مقاله رهنمودی در مقدمه های شناخت علل و عوامل جرم انگاری افراطی و توالی فاسد آن در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله رهنمودی در مقدمه های شناخت علل و عوامل جرم انگاری افراطی و توالی فاسد آن در word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رهنمودی در مقدمه های شناخت علل و عوامل جرم انگاری افراطی و توالی فاسد آن در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رهنمودی در مقدمه های شناخت علل و عوامل جرم انگاری افراطی و توالی فاسد آن در word

چکیده:  
مقدمه :  
بیان مسئله :  
سوالات تحقیق :  
فرضیه تحقیق:  
تحقیق روش:  
اهداف تحقیق:  
اهداف علمی:  
اهداف کاربردی:  
اهمیت و ضرورت تحقیق:  
ساختار تحقیق:  
کلیات :  
معنای لغوی :  
معنای اصطلاحی و مفهومی تورم قوانین کیفری :  
فصل اول  
علل و عوامل تورم قوانین  کیفری  
مبحث اول :تورم مراجع تقنین  
مفهوم تفکیک قوا:  
مبحث دوم:  
پذیرش کیفر و اعمال سزا ده و قهرآمیز به عنوان تنها پاسخ  
بخش اول :توالی فاسد جرم انگاری  
مبحث اول :  
جرم زدایی بالقوه در پرتو فراینده برچسب زنی :  
مبحث دوم :  
افزایش جرم و جمعیت کیفری :  
فصل دوم :  
راهکارهای برون رفت از بحران تورم قوانین کیفری  
بخش اول :  
مبحث اول :سیستم قانونی بودن تعقیب  
مبحث دوم :  
نتیجه گیری :  
پیشنهادات :  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله رهنمودی در مقدمه های شناخت علل و عوامل جرم انگاری افراطی و توالی فاسد آن در word

1-اردبیلی،محمد علی؛1382،حقوق جزای عمومی،ج1،چ4،تهران،نشر میزان ص

2-ابرند آبادی،علی حسین؛هاشم بیگی،حمید،1377،دانشنامه جرمشناسی،چ1تهران؛دانشگاه شهید بهشتی

3-نجفی ابرندآبادی؛نیمسال نخست78-79،کارشناسی ارشد،دانشگاه شهید بهشتی،امیر حمزه زینالی،صص646-

4-ابرندآبادی،مجموعه تقریرات جرم شناسی پیشین،ص

5-قاضی شریعت پناهی،سید ابوالفضل؛1380،حقوق اساسی در نظام جمهوری اسلامی ایران،چ8،تهران؛میزان،ص

6-لارژ کیریستین؛1375،درآمدی بر سیاست جنایی،ترجمه علی حسین نجفی ابرندآبادی،چ1،تهران،یلدا،ص

7-شیداییان،جزوه تقریری جرمشناسی مقطع کارشناسی ارشد،دانشگاه آزاد واحد قم،صص37-83-

8- شیدائیان ،عدالت ترمیمی (جزوه درسی ) پیشین ،ص7

9- لژمن ،لارونس؛ 1379 ، جرمشناسی وجرم انگاری، چالش علم ضمانت اجرائی کیفری، ترجمه روح الدین علیوند، مجله حقوق قضایی دادگستری ، ش ص 67

10- موسوی مجاب،سید درید؛85-86،جزوه متون حقوقی،دانشگاه آزاد واحد قم،پیشگفتار نویسنده

چکیده

این تحقیق رهنمودی در مقدمه های شناخت علل و عوامل جرم انگاری افراطی و توالی فاسد آن و همچنین  تلاش برای دستیابی به شیوه های خروج از بحران مربوط از نظام تقنینی جمهوری اسلامی ایران است .از این رو در دو بخش تدوین یافته در بخش اول چالشهای حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری با عنایتی ویژه به علل و عوامل موثر در آن بررسی شده ،در بخش دوم راههای برون رفت و خروج از این چالش تورم قوانین کیفری با عنایتی ویژه به جرم زدایی مطرح شده را قسم این سطور از داده ها و یافته های  وسیع جرم شناسی و جامع شناسی جنایی بهره برده است در پایان به این نتیجه می رسیم که در یه کنترل اجتماعی موثر قبل از استفاده از قانون کیفری و اعمال سزا ده ضروری است به اقدامات پیشگیرانه و معضادتی ،حمایتی در پناه آموزه  های جرم انگاری متوسل و متمسک شویم


مقدمه

یکی از مهمترین مسائل سیستم های حقوقی در جهان امروز به ویژه جامعه کنونی ایران ،مشکل تورم قوانین کیفری است که باعث فزونی جرایم در قانون مدون کیفری می شود،و باعث قطور شدن مجموعه قوانین جزایی میگردد.البته ناگفته پیداست که قانون کیفری برای تمیز و تشخیص هنجارها از رفتارهای افراد جامعه ضرورت دارد ؛اما نمی توان تبعات و توالی فاسد جرم انگاری افراطی را نادیده گرفت اصولا چنین است موادی که به قانون کیفری افزوده می شود انگ مجرمانه ای است بر رفتارها و تهدید قضایی آزاد رفتاری شهروندان و گسترش فضای تحت کنترل دولت که نتیجه بلا فصل آن آسیب پذیری و تنافر میان مردم و دولت خواهد شد


بیان مسئله

هرچند وجود قانون کیفری برای تمیز و تشخیص هنجارها و تعیین الگوی رفتاری و قانونی شهروندان برای هرجامعه ضروری است ،اما برای ایجاد جامعه ای هنجارمند و قانون مند همراه با تامین و تضمین حقوق و آزادی های اساسی و فردی شهروندان ،تنها از رهگذر سازو کار جرم انگاری های متعدد آن هم از طریق ابزار کیفری نمی توان بهره برد؛چراکه آثار و پیامدهای سوء مترتب و جرم انگاری متعدد هزینه های سرسام آور متعاقب آن از یک سو و تهدید آزادی افراد در پرتو انگ زدن و رفتارها از سوی دیگر مستلزم توجیهات و متقن است در واقع  به هرمیزان بر سیاهه قوانین کیفری افزوده شود به همان میزان حوزه آزادی و رفتار افراد محدود تر می شود  و این رویکرد خلاف اصل آزادی است.در ایران تصویب بیش از سیصد قانون کیفری ماهوی قطع نظر از مقررات شکلی فراوان در فاصله قریب سی سال از تاریخ انقلاب از سوی مراجع متعدد و متنوعی ،مجمع تشخیص مصلحت نظام ،کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس و دیوان عالی کشور در مقام وحدت رویه و غیره گویای پراکندگی و تورم شگفت انگیز قوانین کیفری است.این بحران کثرت تدوین قوانین کیفری نه تنها نظمی حادث نمی کند بلکه خود میتواند عامل بی نظمی باشد.علاوه بر افزایش سیاهه قوانین کیفری ،منجر به ازدیاد ورود شهروندان به زراد خانه حقوق کیفری شده است .اساسا بسیاری از مشکلات نظام حقوقی کشور ما در تورم قوانین کیفری به این خاطر است که ساختارها و نظریه ها باهم نا همسازند.از دیگر عواملی که باعث تورم قوانین کیفری در قانون ما شده انشعاب فروع متعددی از ارکان و اصول توسط مقام تقنینی است ،استفاده از اصطلاحاتی همچون در حکم کلاه برداری ،در حکم ارتداد ،درحکم محاربه نیز سهم موثر در تورم سیاهه قوانین کیفری داشته است ،بنابراین تورم زدایی کیفری به اعتبار تعدیل عنوانین مجرمانه از رفتارها در راستای افزایش مداخله حقوق اداری ،حقوق و تدابیر رفاه اجتماعی در جهت عقب نشینی حقوق کیفری و همچنین مداخله دولت از طریق سازو کار پیشگیری عمومی و وضعی و فیزیکی از رهگذر تدابیر غیر کیفری در راستای افزایش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی و نهادینه کردن ارزش اهمیت موضوع مطروحه بیش از پیش نمایان می گردد .پس ازاقدام نظام عدالت کیفری در پرتو قوانین کیفری در برابر رفتارهایی که خطر جدی برای ارزشهای اجتماعی و امنیت جامعه ندارد علاوه بر تهدید آزادی های فردی ،تهدیدی علیه ساختار قضایی و تقنینی موجود است .پس با این توصیف می توان گفت هرحکومتی که در آن تعداد قوانین بیش از آنچه که باید باشد  وجود داشته باشد باعث این می گرددکه حافظه شهروندان نتواند آن را ضبط کند،حکومتی است که حقوق شهروند خود را نادیده گرفته است

سوالات تحقیق

1اساسی ترین پیامد دخالت و پیشروی قانون گزار در قلمرو حقوق و آزادی های اساسی و فردی شهروندان ازطریق جرم انگاری متعدد با ابزار کیفر چیست ؟

2مهمترین راهکار برون رفت از بحران تورم قوانین کیفری در نظام حقوقی ایران چیست ؟

فرضیه تحقیق

1به نظر می رسد مهمترین معضلات ناشی از جرم انگاری و تراکم قوانین کیفری ،کاهش کارایی کیفرها در پرتو فرایند برچسب زنی می باشد

2به نظر می رسد کاهش دخالت مراجع متعدد در امر قانون گزاری که باعث محدود کردن دامنه جرم انگاری و راه خروج از این بحران می باشد

 تحقیق روش

روش توصیفی تحلیلی می باشد، در واقع پژوهش بر مشاهده مستیقیم نمودها و پدیدهها صورت خواهد گرفت در این مورد با تمرکز به یک مودرد خاص و مطالعه جوانب مختلف آن، کیفیت تعغیرات مورد توجه قرار گرفته است و چگونگی به وقوع پیوستن رابطه علی و معلولی و رویدادها به گونه ذهنی تحلیل شده

اهداف تحقیق

اهداف علمی

الف.پژوهش و تحقیق در پیدا کردن درهای زرادخانه های حقوق کیفری و کم کردن قوانین کیفری که تاثیر مثبتی به احترام به حقوق شهروندان را در بر دارد

ب.کمک علمی به جامعه دانشگاهی و قشر محقق و پژوهش گر

ج.تنبه مرجع تقنینی به اعتبار مضار و معایب و ارائه راهکارهای علمی در جهت برون رفت از بحران

د.تبیین وظایف قوای اجرایی ودیگر مراجع جهت جلوگیری از دخالت در امور تقنینی

 اهداف کاربردی

الف.ترسیم یک رویکرد ونطقی و ثابت برای نظام تقنینی در جهت انفکاک اتحراف از بزه از یک سو و تحدید رفتارهای منحرف با ارائه سازکارهای پیشگیرانه با اقدامات غیر کیفری با عنایت به تبعات و توالی فاسد سوء مداخلات قهرآمیز در این گونه رفتارها از سوی دیگر در جهت انسداد در جرم انگاری

ب.تصحیح و تعدیل دیدگاهی که بطور افراطی به گستردگی قلمرو و الزام و مسولیت خصوصا مجازات باور دارد

ج.ایجاد یک کمیته کاری مستقل متشکل از صاحب نظران در عرصه اجتماعی و حقوقی که درباره تدوین همه قوانین پشنهادی مشاوره کنند


اهمیت و ضرورت تحقیق

الف.جرم انگاری افراطی اصل کلی و حقوقی جعل به قانون مسموع نیست و رافع مسولیت نمی باشد را متزلزل می کند.چرا که در صورت جرم انگاری افراطی قوانین بیش از حافظه افراد حجیم هستند

ب.جلوگیری از دخالت در فضای آزاد شهروندان و حریم خصوصی آنها جزء مواد ضروری یا در پناه آموزه های شرعی اهمیت این تحقیق را بشتر میکند

ج.مداخله جرمشناسی و حقوق مدنی و تدابیر رفاه اجتماعی در جهت عقب نشسنی حقوق کیفری و اینکه حقوق کیفری بعنوان آخرین راه حل پیشنهاد شود و در نتیجه از برچسب زنی جلوگیری شود

ساختار تحقیق

فصل اول علل و عوامل تورم قوانین  کیفری و فصل دوم راهکارهای برون رفت از بحران تورم قوانین کیفری می باشد

کلیات

معنای لغوی

واژه تورم بیشتر در بحث های اقتصادی به کار  میرود در واقع این واژه در ادبیات و گفتمان اقتصادی جایگاه بیشتر ی دارد و به معنای افزایش سطح عمومی قیمت هاست در لغت نامه دهخدا به معنای بر آها میدن ،تهییج و باد کردن ،آماسیدن پوست و بینی ،پرباد کردن معنا شده است

معنای اصطلاحی و مفهومی تورم قوانین کیفری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

تحقیق راه های خدمتگزاری در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 تحقیق راه های خدمتگزاری در word دارای 74 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق راه های خدمتگزاری در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق راه های خدمتگزاری در word

مقدمه     
حکومت و خدمت    
عوامل موثر در ایجاد روحیه خدمتگزاری    
روحانیان و خدمتگزاری    
حضرت امام و خدمتگزاری    
محدوده خدمت    
جلوه های خدمتگزاری    
الف. سودمندی و نفع رسانی    
ب: برآوردن نیازها    
ج: یاری به دیگران    
ضرورت پیش گامی در خدمت    
آسودگان روز قیامت    
اثر خدمت به دیگران    
خدمت رسانی عامل پیوند با ولایت    
شیوه صحیح خدمتگزاری    
وظیفه خدمت رسانی    
دست آوردهای کارگشایی    
خدمت رسانی و تداوم زندگی اجتماعی    
اسلام آیین اجتماعی    
چگونه خدمتگزار خوبی برای جامعه باشیم؟    
اسلام و خدمتگزاری    
از فرهنگ منت گذاری تا فرهنگ خدمتگزاری    
الگوهای خدمتگزاری    
1 گم نکردن هدف    
2 پرهیز از اقدام نامشروع    
3 فدا کردن خود برای ملت    
4 پرهیز از سوء استفاده شغلی    
5 پرهیز از درنده خویی و چپاولگری    
6 پرهیز از مناقشات فرصت سوز    
7 دفاع از ارزشها    
9 دفاع از بیت المال    
عبادت یا خدمت به خلق؟    
فهرست منابع و مآخذ    

شرح مسئله:

از مشخصات جوامعی مثل جامعه ما که در دوران انتقال بسر می برد یعنی حرکت جامعه از سنتی به مدرن، آنومیک بودن آن است در این شرایط جامعه و افراد آن دچار بی هویتی هستند و مؤلفه هایی مثل روحیه خدمتگزاری که از مختصات جامعه سنتی است و یا حتی خدمتگزاری در جوامع مدرن که به صورت وجدان کاری  بروز می نماید در جوامع انتقالی دیده نمی شود. که این خود باعث بروز مشکلات فراوان در جامعه خواهد بود. گرچه تجربه کردن و گذار افراد از این دوران اجتناب ناپذیر است اما ضرورت دارد با توجه به بودن بستر هر دو جامعه سنتی و مدرن از زوایای مختلف علوم روحیه خدمتگزاری مورد مداقه و راهکارهای بسط و گسترش روحیه خدمتگزاری مورد عنایت قرار گیرد

مقدمه

 

حکومت‏بر مردم، کارگزاران را در موقعیتی برتر قرار می‏دهد; به گونه‏ای که جایگاه و شان اجتماعی بالاتری می‏یابند و نسبت‏به توده ملت، به تناسب حکومت و جایگاه ناشی از آن، از امتیازات ویژه‏ای برخوردار می‏شوند که عمده آنها، «دسترسی به ثروت عمومی و قدرت برتر و . .» است

مهم این است که حاکمان و کارگزاران، از امکانات و قدرت امانی که در اختیارشان است، در مسیر خدمت ‏به مردم استفاده کنند و نیز از آسیبهای قدرت و ثروت در فرآیند خدمت رسانی در امان بمانند

حکومت و خدمت

 بخش عمده و اساسی خدمتگزاری , خدمت دولتها و حکومتهاست زیرا آنهااز سویی منابع ملی و ثروتهای عمومی را دراختیار دارند واز سوی دیگر,از امکانات اجرایی و راههای به کارگیری آن برخوردار. دراین بخش دو مطلب را یادآور می شویم

1- خدمتگزاری دولتمردان وارزش آن

2- ایجاد روحیه و زمینه خدمتگزاری توسط آنها

پیش از آن که به بررسی این بحث بپردازیم ذکر نکته ای ضروری
می نماید

فرهنگ حکومتها, نقش زیربنایی در خدمتگزاری و عدم آن دارد. در حکومتهای طاغوتی[ فرهنگ منیت] حاکم است . در نقطه مقابل , حکومتهای الهی واسلامی قرار دارند. که فرهنگشان[ فرهنگ عبودیت] است

در بینش سردمداران طاغوتی , همه چیز بر محور[ من] واشباع شهوات و غرایز شخصی دور می زند و شکل می گیرد. چنین حاکمانی , تنها به منافع و تامین خواسته های خویش را می اندیشند

مردم در نظراینان, از شخصیت و هویت مستقل وانسانی برخوردار نیستند و ازاین روی از هر عاملی که پایه های قدرت آنان را استوار سازد, سود
می جویند گر چه به قیمت فدا شدن ملت و جامعه تمام شود

در بینش دولتمردان اسلامی , جز کار و خدمت مخلصانه و صادق , چیز دیگری مطرح نیست .این جاست که[ تشنگان قدرت از شیفتگان خدمت] جدا می شوند در منابع اسلامی , به حاکمان و دولتمردان که با قوانین اسلام برمردم حکومت می کنند, سفارش شده است که همواره کانون مهر و خدمتگزاری مردم باشند

علی[ ع] به فرماندار مصر چنین توصیه می کند

و مهربانی بر رعیت را برای دل خود پوششی گردان و دوستی ورزیدن با آنان را و مهربانی کردن با همگان . و مباش همچون جانوری شکاری که را غنیمت شماری ! چه رعیت دو دسته اند! دسته ای برادر دینی تواند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند

اگر محور مسؤولیت پذیری , عبودیت حق و خدمت به مردم باشد, هیچ گاه حکومت و ریاست , به صورت هدف و طعمه در نمی آید بلکه امانتی است در اختیار حاکم

اینک اشارتی کوتاه به عوامل موثر درایجاد روحیه خدمتگزاری :

1- تبلیغات

تبلیغات , نقش عمده ای در تشویق و ترغیب خدمتگزاری مردم برای خدمتگزاری دارد

دولت , علاوه برایجاد روحیه خدمتگزاری در مردم , می بایست , خدماتی که برای مردم انجام می دهد, صادقانه با آنان در میان بگذارد. طرحها و
برنامه هایی که امکان دارد مردم دراجرای آن نقشی داشته باشند, به آنان ابلاغ کند

برای اطمینان مردم به دولتمردان , ضروری است ازاخبار مبالغه آمیز و گزافه گوییها در زمینه بیلان خدمات و وعده هایی که رسیدن به آنها, به زودی , میسور نیست ,اجتناب شود

2- ضرورت تشویق و تنبیه

مساله دیگر که درایجاد زمینه و روحیه خدمتگزاری موثراست , تشویق و تنبیه بجا و بموقع است . حکومت اسلامی نباید خدمت و خیانت را یکسان ببیند و با نیک و بد, برخورد مساوی داشته باشد زیرااین گونه برخورد,زمینه خدمتگزاری را در مردم از بین می برد

3- انتخاب کارگزاران صالح

دولت و حکومت اسلامی وقتی موفق به ارائه خدمات وایجاد جو و فضای خدمتگزاری خواهد بود که از مدیرانن و کارگزاران شایسته و واجد شرایط برخوردار باشد.انتخاب صحیح در کاراجرایی ویژه در کارهای کلیدی , مهمترین مساله برای زمامداران است

بازسازی مراکز خدمت رسانی و مدیریت کشور و پاکسازی آنهااز عوامل ناسالم و ناشایسته , عامل مهمی درایجاد زمینه خدمتگزاری دولت و مردم به شمار می آید

4- ایجاد جواعتماد وامنیت

 ایجادانگیزه خدمت و گسترش آن در بین مردم , فضای مناسبی را
می طلبد. دولت , می توانداین نقش را داشته باشد و زمینه های مناسب را, برای عرضه خدمت از سوی مردمان خدمتگزارایجاد کند,از جمله :اعتماد به مردم و بهای لازم به کار آنان .این امر سبب می گردد که مردم با عشق و علاقه به خدمات عمومی روی بیاورند و بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی را سامان دهند و جامعه را به عطر دل انگیز خدمت و کمک به همنوع معطر کنند.این جواعتماد, بسیاری از بدگمانیها رااز بین می برد و در نهایت رنج و مشقت دولت را دراداره جامعه می کاهد

روحانیان و خدمتگزاری

در طول تاریخ , خدمتگزاران فراوانی بوده اند که دست به خدمات ارزنده و چشمگیری زده اند وجودشان مایه برکت و خیر برای مردم بوده است . اموال و ثروتهایی که به عنوان[ موقوفه] در حوزه فرهنگ اسلامی دیده می شود
گوشه ای ازاین خدمتهای ماندگاراست . بناهای خیریه , مساجد, تکایا, پلها و بسیاری از تاسیسات عام المنفعه دیگر, دلیل آن است که همواره انسانهای خدوم و خدمتگزار در جامعه بوده اند که وجودشان منشا آثار و خدمات مفید و مردمی گردیده است . چهره هایی که عمر خود را در پی کسب ابتکار واختراع و بذل دانش و شکوفایی استعدادها گذاشتند و به مردم و جامعه خدمت کردند. عالمان راستین و درد آشنایی که خدمتگزاری با روح و جانشان آمیخته و علاوه برانجام وظیفه , پیدایش حادثه و ضرورت ایثار, در کنار مردم و با مردم بوده اند

مردم , روحانیان را خدمتگزاران بی منتی می شناسند که در تاریخ منشا برکات و خدمات فراوانی بوده اند

اهل علم ,از متن مردم و جامعه برخاسته و با آنان در تکالیف اجتماعی و همقدم بوده است

پر واضح است که اگر خدمت از هرکس پسندیده است ,ازاهل زیبنده تر و زیباتراست

در پایان , به فرازی از سخنان امام خمینی , رحمه الله علیه , که خورشید وجودش ازافق حوزه نمایان گشت و شعاعش همگان را فرا گرفت و این راه هستی اش را فدا ساخت , گوش جان می سپاریم . به امید آن که راه و کلام اوالگوی رفتار و گفتارمان گردد

تا حیات دارم خدمتگزار همه هستیم : خدمتگزار ملتهای اسلامی , خدمتگزار ملت بزرگ ایران , خدمتگزار دانشگاهیان و روحانیون , خدمتگزار همه قشرهای کشور و همه قشرهای کشوراسلام و همه مستضعفین

حضرت امام و خدمت گذاری

” با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و بسوی جایگاه ابدی سفر می کنم;

و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سد آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شدکه خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند. “

حضرت امام خمینی (ره) در دوران حیات ارزشمند خود ، طلایه دار عزت و بزرگواری ایران سرفراز بود ، وی سخنانی متأثر از کلام وحی، رسالت انبیاء و هدایت اوصیا داشت ، به گفتار خود عمل می کرد و مروج آئین پاک رسول خدا محمد مصطفی (ص) بود


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله انواع قید و ضمیر در تاریخ بیهقی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله انواع قید و ضمیر در تاریخ بیهقی در word دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله انواع قید و ضمیر در تاریخ بیهقی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله انواع قید و ضمیر در تاریخ بیهقی در word

مقدمه            2-
فصل اول : کلیات
زندگی‌نامه ی بیهقی          
نثر بیهقی           
اهمیت پژوهش دستوری در تاریخ بیهقی         
روش کار           
فصل دوم
تعاریف قید        
انواع قید از لحاظ ساختار            14-
اقسام قید از جهت معنی و مفهوم          28-
قید در تاریخ بیهقی             31-
فصل سوم
تعاریف ضمیر          33-
انواع ضمیر              46-
فصل چهارم
منابع و مآخذ         

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله انواع قید و ضمیر در تاریخ بیهقی در word

 1- ابوالقاسمی، دکتر محسن ، دستور تاریخی زبان فارسی ،  انتشارات سمت ، تهران ،      

2- ناتل خانلری ، دکتر پرویز ، تاریخ زبان فارسی ، جلد اول ، فرهنگ نشر نو، تهران ، 

3- انوری / احمدی گیوی ، دکتر حسن ، دستورزبان فارسی (2) ، موسسه انتشارات فاطمی،  چاپ شانزدهم،

4- قریب / ملک الشعرای بهار/ فروزانفر/ همایی / یاسمی ، عبدالعظیم / محمد تقی / بدیع الزمان / جلال الدین /رشید، دستورزبان فارسی ( پنج استاد) چاپ ششم ، تهران ،

5- سلطانی گرد فرامرزی ، دکتر علی ، از کلمه تا کلام ، انتشارات مبتکران ، چاپ پنجم ، تابستان

6- ارژنگ ، غلامرضا ، دستورزبان فارسی امروز، نشر قطره ، چاپ اول

7- سمیسا ، دکتر سیروس ، سبک شناسی نثر، نشر میترا ، چاپ دوم ، پاییز

8- تاریخ بیهقی ، ابوالفضل محمدبن حسین ، به کوشش خطیب رهبر، دکتر خلیل ، نشر مهتاب ، چاپ دهم

9- گفتارهایی درباره دستور زبان فارسی ، ترجمه ونگارش، دکتر خسرو فرشیدورد، موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم ، تهران ، 1380

زبان چیست؟

زبان بهترین وسیله ای است که اندیشه ها را به هم پیوند می دهد وآدمی به یاری آن، راز درون خویش را باز می‌گوید و با دیگران رابطه برقرار می کند. بدین ترتیب زبان محور تمام پیشرفت‌های مادی ومعنوی جهان است، اما باید دانست که محدوده ی زبان بسی عام تر از سخن گفتن است. هر قوم و ملتی به همان اندازه که مرزهای زندگی مادی وتفکرمعنوی خود را گسترش می‌دهند، زبان خود را تواناتر وعمرآن را درازتر می سازند

زبان را به شهر تشبیه کرده اند. اهل زبان به منزله ی  ساکنانی هستند که در شهری زندگی می‌کنند و در خانه ها و عمارات آن مامن می گزینند. عمارات این شهر همه به دست معمارانی طراحی وساخته شده است که همانا    متفکران و شعرا ونویسندگان آن زبانند. معماران زبان فارسی شاعران ونویسندگان بزرگی چون فردوسی، بیهقی،  سنایی، مولوی، حافظ وصدها شاعر ونویسنده دیگر بوده اند

 دستور زبان

دستور زبان به توصیف ساختار صوری زبان، با توجه به ویژگیهای معنایی آن می پردازد. چگونگی ساختمان واژه ها را نشان می دهد، روابط درون گروهی  گروه های اسمی را توضیح می دهد و نقش کلمه یا گروه کلمات را در درون جامعه بیان می دارد، و بالاخره چگونگی رابطه بین جمله‌هایی را که در ساختمان یک جمله مرکب بکار رفته اند، مشخص می کند

به سخن دیگر، دستورزبان، کلیه قواعد ونظام های ساختمانی قالب های گفتاری گونه‌ی مشخصی از یک زبان را در دوره های خاص، بر اساس نظریه ای مشخص با نظامی هماهنگ مورد پژوهش قرار می دهد

 

زندگی نامه ی بیهقی

ابوالفضل بیهقی به سال 385 هجری در حارثا باد بیهق دیده به جهان گشود. خانواده‌ی بیهقی دودمانی نژاده بود وپدرش حسین از خواجگان، به شمار می آمد وبا بزرگان عصر نشست وبرخاست داشت. از آغاز زندگی بیهقی آگاهی چندانی نداریم. پژوهندگان می گویند: در نیشابور به دانش آموزی پرداخت وچون به روزگار نوجوانی رسید در دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی که ادیب بزرگی چون بونصر مشکان ریاست آن را برعهده داشت، با سمت شاگردی به دبیری پرداخت. بونصر مشکان، استاد بیهقی، به شاگرد شایسته ی خود به دیده عنایت نگریست. بیهقی ازبخت نیک نوزده سال زیر نظر استاد خود، بونصر مشکان در دیوان رسالت به دبیری اشتغال داشته ودر این فرصت مغتنم، آداب نویسندگی را از استاد، به کمال فرا گرفته است وسرآمد همه دبیران رسالت شد. اواخر عهد غزنویان ( جانشینان مسعود وطغرل کافر نعمت) به زندان افتاد ودر دوره خانه نشینی وعزلت کتابی در مقامات محمودی ومسعودی نگاشت که به ” تاریخ بیهقی” معروف است

وی سرانجام در سال 470 هجری روی در نقاب خاک کشید واثری جاودانه به یادگار نهاد

             نمیرم از این پس که من زنده ام               که تخم سخن را پراکنده ام

                                                                                                                          « فردوسی»

نثر تاریخ بیهقی

نثر این کتاب بینابین است یعنی هم همان صلابت وفخامت وسادگی واستواری وپارسی مداری عهد سامانی و غزنوی را دارد وهم مختصاتی از نثر درحال نضج  فنی در آن است، یعنی آمیختگی نظم ونثر را دارد که درعهد قبل مرسوم نبود، شعر عربی وضروب الامثال عربی آورده است. آیه وحدیث هم دارد. تاریخ بیهقی از شاهکارهای نثر فارسی است

یکی از محسنات تاریخ بیهقی این است که توانسته است جزئیات مطالب را بنویسد و مقصود را به خوبی بیان نماید

سعی می کند بیان واقعه را به طریقی بیاراید که خواننده را در برابر آن واقعه قرار دهد و به تمام اجزای واقعه رهنمون کند

تاریخ بیهقی حکایات وتمثیلها واشعاری به مناسبت تاریخ وبرای شاهد مدعا و افزونی پند وعبرت آورده است. بر خلاف نثر قدیم که ذکر مطالب خارجی از قبیل استشهاد از نظم فارسی و تازی واستدلال به آیات و تمثیل بسیار نادر وکمیاب است. در بیهقی برای پرهیز از تکرار که رسم قدیمیان بود گاه قسمتی از جمله را حذف کرد. لغات زیبای فارسی و ضرب المثل های شیرین در بیهقی بسیار است وپیداست که این لغات و مثل ها در زبان محاوره‌ی آن روز مرسوم و متداول بوده است. در تاریخ بیهقی الفاظ تازی زیادتر از صدی ده نیست. لغات تازی بر همان قاعده‌ی قدیم است یعنی لغاتی است که یا فارسی ندارد و یا لغات درباری و دولتی و علمی است یا لغات دینی است یا لغاتی است که تازی آن از فارسی روان تر و ساده تر بوده است

 

اهمیت پژوهش دستوری در تاریخ بیهقی

 اگرقواعد دستوری متون فارسی از جمله تاریخ بیهقی که از شاهکارهای نثر ماست جداگانه استخراج شود، فوائد بسیاری را در بر خواهد داشت. زیرا از مقایسه قواعد کتاب هایی که در یک دوره نوشته شده‌اند دستور توصیفی آن دوره و از مقایسه قواعد دستوری ادوار مختلف دستور تاریخی فارسی تدوین خواهد شد. علاوه بر این، خصوصیات سبکی و دستوری ویژه ی هرکتاب نیز روشن خواهد گردید

قواعدی که به این ترتیب از آثاری چون تاریخ بیهقی استخراج می شود، باید هم شامل نوادر و شواذ  باشد هم شامل قواعد عام و مشترک با کتاب های دیگر. بنابراین استخراج همه‌ی قواعد دستوری بیهقی اگرچه لازم ومفید است اما آسان نیست

 

روش کار و تحقیق

 با توجه به این که تحقیق موردنظردرباره قید وضمیروبررسی جنبه های مختلف آن وجایگاه هریک از آن ها درتاریخ بیهقی است، ضرورت دیدم که درآغاز کارتامل اندکی درزندگی نامه ونثربیهقی داشته باشم واهمیت پژوهش دستوری درتاریخ بیهقی رابررسی کنم. بعدموضوع رااز دیدگاه دستورشناسان مورد توجه قرار دهم. برای این منظور کوشیده ام تا به منابع ومآخذ فراوانی مراجعه کنم که برخی ازاین منابع ارزش علمی بیشتری داشتند وبیشتر مورداستفاده قرار گرفته اند. اما از آن جایی که درمباحث دستوری اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد، تا تکلیف این اختلاف نظرها معلوم نشود، دشواری های دستورهم کم و بیش باقی خواهد ماند

دراین تحقیق هم دربخش” قید”  وتقسیمات آن وهم دربخش” ضمیر” بایدتامل وتحقیق بیشتری کرد تا با دقت درتقسیمات و مفاهیم، ازچند گانگی به یک معیار واحد برسیم. امید است که این کارناچیز در پیشگاه شما استاد و پژوهنده ادب، مورد عنایت قرارگیرد

تعاریف قید از دیدگاه های مختلف

قید کلمه یا گروهی است که مفهومی به مفهوم فعل و نیز گاهی به مفهوم صفت یا مسند یا قید دیگر و یا مصدر می افزاید و توضیحی درباره آنها می دهد وآن ها را با مفهوم جدید مقید می کند

                                                                              « حسن انوری/ احمدی گیوی»

قیدها کلماتی هستند که چگونگی انجام گرفتن کاری را نشان می دهند یا کلماتی که زمان، مکان، مقدار، تاکید و ; را در مورد فعل روشن می سازند

                                                                                   « سلطانی گرد فرامرزی »

قید کلمه ای است که مفهوم فعل یا صفت یا کلمه ی دیگر را به چیزی از قبیل زمان، مکان، حالت و چگونگی مقید می سازد واز ارکان اصلی جمله باشد

                                                                                                  « پنج استاد »

قید کلمه ای است که مضمون جمله یا فعل یا صفت یا قید یا گروه وصفی یا قیدی یا فعلی و یا هر کلمه ی دیگر به جز اسم و جانشین اسم را مقید می کند و چیزی به معنی آن می افزاید

                                                                                          «   فرشید ورد »

 

 تقسیم قید از لحاظ ساختار

قیدهای فارسی دری از لحاظ ساختار بر چهار گونه اند.

1- بسیط (ساده) : که آن را قید مفرد نیز گویند، قیدی است که از یک واژک بیشتر نیست یعنی قابل تجزیه به اجزای زبانی نیست

“آنچه تقدیر است ناچار بباشد، در غمناک بودن بس فایده نیست” 5/

“رای خداوند سلطان به باب وی سخت خوب است” 9/

“سپس مامون فرمود تا آن ملطفه ها بیاوردند و بر آتش نهادند تا تمام بسوخت” 30/

” وایشان را ببیند ومقدمان وپیش روان نیکو خدمت کنند ” 31/

” اکنون شما بهتر دانید حسن سلیمان تعبیه ای کرد سخت نیکو” 35/

“قاضی گفت : نیک آمد وخوب می گویید وسخت به وقت است ” 37/

” اگر رای عالی بیند، مگر صواب باشد که معتمدی بتعجیل برود” 48/

گفتم:” الحق روز این صورت است” 62/

” دست به خزانه ها دراز کرده و دادن گرفته و شب و روز بنشاط مشغول شده ” 67/

“و وی از آنجا رفته است و ما هنوز به غزنین نرسیده ” 74/

” هرگز دوست دشمن نشود” 76/

” همیشه این دولت بزرگ پاینده باد” 153/

” و پیوسته او را به نامه ها مالیدی وپندها می دادی” 173/

” و چند بخشیدی شعر او وهم چنان ندیمان و دبیران و چاکران خویش را”  181/

” امیر محمود پدر من است ومن نتوانم دید که بادی تیز بر وی وزد” 184/

” هر چند غازی شراب نخوردی و هرگز نخورده بود” 192/

” کدام همت باشد برتر ازاین؟ “  195/

” امیر او را گرم بپرسید و تربیت ارزانی داشت “   199/

گفت: ” بوسهل زوزنی در میان کار است، مگر صواب باشد که بونصر مشکان نیز اندر میان باشد”  200/

2-  قیدهای مرکب: قید مرکب قیدی است که از دویا چند واژک یا واژه ساخته شده باشد. ترکیب و نسبت آنها با یکدیگر صورت های مختلفی پیدا می کند

“پس از این چون فرمان عالی دررسد فوج فوج قصد خدمت درگاه سلطان بزرگ، کنند.  3/

” امروز که نامه ی تمام بندگان بدو مورخ است” 4/

” وسواره بایستادندی و تا چاشتگاه فراخ حدیث کردندی ” 5/

” امیرمحمد روزی دوسه چون متحیری و غمناکی می بود” 5/

” دیگرروز در صفه ی تاج که درمیان باغی است، بر تخت نشست” 32/

” شما سخت بتعجیل آمده اید، بازگردید وزمانی بیاسایید” 41/

” وبوده است درروزگارش خیرخیرها ووی غافل”  63/

” همه نفرت ها زایل گشت وقرارگرفت ومرد بشادمانگی برفت”  76/

” وکتب خوانده وعواقب را بدانسته، تا لاجرم جاهش برجای بماند”  78/

” اسکندر مردی بودکه آتش وار سلطانی وی نیرو گرفت “    150/

” ومصلحت یکبارگی منقطع گشتی “     157/

” تا نیکووزشت او بی محابا با اوبازمی نماید”     158/

” وبرهمه آداب ملوک سوارشد وبی همتا آمد”   160/

” امیر علامت را می فرمود تا پیشتر می بردند وخود خوش خوش بر اثرآن می راند”    170/

” آن بودکه غوریان دررمیدند وهزیمت شدند وآویزان آویزان می رفتند”   170/

” همه شب لشکرمنصور به غارت مشغول بودند وغنیمت یافتند”   170/

” جده ی تونیکو تعبیر کرد وهمچنان راست آید”  172/

” آن دیوسوار اندر وقت تازان برفت”     174/

” مسعود زمین بوسه داد وبازگشت شادکام”      184/

     ” و یک بار و دو بار معتمدان او، این محدث و یارش آمدند و شدند”       185/

     ” بامدادان درصفه ی بزرگ بارداد و حاجبان به رسم پیش رفتند”   192/

    ” امیر یک روز چاشتگاهی بونصررا بخواند”     194/

3-گروه یا عبارت قیدی:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

تحقیق تفسیر سوره نبأ در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 تحقیق تفسیر سوره نبأ در word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق تفسیر سوره نبأ در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق تفسیر سوره نبأ در word

چکیده    
مقدمه    
کلیات سوره نبأ    
جایگاه سوره نبأ    
بحث روایتی    
ارتباط سوره نبأ با سوره قبل    
ویژگی و سبک سوره نبأ    
فضیلت تلاوت سوره نبأ    
مفردات سوره نبأ    
اصل بحث (تفسیر آیات)    
جمع بندی    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق تفسیر سوره نبأ در word

1) قرآن کریم – ترجمه استاد فولادوند

2) ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد 1 و 25 و 26 و

3) شیخ ابوالحسن طبرسی(ره)- ترجمه علی کرمی- تفسیر مجمع البیان جلد

4) علامه طباطبایی- ترجمه موسوی همدانی – تفسیر المیزان جلد 2و 19و 20و

5) محمد تقی شریعتی – تفسیر نوین- جزء 30 قران کریم

6) راغب اصفهانی- مفردات الفاظ قرآن کریم

7) مصطفی اسرار- واژه نامه قرآن کریم

چکیده

در این تحقیق که بررسی تفسیر سوره نبأ می باشد. سعی شده براساس تفاسیر گوناگون که فهرست آن در پایان آمده، یک یک آیات مورد بررسی و تفحص قرار گیرد. ابتدا جایگاه سوره و پیوستگی آن با سوره های قبل و بعد و به دنبال آن تبین واژه ها و مفردات سوره و پس به بیان تفصیلی تفسیر هر یک از آیات پرداخته و نهایتاً در یک جمع بندی آنها را مورد بررسی قرار می دهیم

مقدمه

در این تحقیق، تفسیر سوره نبأ از دیدگاه مفسران مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. شناخت بیشتر مسائل مبدأ و معاد و آشنایی بیشتر با قیامت و رستاخیز، علل انتخاب این سوره مبارکه به عنوان تحقیق می باشد که بررسی از دیدگاه تفاسیر مختلف ضمن آشنایی بیشتر با هر کدام از تفاسیر باعث شناخت تفاوت این تفاسیر از یکدیگر شد. مثلاً در تفسیر المیزان در تفسیر هر آیه معمولاً ابتدا لغات را از دیدگاه مفردات راغب و تفسیر البیان مورد بررسی قرار داده و سپس توضیحات تفسیری آیه را در سطح بالایی از توانایی فهم خواننده می آورد. تفسیر البیان مفردات سوره و واژه های مهم آنرا ابتدا بررسی کرده و سپس بطور اجمالی هر آیه را تفسیر می کند. در تفسیر نوین مفردات سوره کمتر مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر سوره به حالت کلی بررسی می شود. در تفسیر نمونه در تفسیر هر آیه دیدگاه های مفسران مختلف را ابتدا از نظر واژه ها و سپس از نظر تفسیر منتها با بیانی ساده و شیوا که هر خواننده ای آن را متوجه شود مورد بررسی قرار داده است. در این تحقیق سعی بر این بوده است که از کلیه تفاسیر فوق استفاده شود تا واژه ها و تفسیر آیات در حد توانایی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا با کلیات سوره نبأ و ارتباط و پیوستگی آن از نظر چینش  و مصحف با سوره های قبل و بعد آن آشنا می شویم. این سوره مکی و در جزء آخر قرآن آمده است. با پرسشی راجع به خبر عظیم آغاز شده و پس از بیان نعمت ها و مواهب الهی نشانه هایی از رستاخیز و قیامت را مطرح می کند. به دنبال آن علل سقوط به جهنم و عذاب های دردناک آنرا بیان کرده و در انتها مواهب بهشتی و علل رسیدن به آنها را برشمرده است. در پایان سوره راه صعود یا نزول هر فرد را از اعلی علیین به اسفل السافلین و به عکس را کاملاً به اختیار هر شخص قرار داده و این فرد انسان است که می تواند با قوه تمیز و داشتن اختیار هر کدام را برگزیند یا به اعلی ترین درجه صعود و یا تا انتهای پست ترین درجه نزول کند. این سوره نیز مانند سایر سوره های مکی لحنی تند و کوبنده دارد و آیات آن ارتباط لفظی و معنوی با یکدیگر دارند. پس از بررسی بحث روایتی و فضیلت تلاوت این سوره به سراغ بررسی واژه ها و مفردات این سوره رفته و آنها را بررسی خواهیم کرد. در ادامه تفسیر یک یک آیات را بطور تفصیل از دیدگاه مفسران نامبرده بررسی کرده و برداشت کلی از تفاسیر را لحاظ خواهیم کرد. در پایان نیز جمع بندی و خلاصه ای از این تحقیق به عمل خواهیم آورد

کلیات سوره نبأ

این سوره مکی است و دارای 40 آیه می باشد. نام این سوره مبارکه به غیر از نبأ (عم- تسائل و معصرات) هم نامیده اند. این سوره مبارکه دارای یکصد و هفتاد و سه (173) کلمه می باشد

تعداد حروف این سوره بر طبق تفسیر مجمع البیان 720 و بر اساس کشف الاسرار 707 حرف می باشد. این سوره از نظر ترتیب نزول در سال دوم هجرت و پس از سوره معارج و از نظر ترتیب مصحف و چینش هفتاد و هشتمین (78) سوره یعنی پس از سوره مرسلات آمده است

این سوره مبارکه همانند اغلب سوره های مکی، روی مسأله مبدأ و معاد تأکید دارد. در آغاز با سئوالی استفهامی و همراه با تعجب آغاز شده و سپس به بیان نمونه هایی از مظاهر قدرت الهی که خود نمایانگر تأکیدی بر مسأله معاد و رستاخیز است پرداخته و سپس نشانه های آغاز رستاخیز را بیان کرده و گوشه هایی از عذاب دردناک کافران و به دنبال آن نعمت ها و مواهب بهشتی را بیان می کند و در انتها با انذار شدیدی که در آینده نزدیک گریبان کافران را خواهد گرفت به پایان می رسد

به جزء سوره نبأ سوره های دیگری از قرآن کریم مثل (عنکبوت- انسان- غاشیه- شرح و فیل) نیز با سؤال آغاز می شوند که سوره های ( عنکبوت- انسان و غاشیه) سؤال استفهامی آن ها در ارتباط با مسأله معاد و قیامت و برگرفتن توشه ای از این دنیا برای آخرت و مورد آزمایش قرار گرفتن در رستاخیز است. به این ترتیب که الم اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ یُتْرَکوُا اَنْ یَقوُلوُا ءامنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنوْنَ

العنکبوت (1و2): آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند

هَلْ اَتی عَلیَ الانسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شیئاً مذکوُراً. الانسان (دهر)

آیا انسان را از آن هنگام از روزگار آید که چیزی در خور یاد کرد نبود

هل اتئک حدیثُ الغاشِیَهِ. آیا خبر غاشیه به تو رسیده است. (غاشیه نامی برای قیامت است که حوادث وحشتناک آن ناگهان همه را زیر پوشش قرار می دهد

در این سوره ها خداوند بزرگ از انسان سؤال می کند، حال آنکه در سوره نبأ خود خداوند تعالی سؤال کرده و پرسیده است از چه تساول می کنند که در واقع پرسش از تساول افراد از یکدیگر است. زمانی که کافران و طغیانگران با تعجب و انکار از یکدیگر می پرسند که پیامبر از کدامین روز و زنده شدن چه کسانی خبر می دهد

جایگاه سوره نبأ

گفتیم این سوره مبارکه به بیان مسائلی از روز قیامت، آن روز بزرگ، پرداخته و گوشه هایی از عذاب سخت جهنم و نعمت ها و مواهب بهشتی را به تصویر می کشد و با سؤال آغازین سوره خبر از یوم الفصل داده و به دنبال آن با لحنی تهدید آمیز می فرماید به زودی از آن خبر آگاه خواهند شد. غالب آیات این سوره لحنی کوبنده و تکان دهنده و بیدار کننده دارد. و این نوع بیان باعث تأثیر بسیار عمیق روی افراد شده و حتی خفته دلان را نیز بیدار کرده و افراد بی توجه و بی احساس را نیز روحی تازه می بخشد[1]

ارتباط و پیوستگی سوره

گفتیم از نظر ترتیب سوره مبارکه نبأ بعد از سوره مرسلات است و از نظر ترتیب نزول بعد از سوره معارج است و اما ارتباط آن با سوره مرسلات

در سوره مرسلات می فرماید: لیومِ الفَصلِ و ما اَدْراکَ ما یَوْمُ اَلْفَصْلِ و به دنبال آن به بیان خصوصیات آن روز پرداخته و عذاب و نعمت های آن دنیا را در جملاتی کوتاه، امّا تکان دهنده بیان می کند در انتهای سوره مرسلات با لحنی آمیخته از عتاب و سرزنش با یک استفهام آمیخته با تعجب می فرماید (فبأیِّ حدیثٍ بَعْدَهُ یُوءْمِنونَ) (اگر به قرآن ایمان نمی آورند) پس به کدام سخن بعد از آن ایمان می آورند. در سوره نبأ نیز با پرسشی استفهامی و آمیخته با تعجب آغاز شده که‌ «از چه می پرسند» انگار بعد از بیان این همه نشانه ها جای بسی تعجب است که آن ها دیگر از چه تساول می کنند و این ارتباط بین این دو سوره را به خوبی بیان می کند


بحث روایتی

1- در روایتی از حافظ محمد بن مؤمن شیرازی از علمای اهل سنت آمده است که رسول الله در تفسیر عم یتسائلون* عن النبأ العظیم فرمودند منظور ولایت علی (ع) است که از آن ها درباره آن در قبر سؤال می شود و هیچ کس در شرق و غرب عالم در برّ و بحر از دنیا نمی رود مگر اینکه فرشتگان از او درباره ولایت امیرمؤمنان علی (ع) بعد از مرگ پرسش می کنند و به او می گویند، دینت چیست؟ پیامبرت کیست؟ و امامت کیست؟[2]

2- در حدیث دیگری آمده است که روز جنگ صفین مردی از لشکر شام در حالی که سلاح بر تن پوشیده و قرآنی حمایل کرده بود وارد میدان شد و سوره عم یتسائلون را تلاوت می کرد حضرت علی (ع) شخصاً به میدانِ او آمد و به او فرمود: اتعرف النبأ العظیم الذی هم فیه مختلفون «آیا می دانی نبأ عظیمی که در آن اختلاف دارند چیست»؟!

آن مرد در جواب گفت: نه، نمی دانم. امام فرمودند: انا والله النبأ العظیم الذی فیه اختلفتم و علی ولایته تنازعتم و عن ولایتی رجعتم بعد ما قبلتم; «منم آن نبأ عظیم که درباره آن اختلاف دارید! و در ولایت او به نزاع برخاسته اید، شما از ولایت من بازگشتید بعد از آنکه پذیرفتید، و در قیامت بار دیگر آنچه را که قبلاً در این زمینه داشته اید خواهید دانست»[3]

3- در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که فرمودند: النبا العظیم الولایه: «نبأ عظیم همان مسأله ولایت است»[4]

ارتباط این سوره با سوره قبل

در شأن نزول سوره معراج که از نظر ترتیب مصحف قبل از سوره نبأ است، طبق مدارک و منابع زیر که مرحوم علامه امینی در الغدیر آن را از 30 نفر از علمای اهل سنت از جمله تفسیر غریب القرآن از حافظ ابوعبید هروی، تفسیر شفاء الصدور از ابوبکر نقاش موصلی، تفسیر الکشف و البیان از ابواسحاق ثعالبی، تفسیر ابوبکر یحیی القرطبی، تذکره ابواسحق ثعلبی، کتاب فرائد السمتین از حموینی، کتاب درر السمطین از شیخ محمد زرندی، تفسیر سراج از شمس الدین شافعی، کتاب سیره حلبی، کتاب نور الابصار از سید مؤمن شبلنجی و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از شمس الدین الشافعی، آورده است هنگامی که رسول خدا علی را در روز «غدیر خم» به خلافت منصوب فرمودند و درباره ایشان گفتند : من کنت مولاه فعلی مولاه : هر کس من مولی و ولی او هستم، از این به بعد علی (ع) مولی و ولی او است

چیزی نگذشت که این مسأله در بلاد و شهرها منتشر شد. «نعمان بن حارث فهری» خدمت پیامبر (ص) آمده و عرض کرد : «تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و این که تو فرستاده او هستی دهیم و ما هم شهادت دادیم، آنگاه دستور به جهاد، حج، روزه، نماز، و زکات دادی و ما همه اینها را نیز پذیرفتیم اما به هیچکدام از اینها راضی نشده تا اینکه این جوان (اشاره به علی (ع) است) را به جانشینی خود منصوب کردی وگفتی : من کنت مولاه فعلی مولاه : آیا این حرفها از ناحیه خودت است یا از سوی خدا؟!»

پیامبر (ص) فرمودندکه : قسم به خدایی که معبودی جز او نیست، این از ناحیه خدا است

نعمان روی برگرداند در حالی که می گفت : اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره من السماء، خدایا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران! در این حال سنگی از آسمان برسرش فرود آمد و او را کشت و همین جا بود که آیه مبارک (سأل سائل بعذاب واقع للکفرین لیس له دافع) نازل گشت[5] و بنابر احادیثی که در قسمت بحث روایتی سوره نبأ گذشت که نبأ عظیم را جضرت علی (ع) و مسأله ولایت ایشان مطرح کرده بود می شود بیان کرد که در سوره معراج راجع به عدم صحت خلافت علی (ع) آن عذاب الهی نازل شد در سوره نبأ نیز بار دیگر با تعجب از سؤال کردن افراد از یکدیگر راجع به نبأ عظیم (علی (ع)) بحث را به میان آورده است، گرچه هر دو سوره مبارکه در رابطه با مسأله قیامت و رستاخیز و عذاب و بشارت بحث می کند


ویژگی و سبک این سوره :

ویژگی سوره های مکی این است که غالباً بحث پیرامون اصول دین و مخصوصاً معاد و انذار مشکران و مخالفان است. این سوره نیز از این اصل کلی استثنی نیست. با سؤالی بیدارگر شروع شده و با جمله ای پر از عبرت پایان می پذیرد. آیه ها همگی جز در مواردی معدود، کوتاه و مملو از اشارات است. لحن آیه ها کوبنده می باشد. آیه ها دارای سجع و قافیه است، با سؤالی راجع به قیامت و روز جزا آغاز و با بیان مظاهر قدرت خداوند باری تعالی در زمین و آسمان و زندگی انسانها به عنوان دلیلی بر امکان معاد و رستاخیز ادامه یافته و سپس نشانه های رستاخیز و به دنبال آن عذاب دردناک کافران و نعمتها و مواهب روح انگیز بهشتیان را بیان می کند

فضیلت تلاوت این سوره :

در حدیثی از پیامبر اکرم آمده است که : من قرأ سوره عم یتسائلون سقاه الله برد الشراب یوم القیامه[6]

کسی که سوره (عم) را بخواند خداوند او را از نوشیدنی سرد و گوارای بهشتی در روز رستاخیز سیراب می سازد

و در حدیثی از امام صادق (ع) آمده که من قرأ سوره عم یتسائلون لم یخرج سنه اذا کان ید منها فی کل یوم حتی یزور البیت الحرام. [7]

هر کس این سوره را هر روز تلاوت کند سال تلاوت او به پایان نمی رسد مگر اینکه به زیارت خانه خدا نائل آید

و در حدیث دیگری از رسول خدا نقل شده که فرمود: من قرأها و حفظهما کان حسابه یوم القیامه به مقدار صلوه واحده.[8]

کسی که آن را بخواند و حفظ کند حساب او در روز قیامت (چنان سریع انجام می گیرد که) به مقدار خواندن یک نماز خواهد بود

مفردات سوره :

حالا پس از بیان کلیات این سوره درباره مفردات آن بحث خواهیم نمود

حدود هفده واژه مهم در این سوره را بررسی می کنیم

1- نبأ

خبری که فاید و سود بزرگی دارد که از آن خبر علم و دانش حاصل می شود و بر ظن و گمان غلبه می کند، هیچگاه گفتن، خبر به معنی نبأ درست نیست مگر اینکه سه اصل و نتیجه ای که گفته شد و از نبأ فهمیده می شود، در آن باشد

1- تفسیر نمونه جلد

1- تفسیر نمونه جلد

2- تفسیر برهان جلد

3- همان مدرک

1- مجمع البیان جلد 10 ص

1- تفسیر نور الثقلین جلد 5 ص

2- مجمع البیان جلد 15 ، ص

1- تفسیر نمونه جلد 26 ، ص


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله تجلّی قرآن و حدیث در شعر مولانا در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تجلّی قرآن و حدیث در شعر مولانا در word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تجلّی قرآن و حدیث در شعر مولانا در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تجلّی قرآن و حدیث در شعر مولانا در word

چکیده       
درآمد       
بخش اول: پیشینه ی اثر پذیری شاعران فارسی
از قرآن و حدیث          
بخش دوم : شیوه ها و گونه های اثرپذیری از قرآن و حدیث
1-  اثرپذیری واژگانی       
الف) وام گیری       
ب  ) ترجمه       
ج   ) برآیند سازی         
2- اثرپذیری گزاره ای       
الف ) اقتباس و تضمین      
ب   ) حل           
3- اثرپذیری گزارشی
الف ) ترجمه       
ب   ) تفسیر     
4- اثر پذیری الهامی- بنیادی          
5- اثرپذیری تلمیحی          
6- اثرپذیری تأویلی           
7- اثرپذیری ساختاری سبکس          
بخش سوم: ملّای روم و نمونه هایی از تجلّی
قرآن و حدیث در سروده های او     
منابع و مآخذ       

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تجلّی قرآن و حدیث در شعر مولانا در word

 1- نهج البلاغه،شریف رضی،به کوشش دکتر صبحی صالح،انتشارات مرکز البحوث اسلامیّه

2- شرح غررالحکم،آقاجمال خوانساری،تصحیح محدث ارموی،انتشارات دانشگاه تهران

3- احادیث مثنوی،بدیع الزمان فروزانفر،انتشارات امیرکبیر،تهران

4- بحارالانوار،محمدباقر مجلسی،110مجلّد،دارالکتب اسلامیّه،تهران

 5-الجامع الصغیر،جلال الدّین سیوطی،2مجلّد،دارالفکر،بیروت

6-قمار عاشقانه، عبدالکریم سروش،مؤسسه فرهنگی صراط،چاپ هفتم

چکیده

  آنچه نگارش شده پژوهشی است درباره ی بازنمایی جلوه هایی از قرآن و حدیث در شعر مولانا که در سه بخش تدوین شده است

در بخش  نخست از مسائلی چون زمینه های اثرپذیری  شعر فارسی از قرآن و حدیث، پیشینه ی آن ، تحول و تکامل آن، موافقت و مخالفت با آن،شیوه های پیدا و پنهان آن، تفنّن گرایی با آن و;بحث شده است

در بخش دوم شیوه ها و گونه های اثرپذیری از قرآن و حدیث را با نام هایی چون اثرپذیری واژگانی گزاره ای، گزارشی،تأویلی،تفسیری،تصویری، ساختاری و ;آورده شده است

دربخش سوم نمونه هایی ازبهره گیری ها واثرپذیری های مولانا ازآغازتا پایان سده هشتم گردآوری شده است و سعی شده تا نمونه ها متنوع و نکته آموز باشند

درباره ی حدیث های کتاب که  بیشتر آن ها ازمآخذ معروف و معتبر گرفته شده است گفتنی است که شاید پاره ای از آن ها از دیدگاه حدیث شناسی امّا و اگرهایی داشته و یا مجعول باشند

اما آنچه بیشتر حایزاهمیّت است اینکه سخنورساختارقرآنی یا حدیثی را به عنوان نمونه و سرمشقی پیش چشم می گیرد و سخن خود را در ساخت و بافتی می پردازد که با آ‌ن همخوان باشد نمونه را می توان از مثنوی مولوی نام برد که روساخت آن با روساخت قرآن مجید همخوانی هایی دارد

به عبارت دیگرهمانگونه که به ظاهرآیه های قرآن بریده بریده می نمایدامّا درباطن پیوندی ژرف وشگرف دارند و آن را کسی در می یابد که با قرآن انس گرفته و با جان و دل وتقوا به حریم حرمت قرآن اذن دخول یافته است . مثنوی معنوی نیز کتابی است که به ظاهر از نظمی بهنجار و پیوندی استوار تهی است و چه بسا کسانی که آن را مجموعه ای ازمطالب پراکنده می دانند امّا آنکس که به مثوی خو گیرد میان آن مطالب پریشان پیوندی پنهانی می یابد که محور اصلی آن تداعی شگرف مولانا است

درآمد

      آنچه نگارش شده پژوهشی است درباره ی بازنمایی جلوه هایی ازقرآن وحدیث در شعر مولانا که دربخش نخست ازمسائلی چون زمینه های اثر پذیری شعر فارسی ازقرآن وحدیث،پیشینه ی آن،تحول آن،شیوه های پیدا و پنهان آن ، تفنن گرایی با آن و ; سخن گفته شده است دربخش دوم،شیوه ها وگونه های اثرپذیری ازقرآن وحدیث را به شیوه ای نو وگسترده با نام هایی چون اثرپذیری واژگانی ،گزاره ای ، گزارشی، تفسیری،ساختاری و; پرداخته شده است

  در بخش سوم نمونه هایی از بهره گیری ها و اثر پذیری های مولانا آورده شده و سعی شده است  تا نمونه ها متنوع و نکته آموز باشند

درباره ی حدیث های کتاب که از مآخذ معروف و معتبر گرفته شده این نکته گفتنی است که شاید پاره ای ازآن ها ازدیدگاه حدیث شناسی امّا واگرهایی داشته باشندو یا مجعول بنمایند

این حدیث ها زبانزد شاعران بوده ونکته های نغزونیکورا ازاحادیث وروایات برمی گرفته اند و در واقع در این اثر پذیری ها تنها به معنی ومضمون توجّه دارند نه به سلسله ی سندها

این پیشگفتار را همین جا پایان می دهم و به زمینه های اثر پذیری مولانا از قرآن و حدیث می پردازم

بخش اول

پیشینه ی تحقیق

    شعر شاعر، آئینه ای است که شخصیّت و منش او را نشان می دهد و دانسته ها و آموخته های شاعر به  فراوانی  در سروده های او مجال نمایش می یابد و دست مایه ی نکته پردازیها ونگارگری های او می گردد، از اینجا است که ما در سروده های شاعر که بافته ها وتافته های کارگاه عاطفه و خیال اویند مایه های فراوانی از اسطوره، تاریخ، طب،فلسفه و .. می بینیم. بنابراین اگر شاعری از قرآن و حدیث آگاهی هایی داشته باشد، بازتاب جلوه هایی از آن ها در سروده های او بس طبیعی خواهد بود

   آغاز شعر فارسی از اوایل سده ی سوم پیشتر نمی رود. در این زمان است که ادب فارسی تازه به راه می افتد؛کسانی چون حنظله ی بادغیسی،محمّدبن وصیف،ابوحفص سغدی،فیروز مشرقی و; دست اورا می گیرند و شیوه ی رفتن می آموزند آنچنان که درآغازسده ی چهارم به بلوغ خود می رسد

 در این روزگارکه شعرفارسی به بلوغ و رسیدگی می رسد تقریباٌ در سراسر ایران فرهنگ اسلام که خود برخاسته ازقرآن و حدیث بود ، ریشه دوانده و با روح و خوی ایرانی هم  سمت و سو شده  بود . از سوی  دیگر، همراه گسترش فرهنگ اسلام ، زبان عربی  در ایران چنان گسترش یافت که زبا ن  بومی ایرانیان را زبون خویش ساخت و به ویژه در مکتب  و مدرسه و مسجد و دربار و درمیان اهل  کتاب و قلم زبان رسمی و همگانی شد . کتاب ها به این زبان نوشته می شد ،  و درس ها به  این زبان آموخته می شد به  ویژه همگان با  این زبان  نماز ونیایش می کردند و ناگزیر بودند کتاب خدا را به قصد ثواب ، تلاوت و قرائت کنند.این ها همه زمینه می شد تا زبان عربی نه تنها در مسجد و مدرسه که حتّی در کوچه و بازار نفوذ یابد

 ازهمین روزگاران بود که کم کم بازاردانش اندوزی که بر محور قرآن و حدیث می چرخید سخت رونق گرفت و روزبه روز شماردانش اندوزان فزونی گرفت ودیری نپایید که از همین مدرسه هاعالمان بزرگ برخاستندوکتاب ها ورساله ها نوشتندبسیاری ازشاعران پارسی گوی درهمین مدرسه درس خوانده بودند وافزون برلغت و صرف ونحو و بلاغت و بیان،با معارف قرآنی و حدیثی به خوبی آشنا شده بودند و ازاین دو چشمه ی جوشان جام ها گرفته وجرعه ها نوشیده بودند؛جرعه هایی که به سروده های آنان رنگ و بوی قرآن و حدیث بخشید

 رونق و رواج گسترده ی زبان عربی در همه ی سرزمین های اسلام به ویژه ایران ناشی از این بود که خداوند قرآن خویش را بدان زبان فروفرستاده بود؛قرآنی که از دیدگاه بلاغی و هنری دل از همگان به ویژه سخن شناسان و ادیبان می ربود و آن ها را شیفته می ساخت،ازمعارف و معانی و احکام چنان سرشار بود که بر جان و دل ها می نشست و اندیشه  و عاطفه را سیراب می کرد.علاوه بر این ،معجزه ی پیامبر اعظم (ص)نیز بود و آشکارا همگان را به مبارزه و تحدّی فرا خوانده بود . این ها همه زمینه شد تا پژوهشگران مسلمان برای بازنمایی زیبایی های هنری وجلوه های اعجازی قرآن وشرح و بسط معارف فشرده ی آن کوشش های گسترده ای کنند.کوشش هایی که حاصل آن از یک سو پدید آمدن دانش هایی چون لغت،صرف  نحو،بلاغت و بیان،تفسیر،تأویل ، کلام و;بود واز دیگر سو تألیف  و تصنیف  شمار فراوانی از کتاب ها و رساله ها شد

  حدیث که دومین چشمه ی جوشان معارف اسلام بود،هرچند فروتراز کلام خدا اما فراترا ز کلام مخلوق  شمرده می شد و چون سخنان این بزرگواران علاوه  بر ظرافت  بلاغی  و زیبایی هنری،یکسره حکمت و معرفت بود و سراپا  نکته پردازی و نادره گویی  و نیز شرح و بسط بسیاری از احکام و معارفی  بود  که در قرآن به ایجاز و اشاره از آن ها یاد شده بود، برای مسلمانان گنجینه ی گرانبهایی از فصاحت و بلاغت به شمار می آمد و جا  داشت  برای  گردآوری و حفظ آن ها از هیچ کوششی دریغ نشود و از این جا بود که در کنار قرآن پژوهی از همان آغازحدیث پژوهی نیزرونقی به سزا گرفت و چه بسا برای شنیدن یک حدیث از زبان گزارشگرنخستین رنج سفرهای دورو درازرا بر خود هموار کردند و برای بازشناسی حدیث درست ازنادرست معیارها بنا نهادند و حاصل این کوشش ها این شد که در کنار علوم یاد شده در زمینه ی  قرآن پژوهی ، دانش های رجال ، فقه الحدیث ، درایه  الحدیث  و ; درزمینه ی  حدیث پژوهی پای گیرد

بنابراین با توجّه به نکات گفته شده زمینه ی بهره گیری  شاعران پارسی گوی از قرآن و حدیث آشکار می شود . اینک  می افزاییم که بهره گیری از قرآن  و حدیث  در شعر و سروده علاوه بر اینکه نشانه  دانشمندی و روشنفکری بود  به سروده ی شاعر نیز گونه ای  قداست و حرمت می بخشید  و سخن آن ها را  برای  مردمی  که  به  قرآن   و حدیث به دیده ی حرمت می نگرستند،ارجمندتروپذیرفتنی ترمی ساخت.این نیززمینه ی دیگری بودتا شاعران پارسی- گوی به قصد تبرک یا استناد و استشهاد،و گاه به قصد نشان دادن علم و فضل خویش سروده – های خود را با قرآن و حدیث آذین بندند

    پیشینه ی بهره گیری واثرپذیری سخنوران پارسی از قرآن وحدیث به آغازپیدایی وپاگیری شعر فارسی یعنی نیمه های سده ی سوم می رسد . چنانچه نشانه هایی از اثر پذیری  قرآنی – حدیثی را در کهن ترین سروده های فارسی می توان یافت هر چند گسترده نیست.امّا با گذشت زمان و گسترش شعر فارسی،به ویژه پیوند آن با پاره ای از پدیده های فرهنگی که با قرآن وحدیث پیوندی استوار داشته اند و نیز پدید آمدن  پاره ای سخنوران که افزون بر طبع  توانای شاعری،در قرآن و معارف اسلامی نیز دستی پرتوان داشتند،زمینه شد تا تجلّی قرآن و حدیث در شعر فارسی گسترش یابد و سرانجام در سده های هفتم و هشتم به ویژه درمثنوی مولانا به اوج خود برسد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله تیمور لنگ در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تیمور لنگ در word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تیمور لنگ در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تیمور لنگ در word

مقدمه     
اوضاع ایران در بامداد فتنه تیمور     
تیمور و زندگینامه او ، نام صحیح تیمور چیست ؟  
پدر تیمور که بود ؟        
کودکی تیمور از زبان خود او          
دوره های نوجوانی و جوانی      
خواهر سلطان ، همسر تیمور      
ثروت تیمور      
حافظه عجیب تیمور         
در میدانهای جنگ        
کباب کره اسب ، غذای محبوب تیمور        
آغاز جنگهای تیمور برای کسب قدرت        
محاصره سمرقند و فرار امیر حسین و تیمور     
تیمور در اسارت ترکمانان    
سمرقند     
مرگ جهانگیر ، فرزند تیمور      
مقاومت در موصل        
نقشه ترور تیمور         
و مرگ آمد      
منبع

مقدمه

روز بیست و پنجم شعبان سال 736 هجری قمری را در تاریخ بشری باید از روزهای شوم و نامبارک به حساب آورد ، زیرا در این روز در یکی از روستاهای شهر ” کش ” که امروز به شهر سبز معروف است و در جنوب سمرقند قرار دارد ، نوزادی پای به عرصه وجود گذاشت که سالها بعد اقدامات و ماجراجویی ها و جنگ و کشتارهایش ، صفحات هراس انگیز و خوف ناکی را در دفتر تاریخ رقم زد. روستاها و شهرهای بسیاری را ویران ساخت ، خانه ها و قلعه های مستحکم فراوانی را با خاک یکسان ساخت ، سر پادشاهان و امیران و فرماندهان نامداری را از بدن جدا کرد . خانمان ها را بر باد داد و خون صدها هزار مردم بی گناه را بر زمین جاری ساخت و از سر بی گناهان ، مناره ها بر پای کرد و وقتی مرد ، تاریخ نویسان و افسانه پردازان از زندگی شگفت انگیز او ، افسانه ها پرداختند و کتابها نوشتند

این نوزاد که منشاء این همه خوف و هراس و قتل و غارت شد ، تیمور نام گرفت و به دنبال علل و ماجراهایی که در این کتاب از او خواهیم خواند در تاریخ به تیمور لنگ و امیر تیمور گورکان معروف گردید

ما در این کتاب ، حیات این مرد سیاهکار را مطالعه میکنیم که نامش لرزه بر اندامها می افکند. مرد سیاهکاری که در قتل عام مردم سیستان در سال 785 هجری دو هزار انسان اسیر را زنده در دیواری جای داد و صد هزار اسیر هندی را در نزدیکی دهلی در سال 801 هجری سر برید . چهار هزار نفر ارمنی را در سال 803 هجری زنده به گور کرد ، بیست کله مناره در همان سال در نزدیک حلب و دمشق از سر مردم بر پا ساخت . هفتاد هزار نفر را در اصفهان قتل عام کرد و اینها فقط قسمت کمی از کشتارهای بسیار اوست

مردی که در بیرحمی و قساوت دست کمی از چنگیز نداشت و در عین حال که عیاش و خوشگذران بود و زن های متعدد داشت ، ( هشت تن از زنان او را ( کلاویخو ) جهانگرد معروف ، در ساحل زرافشان به چشم خود دیده است ) و شراب به افراط مینوشید ، تظاهر به دینداری میکرد و قرآن را از حفظ داشت

او در دوره پیری هم نشاط خود را از دست نداده بود و در خوراک و شراب افراط میکرد

(1)

و از بیرحم ترین افراد بشر بود

در شرحی که ظاهراً خودش از زندگی خود نوشته ، میگوید که هیچ منظره های همچون فوران خون از رگهای گردن کسی که سرش به دست او بریده میشود ، به او لذت نمیداده  است . کلاویخو نوشته است که در فتح قلعه سبزوار دو هزار نفر را زنده لای چینه دیوار کرد ، و از اجساد آنها مناره ساخت . از این مناره های مرده انسان کلاویخو دوباره دیده است . و دیگران چند و چندین بار

در فتح اصفهان ، تیمور به بهانه این که مردم از دادن مالیات امتناع کرده اند ، هفتاد هزار نفر را به خاک و خون کشید و از کله های آنها مناره ها ساخت ، او اساساً دوست داشت که با سرهای قربانیان خود مناره بسازد

ابن عربشاه ، یکی از مورخین عهد تیموری نوشته است که تیمور بعد از تصرف بغداد به بیست هزار نفر از سپاهیان خود دستور داد تا هر یک دو سر را از تن مغلوبین ببرند

برای شناختن تیمور ، بایستی نخست ، منشاء و ماهیت قدرت او را بشناسیم . این بسیار مهم است که بدانیم چگونه میشود که یک انسان این همه قدرت می یابد و در سایه این قدرت این همه مال و جان و آثار بشری را به دست نابودی میسپارد.؟

این قدرت به موجب چه عواملی بوجود می آید و تثبیت میشود ؟ قطعاً کسانی یا گروهها و طبقاتی در ایجاد و استحکام این قدرت ذی نفع هستند ، در غیر این صورت اگر نفع یک فرد به تنهایی در یک قدرت تامین شود هرگز نمیتواند موجب دوام آن قدرت شود

در این کتاب ، ضمن شناختن تیمور ، زمینه های ایجاد و رشد این قدرت و افراد و طبقاتی را که از آن بهره مند بودند و لا جرم در حفظ و تحکیم آن میکوشند خواهیم شناخت

برای این منظور لازم است محیط اجتماعی ایران را پیش از ظهور تیمور بشناسیم و بدانیم که کشور ما در چه وضعی قرار داشت و چه کسانی و با چه مشخصاتی سرنوشت سیاسی و اجتماعی جامعه را در دست داشته اند

اوضاع ایران در بامداد فتنه تیمور

مطالعه تاریخ ایران در دوره فترت بین مرگ سلطان ابو سعید ، آخرین پادشاه سلسله

(2)

ایلخانی و استیلای امیر تیمور گورکان ، متضمن هرج و مرج عجیبی است که در این ایام در ایران بر اثر قیام مدعیان عدیده سلطنت و کشمکش های دائمی ایشان پیش آمده بود ، و صدماتی که در آن دوره ، متعاقب آن وقایع به مردم و خرابی هایی که به آبادی ها رسیده ، چنان اوضاع را آشفته و مردم را پریشان کرده بود که در اواخر ، حتی صالح ترین افراد ، آمدن خونریز بی باکی مانند تیمور را به دعا و جان و دل از خدا میخواستند . شاعر بلند نظر شیراز ، حافظ ، پس از آنکه از مشاهده این اوضاع و احوال به تنگ آمده ، با کمال بی صبری میگوید

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چو گل

                                                                  شاه ترکان فارغست از حال ما کو رستمی

آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست

                                                                 عالمی دیگر بباید ساخت وز نو ، آدمی

خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم

                                                                 کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی

 تیمور و زندگی نامه او

نام صحیح تیمور چیست ؟

درباره نام تیمور ، هم مانند زندگی و دوران کودکی اش ، مطالب و نظریات گوناگون نوشته اند . او به طور کلی به نام تیمور مشهور است . ابن عربشاه که تاریخی معتبر به نام ” عجایب المقدور فی اخبار تیمور ” درباره زندگی او نوشته ، میگوید : چون لغات فارسی در زبان عربی ، به صورتهای گوناگون تغییر شکل میدهند ، لذا نام تیمور را نیز در کتب عربی ، گاه به شکل تمور ، و گاه به صورت تمر و گاه تمر لنگ نوشته اند

تیمور ، در زبان ترکی به معنی آهن است

تیمور ، در روز بیست و پنجم شعبان سال 736 هجری ، یعنی قریب پنج ماه بعد از مرگ سلطان ابو سعید بهادر ، آخرین ایلخان بزرگ مغول ، در روستای ” خواجه ایلغار ” در

(3)

حوالی شهر ” کش ” در جنوب سمرقند زاییده شده است

شهر ” کش ” ، به شهر سبز نیز معروف است

پدر تیمور که بود ؟

پدر تیمور ” ترغای ” نام داشته است . زندگی ترغای به درستی روشن نیست . بعضی گفته اند که کفشگری ناچیز بوده است . عده ای گفتهاند که پدر تیمور و خود او در آغاز شتر چرانان بیگانه از عقل و ایمان و در ردیف مردم پست و فرو مایه بوده اند که در ماوراءالنهر به سر میبرده اند و به تناسب فصل به گرمسیر و سردسیر و بالعکس کوچ میکرده اند . گروهی گفته اند که پدر تیمور در ردیف سپاهیان سلطان و فرمانده گروهی به تعداد یکصد نفر بوده و به چالاکی و شهامت در میان هم ردیفان خود شهرت داشته است

تیمور در خاطراتی که منسوب به اوست ، می نویسد : پدرم جزو مالکان کم بضاعت شهر کش به حساب می آمد

کودکی تیمور از زبان خود او

تنها مردم به پیروی از آنها ، تاریخ نویسان درباره تیمور به افسانه پردازی پرداخته اند بلکه ظاهراً خود او نیز کوشش دارد که تولد خود را به خواب نما و پیش گویی و غیره مربوط سازد

به موجب کتابی که میگویند تیمور به قلم خود نوشته است ، گوشه هایی از دوران زندگی کودکی و نوجوانی خود را شرح داده است

این کتاب را یک محقق فرانسوی به نام ” مارسل بریون ” گردآوری و تالیف کرده و در ایران تحت نام ” منم تیمور جهانگشا “بوسیله آقای ذبیح الله منصوری ، مترجم معروف ، منتشر گردیده است

در این کتاب ( که اگر نوشتن آن بوسیله تیمور صحت داشته باشد ) تیمور ماجرای تولد و خوابی را که پدرش یکسال قبل از تولد او دیده چنین شرح میدهد

قبل از اینکه من متولد شوم ، پدرم خواب دید که مردی نیکو منظر ، مثل فرشته ، مقابلش

(4)

نمایان شد و شمشیری به دست پدرم داد . پدرم شمشیر را از آن مرد گرفت و از چهار سمت به حرکت در آورد و بعد از خواب بیدار شد و ظهر روز بعد ، که برای ادای نماز به مسجد رفت ، موضوع خواب خود را برای ” شیخ زیدالدین ” امام مسجد محله ، تعریف کرد

شیخ به او گفت : تعبیر خواب تو این است که خداوند پسری به تو خواهد داد که با شمشیر خود جهان را خواهد گرفت و دین اسلام را در سراسر جهان توسعه میدهد

زنهار که از تربیت او غفلت نکنی . باید که بعد از تولد این پسر را وادار کنی درس بخواند و خط بنویسد و قرآن را یاد بگیرد . تیمور میگوید : وقتی سال بعد ، من متولد شدم ، پدرم راجع به اسم من با امام مسجد ، مشورت کرد و امام مسجد گفت که اسم پسرت را “تیمور” بگذار که به معنی ” آهن ” است . تیمور میگوید : اولین چیزی که از دوره کودکی به یاد دارم ، صدای مادرم است که روزی به پدرم گفت

این بچه چپ است و با دست چپ کار میکند

لیکن به زودی معلوم شد که من نه چپ هستم و نه راست .بلکه با هر دو دست کار میکنم . و بعدها و قتی نزد آموزگار رفتم و شروع به درس خواندن کردم ، با هر دو دست می نوشتم ، و پس از اینکه به سن رشد رسیدم ، با هر دو دست شمشیر میزدم و تیر اندازی میکردم و امروز هم که هفتاد سال از عمر من میگذرد ، چپ و راست برایم فرقی ندارد

وقتی مرا برای فرا گرفتن سواد ، نزد آموزگار فرستادند ، به قدری خردسال بودم که نمیتوانستم روی لوح چوبی خود موم بمالم

دوره های نوجوانی و جوانی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله کوچه ی بی نام در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله کوچه ی بی نام در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کوچه ی بی نام در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کوچه ی بی نام در word

کوچه بی نام    
تحلیل داستان         
شرح حال سید محمد علی جمال زاده     
نگاهی کلی به زندگی جمال زاده   
آثار جمال زاده  
فهرست منابع      

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کوچه ی بی نام در word

1-کتاب (( یاد سید محمد علی جمال زاده ))

2-                       کتاب (( قلتشن دیوان ))

کوچه بی نام

در ایران ما بر عکس فرنگستان که امروز دیگر مردم شهر نشینش عموما اجاره نشین هستند اغلب خانواده ها پشت اندر پشت در همان شهر و همان محله و همان کوچه و همان خانه بزرگ شده همانجا نشو و نما ی یافته اند در شهرهای فرنگستان اهل یک محله که جای خود دارد ولی حتی مردم یک کوچه و یک گذر و از آن هم بالاتر حتی سکنه طبقات مختلفه یک عمارت و همسایگان دیوار به دیوار اصلا همدیگر را نمی شناسند. در ایران بر عکس قضیه به طور کلی طور دیگر است و از آنجایی که مشت نمونه خروار است میخواهم قصه کوچکی را که خانواده خودم در آن منزل داشت به طور مختصر برایتان نقل کنم تا تصدیق فرمایید که تفاوت از زمین تا آسمان است.ما در تهران در کوچه بن بست کوتاه و باریکی منزل داشتیم که هر چند اسم معین و مشخصی نداشت ولی هر یک شش خانواری که در آن منزل داشتند به موقع و بی موقع سعی داشتند که نام رئیس و بزرگ خود را بر آن ببندند.کوچه آجرفرش نسبتا پاک و پاکیزه ای بود و تا کی (و یا به قول عوام درخت انگوری ) که از قدیم الایام در خانه ما در پای دیوار پشت کوچه نشانده بودند به دو طرف دیوار نصب بود همین که وارد این کوچه می شدید بلافاصله دست چپ خانه اول خانه استاد نوروز بود. مرد نازنینی بود و کمرچین و سرداری پوش با کلاه پوستی طاسی شکمدار*. چند قدم پایین تر دست راست می رسیدیم به خانه عمو باقر ترک معروف به عمو ترکه. عمو ترکه مردی بود باند قد و لباده پوش وصامت و تسبیح به دست در یکی از دالان های بی شمار تیمچه حاجب الدوله دکان خرازی مختصری داشت. پسر ارشد عمو ترکه حسن آقا که با ما بچه های سر و پا برهنه همبازی بود یک دفعه وبی مقدمه بنای قد کشیدن  را گذاشت و صدایش دو رگه شد و دیلاغ و نره غول غریبی ازآب درآمد وطولی نکشید که بااین قد درازدرنظر ما کودکان خردسال یاجوج و ماجوجی حکم عوج بن عنق را پیدا نمود و به همین ملاحضه مجبور بودیم از او حساب ببریم وحرفش را گوش بدهیم . عمو ترکه دختر سر و مرو گنده ای هم داشت رقیه نام که مقارن همان اوقات به شوهر رفت. پس از عبور از خانه عمو ترکه میرسیدند به خانه ما . ما در آن کوچه تنها خانواده غریب و تازه وارد بودیم ولی همان طور که تقریبا پنجاه سال پیش یکسره از اصفهان بدان خانه وارد شدیم هنوز هم هرچند پدر و مادر و چند تن از برادرانم رخت به عالم بقا کشیده اند بقیه السیف خانواه تمام و کمال از نرینه و مادینه همه در همان خانه و همان لانه منزل و ماوی داریم و عمری است که اهل کوچه سایه لطف و بیگا نگی خود رابر سر ما انداخته ما را نیز از خود شناخته اند. خانه چهارم روبروی خانه ما خانه حاج شیخ مرتضی سقط فروش بود . حاج شیخ مردی بود عمامه شیر و شکری به سر با قدی متوسط و ریش توپری که همیشه از برکت رنگ و حنا مثل پر کلاغ سیاه بود. در دالان سرای امیر دکان سقط فروشی داشت و ضمنا اگر پایش می افتاد دلالی هم می کرد. گوش عیالش سنگین شده بود و پسرش فضل الله هم از همان دوره بچگی و گهواره خوابی که سرش به سنگ حوض خورده و جزئی اختلال حواس پیدا کرده بود ، با این همه حاج شیخ مرد

راضی و شاکری بود و رضا به رضاءالله را تکیه کلام ساخته بود  دخترکی هم داشت گوهر نام که عموما اورا خانم بزرگ صدا می کردند و با آنکه زرد نبو و لاغر و مفتولی بود نمی دانم به چه مناسبت از همان ابتدای آشنایی دو خانواده بنا شد نامزد من بخت برگشته باشد شکر خدا که داماد چنان عروسی نشدم و از چنان مصیبتی رستم. زیر دست خانه حاج شیخ به منزل بی بی حمیده می رسیدیم . خود بی بی حمیده بیوه زن چاق و چله خوش سیما و خوش قلب و خونگرم و خوش زبانی بود که از شوهر مرحومش همین خانه و جند باب دکان و مغازه در گذر باغخانه و یک دو تکه زمین در حوالی دولاب ارث به او رسیده بود و با دو پسرک نه ساله و سیزده ساله خود در کمال آبرومندی و نجابت زندگانی می کرد. افسوس که هر دو پسرش گرفتار تب و لرز مزمنی بودند که تقریبا دوازده ماه سال دست از گریبان آنها بر نمی داشت خانه متشخص و معتبر کوچه همانا خانه افراسیاب خان قلتشن دیوان بود[1]. این خانه در بیخ کوچه و اقع بود . افراسیاب خان آدم با سطوت و ابهت و پرهارت و پورت و با اخم و تخمی بود در باب روابط و مناسبات اهل کوچه نسبتبه یکدیگر باید گفت چه بسا اتفاق می افتاد که میانه دو خانه به هم میخورد و بین خانه نشینان شکر آب می شد و حتی کار بالا گرفته به چندین خانه دیگر هم سرایت می کرد ولی چیزی که هست این گونه پیش آمدها را با گیس گرو گذاشتن گیس سفیدان و به زور من بمیرم و به جان عزیز خودت و این سبیلها را تو گور یگذارم همان اشخاصی که دو روز پیش چشم نداشتد همدیگر رو ببینند حل می کردند. پوشیده نماند که بیشتر این نقار و کدورت ها ودعواها و مرافعه ها سر آب بود و در شب های چهارشنبه که نوبت آب به کوچه ما میرسید تولید می گردید. فرد فرداعضای هر خانواده با تمام قوی دست و پا می کرد که آب ته نکشیده اول آب را به خانه خود برده حوض و آب انبار خود راپر کنند آن وقت بود که باید قطاربه قطار خر آورده و رسوایی بار کرد. قیل و قال وقتی می خوابید که آب از سرچشمه بند می آمد و ضمنا چنان که بر خودتان هم به تجربه معلوم گردیده میراب باشی نیز وقتی آفتابی می شد که آبها از آسیاب افتاده اما این پیش آمدهای نقار انگیز هم همه مبنی بر یگانگی و یاری و دستگیری و دلسوزی و خیر خواهی و همدردی و همدستی و یک جهتی بود ، مثلا شبی که ختنه سوران پسراستاد نوروز بود و استاد ولیمه می داد زنش با آنکه ما تازه از اصفهان وارد شده بودیم چادر نماز به سر فرا رسید و پس ازسلام بی رودربایستی گفت زن آقا آیا ممکن است آن دیگبر دومنی خود را امشبه به ما قرض بدهید. مادرم علاوه بر دیگ یک عدد سفره چرمی اعلائی را هم که از مادرش به او رسیده بود به دست زن استاد داده گفت هر چه هست و نیست تعلق به خودتان دارد. چندی پس از آن نیمه های شب در خانه ما را زدند و معلوم شد پسر کوچک بی بی حمیده با آن مزاج علیل قوزبالاقوز سرما خورده سینه پهلو هم کرده است. مادر بیچاره اش که دو سه شب می شد که خواب به چشمش نرفته بود آمده بود که پیه بز در منزل ندارم و میگویند خوب است پیه بز را داغ کرده و به سینه و کمر و پهلوی مریض بمالم و چون پیه بز حاضر ندارم آمده ام اگر شما داشته باشید قدری به من بدهید تا فردا خریده رد نمایم. به محض اینکه مادرم خبردار شد مثل اینکه فرزند خودش سینه پهلو کرده باشد خاک به سرم خاک عالم به سرم گویان از بستر برخاسته به عجله لباس پوشید و با مقداری پیه بز به خانه بی بی حمیده رفت و هر طور بود او را مجبور کرد که برود قدری استراحت نماید و خودش تا اذان صبح بر بالین مریض نشسته خاکشی نبات به حلقش کرد و مادروار از او پرستارری نمود. علاوه بر تمام اینها شب و روز بشقاب های هل و گلاب و سوغات و کاسه های قد ونیم قد آش ها و پلوی زعفران و خلال نارنج و صدها خوراک های دیگر به اسم تعارف و نذر و قربانی و چشم روشنی و پشت پایی و عناوین دیگری از قبیل در میان این شش باب خانه در رفت و آمد بود.((کاسه همسایگی)) اصطلاح معرفی است و هر ایرانی میداند که مقصود از آن کاسه ای است که ایرانیان در وقت کشیدن غذا حسب المرسوم به همسایگان می فرستند . مخلص کلام آنکه تمام اهل این کوچه چه در عروسی و شادمانی و چه در ماتم و سوگواری با هم شریک و یکدل و یک زبان بودند چنان که پنداشتی همه اهل یک خانه و  اعضای یک دودمانند ، و لپ مطلب اینکه بدون آنکه خود شش خانواده متوجه باشند به صورت یک خانواده واحدی در آمده بودند که در شش خانه منزل داشته باشند

تحلیل داستان:

* . کلاه لنگی هم  می گفتند

[1] . بدیهی است که لقب این شخص  قلتشن دیوان نبود ولی چیزی بود شبیه به آن که عمدا از ذکر آن خودداری شد . (مولف)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله بیدل دهلوی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله بیدل دهلوی در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بیدل دهلوی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بیدل دهلوی در word

مقدمه :  
بیدل کیست ؟‌  
سپهری و سبک هندی  
سبک هندی  
شناخت بیدل  
طرح تأیید بیدل  
فهرست منابع  

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بیدل دهلوی در word

1-بیدل سپهری و سبک هندی؛ حسن حسینی؛ تهران:انتشارات سروش، چاپ اول،

2-شاعر آینه ها(بررسی سبک هندی و شعر بیدل)؛ دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی؛ تهران:انتشارات آگاه،چاپ دوم

3-گزیده اشعار سبک هندی، علیرضا ذکاوتی قراگوزلو؛تهران:مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول 1372

4-غزلیات بیدل دهلوی، تصحیح:اکبر بهداروند؛ تهران:انتشارات پیک، چاپ اول، 1380

5-شعر پارسی، محمد کاظم کاظمی، شهد:شورای شعر کانون شاعران و

نویسندگان(امور تربیتی خراسان):ضریح آفتاب، چاپ اول،

مقدمه

انتشار حداقل دو مقاله درباره میرزا بیدل تحت عنوان های «بیدل دهلوی» و «نقد بیدل» توسط محقق گرانسنگ استاد دکتر شفیعی کدکنی که جزو اولین مقالاتی است که در باب بیدل و شعر او به صورت جدی به معرفی و تبیین جنبه های مثبت و منفی شعرش پرداخته اند، موفقیت و مقدمه بزرگی بود که جامعه ادبی ایران توانست از خود بروز دهد، تا اندازه ای از بی مهری ها و کوتاهی های خویش را جبران کند و دیدگاه روشن و مناسبی را نسبت به بیدل آشکار سازد و زمینه ای فراهم نماید که پس از آن اهل شعر و ادب با مبنایی روشن و علمی به آثار بیدل نظر اندازد

از این پس آثاری که به تدریج به طبع رسید چه به صورت مقاله و چه کتاب حاکی از این بلوغ و معرفت جدید بود. شوق شناخت واقعی بیدل و کنجکاوی در باب چند و چون شعر او باعث شد تا تأملات پنهان موجود در جامعه ادبی، مایه و انگیزه بروز پیدا کند و کسانی که با شعر و آثار بیدل، آشنایی لازم را داشتند، بخواهند حاصل مطالعات، تأملات و نظرگاه های خود را به نمایش گذارند

به نظر می رسد، جامعه شعرا که علی القاعده در نوجوان و کنجکاوی برای تجربه های نوی شعری و هنری، هشیارتر، مطلع تر و پذیرا تر از هر قشری از طبقات هستند و خود از پیش خود و در اثر مطالعات و تجربه های شخصی یا در اثر ارتباط های صنفی و جمعی نسبت به این امر آمادگی و زمینه های لازم را داشتند، دست به قلم شدند و به سرعت به این ندا پاسخ دادند

بیدل کسیت ؟‌

 سال 1367 یک سال بعد از انتشار کتاب«شاعر آینه ها» کتاب «بیدل» سپهری و سبک هندی، اثر شاعر و استاد دانشگاه دکتر حسن حسینی انتشار یافت

ایشان در شروع کتاب در فصل (بیدل کیست)، ضمن ذکر عین شرح احوالی بسیار موجز که از بیدل در تذکره شعرای پنجاب و سایر منابع مورد مراجعه خود، بدان دست یافته است، ضمن اذعان به سودمندی این قبیل تذکره ها و قابل استفاده بودن یعنی از نکات روشنگر و ظرایف دلنشین آنها، در نقد شعر، از عیب همگانی آنها که عادت به یکسان سازی مقام ادبی و ارزش شعری، کلیه شعرای عالی ، از حیث مقام و رتبه سخن دارند و ناشناخته ماندن قدر و پایمال شدن شاعر مرتبه برجسته ای، چون بیدل را نیز معلول عدم نقد صحیح و علمی، می شمارد و سپس ادامه می‌دهد:«بیدل را باید به مثابه قطعه الماس درخشان از لابلای خروارها زغال که به مرور زمان تلنبار شده است، بیرون کشید و سر حوصله و با فراغت کامل در تراش سحرانگیز و خداداد آن، محو تماشا و تأمل شد و این کاری است که کم و بیش فارسی گویان و شیفتگان غیر ایرانی ادب فارسی در افغانستان و پاکستان، هندوستان و تاجیکستان انجام داده اند، اما متأسفانه در ایران ما هنوز اقدام جدی در این مورد صورت نگرفته است.»[1]

این کتاب نیز در نوع خود، در راه شناخت بیدل و کم و کیف شعر او، اثری مغتنم بوده و نسبت به طرح و توضیح پاره ای از موضوعات برای آشنایی با شعر بیدل و سبک هندی و بیان علل پیچیدگی شعر سبک فوق اشعار و شاعر مورد بحث، اقدام موفقی به عمل آورده است، در  بحث کتاب تحت عنوان (سپهری و سبک هندی) و (سورئالیسم، سرپناه سپهری و بیدل)قرابت ها و تأثیر خلاق شعر سبک هندی را در اشعار سهراب سپهری و نسبت و نزدیکی بین این دو را که احساس کرده است، بیان داشته:«به هر حال نشانه های شعر هندی در اشعار سپهری فراوان است، که خواننده اهل، با بذل خوصله می تواند، نمونه های بیشتری به دست دهد و به بهره برداری های خلاق سپهری از این سبک مطرود بیش از پیش آگاه شود[2]

 

سپهری و سبک هندی

در بخش گذشته گفتیم که زبان شعری سپهری، به لحاظ ژنتیک به شعر سبک هندی تعلق دارد و درخور مجال بحث، نمونه هایی نیز برای اثبات این مدعا ارائه کردیم. در اینجا برآنیم تا پای این ادعا را به میان بکشیم که از میان شعرای سبک هندی، شباهت سپهری به عبدالقادر بیدل بیش از دیگران است و این شباهت به گونه ای است که شعر سپهری، در یک بازخوانی دقیق، تأثیر پذیری غیر قابل انکاری را از زبان، محتوا و سورئالیسم بیدل نشان می دهد.[3]

بدون این که بخواهیم در چند و چون این اعتقاد و نظرهای ایشان وارد شویم، موضوع از این دیدگاه برای ما مورد اهمیت و توجه است که صرف طرح موضوع تأثیر پذیری شاعر مورد بی توجهی چون سهراب(بخصوص این که بعد از انقلاب اسلامی، به نسبت فزاینده ای، با اقبال عمومی روبه رو گردید و درباره او و شعر او، آثار متعددی نوشته شد. این احتمال تأثیرگذاری بیدل در شعر شهراب و تشابه بین آثار او با سبک هندی، خواه ناخواه، هیجان و کنجکاوی زیادی را خصوصاً در میان شعرای آن دوره، برای شناخت بیدل و آشنا شدن با آثار او به وجود آورد و حضور بیدل را در اذهان آشنایان به شعر و ادب بیشتر کرد و این درست همان چیزی است که پس از انتشار کتاب شاعر آینه ها به وجود آمد ، چرا که در جای جای مقاله های مندرج در بخش های قبل از نمونه اشعار بیدل در  آغاز این کتاب ضمن بیان نقدها و نکته ها و اشاره ها و  توصیه هایی خطاب به شعرای جوان شده بود که لاجرم توجه طبقه شعرای جوان و اهل ذوق و ادب را، با شدت هرچه تمامتر مشغول میرزا بیدل نمود:«این مجموعه را به شاعران جوان که در گستره زبان فارسی دری می کوشند با ابتذال(فکر) و (زبان) به گونه ای سنجیده مبارزه کنند، تقدیم می کنم.»[4]

 

سبک هندی

[1] -حسن حسینی، بیدل سپهری و سبک هندی، ص

[2] – همان ص 67 و

[3] -همان ص 67 و

[4] -دکتر شفیعی کدکنی، شاعر آینه ها ص

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله پرندگان در منطق الطیر در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله پرندگان در منطق الطیر در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پرندگان در منطق الطیر در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله پرندگان در منطق الطیر در word

منطق الطیر  
هدهد  
بلبل  
طوطی  
طاوس  
بط  
کبک  
همای  
کوف  
باز  
بوتیمار  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله پرندگان در منطق الطیر در word

برهان قاطع- تالیف محمد حسین خلف تبریزی به اهتمام دکتر محمد معین – چاپ تهران

منطق الطیر مقامات طیور شیخ فریدالدین عطار نیشابوری به اهتمام سید صادق گوهرین

آنندراج- تالیف محمد پادشاه زیر نظر محمد دبیر سیاقی- چاپ تهران

منطق الطیر

: مأخوذ است از آیه شریفه: «و ورث سلیمان داود و قال یا ایها الناس علمنا منطق الطیر واوتینا من کل شی ء ان هذا لهو الفضل المبین» (سوره نمل آیه 16)- در تفاسیر قرآن کریم از مرغان مختلفی که با سلیمان (ع) سخن گفته اند و او گفتار آنان را برای پیروان خود ترجمه فرموده است. اسم برده اند و جهت مزید اطلاع ر. ک. : تفاسیر فخررازی ج 6 ص 556 و بیضاوی ج 2 ص 194 و کشف الاسرار ج 7 ص 189 و ابوالفتوح ج 4ص 153- این کلمه را شعرای فارسی زبان به همین معنی در اشعار خود بسیار آورده اند

هدهد

: در فارسی پویک و شانه سر را گویند. (برهان) – مرغیست بدبو که بر زباله آشیان سازد، بر بدنش خطوط و رنگهای فراوان است و کنیه او ابوالاخبار و ابوثمامه و ابوالربیع و ابوروح و ابوسجاد و ابوعیاد است. گویند که از بالای آسمان آب را در زیر زمین ببیند همانطور که آدمی آنرا در شیشه ببیند. (دمیری) – گفته اند که هدهد راهنمای سلیمان بود بر آب و آن چنان بود که سلیمان هرگاه که خواستی نماز گزارد هدهد او را ره نمودی به آب و در بیابان زمین را می کندند و به آب می رسیدند تا سلیمان با آن غسل می کرد یا وضو می ساخت. (جهت مزید اطلاع ر. ک. : قصص انبیا ذیل قصه سلیمان و بلقیس و حیاه الحیوان جا حظ ج 4 ص 77 و حیاهالقوب ج1 ص264)

بلبل

: نمونه مردمان جمال پرست وعاشق پیشه است

طوطی

: حیوانیست ثاقب الفهم ونرم خو که قوه تقلید اصوات و قبول تلقین را بسیار داراست. ارسطا طالیس گوید برای تعلیم طوطی او را جلوی آینه نهید و از پس آن صحبت کنید تا او خوب تقلید کند (دمیری ذیل ببغاء)- در اینجا نمونه آن دسته از مردمان اهل ظاهر و تقلید است که به دنیای باقی و حیات جاوید اعتقاد دارند و به آن سخت پابندند

طاوس

: پرنده ایست عزیز و جمیل و عفیف الطبع و اهل ناز و تبختر است و بر خویش سخت معجب است (دمیری)- در مثنوی نمونه ای از مردم منافق و دو رنگ است که برای نام و ننگ جلوه گری می کند و همّ خود را صرف صید خلق و شکار آنها می نماید و از نتیجه عمل خود نیز بی خبر است (ر. ک. ج 5 نی ص 28). ولی در این جا نموه اهل ظاهر است که تکالیف مذهب را به امید مزد یعنی به آرزوی بهشت و رهایی از عذاب دوزخ انجام می دهد

بط

: مرغابیست و این کلمه عربی محض نیست (جوالیقی ص 64) و مُعرّب بت است (آنندراج) – در تفاسیر قرآن (ذیل آیه 120 واقع در سوره بقره راجع به مرغ خلیل الله (ع) آنرا ضمن چهار مرغ خلیل نام برده اند (ابوالفتوح ج 1ص 458)- و در مثنوی کنایه است از حرص و آز که یکی از عوامل شیطان رجیم و نفس عاقبت سوز است (ج 5 نی س 37)- در اینجا نمونه مردمان عابد و زاهد است که همه عمر گرفتار وسواس طهارت و شستشواند

کبک

: نمونه مردم جواهر دوست که همه عمر خود را صرف جمع آوری انواع جواهرات و احجار کریمه و یا اشیاء قیمتی و عتیق می نمایند

همای

: مرغیست افسانه ای که گویند استخوان خورد و جانوری نیازارد و بر سر هر کس سایه افکند پادشاه شود (انندراج)- و در افسانه ها بسیار از او نام برده اند از جمله باین صورت که در شهرها و ممالک هنگام انتخاب پادشاه این مرغ را به پرواز می آورده اند و بر هر کس که می نشست او را شاه می کردند- در اینجا نمونه ایست از مردان جاه طلب که از زهد و عبادت برای جلب حطام دنیوی استفاده می کنند و از راه عزلت و عبادت ظاهری درصدد بر می آیند که ارباب مملکت و سیاست را بخود جلب نمایند و برای خود دستگاهی داشته باشند. خواجه حافظ اینگونه زهاد را “واعظ شحنه شناس” اصطلاح کرده است

و اعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش     زانکه منزلگه سلطان دل مسکین من است           (حافظ قزوینی ص 37)

 کوف

: پرنده ایست بنحوست مشهور و آن دو قسم می باشد کوچک و بزرگ؛ کوچک را جغد و بزرگ را بوم خوانند (برهان) –این پرنده را که به نامهای جغد و بوم و کوف و بوف و مانند آن خوانند در ادبیات زرتشتی بهمن مرغ نامیده شده است و مرغیست اهورایی و بدون نحوست (ر. ک: ح- برهان ص 318)- کنیه او در عربی ام الخراب و ام الصیبان و غراب اللیل است. مرغیست که شب نمی خوابد و پرهایش بد پوست. طائریست منزوی و منفرد و حرام گوشت (دمیری ذیل بوم)- قدما برای این مرغ احکام و خواصی ذکر کرده اند که شرح آنهمه در اینجا میسر نیست (ر. ک. نفائس الفنون ج2 ص 151 و حیاه الحیوان جاحظ و دمیری ذیل کلمه بوم)- در اینجا کنایه است از مردم زاهد و منزوی که گنج مقصود را در انزوا و خلوت وانعزال (گوشه گیری و عزلت نشینی) و گوشه گیری و بریدن از خلق و اجتماع می جویند

باز

: قدما باز را حیوانی متکبر و تنگ خُـلق تصور می کردند (دمیری ذیل البازی)- در اینجا نمونه مردم درباری و اهل قلم است که بعلت نزدیکی به شاه همیشه بر دیگران فخر و مباهات می نمایند و تکبر می فروشند و از سپهداری و کله داری خویش سوء استفاده می نمایند

بوتیمار

: نام مرغیست که بر لب آب نشیند و آب نخورد و گویند تشنه است و آب نخورد مبادا آب تمام شود آنرا مرغ «غم خوراک» گفته اند (آنندراج)- آنرا بعربی یمام گویند (برهان)- و حال آنکه «یمام» در عربی به کبوتر دشتی (منتهی الارب) یا کبوتر وحشی اطلاق می شود (دمیری) – در اینجا نمونه ای از آندسته از مردم خسیس است که مواهب زندگانی را از خود و دیگران دریغ می دارند، نه خود از آن متمتع می شوند و نه می توانند از تمتع دیگران لذت برند

منطق الطیر با ستایش آفریننده ی  جان بلند پرواز آسمانی آغاز می شود، و از سر ستایش و شگفتی، آفرین می گوید بر آن که آسمان را در زبر دستی، در برابر زمین به غایت پست برافراشته و چونان خیمه ای بی ستونش بر زمین استوار ساخته ، سپس مرغ جان آدمی را آفریده که چونان پرنده ای سبکبال و بلند اوج بر فراز گنبد سپهرین هستی در طیران و پرواز است

آفرین جان آفرین پاک را

آن که جان بخشید و ایمان خاک را

آسمان را در زبر دستی بداشت

خاک را در غایت پستی بداشت

آسمان چون خیمه ای بر پای کرد

بی ستون کرد و زمینش جای کرد

دام تن را مختلف احوال کرد

مرغ جان را خاک پر و بال کرد

از دیدگاه منطق الطیر، جان آدمی آشیانه و فرازگاه هزاران مرغ آشنا و ناشناس است که از عالم علوی  بر آن فرود آمده، چند صباحی آنجا را مقامگاه خویش ساخته، تا پس از لختی آسودن و دانه چیدن، و نفسی تازه کردن، دوباره از آن قفس تنگ به پرواز درآیند و اوج گیرند، و آفاق رفیع وجود را یکی از پی دیگری به زیر پرو بال کشند و آنگاه، به آشیان نخستین خود، در ملکوت اعلا باز گردند

 این پرندگان آشیان گزیده در گلشن جان آدمی، از همه دست و همه گونه اند و هرکدام قدرت پرواز معینی دارند،صعود را تا ارتفاع معینی تاب می آورند، اوجشان سقفی دارد  و  پروازشان دارای بردی ویژه است، و وقتی خوب  در  رفتار و کردارشان دقیق می شویم، ملاحظه می کنیم، که هر کدام از این پرندگان نماینده و نماد روحیه ای خاص و منشی ویژه  از روحیات و منش های گوناگون نهفته در جان آدمی هستند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله زندگینامه پروین اعتصامی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله زندگینامه پروین اعتصامی در word دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زندگینامه پروین اعتصامی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زندگینامه پروین اعتصامی در word

زندگی پروین اعتصامی  
تأثیر پروین اعتصامی از آیات قرآن و احادیث  
ارزش زن درنگاه پروین اعتصامی  
ویژگی شعر پروین اعتصامی  
منابع و ماخذ :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله زندگینامه پروین اعتصامی در word

1- اخوان ثالث، مهدی، کتاب از این اوستا،

2- طباطبای ادرکانی، سیدمحمود، یادمان پروین، چاپ گسترش

3- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه ی دهخدا

4-اعتصامی، پروین، زن وتاریخ، چاپ ابوالفتح اعتصامی، تهران 1355، ضمیمه چاپ هفتم (یادداشت های پدر شاعر)

5-چاوش اکبری، حکیم بانوی شعر، انتشارات ثالث، چاپ اول (1378)

6-زرین کوب، عبدالحسین، با کاروان حلّه، انتشارات علمی، چاپ (1372)

7-یوسفی، غلامحسین، چشمه روشن، انتشارات علمی، چاپ هفتم(1376)

8-کلیات دیوان استاد محمد حسین شهریار چاپ یازدهم (1371)

زندگی پروین اعتصامی

اختر چرخ ادب، پروین اعتصامی در25 اسفندماه 1285 شمسی در تبریز چشم به جهان گشود. مادر پروین اهل آذربایجان و پدرش یوسف اعتصام الملک آشتیانی اهل آشتیان بود.[1]

پروین آموختن و نوشتن زبان فارسی و عربی را در دامان خانواده آموخت. تا اینکه پدرش در سال 1291 شمسی تصمیم گرفت از تبریز به تهران بیاید. بنابراین پروین به همراه پدر به تهران آمد. پدر پروین انسانی روشنفکر و تحصیل کرده بود و این امر نقش مهمی در پیشرفت پروین داشت. به پیشنهاد پدر، پروین برای یادگیری زبان انگلیسی وارد کالج آمریکایی تهران شد[2]و به این طریق توانست به زبان انگلیسی تسلط کامل یابد که این امر بعدها در سرودن اشعارش تأثیر به سزایی داشت

درسال 1303 شمسی پروین از مدرسه ی دختران آمریکایی فارغ التحصیل شد برای جشن فارغ التحصیلی پروین قعطه ی زیر را سرود و برای آنانی که در جشن شرکت داشتند این شعر را خواند

ای نهال ارزو خوش زی که بار آورده ای

غنچه بی باد صبا گل بی بهار آورده ای

باغبانان تو را، امسال سال خرمی است

زین همایون میوه، کز هر شاخسار آورده ای

شاخ و برگ ات نیکنامی، بیخ و بارت سعی و علم

این هنرها، جمله از آموزگار آورده ای

غنچه ای زین شاخه، ما را زیب[3] دست و دامن است

همتی ای خواهران تا فرصت کوشیدن است

پستی نسوان[4] ایران جمله از بی دانشی است

مرد یا زن برتری و رتبت از دانستن است

به که هر دختر بداند قدر علم آموختن

تا نگوید کس پسر هوشیار و دختر کودن است

از چه نسوان از حقوق خویشتن بی بهره اند

نام این قوم از چه دور افتاده از هر دفتری

دامن مادر نخست آموزگار کودک است

طفل دانشور،کجا پرورده نادان مادری

« دیوان پروین اعتصامی، صص 288- 289»

 پروین از همان آغاز زندگی به شعر و ادب علاقه ی زیادی داشت و محیط مناسب خانه او را در شکوفایی استعدادهایش یاری می کرد. اعتصام الملک پدر پروین، سردبیر مجله ی بهار بود. [5]  پروین از سن هشت سالگی شعر می سرود.پدر نیز تعدادی از سروده هایش را در مجله ی بهار به چاپ می رساند. این تشویق بزرگی برای پروین بود تا درسرودن اشعارش سعی و استعداد شعری پروین شد، رفت و آمد او به محافل ادبی آن روزگار بود که پدرش با آنها سروکار داشت[6].»

در یکی از این محفل ها پروین با شاعر و روشنفکر زمان خود، ملک الشعرای بهار آشنا می شود بهار با دیدن سروده های پروین بسیار تعجب کرد. بطوریکه در ابتدا باروش نمی شد شاعر جوانی چون پروین بتواندچنین شعرهای زیبایی بسراید. بخصوص که پروین، زنی با حجب و حیا بود و زنان در آن زمان کمتر اجازه داشتند در میدان علم و ادب اظهارنظری کنند، و ذوق و هنر وجودی خود را به ظهور برسانند. بهار خود در مقدمه ای که بر دیوان پروین اعتصامی نوشته از شیوه ی شاعری پروین اینگونه می گوید:« ملاحظه ی چند صفحه ازاین دیوان و مشاهده ی سبک متین و شیوه ی استوار و شیوایی بیان و لطافت معانی آن چنانم بفریفت که تنها این کتاب را پیش روی نهاده و هر مشغله که بود، پس پشت افکندم و تمامت آن را خوانده لذتی موفور بردم.» [7]

هرچند بهار در آغاز کار به سروده های پروین به چشم تردید می نگریست، اما کمکم به خاطر نشست و برخاستی که در محافل ادبی با پروین داشت متوجه شد که تمام آن اشعار ازپروین بوده و واقعاً استعداد شاعری در وجودش نهفته است. با این وجود اکثر مردم آن زمان این سروده ها را از پروین باور نداشتند و ان را به اعتصام الملک آشتیانی پدر پروین نسبت می دادند با تمام این مسایل پروین دست از تلاش خود برنداشت و با وجود تمام محدودیت هایی که سراسر زندگی اش را احاطه کرده بود، به سرودن ادامه داد و حقیقت وجودی خود را به تماشا گذاشت. اما چرا مردم آنزمان سروده های ناب و زیبای پروین را  از او نمیدانستند و اصلاً به فکرشان خطور نمی کرد که شاید زنی بتواند چنین زیبا، سخنان خود را به نظم درآورد و از اندیشه ها وآرزوهای نهفته اش سخن بگوید. تا آن زمان علت حاکمیت اندیشه هایی که زن را در چهار دیواری سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ;. دخالت کند هیچ زنی نتوانسته بود از استعداد درونی خود سخنی بگوید و جرأت نداشت که حتی نوشته ها و سروده های خود را به کسی نشان دهد. زیرا خواه ناخواه همانند پروین، او را مورد اتهام خود قرار می دادند و چنین هنری را از او باور نداشتند

 برای مثال درزمانی که پروین به پشتیبانی پدر خود در محافل ادبی آن روز شرکت می کرد و در جمع بزرگانی چون بهار، دهخدا، محمدقزوینی، نفیسی و ;. شعر خود را می خواند و مورد تشویق آنان قرار می گرفت، شاعر دیگری به اسم عالمتاج قائم مقام، متخلص به« ژاله» زندگی می کرد. اما هیچگاه بخاطر محیط و فرهنگ حاکم بر زمان خود نتوانست سروده های خود را برای کسی بخواند و یا احیاناً آنرا در مجله و یا روزنامه ای به چاپ برساند:« شاید به این سبب از انتساب به شعر و شاعری نیز تبرا می جست و دیوان غزلهایش را به آتش سپرده بود[8].»

به آتش سپردن سروده ها، نشاندهنده ی محدودیت هایی است که سالهای سال بر زنان حاکم بوده و همین امر باعث شده است که ما شاهد پیشرفت جدی در زمینه های مختلف زندگی از سوی زنان باشیم. با این وجود پروین به خاطر حمایت های بی دریغ پدر و عشق و علاقه ی فراوان که در وجودش قرار داشت، توانست موانعی که بر سرراهش بود را کنار بزند و به هدف خود دست یابد

 پروین در سال 1313 شمسی با پسرعموی پدرش ازدواج کرد. بعد از ازدواج به کرمانشاه رفت.  اما پروین زنی تحصیل کرده و با فرهنگ بود و نمی توانست با کسی که هیچ بویی از ادبیات و فرهنگ نبرده در یک خانه بسر برد. بنابراین هنوز دو ماه ازا ازدواجش نگذشته بود که بخاطر عدم تفاهم از همسرش جدا شد و به تهران بازگشت.پروین خود در دیوانش به دوران تلخ زندگی مشترک خود اشاره می کند. و چنین می گوید

  ای گل تو زجمعیت گلزار چه دیدی

جز سرزنش و بدسری خار چه دیدی

ای لعل دل افروز تو با این همه پرتو

جز مشتری سفله به بازار چه دیدی ؟

رفتی به چمن لیک قفس گشت نصیب ات

غیر از قفس ای مرغ گرفتار چه دیدی

                                                         «دیوان پروین اعتصامی، ص 435»

این ناکامی در ازدواج بعدها در شعر پروین تأثیر خاصی داشت. در سروده هایی که دریایی از عطوفت و دلسوزیهای عمیق او نسبت به پیرزنان، بیچارگان، کودکان و درماندگان وجود دارد می توان این تأثیر را براحتی مشاهده کرد

 کم کم سروده های پروین در میان مردم راه یافت و مردم با شوق و علاقه ی خاصی آن اشعار را می خواندند و از آن لذت می بردند. در سال 1314 شمسی برای اولین بار دیوان اشعار پروین به چاپ رسید و این امر باعث شهرت پروین شد به محض چاپ شدن دیوان پروین محمدقزوینی،دانشمند و عالم آن زمان پس از خواندن آن دیوان در نامه ای به پدر پروین اینگونه از سروده های پروین تعریف کرد:« چیزی که مخصوصاً بیشتر مایه ی تعجب و استغراب است و نه چندان جنبه ی معنوی این اشعار است،;. بلکه موضوع تعجب، جنبه ی لفظی و فنی اشعار خانم پروین اعتصامی است که عبارت باشد از نهایت حسن انتخاب الفاظ و کلمات و جمل و تعبیرات و اصطلاحات;..که این فقرات چنان که همه کس می داند موهبتی و فطری نیست، بلکه فقط و فقط اکتسابی است لاغیر؛ و نتیجه سالها تحصیل و درس و بحث و اعمال و ممارست و معاشرت با فضلا و علما و ادبا و ارباب فن است[9].»

 دهخدا، استاد و ادیب معروف ادبیات فارسی نیز شعر پروین را دارای مقام بلندی دانسته و با توجه به سن کم پروین او را در ردیف شاعران بزرگ ایران قرار داده و سروده هایش را ستوده است. پروین مدتی در کتابخانه ی دانش سرای عالی تهران به کر کتاب داری مشغول بود. تا  اینکه سرانجام در شب شنبه 16 فروردین 1320بخاطر بیماری حصبه به سن 35 سالگی در تهران درگذشت. او را در قم در مقبره ی خانوادگی اش دفن کردند[10]. برسر مزار پروین شعر زیر نوشته شده است

این که خاک سیه اش بالین است

اختر چرخ ادب، پروین است

گرچه جز تلخی از ایام ندید

هرچه خواهی سخن اش شیرین است

صاحب آن همه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که زوی یاد کنید

دل بی دوست، دل غمگین است

خاک در دیده بسی جانفرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و  عبرت گیرد

هرکه را چشم حقیقت بین است

هر که باشی و زهرجا  برسی

آخرین منزل هستی این است

تأثیر پروین اعتصامی از آیات قرآن و احادیث

بی گمان هر شاعر و نویسند ه ای در هنگام آفرینش اثر ادبی یا هنری خود تحت تأثیر باورها و اعتقادات درونی خویش قرار می گیرد و بطور آگاهانه یا ناآگاهانه از ان در اثر خود استفاده می کند پروینن که از همان آغاز کودکی به مطالعه کتابهای دینی و اخلاقی توجه خاصی داشت بی تردید از این امر جدا نیست و به راحتی می توان نشانه هایی از تأثیرپذیری او از آیات قرآن و احادیث نبوی را در سروده هایش مشاهده کرد  در اینجا سعی خواهد شد بطور مختصر این ویژگی را در شعر پروین نشان دهیم و هنر و را در به کارگیری آیات خداوندی و احادیث در جای جای سروده هایش به تماشا بگذاریم

 در شعر« سرنوشت» پروین از طوطی و جغدی سخن می گوید: طوطی، جغد را مایه دردسر دانسته و از او می خواهد که از تنهایی و خلوت نشینی دست بردارد و به میان مردم بیاید و از زیبایی های طبیعت لذت ببرد

به جغد گفت شبانگاه طوطی از سر خشم

که چند بایدت اینگونه زیست سرگردان

چرا زگوشه ی عزلت، برون نمی آیی

چه اوفتاده که از خلق می شوی پنهان

کسی به جز تو نبسته است چشم روشن بین

کسی بجز تو نکرده است در خرابه مکان

                                                           «دیوان پروین اعتصامی، ص 247)

 طوطی در ادامه سخنانش خود را برتر از جغد می داند که باعث توجه همگان شده و به شیرین سخنی معروف گشته است

اگر که هم چو من ات میل برتری باشد

گه ات به دست نشانند وگاه بر دامان

مرا نگر، چه نکو رای و نغز گفتارم

تو را ضمیر، بداندیش و الکن دست

(دیوان پروین اعتصامی، ص  275)

جغد در برابر اعتراض طوطی پاسخ می دهد که خداوند هر کسی را به شیوه ای آفریده است و مقدار و اندازه ی هر کس در دست خداست. اگر من همانند تو خوش گفتار و خوش سخن نیستم، برای این است که آفریدگارم میان همه ی موجودات تفاوت هایی قرار داده است

جواب داد که برخیزه، شوم خوانندگان

زمن به کس نرسیده است هیچگونه زیان

عجب مدار، گرم شوق سیر گلشن نیست

تفاوتی ست میان من و دگر مرغان

« دیوان پروین اعتصامی، ص 276»

سخنانی که پروین آنرا از زبان جغد بیان می دارد، درواقع اشاره ای است به سخن خداوند در سوره ی قمر که می گوید: انا کل شیء خلقناه بقدر و ما امرنا الا واحده کلمح بالبصر.[11]

مبارزه با نفس و بی توجهی به آن همیشه در ادب فارسی سفارش شده است اگر انسن بتواند بر هواهای نفسانی خود غلبه یابد، قطعاً به قرب خداوند دست خواهد یافت و این نکته را بارها شاعران بزرگ و گرانقدری چون مولوی،سعدی، سنایی، ناصرخسرو، و ;..در سروده هایشان گفته و بر آن تأکید داشته اند. پروین نیز منشای تمام گرفتاریهای و بدبختی های انسان را در پیروی از نفس دانسته و انسانها را از آن برحذر داشته است

درمهر نفس چند نهی طفل روح را

این گاهواره رادکش و سفله پرور است

در رزمگاه تیره ی آلودگان نفس

روشن دل آن که نیکی و پاکی اش مغفر[12] است

دانی چه گفت نفس به گمراه تیه[13] خویش

زین راه بازگرد، گرت راه دیگری است

                                                              «پروین اعتصامی، ص 321»

در قرآن مجید نیز خداوند بارها انسانها را از تبعیت نفس منع کرده و پیروی از آن را باعث گمراهی انسان دانسته است. تنها لطف خداوند می تواند در مبارزه ی انسان با نفس به یاری اش بشتابد و اگر خواست خداوند نباشد، هیچ انسانی در برابر نفس توان ایستادگی نخواهد داشت: و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا مارحم ربی ان ربی غفور رحیم.[14]

در یکی ا زسروده های پروین ما شاهد گفت و گویی یک شانه با آئینه هستیم. شانه به آئینه می گوید: در این زمانه تمام رنج و عذاب مال ماست و ما مجبوریم با سختی موها را شانه بزنیم و مرتب کنیم. با وجود این که موهای زیبارویان را مرتب می کنیم اما نمی دانیم که چرا آن زیبارویان مشتاق دیدار آینه هستند و به ما توجهی نمی کنند

وقت سحر به آینه ای گفت شانه ای

کاوخ! فلک چه کج رو و گیتی چه تند خوست

مارا زمانع رنجکش و تیره روز کرد

خرم کسی که هم چو تواش طالعی نکوست

هرگز تو بار زحمت مردم نمی کشی

ما شانه می کشیم به هر جا که تار موست

با آنکه ما جفای بتان بیش تر بریم

مشتاق روی توست هر ان کس که خوب روست

 «دیوان پروین اعتصامی، ص 209»

آئینه در پاسخ شانه می گوید: به این دلیل همه مرا دوست دارند که من تمام خوبی ها وبدی های صورت شان را بی کم و کاست به آنها نشان میدهم پشت سر آنها عیب جوی نمی کنم بلکه هر عیبی که در صورتشان هست را بی پرده برایشان به نمایش می گذارم. من همانند تو نیستم که پشت سر دیگران از عیب هایشان بگویم و از مردم به زشتی یاد نمی کنم

32- طباطبایی اردکانی، سیدمحمود، یادمان پروین، ص

33- یاحقی، محمدجعفر، چون سبوی تشنه، ص

34- زیب: زینت

35- نسوان: زنان

36- آرین پور، یحیی، از صبا تا نیما، ج 2 ص

37- یا حقی، محمدجعفر، چون سبوی تشنه، ص

38-اعتصامی، پروین، دیوان پروین اعتصامی، تدوین فریده دانایی، دیباچه ی ملک الشعرای بهار، ص

39- یوسفی،غلامحسین، چشمه ی روشن، ص

40- یوسفی،غلامحسین، چشمه روشن، ص

41- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه ی دهخدا

42- قرآن مجید، سوره ی قمر آیه ی 49 و 50 معنی آیه: البته ما هر چیزی که آفریدیم به اندازه آفریدیم و فرمان ما در عالم یکی است و در یک چشم به هم زدنی انجام یابد

43- مغفر: کلاهخود

44- تیه، غرور، گمراهی؛ بیابانی که انسان در آن سرگردان شود

45- قرآن مجید، سوره یوسف آیه 53 معنی آیه: من نفس خویش را از عیب مبرا نمیدانم، زیرا نفس اماره آدمی را به کارهای زشت و ناپسند وا می دارد به جز آنکه خداوند به لطف خاص خود آدمی را نگاه دارد که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات کنکوری | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی |