۱۲۱۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

مقاله کلاسیسیم در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله کلاسیسیم در word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کلاسیسیم در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کلاسیسیم در word

مقدمه  
اومانیسم  
اومانیسم و رنسانس در فرانسه  
از رنسانس تا کلاسیسیسم  
وضع اجتماعی دوره کلاسیک  
پیدایش قواعد مکتب کلاسیک  
اصول و قواعد مکتب کلاسیک  
اصل ((عقل))  
آموزنده وخوشا یند  
وضوح وایجاز  
حقیقت نمائی  
نزاکت ادبی  
قانون سه وحدت  
منابع و ماخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله کلاسیسیم در word

1مکتب های ادبی  -رضا سید حسینی -چاپ پنجم
2مکتب های ادبی –  رضا سید حسینی –  چاپ نهم

مقدمه

کلمه کلاسیک به معنی وسیع خود به تمام آثاری مه نمونه ادبیات کشوری شمرده می شود و مکایه افتخار ادبیات ملی آن کشور است اطلاق میشود .مثلا ما می توانیم همه آثار جاودانی شاعران  بزرگمان را کلاسیک های ادبیات فارسی بدانیم ولی آنجا که بحث از مکتبهای ادبی در میان باشد .دیگر چنین معنی وسیعی منظور نظر نیست و در این مورد عنوان کلاسیک به آن مکتب ادبی گفته میشود که پیش از پیدایش سایر مکاتب ادبی(در قرن هفتهم)در فرانسه به وجود آمده و از ادبیاتقدیم یونان و روم تقلید کرده است

می گوییم در فرانسه زیرا  این مکتب .اگر از مفهوم عام کلمه سرفنظر کنیم .اختصاصا یک مکتب فرانسوی است در مورد دورانها یا مکاتب دیگر مثلا در مورد رنسانس .رومانتیسم ویا سمبولیسم به راحتی می توان از یک جریان کلی اروپایی سخن گفت .اما در مورد تمایلات ادبی که قرن هفدهم و آغاز قرن هیجدهم اروپا در کشور های مختلف کلاسیک نامیده شده اند کمتر میتوان شباهتی پیدا کرد و فقط در فرانسه است که این نهضت تظم  و قائده پیدا کرده  و به صورت مکتب معینی در آمده است

بد نیست که در اینجا از لحاظ تاریخی و از دید معنی شناسی نگاهی به کاربرد این کلمه بیندازیم :در قرن دوم میلادی آولوس .جلیوس  محقق رومی نویسندگان را به دوگروه تقسیم میکرد :sculptor classlcus نویسنده کلاسیک و sculptor classlcus (نویسنده عامه ) .و عنوان نویسنده کلاسیک را به نویسندهای اطلاق میکرد که آثار او شایسته مطالعه طبقات بالای جامعه باشد .بتدریج این صفت  معنی وسیع تری پیدا کرد و به آثاری اطلاق شد که شایسته تدریس در کلاس ها و قابل استفاده برای تربیت نسل جوان باشد این نویسندگانی که آثارشان به عنوان سرمشق برای دانش آموزان  پیشنهاد می شد طبعا بهترین نویسندگان به شمار رفتند و کلمه کلاسیک نیز معادل برتری تردید ناپذیر اثر شمرده  شد

آثار برتر به خصوص از نظر معلمان طبعاً آثاری هستند که با گذشت قرنها و دورانها اهمیت و ارزش خودشان را حفظ کرده اندو در مواقع همان بناهای هستند که به قول فردوسی .از باد و باران گزند نیافته اند به همین دلیل در اغلب زبان های امروزی اروپائی آثار کلاسیک همان آثار قدیم هستند اما در کنار آن نویسندگان جدیدی راهم که آثارشان شایستگی قرار گرفتن در کنار آثار بزرگان قدیم را پیدا می کند نویسندگان کلاسیک و آثارشان را کلاسیک های ادبیاتشان مینامند مثلاً آثار تولستوی .گوته و پروست را کلاسیک های ادبیات روسی.آلمانی و فرانسه می نامند

اما فقط د رقرن هیجدهم از طریق لاهارپ .ولتر و تعلیمات یسوعیان .و بعد در قرن نوزدهم از طریق دانشگاه امپراطوری و معلمان دوران باز گشت سلطنت و لوئی فیلیپ که اغلب مخالف انقلاب رومانتیک بودند این صفت ((کلاسیک))به طور منظم در مورد نویسندگان فرانسوی دوران لوئی سیزدهم و لوئی چهاردهم بکار رفت .کلمه کلاسیک از آن ببعد گذشته از اینکه خود نشانه ارزش بود .در عین حال سرزنشی شمرده می شد به نویسندگان رمانتیک که نوآور.منحط و ناسازگار شمرده می شدند .گوته ادعا کرد که برای اولین با ر او و دوستش شیلر بودند که این اختلاف بین کلاسیک  و رومانتیک را مطرح کردند و بعد از آنها برادران شلگل به این مسئله پرداختند از منتقدان قرن نوزدهم و بیستم فرانسه نیسار nisard برونتیر brunitiereو موراسmaurras و در کشور های دیگر ایرونیگ بابیت babbit. آمریکای تی.ای.هولم e.huime t.  انگلیسی و تی. اس . البوت و عده ای دیگر تجلیل و تعریفی از کلاسیسیسم به عمل آوردند که خود در عین حال تحقیری از رومانتیسم بود

با این اوصاف باید گفت که هنر کلاسیک اصلی همان هنر یونان و روم قدیم است .شاعران قرن هفدهم فرانسه .به دنبال نهضتی که اومانیسم humanisme نامیده می شود .این هنر قدیم را برای خود سرمشق قرار دادند و آثار خویش را به پیروی از قوائد ثابت و بارزی که از ادبیات یونان و روم قدیم و به خصوص از عقاید ارسطو اقتباس شده بود بوجود آوردند البته این نهضت یک قرن پیش از ان که در فرانسه ظاهر شود .در ایتالیا و اسپانیا به وجود آمد .اسپانیائی ها هیچ تاثیریدر فرانسویان باقی نگذاشتند زیرا با این که تحقیق در بار ارسطو را در قرن شانزدهم آغاز کردند .ولی می کوشیدند این قواعد را با ادبیات غنی  و پر ارزشی که خود داشتند تطبیق دهند و ادبیات تازه ای  ایجاد کنند از این رو به آفریدن نظام ادبی جا افتاده ای موفق نشدند

اما هیچ تردیدی در این نیست که تئو ریسین های فرانسوی همه مطالعات و قانون  گذاریهایشان را مدیون اومانیسم های ایتالیا ئی هستند

اومانیسم

نهضتی که در این روزگار زیر نام اومانیسم (انسانگرایی) نخست در ایتالیا مطرح شد نامش را از رومیان گرفته بود . زیرا رومیان در عصر خود برای مطالعه و تحقیق در باره آثار یونان قدیم یک نظام ادبی و فلسفی تحت عنوان

studia humaniatis  برقرار ساخته بودند و عقیده داشتند که در سایه مطالعه آثار قدیم می توان قدرت معنوی انسانی را رشد داد و او را به صورت انسانی تر یعنی مدنی تری در آورد کلمه اومانیسم در اصل به معنب  (( مطالعات آزاد )) بود در نظر اول مطالعه ((ادبیات انسانی))یا ((ادبیات نسل بشر))به ادبیاتی متقاوت با((الهیات))اطلاق می شود پس به این ترتیب اومانیسم یعنی مطالعات غیر مذهبی .اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که بهیچوجه  مقابله  در میان نیست بلکه اگر مقابله ای در میان باشد .مقابله با ادبیات غیر مذهبی قرون وسطا است که اغلب فاقد ارزش ادبی بود برای اینکه با این مسئله به صورت دقیق تری آشنا  شویم بهتر است که عین عبارات  و.ل سولنیهv.l.saulnier را از رساله ((روح رنسانس ))در((تاریخ ادبیات جهان )) انتشارات پلئیاد نقل کنیم

(( اگر موارد خاص باعث شده است که کلمه اومانیسم یک معنی ثانوی پیدا کند که عبارت از مطالعه ادبی متون  یونانی و رومی یعنی آثار فرهنگ دوره الحاد است به این سبب است که یگانه متونی که رنسانس توانسته بود به آنها دسترسی پیدا کند همین آثار بود . اومانیسم که بنا به تعریف متفاوت با مطالعات آبا  کلیسا بود .هیچ گونه قصدی برای مخالفت با آنها نداشت .بلکه برعکس می خواست روشنگری تازه ای را در خدمت ایمان و مطالعات مذهبی  قرار دهد ))

 اما اومانیسم ها به زبان بی جان و مرده ای از گذشتگان تقلید می کردند. زبان عامه مردم را تحقیر می نمودند و در نتیجه .از روح مردم یعنی ذوق و هنر ملی بی بهره بودند هر چند که طرفداران زیادی اطراف آنها گرد آمده بودند .اگثریت مردم چون فرا گرفتن زبان لاتین برایشان امکان نداشت .از آثار آنان چیری در نمی یافتند

از این رو در شصت سال اول قرن پانزدهم .در حالی که از طرفی ((اومانیست ها)) مشغول ایجاد نوعی ادبیات اشرافی به زبان لاتین بودند.از طرفی هم در میان مردم ادبیات ساده و زیبای عامیانه ای به وجود می آمد .بالاخره اومانیسم ایتالیا که در قرن چهاردهم بصورت باز گشت به زبان و ادبیات لاتین شروع شده بود .در قرن شانزدهم به ایجاد ادبیات ملی جدیدی منجر گردید .باین ترتیب اومانیسم ایتالیا که کاملا جنبه اشرافی داشت و حتی دانته  را بسبب آنکه بزبان مردم شعر گفته است .شاعر نمی شمرد ماهیت خود را از دست داد

اومانیسم و رنسانس در فرانسه

بین سالهای 1546و1550 ناگهان عدهای از هنر مندان جوان موفق به کشف اصل ((زیبایی)) در ادبیات شدند این کشف حاصل آشنایی مستقیم آنان با شاهکار های شعر یونان .یعضی از ظریفترین شاعران لاتین .پترائک وبالاخره شاعران ایتالیائی رنسانس بود که به زبان لاتین شعر می گفتند

در قرون وسطی توجه به قریحه ذاتی .سهولت بیان و سلاست خود جوش و فی البداهه .مفهوم هنر را تحت الشعاع قرار داده بود در  این میان  دبیرستان

((کوکره))  coqueretپاریس ((رنسار)) ronsard و دوستان او  .به راهنمایی استادانه معلم زبان یونانی شان ((دورا)) dorat برای نخستین بار با آثار هومر سوفوکل و شاعران اسکندرانی آشنا شدند و در نتیجه مفهوم هنر برای آنها در درجه اول اهمیت قرار گرفت  در اینجا باید به یک نکته توجه داشت :هر چند که قرون  وسطی شاهکارهای تردید نا پذیری در نقاشی .معماری .شعر و حتی موسیقی به وجود آمده بود.ولی همه این آثار یا محصول قریحه های استثنای بود ویا محصول محاسبات دقیق اما گمان نمی رود هیچ یک از هنرمندانی که این شاهکارها را آفریده بودند به این فکر افتاده باشند که برای دست یافتن به زیبایی موتوان به یک رشته قوانین و قواعد و به یک نظام کم و بیش منسجم مراجعه کرد. و زیبایی قواعد خاص خودش را دارد… در قلمرو و هنر و نیز در قلمرو و دانش .سرمشق های فراوان بود .اما از اصول و قئاعد خبری نبود

ما به درستی نمی دانیم ((دورا))که  شاعران جوان پلئیاد را با متون یونانی آشنا کرده بود تا چه حد آنها را برای آفریدن فن شعر تازه یاری داده است زیرا این شاعر دانشمند به زبان لاتین شعر می گفت و حال آنکه مریدانش خواهان کاربرد زبان فرانسه در شعر بودند .از خود او هیچ اثر تئوریک باقی نمانده است و به ظن قوی همهتعلیمات  آموزش هایش شفاهی بوده و از میان رفته است اما از میان شاگردان او دو نفر یعنی ((رنسار))و((دوبله))

du  bellay از همان آغز که شروع به شاعری کردند .در عین حال اصرار داشته اند که اصول و قواعد شعر را نیز تنظیم کنند و این کار را در تمام طول شاعری خود که د رمورد ((دوبله)) (1560-1522) بسیار کوتاه و در مورد رنسار ((1585-1524))طولانی بوده است ادامه داده اند اینان قبل از هر چیز با کمال قاطعیت به جنبه قدسی و حتی الهی شعر اعتقاد دارند و بیشتر نظریه هایشان از این برداشت سرچشمه می گیرد و از این عقیده که برای دست زدن به والاترین  حرفه ها با کم مایگی نمی توان  به میدان آمد اگر نبوغ  شاعرانه  موهبتی الهی است و ارزشمند ترین  همه موهبت ها حق این است که با ناشیگری و نادانی به آن خیانت نکنیم از روزی که شعر همانند یک آیین ((ونه وسیله وقت گذرانی )) قلمداد شده .آداب و مراسم برای آن ضرورت پیدا کرده است این مراسم باید با کمال دقت اجرا شود و هر کسی به این آیین گردن نهاده است تابعه هوی و هوس خود نباشد

 قوانین حرفه شاعری در واقع آموزش دقیق و جدی این آیین و مراسم است رنسار در ((خلاصه هنر شاعری))این نکته را یادآوری می کند که شعر در آغاز یک عنصر مذهبی بوده است و شاعر را از این که بدون شایستگی به آن دست یا زد بر حذر می دارد .می گوید :شعر در دوران های اولیه نوعی حکمت الهی استعاری بوده است تا اسراری را که اگر آشکارا بیان می شد نسان های ابتدایی چیزی از آن درک نمی کردند  از راهای داستان های متبوع و بدی وترد مغز آنها کند حال که شعر منشا الهی دارد باید گفت که به نوبه خود به شاعر نیز نوعی  جنبه آسمانی می بخشد زیرا به او جاودگانی می دهد.هر قدر که شاعر از اصل الهی الهام خود احساس غرور می کند همان قدر باید در کار برد نبوغ خویش متواضع باشد و سلامت بخش ترین تواضع ها در درجه اول سر خم کردن در برابر کسانی است که از بزرگان این هنر بوده اند:((بعنی شاعران قدیم یونان  و روم ))

آنچه شاعر باید از شاعران عصر یاستان  فرا بگیرد  .در درجه اول انواع ادبی آنها است. ((دوبله)) پیش از دیگرن به اهمیت عامل ((نوع ادبی)) پی بردو متوجه شد که الهام نمی تواند پدیده ای جداگانه باشد و مستقل از قالبی که باید در آن ریخته شود

بی مایگی شعار قرون وسطی و معاصر در نظر او بیشتر زائیده قا لبهای آنها بود .او در اثر معروف خود :langue  frangalse  defnse  et  illustration  de  la ((دفاع از زبان فرانسه و تعقیل آن ))نام دارد .اعلامک داشت که تا آن روز همه شاعران فرانسوی قافیه پردازان جاهلی بیش نبودند و فقط شاعران یونان و لاتین شاعران حقیقی هستند و فرانسویان می توانند پس از آشنایی با آثار آنان خود را به پای آنان برسانند و یا بر آنان نیز سبقت جویند به طور کلی نیمه دوم قرن شانزدهم دوره ای بود که در ان برای نحخستین بار آیین ادبی وسیعی برای خلق آثار ادبی بوجود آمد و این آین ادبی دارای اصولی بود که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش  و اعتبار خود را از دست نداد و همین اصول بود که در آغاز قرن هفد هم مایه ایجاد مکتب کلاسیک گردید

از رنسانس تا کلاسیسیسم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله کمال الملک کمال هنر در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله کمال الملک کمال هنر در word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کمال الملک کمال هنر در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کمال الملک کمال هنر در word

مقدمه  
بخش اول : زندگی کمال الملک  
بخش دوم : کمال الملک آفریننده ی زیبائی   
تابلوی تالار آئینه  
بخش سوم : هنر کمال الملک  
بخش چهارم : کمال الملک سنت شکن و سنت گذار  
بخش پنجم : سفر به اروپا و نتایج آن  
بخش ششم : آثاری که در بغداد خلق شد  
بخش هفتم : نقاشی ها و آثار کمال الملک  
آثار استاد  
بخش هشتم : اخلاق کمال الملک  
فهرست منابع و مأخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کمال الملک کمال هنر در word

باقرزاده ، حمید :       کمال الملک هنرمند همیشه زنده ، (تهران، اشکان، اول، 1376)

داراب بهنام شباهنگ   یادنامه ی کمال الملک ، (تهران، چکامه ، اول ، 1366)

و علی دهباشی

دهباشی ، علی :         یادنامه ی کمال الملک ، (تهران، نشر به دید، اول ، 1378)

مقدمه

محمد غفاری ملقب به کمال الملک مردی از کاشان بود. وی فردی روشنفکر و احساساتی بود و اندیشه های نوینی در سر داشت

او در خانواده ای هنرمند متولد شده بود که اکثر افراد آن نقاشهای برجسته ای بودند

کمال الملک نقاشباشی دربار قاجار بود. او تمام تلاش خود را صرف هنر ایران زمین می کرد از جمله کوششهای او در این زمینه، تأسیس مدرسه ی «صنایع مستظرفه» بود. که اکثر رشته های هنری از جمله (نقاشی، مجسمه سازی، منبت کاری، موزائیک و قالی بافی) تعلیم داده می شد

کمال الملک هنر اصلی را در خلاقیت هنرمند می دانست و اعتقاد داشت که انسان در هر شرایطی باید پشتکار داشته باشد تا به هدفش برسد

یک هنرمند قبل از آنکه یک هنرمند قابل باشد باید یک انسان با اخلاق باشد. کمال الملک به تعبیر دیگران انسانی فهیم – خوش معاشرت و دوست داشتنی بود و برای کمک به دیگران از هیچ کوشش (مادی و معنوی) فروگذار نبود و در زمان خود محبوب همگان شده بود

وی جسارت این را داشت که نقاشی و هنر ایران زمین را از پوچی و هم پردازی و تقلیدها رها سازد و شیوه ی نوینی را در عرصه ی نگارگری ابداع کند وضع تازه ای در بخش هنرهای تجسمی بخشد

آثار کمال الملک در تاریخ هنر ایران از حیث استادی و مهارت با آثار بهترین نقاشان جهان برابری می نمود

بخش اول

زندگی کمال الملک

 بخش اول : زندگی کمال الملک

«محمد غفاری (کمال الملک) در اوایل سالهای 60 قرن سیزدهم هجری قمری (4 – 1361 ) در کاشان متولد شد و به سال 1319 هجری شمسی پس از یک عمر طولانی در نیشابور وفات یافت.»

«او در خانواده ای پرورش یافت که چند تن نقاش سرشناس دیگر دوران قاجاریه را پرورانده بود مانند ابوالحسن غفاری، صنیع الملک غفاری، ابوالحسن ثالث (یحیی خان غفاری) علیرضا غفاری، مسعود غفاری، ابوتراب غفاری ;»[1]

عشق وقتی بیاید ، هنرجان دوباره می گیرد و کامل می شود; عشق هنر را می گذارد و آبدیده می کند و ظرفیت های آن را تا مرزهای بی مرز رؤیا و آرزو فراتر می برد; کمال الملک چنان غوطه ور در هنرش بود که خارج از چهاردیواری آن هیچ نمی دید، این تجربه و حاصلخیز بود

به گفته ی کمال الملک : «عشق و شور لازم است، و گرنه هنرمند بیچاره با چه گوهری می تواند لطائف رموز و نازک کاریهای گردون را دریابد و بر صفحه حیارت رقم زند.»

«کمال الملک در سن 25 سالگی با «زهرا» دختر مفتاح الممالک پیوند زناشوئی بست و از او صاحب چهار فرزند شد. نخستین فرزند وی دختر بود که در سال 1263 شمسی ولادت یافت. نصرت خانم قبل از آنکه به خانه ی همسر برود در سال 1283 از جهان درگذشت. فرزند دوم کمال الملک معز الدین بود و در سال 1318 شمسی وفات یافت. فرزند سوم کمال الملک حسینقلی خان در سال 1299 شمسی جوانمرگ شد. چهارمین فرزند او، حیدرقلی خان در سال 1314 شمسی در تهران وفات یافت. «خود کمال الملک نیز در سال 1319 در اثر ضعف و ناتوانی و کهولت سن در نیشابور بیمار شد و دار فانی را وداع گفت. » [2]

کمال الملک مدرسه ی هنر تأسیس کرد به نام «مدرسه ی صنایع مستظرفه» که در آن به تعلیم شاگردان زیادی پرداخت و از شاگردان مستضعف نیز شهریه ای نمی گرفت. از جمله شاگردان وی می توان «میرزا اسماعیل آشتیانی، اسکندر مستغنی، سید احمد جواهری، ابوالحسن صدیقی، علی محمد حیدریان و حسنعلی خان وزیری» را نام برد که همگی از اساتید برجسته ی آن زمان شدند

کمال المک پس از کناره گرفتن از مدرسه و از فروش چندین پرده نقاشی به مجلس شورای ملی در گوشه ی دهکده ای در چهار، پنج فرسخی نیاشبور محلی به نام «حسین آباد» زندگی دوباره آغاز کرد و این فکر و خیال و علاقه به کشاورزی از دیرباز در ذهنش بود و مختصری در آنجا تحصیل کرد و تا آخر عمر به درویشی به سر بُرد. « در این دوران فقط دوستان و شاگردانش به زیارتش می رفتند و یکی از کسانی که به اندازه مشتاق زیارتش بود و برای او ارزش قائل بود، آقای دکتر غنی بود که وجودش سراپا ذوق و احساسات و شور احترام به علم و هنر است.»

