برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله خودشناسی در word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله خودشناسی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله خودشناسی در word

مقدمه
«بخش اول»
فصل اول: مبانی خودشناسی
برتری انسان بر سایر موجودات
فرمان خداوند به خودشناسی
روایاتی در اهمیت خودشناسی
تأثیر خودشناسی در عمل
فصل دوم: خودشناسی در مرتبه‌ی جسم
چگونگی راه‌بودن نفس
سیر تکاملی جنین
از ناتوانی تا ناتوانی
نیکوترین آفرینش
فصل سوم: خودشناسی در مرتبه‌ی روح
مسیر در مسیر روحانی
هویت اصلی انسان
مفهوم روح در قرآن
روح با نفس از دیدگاه روانکاوی
خودشناسی راه معرفت حضور به پروردگار
«بخش دوم»
فصل اول: تاریخچه و اهمیت خودشناسی
تاریخ فلسفه و شناخت نفس
مقدمه
پیدایش نفس و تجرد آن
ابن سینا و شناخت نفس
ادیان و شناخت (خویشتن)
راز اهمیت خودشناسی در ادیان
فصل دوم: حقیقت خویشتن
نفس
اقوال دانشمندان در حقیقت نفس
معانی نفس در قرآن کریم
مراتب نفس
روح
استعمالات روح در قران کریم
قلب
اقوال مختلف در باب قلب (دل)
وظیفه‌ی اصلی قلب
فصل سوم: خدا در آینه‌ی خودآگاهی
خودشناسی مقدمه‌ی اجتناب ناپذیر«خودشناسی»
خودشناسی شرط لازم هرگونه شناخت
انسان مظهر اسم اعظم «الله»
معرفت‌ نفس با روش «خدا را به خدا شناختن»
چگونگی وصول از خودشناسی به خداشناسی
نفس آیینه‌ی شناخت خدا
خودشناسی شرط لازم هرگونه شناخت
انسان مظهر اسم اعظم «الله»
معرفت‌ نفس با روش «خدا را به خدا شناختن»
چگونگی وصول از خودشناسی به خداشناسی
نفس آیینه‌ی شناخت خدا
اثبات وجود پروردگار
«بخش سوم»
فصل اول: خود را شناس تا خدای خود را شناسی
حقیقت انسان
وجود شهوت و غضب از ضروریات است نباید بکلی آن‌ها را از بین برد
فطرت معرفت تعالی در طبیعت بشر نهفته است
سعادتمند کسی است که خدای تعالی را بشناسد
انسان با تمام عجایب خلقتش در کمال عجز و ناتوانی می‌باشد
مرگ روح حیوانی
تشبیه روح انسان به نور چراغ
چگونه انسان دوباره زنده می‌شود
جواب اشکالتر شبهاتی که راجع به برگشت انسان می‌نمایند
قبل از موت انسان می‌تواند بفهمد که عذاب قبر دارد
منازل سیر روح در عالم ادراکات
حقیقت و روح نماز

- مبانی خودشناسی:

موضوع خودشناسی: خود حقیقی است که مانند امور جسمانی دستخوش تغییر و تقسیم نشده و زمان و مکان را بر نمی‌تابد خود غیر بدن مادی است که اعضاء و اجزایش در بند افکار ماده‌اند به این دلیل که بسیاری از اوقات بلکه غالب وقت‌ها از این که دارای اعضای بد است غفلت کرده و با این‌حال از خود بی‌خبر نیست. اگر هم گاهی در شرایط ویژه می‌گوید از خود بی‌خبر شدم یا از خود غافل و یا خود را از یاد بردم درحقیقت مجازگویی است زیرا در همین تغییرات اقرار می‌کند که فاعل این غفلت کسی است به نام خودم اما از روی نادانی به جای این‌که بگوید از بدن خود و دردهای آن غافل شدم فراموش‌شدن را به خود نسبت می‌دهد و می‌گوید خود را فراموش کردم

به هرحال انسان اگر از دنیا و آرزوهایش کمی جدا شود و کمتر دنبال چیزهای مادی باشد باعث می‌شود که کمی به خودش بیاید و یک جور دیگری به این بدن نگاه می‌اندازد. ولی مادیات مانع از این شناخت شده‌اند

- برتری انسان بر سایر موجودات:

اساس برتری آدمی بر سایر موجودات معرفت‌اندوزی او استوار است. «و لقد کرّمنا بنی آدم ; و فصّلنا هم کثیر ممن خلقنا تفضلا» انسا به خاطر داشتن عقل از سایر موجودات عالم خصوصیتی دارد و حتی در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران برتری دارد

به بررسی آیه‌ی 23 از سوره‌ی ملک می‌پردازیم

«قُل هو الذی انشأکم و جعل لکم السّمع و الأبصار و الأَفئده قلیلاً ما تشکرون»

کلمه‌ی انشأ به معنای ایجاد ابتدایی و تربیت هر چیز است و این‌که در انسان شر مجهز‌کردن او به ابزار فکر روحی از نعمت‌های بزرگتر است که با هیچ نسخه‌ای نمی‌توان عظمت آن را اندازه‌گیری کرد

منظور انسان بشر صرف خلقت او نیست بلکه آفرینش بی‌سابقه و بی‌نظیر او نیز منظور است

اما شکری که شایسته نعمت حس و اندیشه است جز این نیست که آن‌ها را در راه شناخت صحیح بکار بگیرد حاصل و ثمره‌ی تکاپو در دست یازیدن به دانش در روایتی از اما حسین (ع) به خوبی بیان شده است

«روزی حسین‌بن‌علی‌(ع) بین اصحاب آمد و فرمودند: خداوند عزّ و جل خلق نیاورد مگر برای این‌که او را بشناسند چون اگر او را بشناسند عبادتش می‌کنند و اگر او را عبادت کنند به وسیله‌ی عبادت او از پرستش غیر او بی‌نیاز می‌شوند» (علل الشرایع باب 9 ص 9 به نقل از المیزان ج 18 ص 583)

- فرمان خداوند به خودشناسی:

« یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا بضرّکم مَن ضلّ إذا اهتدیتم إلی الله مرجعکم جمیعاً فینبّنکُم بما کنتم تعملون» (مائده/ 105)

گرچه معنای آیه به ظاهر روشن است و مؤمنین را امر می‌کند به این‌که به خود بپردازند. و اما در عین حال خالی از نکات نیست

در عبارت (یا ایها الذین آمنو علیکم انفسکم لا بضرّ کم مَن ضلّ إذا اهتدیتم;)

لفظ علیکم در این‌جا اسم فعل است و در فارسی به معنای بر شما ترجمه می‌شود

و کلمه‌ی انفسکم مفعول آن است پس خداوند امر می‌فرماید که به خودتان بپردازید و خویشتن و امور و کاوش قرار بدهید

- روایاتی در اهمیت خودشناسی:

رسول خدا (ص) در روایتی که شیعه و سنی آن را نقل کرده‌اند می‌فرمایند

«مَن عَرَف نفسه فقد عرف ربّه» (غررالحکم خوانساری ج 5 ص 194)

بعضی از علما چنین برداشت کرده‌اند که منظور این حدیث یعنی این شناخت نفس محال است درحالی که این سخن ناروا است و اولاً در روایت دیگری هم داریم: «اعرفکم بنفسه اعرفکم بربّه» ثانیاً به دلیل این‌که حدیث مذکور در حقیقت عکس نقیض آیه‌ی شریفه‌ی «ولا تکونوا کَالذین نشو الله و انساهم انفسهم» (حشر/ 19) است (ج 6 ص 250)

امیر مؤمنین علی (ع) بیان کرده‌اند: که از مردم هرکس که خود را بیشتر می‌شناسد از خداوند بیشتر پروا دارد» (همان)

و نیز فرمودند «در شگفتم کسی که برای گمشده‌ی خود جار می‌زند و از این و آن می‌پرسد درحالی که خودش را گم کرده و در پی یافتن خود نیست» (غررالحکم ج 2 ص 442)

و نیز فرمودند: هرکس نفس خود را بشناسد دیگران را بهتر می‌شناسد و هرکس به نفس خو جاهل باشد نسبت به دیگران جاهل‌تر است» (غررالحکم ج 5 ص 405)

- تأثیر خودشناسی در عمل:

انسان در مسیر سیر در آیات انفسی به هیچ جا قدم نمی‌گذارد مگر آن‌که همه‌ی آن‌ها با اعتقادات و امور قلبی دیگر همراه است

و خدای سبحان سرانجام کار آدمی را از جهت سعادت و سقاوت براساس احوال نفس بنا نموده که آن احوال خود مبنی بر اعمالی است که به دو نوع صالح و طالح و باتقوا و مجوز تقسیم می‌شود. و نفس را چنین معرفی کرد: «و نفس و ما سوّاها فأَلهمها فجورها و تقواها قد افلح من زکاها و قد خاب مَن دساها» در کتاب نفس، اعمال صالح و ترک زشتی‌ها، حالات خوب قلبی و معنوی سعادت نزدیکی به خدا و دیدار او نتیجه می‌دهد

«فصل دوم»

- «خودشناسی در مرتبه‌ی جسم»

- چگونگی راه‌بودن نفس:

«گفتیم از آیات استفاده می‌شود که طریق انسان به سوی خداوند همان نفس انسان است زیرا جز خود انسان چیز دیگریی نیست که طریق او باشد

خود اوست که دارای خطراتی گوناگون و درجات و مراحل مختلف است

روزی جنین، روزی کودک، زمانی جوان و زمانی پیر می‌شود و پس از آن در عالم دوزخ ادامه‌ی زندگی می‌دهد. و روزی در قیامت و پس از آن در بهشت و یا در دوزخ به سر می‌برد

- سیر تکاملی جنین:

کلمه‌ی ابتلاء که کلمه نبتلبه از آن مشتق است و به معنای نقل چیزی از حالی به حالی و از طوری به طور دیگری است. مثلاً: طلا را در بوته‌ی ابتلاء می‌کنند تا ذوب شود و به شکلی که می‌خواهند درآید

«خداوند تعالی ابتلاء می‌کند سپس آن نطفه و اعلقه و علقه را مضخه می‌کند تا آخر طوری که یکی پس از دیگری به او می‌دهد تا در آخر خلقی دیگرش می‌بخشد» (ج 17 ص 32)

- از ناتوانی تا ناتوانی:

« الله الذی خلقکم من ضعف جعل من بعد ضعف قوًّ ثم جعل من بعد قوٍّ ضعفاً و شیبه بخلُقُ ما یشاء و هو العلیم القدید»

از متن آغاز که ایمنی شما در ابتدای خلقت ضعیف بودید و مصداق این ضعف اول طفولیت است هرچند که ممکن است که بر نطفه صادق باشد و مراد از قوت بعد از ضعف رسیدن طفل به حد بلوغ است و مراد از ضعف بعد از قوت‌دادن دوران پیری است لذا کلمه‌ی شبیه را برای ضعف عطف کرد تا تفسیر آن باشد و اگر ضعف و قوت را نکره آورد برای این است که دلالت کند بر ابهام و معین‌نبودن مقدار چون افراد در آن اختلاف دارند

- نیکوترین آفرینش:

« و لقد خلقنا الانسان فی احسن تقدیم» (تین /4)

«منظور از انسان جنس انسان است پس جسم انسان برحسب خلقتش دارای قوام است و از هرچه ضامن حفظ اوست برخوردار است و تنها دارای قوام است بلکه برحسب خلقت دارای بهترین قوام است

از این‌جمله و جمله‌ی بعدش که می‌فرماید: «ثمّ ردَدناه اسفل السافلین الّا الذین ;)استفاده می‌شود که انسان برحسب خلقت طوری آفریده شده که صلاحیت دارد به رفیع اعلی عروج کند و به خیاطی خالد در جدار پروردگارش و به سعادتی خالص از شقاوت نائل شود، و این به خاطر آن است که خدا او را به نعمت‌هایی مجهز کرده که می‌تواند با آن علم نافع کسب کند و نیز ابزار عمل صالح را هم به او داده و فرموده: «و نفس و ما سواها فألهمها فجورها و تقواها» (شمس / 7-8) پس هروقت به آن‌چه دانسته ایمان آورد و ملازم اعمال صالح گردید خدای تعالی او را به سوی خود عروج می‌دهد و بالا می‌برد همچنان که می‌فرماید: « الیه یصعد اللکم الطیب و العمل الصالح یرفعه» و نیز فرموده: «یرفع الله الذین آمنو منکم و الذین اوتد العلم درجات» (مجادله / 11) و نیز فرمود: «فأولئکَ لهم الدرجات العلمی» (طه 75)

«فصل سوم»

خودشناسی در مرتبه‌ی روح:


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید