پایان نامه صور خیال در غزلیات و قصاید فخرالدّین عراقی در word دارای 119 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پایان نامه صور خیال در غزلیات و قصاید فخرالدّین عراقی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه صور خیال در غزلیات و قصاید فخرالدّین عراقی در word
پیشگفتار
مقدمه
فصل اول: کلیات
1-1 هدف
1-2 پیشینه ی تحقیق
1-3 روش کار
فصل دوم: تشبیه
2-1 انواع تشبیه
2-1-1 تشبیه مؤکّد
2-1-2 تشبیه مطلق یا صریح
2-1-3 تشبیه بلیغ
2-1-4 تشبیه مجمل
2-1-5 تشبیه مفصّل
2-2 انواع تشبیه به اعتبار طرفین تشبیه
2-2-1 حسی به حسی
2-2-2 حسی به عقلی
2-2-3 عقلی به حسی
2-2-4 عقلی به عقلی
2-2-5 خیالی
2-2-6 وهمی
2-3 انواع تشبیه به اعتبار افراد و ترکیب طرفین
2-3-1 مفرد به مفرد
2-3-2 مفرد به مرکب
2-4 انواع تشبیه به اعتبار تعدّد طرفین
2-4-1 تشبیه ملفوف
2-4-2 تشبیه مفروق
2-4-3 تشبیه جمع
2-5 اقسام دیگر تشبیه
2-5-1 تشبیه مضمر
فصل سوم: استعاره
3-1 انواع استعاره استعاره ی مصرّحه
3-2 استعاره ی مکنیّه
3-3 استعاره ی تمثیلیّه
3-4 اقسام استعاره به اعتبار ذکر لوازم طرفین
3-5 استعاره ی مجرّده
3-6 استعاره ی مرشّحه
3-7 استعاره ی مطلقه
3-8 استعاره ی تخییلیّه
فصل چهارم: کنایه
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه صور خیال در غزلیات و قصاید فخرالدّین عراقی در word
1- امیر خراسانی، احمد، لبخندشعرا ، انتشارات کرمان شناسی ، چاپ بهمن ، کرمان
2- براوان،ادوارد،«ازسعدی تا جامی» ترجمه علی اصغرحکمت، تاریخ ادبی ایران، انتشارات ابن سینا،تهران ، چاپ اول
3- پادشاه ، محمد، متخلص به ( شاد )، دکترمحمد دبیر سیاقی« فرهنگ اصطلاحات ومترادفات آنندراج »، 7جلد انتشارات کتابفروشی خیام ، چاپخانه حیدری ، تهران 1363 شمسی
4- تبریزی، محمودحسین بن خلف،«برهان قاطع» به اهتمام دکترمحمد معین،انتشارات ابن سینا ، چاپ دوم
5- ثروتیان ، بهروز، « بیان درشعر فارسی » ، انتشارات برگ ، تهران
6- ثروت ، منصور، « فرهنگ کنایات » ، انتشارات سخن ، تهران
7- خانی جزنی ، اکبر ، « دیوان فخرالدین عراقی » ، انتشارات نگاه تهران ،
8- دهخدا ،علی اکبر ، «لغت نامه دهخدا» ، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه ، تهران، 1338 و دوره جدید
9- سهیلی خوانساری ، احمد ، دیوان و خواجوی کرمانی ، انتشارات پاژنگ ، چاپ دوم ، تهران 1361
10- شفیعی کد کنی ، محمد رضا ، « صور خیال در شعر فارسی » انتشارات آگاه تهران ،
11- شمیسا، سیروس ، « نگاهی تازه به بدیع » انتشارات فردوسی ، تهران، ویرایش دوم، چاپ سیزدهم ،
12- شمیسا، سیروس، در انواع ادبی » ، انتشارات دانشگاه پیام نور ، چاپخانه رامین ، چاپ سوم ،
13- صفا ، ذبیح الله ، در تاریخ ادبیّات در ایران » ،انتشارات فردوسی، تهران ، چاپخانه رامین ،
14- فخرالدین عراقی،« دیوان عراقی»بااهتمام درویش، نشر سخن، تهران، «بی تا»، وبه اهتمام سعید نفیسی ، تهران ، 1336 هـ . ق
15- قائمی پروین ، « دیوان فخردالدین عراقی » نشر پیمان ، تهران،
15- کزّازی ، جلیل ، در زیبا شناسی سخن پارسی بیان »، نشر مرکز، تهران،
16- محتشم ، نسرین ، « مجموعه آثار فخرالدین » انتشارات زوّار ، تهران ،
17- میرزانیا ، منصور ، «فرهنگنامه کنایه » ، انتشارات امیرکبیر ، تهران
18- نشاط محمود ، « ادات تشبیه در زبان فارسی » ، نشر سهند ، تهران ، ;;;;;
19- نفیسی ، سعید ، لبخند شعرا ، نشریّات مؤسسه خاور ، تهران
20- همایی ، جلال الدین ، در فنون بلاغت و صنلاعات ادبی » ، انتشارات نشر هما ، تهران ،
چکیده
فخر الدّین عراقی از شاعران و عارفان ادب فارسی در سده ی هفتم هجری می باشد. شعرهایش رنگ و بوی عرفان دارد. همان طوری که می دانیم آنچه سخن را شاعرانه می کند تصاویر شعری یا صورت های خیال دل انگیز آن است که از تصرّف شاعرانه در واقعیت خارج نشأت می گیرد. عراقی از جمله شاعرانی است که صور خیال را برای بیان اندیشه های عرفانی به کار برده و صور خیال در واقع نمودهای گوناگون تخیل می باشد. به کمک تشبیه، استعاره و کنایه می توان تصویری زیبا آفرید
در این رساله کوشش نگارنده بر آن بوده که غزلیّات و قصاید فخرالدّین عراقی را از جنبه خاص بیان هنری مورد بررسی قرار دهد. این علم ابتدا شامل 4 فصل (تشبیه،استعاره،کنایه و مجاز) بود که با توجه به بررسی ابیات مجاز در شعر او به کار برده نشده است
در این رساله به پیشگفتار، مقدمه، تشبیه و استعاره و کنایه و انواع آنها پرداخته ایم
بررسی صور خیال در اشعار یک شاعر ، به ما کمک می کند تا دریچه ای به ذهن او بگشایم و ببینیم اگر استعاره و تشبیه به کار می برد محسوس هست یا معقول ، تا از این رهگذر به گستره ی اندیشه ی او راه یابیم
پیشگفتار
بیان از دیدگاه قدما: قدما در تعریف بیان گفته اند، بیان در لغت بر معنی کشف و ایضاح و ظهور است. حسام العلماء، چاپ و سال ؟ ص 138)
در اصطلاح عبارت است از « معرفت ایراد معنی واحد به طرق مختلف به سبب زیادتی و نقصان دلالت عقلی بر معنای مقصود.» ( تفتازانی ، 1409 : 273 )
بیان از دیدگاه ادبای معاصر
ادبای معاصر غالبا شرط دیگری بر آنچه در تعریف گذشتگان آمده است افزوده و گفته اند: بیان دانشی است، که در آن از نحوه ی ایراد معنای واحد به طرق مختلف سخن می رود، بشرط آنکه اختلاف طرق (شیوه های مختلف گفتار) مبتنی بر خیال باشد. یعنی لغات و عبارات به لحاظ خیال انگیزی نسبت به هم متفاوت باشند. مثلاً به جای صورت او زیباست، می توانیم بگوییم صورت او مثل گل است ولی اگر بجای عبارت اخیر بگوییم صورت او مثل ورد است از علم بیان استفاده نکرده ایم. (شمیسا ، 1371: 50 )
خیال
علمای گذشته ما به هنگام «تشریح» قوای مغزآدمی، به پنج قوه ی متمایز دست یافته اند که یکی از آنها «خیال» است.«او قوتی است ترتیب کرده در آخر تجویف مقدم از دماغ که آنچه حس مشترک از حواس ظاهر قبول کرده باشد، او نگاه می دارد و بماند در او بعد غیبت محسوسات»
(عروضیسمر قندی ، 1369 : 13)
هیچ تجربه ای از تجربه های انسانی که می تواند موضوع شعر قرار گیرد، بی تأثیر و تصرف نیروی خیال، ارزش هنری و شعری پیدا نخواهد کرد و هر حادثه ای هنگامی موضوع شعر است که از شهود حسی و خیال شعری انسان شاعر، رنگ پذیرفته باشد، یعنی تجربه ای که به گفته ی کروچه به حد یک شهود غنایی رسیده است.(کروچه ، 1866 : 89 )
یکی ازپر بسامد ترین کارکردهای تخیّل همان برقراری پیوند نو میان اجزاء و عناصر محسوس و معقول است.تخیّل برای انجام کار مستلزم یاری «تداعی» است. از نظر فرای، دو نوع اصلی از تداعی وجود دارد که عبارتند از «قیاس» و «این همانی» یعنی دو چیز مشابه یکدیگرند یا در حکم یک چیزند. رنه ولک معتقد است که عبارت قدیمی «تداعی معانی» عبارت یکدیگر را تداعی می کنند.مقولات عمده این تداعی ها «مجاورت زمانی و مکانی، (مجاز) و شباهت و عدم شباهت، (تشبیه و استعاره) است. (رنه ولک ، 1373 : 92 )
مقدمه:
نام شاعر و محل ولادت آن
شیخ فخرالدّین ابراهیم بن بزرجمهربن عبدالغفار همدانی فراهانی معروف و مشهور به « عراقی » ازمشایخ بزرگ و از شاعران بلند مرتبه ایران در قرن هفتم هجریست. حمدالله مستوفی نام و نسب اورا « فخرالدّین ابراهیم بن بوذر جمهر بن عبدالغفار الجوالقی » و نویسنده ی مقدمه ی دیوان او یعنی یکی از مریدان قریب العهد وی « فخر الملّه و الدّین ابراهیم ابن بزر جمهر المشتهر بعراقی »نوشته اند. مولد او را خواه حمد الله مستوفی و خواه نویسنده ی مقدمه ی دیوانش و دیگران هم بتبع« کومجان » و « کمجان » نوشته اند و این قریه امروز بنام « کمیجان » باقی و مرکز دهستان «بزچلو»از توابع اراک است. عراقی خود در آثارش به مولد خود کمجان اشاره کرده و گفته است
جز عراقی، که نیست امیدش تا ببینـد وصــال کُمــجـان را
یا صبا بوی سر زلف نگاری آورد یا خود این بوی زخاک خوش کُمجان را نفیسی ،
گویند که مولد آن سوخته ی جمال و آن تشنه ی وصال، آن یگانه با سلامت و آن نشانه تیرملامت، از قریه ی کمجان از نواحی شهر همدان بوده است. حمدالله مستوفی قریه ی کمجان را در « ولایت اعلم همدان» یاد کرده است. نام چنین ولایتی در قرب همدان دیده نشده است و شایدکلمه ی « اعلم » تحریفی از « اعلی» و مراد از ولایت اعلی نواحی علیای همدان واقع در ارتفاعات جنوبی ولایت همدان باشد.(قائمی ، 1381: 19 ). عراقی در سال 610 هجری در روستای کمجان در ناحیه اعلم یاالمر در میان همدان و اراک که در 86 کیلومتری هر دو شهر است ولادت یافت
( نفیسی، 1344: 163)
خانواده شاعر
خاندان عراقی اهل علم بوده اند و آبا و اجداد او جداً فوق جد علما و افاضل بوده اند. این موضوع کاملاً صحت دارد که خانواده ی فخرالدّین اهل علم و ادب و فضل و مورد احترام اهالی همدان بوده اند و مسلّماً در بعضی از مدارس این شهر و حتی در حوالی بغداد به تعلیم حکمت و تفسیرعلوم شرعی اشتغال داشته اند و خود فخرالدّین هم تا قبل از آنکه جاذبه ی آن حادثه ی عشقی ویرا به دنبال خود از مدرسه بیرون بکشد در پی همان شیاری می رود که پدرش بزرجمهر و جدش عبدالغفار دنبال کرده بودند.( محتشم 1384 : 16 )
شخصیت عراقی:
مردی مهربان و بی ریا بود و سرشتی از ادب و نزاکت و فروتنی داشت. از کودکی در بین هم مکتبان خود از محبوبیتی چشم گیر برخوردار بود. در احوال او آمده است که در جوانی با وجود اینکه در چهره ی یک قلندر وارد خانقاه مولتان شد، بهاالدین زکریا شیفته و مجذوب او شد که تصمیم گرفت او را نزد خود نگه دارد و به تربیت و ارشاد او همت گمارد. صفات و خصوصیات حمیده ی قلندران واقعی را که عبارت از تواضع و مناعت و شرافت نفس و بی اعتنایی به دنیا و مال دنیا و خدمت در راه معشوق ازلی بدون چشم داشت و بی اهمیّت بودن به مقرّرات و قیودی که برای کسب وجهه در اجتماع برخی به اعمال آن نظر می کنند، فخر الدین عراقی در وجود خودآنها را پرورش داده بود و گویا ارز همان ابتدا قلندر به دنیا آمده بود.( محتشم ، 1372 : 17 )
ادوارد براون می گوید: فخرالدین عراقی را می توان یک قلندر تمام عیار دانست که به هیچ وجه در بند نام و مقام خود نبوده ، و هر صورت یا موجود نیکو و جمیل را آئینه ای از طلعت دوست دانسته و در آن عکسی از جمال مطلق نمایان می دیده است. ( براون ، بی تا ، 1374 : 79 )
وی به هیچ وجه علا قه ای به جمع مال و ثروت نداشته و آنچه را که بعنوان مقرّر ی حکّام و سلاطین وقت به او می دادند ما بین فقرا تقسیم می کرده و حتّی در فکر اینکه اندوخته ای برای پسر بسازد نبوده است با این اعتقاد که روزی رسان خداست . این موضوع را از زبان خود او می شنویم
هر چند خدا ببخشد از سیم و زرم یا در ره او دهم یا خوش بخورم
یک جو نکنم ذخیره از بهر پسر روزی چوخدا دادمرا،نی پدرم
( آثار فخرالدین عراقی ، 1372 : 34 )
سبک عراقی:
عراقی عاشق سوخته ایست که با سخنانش از سوز درون و شوق باطن و کمال نفس خویش حکایت می کند. کلامش ساده و استوار و استادانه است. در غزل ها و ترکیب ها و ترجیع های وی شورو شوقی بی مانند که نشانه ی التهاب درونی اوست دیده می شود و این شوق گاه با تأمل درمعارف و حقایق عرفانی همراه و گاه با توصیفات بدیع و کم سابقه یی از حالات سالکان و واصلان آمیخته است. مثنوی و قصائدش بیشتر رنگ تحقیق دارد و طبعاً حالت و لطافت غزلهای او را فاقد است خاصّه که استادی وی در غزل همواره مورد اذعان سخن شناسان، و بعضی از غزلهای وی درشهرت بدرجه یی بود که مبداء ایجاد افسانه هایی درباره ی شاعر شده است
(صفا ، 1371: 577 )
سبک عراقی در شعر ساختگی و قراردادی نیست و صداقت و هیجانات طبیعی این عاشق بی قرار بیشتر زبان او را به زبان گفتگو نزدیک می کند و از تصنّع به دور. وی الفاظ معمولی و کلمات ساده را بکار گرفته و به آنها معانی رمزی و مفاهیم شاعرانه داده است. شعر او آنقدر روان است که صنایع لفظی و معنوی در آن مستحیل شده و اثری از تکلّف در آن دیده نمی شود، به طوری که در وهله ی اول حتی تشخیص این صنایع دشوار می نماید
غزلیات وی در ادبیات ایران و بخصوص در ادب صوفیه اهمیّتی شایان دارد. این غزل ها با زبان ساده یک عاشق شیفته وشیدا سروده شده، و از زمان حیات شاعر ورد زبان عشّاق وشیفتگان شعر بوده است.(محتشم ،1372 : 18)
مذهب و اعتقادات عراقی:
فخرالدین عراقی ظاهراً شافعی، یعنی اهل حدیث بوده است. اما در غزلیّات، وی تمام ادیان و مذاهب را به یک نظر می بیند و مذهب عشق را بالای تمام مذاهب قرار می دهد
مرا که بتکده و مصطبه مقام بود چه جای صومعه و زهد و وجد و حالات است؟
مرا که قبله خم ابروی بتان باشد چه جای مسجد و محراب و زهد و طاعات است؟ ص 50، غ
(قائمی ،1381 : 104 )
ممدوحان شاعر:
1 – شیخ حمید الدین احمد واعظ. (ص 41)
اوست اوحد حمید احمد خلق کز جلالش نمود برهان را
2 – شیخ بها الدّین زکرّیا ملتانی ( ص 43)
پرسی اگر در جهان کیست امام الامام؟ نشنوی از اسمان جز زکریّا جواب
3 – شیخ عزیز الدین محمد الحاجّی ( ص 46)
بیا تا بینی، ای منکر، دلی از همت مردی که در صحرای قرب حق همی طیار در جنبد
ولی حق عزیز الدین محمد حاجی آن عاشق که گرد کعبه ی وحدت همی صد بار در جنبد
4 – شیخ صدر الدین (47)
دل تورا دوست تر زجان دارد جان زبهر تو در میان دارد
گرکند جان به تو نثار مرنج چه کند؟ دسترس همان دارد
5 – در نعت رسول اکرم (ص) (50 )
عاشقان چون بر در دل حلقه ی سودا زنند آتش سودای جانان در دل شیدا زنند
تا به چنگ آرند دردش دل به دست غم دهند ور به دست آید وصالش جان به پشت پا زنند
شرح دوران زندگی شاعر:
عراقی وقتی از تربیت دایه و زحمت گهواره فارغ شد و سن او به پنج سال رسید او را در مکتب نشاندند. مدت نه ماه مجموع کلام الله را حفظ کرد. سن او چون به هفده رسید، بر جمله ی علوم ازمعقول و منقول ، مطلع شده بود و مستفیذ گشته، تا چنان شد که در شهر همدان در مدرسه ی «شهرستان» به افادت و دیگران درخدمتش به استفادت مشغول بودند. ناگاه جمعی قلندران، های وهوی زنان، از مجلس در رفتند و سماع آغاز کردند و این غزل به آواز خوش خواندند
ما رخت زمسجد به خرابات کشیدیم
خط بر ورق زهد و کرامات کشیدیم ;;;;;
شنیدن این غزل هیجان روحی فخرالدّین ابراهیم را بر می انگیزد و. بدنبال آن کشیده می شود و او را از شهر و دیار خویش آواره آفاق و انفس می کند .( قائمی ، 1381 : 21 )
فوت شاعر:
بعد از مدتی شیخ فخر الدین را اندک عارضه ایی پیدا شد. بر روی او اثر ماشرا ظاهر گشت. پنج روز بخفت، روز ششم بیماری که هشتم ذی العقده بود و هفتاد سال از هجرت حضرت رسالت گذشته و سن شریف آن بزرگوار به هشتاد رسیده، پسر و اصحاب را بخواند و آب در دیده بگردانید و ایشان را وداع کرد و این آیت را بخواند که « یَومَ یَفرُّ الَمرءِ مِنْ اَخیهِ و امّهِ و ابیه».روزی که آدمی از برادرش می گریزد و از مادرش و پدرش.( سوره ی عبس، ایه ی 34 و 35). ( خانی جزنی ، 1373 : 9 )
فی البداهه این رباعی را سرود و کلمات شهادت طیبّه را بر زبان راند و از این بقعه فنا بعام بقا خرامید، مدفن آن بزرگ دین در جبل صالحیه دمشق است و فرزندش کبیرالدّین نیز در نزدیکی اودر جوار شیخ محی الدّین عربی آسوده است
در سابقه چون قرار عالم دادند مانا که نه بر مراد آدم دادند
زان قاعده و قرار کانروز افتاد نه بیش به کس دهند و نه کم دادند
( صفا ، 1372 : 58 )
آثار عراقی:
1 – آثار منظوم عراقی
الف) دیوان اشعار: دیوان عراقی شامل غزل، قصیده ترکیب بند، ترجیع بند، مقطعات و مثنوی دارد
ب) عشّاق نامه ی عراقی: مخلوطی است از مثنوی و غزل که مجموعاً شامل 1063 بیت است. این منظومه به «ده نامه » نیز معروف است و بنام شمس الدّین محمد صاحب دیوان جوینی وزیر اباقا و سلطان احمد تگودار که در آغاز سلطنت اوغون خان در سال 683 به قتل رسید، سروده و بدو تقدیم شده است و ظاهراً این اقدام شاعر بعد از آشنایی او با شمس الدّین صاحب دیوانست که به روایت صاحبان تراجم بعد از قتل معین الدّوله پروانه در حدود سال 680 همراه شاهزاده «قونغرتای» برادر اباقاخان به روم آمده بود. پس نظم عشّاق نامه بین سالهای 680 – 683 انجام گرفته است
این منظومه شامل ده فصل و هر فصل مشتمل بر مثنوی و غزل به همان بحر خفیف مخبون مقصور یا محذوف یعنی وزن حدیقه الحقیقه ی سنائی است
2 – آثار منثور عراقی: