مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word

        چکیده           
روش تحقیق            
مقدمه              
1امام خمینی و توسعه    
1ـ1 اهداف توسعه از دیدگاه امام(ره)              
1ـ1ـ1 امام، توسعه و انسان  
2ـ1ـ1 امام، توسعه و دین (توسعه معنوی)            
3ـ1ـ1 توسعه فرهنگی    
1ـ3ـ1ـ1 تعلیم و تربیت اسلامی             
2ـ3ـ1ـ1 استقلال فرهنگی     
3ـ3ـ1ـ1 علم، تخصص، خلاقیت و فن‏آوری        
4ـ1ـ1 توسعه سیاسی               
1ـ4ـ1ـ1 استقرار حکومت اسلامی   
2ـ4ـ1ـ1 برقراری نظم    
3ـ4ـ1ـ1 ایجاد امنیت       
4ـ4ـ1ـ1 حاکمیت قانون               
5ـ4ـ1ـ1 نظارت و مشارکت مردم   
6ـ4ـ1ـ1 استقلال ملی و همه‏جانبه              
7ـ4ـ1ـ1 وحدت نیروهای درون نظام و اتحاد امت اسلامی(تشکیل امت واحده اسلامی      
8ـ4ـ1ـ1 اخوت کارگزاران و مردم             
9ـ4ـ1ـ1 آزادی      
5ـ1ـ1 توسعه اقتصادی               
2ـ1 نتیجه            
3-1فهرست منابع   

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) در word

 1)پیشگامان توسعه،ترجمه ی علی اصغر هدایتی و علی یاسری، انتشارات سمت

2)جامعه شناسی توسعه و توسعه نیافتگی جامعه شناسی،ترجمه منوچهر مناجیان

3)نوسازی جامعه از دیدگاه امام خمینی،محمدحسن حسنی

4)مقاله” روش‏شناسی مردم، پایه نظری دیدگاه نوین توسعه”،مجله فرهنگ توسعه،افروغ، عماد

5)توسعه اقتصادی در جهان سوم،ترجمه غلامعلی فرجادی،سازمان برنامه وبودجه

6) کلمات قصار (پندها و حکمتها)، امام خمینی،  مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی

7)  انتخابات و مجلس در کلام و پیام امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام

چکیده

 جایگاه توسعه در اندیشه امام خمینی(ره) فراتر از تعاریف نظری توسعه می‏باشد که غالباً معطوف به مفاهیم اقتصادی و بعضاً سیاسی است. نگرش ایشان به توسعه، متأثر از دیدگاه مذهبی او می‏باشد که نشأت ‏یافته از جهان‏بینی دینی است. در این دیدگاه با آنکه توسعه متوازن در همه ابعاد جامعه پذیرفته شده اما این فرآیند باید در مجموع به استحکام پایه‏های دین و تقویت مبانی اسلام و تربیت و هدایت انسان منتهی گردد

 در اندیشه امام، توسعه در ابعاد مختلف خود می‏بایستی اهدافی بلند و متعالی را برآورده سازد که آن اهداف از درون اندیشه دینی ناشی می‏شوند. هدف عمده از این مقاله بررسی اهداف توسعه از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) است که این اهداف در ابعاد توسعه و انسان، توسعه معنوی، توسعه سیاسی، توسعه علمی و فرهنگی و توسعه اقتصادی با بهره‏گیری از سخنان ایشان تبیین شده است

روش تحقیق

روشی که در این بررسی به کار گرفته شده، روش “تحلیل متن” یا تحلیل درونی متن است که عملی فکری بوده و بر پایه‏های عقلانی استوار می‏باشد. یعنی برای تفسیر، توضیح و بازنمایی موضوع از عقل و روش ذهنی استفاده می‏شود. به منظور نیل به عینیت بیشتر در این بررسی، تکیه اصلی بر سخنان امام خمینی بوده که در متون مختلفی به ویژه صحیفه نور، ولایت فقیه و ; آمده است. بنابراین روش کار، پژوهش کتابخانه‏ای بوده که طی آن برای جمع‏آوری اطلاعات به منابع مربوطه مراجعه شده و مطالب مورد نیاز از آنها استخراج و مورد استفاده و تحلیل قرار گرفته است

مقدمه

 مباحث مربوط به توسعه از جمله مباحثی است که سالها توجه اقتصاددانان و جامعه‏شناسان را به خود مشغول داشته است. دانشمندان و نظریه‏پردازان علوم اقتصادی ـ اجتماعی با هدف حل مشکلات و مسایل کشورهای جهان سوم یا توسعه نیافته به ارائه دیدگاهها و نظریاتی پرداختند که از عمده‏ترین آنها می‏توان به نظریه رشد، نظریه مارکسیستی، نظریه وابستگی، نظریه روانشناختی توسعه، دیدگاه نوسازی، و نظریه‏های ملهم از عوامل سیاسی و فرهنگی و غیره یاد کرد

مفهوم توسعه در علوم اجتماعی و اقتصادی دربردارنده معانی و مفاهیم گوناگونی است.وجود دیدگاههای نظری گوناگون در این تنوع تعاریف مؤثر بوده است. زیرا اولاً هر یک از این دیدگاهها و تعاریف، با ارائه تعبیری خاص و با نگاه ازمنظری ویژه، بیانگر بخشی از واقعیت هستند و نه همه آن. ثانیاً اغلب دیدگاهها ونظریات توسعه، مستقیم و یا غیر مستقیم،از مقایسه جوامع جدید (توسعه یافته) و جوامع توسعه نیافته یا در حال توسعه شکل گرفته‏اند

نظریه رشد اقتصادی، با توجه به چگونگی و عوامل رشد اقتصادی در جوامع توسعه یافته، به ارائه طریق برای رشد اقتصادی کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه پرداخته‏اند. نظریه مارکسیستی چگونگی تحول جوامع توسعه یافته سرمایه‏داری از مراحل پیشین به مرحله سرمایه‏داری و سپس از آن مرحله به مرحله سوسیالیسم و کمونیسم را مد نظر قرار داده است. و توسعه در نظریه نوسازی به مرحله انتقال از جامعه سنتی به جامعه مدرن (صنعتی) اطلاق می‏شود. جامعه‏ای که این انتقال را به خوبی به انجام برساند، توسعه یافته است و جامعه‏ای که در جهت این روند انتقال باشد، جامعه در حال توسعه تلقی می‏شود. سایر دیدگاهها مانند دیدگاه وابستگی و دیدگاه نهادی، که برداشت جدیدی از توسعه را در دهه‏های هشتاد و نود بر اساس همان دیدگاه نوسازی ارائه می‏دهد، در انتقاد به دیدگاههای فوق، پدید آمده‏اند. با وجود پراکندگی و تنوع نظرات جدید، وجه مشترک اغلب این نظریات، توجه به نهادهای اجتماعی، اقتصادی کشورهای جهان سوم، چند بعدی دیدن توسعه و اهداف آن و اصلاح آموزه تقابل سنت و مدرنیسم در دیدگاه نوسازی است. بر این اساس، توسعه مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه‏کن کردن فقر مطلق است. با گسترش مفهوم توسعه به همه شوون اجتماعی، توسعه در اصل باید نشان دهد که مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواستهای افراد و گروه‏های اجتماع در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی و معنوی “بهتر” است سوق می‏یابد

برای نمونه “سیرس Seers” توسعه را به‏معنای دستیابی به ظرفیتهای شخصیت‏انسانی می‏داند که در سه هدف متجلی می‏شود

الف) تأمین نیازهای اساسی (رفاه فردی)،

ب) ایجاد اشتغال کامل،

ج) کاهش نابرابری

در تعریف دیگری از توسعه، برای درک معنای درونی آن باید حداقل سه ارزش اصلی به عنوان پایه فکری و رهنمود علمی در نظر گرفته شود. این ارزشها عبارتند از: معاش زندگی، اعتماد به نفس، و آزادی حق انتخاب. در نظریه ‏های جدید بر لزوم ملحوظ قرار دادن ویژگیهای خاص اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر کشور در استفاده ازراهبردهای توسعه تأکید شده است و توسعه “متناسب” یا توسعه “الگوی بومی” منطبق بر ویژگیهای هر کشور و جامعه مورد تبلیغ و تشویق واقع شده است

هدف عمده در این مقاله بررسی اهداف توسعه از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) است که جایگاه توسعه در اندیشه ایشان فراتر از این تعاریف نظری ِمعطوف به مفاهیم اقتصادی‏می‏باشد

1 امام خمینی و توسعه

 نگرش امام خمینی(ره) به توسعه متأثر از دیدگاه مذهبی ایشان می‏باشد که منبعث از جهان‏بینی دینی است. مواضع و دیدگاههای ایشان در قبال پدیده‏های اجتماعی به ویژه پدیده‏های جدید، تحت تأثیر مبانی کلی‏تری قرار دارد که مبانی نظری و عملی ایشان را تشکیل می‏دهد. از جمله ویژگیهای امام، شناخت و اعتقاد به اسلام به عنوان دینی جامع و جاودان و همیشگی که در هر عصر و زمان و متناسب با هر سطح از پیشرفت، امکان تمسک به آن و اجرای آن وجود دارد. علاوه بر این به حفظ و بقای استمرار دیانت اسلام و به جدایی‏ناپذیر دانستن دین از سیاست و تأکید بر تشکیل حکومت اسلامی به منظور تحقق بخشیدن به آیین اسلام در جامعه و ایجاد زمینه مناسب برای حفظ و استمرار آن معتقدو متعهد می‏باشد

با این حال، اصل تغییر و تحول در جوامع در طول زمان را می‏پذیرد و اجتهاد پویا را با در نظر گرفتن نقش زمان و مکان و مصالح کشور و اسلام به کار می‏گیرد و بین ثبات احکام دینی از ثبات موضوعات و مصادیق تفکیک و تمیز قائل است

امام خمینی(ره) به عنوان برجسته‏ترین اسلام‏شناس و متفکر اسلامی معاصر، درکی عمیق و جامع الاطراف از اسلام دارند و اسلام را در ابعاد فردی و جمعی، عبادی و اعتقادی، سیاسی و اجتماعی و به عنوان یک مکتب جامع می‏شناسند. نگاه ایشان به توسعه نیز مستثنی از این قاعده نیست. یعنی فرایند توسعه را در تمامی شؤون جامعه مؤثر و مفید می‏داند. در دیدگاه ایشان با آنکه توسعه متوازن و متناسب در همه ابعاد جامعه پذیرفته شده لیکن فرایند توسعه باید در مجموع به استحکام پایه‏های دین و تقویت مبانی اسلام و تربیت و هدایت انسان منتهی گردد

نکته قابل ذکر دیگر این است که در مبانی نظری و معرفتی اندیشه امام(ره)، جامعه و مردم جایگاه ویژه‏ای دارند. مصلحت جامعه و مردم، همانند مبانی و اصول مکتب، از اصول عمده اندیشه ایشان را تشکیل می‏دهد. از این‏رو امام، توسعه را برای تعالی جامعه و بستر سعادت و رشد مردم ضروری می‏داند اما این توسعه را در همه ابعاد جامعه می‏پذیرد؛یعنی توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و غیره

این نکته را نیز باید در نظر داشت که امام خمینی یک عالم علم توسعه یا جامعه‏شناس توسعه نیست که کوشش نظری ایشان معطوف به تبیین پدیده‏های اجتماعی در چارچوب روشهای رایج این علم باشد، بلکه ایشان یک رهبر دینی ـ سیاسی و یک اندیشمند اجتماعی است که با نگاهی عام و کلی‏نگر از طریق استنتاج عقلانی به هدفهای عمده‏ای که انسان باید در حصول آنها حرکت نماید توجه نموده است. اگر توسعه به تحقق آن اهداف عالی کمک نماید و رضایت خداوند حاصل شود و مصلحت جامعه و مردم تأمین گردد، مقبول ایشان واقع خواهد شد. بنابراین نباید آن گونه که از یک عالم توسعه اقتصادی توقع است، انتظار داشت که امام نیز به عنوان یک عالم توسعه به مفهوم رایج آن، به مسایل توسعه پرداخته باشد

بنابراین در اندیشه امام(ره) توسعه، چه توسعه سیاسی و اقتصادی و چه توسعه علمی و فرهنگی و غیره علاوه بر آنکه اصول، مبانی و ملزومات خاص خود را دارد، می‏بایست برآورنده اهدافی بلند و متعالی باشد که از بطن اندیشه دینی ناشی می‏شوند و در رأس همه، خداباوری و حاکمیت توحید در جامعه می‏باشد. توسعه در هدف غایی خود باید رضایت خداوند را برآورده سازد و گرنه اثر آن در همین حیات مادی مختصر می‏شود؛ اگر اثری بر آن مترتب باشد. اما اگر توسعه مادی به توسعه معنویت پیوند یافت و جامعه‏ای انسانی با مقاصد عالی ظهور یافت، این توسعه، پایدار و مبتنی بر هدف اصلی خود بوده است

  1-1 اهداف توسعه از دیدگاه امام(ره)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله یونان باستان در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله یونان باستان در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله یونان باستان در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله یونان باستان در word

مقدمه    
جغرافیا    
پرستش خدایان    
فلسفه یونانی ها    
نماد گرایی    
معماری    
تاتر    
اشیل ( 523- 456 ق.م       
سوفوکل ( 496- 406 ق.م    
اوریپید ( 480 – 406      
موسیقی    
افسانه دیونیسوس    
منابع     

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله یونان باستان در word

هنر در گذر زمان : هلن گاردنر
تاریخ تمدن ( یونان باستان ) : ویل دورانت
تاریخ تاتر جهان : اسکار ک . براکت

مقدمه

یونانیان می گفتند نظام طبیعت و عقل ، زیبا و ساده است و زیبایی اشیاء با شناخت ما از آنها یکی است
بدین ترتیب زندگی زیبا ودستیابی به روح زیبا در پی آن جمله معروف یونانی ” خودت را بشناس ” می آید. در اینجا “خود” ازاهمیت درجه اول برخورداد میشود وهمچنان که ادمی در جهت خودآگاهی پیش میرود ضرورتا از طبیعت نیز آگاه میشود
انسان در مقام برترین آفریده و بالاترین ارزش طبیعت تلقی میشود و یونانیان بودند که دموکراسی را همراه با چهره طبیعی و واقعی انسان در هنر آفریدند. این ستایش از فرد و از طریق ستایش طبیعت آدمی هنر یونان را به سمت اولین گرایشات ناتورالیستی ( طبیعت گرایی) پیش میبرد
هنر یونانی با فرهنگ یونانی ، ترکیب فشرده ای ازاضداد گونه ای هماهنگی میان عاطفه عمیق و نظام دقیق منطقی تشکیل میدهد. روشنی و تقارن این هنر سرد نیست بلکه خیره کننده است. شکلهایش میتواند دقیق و مطابق اصول ریاضیات و درهمان حال سرشار از زندگی باشد

* جغرافیا

یونان در نقطه مقابل مصر با دشت های رسوبی و جلگه های صحرایی و تابش بی تغییر آفتاب ، کشوری است با جغرافیا و آب وهوای متغیر. زمستانهای سرد و تابستان های گرم . تقریبا همیشه نسیم خنک از جانب دریا میوزد. هوای فوق العاده صاف و جو تقریبا بلورین آن را غالبا لکه های پراکنده ابر از یکدستی در می آورد
به همین علت شگفت آور نیست که یونانیان با علاقه ای که به طبیعت داشتند ، کوهستانها ، جنگلها ، رودها ، آسمان و دریا را سکونتگاه خدایان دانسته اند

 پرستش خدایان

پرستش طبیعت به پرستش شخصیت ها تکامل میبخشد . خدایان شکل های انسانی به خود می گیرند که عظمت و نجابتشان از ضعف اخلاقی انسان مبرا نیست. بر خلاف خدایان مصر و بین النهرین یگانه تفاوت انسانها و خدایان این بود که خدایان فنا ناپذیر بودند. در واقع آنها با خدایان خویش زندگی میکردند . آنها را میدیدند ، ستایش میکردند و حتی گاهی به ایشان معترض میشدند
آنها به تقدیر غیر قابل پیش بینی شده ای اعتقاد داشتند که برای گریز از آن با خدایان رابطه ای دوستانه برقرار میکردند و برای رهایی از خشم انها قربانی میکردند و برای ستایش آنها مراسم متنوع برپا میداشتند

فلسفه یونانی ها


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله تعلیم و تربیت در اسلام در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله تعلیم و تربیت در اسلام در word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تعلیم و تربیت در اسلام در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تعلیم و تربیت در اسلام در word

پرورش عقل  
دو نوع علم  
سیستم آموزشی قدیم و پرورش عقل  
غیبگو و پادشاه  
شباهت مغز و معده  
ملاک ، زیاد استاد دیدن نیست  
مفهوم اجتهاد  
دعوت اسلام به تعلیم و تعلم  
کدام علم ؟  
عقل باید غربال کننده باشد  
انتقاد ابن خلدون  
نقد سخن  
آخربینی  
لزوم توأم بودن عقل و علم  
آزاد کردن عقل از عادات اجتماعی  
امام صادق و مرد سنتگرا  
تأثیر ناپذیری از قضاوت دیگران  
آخوند مکتبی و شاگردان  
روح علمی  
منابع :  

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ما درباره تعلیم و تربیت در اسلام است . تعلیم و تربیت ، بحث‏ ساختن افراد انسانها است . یک مکتب که دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه‏ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد ، نمی‏تو اند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد . یعنی‏
مکتبی که می‏خواهد در مردم طرحهای خاص اخلاقی ، اقتصادی و سیاسی را پیاده‏ کند بالاخره اینها را برای انسانها می‏خواهد ، اعم از اینکه هدف، فرد باشد یا جامعه ، که این خود مسأله‏ای است ، که در همین جا باید بحث بشود

اگر هدف ، جامعه باشد ، بالاخره این افراد هستند که به وسیله آنها باید این طرحها پیاده شود . افراد باید آموزش ببینند و طوری پرورش پیدا کنند که همین طرحها را در اجتماع پیاده کنند . و اگر هدف فرد باشد نیز ] بدیهی است که آموزش و پرورش افراد  ضروری است ] . در اسلام ، هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع ، یعنی فرد خودش خالی از اصالت نیست . پس بالاخره طرحی و برنامه‏ای برای‏ ساختن فرد وجود دارد ، اعم از اینکه فرد را باید ساخت برای طرحهایی که‏
برای اجتماع و جامعه است – و این طرح و برنامه را به عنوان مقدمه ساختن‏ اجتماع در نظر بگیریم – یا فرد را باید ساخت از این نظر که هدف ، ساختن‏ افراد است ، و یا از یک نظر جمعی فرد باید ساخته بشود ، هم از آن جهت‏ که باید مقدمه‏ای و ابزاری برای ساختن اجتماع باشد و هم از نظر اینکه‏
خودش هدف است . اینجاست که ما باید با اصول تعلیم و تربیت اسلامی آشنا بشویم . اولا
آیا اسلام برای مسأله تعلیم به عنوان آموزش دادن و آگاهی دادن اهمیتی‏
قائل است یا نه ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام عنایتی به پرورش عقل و فکر انسان دارد یا چنین عنایتی ندارد ؟ این همان مسأله علم است که از قدیم‏ میان علما مطرح بوده ، هم اصل مطلب که اسلام دینی است که به علم دعوت‏ کرده است ، و هم خصوصیات آن که آن علمی که اسلام به آن دعوت کرده است‏
چه علمی است ؟ که افرادی نظیر غزالی ، فیض و دیگران در این زمینه بحث‏ کرده‏اند . و از نظر تربیت و پرورش هم که مقررات اخلاقی اسلام ، همه ، مقررات پرورشی انسانها است که انسانی که اسلام می‏خواهد پرورش بدهد ، انسان نمونه اسلام چگونه انسانی است و مدل آن انسان چگونه مدلی است . البته مسائل دیگری هم در اینجا هست که مربوط به کیفیت اجرای مطلب است‏ ، یعنی هدفها مشخص ، ولی برای تربیت انسان از چه متود و روشی بایداستفاده کرد ؟ یعنی تا چه اندازه ملاحظات روانی در تعلیمات اسلامی منظور شده است ؟ مثلا در تعلیم و تربیت کودک چه دستورهایی رسیده و در آن‏ دستورها چقدر واقع بینی و ملاحظات روانی رعایت گردیده ، و درگذشته ،
تعلیم و تربیتهای قدیمی ما چقدر منطبق با تعلیمات اسلامی بوده و چقدر نبوده ، و تعلیم و تربیتهای امروز ما چقدر منطبق است ؟

پرورش عقل

مسأله اول که باید بحث کنیم همان مسأله پرورش عقل و فکر است . در اینجا ما دو مسأله داریم ، یکی مسأله پرورش عقل ، و دیگر مسأله علم . مسأله علم همان آموزش دادن است . ” تعلیم ” عبارت است از یاد دادن . از نظر تعلیم ، متعلم فقط فراگیرنده است و مغز او به منزله‏
انباری است که یک سلسله معلومات در آن ریخته می‏شود . ولی در آموزش ، کافی نیست که هدف این باشد . امروز هم این را نقص می‏شمارند که هدف‏ آموزگار فقط این باشد که یک سلسله معلومات ، اطلاعات و فرمول در مغز متعلم بریزد ، آنجا انبار بکند و ذهن او بشود مثل حوضی که مقداری آب در آن جمع شده است . هدف معلم باید بالاتر باشد و آن اینست که نیروی فکری‏
متعلم را پرورش و استقلال بدهد و قوه ابتکار او را زنده کند ، یعنی کار معلم در واقع آتشگیره دادن است . فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا این تنور را داغ کنید ، و تنوری‏ که در آن ، هیزم و چوب جمع است ، شما آتشگیره از خارج می‏آورید ،آنقدر زیر این چوبها و هیزمها آتش می‏دهید تا خود اینها کم کم مشتعل بشود و تنور با هیزم خودش مشتعل گردد . چنین به نظر می‏رسد که آنجا که راجع به‏ عقل و تعقل – در مقابل علم و تعلم – بحث می‏شود نظر به همان حالت رشد عقلانی و استقلال فکری است که انسان قوه استنباط داشته باشد

دو نوع علم

جمله‏ای دارند امیرالمؤمنین که در نهج ‏البلاغه است ( و من مدتها پیش ، ذهنم متوجه این مطلب شده بود و شواهدی هم برایش جمع کرده‏ام ( . می‏فرمایند : « العلم علمان » ( و در یک نقل دیگر : » العقل عقلان ) ، علم‏ مطبوع و علم مسموع » ( یا : « عقل مطبوع و عقل مسموع ( ولا ینفع المسموع‏
اذا لم یکن المطبوع » ( 1 ). علم دو علم است ، یکی علم شنیده شده ، یعنی‏
فرا گرفته شده از خارج ، و دیگر علم مطبوع . علم مطبوع یعنی آن علمی که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه می‏گیرد ، علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است که همان قوه ابتکار شخص‏ است . بعد می‏فرماید : و علم مسموع اگر علم مطبوع نباشد فایده ندارد . و واقعا هم همین جور است . این را در تجربه‏ها درک کرده‏اید : افرادی هستند که اصلا علم مطبوع ندارند . منشأ آن هم اغلب سوء تعلیم و سوء تربیت است‏ ، نه اینکه استعدادش را نداشته‏اند . تربیت و تعلیم جوری نبوده که آن‏ نیروی مطبوع او را به حرکت درآورد و پرورش بدهد

سیستم آموزشی قدیم و پرورش عقل

اغلب سیستم آموزشی قدیم خودمان همین جور بوده . شما می‏بینید که افرادی‏ – حال یا به علت نقص استعداد و یا به علت نقص تعلیم و تربیت – نسبت‏ به آن معلوماتی که آموخته‏اند درست حکم ضبط صوت را دارند . کتابی را درس گرفته ، خیلی هم کار کرده ، خیلی هم دقت کرده ، درس به درس آن را حفظ کرده و نوشته و یاد گرفته ، بعد مثلا مدرس شده و می‏خواهد همان درس‏
را بدهد ، آنچه که در این کتاب و در حاشیه‏ها و شرح آن بوده ، همه را مطالعه کرده و از استاد فراگرفته است . هر چه شما راجع به این متن و این‏ شرح و این حاشیه بپرسید ، خوب جواب می‏دهد ، یک ذره که پایتان را آن‏ طرف بگذارید ، او دیگر لنگ است ، معلوماتش فقط همین مسموعات است و اگر مطلب دیگری در جای دیگر باشد که او بخواهد از این مایه‏های معلومات‏
خودش آنجا نتیجه‏گیری بکند عاجز است . و بلکه من دیده‏ام افرادی را که بر ضد آنچه که اینجا یاد گرفته‏اند آنجا قضاوت می‏کنند . و لهذا شما می‏بینید که یک عالم ، مغزش جاهل است . عالم است ولی مغزش مغز جاهل است . عالم است ، یعنی خیلی چیزها را یاد گرفته ، خیلی اطلاعات دارد ولی آنجا که شما مسأله‏ای خارج از حدود معلوماتش طرح می‏کنید می‏بینید که با یک‏
عوام صد درصد عوام طرف هستید ، آنجا که می‏رسد ، یک عوام مطلق از آب‏ درمی‏آید


غیبگو و پادشاه

مثل معروفی است ( که البته افسانه است ) می‏گویند که یک غیبگو و رمالی ، علم غیبگویی و رمالی را به بچه‏اش آموخته بود . خودش در دربار پادشاه حقوق خوبی می‏گرفت ، این علم را به بچه‏اش آموخته بود که بعد از خودش او این پست را اداره کند . تا روزی که او را به پادشاه معرفی کرد
. پادشاه خواست که او را امتحان کند . تخم مرغی در دستش گرفت و به او گفت : اگر گفتی که در دست من چیست ؟ او هر چه حساب کرد نفهمید که‏ چیست . پادشاه گفت : وسطش زرد است و اطرافش سفید . یک فکری کرد و گفت : این سنگ آسیائی است که در وسطش هویج ریخته‏اند . پادشاه خیلی‏ بدش آمد و بعد پدرش را آورد و گفت : آخر این چه علمی است که به او
آموخته‏ای ؟ ! گفت : علم را من خوب آموختم ولی این عقل ندارد . آن حرف‏
اول را از روی علمش گفت ولی این دومی را از روی بی‏عقلیش گفت . شعورش‏ نرسید که سنگ آسیا در دست انسان جا نمی‏گیرد . این را عقل آدم باید حکم‏ بکند . این داستان معروف است و من تا به حال از چند نفر شنیده‏ام . می‏گویند : یک وقت یک خارجی آمده بود کرج ، با یک دهاتی روبرو شد . این دهاتی‏ خیلی جوابهای نغز و پخته‏ای به او می‏داد . هر سؤالی که می‏کرد خیلی عالی‏
جواب می‏داد . بعد او گفت که تو اینها را از کجا می‏دانی ؟ گفت : ” ما چون سواد نداریم فکر می‏کنیم ” . این خیلی حرف پرمعنایی است : آنکه‏ سواد دارد معلوماتش را می‏گوید ولی من فکر می‏کنم . و فکر خیلی از سواد بهتر است

این مسأله که باید در افراد و در جامعه رشد شخصیت فکری و عقلانی پیدا بشود یعنی قوه تجزیه و تحلیل در مسائل پیدا بشود ( 1 ) ، یک مطلب اساسی‏ است ، یعنی در همین آموزشها و تعلیم و تربیتها در مدرسه‏ها وظیفه معلم‏ بالاتر از اینکه به بچه یاد می‏دهد اینست که کاری بکند که قوه تجزیه و
تحلیل او قدرت بگیرد ، نه اینکه فقط در مغز وی معلومات بریزد ، که اگر معلومات خیلی فشار بیاورد ذهن بچه راکد می‏شود . در میان علما ، افرادی که خیلی استاد دیده‏اند ، من به اینها هیچ اعتقاد
ندارم . به همین دلیل اعتقاد ندارم که خیلی استاد دیده‏اند ، همان که‏ برایشان باعث افتخار است . مثلا می‏گویند : ” فلان کس سی سال به درس‏ مرحوم نائینی رفته ، یا بیست و پنج سال متوالی درس آقا ضیاء را دیده ” . عالمی که سی سال یا بیست و پنج سال عمر را یکسره درس این استاد و آن‏
استاد را دیده ، او دیگر مجال فکر کردن برای خودش باقی نگذاشته ، دائما می‏گرفته ، تمام نیرویش صرف گرفتن شده ، دیگر چیزی نمانده برای آنکه با نیروی خودش به مطلبی برسد


شباهت مغز و معده

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان در word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان در word

جوانان و دام منافقان  
وظیفه جوانان مسلمان  
جوانان و خطر اندیشه‏ های وارداتی  
امام خمینی رحمه ‏الله و چشم امید به جوانان  
جوانان و مقوله آزادی  
جوانان و اصلاح نفس  
تهذیب نفس جوانان در نگاه امام رحمه ‏الله  
جوانان و شناخت حقیقت قرآن  
جوانان و رابطه با روحانیان متعهد  
وظیفه مسئولان در مورد جوانان حزب‏ اللهی  
جوانان و توجه به ورزش  
توصیه امام خمینی(ره)  به ورزشکاران  
•        قرآن، سرلوحه ورزشکاران  
•        فداکاری ائمه، سرمشق ورزشکاران  
•       حضور در صحنه های انقلاب  
•       هوشیاری نسبت به توطئه ها  
اندرزهای امام خمینی(ره) به دانشجویان  
دخالت در امور سیاسی  
جلوگیری از نفوذ عناصر انحرافی به دانشگاه ها  
استقبال از حکومت اسلامی  
اعتلای پرچم اسلام در دانشگاه ها  
تحصیل علم با کمال جدیت  
التزام به احکام اسلام  
خودیابی و خودباوری  
استفاده از کتب استاد مطهری  
رمز محبوبیت امام خمینی در نزد جوانان  
فهرست منابع:  

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان در word

کتاب ورزش و ورزشکاران در اندیشه امام خمینی ( ره )

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)؛ صحیفه امام؛ 22 ج،چ1 ، تهران

جوانان و دام منافقان

تفسیرهای شیطانی و تحمیل خواسته‏های خود بر مفاهیم نورانی مانند قرآن و نهج‏البلاغه، یکی از شیوه‏های گمراه‏سازیِ منافقان بوده و هست. بر این اساس حضرت امام خمینی رحمه‏الله پس از پیروزی انقلاب، به تمامی جوانان هشدار دادند: «جوانان عزیز دبیرستانی و دانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروه‏ها که می‏خواهند به اسم اسلام پایه‏های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند، هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند، و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج‏البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط، نمی‏شود اسلام‏شناس شد. در حقیقت تمسک به قرآن و نهج‏البلاغه، برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند و شما جوانان عزیز و سرمایه‏های کشور را بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند. ای جوانان عزیز! هوشیار باشید [و] با تفکر و تعقل، فعالیت این منافقینِ بلندگوی غرب و منحرفین; را بررسی نمایید»

وظیفه جوانان مسلمان

راهزنی فرهنگی و انحراف فکری انسان‏ها، جنایتی بزرگ و جبران‏ناپذیر است. این عمل ناجوانمردانه، با هجوم اندیشه‏های شوم و هجوم سپاه نامرئی دشمن، به صورت ویروس‏های فکری و شبهه‏های ویرانگر عقیدتی پدید می‏آید؛ شبیخونی که تنها راه رهایی از آن، فراگیری دانش‏های دینی و قوی ساختن بنیان‏های اعتقادی است. حضرت امام رحمه‏الله در این باره فرموده است: «توجه نسل جوان به شناسایی و شناساندن چهره واقعی اسلام، موجب تقدیر است. ما امروز قبل از هر چیز وظیفه داریم تبلیغات اجانب و عمال استعمار را خنثی کنیم. شما نسل جوان موظف هستید غرب زده‏ها را از خواب بیدار کنید و فجایع حکومت‏های ضد انسانی آن‏ها و عمال آن‏ها را برملا نمایید». ایشان در جای دیگری می‏فرماید: «در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید. تعالیم مقدسه قرآن را بیاموزید و به کار بندید. با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان‏های بزرگ اسلام بکوشید»

جوانان و خطر اندیشه‏های وارداتی

هدف دشمنان اسلام و استقلال ما آن است که افق نگاه جوانان را به سوی خواسته‏ های شیطانی خویش تنظیم کنند و با عناوین فریبنده، جوانان را منحرف سازند. حضرت امام خمینی رحمه‏الله با اشاره به این نکته مهم فرموده است: «عوامل و ایادی استعمار که می‏دانند با آشنایی ملت‏ها، به خصوص نسل جوان تحصیلکرده به اصول مقدسه اسلامی، سقوط و نابودی استعمارگران وقطع دست آنان از منافع ملت‏ها و کشورهای استعمار شده قطعی خواهد بود، به کارشکنی پرداخته و می‏کوشند که با سمپاشی و آلوده ساختن اذهان و افکار جوانان، از جلوه‏گر شدن چهره تابناک اسلام جلوگیری نمایند و با عناوین فریبنده و مکتب‏های رنگارنگ، جوانان ما را منحرف سازند»

جوانان؛ نقطه امید

جوانان متعهد و دین‏باور ایران اسلامی، نقشی اساسی در پیروزی انقلاب اسلامی و حفظ استقلال و آزادی ملت رشید ایران داشته، در صحنه‏های مختلف از کیان اسلام و انقلاب دفاع و پاسداری کرده‏اند. بر همین اساس، امام خمینی رحمه‏الله جوانان را نقطه امید و پاسدار مکتب معرفی کرده، چنین فرموده است: «این‏جانب در این نفس‏های آخر عمرم، امیدم به طبقه جوان، عموما دانشجویان خارج و داخل، اعم از روحانی و غیره می‏باشد. امید است دانشمندان و متفکران روشن‏ضمیر، مزایای مکتب نجات‏بخش اسلام که کفیل سعادت همه جانبه بشر و هادی سُبُل خیر در دنیا و آخرت، و حافظ استقلال و آزادی ملت‏ها، و مربی نفوس و مکمل نقیصه‏های نفسانی و روحانی و راهنمای زندگی انسانی است، برای عموم بیان کنند»

امام خمینی رحمه‏الله و چشم امید به جوانان

امام خمینی رحمه‏الله حکیمی ژرف‏اندیش بود که از آغاز نهضت اسلامی، با نگاه اندیشمندانه خود، موجب بیداری دینیِ قشر عظیم جوانان این مرز و بوم شد. ایشان در آغاز حرکت الهی خود در نجف اشرف، تمامی جوانان روحانی و دانشجو را با نگاهی نو، همه سویه، ژرف و جامع به دین فراخوانْد و فرمود: «حس مسئولیت نسل جوان و کوشش‏های بی‏شائبه آنان در راه دفاع از اسلام و نوامیس قرآن مجید، در خور تقدیر و امیدواری است. این جانب در این تبعیدگاه ثانوی، چشم امیدم به جوانان روحانی و دانشگاهی مسلمان بوده و انتظار دارم که با تهذیب نفس و اخلاص، مطالعات و تحقیقات وسیع و دامنه داری را در زمینه شناخت احکام اسلامی و مبانی نورانی قرآن آغاز نمایند؛ اسلام واقعی را بشناسید و بشناسانید»

جوانان و مقوله آزادی

در نگاه اسلام، آزادی، مایه کمال و رشد جامعه است. البته اسلام، استفاده‏های خیانت‏آلود از واژه آزادی را مجاز نمی‏داند؛ زیرا در این صورت، جامعه دچار انحطاط و انحراف شده، به سقوط کشیده می‏شود. بر همین اساس است که امام راحل رحمه‏الله با هوشیاری، جوانان را از آزادی غربی که به بی‏بند و باری و لجام گسیختگی می‏انجامد، منع فرموده است: «این‏ها که آزادی می‏خواهند، این‏ها که می‏خواهند جوان‏های ما آزادباشند، قلم‏فرسایی می‏کنند برای آزادی جوان‏های ما، چه نحو آزادی را می‏خواهند؟ می‏خواهند جوانان ما آزاد بشوند، قمارخانه‏ها باز باشد، به طور آزاد مشروب‏خانه‏ها باز باشد، به طور آزاد عشرت خانه‏ها باز باشد. این چیزی است که از غرب دیکته شده است;. باید همه بدانیم آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‏شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی‏ها و کتب و مجلاتِ بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور، حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آن‏ها واجب است و از آزادی‏های مخرب باید جلوگیری شود»

جوانان و اصلاح نفس

تربیت و تهذیب جوانان، یکی از موضوعات کلیدی در بهبود جامعه اسلامی است. توجه به اصلاح نفس جوانان، برگرفته از معارف وحیانی و آموزه‏های عقلانی است که همواره در آسمان ذهن پیشوایان دینی ما می‏درخشد؛ از جمله امام صادق علیه‏السلام فرموده است: «جوانان را دریابید؛ زیرا آنان سریع‏تر از دیگران به کارهای خیر روی می‏آورند». حضرت امام خمینی رحمه‏الله هم باتوجه به این ویژگی جوانان چنین فرمود: «شما جوان‏ها بهتر می‏توانید تحصیل نفس کنید، شما به ملکوت نزدیک‏تر هستید از پیرمردها، در شما آن ریشه‏های فساد کمتر است;. یک پیر بخواهد اصلاح بشود، بسیار مشکل است؛ جوان زودتر اصلاح می‏شود;. نگذارید برای ایام پیری، حالا که جوان هستید سیر خودتان را بکنید، شروع کنید الان»

تهذیب نفس جوانان در نگاه امام رحمه‏الله

امام راحل و روشن‏اندیش که خود پیروز میدان مبارزه با هوای نفس بود، به خوبی از آموزه‏های آسمانی مکتب اسلام در مورد تهذیب نفس آگاهی داشت و بهترین دوره چنین مبارزه پی‏گیری را «ایام جوانی» می‏دانست و می‏فرمود: «اسلام آن‏قدر که به تهذیب این بچه‏های ما و جوان‏های ما کوشش دارد، به هیچ چیز کوشش ندارد. اسلام اصلاً برای آدم ساختن آمده است و این مکتب‏های انحرافی، آدم را از آدمیتش بیرون می‏کند;. مهم‏تر چیزی که برای کشور ما لازم است، تعهد اسلامی و تهذیب اسلامی است»

جوانان و شناخت حقیقت قرآن

قرآن، عهدنامه الهی برخلق خداست. شناخت، معرفت و عشق به این صحیفه همیشه سبز و سترگ الهی، روشنی اندیشه و نورانیت دل و دیده به آدمی می‏بخشد و او را به اوج دانایی و بینایی دیده‏ها ونادیده‏ها پرواز می‏دهد، به گونه‏ای که همچون روح خدا حضرت امام خمینی رحمه‏الله ، قرآن را آنگونه که بایسته و شایسته است می‏شناسد و همگان، به ویژه جوانان آرمان‏گرا، حقیقت‏طلب، پُر احساس و عدالت‏خواه را به شناخت، بینش، انس و هوشیاری در این عرصه دعوت می‏کند. رهبر فقید انقلاب در این‏باره چنین فرموده است: «مجاهدات و کوشش‏های خستگی‏ناپذیر شما جوانان روشن ضمیرِ مسلمان در راه درک صحیح اسلام و شناسایی حقیقت قرآن کریم، موجب امیدواری وخرسندی مسلمانان بیدار است. بر شما جوانان مسلمان لازم است که; اصالت‏های اسلامی را در نظر گرفته، مبادا قرآن مقدس و آیین نجات‏بخش اسلام را با مکتب‏های غلط و منحرف کننده‏ای که از فکر بشر تراوش کرده است خلط نمایید»

جوانان و رابطه با روحانیان متعهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم در word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم در word

جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم  
مقدمه:  
پروردگارا موجودات را آنچنان که هستند به ما بنمایان  
ضرورت تعلیم و تربیت:  
تربیت در ایران باستان به سه منظور بوده است:  
تعلیم وتربیت در اسلام:  
نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت:  
راهکارهای تولید علم:  
نتیجه:  
پی نوشتها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم در word

1- آئین انقلاب اسلامی، گزیدهای از اندیشه و آراء امام خمینی، ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ سوم

2- تفسیرالمیزان، علامه طباطبایی

3- چالشهای کنونی ایران، دکتر عماد افروغ، انتشارات مهر، چاپ اول

4- سیری درتربیت اسلامی، مصطفی دلشاد تهرانی، ناشر: موسسه نشر و تحقیقات ذکر

5- فلسفه تعلیم و تربیت ، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، انتشارات مهر، ج1، چاپ دوم

6- کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(ره)، ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،چاپ اول

7- گفتمان،دکتر عبدا; جاسبی، ناشر:دفتر فرهنگ مقاومت

8- مبانی تعلیم و تربیت اسلامی، محسن شکوهی یکتا، دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی، چاپ 1363، ص

جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

            در این مقاله راهکارهای برای پیشرفت و تولید علم ارائه شده و نقش تعلیم و تربیت به عنوان عامل رشد و تحول اساسی مورد بررسی قرار گرفته است

در اسلام «تفکر» زندگی دل و حیات قلب معرفی شده است. زیرا انسانیت انسان و ادراک او از عالم و ‎آدم پروردگار عالمیان اتصالی که با حق برقرار میکند به نحوه ی تفکر اوست. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا میشود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم می گردد لذا به همراه علم آموزی و تفکر تربیت یا پرورش اخلاقی و تهذیب نفس نیز مطرح میشود که در اسلام بر این امر بسیار تاکید شده و از همان ظهور اسلام مبادی و مبانی تعلیم و تربیت به عنوان یک علم بنا نهاده شده است. تعلیم و تربیت نه تنها میتواند در رشد اخلاقی، عقلانی، رفتاری و حتی جسمانی فرد موثر باشد بلکه وسیله ای در جهت رفع نیازهای حقیقی و مصالح اجتماعی، به شمار میآید، و عامل رشد و تحول اساسی جامعه میگردد و مسلمانان که در ابتدا به این ضرورت پی برده بودند توانستند در مدت کوتاهی گوی سبقت در زمینهی تولید علم از تمدن های مطرح آن روز بربایند و به دلیل مشکلات و حوادثی که در تاریخ مسلمانان به وقوع پیوست این حرکت سریع آنها را به شدت کند نمود به طوری که تا این قرن مسلمانان جهان در کشورهای مختلف نتوانستند مجددا عرض اندام نمایند و امروز وقت آن رسیده که عوامل محدود کننده و موانع پیشرفت بررسی شود و با دلسوزی و دور از نفع طلبیهای فردی راهکارهای موثر ارائه و جامه ی عمل پوشیده شود. که در این مقاله بعضی از این راهکارهای ارائه شده است که عبارتند از: استقلال فکری- فکر دینی- توسعه ی آموزشی- رفاه مادی و معنوی- تبادل اندیشه و آزادی خرد ورزی که با توجه به اهمیت موارد در قسمت راهکارها و نتیجه آورده شده اند

مقدمه

نظام تربیتی اسلام بر تفکر صحیح استوار است و مقصد آن است که تربیت شدگان این نظام اهل تفکر صحیح باشند و پیوسته بیندیشند؛ چنانکه آن نمونه ی اعلایی که همه جهت گیری های تربیتی باید به سوی او باشد این گونه عمل میکرد از امام مجتبی (ع) از هند ابن أبی هاله تمیمی آمده است: «رسول خدا همواره تفکر میکرد». بنابراین سیر تربیت باید به صورتی باشد که متربّی به تفکر صحیح راه یابد و اندیشیدن درست شاکله او شود تا زندگی حقیقی به او رخ نماید. زیرا نیروهای باطنی انسان و حیات حقیقی او با تفکر فعال میشود و با گشودن دریچه تفکر درهای حکمت و راهیابی به حقیقت بر او گشوده میشود. از این رو در اسلام تفکر، زندگی دل و حیات قلب معرفی شده است. زیرا انسانیت انسان و ادراک او از عالم و آدم و پروردگار عالمیان و اتصالی که با حق برقرار میکند به نحو تفکر اوست. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا می شود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم میشود. (1). امام خمینی میفرماید: «تفکر مفتاح ابواب معارف و کلید خزائن کمالات و علوم است. و مقدمه ی لازمه حتمیه ی سلوک انسانیت است». از نظر علامه طباطبائی: « زندگی انسان یک زندگی فکری است و جز با ادراک که فکر می نامیم قوام نمی یابد و از لوازم بنای زندگی بر فکر این است که هرچه پایبند باشیم و در هر راه رفته شده و یا ابتدائی که قدم برداریم، زندگی پابرجا مربوط به فکر صحیح و قیم و مبتنی به آن است و به هر اندازه که فکر صحیح باشد و از آن بهره گرفته شود، زندگی هم اقوام و استقامت خواهد داشت. (2) تفکر تجزیه و تحلیل معلوماتی است که ذهن اندوخته است. تفکر سیر در فراورده هایی است که ابتدائاً برای ذهن پیدا شده است. اهل منطق فکر را چنین تعریف میکنند: فکر عبارت است از اجرای عملیات عقلی در معلومات موجود برای رسیدن به مطلوب و مطلوب همان علم به مجهول غائب است. (3) انسان هیچ وقت خالی و فارغ از تفکر نیست، و از همین روست که میگوئیم تفکر فطری انسان است و قرآن انسان را به روش فطری صحیح تفکری میخواند و سبک خود قرآن و سیره ی معصومین چنین است. در انسان گرایش فطری به حقیقت جوئی و کشف واقعیتها- آن سان که هستند- ودرک حقایق اشیا وجود دارد. یعنی انسان می خواهد جهان را و هستی اشیا را آنچنان که هستند دریابد، دعایی از حضرت محمد روایت شده است که

پروردگارا موجودات را آنچنان که هستند به ما بنمایان

انسان به ذات خود در پی آن است که حقایق جهان را درک کند و به راز هستی دست یابد. رفتن انسان در پی حکمت و فلسفه تلاشی است در جهت پاسخگوئی به حقیقت جوئی آدمی.(4) براساس همین میل وگرایش است که نفس دانائی و آگاهی برای انسان مطلوب و لذت بخش است. انسان به فطرت خود از جهل بی زار است و دوستدار دانائی و بینائی است. البته با وجود آنکه حقیقت جوئی امری فطری است اما در تمام انسانها به یک میزان نیست و در نتیجه تاثیر برخی عوامل درونی مانند نفس پرستی و خودخواهی و صفات منفی موروثی و اکتسابی و برخی عوامل بیرونی مانند القائات منفی گوناگون از طرف محیط و اجتماع ، شدت و اصالت خود را از دست میدهد و در بعضی انسانها به حداقل می رسد

ضرورت تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت صحیح میتواند فرد را به اوج ارزشها برساند و یا اینکه وی را به سقوط بکشاند

«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد، در حالی که هیچ نمی دانستید و برای شما گوش و دیدگان و دلها قرار داد تا شکرگزار باشید.»(6)

از این رو مکتب اسلام برای تربیت در تمام مراحل و مقاطع زندگی دستورهای ویژهای داده است تا انسان از کدر کانون خانواده و در آغوش والدین و معلم و فرهنگ تعلیم و تربیت مناسب و لازم را ببیند و برای مراحل عالی تر زندگی انسانی آماده شود و پرورش یابد . تعلیم و تربیت از آغاز زندگی بشر بر فراز کره خاکی و تصرف او در طبیعت و تاثیر وی در جامعه وجود داشته است و همواره شناسایی نیازهای مادی و معنوی انسان و روش ارضای آنها از طریق تعلیم و تربیت به دست می آمده و به نسل بعد منتقل شده است، تا رفته رفته دامنه ی این شناخت به رشد و تکنولوژی امروز رسیده است. تعلیم و تربیت (اعم از رسمی و غیر رسمی، عمدی و غیر عمدی) نه تنها میتواند در رشد اخلاقی، عقلانی، رفتاری حتی جسمانی فرد موثر باشد بلکه وسیله ای است در جهت رفع نیازهای حقیقی و مصالح اجتماعی به شمار میآید، یعنی نقش تعلیم نه تنها در عینیت بخشیدن به زندگی مادی و معنوی فرد متوقف و محدود نمیشود، بلکه تمام شئون اجتماعی او را دربر میگیرد و عامل رشد و تحول اساسی جامعه میگردد

لذا مشخصه یک جامعه ی سالم و رشد یافته، تنها داشتن موقعیت جغرافیایی خوب و معادن متنوع و منابع مالی نیست بلکه نظام تعلیم و تربیت زنده و مترقی است که انسانهایی آزاده و مستقل، خلاق، مبتکر و تلاشگر میسازد تا جامعه را در زمینه های علوم، صنایع، اقتصاد، سیاست و غیره از عقب ماندگی نجات دهند، زیرا همه ی اصلاحات و فعالیتها، به وسیله اندیشه و تلاش انسان انجام میگیرد

ابوحامد محمد غزالی گفته است: اگر علما و معلمان نبودند مردم همچون بهایم و چهارپایان زیست میکردند، یعنی مردم در سایهی تعلیم از مرحلهی حیوانی به مقان انسانی ارتقاء مییابند. (7)

پس سعادت و تکامل انسان، نیازمند تلاش و توجه و حرکت است، و اگر او را رها کنند و به خود واگذارند، انحطاطش شروع میشود

یکی از عوامل دیگری که ضرورت تعلیم و تربیت را شدت می بخشد، و از آن ویژگی تأثیر پذیری انسان و سرایت عقاید و عادات و به طور کلی فرهنگ یک جامعه به معاصران و نسلهای آینده است. براین اساس تاثیر تعلیم و تربیت، مثبت یا منفی در انسان جنبه ی تصاعدی می یابد و علاوه بر خانواده و فامیل میتواند جامعه ای را در عصری تحت تأثیر قرار دهد و در طول قرنها از نسلی به نسل دیگر منتقل شود یا تمدنی را ایجاد کند و یا از بین ببرد. در زندگی معاصر دلایل فراوانی موجب شده است که تعلیم و تربیت اهمیت بیشتری پیدا کند از جمله

1- دگرگونیهای علم و صنعت و گسترش و رشد تمدن و نیاز به تخصص و مهارتها و توانایی های جدید برای داشتن روابط اجتماعی صحیح و توان رقابت و موفقیت در کار و مدیریت اجتماعی

2- صنعتی شدن زندگی بشر و تغییر شیوه ی زندگی از سنتی به مدرن و لزوم یادیگری این شیوه از زندگی نحوه ی استفاده از تولیدات جدید و نتایج حاصله از علوم تجربی

3- تهدید سرنوشت بشر به وسیله ی بحرانهای روحی، ضایعات اخلاقی تبلیغات گمراه کننده و نابسامانی های زجر دهنده تمدن جدید انسانی و افزایش دائمی و مستمر آنها با توجه به انعکاس سریع حوادث و ارتباطات جهانی و تبدیل شدن جهان به دهکده ی جهانی

4- نارسایی های مکتب های تربیتی موجود در حل بحرانها و نابسامانی های اسفبار انسانها زیرا که دانشمندان و فیلسوفان تربیتی امروز با تکیه بر علم تجربی و علم مداری و اندیشه های الحادی از رهنمودهای منابع آسمانی و وحی الهی محروم شده اند و نظام تربیتی با خلائی موهوم روبرو شده است. لذا یک مکتب تربیتی مبتنی بر علم و وحی و جامع و فراگیر برای نجات جامعه بشری ضرورت پیدا میکند

تعلیم و تربیت در ایران باستان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله اضطراب در کودکان در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله اضطراب در کودکان در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اضطراب در کودکان در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اضطراب در کودکان در word

چه عواملی موجب نگرانی و اضطراب در کودکان می شود؟    
مقدمه    
1- اختلاف والدین    
2-فشار برای موفقیت    
3-خط و نشان کشیدن    
4- احساس گناه    
5- بیماری های سخت افراد با خانواده    
6- ترس از مرگ خود یا اطرافیان    
7- نبود والدین در منزل    
8- احساس طرد شدگی    
9- احساس بدگمانی    
10- تضادهای انضباطی    
11- ممانعت کودک از شرکت در بازی ها و فعالیت ها    
12- بی توجهی به حس مالکیت کودک    
13- خود بیمارانگاری    
اضطراب در کودکان    
چه زمانی اضطراب کودک طبیعی است؟    
تشخیص اضطراب کودک    
عوامل موثر در اضطراب نوجوانان و مقابله با آن    
رویارویی با رنج ناشی از تغییرات جسمانی    
رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان    
رویارویی با اضطراب ناشی از دوگانگی و ترس از مستقل شدن     
رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه    
چگونه اضطراب کودکان را کم کنیم؟    
راه کارها و پیشنهادها    
منابع    

مقدمه

”نگرانی“ در فرهنگ لغت به معنای دلواپسی ، دل‌شوره داشتن و پریشانی خاطر آمده است (دهخدا ، 1373 ، ج 13 ، ص 20086) و معادل آن در زبان انگلیسی ، واژه‌ی (WORRIMENT) می‌باشد (آریان‌پور ، 1377 ، ج 6 ، ص 5731) . اما در اصطلاح و در حوزه‌ی روان‌شناسی ، نگرانی ، حالتی است که فرد در قبال آینده‌ی غیر قابل پیش‌بینی دچار آن می‌شود ؛ به‌طوری که کارکرد او را عملا تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و فرد نمی‌تواند از موقعیت کنونی خود لذت ببرید (سلحشور ، 1380، ص 12)

دنیای کودک باید سرشار از نشاط و سرزندگی باشد ، ولی متاسفانه بعضی از خانواده‌ها چنان محیط متشنج و دلهره‌ آوری برای کودکان خود فراهم می‌کنند که آن‌ها از همان ابتدای کودکی دچار تشویش و نگرانی می‌شوند . این گروه از کودکان هنگام روبه‌رو شدن با مسایل گوناگون دچار افکار منفی و فاجعه‌آمیزی می‌شوند که مانع از رفتارهای سالم و عادی آنان می‌گردد . نگرانی ، عامل بازدارنده‌ای است که قوه‌ی خلاقیت را از کودک می‌گیرد ؛ به‌طوری که توان شرکت در فعالیت‌های جدید و مبتکرانه را از دست می‌دهد و در تعامل با دیگران دچار شکست می‌شود . از دیدگاه روان‌شناسان و کارشناسان تربیت ، نگرانی و تشویش در کودکان معلول علل و عوامل گوناگون است که در این نوشتار ، به اجمال ، به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود

1- اختلاف والدین

اولین عامل ایجاد کننده‌ی نگرانی در کودک ، اختلاف و ستیز والدین است . خانواده ، حریم امن و آسایش است ؛ اما در صورتی که بین والدین درگیری وجود داشته باشد ، آرامش و آسایش از فرزندان آن خانواده سلب می‌شود . تحقیقات نشان داده است کودکانی که در چنین خانواده‌هایی زندگی می‌کنند ، دچار نگرانی شدید و مشکلات عاطفی و روانی‌اند (فرقانی رئیسی ، 1382 ، ص 143) . وقتی پدر و مادر با هم توافق ندارند و بحث و مشاجره می‌کنند ، کودک در معرض عدم توافق و اختلاف‌های آنان قرار می‌گیرد و این امر نه تنها برای او ناراحت‌کننده است ، بلکه الگویی انحرافی برای کودک در جهت حل تعارض به وجود می‌آید . در خانواده‌هایی که بین والدین نزاع و کشمکش زیاد وجود دارد ، کودکان معمولا کم حرف ، گوشه‌گیر و بهانه جو بار می‌آیند و نگران آن‌اند که مبادا جنگ و ستیز به جایی برسد که یکی از والدین یا هر دو ، آن‌ها را ترک گویند و تنها بمانند (شفیع‌آبادی ، 1371 ، ص 30)

2- فشار برای موفقیت

کودکان ، افراد ناپخته و در حال رشدند . کودکی دوره‌ای است مشخص با تغییر و نیاز به انطباق ؛ بنابراین زمانی که توقعات از کودک فراوان است ، نگرانی در او ظاهر می‌شود (هور ، 1375 ، ص 10 )

بعضی از کودکان در محیط خانواده تحت فشار والدین‌اند و پدر و مادر از آنان انتظارات بیجا دارند ؛ مثلا اصرار دارند که در فلان درس حتما نمره‌ی بیست یا نوزده بگیرد . در این خواست هم ، هدف آنان پیش از آن‌که پیشرفت کودک باشد، چشم و هم‌چشمی و به رخ کشیدن در نزد دیگران است

اعمال فشار توسط والدین بر روی کودک ، برای دست‌یابی به نتایج بهتر ، سبب می‌شود که او به منظور کسب رضایت پدر و مادر ، زندگی و تلاش کند . این کودک فکر می‌کند زمانی ارزش دارد که موفق باشد . بدون موفقیت احساس می‌کند کسی نیست و هیچ کس به او احترام نخواهد گذاشت . با این شرایط ، جایی برای فضای خاکستری نیست ؛ هر چه هست ، سیاه است و سفید (نقیبی راد ، 1379 ، ص 56) . انتظاراتی که والدین از کودک خود دارند ، غالبا مبتنی بر ایده‌آل‌ها و آرزوهای خود آن‌ها است ، نه واقعیت وجودی کودک ؛ بنابراین اعمال این‌گونه فشارها و تحمیلات نتیجه‌ای جز ایجاد نگرانی ، فرسایش روانی کودک و در پایان ، خفه کردن قوه‌ی خلاقیت او ندارد


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله جستاری پیرامون ادعای تعارض علم و دین در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله جستاری پیرامون ادعای تعارض علم و دین در word دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جستاری پیرامون ادعای تعارض علم و دین در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جستاری پیرامون ادعای تعارض علم و دین در word

پیشگفتار  
نگاهی اجمالی به پیشینه تعارض علم و دین  
وارد صحنه شدن پوزیتیویسم  
طرفداران پوزیتیویسم در اروپا  
نقش پوزیتیویستها در دامن زدن به تعارض  
روند تعارض  
صحنه هایی از تعارض علم و دین  
ماهیت علوم تجربی  
انحصارگرائی  
ماهیت واقعی علوم تجربی  
رابطه بین علم ودین  
تحقیقی پیرامون نظریات  
تعارض علم ودین  
تباین علم ودین  
پیامد تعارض علم ودین  
اصلاح طلبی  
شبلی شمیل در مصر  
میرزا ملکم خان در ایران  
منابع :  

پیشگفتار

سالیان متمادی علم و دین مانند دو گوهر تابناک بر تارک این عالم می درخشیدند ، و از دیر باز در تمدنهای بشری ریشه مشترک داشتند ، زیرا که آدم ابوالبشر بعنی از آنی که لباس زندگی بر اندامش پوشیده شد ، کام جانش را نیز با علم و معرفت گرفتند ، و سرشت اش را با علم و دانش و دین عجین ساختند ، و لذا آدم و ذریه اش شایسته خطاب الست بربکم گردیدند ، و او و اولاد او با علم و آگاهی به این حقیقت قالوا بلی را گفتند

اما گذشت زمان و آلوده شدن فضای دل و جان انسان ، و نشستن غبار غفلت بر روح و روان انسان کار بجائی رسانید ، که دیگر نه تنها این دو امانت الهی مدد کار یکدیگر نبودند ، بلکه با ظهور اندیشه ها و دستیابی بشر به علوم و فنون جدید بعد از قرون وسطی و با جدا نمودن مسیر آندو و فاصله انداختن بین علم و دین کار بجایی رسید که در قرن هفدهم با رویاروی قرار دادن علم ودین آتش نزاع بوسیله اصحاب کلیسا و مدافعان علم شعله ور گردید ، که در این نوشتار در چهار بخش به بحث پیرامون آن خواهیم پرداخت

بخش اول

نگاهی اجمالی به پیشینه تعارض علم و دین

اولین برخورد و اصطکاک بین کلیسای کاتولیک رومی و نظریات علمی بطور رسمی در سال 1616 میلادی به این صورت شروع شد که شورای کلیسای مذکور با محکوم کردن نظریه ای که مدعی بود زمین به دور خورشید می گردد ، و باطل دانستن آن در قبال کتاب کوپرنیک موضع گرفت و آنرا جزء کتب ممنوعه قرار داد . و در همین راستا کلیسا از گالیله درخواست کرد تا از دفاع از نظریه کوپرنیک برداشته و آنرا رها سازد . گالیله با رد چنین درخواستی و مقاومت نشان دادن نسبت به آن در سن شصت و سه سالگی به جرم تعلیم امور باطل گناهکار شناخته شد و محکوم به بازداشت گردید

ویکتور هوگو در رابطه با برخورد کلیسا با اندیشه و نظریات علمی و جلوگیری از هر نوع نواندیشی و تجدد که با کتاب مقدس و احکام کلیسا سازگار نبود ، پیشینه کلیسا را چنین توصیف می کند : “ کلیسا بود که پرنیلی را به خاطر این سخن که : “ ستارگان از جای خود نمی افتند ” با ضربات شلاق مجروح کرده ، کامپانلا را به خاطر آنکه از وجود دنیای بی شمار دم زده بود ، به جرم دخالت در اسرار آفرینش بیست و هفت بار به زندان و شکنجه محکوم کرده ، کریستف کلمب را به خاطر کشف سرزمینی که در تورات ذکر نشده بود زندانی می کند . ”

گرچه بحث تفتیش عقاید در مسیحیت به دوران پاپ گرگوار نهم که رسما دستور تشکیل این محاکم را صادر کرد بر می گردد ، با صدور چنین فرمانی در سال 1231 میلادی مامورینی از فرقه سن دمینیک یا دمینیکن ها با اختیار تام به اطراف فرستاده شدند ، تا کسانی که از کیش مسیحیت روی برگردانده اند ، شناسایی کنند . این مامورین نیز طبق تشخیص خود هر چه را ممکن بود نسبت به افراد مظنون کوتاهی نکرده و در صورتی که تشخیص می دادند که فرد به عقاید کلیسا پشت کرده و از آن روی گردان شده است او را زنده در آتش می فکندند

متاسفانه کلیسا با برخورد زشت و غیر منطقی و موضع خصمانه گرفتن در برابر نظریات علمی کار را بجائی رسانید که با ظهور عصر جدید در اروپا موجب تجدد و نوگرایی و نواندیشی سوالات فراوان و شکاکیتهای پی در پی را در برابر همگان قرار داد ، و از آنجایی که معارف دینی مسیحیت توان پاسخگویی همه جانبه به این سوالات را نداشت ، عرصه بر او تنگ شده و کم کم مجبور به عقب نشینی و گاهی هم درگیری همراه با پذیرش شکست نیز گردید . نتیجه چنین برخوردی از جانب کلیسا حداقل دو اثر را از خود بر جای گذاشت

از یکطرف سبب شد تا معارف منسوب به مسیحیت هر چه بیشتر دامنه خود را تنگ تر نموده و در نهایت به حوزه های فردی انسان اختصاص یابد

و از طرف دیگر ، انسان عصر جدید با روی آوردن به فلسفه حس گرایی و پایه اساس قرار دادن اصالت تجربه علمانیتی را پایه ریزی کند ، که هر چه از این دایره خارج است و امکان اثبات آن بوسیله تجربه وجود ندارد ، انگ غیر علمی خورده ، و به هیچ وجه حق اظهار وجود را نداشته باشد

“ … انسان غربی با دامن زدن به بحثهای تحصلی قدرتی را به صحنه مبارزه سیاسی آورده بود ، تا خود را از سلطه تکنیکهای انسان سازی مسیحی آزاد سازد ، به تعبیر فوکو : ( به نظر من ) یکی از بزرگترین مسائل فرهنگ غربی دستیابی به خودشناسی ای بوده است که مانند خودشناسی مسیحیت اولیه ، مبتنی بر قربانی کردن خود نباشد ، بلکه بالعکس ، مبتنی باشد به ظهور ثبوتی و ظهور نظری و عملی خود ، این هدف نهادهای حقوقی بود ، همان هدف فعالیتهای پزشکی و روانکاوانه بود ، هدف نظریه سیاسی و فلسفی همین بود که مبنایی ذهنی را تشکیل دهند به عنوان ریشه خودی ثبوتی ، امری که می توانیم آنرا انسان شناسی دائمی فکر غربی بنائیم . ”

وارد صحنه شدن پوزیتیویسم

تا زمان تیوتن ( 1727 ـ 1642 ) که علم فیزیک یکه تاز میدان بود ، جایی برای ابزار وجود سایر علوم وجود نداشت و زمینه ظهور و بروز آنها از قرن هجدهم و مخصوصا قرن نوزدهم آغاز میگردد . از اینرو بحث اصلی و جدی در رابطه با علوم اجتماعی از دهه های پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل مبنایی بخود گرفته و زمینه طرح جدی این سوال را فراهم می آورد که کدام نظریه و تئوری در مباحث اجتماعی در قالب علمی قرار میگیرد و کدام یک خارج از آن ، و این خود اولین طرح جدایی و دسته بندی نظریات را پایه ریزی می کند ، و از آنجایی که جو حاکم بر این دوران بگونه ای است که حس گرایی و اصالت تجربه محک علمی بودن قرار می گیرد ، بطور طبیعی تئوری و نظریه هایی مهر علمانیت بر آنها زده می شود که قابل تجربه و تجربه پذیر باشند . در نتیجه بسیاری از گزاره هایی که حالت توصیه ای و دستوری داشتند که ادیان در راس آنها قرار می گرفتند ، از مجموعه علوم خارج شده و در گوشه ای نهاده شدند . البته کار به اینجا ختم نشد بلکه “ پوزیتیویسم نظریاتی را ترویج می کرد که معتقد بود دین و علم رابطه دشمنانه ای با همدیگر داشته اند . ”

و همانگونه که هرمن رندال در کتاب سیر تکامل عقل نوین بیان می کند

“ علم جدید می خواهد آینده را پیش بینی کند و بر طبیعت تسلط یابد ، در صورتی که علم قرون وسطی فقط می خواست طبیعت را بشناسد و مطالعه کند ، نه اینکه در آن تاثیر کند یا بر آن تسلط یابد . در حقیقت هدف آن فهم معنی اشیاء بود و بالاتر از آن ، می خواست هدف اساسی وجود انسان و معنی زندگانی انسان و معنی خلقت و رابطه آن را با انسان بفهمد . بدین جهت ، موضوع اساسی این علم خدا بود که همه وجود از او بود . علم جدید کارهای بیشتر دارد ، زیرا عناصر طبیعت را جداجدا می گیرد و درباره آن بحث و کنجکاوی می کند ، ولی حکمت پیشه نیست و از آنچه باید و آنچه نباید سخن نمی گوید و در مقابل مشکل بزرگ ، که بحث از مقصد زندگانی انسان در این جهان است ، مردد و نومید می ماند . ”

ارنست ماخ ( 1838 ـ 1916 ) که از پیشگامان پوزیتیویسم علمی نوین است ، پا را فراتر گذاشت ، لذا در صدد برآمد تا به روح نیز جنبه مادی و حسی داده و کاملا راه را بسوی ماوراءالطبیعه ببندد . وی با اعتقاد به اینکه آنچه را که ما اجسام و ارواح نام گذاری می کنیم ، صرفا ترکیب نسبتا ثابتی از احساسات است ، لذا تفاوتی میان امر جسمانی و روحانی نیست ، “ زیرا هر دو از احساسات ترکیب یافته اند ” . ماخ تلاش می کرد “ تا زبان علم را از تعبیرهایی که ممکن است مظنون به داشتن ویژگی مابعدالطبیعی یا روح باورانه باشند بزداید ، مثلا او می گوید

“ من امیدوارم که در آینده علم ، مفاهیم علت و معلول را به عنوان مفاهیمی که مبهم و نا مفهومند ، رها کند من احساس می کنم که این صبغه ای غلیظ از بت پرستی دارد ، و قطعا من در این احساس تنها نیستم ”

طرفداران پوزیتیویسم در اروپا

ولتر را می توان در فرانسه از سردمداران پوزیتیویسم دانسته و در انگلستان نیز از جان لاک ( 1704 – 1632 ) نام برد ؛ فیلسوفی که “ فلسفه عینی او در ارتباط با دانش ، در روند متضادی با فلسفه رسمی کلیسای کاتولیک بود … اما این دیدگاه اولیه نسبت به داشن واقعی و شواهد تجربی ، بتدریج به “ ایمان عقلانی ” جدید تحول پیدا کرد و منجر به اعتقاد کامل به قدرت علوم طبیعی ، امکان تحویل سایر پدیده ها به عناصر طبیعیشان و یا حداقل تحویل آنها به تناظرهای خود در جهان طبیعت گردید . ”

جان لاک با قاطعیتی تمام اظهار می کرد که ذهن آدمی مانند لوح سفید و نانوشته ای است که حواس آثار خود را بر آن می نگارند ، و به اعتقاد وی همه تصورات انسانی ریشه و منشا تجربی دارند . هیوم ( 1711 ـ 1776 ) نیز همانند لاک بر این باور بود که “ تنها معرفت مطمئن بشری ” آنست که مبتنی بر تاثیرات حسی باشد و هر چه مبنایی غیر از حس داشته باشد بی مفهوم و بی معناست

از طرفداران سرسخت پوزیتیویسم اگوست کنت ( 1857 ـ 1797 ) فیلسوف نامدار فرانسوی و بنیانگذار مکتب اصالت تجربه است ، که علم را تنها از طریق مشاهده و تجربه قابل تعریف دانسته و معتقد است که با روش تجربی صلاحیت تایید و رد گزاره های علمی نیز ممکن است

این فیلسوف فرانسوی در قرن نوزدهم که سیر تکاملی معرفت بشری را به سه دوره ربانی ، فلسفی و علمی تقسیم کرده بود ، با این باور که دو دوره قبلی آن بسر آمده و حال دوران علمی معرفت بشری فرارسیده است باید به دیانتی روی آورد که بر مبنای علمی استوار باشد ، نه بر پایه و اساس تخیل . بر اساس “ دین انسانیت ” را بجای دیانت کلیسا پیشنهاد نمود

برتراند راسل ( 1872 ـ 1970 ) با بیان این مطلب که “ … آدمی نیازمند ایمانی واقعی و قوی است نه باوری بزدلانه و آمیخته به تردید ، و علم در اصل چیزی جز پویش منظم در معرفت نیست و معرفت هر اندازه هم که به دست نامردان افتد و نتایج ناروایی به بار آورد ، از اصالتی نیکو برخوردار است . اگر ایمان خود را نسبت به علم از دست بدهیم ، در این صورت ایمان ما نسبت به ارزنده ترین استعدادهای آدمی با مرگ روبروست … ” 11  به مقایسه بین باورهای علمی و دینی بر آمده ، و با کودکانه و بزدلانه و نابالغانه خواندن باورذهای دینی سعی در جایگزین کردن ایمان علمی بجای ایمان دینی برآمده و می گوید

“ … یک فرد گرای انعطاف ناپذیر ، دارای ایمانی بهتر و خوش بینی شکست ناپذیرتر از هر جوینده بزدلی است که در پی سبکباریهای کودکانه عصری نابالغ دل به امید دارد . ”

نقش پوزیتیویستها در دامن زدن به تعارض

پوزیتیویستها و طرفداران آنها با دامن زدن به حس گرایی و ملاک علمی دادن به هر چه که در قالب تجربه و آزمون قرار گیرد ، کار را بجایی رساندند که با القاء این معنا که معارف دینی فلسفی و اخلاقی نه تنها از حیطه علمی بودن خارجند ، بلکه چون این مفاهیم قابل اثبات بوسیله تجربه نمی باشند ، اساسا بی معنا بوده و خالی از هر گونه مضمون معرفت بخشی ( ناظر به واقع ) هستند . در حالی که قبل از جولان این گروه نزاع بین متدینان با منکران در صدق و کذب باورهای آنان دور می زند . در صورتی که باروی کار آمدن پوزیتیویستها اصل معنا داری مفاهیم دینی زیر سوال رفت ، دیگر جایی برای این سوال باقی نماند که آیا علوم دینی در ادعای خود به حق اند یا نه ، بلکه پرسش از این بود که آیا چیزی بعنوان مفاهیم دینی و فلسفی می تواند وجود داشته باشد ، زیرا به اعتقاد این گروه اگر نتوان راهی تجربی برای اثبات این معانی فراهم نمود هرگز سخن از معنا داری آنها به میان نخواهد آمد . 13  ایان باربور نویسنده کتاب علم ودین در این باره می نویسد : “ اصول عقاید و شعائر دینی ، به این بهانه که با روحیه جدید نمی خواند ، مشکوک و بی اعتبار شمرده می شد . در انگلستان این حمله معتدل و مهار شده بود ، در فرانسه تند و کینه توازانه بود ، و بر اثر سخت کیشی { سنت گروی } انعطاف ناپذیر کلیسا و اقدامات سرکوبگرانه اش تشدید یافته بود ، ولتر همه هوش و هنرش را معطوف به دست انداختن مسیحیت کرده بود ، هر چند که تا پایان عمرش خدا پرست طبیعی باقی ماند . تامس پین در کتاب عصر عقل اش تناقضهایی را که در کتاب مقردس یافته بود مطرح کرده و خشنودی خود را از پیروی عقل بر خرافات اظهار داشته بود ، ولی از مساله وجود خداوند و قواعد اخلاقی دفاع کرده بود

روشنگران { منورالفکرهای } نسل اول ، هم دین طبیعی را قبول داشتند و هم دین الهی را ، منورالفکرهای نسل بعدی از دین طبیعی جانبداری و وحی را تخطئه می کردند ، با ظهور نسل سوم زمزمه شکاکانه طرد و تخطئه انواع صور دین بر خاسته بود . هولباخ {= اولباک } منکر خدا ، اختیار و بقای روح بود ، و ماده را قائم به ذات { قدیم } می دانست ، وی گفت فقط طبیعت سزاوار پرستش است ”

روند تعارض


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله چرا عدالت زیباست در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله چرا عدالت زیباست در word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چرا عدالت زیباست در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله چرا عدالت زیباست در word

چرا عدالت زیباست  
*تعریف عدالت  
ج) مفهوم عدالت  
د) عدالت اجتماعی  
* سازوکارهاى اقتصادى‏  
* سازوکارهاى فرهنگى‏  
* ساز و کارهای عدالت آموزشی  
* برخی از آیات قرآنی در مورد عدالت  
* عدالت در نهج البلاغه  
* عدالت مهدوی  
نیازمندتر از نیاز آنهایی.  
رفیق مسلمانم!  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله چرا عدالت زیباست در word

1-  قرآن مجید

2- نهج البلاغه

3- علی محمد دخیل ، عدالت ، انتشارات تهذیب ، تهران

4- اصغر ثنائی ، عدل از منظر نهج البلاغه ، انتشارات کلیدر ، قم ، چاپ اول

5- محمدی ری شهری، محمد، سیاست نامه امام علی(ع)، مترجم مهدی مهریزی، چاپ اول، زمستان

6- مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، چاپ چهارم، تهران، انتشارات صدرا

7- گرب‌، ادوارد.ج‌، نابرابری‌ اجتماعی‌ ; محمد سیاهپوش‌ و احمد غروی‌ زاد; تهران‌، معاصر،

8- مط‌هری‌، مرتضی‌، عدل‌ الهی‌ ; چ‌ دهم‌; قم‌، دفتر انتشارات‌ اسلامی‌،

9- میرسندسی‌، سیدمحمد; عوامل‌ موثر بر درک‌ مردم‌ از عدالت‌ و رابط‌ه‌ آن‌ با برابری‌ (نابرابری‌) ; مط‌العه‌ موردی‌ شهر مشهد، پایان‌ نامه‌ کارشناسی‌ ارشد جامعه‌شناسی‌ ; دانشگاه‌ تربیت‌ مدرس‌،

10- سید علوی ، ابراهیم ، عدل الهی و و عدالت بشری در نهج البلاغه ، انتشارات بنیاد نهج البلاغه ،

11- کاظمینی بروجردی ، سید محمد علی ، عدل گستر جهان حضرت مهدی (عج) ، انتشارات حروفیه تهران ، چاپ پنجم

12- رسول زاده خویی ، اسماعیل ؛ حکومت عدالت خواهی علی ابن ابیطالب (ع) ؛ انتشارات یاسین تهران ؛ چاپ اول سال

13- حکیمی ، محمد ؛ زمینه ها وموانع تحقق عدالت ؛ انتشارات دانش معاصر تهران ؛ چاپ اول

14- مرامی ، علیرضا ؛ بررسی مقایسه ای مفهوم عدالت (شهید مطهری ، دکتر شریعتی ، سید قطب ) ؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران ؛

15- علوی، سیدمحمدرضا ؛تحقق عدالت اجتماعی (چالشها – چاله‌ها – چاره‌ها) ؛ انتشارات آینه آثار

16- آشوری، محمد  – یزدی، عبدالمجید  – هاشمی، سیدمحمد – بشریه، حسین ؛ حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت ؛ انتشارات گرایش

17- عریضی (1383). بررسی نگرش عدالت اجتماعی در معلمان استان اصفهان – فصلنامه رفاه اجتماعی، شماره 13، تابستان 1383 و عریضی (1383، 3- عریضی و کاووسیان (1383). رابطه عملکرد خانواده با نگرش به عدالت اجتماعی در بین نمونه دانشجویان همدان و تویسرکان

18- شعاری نژاد ، علی اکبر ؛ نقش آموزش و پرورش در فرهنگ عمومی ؛ انتشارات فرهنگ و دانش ؛ چاپ اول 1382 تهران

چرا عدالت زیباست

دیده بر هم گذارم تو را می دیدم که از درد و رنج به خود می پیچی؛ تا سحر خواب به چشمم راه نیافت، معلوم است که عاشق بی خواب جز محبوب به چیزی نمی اندیشد، تمام مدت در رختخواب به فکر تو دردانه عزیز و بی همتا بودم اگر می توانستم در کنار تو محبوب باشم، بدبختی و حوادث شوم را فراموش می کردم و نوش داروی عشق به کامت می ریختم. در بلایا باید عاشق و معشوق شریک درد هم باشند، می دانم از دست مرض چه میکشی. به خدا یک دنیا متأسفم حاضرم هرچه که از دستم برمی آید کوتاهی نکنم امّا افسوس، که در برابر طبیعت غدار دستم کوتاه است، به خدا تو مایه حیات و روشنی بخش عمر منی، در این دنیا جز تو بود و نبود همه یکسان است. از تصوّر حال تو همه شب تا صبح در شکنجه و عذابم، گوئی بهشت مهر و محبّت را دوزخی سوزنده و دردآلود کرده اند و من دوزخی گناهکار آنم! اکنون چون تو زیبائی ها و دلربائی های طبیعت را نمی بینم و آهنگ های دلکش افلاک را نمی شنوم از درد تو وامانده و شور بختم و از خدا می خواهم هر چه زودتر شفای عاجل نصیبت گردد و مرا از این همه درد برهاند.آری آری با توام ای عدالت . سالهاست که زیر چکمه های استبداد لگد کوب شده ای دیر زمانیست که ترنم آوای مظلوم پسندت در گوش جهانیان غریب است اما

الیس الصبح بقریب؟

 مسئله عدالت با وجود اینکه یک مسئله اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، ولی از نظر مکتب شیعه آنقدر مهم است که در کنار پنج اصل اعتقادی یعنی توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت قرار گرفته است. به همین دلیل عدالت باید یک مسئله فراگیری باشد و نمی‌توان عدالت را فقط اختصاص به یک بعد از زندگی اجتماعی مردم تلقی کرد. اینکه در کنار اصول اعتقادی مسلمانها قرار گرفته، مانند همه اصول اعتقادی باید فراگیر باشد.عدالت آنقدر مهم و فراگیر است که در اعتقاد شیعه، عدالت از خداوند شروع می‌شود، در نظر شیعه رأس حکومت باید عادل باشد، امام باید عادل باشد، مرجع‌تقلید و قاضی باید عادل باشند. هیچ کسی نیست که در حکومت قرار بگیرد و از عدالت برخوردار نباشد، اگر عادل نباشد مشروعیتش را از دست می‌دهد. پس در حقیقت ارکان جامعه به عدالت بستگی دارد. حضرت امیرالمومنین در سال چهارم حکومت خویش، خطاب به جمع فرمودند؛ آیا فقیری در حکومت من می‌بینید؟ همه اعلام می‌کنند که ما فقیری سراغ نداریم. حضرت امام می‌فرماید؛ شاید یکی از دلایل توجه به قرض‌الحسنه این است که اسلام با گداپروری مخالف است. اگر قرضی می‌گیرید باید آن را برگردانید. یعنی باید کار کرد، تولید کرد تا بتوان قرض را پرداخت. پس عدالت اقتصادی تنها یک جنبه توزیعی ندارد، بلکه در تولید هم است یعنی دادن فرصتهای برابر به همه. امروز  کسانی در شهرهای کوچک و روستاها هستند و علی‌رغم استعداد فوق العاده‌ای که  دارند و می‌توانند تولید کنند؛ فرصتی برای ظهور و بروز در تولید و سرمایه‌گذاری پیدا نمی‌‌کنند و لذا یک محرومیت تاریخی را در روستاها شاهد هستیم

عدالت اجتماعى را مى توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامى تلقى کرد. بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که «کشور با کفر مى ماند اما با ظلم ماندنى نیست.»

*تعریف عدالت

در تعریف عدالت گفته‌اند بخش کردن چیزی است، به طور یکسان و یا برابر داشتن همه را در یک چیز و با موازنه و برابری میان همه، خواه در امری مادی و خواه معنوی و از نمونه دوم است آنچه از رسول (ص) روایت شده است «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمَواتُ وَ الْأرْضُ» یعنی همه اجزای جهان با موازنه نهاده شده است چنانکه اگر جزیی از آن نابجا و نامتناسب بود نظم جهانی به هم می‌خورد

از دیدگاه شهید مطهری کلمه «عدل» در مجموع چهار معنا و یا چهار مورد استعمال دارد

          الف) موزون بودن; که نقطه مقابل ظلم نیست بلکه بى تناسبى است

          ب) تساوى و نفى هر گونه تبعیض

          ج) رعایت حقوق افراد و عطا کردن به هر ذى حق، حق خودش را

          د) رعایت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به آن چه امکان یا کمال وجود دارد.بنابراین، «عدل» معنا و مفهوم وسیعى دارد

به عقیده استاد مطهری عدالت در مفهوم وسیعش عبارت است از دادن حق صاحبان استحقاق بدون هیچ تبعیضى میان آنها.اگر حق هیچ صاحب حقى ادا نشود بر خلاف عدالت است، همچنانکه اگر تبعیض شده و حق بعضى داده شود و حق بعضى دیگر داده نشود باز برخلاف عدالت است

عدالت از یک نظر ملازم است با مساوات.مساوات یعنى به همه به چشم مساوى نگریستن و تبعیض قائل نشدن.لازمه این گونه مساوات، عدالت است، یعنى این است که به هر کسى هر اندازه استحقاق دارد به او داده شود، اگر زیاد استحقاق دارد زیاد داده شود و اگر کم استحقاق دارد کم داده شود و در این جهت تبعیضى صورت نگیرد.اما اگر مساوات را مساوات در «اعطاء» فرض کنیم که بدون رعایت استحقاقها و درجه استحقاقها به همه افراد برابر یکدیگر داده شود، این گونه مساوات برخلاف عدالت است و ملازم با ظلم است، همچنانکه مساوات در منع نیز ظلم است، یعنى اینکه همه مانند هم و بدون هیچ تبعیضى نسبت به آنچه استحقاق دارند محروم و ممنوع بمانند. بنا بر این عدل الهى به این معنى است که موجودات جهان هر کدام در درجه‏اى از هستى و در درجه‏اى از قابلیت فیض گیرى از خداوندند.از طرف خداوند نسبت به هیچ موجودى تا آن اندازه که امکان و قابلیت دارد از فیض دریغ نمى‏شود.هر موجودى هر چیزى را که ندارد به این دلیل است که در مجموع شرایطى که قرار دارد امکان و قابلیت داشتن آن چیز را ندارد

ج) مفهوم عدالت

مفهوم‌ عدالت‌ را بعضی‌ فیلسوفان‌ سیاسی‌ از جمله‌ چهار ارزش‌ عمده‌ جوامع‌ بشری‌ می‌دانند که‌ کمتر بر سر آنها عدم‌ توافق‌ وجود دارد; یعنی‌ از جمله‌ مفاهیم‌ ارزشمندی‌ است‌ که‌ درباره‌ ارزش‌ آنها برای‌ جوامع‌ انسانی‌ توافق‌ عام‌ وجود دارد. همین‌ خصلت‌ پذیرش‌ عمومی‌ مفهوم‌ عدالت‌، سبب‌ شده‌ است‌ که‌ این‌ مفهوم‌ از ویژگی‌ معرفت‌ شناختی‌ خاصی‌ برخوردار باشد و از دیرباز مورد توجه‌ اندیشمندان‌ در حوزه‌های‌ فکری‌ مختلف‌ قرار گیرد و هنوز هم‌ دارای‌ جاذبه‌های‌ فراوان‌ باشد. براین‌ اساس‌، ردپای‌ آن‌ را حداقل‌ در نه‌ حوزه‌ معرفتی‌ می‌توان‌ پی‌گرفت‌. حقوق‌، اقتصاد، روانشناسی‌، مردم‌شناسی‌، علوم‌ سیاسی‌، فلسفه‌، جامعه‌شناسی‌ و روانشناسی‌ اجتماعی‌ از جمله‌ حوزه‌هایی‌ است‌ که‌ به‌ مط‌العه‌ در زمینه‌ عدالت‌ می‌پردازد; ضمن‌ اینکه‌ جایگاه‌ عدالت‌ در حوزه‌ معرفت‌ دینی‌ نیز سابقه‌ای‌ دیرینه‌ دارد; به‌ گونه‌ای‌ که‌ یک‌ برداشت‌ خاص‌ از عدالت‌ یعنی‌ مساوات‌ط‌لبی‌ را عده‌ای‌ برخاسته‌ از اندیشه‌های‌ دینی‌ می‌دانند. افزون‌ براین‌، واژه‌ عدالت‌ از کلمات‌ مورد علاقه‌ سیاستمداران‌ نیز محسوب‌ می‌گردد و در مواقعی‌ که‌ نیاز آنها به‌ مردم‌، اعم‌ از رای‌ یا حمایتهای‌ دیگر، زیاد می‌شود به‌ کارگیری‌ مفهوم‌ عدالت‌ بسیار فراوان‌ مشاهده‌ می‌شود

عدالت‌ از جمله‌ کلمه‌هایی‌ است‌ که‌ در اصط‌لاح‌ واژه‌شناسی‌ به‌ آنها اسم‌ معنی‌ (Abstract noun) می‌گویند. اسم‌ معنی‌ به‌ نامهایی‌ گفته‌ می‌شود که‌ مفهومی‌ تصوری‌ از آنها در ذهن‌ وجود دارد در مقابل‌ اسم‌ ذات‌ (Concrete noun) که‌ به‌ مفاهیمی‌ اط‌لاق‌ می‌شود که‌ مبتنی‌ بر آن‌ می‌توان‌ یک شی‌ مادی‌ را از ط‌ریق‌ حواس‌ درک‌ کرد. در تقسیم‌بندی‌ دیگری‌ که‌ معمولا” صورت‌ می‌پذیرد (عینی‌ ـ ذهنی‌) (Objective- Subjective)، عدالت‌ را باید در ردیف‌ مفاهیم‌ ذهنی‌ قرار داد; چرا که‌ به‌ ط‌ور عینی‌ و مشهود قابل‌ رویت‌ نیست‌، بلکه‌ در اثر انتزاع‌ بخشی‌ از پدیده‌ اجتماعی‌ می‌توان‌ به‌ آن‌ صفت‌ عادلانه‌ بودن‌ یا ناعادلانه‌ بودن‌ را اط‌لاق‌ کرد; به‌ عبارت‌ دیگر اط‌لاق عدالت‌، نوعی‌ ارزشگذاری‌ بر یک‌ وضعیت‌، و از این‌ رو مفهومی‌ اخلاقی‌ است‌. درباره‌ معنا و تقسیم‌بندی‌ مفهومی‌ عدالت‌، بیشترین‌ تلاشها در حوزه‌ فلسفه‌ سیاسی‌ صورت‌ پذیرفته‌ است‌; چرا که‌ از قدیم‌ یکی‌ از ارزشهای‌ بنیانی‌ علوم‌ سیاسی‌ بوده‌ است‌; به‌گونه‌ای‌ که‌ تمایل‌ اصلی‌ «جمهوری» افلاط‌ون و «سیاست» ارسط‌و به‌ همین‌ مفهوم‌ معط‌وف‌ بوده‌ است‌. در یک‌ تقسیم‌بندی‌ این‌ مفهوم‌ را به‌ دو جنبه‌ تقسیم‌ می‌کنند: عدالت‌ رویه‌ای‌ (Procedural justice) یااجرایی‌ و عدالت‌ ذاتی‌ (Substantive justice) یا عدالت‌ اجتماعی‌. از نظ‌ر رابرتسون‌ عدالت‌ رویه‌ای‌ یا اجرایی‌ عبارتست‌ از فرایند حق‌، محاکمه‌ منصفانه‌ و برابر نزد قانون‌ است‌ که‌ به‌ ط‌ور قابل‌ ملاحظ‌ه‌ای‌ ساده‌تر و قابل‌ فهمتر از عدالت‌ ذاتی‌ یا اجتماعی‌ است‌

د) عدالت اجتماعی

بحث عدالت اجتماعى، سابقه‏اى طولانى دارد و چون در حکومت اسلامى، از اهمّیّت فراوانى برخوردار است، به‏طورى که اهمّ وظایف حاکم به شمار مى‏آید، بحث از عدالت اجتماعى را بر سایر وظایف حاکم، مقدَّم داشتیم و چون این بحث، داراى اَبعاد متنوعى است، با تفصیل بیش‏ترى بدان مى‏پردازیم.            هر چند در مکاتب مختلف، از عدالت سخن گفته مى‏شود، امّا از عدالت، برداشت‏هاى متفاوتى وجود دارد. طرفداران «اصالت فرد»، در غرب، آن‏را صرفاً به معناى «برابرى سود و زیان ناشى از معاملات» دانسته‏اند و متقابلاً، طرفداران «اصالت اجتماع»، آن‏را به عدالت توزیعى، که در حوزه ارتباط فرد با حکومت مطرح مى‏شود، منحصر ساخته‏اند و از عدالت تعویضى که در حوزه ارتباط افراد با هم مطرح مى‏شود صرف‏نظر کرده‏اند و نقش افراد و حقوق آنان را فارغ از اجتماع، به کلّى، نادیده گرفته‏اند
عدالت اجتماعى گویاى توزیع عادلانه امکانات و ثروت میان افرادى است که طبق تعریف داراى حقوق برابرند. مسأله اینجاست که چه معیارى براى عدالت در توزیع وجود دارد؟ واضح است که تقسیم على‏السویه میان همه افراد، راه حل نیست؛ زیرا شایستگى، توانایى، تلاش، نیاز و ذائقه هر فردى با فرد دیگر متفاوت است. پس توزیع عادلانه مستلزم شناسایى ویژگى‏هاى فرد فرد آحاد جامعه است. اما در جوامع گسترده امروزى چنین کارى ناممکن است. از این گذشته رسیدن به معیارى واحد در توزیع، با توجه به تفاوت سلایق و ارزش‏ها و خلقیات ممکن نیست. بنابراین مفهوم عدالت اجتماعى، بر خلاف تصور رایج، مفهومى به‏غایت ذهنى و سیال است؛ به طورى که مضمونى عینى، مشخص و قابل قبول براى همگان نمى‏توان براى آن تصور کرد

* سازوکارهاى اقتصادى‏

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله بورس در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله بورس در word دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بورس در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بورس در word

مقدمه  
سابقه وتاریخچه بورس  
1-بورس کالا  
2-بورس اسعار  
3-بورس اوراق بهادار  
نقش بورس اوراق بهادار در اقتصاد  
نقش بورس از دید سرمایه گذاران  
نقش بورس از دید صادر کنندگان اوراق بهادار  
داد و ستد در بورس اوراق بهادار  
فهرست رسمی بورس  
تابلوی قیمتها  
کارگزاری در بورس اوراق بهادار  
نحوه کار کارگزاران  
بورس اوراق بهادار در ایران  
بورس اوراق بهادار تهران  
سازمان و نحوه اداره امور بورس تهران  
مقررات حاکم بر نحوه انجام معاملات بورس  
نحوه پذیرش اوراق بهادار در بورس  
فعالیت بورس اوراق بهادار تهران:  
دوره اول: از بدو تاسیس تا 1357:  
دوره دوم: 1357 تا 1368  
دوره سوم: از سال 1368 به بعد (دوره احیای بورس):  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بورس در word

-کتاب بورس اوراق بهادار، نوشته – حسن گلریز، انتشارات امیر کبیر

-مقاله سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس  نوشته: دکتر حسین عبده تبریزی به تاریخ 20/6/

- کتاب بورس سهام       تالیف: غلامحسین دوانی، نشر نخستین

- کتاب بورس اوراق بهادار        تالیف و ترجمه: دکتر علی جهانخانی ودکتر علی پارسیان انتشارات دانکشده مدیریت دانشگاه تهران

مقدمه

روشن است که اقتصاد کلاسیک که مشخصه آن رقابت کامل و ذره ای بودن بنگاههاست، نیازی به وجود بورس اوراق بهادار نمی‌بینید. با گذار از اقتصاد کلاسیک و توسعه ابعاد تولید، حجم سرمایه گذاریها نیز بزرگتر و قابل ملاحظه تر می‌شود و نحوه تامین منابع مالی برای این سرمایه گذاریها دشوارتر می‌گرددد. با ورود اقتصاد به دوره تولیدانبوه، نقش بورس اوراق بهادار در اقتصاد چشمگیر تر می‌شود. بطوری که امروزه جملات کلیشه ای
( بورس اوراق بهادار قلب اقتصاد است). و یا: (بورس اوراق بهادار میزان الحراره اقتصاد کشور است) واقعیتی غیر قابل انکارند. علمای اقتصاد بورس اوراق بهادار را برای تامین وتجهیز منابع مالی حیاتی می‌دانند وعلمای اجتماعی از آن به عنوان ابزاری که به توزیع وتقسیم مالکیت وثروت کمک می‌کند، سخن می‌گویند

از نظر بدبینان، بورس اوراق بهادر (قمار خانه) ای است که یکشبه می‌شود در آن میلیونر شد و یا به افلاس افتاد. اقتصاد دانان رادیکال نیز بورس را مظهر اقتصاد سرمایه داری با همه ابعاد منفی آن می‌دانند

پاسخ به این دو گانگی و تعارض چیست؟ کدامیک از نظریات ضد و نقیض فوق صحیح است؟ جواب این است که هر دو و هیچکدام! همه مظاهر اقتصاد جدید، خوب و بد و زشت و زیبا را باهم دارند. تقریبا هیچ پدیده ای همه حسن نیست. بهترین ابزارها چنانکه در جای نامناسب بکار گرفته شوند، نتجیه مطلوب به بار نمی‌آورند.دینامیت را هم برای تخریب و هم برای ساندگی بکار می‌برند و چاقوی تیز را ایضا” و مگر در مورد پول و ثروت و حتی علم و تکنولوژی حکمی‌جز این می‌توان روا دانست؟

اگر اهمیت نقش بورس اوراق بهادار در اقتصاد امروز چنان است که نمی‌توان از آن چشم پوشید، لاجرم آیا باید به نتایج و آثار منفی آن نیز تن داد؟ آیا جنبه های مثبت آن در حدی هست که بتوان جنبه های منفی در پرتو آن نادیده گرفت؟ و آیا می‌توان جنبه های منفی را از میان برداشت و یا به حداقل رساند؟

تجارب تاریخی در این خصوص کمک زیادی به ما می‌کنند. مسنتر ها بحران بزرگ 1929 و دانشجویان فعلی بحران 1987 را به یاد می‌آوردند که هر دو از بورس اوراق بهادار نیویورک شروع شده اند. در هر دو مورد دنیای سرمایه داری تا لبه پرتگاه نیستی رفته است

واقعیت این است که ساختار وعملکرد نهادهای اقصادی در سطوح مختلف توسعه هر کشور متفاوتند در جوامع توسعه نیافته هر یک از از نهادها- واز جمله بورس اوراق بهادار- با سایر جنبه ها و امور این جوامع هماهنگی وهمخوانی دارد. اگر بقیه نهادها، مثلا نظام مالیاتی ویا تامین اجتماعی، دارای کار آیی مناسبی نیستند، نمی‌توان انتظار داشت که یک نهاد خاص، مثل بورس، بتواند فارغ از کیفیت عملکرد سایر نهادها، دقیق و منظم همچون بورسهای ممالک پیشرفته فعالیت کند. در جهان در حال توسعه، آنچه اهمیت دارد، جهت حرکات وفعالیتهاست اگر مقرر گردیده است. از نهادی مثل بورس اوراق بهادار استفاده بهینه بعمل آید، مراقبتی وسواس گویند نیز باید، مبذول گردد تا جهت فعالیت بورس روبه اصلاح و بهبود باشد این مشق اقتصادی مستلزم مداومت و مواظبت مسئولان اقتصاد  کشور است

سابقه وتاریخچه بورس

- ریشه های ایجاد بورسهای بزرگ امروز جهان را باید در بازارهای مکاره قرون وسطی جستجو کرد. در بادی امر, اجتماعات بازرگانی با تشریفات مذهبی توام بود. در واقع, زیارتگاههای

مخصوصی که در آن مراسم مذهبی انجام می‌گرفت به تدریج و به طور ضمنی محل داد و ستد امتعمه مختلف نیز شده بود. زوار اماکن متبرکه, در عین حال که قصد قربت یا برائت داشتند کالاهایی نظیر عطر, ادویه و جواهر نیز خرید و فروش می‌کردند. این اماکن متدرجا” با افزایش جمعیت و رونق کسب وکار به مراکز تجارتی دائمی‌تبدیل شد

فعالیت مراکز تجاری, قرنهای متمادی همراه و همگام با توسعه جوامع ادامه یافت است. در این مراکز, معاملات بدوا کالا به کالا یا پایاپا بود, لیکن مشکلاتی که در انجام معاملات پایاپای وجود داشت, واسطه مبادله ای به نام پول به وجود آورد که خود ابتدا به صورت کالا بود, سپس به پول فلزی تغییر شکل داد و امروزه به صورت پول کاغذی یا اسکناس در آمده است

در قرون وسط که تجارت به تدریج رونق می‌گرفت, بازرگانان در میدانهای مخصوصی دور هم جمع می‌شدند و به داد و ستد  می‌پرداختند و به تدریج بازارهای مکاره برای کالاهای مختلف به وجود آمد. این بازارها در بنادر و مراکز تجاری رونق بیشتری داشته اند. در این بازار ها نه فقط مبادلات کالاها, بلکه معاملات بروات و اوراق تجاری نیز صورت می‌گرفت. مثلا در ایتالیای قرون وسطی در شهرهای ونیز, فلورانس و جنوا معملات اوراق و بروات تجاری رواج زیادی داشته است

در اواخر قرون وسط ملاقات بازرگانان به تدریج صورت منظمی‌به خود می‌گرفت. در قرن پانزدهم و حوالی 1450 میلادی, بازرگانان و کسبه بلژیکی در شهر بورژ مرکز فلاندر در شمال غربی بلژیک در میدانی به نام (تربوئوس) در مقابل خانه بزرگزاده ای به نام فن در بورزه جمع می‌شدند و به داد و ستد می‌پرداختند. میادین محل تجمع بازرگانان به تدریج به (بورس) مشهور شد. لزوم تاسیس تالار بورس در شهر آنورس بلژیک در 1460 احساس گردید. و آن زمانی بود که شهر بورژ به دلیل پیشروی دریا رو به ویرانی گذاشته بود و عده زیادی از بازرگانان شهر (بورژ) به بندر آنورس در بلژیک کوچ کرده بودند

نام (بورس) بدین ترتیب ابتدا به اجتماع بازرگانی و صرافان و دلالان اطلاق می‌شد در نقاط غیر مسقف جمع می‌شدند. لیکن در قرون بعد و به تدریج محلهای سر پوشیده مخصوصی برای این معادلات ایجاد گردیده. روشن است که منظور از سال تاسیس بورس در اسناد اقتصادی اغلب سال تاسیس تالارهای بورس سرپوشیده یا سال اعطای پروانه دولتی است در حالی که مراکز بورس غیر رسمی‌و غیر مسقف دهها و بلکه صدها سال پیش از آن وجود داشته است

تحولات اقتصادی و اجتماعی قرون شانزده و هفده که تحت آن برخی از جوامع آن روز از قیود دوره فئودالیزم رها شده و گام به دورن اقتصاد تجاری می گذاشتند، پایه های تحولات عظیمی گردید که اصطلاحا (رنسانس) لقب گرفت و انقلاب صنعتی را به بار آورد. انقلاب صنعتی محتاج منابع مالی فراوان بود که نظام بانکی در وهله نخست و بورس اوراق بهادار در مرحله بعد آن را تامین کرد. سرمایه گذاریهای بزرگی که در صنایع مختلف صورت می گرفت، دیگر خارج از توان و بنیه مالی یک شخص یا یک خانواده بود. تامین این سرمایه گذاریها یا به کمک نظام بانکی صورت می گرفت که استفاده غیر مستقیم از پس انداز های افراد است و یا از طریق خرید سهام واحدهای تولیدی وتجاری در بورس اوراق بهادار که استفاده مستقیم از سرمایه های کوچک افراد است و دارندگان سهام مالکان بخشی از واحد صنعتی یاتجاری به حساب می آیند بدین ترتیب، سهام، که نماینده بخشی از دارایی یک واحد اقتصادی است نیز به تدریج برای خود، بازار خرید و فروش پیدا کرد و بالاخره، امروزه باید از بورس معاملات پولی و یا بورس اسعار نیز سخن گفت. خرید و فروش پول کشورهای مختلف ابتدا برای تامین نیازهای وارداتی و صادراتی به پول خارجی صورت می گرفت. لیکن دنیای فعلی شاهد فعالیت بورسهای بزرگ ارز است که عمده معاملات آن برای کسب سود و انتفاع از نوسانات بهای پولها در مقابل یکدیگر است. لذا به طور خلاصه می توان تالار های بورس امروزی را به سه دسته کلی تقسیم کرد

1-   بورس کالاها،

2-   بورس اسعار،

3-   بورس اوراق بهادار،

اگر چه در این تحقیق، هدف ما مطالعه گروه سوم یعنی بورس اوراق بهادار، است. مع هذا، بی مناسبت نیست که به اختصار به دو بورس نیز دیگر اشاره کنیم

1- بورس کالا

بورس معاملات کالاها،بازار خرید و فروش دائمی و منظمی است که در آن کالاهای معینی مورد معامله قرار می گیرند. در بورسهای کالا، بیشتر کالاهای خام ومواد اولیه، مورد معامله واقع می شود، مثل: گندم، جو، آرد، شکر، دانه های روغنی، قهوه، کاکائو، فلفل، خوراک دام، آهن، مس، سرب،قلع، زغال سنگ، نفت، کائوچو، پنبه، چرم، پشم و برخی مواد شیمایی

ناگفته نماند که برخی از بورسهای کالا، بورس عمومی کالاها هستند، یعنی کالاهای متنوعی در آن داد و ستد می شوند و برخی نیز بورس کالای خاصی هستند (مثل بورس پنبه نیویورک) از مشخصه های مهم بورسهای کالا می شود موارد زیر را نام برد

1-   کالا عموما در خود بورس موجود نیست، بلکه احیانا نمونه یا مسطوره آن وجود دارد

2-  کالای مورد معامله در بورس، کالای طبقه بندی شده، استاندارد شده و دارای مشخصات کامل است به طوری که خریدار و فروشنده از مشخصات کالای مورد معامله کاملا مطلعند

3-  کالای مورد معامله در بورس باید قابلیت تولید مجدد داشته باشد. به مرکز فروش کالاهای هنری و یا تمبرهای پستی و نظایر آن بورس کالا اطلاق نمی شود

2- بورس اسعار

خرید و فروش پول کشورهای مختلف در بورس معاملات پول صورت می گیرد. سوالی که ممکن است به ذهن خواننده غیر حرفه ای خطور کند این است که اساسا” چرا باید پول کشورهای مختلف خرید و فروش شود؟ پاسخ به این سوال دو جنبه متفاوت دارد اولی این که بهای کالاهای وارده به یک کشور باید به پولی که مورد قبول صادر کننده است پرداخت شود. چه پولی مورد قبول صادر کننده است؟ پولهای کلیدی و مهم جهان، پولهایی هستند که عموما مورد درخواست و وارد کننده برای به دست آوردن این پولها باید به بازار آنها، یعنی بورسهای اسعار مراجعه کند

دوم، بورسهای معاملات پولی به تدریج شاهد معاملات صوری و سفته بازی شده است به این معنا که خریدار یک پول لزوما برای تامین نیازهای وارداتی و یا پرداخت دیون خود به خرید پول خاصی مبادرت نمی کند، بلکه نوسانات بهای پولهای مختلف در مقابل یکدیگر می تواند مبنای داد و ستدهای ارزی سود جویانه شود. بدین ترتیب، خرید و فروش پولهای کشورهای مختلف شبیه خرید و فروش هر کالای دیگری به عنوان یک کسب و کار متداول درآمده است. بورسهای پول در دنیا شاهد معاملات متعدد و متنوعی است که موجب نقل و انتقال عظیم پولهای مختلف به  منظور کسب سود از تغییر ارزش ارزهای گوناگون است. علاوه بر معاملات نقدی ارزها، معاملات سلف معاملات تعویضی، معاملات اختیاری و معاملات سلف استاندارد و انواع دیگری از خرید و فروش پولها در بازار بورس، فعالیت در این مرکز را به صورت یکی از تخصصی ترین مشاغل جهان درآورده است

3- بورس اوراق بهادار

بورس اوراق بهادار یک بازار رسمی و دائمی است که در یک محل معین تشکیل می شود و در آن اوراق بهادار مورد معامله قرار می گیرند. لذا، در صحبت از بورس اوراق بهادار قبل از هر چیز باید مشخص شود که اوراق بهادار یعنی چه؟

بدیهی است که مشهورترین اوراق بهادار همان پول کشورهای مختلف است، که چنانچه گفتیم، در بورس معاملات پول خرید و فروش می شوند. بعد از آن باید از سه نوع اوراق بهادار اصلی نام برد که بورسهای اوراق بهادار عموما محل خرید و فروش این گونه اوراق هستند

الف) سهام شرکتها و واحدهای تولیدی، تجارتی و خدماتی

ب) اوراق قرضه منتشره توسط دولت و موسسات خصوصی

ج) اسناد خزانه

نقش بورس اوراق بهادار در اقتصاد

از دید اقتصاد کلان، نقش بورس اوراق بهادار از چهار بعد قابل تامل است

الف) تجهیز منابع مالی از طریق فروش اوراق قرضه و سهام یکی از مطمئن ترین راههای جمع آوری وجوه لازم برای سرمایه گذاری است. واحدهای تولیدی و تجاری به عوض استقراض از نظام بانکی می توانند تحت ضوابطی از طریق فروش سهام یا قرضه در بورس اوراق بهادار نیاز های مالی خود را تامین کنند

اگر در گذشته ایجاد واحدهای کوچک با تامین سرمایه از سوی یک شخص یا یک خانواده میسر بود، امروزه دیگر تاسیس واحدهای بزرگ تولیدی و تجارتی چنان سرمایه انبوهی می طلبد که از توان مالی یک فرد یا یک خانواده خارج است. تولید انبوه که با اصل صرفه جوییهای ناشی از ابعاد تولید توجیه می شود، مشخصه اقتصاد های پیشرفته امروزی است وتامین منابع مالی لازم برای ایجاد این گونه واحدها از طریق انتشار سهام و فروش آنها در بورس اوراق بهادار بهترین طریق تجهیزمنابع شناخته شده است

نمونه های سرمایه گذارهای بزرگ در اقتصاد امروز ایران فراوانند. مثلا مجتمع پتروشیمی اراک با هزینه های معادل یکصد میلیارد ریال، مجتمع آلومینیوم بندر عباس با سرمایه ای معادل 120 میلیارد ریال و طرح متروی تهران با هزینه اولیه ای معادل پانصد میلیارد ریال ساخته می شود که به وضوح از توان مالی یک شخص یا یک خانواده خارج هستند. در ایران، البته، این سرمایه گذاریها توسط دولت انجام شده، اما شق قابل تصور دیگر تامین سرمایه این طرحها از طریق مثلا فروش اوراق قرضه ملی است. در این صورت نه فقط بار مالی دولت کاهش می یابد، بلکه مراقبت و مواظبت عمومی از طرح- مراقبت به معنای نظارت بر مدیریت و حفاظت از سرمایه ها- کار آیی سرمایه گذاریها را بالا می برد

ب)تقسیم مالکیتهای بزرگ از طریق فروش سهام آنها در بورس اوراق بهادار از دید اقتصاد کلان به هدفهای توزیع عادلانه تر در آمد و نیز ایجاد احساس مشارکت در عموم افراد جامعه در فعالیتهای تولیدی و تجارتی کمک زیادی می کند. مالکیت یک بنگاه عظیم توسط یک فرد یا معدودی از افراد که قادر به تامین مالی آن هستند هم قابل قیاس با مزایای (مالکیت انبوه) نیست. حتی چنانچه امکان تامین منابع سرمایه گذاریهای بزرگ توسط یک یا چند خانوار فراهم باشد و حتی اگر امکان تامین مالی سرمایه گذاریهای بزرگ با استقراض بانکی میسر شود، مع هذا انتشار و فروش سهام به عموم، به منظور تامین منابع مالی مرجح است

بسیاری از جامعه شناسان، توزیع مالکیت را بین عموم طبقات به لحاظ اجتماعی مفید می دانند. امری که از دو قطبی شدن جامعه جلوگیری می کند و عصیانها و ناآرامیهای اجتماعی را تخفیف می بخشد

ج) بورس اوراق بهادار یک بازار کامل است. بازارهای رقابت کامل یا بازارهای کامل در متون درسی اقتصاد خصوصیتهای شناخته شده ای دارند که همه طلاب علوم اقتصادی کم و بیش با آن آشنا هستند متجانس بودن محصول اولین خصوصیت بازار کامل است که بورس اوراق بهادار حائز آن است. اگر شما سهم یک واحد واحد تولیدی را از بورس خریداری می کنید، دیگر مهم نیست کدام قطعه سهم را به شما می دهند و یا چه کسی فروشنده آن است. بازار کامل که عبارت از ورود و خروج آزادانه به آن است، در بورس اوراق بهادار جمع است. هر کس که دارای اوراق بهادار ثبت شده در بورس است می تواند.به بورس مراجعه کرده و آن را عرضه کند و هر کس مایل به خرید این اوراق است می تواند آزادانه مراجعه کرده و اوراق مورد نظر خود را خریداری کند. نتیجه مستقیم این وضعیت این است که نیروهای عرضه و تقاضا می توانند آزادانه و بی هیچ مانع و رادعی عمل کرده و قیمت رقابتی را معین کنند

د) وجود فضای یک بازار کامل در بورس اوراق بهادار تخصیص مطلوب منابع را میسر می سازد. بورس اوراق بهادار با تعیین رقابت آمیز بهای سهام به عنوان ابزار انتظامی اقتصاد، مدیران غیر کارا و ضعیف را تنبیه و مدیران مبتکر و قدرتمند را تشویق می کند یک شرکت زیاده نمی تواند از طریق بورس به تامین نیازهای مالی خود اقدام کند و بالعکس یک شرکت سود آور قادر است به سهولت از طریق فروش سهام خود تامین مالی شود. تفکیک سره از ناسره که در بورس اوراق بهادار بدون ملاحظه صورت می گیرد تخصیص نامطلوب منابع را قلم بطلان می کشد

نقش بورس از دید سرمایه گذاران

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله چرایى تعدد همسران در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله چرایى تعدد همسران در word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چرایى تعدد همسران در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله چرایى تعدد همسران در word

چرایى تعدد همسران  
پى‏نوشت:  
طرح مسإله, سوالات و فرضیه ها  
4ـ ارتباط این گروه با پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان صدر اسلام,  
صابئین و ماندایى ها  
صابئین و حرانیان  
صابئین و حنفا  
حمدت الله حین هدى فوادى  
الى الاسلام و الدین الحنیف  
لدین جإ من رب عزیز  
خیبر بالعباد بهم لطیف(61)  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله چرایى تعدد همسران در word

ـ آلوسى, بلوغ الارب فى معرفه اموال العرب, (بیروت, دارالکتب العلمیه بى تا)
ـ ابن الاثیر, على بن ابى الکریم الشیبانى: الکامل فى التاریخ, تحقیق مکتب التراث (بیروت, موسسه التاریخ العربى, 1414ه’)
ـ ابن الاثیر, مجدالدین: النهایه فى غریب الحدیث و الاثر, تحقیق طاهر احمد الزادى, محمودمحمد الطناحى, بیروت المکتبه العلمیه, بى تا)
ـ ابن العبرى, علامه فرفوریوس: تاریخ مختصر الدول, تصیح آنتون صالحائى سوى (لبنان, دارالرئد, 1403ه’)
ـ ابن القفطى: تاریخ الحکمإ, به کوشش بهین دارایى (تهران, انتشارات دانشگاه تهران, 1371ش)
ـ ابن جوزى, ابى فرج عبدالرحمن: المنتظم فى تاریخ الملوک و الامم, تحقیق محمد و مصطفى عبدالقادر عرکا (بیروت, دارالکتب العلمیه, 1413ه’)
ـ ابن حوقل, ابواسحق ابراهیم اصطخرى: مسالک و ممالک, (بغداد, جامعه البغداد, 1413ه’)
ـ ابن خلکان: وفیات الاعیان, تحقیق احسان عباس, (بیروت, دارصادر, بى تا)
ـ ابن سعد, محمد: الطبقات الکبرى, (بیروت داربیروت, 1405ه’)
ـ ابن کثیر, اسماعیل: السیره النبویه, تحقیق مصطفى عبدالواحد, (بیروت, دارالفکر, 1411ه’)
ـ ابن کثیر, اسماعیل: تفسیر ابن کثیر, اختصار و تحقیق محمدعلى صابونى (بیروت, موسسه التاریخ العربى, داراحیإ التراث العربى, 1401ه’)
ـ ابن منظور: لسان العرب, (بیروت داراحیإ لتراث العربى, 1408ه’)
ـ ابن هشام: السیره النبویه, تحقیق گروهى از محققین (بیروت, داراحیإ التراث العربى, 1415ه’)
ـ ابوالفدإ: تقویم البلدان, ترجمه عبدالمحمد آیتى (تهران, انتشارات بنیاد فرهنگ ایران, 1349ش)
ـ ابویوسف: کتاب الخراج, (بیروت, دارالمعرفه, 1302ه’)
ـ اصفهانى, ابوالفرج: الاغانى, شرح استاد عبدعلى رضا, (بیروت دارالکتب العالمیه, 1412ه’)
ـ الزبیدى, محمدمرتضى: تاج العروس من جواهر القاموس, (مصر, مطبعه الخیریه, 1306ه’)
ـ القلقشندى, احمدبن على: صبح الاعشى, شرح و تعلیق محمدحسین شمس الدین, (بیروت دارالکتب العلمیه, 1409ه’)
ـ بغدادى, ابومنصور عبدالقاهر: الفرق بین الفرق, به اهتمام دکتر مشکور (تهران, امیرکبیر, 1344ش)
ـ بیرونى, ابوریحان: آثارالباقیه عن القرون الخالیه, ترجمه على اکبر داناسرشت, (تهران, امیرکبیر, 1363ش)
ـ ثعالبى: غرراخبار ملوک الفرس و سیرهم, ترجمه محمد فضائلى, (تهران, نشر نقره, 1368ش)
ـ جاحظ, ابى عثمان عمروبن بحر: کتاب الحیوان, تحقیق و شرح عبدالسلام هارون, (بیروت, داراحیإ التراث العربى, 1388ه’)
ـ جوادعلى: المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام, (بغداد, جامعه البغداد, 1413ه’)
ـ جیهانى, ابوالقاسم احمد: اشکال العالم, ترجمه على بن عبدالسلام کاتب, با مقدمه فیروز منصورى (مشهد آستان قدس, 1368ش)
ـ حدود العالم من المشرق الى المغرب, مولف ناشناس, به کوشش منوچهر ستوده, (تهران, طهورى, 1362ش)
ـ خزاعى نیشابوى, حسین بن على بن محمد: روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن (تفسیر البوالفتوح رازى), به کوشش محمدجعفر یاحقى, محمدمهدى ناصح (مشهد, آستان قدس, 1371ش)
ـ خوارزمى, ابوعبدالله محمدبن کاتب: مفاتیح العلوم, ترجمه حسین خدیومم جم, (تهران, انتشارات علمى و فرهنگى, 1362ش)
ـ زرین کوب, عبدالحسین: جستجو در تصوف ایران, (تهران, امیرکبیر, 1369ش)
ـ شهرستانى, عبدالکریم: ملل و نحل, تصحیح احمدفهمى محمد, (بیروت, دارالکتب العلمیه, 1410ه’)
ـ طبرى, فضل بن حسن: مجمع البیان فى تفسیر القرآن, (تهران, اسلامیه, 1395ه’)
ـ طبرى, محمدبن جریر: تاریخ الامم و الملوک, (بیروت, موسسه عزالدین, 1413ه’)
ـ طبرى, محمدبن جریر: جامع البیان عن تإویل آىالقرآن (تفسیر طبرى), (بیروت, دارالفکر, 1408ه’)
ـ طوسى, محمدبن حسن: التبیان فى تفسیر القرآن, (بیروت داراحیإ لتراث العربى, بى تا)
ـ علوى, ابوالمعالى محمدبن حسین: بیان الدیان, تصحیح هاشم رضى (تهران, موسسه فراهانى, 1342ش)
ـ فخررازى, محمدبن عمر: التفسیر الکبیر (بى جا, بى نا, بى تا)
ـ متز, آدام: تمدن اسلامى در قرن چهارم هجرى, ترجمه على اکبر ذکاوتى قراگزلو, (تهران, امیرکبیر, 1362ش)
ـ مستوفى, حمدالله: تاریخ گزیده, به اهتمام دکتر عبدالحسین نوایى, (تهران, امیرکبیر, 1364ش)
ـ مستوفى, حمدالله: نزهه القلوب, به کوشش محمود دبیرسیاقى (تهران, طهورى, 1336ش)
ـ مسعودى, على بن حسین: التنبیه و الاشراف, ترجمه ابوالقاسم پاینده, (تهران, انتشارات علمى و فرهنگى, 1365ش)
ـ مسعودى, على بن حسین: مروج الذهب و معادن الجوهر, (قم, دارالهجره, 1404ه’)
ـ مقدسى, مطهربن طاهر: آفرینش و تاریخ, ترجمه دکترمحمدرضا شفیعى کدکنى (چاپ اول: بى جا, آگه, 1374ش)
ـ ندیم, محمدبن اسحق: کتاب الفهرست, ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد (تهران, امیرکبیر, 1366ش)
ـ نوبختى: فرق الشیعه, ترجمه محمدجواد مشکور (تهران, بنیاد فرهنگ, 1353ش)

چرایى تعدد همسران

چرا پیامبر همسران متعددى برگزیده است؟ به راستى آیا آن گونه که برخى از مستشرقین تبلیغ مى‏کنند، آن حضرت مردى زنباره بوده است؟ اگر چنین نیست، راز و رمز تعدد ازدواج‏هاى آن حضرت چیست؟

ازدواج نه تنها به طور طبیعى ارضاى غرایز جنسى را در پى دارد و شکوفایى بسیارى از استعدادهاى آدمى در پرتو آن صورت مى‏پذیرد. برابر آیات قرآنى، جهان ماده بر اساس نظام زوجیت و مشارکت و پیوند مذکر و مؤنث شکل گرفته‏1 و حیات انسان و تداوم نسل او نیز در پرتو ازدواج میسّر شده است.2 بدین‏سان ازدواج برترین گزینه طبیعى براى دستیابى به رشد و تکامل صحیح انسانى است

تاریخ زندگى بشر در امر پیوند مرد و زن، چگونگى آن، شاهد فراز و نشیب‏هاى شگرفى بوده است؛ از دیرباز واقعیت‏هاى طبیعى همچون بلوغ دیرتر مردان و افزایش تعداد زنانِ مهیاى ازدواج و پایان یافتن زودتر سن بارورى در زنان و ضرورت‏هاى اجتماعى همچون کشته شدن مردان جوان در حوادث مختلفى همانند جنگ و نظایر آن و بر جاى ماندن زنان بیوه، چند همسرى را در عرصه تاریخ زندگى آدمیان رقم زده است؛ ولى دیدگاه‏هاى مکاتب و فلسفه‏هاى مختلف در زوال، فزونى، گسترش، کاهش یا محدود ساختن چند همسرى تاثیر بسیار داشته است

اسلام به عنوان واپسین دین الاهى در زمانى طلوع کرد که تعدد زوجات، به صورت نامحدود و به شکل غیر منضبط، در میان اعراب رواج داشت. قرآن کریم به دلیل ضرورت‏هاى طبیعى و اجتماعى اصل چند همسرى را به کلى مردود ندانست ولى از یک سو با محدود ساختن آن از نظر تعداد به چهار همسر، گام مهمى در اصلاح و سامان‏دهى وضعیت نامطلوب متداول آن دوران برداشت؛ و از سوى دیگر با مشروط ساختن تعدد زوجات به رعایت عدالت به صراحت اعلام کرد: اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، تنها یک تن را به همسرى برگزینید

اکنون این پرسش مطرح مى‏گردد که چرا پیامبر از این محدودیت مستثنا شده، همسران زیادترى برگزید؟ به راستى آیا علاقه جنسى موجب تعدد ازدواج آن حضرت شده است یا حقیقت چیز دیگرى است؟

نخست تعداد همسران، تاریخ و چگونگى ازدواج آنان با پیامبر را به صورت مختصر مورد بررسى قرار مى‏دهیم

پیامبر در طول زندگى خویش با یازده تن ازدواج کرده است

1 حضرت خدیجه: نخستین همسر پیامبر، خدیجه بنت خویلد است که آن حضرت در 15 سال قبل از بعثت در سن 25 سالگى با وى ازدواج کرد. در حالى که در آن روز، خدیجه 40 سال داشت، یعنى 15 سال از پیامبر بزرگ‏تر بود و قبل از پیامبر نیز دو بار ازدواج کرده بود. نخست به همسرى ابى هاله در آمد که از او دو فرزند به نام‏هاى هاله و هند داشت و پس از وفات او با عتیق بن عائذ مخزومى ازدواج کرد که این پیوند نیز پس از مدتى به جدایى انجامید.4 برابر برخى از منابع، خدیجه از همسر دومش نیز فرزندى به نام جاریه داشته است

حضرت خدیجه، 25 سال یگانه همسرِ پیامبر بود و از آن‏حضرت صاحب فرزندانى به نام طیب، طاهر، زینب، ام کلثوم، رقیه و حضرت فاطمه(س) گردید. حضرت خدیجه در سال دهمِ بعثت، سه سال قبل از هجرت (عام الحزن) در سن 65 سالگى در مکه از دنیا رفت. در آن هنگام پیامبر 50 سال داشت

2 پس از رحلت حضرت خدیجه، پیامبر تا یک سال براى خود همسرى برنگزید تا آن که به پیشنهاد خوله همسر عثمان بن مظعون، با سوده بنت زمعه ازدواج کرد. سوده قبلا همسر پسر عم خود سکران بن عمرو بود و از او پسرى به نام عبدالرحمان داشت. او و همسرش از هجرت‏کنندگان به حبشه بودند. همسرش در حبشه یا پس از بازگشت از دنیا رفت. ازدواج پیامبر با چنان زن سالخورده‏اى تعجب مکیّان را برانگیخت. سالخوردگى وى به گونه‏اى بود که او چند سال پس از ازدواج پیامبر با عایشه، حق همخوابگى خود را به عایشه بخشید. گفتنى است که پیامبر در سن 51 سالگى با او ازدواج کرد و سوده تا دو سال بعد تنها همسرِ پیامبر بود

3 عایشه دختر ابى بکر بن ابى قحافه: پیامبر او را که دخترى باکره بود، به پیشنهاد خوله قبل از هجرت در مکه به عقد خود در آورد؛ ولى پس از هجرت به مدینه، در سال اوّل هجرى با او عروسى کرد. سن عایشه را هنگام عقد به اختلاف 67 و 17 سال‏7 ذکر کرده‏اند. در نتیجه وى هنگام عروسى 9 یا 19 سال داشته است. او در سال 57 هجرى در مدینه در گذشت

4 حفصه دختر عمر بن خطاب: وى نخست همسر خنیس بن حذافه از صحابه پیامبر بود که پس از بازگشت از حبشه به مدینه مهاجرت کرد و در جنگ بدر و احد نیز شرکت جست و بر اثر جراحت جنگ احد در مدینه در گذشت. در آن زمان بیوگى حفصه که زنى جوان بود، ناراحتى و حتى بى‏قرارى عمر را برانگیخت. به گونه‏اى که وى غم و اندوه خود در مورد دختر جوانش را با ابابکر و عثمان و پیامبر در میان گذاشت. پیامبر در شعبان سال سوم هجرت (56 سالگى) با حفصه ازدواج کرد. در آن زمان سوده و عایشه نیز همسر پیامبر بودند

5 زینب بنت خزیمه: او در ابتدا همسر طفیل بن حارث بود که پس از جدایى از او همسر برادر طفیل، عبیده بن حارث گردید که به شهادت رسید. برابر برخى از منابع، پس از شهادت عبیده به همسرى عبدالله بن جحش در آمد که در جنگ احد وى نیز به شهادت رسید. زینب در سال سوم هجرى (56 سالگى پیامبر) به همسرى آن حضرت در آمد و تنها سه ماه و برابر روایت دیگر، تنها هشت ماه همسر پیامبر بود؛ زیرا وى در همان سال در گذشت

6 ام سلمه هند دختر ابى امیه: او نخست همسر ابوسلمه عبدالله بن عبدالاسد پسر عمه پیامبر بود و همراه شوهرش به حبشه مهاجرت کرد و سلمه را در آن جا به دنیا آورد. وى پس از بیعت عقبه، با همسرش به مدینه هجرت کرد و داراى سه فرزند دیگر شد. همسرش در جنگ بدر و احد شرکت جست و زخمى گردید. وى پس از بازگشت از سریّه قطن به دلیل تشدید جراحات پیشین خود وفات کرد. پیامبر در سال چهارم هجرى (57 سالگى) ام سلمه را به همسرى خود برگزید و او را در خانه‏اى که قبلا در اختیار زینب بنت خزیمه بود، جاى داد

7 زینب دختر جحش: وى که دختر عمه پیامبر بود، نخست به اشارت رسول خدا به همسرى زید بن حارثه فرزند خوانده آن حضرت در آمد ولى بدان جهت که زید در ابتدا غلامى آزاد شده و تندخو نیز بود و زینب خود را از خانواده اصیل قریش مى‏دانست، این پیوند به رغم توصیه‏هاى مکرر پیامبر به طلاق و جدایى انجامید. ازدواج با همسر غلام آزادشده خود، در عرف آن روز ناپسند و مخالف شأن پیامبر بود، ولى برابر آیات 37 و 38 سوره احزاب به دستور خداوند انجام گرفت تا سنت غلط و جاافتاده عرب جاهلى را به صورت عملى در هم ریزد. این ازدواج در سال پنجم هجرى در 58 سالگى پیامبر صورت گرفت

8 صفیه دختر حىّ بن اخطب سر کرده یهودیان بنى نضیر: وى نخست به همسرى سلام بن ابى الحقیق در آمد و پس از وى، همسر کنانه ابن ابى الحقیق که هر دو از شاعران یهود بودند، گردید. در جنگ خیبر، کنانه کشته شد و صفیه به اسارت مسلمانان در آمد. رفتار توأم با متانت صفیه به هنگام عبور از کنار عرصه نبرد، پیامبر را بر آن داشت، براى دلجویى، رداى خود را بر او افکند و مسلمانان را براى عبور دادن اسیران از کنار صحنه نبرد توبیخ کند.10 پس از آن، پیامبر او را آزاد کرد و چون وى به اسلام گرایید، با تعبیر هل لک فى، از وى پرسید: آیا مرا براى همسرى خود مى‏پسندى؟ و چون او پاسخ داد: قد کنت اتمنى ذلک فى الشرک فکیف اذا امکننى‏الله عنه فى الاسلام؟! من چنین افتخارى حتى آن گاه که یهودى بودم آرزو مى‏کردم، پس چگونه اکنون که به اسلام گرویده‏ام مشتاق نباشم؟!! پیامبر او را به عقد خود درآورد. این ازدواج در سال هفتم هجرى در سن 60 سالگى پیامبر صورت پذیرفت. صفیه در سال 50 هجرى در مدینه در گذشت

9 جویریه دختر حارث بن ابى ضرار سر کرده یهودیان بنى مصطلق: وى از اسیران غزوه بود که سهم ثابت بن قیس بن شماس گردید و بلافاصله براى آزادى خویش با وى قرارداد مکاتبه منعقد کرد و نزد پیامبر آمد و از او خواست وى را در آزاد شدن از این محنت کمک کند. پیامبر بهاى وى را به ثابت بن قیس پرداخت. آن گاه وى را به ازدواج خود در آورد.11 با انتشار خبر این پیوند، مردم دیگر اسیران یهودى را خویشاوندان پیامبر خوانده، بیش از صد نفر از اسیران بنى‏مصطلق را آزاد کردند. برابر روایت دیگر، پدرش نزد پیامبر آمد و گفت: همانند دختر من نباید اسیر و کنیز تلقى گردد!! پیامبر در پاسخ به درخواست پدر با وى ازدواج کرد، با این ازدواج، پدر و دو برادرش و جمعى از خویشاوندان وى نیز به اسلام گرویدند

10 میمونه دختر حارث خواهر ام الفضل همسر عباس: وى قبل از اسلام همسر مسعود بن عمرو ثقفى بود. اگر چه شوهرش از مشرکان بود، خود وى به دلیل رفت و آمد به خانه عباس به اسلام متمایل گردید. وى که از خبر پیروزى سپاه اسلام در خیبر خوشحال گشته بود، چون به خانه آمد، شوهرش را محزون یافت. شوهر این شادمانى را بر نتافت و از وى جدا شد. چون از وى جدا شد، به همسرى حویطب ابن عبد العزى در آمد. چون شوهرش از دنیا رفت، میمونه ناگزیر به خانه خواهر آمد و در آن‏جا اقامت گزید. در سال 7 هجرى که پس از صلح حدیبیه در (سال ششم هجرى) پیامبر براى اداى مناسک حج سه روز به مکه آمد، وى از طریق خواهرش، عباس را واسطه قرار داد و خود را به پیامبر بخشید. قرآن اقدام میمونه را چنین گزازش نموده است: وامراه مؤمنه ان وهبت نفسها للنبى ..13 پیامبر که منتظر فرصتى بود تا بیشتر در مکه بماند و دل مشرکان را به دست آورد، بلافاصله پذیرفت و در خواست کرد تا جشن عروسى بر پا شده، ولیمه‏اى داده شود؛ ولى مشرکان به استناد مهلت سه روزه قرارداد نپذیرفتند و گفتند ما را به غذاى تو نیازى نیست.14 پیامبر نیز به ناچار مکه را ترک گفت

11 ام حبیبه: رمله دختر ابى سفیان. وى نخست به همسرى عبیدالله بن جحش در آمد و به‏رغم آن که پدر و شوهر این زن، از سر کردگان کفر بودند، آن دو به اسلام گرویدند و به حبشه مهاجرت کردند و در حبشه صاحب دخترى به نام حبیبه شدند. در حبشه، عبیدالله بن حجش مرتد گردید و کوشید تا ام‏حبیبه را نیز به ارتداد بکشاند؛ ولى ام‏حبیبه پایدارى ورزید. با مرگ همسرش، وى به ناچار با تنها دخترش در دیار غربت باقى ماند؛ نه امکان بازگشت نزد خانواده خویش داشت و نه پناهگاهى از خانواده همسر. در این هنگام، پیامبر نماینده‏اى نزد نجاشى فرستاد و از طریق وى او را خواستگارى نمود. در جلسه‏اى با حضور مسلمانان مهاجر حبشه ، نجاشى به وکالت از پیامبر و خالد بن سعید بن عاص به وکالت از ام حبیبه عقد جارى گردید. پس از فتح خیبر که مهاجرین از حبشه بازگشتند، در سال ششم یا هفتم هجرت وى نیز به مدینه آمد و در خانه پیامبر اقامت یافت

علاوه بر همسران فوق، در سال ششم هجرت نیز فرمانرواى مصر، مقوقس، در پاسخ به نامه فراخوان پیامبر اسلام را نپذیرفت، اما کنیزى به نام ماریه به وى اهداکرد. وى نیز افتخار همسرى پیامبر یافت و فرزندى به نام ابراهیم به دنیا آورد که پس از 18 ماه از دنیا رفت و پیامبر را محزون ساخت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات کنکوری | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی |