پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی در word دارای 68 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی در word
__ چکیده
__مقدمه
__پیشگفتار
__فصل اول
1 – بررسی پیدایش نقوش در هنر اسلامی
ماده هنر اسلامی
نهضت شمایل شکنی
هنر زرتشتی – ایرانی
ویژگی های هنر اسلامی
2 _ خلاصه معماری
عناصر تشکیل دهنده تزیین در معماری
3 _ گذری بر تاریخچه نقوش فرش
اصول کلی طرح در قالی ایران
__ فصل دوم
1 _ اسلیمی کهن نمادی مقدس و زیبا
منشاء حرکت دورانی مارپیچ
تزیین یا بیان
بعد سوم حرکت مارپیچ
2 _ سیر تحول تصویر زن در آثار هنری
__ فصل سوم
1 _ مدرنیسم
2 _ سمبولیسم
3 _ آرت نوو
4 _ مکتب اورینتالیسم
نتیجه گیری
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی در word
5 – اردکانی ، محبوبی – آشنایی با مظاهر تمدن غربی در ایران
6 – مددپور ، محمد – حکمت معنوی و ساحت هنر – انتشارات حوزه هنری – تهران
7 – گامبریج ، ارنست – تاریخ هنر
8 – وزیری ، حسنعلی – تاریخ هنرهای مصور – هیرمند ،تهران
9 – تجویدی ، اکبر – نقاشی ایران از کهن ترین روزگار تا دوره صفویه – فرهنگ و هنر
10 – یوروارد ورهارواردآرناسن – تاریخ هنر نوین – ترجمه محمد تقی فرامرزی
11 – آپهام پوپ ، آرتور – معماری ایران ، پیروزی شکل و رنگ – یساولی
12 – کیانی ، محمد یوسف – تاریخ هنر و معماری ایران در دوره اسلامی – علمی فرهنگی
13 – محمد حسن ، زکی – هنر ایران – ترجمه ابراهیم اقلیدی
14 – هال ، آلستر – نیکولاس باتارد – گلیم ایرانی – کرامت اله افسر – یساولی
15 – گدار ، آندره – هنر ایران – ترجمه سروش حبیبی – دانشگاه ملی
16 – هینلز ، جان – شناخت اساطیر ایران – ترجمه ژاله آمو – احمد تفضلی – چشمه
17 – علوی ، هرات اله – زن در ایران باستان – هیرمند
18 – ابولن ، شینود – نمادهای اسطوره ای در روانشناسی زنان – ترجمه آذر یوسفی – روشنگران
19 – دورانت ، ویل – تاریخ تمدن – جلد
20 – سخنرانی رویین پاکباز در موزه هنر های معاصر –
21 – احمدی ،بابک- حقیقت و زیبایی- نشر مرکز
22- بورکهارت،تیتوس- هنر مقدس – ترجمه جلال ستاری – سروش
23 – خزایی،محمد – the arabesque motif(islimi)
24 – صمدی،مهرانگیز – مادر ایران – علمی فرهنگی
25 – فروغی،محمدعلی – سیر حکمت در اروپا- نشر البرز
26 – فصلنامه هنر- شماره 41- پاییز
27 – گارودی،روژه – مسجد اینه اسلام- هفته نامه ژون افریک ، ترجمه سعید شهر تاش – انتشارات کویر
28 – گاردنر،هلن – هنر در گذر زمان – ترجمه محمد تقی فرامرزی – نگاه و آگاه
29 – گنون،رنه – معانی رمز صلیب – ترجمه بابک علیخانی
30 – گیرشمن،رمان – هنر ایران ،در دوران پارتی و ساسانی- تهران
31 – معین،محمد – فرهنگ فارسی – امیر کبیر،دوره 6 جلدی
32 – منصور بیگی،نازیلا – ریتم در هنرهای تجسمی – فصلنامه هنر – دوره جدید ، ش41 –
33 – هامبی ، لویی – تاریخ هنر ایران3 – هنر مانوی و زرتشتی – ترجمه یعقوب آژند – انتشارات مولی
34 – هالیدی ، دیوید – فیزیک – ترجمه نعمت گلستانیان ، محمد بهار- مرکز نشر دانشگاه
35 – همایون ، غلامعلی – کورش کبیر در آثار هنری اروپا – دانشگاه ملی ایران
36 – هینلز ، جان – شناخت اساطیر ایران – ترجمه ژاله آمو ، احمد تفضلی – نشر چشمه
چکیده
هنر اسلامی با شروع هنجار شکنی های دینی وارد مرحله تازه ای شد که باعث پدید آمدن تفکرات نوینی در هنرها شد . پس از بررسی هنر اسلامی و کیفیت های بصری آن ، و نقش آن در دیگر هنر ها به بررسی حضور نقش اسلیمی در دو هنر مختلف که زاده ی اصیل این سرزمین هستند پرداخته شده است
هدف کلی از طرح این مقولات ( معماری و فرش ) بحث در مورد چگونگی استفاده از اسلیمی در هنر های ایرانی بوده است . بخش دوم پرداختن به خود نقش و چگونگی پیدایش آن است
اینکه هنر در استفاده از تصویر زنانه چگونه عمل کرده و یا باید رفتار کند برای نگارنده اهمیت بسزایی داشته و دارد . زیرا مقوله زنانه بودن برخی از تصاویر در نگاه کلی به موضوع اعتقادی بر میگردد که نگارگر در به تصویر کشیدن آن داشته است
در برخورد با هنر مدرن ، بسیاری از اعتقادات یا پایمال می شود و یا به سوی نا کجا آباد سیر می کند
بخش پایانی نگاهی گذرا به دو سبکی است که استفاده از هنر شرقی دست مایه اصلی آثارشان بوده است
پیشگفتار
زیبایی شناسی ( به یونانی دریافت حس ) یکی ازپنج رشـته کلاسیک فـلسفی است . زیبایی شـناسی در معـنای وسیع خود نظریه زیبایی درد وجـلوه اش یعـنی زیبایی طبیعی و زیبایی هنری و در معنای محدود آن نظریه هنر است
زیبایی شناسی به عنوان زیبایی شناسی ذهن درباره شرایط انجام واعتبارداوری های ارزشی و سلیقه ای زیبایی شناسانه ( زیبایی شناسی صـوری ) اثر زیبایی بر ناظر روند آفرینش هنری و همچنین شرایط و اشکال پذیرش هنر از طرف فرد و جامعه کنکاش می کند
زیبایی شناسی عین مسایل مربوط به موضوع زیبایی را مورد بحث قرار می دهد . این مسائل عبارتند از : ویژگیهای اصلی و کارکرد زیبایی پیوند میان زیبایی طبیعی و زیبـایی هـنری ، تـحلیل سـاختاری کار هنـری ، تـعیین مفهوم کار هـنری و کارکـرد هنـر ( زیبایی شناسی کار هنری )ارتباط متقابل بین شکل و محتوا ، تکنیک هنر و مواد در کار هنری ( زیبایی شناسی فرم و محتوا ) پیوند میان گونه های هنری یعنی میان هنرهای تجسمی ، هنرهای نمایشی ، ادبیات و موسیقی ، رابطه هنر با واقعیت تاریخ و جامعه ، پیوند هنر و زیبایی با حقیقت یا به عبارت دیگر تعیین اعتبار کار هنری
بر خلاف دانشهای مربوط به گونه های مختلف هنری ، کار هنری منفرد فراتر از جنبه تمثیلی اش موضوع زیبایی شناسی فلسفی نیست . ویژگی عمومی اندیشه های زیبایی شناسانه آن است که صریحاً در چهار چوب زیبایی شناسی توصیفی ، زیبایی شناسی سنجشی یا زیبایی شناسی ارزشی جای نمی گیرد . مسایل زیبایی و هنر در دوران باستان عمدتاً جداگانه مورد بحث قرار می گرفتند . عقاید زیبایی شناسانه افلاطون در پیوند نزدیک با نظریه متافیزیکی – هستی شناسانه او مبتنی بر وجود دو جهان قرار می گیرد . زیبایی که از نظر افلاطون عمدتاً به عنوان زیبایی طبیعی تعبیر می شد به دنیای حواس و پدیـده های گـذرایش تـعلق دارد . زیـبایی خـود را به صـورت تظاهر ایده در ماده نشان می دهد و آثار هنری از طریق تقلید از اشیای طبیعی به وجود می آیند . از آنجایی که اشیای طبیعی خود بازتاب مثل اند ، هنر سومین مرحله دوری از حقیقت است . تحقیر هنر ( هنری که در خدمت عبارت خدا و ستایش قهرمانان نباشد ) به عنوان بازی و ستایش زیبایی طبیعی از جانب افلاطون سهم عمده ای در دریافتهای زیبایی شناسانه فلسفه و کلام مسیحی در سده های میانه دارد . ارسطو بر خلاف افلاطون در اندیشه های زیبایی شناسی سنتی بنیان گذاشت که در آن زیبایی هنری بر زیبایی طبیعی برتری دارد زیرا در این سنت ویژگی تقلیدی آثار هنری همچون امتیازی در نظر گرفته می شود . ارسطو تقلید هنری را به عنوان روند خلاقانه ای در نظر می گیرد که در آن هنرمند از واقعیت کپی برداری نمی کند ، بلکه واقعیت را به گونه ای دیگر می آفریند . او بدین صورت نشان می دهد چه چیزی در تناسب با واقعیت و یا بر حسب ضرورت ممکن است
زیبایی شناسی ایده الیسم آلمانی که زیبایی هنری را به عنوان ایده ال تقلی می کرد نیزهمین اندیشه هاست . درک هنرمند به عنوان نابغه و خداگونگی او به لحاظ اصالت و خلاقیتش در همین اندیشه های ارسطو ریشه دارد . این برداشت که از دوران رنسانس به بعد حاکم شد در تقابل با درک هنرمند به عنوان افازرمند قرار داشت بنیاد خواست استقلال هنر به هنگام گذاراز جامعه فئودالی به بورژوازی نیز همین اندیشه های ارسطو است . هنر در این زمان با موفقیت به منظور رهایی از قید خدمت به مذهب و جنبه های جلوه بخشی آذین گری و سرگرم کنندگی درباریان می کوشد تا زمینه ای برای اعتبار فردگرایانه – انتقادی خود فراهم کند
استقلال هنر و چرخش به سوی ذهن به ایجاد رشته فلسفی زیبایی شناسی بوسیله
” بام گارتن ” در کـتاب زیـبـایی شـناسـی یاری رسـاند . منـظور وی از زیـبایی شـناسـی ” علم شناخـت حسی ” بود . ” کانت ” در اصلی ترین اثرش درباره زیبایی شناسی یعنی ” نقد نیروی داوری ” به اندیشـه بنیادی زیبـایی شناسـی انگـیزش ” بام گارتن ” رجوع می کند . بنابر این اندیشه زیبا آن است که کشش در پذیرنده ایجاد کند . ” کانت ” این اندیشه را در تحلیل فرم داوری سلیقه ای به تفصیل شرح می دهد . بنابر تحلیل ” کانت ” داوری سلیقه ای زیبا بر پایه خطی قرار دارد که دارای ویژگیهای زیر است
1- این حظ باید بی چشم داشت باشد ( یعنی این حظ نباید بواسطه تصورشی مورد نظر ایجاد شود )
2- حظ یاد شده به مفهوم وابسته نیست یعنی داوری سلیقه ای ، داوری مبتنی بر شناخت نیست
با آنکه بنابر نظر” کانت ” زیبایی نماد هنجارهای نیک است و هنر زیبا روح را به اندیشیدن ترغیب می کند اما زیبایی برای او همچون برای بام گارتن تنها موضوع حس است و نه شناخت . از نظر ” کانت ” زیبایی تعین روحی ندارد و اصلا مفهوم معینی نیست
” هگل ” با اختـصـاص دادن جایـی در یک سیـستم فلـسفی به زیبـایی شـناسی مضمون ایده الیستی آن را به کمال رساند . در این سیستم فلسفی که شیوه ای دیالکتیکی – تاملی ساخته شده اعتدالی روحی به مشابه مرحله های منطقا ضرور فرمهایی است که بصورت تاریخی ظاهر می شوند و عالی ترین آنهاهنر دین و فلسفه است
پس از دوران اعتلای زیبایی شناسی ایده آلیستی قوی ترین تکانه ها از سوی گونه ای زیبایی شناسی ” ماتریالیستی ” یا به عبارت دیگر زیبایی شناسی اجتماعی – انتقادی سرچشمه می گیرد . آثار هنری همچون سایر دستاوردهای فرهنگی نه به عنوان تظاهر دینامیـک تکامـل متافیزیکی روحـی بلکه به عـنوان پدیده های روبـنایی در نـظر گرفته می شوند که درتناسـب معینـی با زیربنای اجتماعی قرار دارند . به زعم ” مارکس ” در تاریخ ” دوران های شکوفایی هنر ” وجود دارد که به هیچ وجه متناسب با سطح تکامل عمومی جامعه نیست . ” آدورنو ” در کتاب ” نظریه های زیبایی شناسی ” خود که آن نیز گرایش ” ماتریالیستی ” دارد تعریف دیالکیتک از هنر به عنوان ” برنهاد اجتماعی جامعه ” به دست می دهد و محتوای حقیقت اجتماعی – انتقادی هنر را بیش از هر چیز در فرم آن جا می دهد ، فرم به عنوان به هم پیوستگی زیبایی شناسانه همه اجاز در یک اثر هنری رابطه اجتماعی را نمایندگی می کند . بدین جهت فرم آازد شده در نظر نظم موجود گستاخ می نماید
بررسی پیدایش نقوش در هنر اسلامی
طرح تاریخ هنر اسلامی و شرح اوضاع حاکم بر آن مشکل تر از بررسی و مطالعه تاریخ علم یا سیاست اسلامی است که غلبه حضور احوالات و ظهور آن در کلمات و نقوش و الحان اقتضای تعمق و تذکری بیش از مطالعه علم یا سیاست ، که اغلب تفکر حصولی و تدبیر و یا وجود سنت رسمی وحه غالب آن است .(1) اگر فلسفه و دانش یونانی با نهضت ترجمه و با تدابیر بسیار به تمدن اسلامی روی می آورد وجیهه مخالف علوم شرعی را دراین تمدن به وجود می آورد ، هنر یگانه نیز با تأیید خلفای اموی و عباسی و به کمک معماران و نقاشان و شاعران موجی را در تمدن اسلامی ایجاد نمود . با این تفاوت که تعارض آن با عالم اسلام به جهت پذیرش فرهنگ کفر آمیز فرعونی و آخرالزمانی اموی – عباسی کمتر جلوه می کرد و تنها گروهی محدود از متفکران اسلامی مخله ها و صوری از آن را نظراً و گاه عملاً تحریم کردند – از جمله صور و نحله هایی از شعر و موسیقی باطل و نقاشی و پیکرتراشی جاهلی که صریحاً پیامبر ( ص ) آن را طرد کرده بود – اما بیشتر صور هنری ملل و نحل مشترک آن عصر به نحوی با پذیرش صورت اسلامـی در سـاختمـان فرهنـگ سـنـتی اسـلام شـرکـت کـردـند ، و گـاهـی نـیـز اســلام را
1) به بیان بورگهارت در کتاب هنر اسلامی ( ص22 ) و بسیاری از مورخین و مشترقین ، هنر اسلامی با واسطه از قرآن کریم یا احادیث نبوی سرچشمه نگرفته و ظاهراً پایه دینی نداشته ، در حالی که عمیقاً صبغه اسلامی به خود گرفته اند . از نظر وحدت تنها هنر بودایی می تواند با آن رقابت کند . این رقابت علی رغم وجود موضوعات مشخص ( بودا ، نیلوفرآبی ، و ماندالا ) در هنر بودایی است ، در حالی که هنر اسلامی فاقد موضوعات خاص مقدس است
در حکم ماده صورت خویش درآوردند و در حقیقت صورت همان صورت شرک و کفر بود . این آثار بخشی از هنرها و علوم فلسفی و غریبه و فنون و اخلاق و سیاست نظری و علمی بیگانه از جهان اسلام را تشکیل دادند در حالی که ربطی به اصل ذات اسلام نداشتند و با آن متباین بودند
به هر تقدیر با گسترش دیانت اسلامی در فتو حالی که بیشتر در عصر اموی اتفاق افتاد ، بسیاری از هنرها چون سایر شئون فرهنگی ملل و نحل مختلف در قلمرو و ولایات اسلامی قرار گرفتند و از آنجا که بسیاری از آنها به صورت آثاری مادی و تجربی بودند نظیر معماری ، نقاشی و پیکره ها و صنایع مستظرفه ( تجملی و ضروری ) ، بسیار سریعتر وارد جامعه اسلامی شدند وبه طوری که بسیاری از این آثار در دوره امویان در تمدن اسلامی رواج یافت .(1) پس از فتوحات صدر اسلام ، هنگامی که جامعه دینی آرامش درونی و بیرونی می یافت در محیط شهری به تدریج به جای توجه به سرچشمه فیاض روح اسلامی هنر بیگانه ای که محیطی کما بیش یونانی – رومی داشت که اندکی با نفوذ مسیحیت تغییر صورت داده بود – در حکم ماد ه هنر اسلامی قرار گرفت .(2) ذوق اسلامی در مواجهه با کلیسای عظیم بیزانس که از عنصر روح و تاریکی و ایکونها بهره می گرفت وجهه همتش را مصروف تجربیات جدید هنری با بهره گیری از عناصر معماری بیزانس و ایران نمود و در قلم و شعر ، موسیقی ، نقاشی و صنایع مستظرفه از مواد بیزانسی و ایرانی نیز فراتر رفت و به خاور دور نیز متوجه گردید . بدینسان
1) چنانکه محبوبی اردکانی نویسند کتاب آشنایی با مظاهر تمدن غربی در این می نویسد ” در زمینه هنر و نقاشی نخستین هنرمند ایرانی که صورت فرنگی را در عجم تقلید کرد و شایع ساخت ” مولانا محمد سبزواری ” فرزند شیخ کمال ، نقاش معروف شاه تهماسب و شاه اسماعیل دوم بود . از این رو نقاشی نخستین هنر اروپایی است که در ایران تقلید شده است
2) ماه هنر اسلامی از یکسو به جهان هند و بودایی یا هند و چین و از سویی بر جهان اساطیری ایران و مصر و بین النهرین و از جهتی به تفکر حکمی یونانی – اسکندرانی پیوند می خورد
تفکر و تاریخ هنری جهان قبل از اسلام به مثابه ماده برای صورت نوعی عالم اسلام درآمد
صورت نوعی هنر اسلامی ذیل مظهریت اسم الله اکبر از یکسو از وحی و کلمات قدسی و نگاه معنوی پیامبرانه عالم متاثر می شد و از سوی دیگر از ترکیب ابداعی و حضور تخیلی در ساحت قصص بهره مند می شد .(3)
ماده هنر اسلامی