برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله در مورد ‌‌چغازنبیل شهر باستانی دوره انتاش در word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد ‌‌چغازنبیل شهر باستانی دوره انتاش در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد ‌‌چغازنبیل شهر باستانی دوره انتاش در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد ‌‌چغازنبیل شهر باستانی دوره انتاش در word :

مقدمه :
از سال 1895 میلادی برابر با 1312 هجری قمری حضور هیئت حفاری های باستان شناسی فرانسوی در خوزستان رسمیت پیدا کرد.
این هیئت تا سال 1357 هجری شمسی، 1979 میلادی برابر با پیروزی انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت. که این هیئت یکی از پرسابقه ترین هیئت های حفاری در خاورمیانه بود که هشتاد سال استمرار یافت. نتیجه کاوشها و برس ها در شوش مجموعه مهمی از اشیاء هنری و کتیبه های ایلامی است که در اختیار علم قرار گرفته است.

شهر شوش در اواخر قرن سیزدهم قبل از میلاد پایتخت حکومت اونتاش گال پادشاه ایلام بود.
می دانیم که شوش پس از ایفای نقش پایتختی ایلام به پایتخت امپراطوری هخامنشی تبدیل شد و همین شهر در زمان سلوکیان به صورت منطقه آزاد درآمد. پس از چندی یعنی در قرن یازدهم میلادی بعد از زوال تدریجی شوش رخ می دهد و در قرن سیزدهم مردم آنجا را رها کرده و به حال خود می گذارند.

دورنتاش یک شهر مذهبی است که در دوره شکوفایی و تولد دوره ایلامی ساخته شد و وسعت آن به یکصد هکتار می رسد. برج مقدس آن هنوز هم 25 متر از ارتفاع خود را حفظ کرده است.
عرض طبقه اول دو برابر طبقه دوم و برج براساس یک نقشه عمودی بنا کرد دیده است.
نگرش تاریخی :
حدود اواسط قرن سیزدهم ق . م توسط شاه ایلام انقاش – گال شهرکی مذهبی نام دور انقاش نباشد که نام آن برگرفته از نام بنیانگذارش بوده است، این شهرک تبدیل به مرکزی زیارتی برای مردم ایلام گردید.
این مرکز حدود 30 کیلومتری جنوب شرقی شوش قرار داشت. مکانی که انتخاب شد قبلاً خالی از سکنه بوده است. اگر فرضیه سلطنت بیست ساله ای که به انقاش – گال نسبت داده می شود صحیح باشد. می توان گفت این بنا بلافاثله بعد از به قدرت رسیدن انقاش – گال ساخته شده.
در طول دوره بیست ساله سلطنت روی این بنا کار شده ولی در چندین جا کار متوقف شده مانند زمینی آجرفرش شده معبدی که بنای آن ساخته نشده است.

در آنجا کتیبه های با دقت کنار هم چیده شده که اسامی خدایانی که معبد برای آنان ساخته شده بود نوشته شده، محله هایی فقیرنشین که گویی برای کارگران در کنار انبارهای مصالح ساختمانی بود. به حال خود رها شده اند.
پس از مرگ انقاش گال شدت زندگی مذهبی در دور انقاش کاهش یافت. شاه ها فقط برای پرپایی جشنها و مراسم به معبد می رفتند که بعد از مرگ انقاش گال دیگر حکومت ها وابستگی چندانی از خود به شهر دور انقاش نشان ندادند.

شوتروک ناهونته معابد دیگری را در شهر مجاور بنا کرد که بقایای آن هنوز هم برپا است که شاید این شهر ناهویگر ما بوده و احتمالاً همان ده نو امروزی است به علاوه شواهد نشان می دهد که همین پادشاه کتیبه ها را از جای خود درآورده تا با خود به شوش ببرد.
یکی از روحانیون معبد به حفظ و نگهداری معبد و ذخایر آن ادامه می دهد ولی با رفتن شاه این مرکز زیارتی اهمیت خود را از دست می دهد و وسایل حفظ و نگهداری آن کاهش می یابد.
صحنهای مقدس حیاط روز به روز کمتر نظافت شده و از خاک و ماسه ای که باد و باران می آورند پر می شوند و سطح آن را بالا می آورند و در نتیجه برای رغتن به آنجا می بایست پلکانی ساخته می شد.
این بنا قرنها به آن حالت باقی می ماند تا اینکه با حمله و تهاجم آشوریها به این شهرک برای همیشه از لطف و مرحمت خالی می شود و این همان درهم کشیده شدن و متروک شدن این شهر است که در سال 640 ق . م اتفاق می افتد.
خرابیهای زیادی را بارانها و رگبارها به برج و دیوار حصار وارد کرده. دیوارهای حصار به علت قرار گرفتن بیشتر در برابر باران خصارات محکمی خورده است.
در قرن هفتم میلادی یکی از حاکمان محلی روی دیوار بیرونی شمال شرقی اقامتگاه کوچکی برای خود می سازد. از این خرابه کوچک تکه ای سفال لعابدار و یک دست بند شیشه ای الوان بدست آمده است.

(زیگورات) :
شهرسازان برای ساختن شهر دور – انقاش پشته ای را انتخاب کردند که در نزدیکی ساحل یک رود قرار داشت. این شهر در نیمراه دو مجتمع انسانی قرار می گرفت که از بزرگترین مجتمهای مسکونی ایلام بودند و این مکانیابی به صورتی انجام می شد که بر تمام دشت اشراف داشته باشد.
شهر جدید شاه ایلام از سمت شرقی دو آب و در مقابل کوهساری بنا شده که خود، آن را تا حدی غیر قابل عبور ساخته بود.
چغازنبیل عملاً با سه نوع خشت ساخته شده است : خشت خام، خشت پخ

ته و نوع سوم آن از خشتهای خام که با خشت پخته کوبیده و یا شکسته مخلوط شده که موجب استحکام بیشتر آن می شود زیگورات نقشه مربع شکلی را نمایان می کند. که طول هر ضلع آن 20/102 متر است. ارتفاع امروزی برج ها 35/24 متر در بالای صحن شمال شرقی و 95/24 متر در بالای صحن جنوب غربی است که همان دروازه غربی حصار می باشد. این زیگورات که تماماً با خشت خام ساخته شده، با روکار آجری به ضخامت 2 متر پوشیده شده. این نمای آجری در چهار وجه خود، دارای پیش آمدگیها و پس رفتگیهایی روی آنها نشان می دهد که زیگورات مربوط به او نقاش – گال و اینشوشیناک (رب النوع) است. تعداد 659 عدد از این آجرها هنوز هم در نمای آجری و در محل اصل خود قرار دارد.
یک گود برداهی در زیر سه حجم طبقاتی درونی قرار دارد که عمق آن 2 متر است حتی در زیر طبقه اول نیز پی وجود نداشته. هدف از این گود برداهی تسطیح خاک بکر بوده تا بتوانند خشت چینی را انجام دهند خشت چینی ها به گونه ای بوده است که خشت ها روی همان خاکی نهاده شده و با آن پیوند خورده اند که برای ساختشان از آن استفاده شده است. در رگهای پاینتر خشت چینی مشاهده شده است که حتی ملات هم وجود نداشته که شاید این امر برای پرهیز از نشستی احتمالی بوده که باید از فشار عظیم طبقات ناشی می شده است؟ با نفوذ به لایه های پایین تر نشست یا تغییر شکل در بستر های خشتی مشاهده نشده است.
تنه های درختانی که آنها را به غیر آغشته کرده بودند در حجم طبقه دون روی وجه شمال غربی خودشان نشان می دادند. این تند درختانی باید کلافی را تشکیل می دادند که پیوند بین خشتهای خام و پخته نمای آجری را تقویت می کرده است.

اتاقهای پلکاندار :

دری و شهایی که در دروازه شمالی شرقی انجام شده است قطعاتی از خشت خام یافت شده که به رنگی سفید آغشته بودند. به این ترتیب می توان پی برد که در جناحهای زیگورات اتاقهای سفید کرده ای وجود داشته.
در ضخامت هر یک از چهار جبهه طبقه اول زیگورات اتاقهایی وجود داشته که تعداد آنها در هر جبهه با جبهه دیگر متفاوت بوده است. در جبهه شمال غربی هفت اتاق و در جبهه جنوب غربی پنج اتاق و در جبهه جنوب شرقی ده اتاق و در جبهه شمال شرقی شش اتاق وجود داشته است. غیر از جنوب شرقی اتاقهای سه جبهه دیگر مشابه یکدیگر است و فقط ابعادشان متفاوت بوده است. کف زمین آنها از سطح صحن ها پایین تر بوده. سقف همه این اتاقها به شکل طاق آهنگ است و از خشت خام زده شده اند.

در هر یک از اتاقها پلکانی پایین می آمد که از سطح طبقه اول شروع می شده ولی این پلکانها امروزه از بین رفته اند. ارتفاع این پلها نسبت به سطح صحن به هشت متر می رسید.
ارتفاع بعضی از اتاقها توسط پلکان ویژه ای برقرار می شد و برای دسترسی اتاقهای همجوار در نیمه راه با چرخشی از هم جدا می شد و اتاقها را به هم مرتبط می ساخت. در مواد و مصالح این پله ها از خشتهایی که خاک آن با آجر کوبیده مخلوط شده استفاده شده بود. عرض پله ها 85 سانتی متر و ارتفاع آنها 40 سانتی متر بوده.
لوح 16 تصویر بالا چپ
کف اتاق شماره یک پوشیده از غبار کاه و دانه های گندم و یا جو بوده که تبدیل به گرد شده بودند. در اتاق شماره دو قطعاتی از چوب یافت شده و در اتاق شماره 4 سه خمره بزرگ قیر اندود کشف شده است و حدود 20 خمره کوچک.
لوح 20 تصویر وسط چپ

خمره های بزرگ که برای مخزن مایعات بوده با خشت محاط و توسط آنها نگهداری شده بودند. اتاقهای 6 و 7 حاوی چند کلوخ با رنگهای مخلوط شده و تعداد زیادی صرف بود.
لوح 20 تصویر آخر
اتاق شماره 8 خالی بوده ولی قسمتی از آن کفسازی شده بود. تمام کف اتاق شماره 9 نیز از خشت پخته شکسته پوشیده شده بود. دیوارهای اتاقهای 23 و 24 با ساروج اندود شده بودند. که ظاهراً این اتاقها برای انبار موادی استفاده می شد که باید دور از رطوبت باشند. کف این اتاق را لایه ای از غبار چوب دیده شده که در لا به لای آنها تعدادی میله شیشه ای تار که برنگ سیاه و سفید بودند وجود داشت و اینها برای تزیین لنگه درهای معابد، کاخها و حتی حصارها بکار می رفته.
اتاق 26 شامل تعداد زیادی گل میخ از جنس سفال لعابدار با نشان و نقوش گوناگون بود. بعضی از آنها شبیه مهرهای شیشه ای بودند و بعضی از آنها نام پادشاه سازنده بنا را برخود داشتند. اتاق 28 مملو از گل میخهایی بود که با دقت در کنار هم چیده شده بودند.
لوح 17 تصویر پایین
با توجه به این اشیاء که در طبقه اول یافت شده می توان اتاقهای آن را انبار تلقی کرد در این محلها علاوه بر عناصر معماری و تزیینی که برای ساختمانهای جدید استفاده می شد محصولات غذایی و همچنین ذخایری از چوب نیز وجود داشته.
دیوارهای ساخته شده با آجرهای شکسته :
اتاقهای پلکاندار طبقه اول فضای خالی ایجاد کرده بودند که اگر برجهای چند طبقه با ده ها متر ارتفاع به آن تکیه می کرد باعث رانش و نشست در پی می شد. برای حل این مشکل دیوارهای قوی مورب به حالت شمع بین طبقه اول و حجم خشتی طبقات میانی برپا کرده اند که به قسمت تحتانی طبقه دوم تکیه داده و از آن محافظت می کند. برای ساختن این دیوار از آجرهای شکسته استفاده کرده اند که احتمالاً در اثر بی مبالاتی حمل از رودخانه تا برج شکسته شده اند.
این دیوار در تمام طول وجه خارجی خود فرو رفتگی و بیرون زدگی هایی دارد که ناشی از طرح دیوار درونی اتاقهای پلکاندار است و برعکس تمام طول وجه درونی آن هیچ گونه فرورفتگی و بیرون زدگی ندارد. این وجه دیوار به حجم خشتهایی چسبیده است که به تدریج کاهش می یابد و پایه طبقه دوم را تقویت می کند.

معبد اینشو شیناک، جبهه جنوب شرقی، معبد A :
در جبهه جنوب شرقی پس از تخلیه اتاقهای طبقه اول 3 اتاق شناسایی شد که پلکان دسترسی نداشتند ولی توسط درهای ورودی به هم مربوط می شدند. کف آنها بیش از یک متر بلندتر از کف اتاقهای پلکاندار سایر جبهه ها بود. در محور اتاق 15 حجمی دیده شده که تماماً از آجر بوده است.
این حجم در روی سطح اول به صورت دست نخورده باقی مانده بود. بالای آن کفسازی شده بود و سطح آن به خشتهای حجمی که طبقه دوم برج را تشکیل می داد چسبیده شده بود.
در اینجا نیز مثل جاهای دیگر برج بعد از هر 10 ردیف آجر چینی یک ردیف آجر نوشته دار کار شده که متن تمامی آنها یکی می باشد و بیانگر این است که این معبد از سوی شاه به الهه اینشو شیناک وقف شده است. تعداد آنها و در محل خود به 37 عدد می رسد تمام عوض این 5/1 متری ورودی با خشتهای خام مسدود شده بود.
شکل 10 صفحه 38
در آنجا با دیوارهای سفید کرده وجود دارد تمام آن رواق با آجرهای شکسته مسدود شده بود، دو پله اتاق شماره 5 اختلاف دارد سطح آن 16 / 1 متر بود پس از ورود از رواق به اتاق 15 در طرف چپ ورودی سکویی برای پیشکشی و قربانی ساخته شده ورودی آن با خشت های پخته پوشیده شده است ورودی آن سنگهایی وجود دارد که در اثر آتش سیاه شده بودند.

از این رواق به اتاق 14 وارد می شدند. کف آن به دقت کفسازی شده و از وسط آن آبراه کوچکی گذشته بود. در طرف راست ورودی محرابی از خشت پخته که سنگفرش آن را حرارت آتش سیاه کرده بود. در همان ردیف دیگری وجود داشت که به اتاق 13 می رسید. اتاق 13 نیایشگاه بود که کف آن را با خشتهای شکسته کفسازی کرده بودند. زیر آستانه آن، در لایه ای از گچ قالبریزی شده؛ اثر 4 عدد ظرف که احتمالاً جنس آن از فلزات گرانبها بوده یافت شده. شاید فقط برخی

مراسم مذهبی مربوط به نذر و نیاز و قف در آنجا انجام می گرفته در آن زمان فقط طبقه اول ساخته بود و مربع بزرگی که در وسط آن قرار داشت به صورت فضا باز و حیاط مانند بوده. پس از اتمام مراسم های مذهبی عبادتگاه خالی شده و در آن را دیوار چینی می کنند و نمای آن را باد و غاب اندود می کنند. سپس ساخت حجم هایی با خشت خام که طبقات دوم و سوم و چهارم را تشکیل می دهد آغاز می شود.

صفحه 41 شکل 15
گیگوند :
می توان گفت که ساختن این زیگورات و برپایی آن در دو مرحله انجام شده است در زیگورات معبدی کشف شد به انجام معبد اینشوشیناک A که در ظن است طبقه اول ساخته شده بود. شواهد نشان می دهد که این معبد برای مدت کتاهی فعال بوده و سپس تمام فضاهای آن مسدود شده آمده است که از گیگوتو به عنوان بنایی در ارتباط مستقیم زیگورات استفاده شده. نوعی گیگونوی

فوقانی و نوعی گیگونوی تحتانی وجود داشته که یکی واضح و دیگری در ظلمات به سر می برد که در بعضی متون با «اسپو – OSPU» (جهان زیرزمینی) مقایسه شده است، این مقایسه باعث شده که برخی دانشمندان گیگوندی تحتانی را به مثال یک گور تفسیر کنند که به این نتیجه برسند که زیگورات یک مقبره نیز بوده است. برخی دیگر مسئله مقبره را رد می کنند که گویی گیگوند بیانگر محراب یا مکانی برای نیایش و گریز از امور دنیوی بوده است.

گیگونوی فوقانی یک معبد اعلی بوده و با درخشش آجرهای لعابدارش بر فراز برج می درخشیده. متون موجود در آجرهای در دروازه معبد A بودن شبیه به متنی است که در همه جای نمای آجری برج بوده با این تفاوت که نامی از کوکونوم در معبد A دیده نشده، زیرا زمانی که این معبد ساخته می شد زیگورات و کوکونوم وجود نداشته و این در حالی بود که حتی محراب کوچک هم هنوز به گیگوند تبدیل نشده بود. شاید همه اینها می تواند علت پوشیده شدن آجرهای نوشته دار با سه لایه اند و د و مسدود کردن این معبد باشد.

معبد B :
در قسمت شرقی طبقه اول از جبهه جنوب شرقی معبد دیگری وجود دارد که آن هم به اینشویناک هدیه شده و ورودی آن برخلاف معبد قبلی به صحن بیرونی بازی شده است، در روبروی پلکان کوچکی دارای پنج پله به طرف ورودی معبد راه می برده، سکویی لعابدار برای هدایا برپا بوده است. این سکو از چهار طرف باز بوده.
لوح 24 شماره 1
سر در هلالی این ورودی، که مصالح آن خشت و ملات گچ است تا حدی سالم مانده است بعضی از خشت ها طوری قالبگیری شده است که با قوس زدن متناسب باشند.

این معبد شامل 5 اتاق بوده که همه آنها در یک ردیف قرار داشته اند، در مقابل در ورودی در اتاق 19 سکویی به ارتفاع 05/1 متر، ساخته شده از 10 وج آجر با سطح سفید کرده وجود داشته که احتمالاً مجسمه خدایی در روی آن برپا بوده که معبد وقف او بوده است. قسمت پایین در یک لنگه ای آن ک مزین به چندین ردیف میله شیشه ای بود هنوز سرپا بود آنرا با ماده خاصی استحکام بخشیده و امروزه در موزه تهران نگه داری می شود.

محور چرخشی این در که به یک پاشنه سنگی منتهی می شود در کاسه ای سنگی قرار می گرفت که در حکم لولای در بود. برای بستن در و انداختن پشت بند آن وکلان کردن لگنه در جا کلونی سنگی بزرگی وجود داشته که بخش عمده ای از آن در دیوار کار گذاشته می شد به صورت کشویی در جا کلون سنگی که خام انقاش گال روی آن کنده شده می لغزید.
در طرف راست ورودی برای حمایت از طاق هلالی گذرگاه اتاق شماره 20 که با خشت زده شده بود دو ستون چهار گوشه با مصالحی از آجر و خشت برپا کرده بودند. این اتاق طول زیادی داشت و کف آن با دقت کهنسازی شده بود.

کف عبادتگاه 21 و 22 با خشت شکسته کفسازی شده بود و عبادتگاه 22 در طرف راست ورودی خود محراب یا مذهبی بر ارتفاع 05/1 متر از آجر داشت. این مزبح مشابه سکویی بود که در ورودی معبد قرار داشت.
در طرف چپ ورودی معبد اتاق 18 وجود داشت. کف این اتاق برای جلوگیری از رطوبت، ساروج شده بود.

نعبد اینشوشیناک B همان محراب تحتانی است که همراه با طبقات فوقانی برج از بین رفته با این همه شواهدی مانند آجرهای نوشته دار نشان می دهد که این معبد به شکل خاص بوده است در متن این آجرها می گویند که این محراب به خداوندان گال و اینشوشیناک وقف شده و برعکس در معبد سفلی فقط الهه اینشوشیناک مطرح است.

شکل 25 صفحه 52
معبد اعلی :
معبد اعلی به کلی از بین رفته است ولی اثراتی از آن باقی مانده. در درجه اول به آجرهای کتیبه دار اشاره می شود که به رو کاری آجری چهار وجه آن تعلیق دارد، هفتاد عدد از این آجرها در چهار طرف شیب زیگورات پیدا شد. متون ایلامی، این ساختمان را محل استقرار رب النوع هایی مانند گال و اینشوشیناک معرفی کرد.
* دیوارهای این معبد با آلوهای لعابدار آبی و سبز و با پرتو نقره ا و طلائی درخشان نقوش دایره و لوزی به هم پیوسته.

این معبد همچنین باید از طرف بیرون هم گل میخهای سفالی لعابدار و میخهای سفالی لعابدار تزیین شده باشد.
حفر دهلیز در زیگورت :
برای کاوشهای بیشتر گروه اکتسابی مجبور به حفره دهلیز در زیگورات شدند که ابهاماتی که واجب مقبره بودن و یا معبد بودن زیگورات وجود داشت از بین برود.
بنابراین دهلیزی در 12 متری غرب دروازه شما غربی حفر شد. در آن مسیر ناودانی از خشت پخته و غیر اندود یافت شده که در دیوار خارجی اتاق 4 قرار داشت.

با پیدا شدن این ناودان می توان گفت که در مرحله اول بنای زیگورات، نمای زیگورات هنوز با پوشش آجری پوشیده نشده بود و ناودان که از خشت خام ساخته شده بود رفع نیازی کرد. موقعی که این مرحله از ساختمانی به پایان می رسد باید روی نمای اولیه روکار خارجی ساخته شود که ضخامت آن 60 / 2 متر بود.

بنابراین مرحله دوم ساخت بنا حالت زیگورات را به کلی تغییر داد. یعنی معبد اینشوشیناک A با دروازه با شکوهش به ارتفاع 8 متر و اتاقهایی که در این به وجود آمده بود قسمتهای نادری از طبقه اول بوده که با خشتهای خام مسدود شده اند. زمانی که دهلیز به دیوار داخلی اتاق 4 می رسد دری پیدا می شود که اتاق را به حیاط مرکزی مرتبط می نمود.
در طرف داخل طبقه اول ایوانی وجود داشت که با شیب کمی به سمت حیاط مرکزی می رفت و تمام آن کفسازی شده بود.
حجمهای اول و دوم و سوم هر کدام جداگانه ساخته شده اند و این حجم ها به طرز ماهرانه ای به هم دوخته شدند. برای جلوگیری از نشست حجم اول یا طبقه دوم شیب ایوانی که منجر به حیاط می شد را با خشتهای خام آمیخته با خشت های پخته پر کردند که به سمت داخل متمایل بود تا هم موجب استحکام حجم اول شود و هم مسیری برای حمل و بردن مصالح به بالای حجم ها شود و خود ایوان را با آخر شکسته پر کرده اند.
در زیر حجم اول و دوم که طبقه دوم و سوم را ساخته کفسازی های صحن برداشته شده اند ولی در زیر حجم سوم که طبقه چهارم را می سازد به دلیل فشار زیادی که داشته کفسازی ها باقی ماند.
پلکانهای زیگورات :

در وسط هر یک چهار ضلع زیگورات دروازه ای وجود داشته است. با اینکه این دروازه ها شبیه به هم بودند ولی تنها دروازه جنوب غربی بود که به پلکانی باز می شد که این پلکان با گذشتن از تمام طبقات به معبد اعلی می رسید. ابعاد دروازه ها مثل هم بود پله های آنها آجری بود و با لایه ای از سنگ حفاظت می شده اند.

دروازه جنوب شرقی :
برای ورود به این دروازه 13 پله تعبیه شده اشت. این پلکان از سایر پلهایی که از صحن شروع می شوند بلندتر است طول آن 50/4 متر و ارتفاع آن 30 سانتی صفر و عرض آن 27 سانتی متر است تمام این پله ها پوشش سنگی داشتند. دو دیوار حفاظتی در اطراف پلکان بود که آن را از مصطبه طبقه اول جدا می کرد. راه ارتباطی آن مصبطه طبقه اول از طریق 2 با زوایای کوچک است که هر کدام 5 پله دارند. طول هر کدام از این پله ها 80 سانتی متر و ارتفاع آن 20 سانتی متر است. آن را به پاگرد اول می رساند که یک اتاق رواق مانند در آنجا وجود دارد به طول 7 متر و عرض 70/2 متر.
از مقابل در ورودی همین اتاق پلکانی با 8 پله به طول 50/1 متر شروع می شود و به پاگرد میانی

می رسد و ارتفاع هر پله آن 31 سانتی متر و عرض آن 25 سانتی متر است. از پاگرد میانی دو بازوی پله وسیع از چپ و راست شروع و به روی سقف طبقه اول می رسد هر یک از این بازوها 10 پله دارند. طول هر یک 30/3 متر و ارتفاع 30 سانتی متر و عرض 28 سانتی متر است.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید