردید مطلوبیت و وفاق ملی، زمانی است که، با فراهم ساختن زمینه تضارب ایده ها و اظهار نظرهای ترقی خواه و از سوی دیگر، توان مدیریت تنش ها و تعارض ها، از طریق تحکیم روابط و تقویت اجماع گروه های اجتماعی و سیاسی بر اصول و قواعد پذیرفته شده و تعیین دقیق آستانه رقابت ها، بستری آماده برای تعالی جامعه فراهم می شود
برای نیل به این مطلوب و تعیین قلمرو اندیشه و بیان، براساس شاخص وفاق اجتماعی، سه دیدگاه قابل طرح است
1 دیدگاه مشابه ساز یا همانندگرا
در این دیدگاه، اعتقاد بر این است که نیل به وحدت و وفاق اجتماعی، تنها در گرو همانندسازی اندیشه ها و بیان انظار، از طریقِ شکل گیری غایتی واحد برای اندیشوران است. تلاش بر این است که برای وصول به همگرایی اجتماعی، اندیشه های غیرمعتقد به این غایت طرد و تضارب آرا، تنها برای معتقدین به چنین غایتی محترم شمرده شود
بنابراین، این دیدگاه به دنبال تحقق وفاق و وحدت سیاسی ـ اجتماعی، از طریق طرد گروه های رقیب یا تقلیل خطوط تمایز فرهنگی و اجتماعی اعضای جامعه است (افتخاری، 1378، ص 41). نتیجه این مشابه سازی با تعریف غایتی جداگانه برای نقض و ابرام ها، در عرصه های مختلف جامعه و ادغامِ جریان های فکری و سیاسی، اغلب، مقاومت ها و نا آرامی های سیاسی و اجتماعی، آشفتگی ها و ستیزه جویی های مدنی و گاه عواقب ناگوار شکنجه و کشتار است
2 دیدگاه تثبیت گرا
در این دیدگاه، تثبیت وضعیت سیاسی ـ اجتماعی کشور، بیشتر براساس اولویت امنیت، و تضمین آن، به ویژه در راستای ایجاد تحول و رونق اقتصادی است. در این نگرش، هدف، ایجاد نظم سیاسی است تا نظم اجتماعی و وفاقی. نظم سیاسی و نظم وفاقی، دوگونه نظم اند: یکی از بیرون و با پشتوانه قدرت مستقر می گردد و دیگری، تابع اراده خودِ گروه ها و متضمن همدلی آنان بوده و از پایین استقرار می یابد (چلبی، 1372، ص 18)
مطابق نگرش تثبیت گرا و ایجاد نظم سیاسی، تلاش بر این است که نه بر مبنای میل و اراده، اعتماد و هویت جمعی گروه های فکری و سیاسی، بلکه در سایه ثابت نگه داشتن سطح گروه بندی های سیاسی و نزدیک کردن هرچه بیشتر دیدگاه آنها به یکدیگر، حتی به قیمت انزوای مقطعی یک گروه برای مصالح کشور، امنیت در زمینه سرمایه گذاری و توسعه اقتصادی تأمین گردد (افتخاری، 1378، ص 34ـ35). در این الگو، هرچند که برای گروه های فکری و سیاسی، غایت واحدی تعریف نمی شود، اما امنیت معیشتی و رونق اقتصادی به عنوان آستانه تعدد افکار و بیان انظار به شدت مورد تأکید می باشد
3 دیدگاه تکثرگرا
در این دیدگاه، توسعه یافتگی جامعه، حاصل مشارکت اجتماعی، تنوع و تکثرِ عقاید، توأم با فراگیری روح وفاق، همدلی در عرصه های مختلف فکری و سلوک اجتماعی و سیاسی است، تا از اندیشه ها و انظارِ متکثر، برآیندی مثبت در مسیر تکامل جامعه و نمایان شدن حق ناب به وجود آید
در این نگاه، وجود گرایش های متفاوت با اندیشه های مخلتف و تضارب آرا، موجب تقویت حاکمیت است. ازاین رو، حکومت موظف به رعایت حقوق همه گروه های فکری و سیاسی و اقلیت های قومی است (صالحی امیری، 1388، ص 59ـ69). لازم است با تلاش همه جانبه، همه نیروهای متفکر، بتوانند نظرات خود را در فضایی منطقی، عقلانی، آزاد و امن طرح کرده، به رقابت سالم و سازنده بپردازند. در این نگرش، وحدت و وفاق، به معنای یک رنگی و یک دستی انظار آحاد نیست؛ زیرا چنین جامعه ای مرده و غیرفعال است، بلکه هرکسی که چارچوب قوانین نظام و هنجارهای اجتماعی را پذیرفته، ملتزم و پایبند بر اصول بنیادین و محورهای نهادینه شده جامعه باشد، باید حق انتخاب و حضور در صحنه را داشته باشد (ابوطالبی، 1378، ص 186)
ازاین رو، هدف در این چارچوب، کثرت گرایی و پذیرش حق های متعدد نیست، بلکه دستیابی به واقعیت و حق ناب از طریق تضارب اندیشه ها و انظارِ متقن و انتظام یافته، مبنی بر اصول عقلانی و منطقی است که با اتکاء بر سازوکارهای خود تنظیم کننده ای ظهور و بروز می یابند که میان نیروها و نهادهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، با گسترش فرهنگ تعامل، مشارکت، اخلاق و هنجارهای بنیان نهاده، بر اصول پذیرفته شده جامعه برقرار می شود
هدف این نوشتار، شناسایی و معرفی دیدگاه مورد تأیید بنیانگذار جمهوری اسلامی، در این زمینه است. بدین منظور، نخست، جستاری بر ابعاد مختلفِ تکثرگرایی از منظر امام خمینی ره، ارائه، آنگاه با تبیین اهمیت، چارچوب و بنیادهای وفاق اجتماعی از نگاه ایشان، مشی تکثرگرای ایشان با محوریت وفاق اجتماعی را پی خواهیم گرفت
الف. ابعاد تکثرگرایی از منظر امام خمینی ره
1 تکثر افکار و اندیشه ها
روشن است که سفارش اسلام به جدال احسن: وَ لا تُجادِلُوا أهْلَ الْکِتابِ إِلأ بِالَّتِی هِیَ أحْسَنُ (عنکبوت: 46)؛ با اهل کتاب جز به روشى که از همه نیکوتر است مجادله نکنید. نه در پی همانندسازی افکار و اندیشه ها یا تثبیت آنها، بلکه برای مناقشه و مباحثه خالصانه و مشفقانه در انتظام بخشیدن به استدلال ها و استوار ساختن انحراف ها در افکار و اندیشه هاست؛ زیرا هر اندیشمندی، عقیده خود را براساس اندیشه در مقدماتی که برایش فراهم شده، دریافت می کند. صحت یا بطلان این عقیده، به درستی یا نادرستی مقدمات و ترتیب منطقی آنها وابسته است. به عبارت دیگر، هر عقیده ای، پس از یقین و یا اطمینان به صحت مقدمات است. اما آنچه قابل مناقشه است، مقدماتِ تفکر و اندیشه است، نه خود اندیشه و باور؛ زیرا اساساً عقیده و باور، عمل اختیاری نیست تا منع و تجویز به آن تعلق گیرید (طباطبائی، 1417ق، ص 117). ازاین رو، کوشش اندیشمندانِ بزرگ و تأکید رهنمودهای شرع، بر این است که اندیشهها را از راه تبیین مقدمات بدیهی و تمهید طُرُق استدلال متین، پاک و استوار سازند (معرفت، 1378، ص 89)، نه اینکه با توسل به اجبار و تحمیل درصدد تثبیت یا همسو نمودن آنها برآیند
یکی از نمودهای بارزِ پذیرش تکثر افکار، اندیشه ها و ناصحیح بودن تحمیل یا تحدید آنها در قرآن کریم، تحریص مردم به اندیشه ورزی و بهره گیری از قدرت تفکر و عقلانیت برای رسیدن به نظر و عقیده صحیح است. به گونه ای که افرادی که انتخاب شان، بی بهره از فکر و اندیشه سلیم است، چهارپایان، حتی از آن نیز گمراه تر معرفی می شود: به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم، آنها دل ها [عقل ها]یى دارند که با آن (اندیشه نمىکنند، و) نمىفهمند و چشمانى که با آن نمىبینند و گوش هایى که با آن نمىشنوند، آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراه تر! اینان همان غافلانند (چراکه با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند) (اعراف: 179)
در منطق امام خمینی ره نیز اصل تکثر افکار و اندیشه ها، پذیرفته شده است. به هیچ وجه نمی توان برای همانند نمودن یا تثبیت انتخاب ها، اندیشه ای خاص را تحمیل نمود: کسى [مردم را] الزامشان نمىکند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید. کسى الزام به شما نمىکند که حتماً باید این راه را بروید. کسى الزام به شما نمىکند که باید این را انتخاب کنى (موسوی خمینی، 1378، ج 10، ص 95)