در طی اقامت در حسین آباد حادثه ی فجیعی برای او اتفاق افتاد. روزی مستخدمی که برای او شیر می آورد. شیر فاسد برای استاد آورد و استاد نیز نخورد و سردار معتمد که از ارادتمندان سپرده به استاد بود. از این مطالب شرمگین و عصبانی شد و سنگی برداشته و به قصد زدن به آن مستخدم گناهکار تصادفاً این سنگ به چشم استاد اصابت کرد و چشمش نابینا شد. سردار شدیداً از این اتفاق شرمنده شده  و کمال الملک با همه درد و رنجی که داشت برای اینکه عذاب روحی آن مرد بیشتر نشود به روی وی نیاورد و تا آخر عمرش هرکس از این واقعه می پرسید جواب می گفت: «نیمه شب از چادر بیرون می آمدم که پایم به طناب گرفته و به زمین خوردم و میخ چادر به چشمم فرو رفت.  این نتیجه ی تربیت بزرگوارانه ی استاد و نظر بلندی اوست

در هفتم تیرماه 1319 استاد دچار مرض حبس البول گردید و ایشان را به مشهد بردند و در بیمارستان شاهرضا (امام خمینی فعلی) تحت معالجه قرار دادند. پس از بهبودی نسبی به اصرار زیاد کمال الملک به نیشابور آورده شد و همان جا در بعد از ظهر یکشنبه، 27 مرداد 1319 بدرود زندگانی گفته و روز بعد توسط مردم تشیع شد . کمال الملک  وصیت کرده بود که پس از مرگش او را در باغ شخصی خود در حسین آباد به خاک بسپارند و لیکن وی را در جوار مزار شاعر و عارف روشن ضمیر شیخ فرید الدین عطار نیشابوری مدفون کردند. بنای این آرامگاه در فضای شمالی مقبره ی عطار ساخته شده و با کاشی کاری معرق زیبا و به رنگهای الوان تزئین شده (توسط انجمن آثار ملی) و بر روی منشور بالا، سر و صورت برجسته ی نیم رخ کمال الملک نقش شده است

 بخش دوم : کمال الملک آفریننده ی زیبایی

[1] . حمید باقرزاده: کمال الملک هنرمند همیشه زنده ، (تهران ، اشکان، 1376)، ص 29

[2] . علی دهباشی» یادنامه ی کمال الملک ، (تهران ، نشر به دید، 1378) ، ص 91 – 90

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه در word دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه در word

مقدمه  
ترمینولوژی  
شرط فعل در حقوق فرانسه  
شرایط صحت شروط در حقوق فرانسه  
آثار و ضمانت اجرای شروط در حقوق فرانسه  
آثار شروط در حقوق فرانسه  
ضمانت اجرای شرط فعل در حقوق فرانسه  
شرط بنفع ثالث(Stipulation pour autrui)  
شرائط صحت شرط به نفع ثالث  
I- اثر این شرط بین شارط و ملتزم  
II- اثر شرط بین ملتزم و ثالث منتفع  
III-در خصوص روابط بین ثالث و شارط  
شرط فعل در حقوق ایران و فقه امامیه  
شرائط صحت شرط فعل در حقوق ایران  
مفاد شرط باید عاقلانه باشد  
مفاد شرط نباید مجهول باشد  
آیا شرط فعل باید در متن عقد باشد؟  
آیا شرط در ضمن عقد باید منجز باشد؟  
قسمت دوم  
آثار شروط فعل در حقوق امامیه-ایران  
آیا می‏توان مشروط علیه را به انجام مفاد شرط مجبور نمود؟  
آیا درخواست عدم فسخ و مطالبه ارش ممکن است؟  
آیا حق فسخ مشروط له در صورتی که عین تلف و یا به ثالث منتقل شده محفوظ است؟  
آیا خیار فسخ مشروط له عند تعذر الشرط، قابل اسقاط است؟  
شرط فعل به نفع ثالث  
شرط فعل به ضرر ثالث  
مقایسه تطبیقی حقوق فرانسه با حقوق اسلام – ایران  
تفاوت در تقسیم بندی ها  
تفاوت در شرائط صحت  
تفاوت در ضمانت اجرای شرط فعل  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه در word

شهید ثانی، اللمعه الدمشقیه، ج 3 ص

شیخ مرتضی انصاری، المکاسب المحرمه، جلد 2 چاپ رحلی قدیم چاپ بنگاه معتقدی

 دکتر ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی، قواعد عمومی قراردادها، جلد سوم، آثار قرارداد در رابطه دو طرف و نسبت به اشخاص ثالث، 1376 شرکت انتشار با همکاری بهمن برنا

 دکتر امامی، حسن، حقوق مدنی، جلد 1 چاپ انتشارات کتاب فروشی اسلامیه

 کد سیویل فرانسه چاپ

 عبدالله مامقانی، مناهج المتقین چاپ انتشارات مرتضویه نجف

 قانون مدنی ایران

وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی چاپ دار احیاء التراث العربی

 ملا احمد نراقی، عواهـد الایام، چاپ انتشارات بصیرتی قم

علامه حلی تذکره الفقهاء ج

حسینی عاملی، سید محمد جواد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه

طوسی، شیخ محمد حسن، الخلاف چاپ انتشارات دانشگاه تهران

 دکتر دیانی، عبدالرسول، مقایسه مقررات مربوط به جهت و سبب در حقوق فرانسه فقه امامیه و حقوق ایران
دکتر دیانی، عبدالرسول، حقوق خانواده، انتشاارت امیددانش تهران

ترجمه وتحقیق پیرامون ابواب مضاره مساقات، اجاره مزارعه از کتاب شریف خلاف شیخ طوسی رساله فوق لیسانس دانشگاه تهران در رشته فقه ومبانی حقوق اسلامی

 شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام جلد

فرهنگ حقوق دکتر حسینقلی کاتبی انتشارات گنج دانش چاپ 1 سال

شهید ثانی، اللمعه الدمشقیه، ج3 از ده جلدی های چاپ بیروت

مقدمه

قانون مدنی ایران به پیروی از فقه امامیه شروط صحیحه را به سه قسمت تقسیم نموده است. مهم‌ترین و شایع‌ترین اقسام شروط قابل درج در ضمن عقد، نوع سوم یعنی شرط فعل می‏باشد. وفق ماده 234 قانون مدنی شرط فعل آن است‏که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یاشخص خارجی شرط شود. براساس این تعریف، شرط فعل می‏تواند بصورت مادی و مثبت و یا فعل منفی باشد مثلاً تعهد فروشنده به بیمه نمودن مبیع قبل ازحمل آن، شرط فعل مثبت و شرط عدم مطالبه دین بایع از برادر مشتری، در قرارداد بیع، یاشرط عدم فروش از همان مبیع به ثالث در مدت معین، شرط فعل منفی است. شرط پرداخت مبلغی به زوجه در صورت طلاق وی یا طلاق دادن همسر اولی، در عقد نکاح، شرط فعل مثبت و شرط عدم مضاجعت با زوجه، شرط فعل منفی است

اگر شرط فعل ناظر به انجام عمل حقوقی درعالم خارج باشد، متعهد بایستی آن عمل را محقق سازد و نتیجه عمل حقوقی به مجرد انعقاد عقد محقق نمی‏‏شود. مثلاً اگر درعقد بیع شرط شود که مشتری بایع را برای انجام عمل بخصوصی وکیل گرداند، عقد وکالت دیگری باید در عالم خارج انشاء شود تا نتیجه منظورحاصل شود. از اینجا تفاوت شرط نتیجه با شرط فعل روشن می‏شود. اگردر مثال بالا شرط شودکه بایع وکیل باشد برای انجام آن عمل، انعقاد عقد دیگری در ورای عقد بیع لازم نیست یعنی به مجرد عقد بیع، بایع در انجام آن عمل وکیل مشتری می‏شود

شرط فعل ممکن است به نفع مشتری و یا بایع و یا هردوی آنها یا ثالث باشد. همچنین ممکن است یک تعهد وسیله باشد یا یک تعهد نتیجه لذا این‏طور نیست که تعهد نتیجه حتماَ توسط شرط نتیجه قابل اندراج در ضمن عقد باشد

این بود خلاصه ای از آنچه در حقوق ایران و فقه امامیه از آن تحت عنوان شرط فعل یاد می‏شود. ما برای تطبیق این مفهوم با معانی مشابه در حقوق فرانسه باید یک بحث نسبتاَ مفصل ترمینولوژیک داشته باشیم چون به نظر ما شرط فعل با تعریف فوق معادل واحدی در حقوق فرانسه ندارد و از اینرو تلاش ما را در تطبیق دو سیستم با مشکل مواجه می‌سازد زیرا بایستی مفاهیم و واژه های متعددی را به بررسی بگیریم تا بدانیم این مفهوم برکدامیک و یا تا چه حد منطبق است

ترمینولوژی

در حقوق فرانسه کمتر به نظریه عمومی شرط و ارتباط آن با عقد پرداخته شده است. بیشتر احکامی که در این باب وجود دارد، مربوط به شرط تعلیقی است که به آن کندیسیون(Condition ) می‏گویند. این است که ما درجستجوی آنچه که در حقوق ایران شرط فعل می‏نامیم، درحقوق فرانسه معنای معادلی پیدا نمی‏‏کنیم که بتواند تمام مصادیق این مفهوم را بپوشاند. با این حال, اگر بدرستی این دو سیستم را بشناسیم، کمتر می‏توان به موارد کاملاَ متفاوت برخورد نمود یعنی در جستجوی واژه‌های مشابه می‏توان بر جبنه جهانی داشتن قوانین به ظاهر متفاوت این سیستم ها واقف شد. دلیل آن این است که بخصوص بخش حقوق تعهدات در بین شاخه‌های مختلف علم حقوق بیشتر بر پایه‌های عقلی استوار شده است. لذا با حوصله و ملاحظه معنای دقیق واژه ها، معنای معادلی برای آنچه ما در حقوق ایران از آن به شرط فعل یاد می‏کنیم، می توان پیدا نمود، هر چند هر کدام فقط بر یک جنبه بخصوصی از این اصطلاح دلالت داشته باشند. قبل از معادل یابی در زبان فرانسه لازم می‏دانیم معنای شرط را در زبان عرب و اصطلاح علم حقوق به بررسی بگیریم
شرط بر وزن سطرکه جمع آن شروط وشرائط است، در دو معنای مختلف بکار رفته است، یکی معنای لغوی و دیگری معنای اصطلاحی. هرکدام از این دو معنا نیز به نوبه خود دو معنای دیگر دارند. با این حساب چهار معنای مختلف از شرط وجوددارد که دو تا اصطلاحی و دو معنا عرفی هستند

کلمه شرط در عرف به دو معنا اطلاق می‏گردد

1- معنای اول شرط معنای حدثی و مصدری است که در این معنا اسم فاعل آن شارط و اسم مفعول آن مشروط بوده و مشروط له و مشروط علیه هم به ترتیب منتفع و متضرر از شرط می‏باشند. ابن منظور درلسان العرب می‏گوید : شرط، الزام شیء و التزام شیء در بیع و مثل آن می‏باشد، لذا از نظر لسان العرب الزام ابتدائی صحیح نیست و اگر هم استعمالاتی از آن به چشم می‏خورد، از باب مجاز است. شرط از نظر وی حتماً باید در ضمن عقدی باشد و هویت استقلالی برای آن متصور نیست

بر خلاف این نظر، شیخ انصاری با استدلال به شواهد روائی متعدد می‏گوید : استعمال واژه شرط در مورد تعهد ابتدائی‏ نیز صحیح است چون به نذر و عهد با خدا نیز “شرط” گفته شده با اینکه انسان ابتدائاَ با خدا شرط می‏کند و آن را در ضمن عقد دیگری نمی‏آورد. وی با استدلالات متعدد معتقد می‏شود که منظور از شرط، مطلق الزام و التزام است، چه در ضمن عقدی بیاید و چه مستقل از آن باشد

به نظر می‏رسد این معنا ازشرط دقیقاً معادل واژه تعهد یاObligation در زبان حقوقی فرانسه باشد که ذیلاً اشاره خواهد شد

البته شرط در بعض موارد در معنای مفعولی یعنی بر مشروط نیز استعمال می‏گردد مثل موردی که خلق می‏گویند و مخلوق اراده می‏کنند در این صورت شرط به معنای آنچه که انسان بر نفس خود شرط کرده، می‏باشد
2- معنای دوم عرفی از شرط عبارت از امری است که از عدم آن عدم لازم شود ولی از وجودش حتماً وجود لازم نگردد. مثل اینکه شرط نماز، داشتن وضوء است، ولی گرفتن وضوء لازمه اش نماز خواندن نیست ؛ می‏توان تصور نمود شخص وضوء بگیرد ولی نماز نخواند. شرط در این معنا اسم جامد است و اگر مشتقاتی ازآن گرفته شده، همه جعلی و برخلاف قاعده می‏باشند. در معنای مصدری(معنای اول) تصور شارط بدون مشروط ممکن نبود، ولی در اینجا این تصور ممکن است، چون شارط در اینجا کاری انجام نمی‏دهد که مشروط منفعل از فعل او باشد، لذا منظور از شارط در این معنا، جاعل الشرط و مراد از مشروط نیز ما جعل له الشرط است. از اینجا فرق شرط با مانع نیز مشخص می‏گردد مانع امری است که از وجودش عدم لازم آید. مثلاً بلوغ شرط صحت نکاح ولی قرابت مانع صحت آنست

شرط دو معنای اصطلاحی نیز دارد

1- این واژه در زبان علم نحو به معنای آن چیزی است که بعد ازادات شرط می‏آید. لذا شرط در زبان اصطلاحی نحویین به معنای دوم یعنی آنچه که از عدم آن عدم لازم می‏آید، اطلاق می‏شود

2- شرط در زبان علم اصول و اهل معقول نیز به همین معنااست؛ بااین تفاوت در جانب وجود نیز از وجود سبب وجود مسبب لازم می‏شود. یعنی علاوه بر اینکه از عدم شرط عدم لازم می‏آید، از وجود آن نیز وجود لازم می‏آید

دو اطلاق عرفی قبل با دو اطلاق اصطلاحی قابل جمع نیستند. اطلاقات عرفیه مردداند بین دو معنای اول عرفی‏که اگر قرینه ای بر هر کدام از آن دو معنا (معنای مصدری و معنای جامد) موجود بود، بر آن معنا و اگر قرینه ای موجود نبود، موجب مهمل شدن لفظ می‏شود

ما برای توضیح مطلب واژه شرط را در روایت المومنون عند شروطهم به بررسی می‌گیریم که ببینیم بر کدامیک از دو معنای عرفی استعمال شده است. بنظر می‌رسد در این روایت شرط به معنای حدثی و مصدری مورد لحاظ باشد. یعنی می‏توان استنباط نمود منظور این است که مومنین باید به ملتزمات خود (آنچه که بر خود الزام کرده‌اند)، وفادار باشند. بنابراین، روایت مذکور ناظر به معنای دوم عرفی از شرط که از عدم شرط، عدم عقد لازم بیاید, نمی‌باشد. به هرحال, اگر تردیدی هم در معنای آن وجود دارد, بین یکی از دو معنای عرفی است نه بین یک معنای اصطلاحی و یک معنای عرفی

به هر حال، آنچه ما در اینجا از واژه شرط منظور داریم، بیشتر آن امری است که از عدم آن عدم عقد لازم آید. اگر آن امر انجام کاری باشد، از عدم انجام آن کار, عقد معدوم گردد. البته، هر چند شرط را در نظر بعض از فقهاء مثل شیخ انصاری بتوان بر تعهد ابتدائی نیز اطلاق کرد ولی همان طور که لغویین گفته‌اند، در اینجا مراد ما از شرط انجام کاری است که در ضمن عقد دیگر آمده باشد و هویت تبعی و فرعی داشته باشد
درجستجوی معنای دقیق واژه هائی که می‏توانند در حقوق فرانسه معادل شرط فعل در حقوق ما باشند، سه واژهC ondition و Clause و همچنین Stipulation که فعل آن Stipuler است را با استفاده از دائره المعارف حقوقی ژرارد کورنو[7] و همچنین لغتنامه حقوقی لکزیک به بررسی می‏گیریم
واژه Condition درسه معنای مختلف بکار می‏رود

1- معنای اول که از موضوع بحث ما خارج است، به وضعیت و حالت یک فرد و یا یک شیء اطلاق می‏شود. مثال بارز آن اصطلاح شرائط اجتماعی و یا شرائط سیاسی می‏باشد. معادل این معنا که به نظر می‏رسد از زبان فرانسه به زبان فارسی سرایت کرده باشد، در زبان فارسی حالتترجمه می‏شود
2- دومین معنا ازشرط که بیشتر مراد ماست، بمعنای عناصر یک عمل حقوقی می‏باشندکه خود نیز بر دو قسمند

-یا عنصری اساسی است که اعتبار و یا تاثیر عمل حقوقی منوط به آن است. مثلاً بلوغ متعاقدین شرط اعتبار یک قرارداد، داشتن سمت، شرط ارائه دعوی به دادگاه و ذکر قیمت، شرط صحت بیع است. در دنباله توضیحاتی که خواهیم داد معلوم خواهد شد که این معنا نیز واژه معادل شرط فعل در حقوق ما نیست بلکه شرط فعل در حقوق ایران معادل یک عنصر فرعی عقد در حقوق فرانسه است. البته، به نظر می‌رسد واژه شرایط که بیشتر جمع شریطه است، به همین معنا باشد. مثلاً ما در همین مقاله عبارت “شرائط صحت شروط” را خواهیم داشت که شرایط در معنای عناصر اصلی که صحت شرط منوط به آن است و شرط نیز بمعنای عنصر فرعی و یا تعهد جانبی در عقد منظور می‏باشد

- یا کیفیت و قیدی برای تعهد است که انعقاد و یا انحلال قرارداد را منوط به تحقق یک واقعه بعدی و نامطمئن می‏سازد(ماده 1168 کد سیویل)

این شروط هم می‏توانند تعلیقی باشند و هم تحلیلی(فاسخ). مثل بیع بشرط اینکه جنس خوب فروش رود و یا بیع به شرط اینکه فروشنده نمایندگی خود را به فرد دیگری ندهد. در این معنای اخیر، Condition با Clause و همچنین Stipulation به یک معنا خواهند بود

شرط در این معنا (کیفیت یا قیدی برای تعهد) به شرط تعلیقی مربوط می‏گردد و معادل شرط فعل در حقوق ایران نیست

البته معنای سومی نیز برای Condition متصور است‏که بیشتردر حقوق جزا به شرائط وقوع جرم اطلاق می‏گردد. مثلاً پرسیده می‏شود آیا جرم درحالت خواب اتفاق افتاده و یا در حالت مستی و امثالهم
در حقوق جزای اسلامی شرط آن چیزی است که وجود آن در تاثیر سبب بوجود آمدن گناه موثر است مانند القاء در چاه که خود سبب است ولی حفر چاه شرط تاثیر سبب می‏باشد

Clauseبه مقررات ویژه یک عمل حقوقی‏گفته می‏شود که دو منظور از درج آن در یک عمل حقوقی مد نظر قرار می‏گیرد

1 – یا برای مشخص تر کردن عناصر عقد و یا کیفیت آن عمل حقوقی ‏(مثل نحوه پرداخت، قیمت و محل اجرا) است،

2- یا به منظور قراردادن آن تحت رژیم ویژه می‏باشدکه بعضاً از شرائط عمومی آن عمل حقوقی حالت مستثنی‏کننده دارند و به آنها شرائط ویژه نیز می‏گویند

Stipulation همان مقررات مشروح یک قرارداد است که معمولاً به صورت کتبی بیان می‏گردد. در معنای عام تر این لغت برای تمامی مقررات پیش بینی شده در یک قرارداد بکار می رود مثلاً برای بیان شرط به نفع ثالث عبارت Stipulation pour autrui را داریم

برای این سه لفظ همین سه معنا در زبان انگلیسی نیز وارد شده است

بحث را خلاصه می کنیم : آنچه که تحت عنوان شرط در ضمن عقد از آن یاد می‏شود، اگر خود در ضمن تعهد دیگری باشد، از عنوان کلوز Clause و اگر عقد را مشروط به تحقق واقعه خارجی بنماید، از آن به Condition تعبیر می‏شود. لذا Clause و یا حتی Stipulation شکل ظاهری آن تعهدی است که معمولاً به صورت یک ماده در درون قرارداد کلی مندرج می‏شود. به این لحاظ کلوز Clause))هویت مستقلی‏ نسبت به عقد ندارد و می‏توان آن را صورت ظاهری و ترتیب لفظی شرط در ضمن عقد نامید که نمی‏تواند جدای از عقد به کار رود. این معنای از شرط معادل معنای شرط در لسان العرب ابن منظور و قاموس المحیط مرحوم فیروز آبادی می‏باشد

این بود خلاصه آنچه در زبان فرانسه در بدو امر برای جستجوی معادل شرط فعل در حقوق ایران به ذهن خطور می‏کند

با دقت بیشتر و مطالعه موادی از کدسیویل که این واژه ها در آنها به کار رفته، در می‏یابیم کهCondition بیشتر به شرط تعلیقی اطلاق می‏گردد و مقررات مربوطه در کد سیویل ناظر به عقد معلق است که اساساً از محل بحث ما خارج هستند. با تفصیلی که به ناچار لازم می‏دانیم از حقوق فرانسه در زمینه شرط به معنای Condition بیاوریم، در خواهیم یافت که آنچه در فقه و قانون مدنی از آن به شرط فعل یاد می‏شود، اگرعنصر اساسی عقد نباشد و تحقق عقد را نیز معلق به حادثه خارجی ننماید، تحت عنوان شروط تبعی و فرعیClauses accessoires باید به بررسی گرفته شود

بنظر می‏رسد آنچه که می‏تواند به طور مشخص، معادل شرط فعل قرار گیرد، شرط فرعی است که متضمن انجام عملی باشد. البته در کد سیویل مقررات خاصی به آن اختصاص داده نشده بلکه باید با غور در حقوق تعهدات بطور اعم، به دنبال معنای معادل آن پرداخت و ضمانت اجرای آن را جستجو نمود و دانست چه هنگام چنین شروطی باطل هستند و چه وقت هم باطل و هم مبطل عقد. چنانچه خواهد آمد بعضی ازحقوق دانان مثل استاد گرامی جناب آقای فیلیپ سیملر خواسته‌اند همان مقررات مذکور در ماده 1172 در مورد بطلان شروط تعلیقی را به شروط تبعی نیز بسط بدهند

شرط فعل در حقوق فرانسه

اساساً در حقوق فرانسه هر آنچه که عنوان تعهد بخود بگیرد، چه در ضمن عقد و چه به صورت مستقل، باید شرائطی را داشته باشد که در همه حال لازم الرعایه می‏باشند. در این معنای کلی از تعهد به Obligation یاد می‏شود. مثلاً وعده قرارداد یا قولنامه نیز یک تعهد به فعل ابتدائی و مستقل است که در حدود و مقررات خود نافذ و برای متعهد الزام آور می‏باشد

این تعهدات که بسیار متعدد و متنوع می‏باشند، به انواع مختلف طبقه بندی‏ شده‌اند

1- طبقه بندی به لحاظ طبیعت موضوع آنها

2- طبقه بندی به لحاظ ضمانت اجرای آنها

3- طبقه بندی به لحاظ نحوه انعقاد و یا نحوه اجرای آنها

تنها تقسیم بندی که از تعهدات در کد سیویل موجود است، تقسیم بندی به لحاظ طبیعت موضوع تعهدات می‏باشد. بر این اساس، تعهدات به سه دسته تقسیم می‏گردند

1- تعهد تحویل (چیزی با انتقال مالکیت آن Obligation de donner[15]

2- تعهد انجام (کاری) Obligation de faire

3- تعهد عدم انجام (کاری) Obligation de ne pas faire

این طبقه بندی سنتی‏که از حقوق رم گرفته شده است، توسط ماده 1126 کد سیویل تبیین گردیده است. دسته بندی مزبور هرچند غلط نیست، ولی فایده عملی نیز بر آن مترتب نمی‏باشد

عمده تعهدات از نوع تعهد به انجام کار می‏باشند ولی تعداد تعهدات به عدم انجام کار یا به عبارت بهتر خودداری از انجام کار، زیاد نیستند. مثال بارز تعهد به عدم انجام کار، که هر ساله در حقوق فرانسه منجر به پیدایش رویه های قضائی متعدد می‏گردد، تعهد عدم رقابت است. این تعهد معمولاً در اکثر قراردادهای تجاری بصورت شرط در ضمن عقد درج می‏گردد. با این لحاظ، یکی از مواردی که معادل شرط فعل در حقوق ایران است، همین تعهد به عدم رقابت می‏باشد که بدلیل بحث بسیار پیچیده آن بدلیل برخورد با حقوق بین الملل و حقوق اروپائی از ورود در آن صرف نظر می‏نمائیم

نوع سوم تقسیم بندی تعهدات یعنی تقسیم بندی به لحاظ نحوه تعهد در مرحله انعقاد یا اجرا موضوع مواد 1168 تا 1233 فصل 4 از تیتر 4 ازکتاب سوم کد سیویل تحت عنوان تعهدات مشروط می‏باشد. به این لحاظ تعهدات یا مشروطند ویا غیر مشروط

در تعریف تعهدات مشروط ماده 1168 کد سیویل مقرر می‏دارد : تعهد زمانی مشروط است که وابسته به یک حادثه آینده و غیر مطمئن باشد چه بصورت معلق ساختن آن تا زمانی که آن حادثه بروز کند و چه بصورت فسخ آن در صورتی که آن حادثه رخ ندهد

با این حساب، دو شرط اساسی برای یک تعهد مشروط وجود دارد

1- تعهد باید مشروط به یک حادثه محتمل الوقوع باشد ؛ لذا اگر حادثه قطعی الحصول بود، عقد مشروط نیست
2- وقوع حادثه باید در زمان آینده باشد

به لحاظ تاثیردر عقد، شروط منقسم می‏شوند به شروط تعلیقی و شروط تحلیلی

شروط نوع اول قرارداد را در مرحله انعقاد مورد سئوال قرار می‏دهند ؛ برای مثال کتاب هایم را به شما می‏فروشم به شرط اینکه خودم در امتحانات قبول شوم. این یک نوع بیع مشروط است. عقد بیع منوط به تحقق حادثه خارجی یعنی به قبولی در امتحانات شده است. اگر این حادثه اتفاق افتاد، قرارداد اثر خود را از زمان انعقاد ظاهر ‏ساخته و اگر محقق نشد، اساساً”بیعی واقع نشده و عقد از بنیان منعقد نشده تلقی می‏گردد
بر عکس، تعهد مشروط به شرط تحلیلی از زمان انعقاد بدرستی و صحت منعقدگردیده و آثار خود را دارد ولی فقط پایداری و استمرار آن مورد سئوال است. آنچه مشروط است، استمرار عقد است یعنی رابطه حقوقی ایجاد شده در اثر عقد، به حادثه ای که وقوع آن نامطمئن است، متوقف گردیده است که با وقوع این امر عقد باطل و نتائج آن زائل می‏شود. مثال : آقای الف می‏خواهد اموالی را به “ب” هبه ‏کند ولی نمی‏خواهدکه خود شاهد قرار گرفتن این اموال در دست ورثه “ب” باشد. لذا در عقد هبه ای که با “ب” منعقد می‏سازد، شرط می‏کندکه اگر “ب” قبل از “الف” بمیرد، این هبه باطل باشد. حال اگر “ب” قبل از “الف” مرد، این مال به وارث او منتقل نمی‏شود و بر می‏گردد به مالکیت “الف”. این یک مثال نوعی از انواع شروط تحلیلی است

به هرحال، چه شرط از نوع شرط تحلیلی باشد چه از گونه شرط تعلیقی، در هر دو صورت حادثه خارجی امری نامطمئن و قابل تحقق مربوط به زمان آینده است. لذا اگر مثلاً در عقد بیع یکی از این دو گونه شرط بیاید، موضوع آن که انتقال ملکیت است به آن حادثه خارجی مشروط می‏شود و معلق می‏ماند تا زمانی که آن حادثه محقق شود

این شروط منافع بسیاری دارند بر اساس ویژگی‏های منحصر به فرد هر عقد متنوع می‏گردند. به هر حال، برای صحت شروط مزبور شرائطی لازم است که مختصراً متذکر می‌شویم

شرایط صحت شروط در حقوق فرانسه

حادثه ای می تواند بعنوان شرط برای یک عقد قرار گیرد، که دو سری ویژگی داشته باشد

1- حادثه باید به نحوی خارج از اراده طرفین باشد

2- تحقق شرط منطقی به نظر رسد. لذا شرط غیر معقول و یا محال یا غیر مشروع و خلاف اخلاق حسنه باطل می‏باشد

بر اساس شرط اول شروط به سه دسته تقسیم می‏گردند

- شروط سببیConditions causalles که محصول اتفاق و تصادف صرف هستند. مثل اینکه گفته شود اگر باران ببارد، چترم را به تو می‏فروشم. این شروط به اراده یکی از دو طرف قرارداد وابسته نیست(ماده 1169کد سیویل)

- نوع دوم شروطی هستندکه به اراده یکی از اطراف قرارداد وابسته است که ‏به آنها Conditions potestatives می‏گویند (ماده 1170کد سیویل)

- و بالاخره نوع سوم هم که شروط مختلط بوده و کاملا” به اراده یکی از اطراف عقد وابسته نیست مثل اینکه بگوید من این مبلغ را به شما می‏دهم در صورتی که با فلانی ازدواج کنی

شروط سببی و شروط مختلط چه در شکل شرط تعلیقی وچه در شکل شرط تحلیلی، اساسا”صحیح می‏باشند. ولی شروطی که به اراده یکی از منعقدین معلق می‏شود، بر دو گونه هستند

گونه اول شروطی هستند که بصورت مصرح به اراده یک طرف بستگی دارد] که در آن الفاظی نظیر هر وقت دلم خواست مقرون است. این شروط باطل (وفق ماده 1174کد سیویل) و مبطل (وفق ماده 1172کد سیویل) عقد نیز می‏باشند

نوع دوم شروطی هستندکه اراده فرد در آنها بطور مستقیم دخیل نیست مثل اینکه بگویدهر وقت خواستم از این شهر بروم، اموال خود را به شما می فروشم یا اگر ازدواج کردم منزل شما را اجاره می‏کنم. در اینجا اراده فرد منوط شده به انجام عملی ارادی که تحقق آن، علت عقد می‏شود. به هر حال شروط مزبور در مواردی که حکم به صحت آنها می‏نمائیم چه در شکل تعلیقی و چه در شکل تحلیلی، موجب صحت قراردادند و فقط یک مورد استثنا شده و آن در مورد هبه (ماده 944) می‏باشد که در این خصوص هر گونه شرطی که به نحوی به اراده واهب بستگی داشته باشد، صریحاً باطل دانسته شده است

شرط دوم از شرائط صحت عقد در حقوق فرانسه این است که تحقق آن باید منطقی و عاقلانه باشد لذا شرط مطلقا” غیر مقدور -چه غیر مقدور عقلی وچه قانونی و یا غیر مقدور از نظرمخالفت با اخلاق حسنه،- باطل و مبطل عقد است(ماده 1172)

ماده 1172 فقط در مورد قراردادهای مالی قابل اجرا است. لذا از قاعده مزبور، مورد بخشش هاو قراردادهای رایگان استثناء شده است. ماده 900 کدسیویل مقرر می‏دارد که شرط نامشروع یا مخالف اخلاق حسنه یا نظم عمومی در ضمن عقد هبه و یا وصیت باطل ولی موجب بطلان عقد نمی‏شود

اجرای خشک این دو ماده در عمل مشکلاتی را برای حقوقدانان فرانسوی ایجاد نمود زیرا شروط باطلی را که فقط جنبه تبعی داشتند را در کنار شروطی که مقوم قرارداد بوده و اراده قطعی وجزمی طرفین به آن تعلق گرفته بود، قرار می‏داد و همه را با یک چوب می‏راند. این بودکه رویه قضائی بر آن شد که شروطی را که اساس تراضی نیستند و برای اراده واهب و یا موصی انگیزه قاطع و جازم برای اراده آنها دارند، به گونه ای که بدون آن انگیزه، عقد محقق نگردد، از جمله شروط باطل و مبطل محسوب گردند. و متقابلاً در قراردادهای مالی، مواردی که شرط مبطل (شرط غیر مقدور ویا غیر مشروع) انگیزه جازم و قاطع در تصمیم گیری آنها نباشد، منجر به ابطال عقد نشود

برای این کار رویه قضائی فرانسه از تئوری سبب استعانت گرفت و اعلام نمود هر جا که شرط باطل در قراردادی مالی انگیزه قاطع و سبب محرک نباشد، عقد مشروط را فاسد نمی‏نماید. ملاحظه می‏شود حکم مواد 900 و 1172 به لحاظ طبیعت معوض و یا رایگان بودن عقد انشاء نشده است بلکه بر مبنای وصف اساسی و یا فرعی بودن شرط حکم دو گانه برای آنها وضع گردیده است. رویه قضائی متعاقباً بر آن شد که شروط اساسی را از شروط تبعی و فرعی تمییز دهد و بدین ترتیب راه حل واحدی را هم برای عقود معوض و هم برای عقود رایگان پیدا شد. لذا غیر مقدور بودن، غیر مشروع بودن و غیر اخلاقی بودن شرط زمانی می‏توانند منجر به بطلان عقد شوند که بر یک تعهد اساسی عقد تعلق بگیرند و در مواردی که به صورت یک تعهد فرعی و تبعی قابل انفکاک از پیکره عقد باشند، موجب بطلان عقد نمی‏شوند. با این حساب، همان ماده 1172 که اساساً برای شروط تعلیقی وضع گردیده بود، برای شروط فرعی و تکمیلی نیز به کار آمد و Condition و Clause راه حل واحدی پیدا کرد و تنها تفاوت این دو در نحوه اندراج و شکل آن در عقدبود.اگر با به کار بردن ادات شرط مقرون گردیده بود، از نوع اول واگر بصورت خبری بود، از نوع دوم قلمداد شد. لذا رویه قضائی تنها به این مسئله می‏پرداخت که آیاشرط مندرج ویژگی قاطع و جازم درتصمیم طرفین را دارد یا خیرکه در صورت اولی عقدرا باطل و در مورد دوم فقط خودش باطل بود

آثار و ضمانت اجرای شروط در حقوق فرانسه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله عرف در دعاوی کیفری در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله عرف در دعاوی کیفری در word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عرف در دعاوی کیفری در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عرف در دعاوی کیفری در word

1-    چکیده        
2-    مقدمه           
3-    تعریف حقوق جزای اسلامی و عرفی     
4-    مفهوم مجازات     
5-    انواع مجازات           
6-    مجازات های عرفی و مجازات های اصلی          
7-    نظام جزایی و مجازات عرفی در دوران میانه  
8-    عرف و عادت        
9-    عرف در حقوق عمومی           
10-    عرف در حقوق جزا           
11-     عرف در حقوق بین الملل     
12-    اثبات عرف و بازرسی دیوان کشور     
13-     تعارض عرف و قانون            
14-    نتیجه گیری            
15-    منابع        

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله عرف در دعاوی کیفری در word

1-    بایسته های حقوق جزای عمومی، دکتر ایرج گلدوزیان

2-    فلسفه ی حقوق ، دکتر کاتوزیان

3-    زمینه ی حقوق جزای عمومی، دکتر نوربها

4-    حقوق جزای عمومی، پرویز صانعی

5-    مقدمه ی علم حقوق،دکتر کاتوزیان

مقدمه

تحلیلی از قانون مجازاتهای اسلامی

مجموعه مقررات جزایی اسلامی که با تجدید نظرهای متعدد امروزه به صورت «قانون مجازات های اسلامی» سال 1370 و بخش تعزیرات سال 1362 مورد عمل محاکم قرار می گیرد محصول کوششی است ناموفق در ترکیب و تلفیق دو نظام فکری ذاتاً ناهماهنگ و غیر قابل تلفیق در امور جزایی. در یک طرف نظام مجازاتهای « شرعی » قرار دارد  که علیرغم وصایای متعدد که مسلمانان باید فرزند زمان بلاشند و قواعد و مقررات حیات اجتماعی را با شرایط متحوّل زمان وفق دهند، به زغم متشرعین و واضعین « قانون مجازات اسلامی »، غیر قابل تغییر، کامل و ابدی است. با آن که مجازاتهای شرعی بیش از سیزده قرن پیش و با توجه به نیازها و مقتضیات جزیره عربستان آن زمان وضع شده است، چون مسلمانان رسول خدا را خاتم الانبیا و احکام و دستورات ایشان را در هر عصر و دوره نافذ و جاری می دانند – و نوع و میزان مجازاتها را مطابق احادیث و اخبار به بیان یا فعل ایشان مستند می کنند – هیچ گونه تغییری را در آنها جایز نمی شمارند

در همه جرایم پیش بینی شده ، به حکم خاصیت تاریخی زمان وضع قاعده، مرکز عطف و توجه، چه در جرائمی که علیه خداوند و اراده شناخته شده او در طبیعت صورت می گیرد یا جرائمی که متوجه « اشخاص » و « اموال» می شود، فرد است، با این هدف که از طریق مجازات « فرد » گناهکار و جبران خسارت « فرد » زیان دیده، جامعه نیز به حد تعالی و تکامل اخلاقی و اجتماعی برسد

در کنار این مقررات ، نظام فکری دیگری قرار گرفته که به حکم نیازهای متغیر زمان، ناقص،تجربی و قابل تغییر و تکمیل شناخته می شود.مجازات جرائمی که در سنت فقه اسلامی «عرفی» لقب گرفته اکنون زیر عنوان تعزیرات مورد مجازات قرار می گیرد، بر مبنای این نظام فکری و با توجه به نیاز های متغیر اجتماعی انجام می پذیرد. در بسیاری از این نوع جرائم صدمات و خسارات حاصله از جرم از محدوده منافع «فردی» تجاوزه کرده کل حیات اجتماعی یا بخش های خاصی از آن را تحت تاثیر قرار می دهد

در یک نظام فکری تبعیت کامل و تعبدی از شکلهای قدیم مجازات – حد و حدود آن- ضروری شناخته شده «موضوعیت» غیر قابل تغییر دارد و نظام دیگر مجازات و سیله و طریفه ی رسیدن به هدف های متنوع نظام جزایی است که همراه تحولاتی که در حیات اجتماعی و طرز تفکر رایج نسبت به مجازات ها پیش می آید ، دستخوش تغییر و تحول دائمی است و این دو طرز فکر ذاتا غیر قابل جمع و تلفیق است

به همین ترتیب در مورد شاغلین به امر قضاوت، و صلاحیت دادگاههای جزایی هم مسائل خاصی پیش می آید. تربیت حرفه ای فقها و« حکام شرع » در نظامی خاص با ویژگی هایی که بدان اشاره شد،صورت می گیرد و این امر باعث پیدایش طرز برداشت ئ تفکری خاص در آنها می شود. در مقابل قضاوت «عرفی» در یک نظام متفاوت حقوقی پرورش می یابند. در این نظام قاضی فرا می گیرد که مساله جرم و مجرم را با دیدی متفاوت که از تحولات فکری حقوق غربی الهام گرفته و مسائل اجتماعی را معلول روابط علی  اجتماعی می شناسد، مورد بررسی قرار دهد و جمع این دو تربیت حرفه ای و تفکر قضایی بدون قربانی کردن منطق هر دو نظام ( یعنی منطق مذهب و عرفی) غیر ممکن است. از این نظر با توجه به قانون مجازات اسلامی به صورت موجود آن،‌ بهتر است به یک نوع تقسیم کار منطقی در امر قضاوت جزایی قائل شده «حکام شرع» را به کار رسیدگی به امور جزایی موضوع «حدود ، قصاص و دیات» بگماریم و از «قضات عرفی»‌در حل مسائل مربوط به «تعزیرات» استفاده کنیم

پیروی از منطق ذکر شده ضمناً ایجاب می کند که به جای دادگاههای کیفری 1 و 2 پیش بینی شده در قانون اصلاح موادی از آیین دادرسی کیفری مصوب 6 شهریور 1361 ، تقسیم بندی دیگری بر مبنای مواد قانونی و تخصص حرفه ای قضات به صورت « دادگاه شرعی» یا « دادگاه  حدود، قصاص و دیات » و « دادگاه تعزیرات » صورت گیرد

برای آن که مشکل عدم هماهنگی این دو طرز فکر بهتر شناخته شود ابتدا به ذکر چند مثال از «قانون مجازات اسلامی» می پردازیم و آن گاه ضمن بررسی اصول کلی این قانون، به مظاهر دیگری از مسئله مورد بحث اشاره می کنیم

الف – ماده 279 قانون مجازات اسلامی دیه مرد مسلمان را یکی از امور ششگانه زیر تعیین         می کند

         1)        یکصد شتر سالم بدون عیب که خیلی لاغر نباشند

         2)        دویست گاو سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشد

         3)        یک هزار گوسفند سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشند

         4)        دویست دست لباس سالم از حلّه های یمن

         5)        یک هزار دینار مسکوک سالم و غیر مغشوش که هر دینار یک مثقال شرعی طلا به وزن 18 نخود است

         6)        ده هزار درهم مسکوک سالم و غیر مغشوش که هر درهم به وزن 6/12 نخود نقره می باشد

با آن که مطابق تبصره ماده در صورت « تراضی طرفین » و یا « تعذر همه آنها » به جای « هر یک از امور ششگانه » می توان قیمت آن را پرداخت، ولی درصورتی که ولی دم موافقت نکند قاتل موظف به تهیه و تسلیم حیوانات ، البسه، دینار و درهم مذکور در ماده خواهد بود و این امر طبیعتاً موجب مشکلات بسیار در اجرای مجازاتها می گردد. و اگر قرار باشد در یک یکموارد به استناد اینکه به هر شش امر پیش بینی شده متعذّر است به طور اتوماتیک حکم به پرداخت قیمت کنیم این سوال پیش می آید که منطق وضع و پیش بینی ماده 297 قانون مجازات اسلامی به صورت ذکر شده چه بوده است

ب – قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران با پیروی از ارزشهای اسلامی و تحولات اجتماعی برای کلیه اتباع ایران، من جمله اقلیتهای مذهبی که طبق اصل سیزدهم همان قانون شامل افراد زرتشتی، کلیمی و مسیحی می شود حقوق و امتیازات مساوی قائل شده است. مطابق اصل نوزدهم

« مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.»

اصل بیستم نیز چنین مقرر می دارد

« همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.»

همه کسانی که در این مرز و بوم از پدر و مادر ایرانی به وجود آمده و به تاریخ و فرهنگ متعالی آن علاقه و دلبستگی دارند ایرانی هستند و حق نیز چنان است که از کلیه حقوق و مزایا به طور متساوی برخوردار و در انجام وظایف ملی و اجتماعی سهیم باشند. اقلیتهای مذهبی از قرنها پیش در جوار هموطنان مسلمان خود زندگی کرده در غم و شادی یکدیگر شریک بوده اند. در جنگ تحمیلی اخیر نیز این اقلیتها، همانند دیگر مردم ایران ، صادقانه کوشیدند، در جنگ و مبارزه شرکت کردند، شهید دادند  و از هیچ گونه فداکاری و همدردی دیگر برای فائق آمدن بر مصیبت ملی دریغ نداشتند

به این جهات و همین طور با توجه به نص مواد قانون اساسی باید در مقابل قانون با سایر اعضاء جامعه متساوی الحقوق باشند. با این وصف واضعین قانون مجازات اسلامی به تبعیت از فکر ثابت و غیر قابل اجتناب بودن مجازاتهای شرعی در مواردی میان افراد مسلمان و غیر مسلمان ایران فرق و تبعیض قائل شده اند. البته اصل بیستم قانون اساسی برخورداری اعضاء اقلیتهای مذهبی را مشروط و محدود به رعایت موازین اسلامی کرده و تصریح به این شرط باعث  می شود که ظاهراً تضاد  و تعارض میان قانون اساسی و مقررات جزایی را قابل توجیه جلوه دهد. ولی این تمهید قانونی مشکل اساسی را حل نمی کند و عدم تساوی افراد ملت از نظر اجرای مجازاتها به صورت یک مشکل سیاسی و اجتماعی باقی می ماند

1 – تعریف حقوق جزای اسلامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

تحقیق تاریخچه مهریه در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 تحقیق تاریخچه مهریه در word دارای 75 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق تاریخچه مهریه در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق تاریخچه مهریه در word

مقدمه    
تاریخچه مهریه    
الف: وقوع جدایی(الف) به فسخ یا طلاق    
ب: به فوت زوج    
مبحث اول    
مفهوم مهر    
ماهیت مهر    
تعیین مهر    
انواع مهر    
طلاق    
تعریف طلاق    
طلاق درفقه    
طلاق در قوانین موضوعه    
انواع طلاق    
طلاق بائن    
طلاق رجعی    
طلاق عدی    
طلاق توافقی    
علل و عوامل طلاق    
1-اعتیاد    
2-عدم پرداخت نفقه    
3-دخالت ناشایست دیگران    
4 ازدواج های خیابانی    
5-تفاوتهای فرهنگی    
6-روابط نامشروع    
7-افزایش طلاق در شهر و روستا    
8-عدم تفاهم اخلاقی    
9-مهریه    
دو نظریه فقهی در میزان مهر    
مهر وثیقه ای در مقابل داشتن حق طلاق مرد    
آیا فلسفه مهر آن است که وثیقه ای دربرابر طلاق باشد؟    
مهریه سنگین    
دلایل افزایش مهریه    
تصورات غلط    
چند نکته در خصوص مهریه بالا    
راهکارهایی برای پایین آوردن مقدار مهریه    
دلایل اشتباه بودن مهریه بالا    
نتیجه    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق تاریخچه مهریه در word

1-   فلسفه مهریه از منظر فقه و حقوق مولف مهناز اسماعیلی

2-   علل و عوامل طلاق در ایران نویسنده حسین نارکی اردکانی

3-   مهریه در رویه قضایی تالیف و تدوین دکتر توفیق عرفان

4-   حقوق خانواده تالیف دکتر محمد روشن عضو هیئت علمی دانشگاه شعید بهشتی

5-   طلاق پزوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن تالیف دکتر باقریا روحانی

6-    تبیین جامعه شناختی مهریه نویسنده سید حسن شرف الدینی

7-   بررسی اعتبار حقوق مهریه سنگین : محمد علی سعیدی مربی سعیدی مربی گروه حقوق خصوصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی

8-   فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی مقالات موضوعی دوره 40 شماره 101 بهار

مقدمه

سپاس خداوندی را که آفریننده جهان و بخشاینده و مهربان است و درود فراوان بر پیامبر برگزیده اش محمد(ص) و دودمان و یاران او باد که از وی پیروی کردند و در راه اعتلاء و شکوه دین اسلام از جان و مال خویش دریغ نکردند. دین اسلام شریعت کاملی است که تمام جوانب حیات بشری را در برگرفته است. از آنجایی که یکی از اهداف اصولی دین اسلام بنای جامعه سالمی است که مردم در آن زندگی سعادتمندی داشته باشند، نسبت به تنظیم خانواده عنایت خاصی نشان داده شده است. زیرا خانواده سنگ اول بنای هر جامعه ای به شمار می آید

در بررسی نصوص قران و ایات و روایات، این نکته قابل مشاهده است که دین اسلام اهمیت زیادی به تشکیل خانواده سالم می دهد و راه حل هایی را برای از بین بردن مشکلات و اختلافات زندگی زناشویی نشان داده است و اساس و اصل را در پایداری زندگی زناشویی می داند. کما اینکه مسائلی وجود دارند که زندگی زناشویی را به مخاطره می اندازد

یکی از مسائلی که به شدت بقاء زندگی زناشویی را تحت الشعاع قرارداده است، مسئله طلاق می باشد. مسئله ای که روز به روز در حال افزایش بوده و کانون گرم خانواده ها را متزلزل می کند. در یک بررسی مشخص می گردد که عواملی خواه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در ایجاد مسئله طلاق تاثیر گذار می باشد

از عواملی که مستقیماً در طلاق نقش دارند می توان به اعتیاد، ترک زندگی زناشویی، محکومیت کیفری و سایر اشاره نمود

یکی از مواردی که امروزه به صورت غیر مستقیم در میزان طلاق و جدای زندگی زناشویی تاثیر گذار است مسئله مهریه است. مسئله ای که روز به روز بردامنه آن افزوده شده و افراد زیادی را مشغول خود می کند. امروزه میزان مهریه به عنوان عامل تاثیر گذار در کفه زندگی زناشویی نقش مهمی را ایفا می کند، چرا که در صورت کم بودن میزان مهریه زن در روابط زناشویی احساس ناامنی می کند و از ترس اینکه مبادا زوج از او برنجد و به راحتی بتواند با پرداخت مهریه اندک او را طلاق دهد همیشه در اضطراب و نگرانی به سر می برد و خود را اسیری در دست مرد خواهد دید

عکس این قضیه در مورد مرد نیز صادق است چرا که در صورت زیاد بودن میزان مهریه مرد همیشه خود را مطیع و فرمانبردار زن خواهد دید و از ترس اینکه زن بنا به دلائلی مهریه خویش را مطالبه نماید سعی می کند وفق خواسته زوجه عمل نماید

بنابراین میزان مهریه می تواند در چگونگی روابط زناشویی تاثیر گذار باشد و همیشه افکار یک طرف را مشغول خود نماید. بنده در این کار تحقیقی می خواهم موضوع مهریه و میزان آن در رشد طلاق و عوامل اصلی تاثیر گذار در افزایش مهریه و تاثیر میزان مهریه در افزایش یا کاهش میزان طلاق را بررسی نمایم

ابتدا چند سوال در این خصوص طرح می نمایم

1-   علل و عوامل افزایش طلاق چیست؟

2-   میزان مهریه تا چه اندازه جلوی رشد طلاق را می گیرد؟

3-   آیا بستن مالیات بر مهریه های سنگین تائید بر مهریه می تواند داشته باشد؟

4-   آیا در صورت بستن مالیات بر مهریه و یا بالا بردن آن طلاق افزایش یا کاهش می یابد؟

5-   آیا مهریه یک ضمانت مالی برای زن محسوب می شود یا خیر؟


تاریخچه مهریه

در قانون حمورابی که در حدود 1700 سال قبل از میلاد مسیح تدوین شده است و شامل 282 ماده می باشد. در موارد 138 و 139 مقرر می دارد که اگر زن عقیم بوده و طلاق داده شود مکلف است که مهریه و جهیزیه وی را تسلیم کند. در صورتی که زن مهریه و جهیزیه نداشته باشد پرداخت مقدار یک من نقره به او ضروری است و هر گاه زن مرتکب ترک خانواده و یا اعمالی از قبیل آن شود به لحاظ جرم ارتکابی وی شوهر از تادیه مهر و جهیزیه معاف است و ماده 141 قانون مذکور حقوقی مالی زن را از عهده شوهر ساقط کرده است. اما اگر پس از محاکمه و رسیدگی مقصر قلمداد شود به موجب ماده 142 زن حق دارد(1) که به خانه پدری خود برگردد و مهر و جهیزیه اش را نیز دریافت نماید

در حقوق عبری نیز مانند قانون حمورابی مهر وجود داشته و در یکی از انواع ازدواج که به نام ازدواج صدیقه معمول بود رضایت زن بسیار موثر بوده و چنانچه از شوهر خود ناراضی می شد می توانست خانه را ترک کند. در این نکاح زن به اسم صدیقه و شوهر به اسم صدیق معروف بود و مالی که به زن تسلیم می شد صداق نام داشت و در هر صورت مهر در دین یهود از ارکان عقد نکاح بوده و بدون آن نکاح را باطل می دانند

در یونان قدیم از جمله تشریفاتی که برای ازدواج صورت می گرفت آن بود که پدر دختر بدون آنکه مبلغی پول یا هدیه از داماد بگیرد با ازدواج وی موافقت نمی کرده است

در حقوق رم نیز که دو نوع ازدواج (رسمی و غیر رسمی) وجود داشت. در نوع غیر رسمی آن جای هر گونه آثار حقوقی و احکام مربوط به آن خالی بود ولی در نوعی از ازدواج رسمی که به نام کوامپسیو معروف بود وقتی نکاح منعقد می شد هدایایی به زن تسلیم می شد. از متون اوستا چنین بر می آید که در ایران باستان هنگامی که مرد می خواست با زنی ازدواج کند مکلف بوده است که علاوه بر مالی مهریه به دختر و زوجه می دهد مال دیگری نیز به پدر او تسلیم نماید و پدر هم در مقابل مالی که از داماد می گرفت به دخترش جهیزیه می داد و با توجه به حقوق زرتشتی در خصوص مهر استنباط می گردد که اقوام دختر هنگام نکاح او مقداری هدایا به دختر و نزدیکان او می دادند ولی معلوم نیست که آیا اهدای اموال مذکور برای عقد نکاح ضروری بوده است یا خیر. ولی آنچه مسلم این است که هنگام انحلال نکاح، زن نمی توانست اموالی را که متعلق به او بوده است قبل از پرداخت قروض و یا سایر تعهدات شوهر استرداد کند و در واقع تعهدات شوهر درباره زن موثر و الزامی بوده است. در حقوق زرتشتی زن می توانست مهری را که شوهر به او داده و یا متعهد به تسلیم آن کرده است به او ببخشد. اما در صورتی که زن مهر خود را گرفته ولی بعداً عیبی از قبیل نازا بودن در او ملاحظه شد، حقوق زن نسبت به مهر ساقط می شد و شوهر مجاز به استرداد آن بود

در عربستان قبل از اسلام نیز زن وضع خاصی داشت و نه تنها شخصیت حقوقی برای او قائل نبودند بلکه اصولاً  وجود اینکه با زن مخالف بودند و تاریخ حکایات زیادی دارد که اعراب دختران خود را ننگ تلقی کرده و به وسایل گوناگون آنها را از بین می بردند و زنده به گور کردن دختران یکی از طرق از بین بردن آنها بود و اعراب در این امر غیرانسانی آنچنان اصرار داشتند که زن در عربستان کمیاب شد و نکاح ضمه رواج پیدا کرد و در این نوع ازدواج چند مرد با یک زن ازدواج می کردند و در صورتی که زن حامله می شد و فرزندی به دنیا می آورد نوزاد به هر یک از شوهران که شباهت داشت آن شخص به عنوان پدر نوزاد معرفی می شد. از انواع نکاح عجیبی که در زمان جاهلیت وجود داشت« نکاح شغار» بود. در این نوع نکاح مهر جنبه مالی نداشت و به ولی دختر نیز مالی داده نمی شد، بلکه پدر یا برادر دختر در قبال تمتعی که در دختر می برد، دختر یا خواهر خود را به تزویج پدر یا برادر دختری در می آورد که با دختر آنها ازدواج کرده بود و در واقع نکاح شغار نوعی نکاح معاوضه به شمار می آمد

نوع دیگر نکاح دوران جاهیلیت «نکاح المقت» بود و در این نوع نکاح وقتی شوهر فوت می کرد زن او از طریق ارث به وارث متوفی یا نزدیکان او تعلق پیدا می کرد. یعنی زن مانند اموال قابل انتقال به ورثه بود و هنگامی که کسی به واسطه ارث با زن متوفی ازدواج می کرد لازم نبود که مجدداً برای زن مهری تعیین شود و همان مهری که مورث داده بود کفایت می کرد

موضوع مهریه در ادوار تاریخی مورد توجه جامعه شناسان نیز قرار گرفته است و نظریات مختلفی در این خصوص ابراز شده است. بعضی عقیده دارند که زنان در دوران قدیم نوعی نیروی کار بودند که در اثر ازدواج از خانواده خود جدا می شدند. آنان کار می کردند و فرزندانی به دنیا می آورند که باز نیروی کار بودند و با توجه به اینکه خانواده دختر در حین ازدواج این نیروی کار را از دست می دادند از داماد چیزی می گرفتند(مانند حیوان، گندم، ;) و در پاره ای از موارد مرد می توانست برای مدتی برای خانواده دختر کار بکند و در قبال آن با دختر خانواده ازدواج کند

داستان ازدواج حضرت موسی با دختر شعیب که پس از مدتی چوپانی  با دختر شعیب ازدواج نمود نمونه ای از این قبیل ازدواج ها می باشد[1]و بدین ترتیب چنین مبادلاتی صورت می گرفت تا نیروی کاری که از خانواده گرفته شده است جبران شود. برخی از جامعه شناسان نیز معتقدند که چون زن در آن دوران کار نمی کرد و برای آنکه استقلال مالی داشته باشد مهریه ای برای او تعیین می شد.[2]

مطالعه در حقوق زن در طول تاریخ این نکته را روشن می سازد که وضعیت زن با پیشرفت تمدن رو به بهبود گذاشته و در اثر مرور زمان تکامل پیدا کرده است. با ظهور اسلام نیز وضعیت زن همگام با سایر امور اجتماعی کاملاً تغییر یافت و ازدواج به صورت دیگری درآمد. زن شخصیت و ارزش والایی به خود گرفت

نکاح ضمه و نکاح شغار و المقت ممنوع شد و احکام خاضی برای ازدواج مقرر گردید که از مهمترین آنها مربوط به مهریه  می باشد. مهری که  دراسلام برای زن تعیین شد غیر از مهر مقرر قبل از اسلام بود زیرا مهر در سابق بهای زن و یا عوض آن بود که در هنگام نکاح به اولیاء زن تسلیم می شد. در صورتی که در حقوق اسلام مهر مالی است که خود زن تعلق دارد و اولیاء وی حق دخالت و تصرف در آن را ندارند.[3]

در حقوق اسلام مسئله مهر از صورت عقد معوض خارج شده و مهر به صورت مستقل از عقد نکاح درآمد و به جهت نکاح بدون ذکر مهر صحیح می باشد

اسلام برای آنکه فکر مردم را جهت عکس فکر خرید و فروش و معاوضه حرکت بدهد مهر السنه را عنوان نمود و مردم را به پیروی از آن تشویق نمود. عنوان مهر السنه نیز دلیل دیگری بر آن است که مهر عوض معامله نمی باشد

به طوری که درصدر اسلام یاد دادن یک سوره از قران مجید نیز به عنوان مهر پذیرفته  شده است. در پرسشی که از مرحوم میرزای شیرازی درباره تقویم مهر السنه به پول آن زمان به عمل آمد، در پاسخ نوشتند که مهرالسنه دویست و شصت و دو نیم پول نقره سکه دار(مسکوک) می باشد. به مثقال صرافان که با پول فعلی از قرار هر مثقالی پانزده ریال و جمع مبلغ سیصد و نود و سه تومان و هفت ریال و ده شاهی است.[4]

رابطه زن و  شوهر در حقوق اسلام بالاتر از یک معامله و معادله است و عاطفه و محبت نقش مهمی دارد، زیرا شوهر با پرداخت مهریه مالک زن نمی شود و قلب او باید به تسخیر مرد درآید

ابن قیم که یکی از فقهای صاحب نظر و نامدار اهل سنت می باشد می گوید که در عصر پیامبر زوجه فقط در دو صورت حق مطالبه صداق داشت

الف: وقوع جدایی(الف) به فسخ یا طلاق

ب: به فوت زوج

 دانشمند مذکور می گوید که رویه در آن زمان اجماعی بود و ظاهراً تا قبل از وضع و تصویب قانون ثبت در کشور ما نیز اگر این امراجماعی نبود، عرف غالب در جامعه بوده است[5]و به طور قطع صداق در عرف مسلمین تا تین قرن پیش قابل مطالبه ازطرف زوجه نبوده ولی زوج گاهی علاقه به تادیه آن نشان می داد و این علاقه به تادیه نیز غالباًَ در مرض موت یا حین الشاء وصیت ظاهر می شد.[6]

متاسفانه فکر مذکور که قرن ها در اخلاق جوامع تاثیر داشت به مرور زمان متروک ماند به طوری که در حال حاضر عرف و عادت دیگری که مقتضی مهریه سنگین است خواه و ناخواه در جامعه کنونی کشور ما نفوذ کرده است و این امر یکی از موانع توسعه ازدواج و تشکیل خانواده است و در موارد زیادی با ایجاد عقده های جنسی موجبات فساد اخلاقی را فراهم ساخته است به طوری که  محرومیت های جنسی در حال حاضر یکی از عوامل بروز جرائم است


[1] قران مجید، سوره قصص آیه

[2] حقانی، مهری، حمایت سنتی از زن در شرایط دشوار، روزنامه ایران، شماره مسلسل

[3]مسعودی، یحیی- تعریف مهر و شیر بها و جهات افتراق آن ، مجله دادگستری انتشارات اداره فنی شماره 3 اسفند 45 صفحه 62-

[4] جعفری لنگرودی، محمد جعفر، تاریخ حقوق ایران ، ناشر مولف چاپ گیلان، بدون تاریخ صفحه 34 به نقل از جامع الشتاب میرزای قمی صفحه

[5] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مکتب های حقوقی اسلام ناشر گنج دانش چاپ اول سال 137، ص

[6] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دانشنامه حقوقی ، جلد اول ناشر این سینا، سال 48 صفحه


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

تحقیق شهرستان میبد در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 تحقیق شهرستان میبد در word دارای 66 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق شهرستان میبد در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق شهرستان میبد در word

موقعیت جغرافیایی منطقه‌ی میبد    
پوشش گیاهی منطقه‌ی میبد    
بیابانها    
منابع آب    
ژئومورفولوژی و زمین شناسی    
آب و هوا و اقلیم    
عوامل مؤثر در آب و هوای میبد    
جمعیت    
مهاجرت    
وضعیت اشتغال در میبد    
وجه تسمیه‌ی نام میبد و بنیان شهر    
میبد در دوران اسلامی    
میبد در زمان آل مظفر    
میبد در دوره‌ی صفویان    
ساختارهای سه گانه‌ی شهر میبد در گذشته    
1- کهندژ    
2- شارستان    
3- ربفن یا بیرونه    
شارستان میبد    
معرفی اندام‌ها و نظام شهری    
خندق    
گذرها و شبکه‌ی ارتباطی    
محله‌های شارستان    
1- محله‌ی بالا    
2- محله‌ی پایین    
3- محله‌ی کوچک    
4- محله‌ی بشنیغان    
بازار    
قنات‌ها    
باغ‌ها و مزارع    
وضعیت اکنون شهر    
خلاصه تحقیق    
فهرست منابع    

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق شهرستان میبد در word

1- سالنامه‌ی آماری استان یزد سال

2- اسنفجاری کناری، عیسی، میبد شهری که هست، میبد: پایگاه فرهنگی و گردشگری شهر تاریخی میبد؛

3- پویا، سید عبدالعظیم، سیمای باستانی شهر میبد یزد: دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد؛

4- مهر شاهی، داریوش (1382)«تغییرت شرایط طبیعی کویر اردکان در انتهای دوران چهارم» فصلنامه‌ی تخقیقات جغرافیایی، شماره

5- قبادیان، عطاا; (1361) سیمای طبیعی استان یزد در ارتباط با مسائل کویری، یزد استانداری یزد

6- مستوفی، حمدا; (1362) نزهت القلوب، به اهتمام گای لیسترابغ تهران دنیای کتاب

7- شبانکاره‌ای، محمد بن علی محمد (1363) مجمع الانصاب، به تصحیح میرهاشم محدف، تهران: امیر کبیر

8- کاتب، احمد (1357) تاریخ جدید یزد، به کوشش ایرج افشار، تهران امیر کبیر؛ فرهنگ ایران زمین

9- مستوفی بافقی، محمد (1340) جامع مفیدی، به کوشش ایرج افشار، تهران کتاب فروشی اسدی

10- جعفری، محمدبن حسن (1338) تاریخ یزد به کوشش ایرج افشار، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب

11- ملکزاده بیانی، سوسن (1348) «سکه‌های دوران پوراندخت، مجله بررسی‌های تاریخی، سال چهارم شماره 1،

12- ابن انیره عزالدین عل (1349) الکامل، جلد هفدهم، مترجم: علی هاشمی حایری، تهران: علمی

13- ستوده، حسینعلی (1346) تاریخ آل مظفر تهران: دانشگاه تهران

14- ابن حوقل (1366) صوره الارض مترجم: جعفر شعار، تهران امیر کبیر

15- معلم یزدی معین الدین (1326) مواهب الهی، به تصحیح سعید نفیسی تهران: اقبال

16- (1380) طرح جامع شهر میبد شرکت عرصه، سازمان مسکن و شهرسازی استان یزد

خلاصه تحقیق

شهرستان میبد در دشت یزد اردکان قرار دارد و منطقه‌ای کویری و خشک در فلات مرکزی ایران محسوب می‌شود از نظر پوشش گیاهی نیز ضعیف و پراکنده است از لحاظ بارندگی منطقه‌ای بسیار خشک است دارای زمستان‌های سرد و تابستان‌های گرم و تبخیر زیاد و رطوبت پایین می‌باشد منابع آب منطقه نیز بسیار محدود می‌باشد و بیشتر آن را آب‌های زیرزمینی تشکیل می‌دهد که آن نیز در حال از بین رفتن است خاک‌های منطقه‌ی میبد از نوع رسی است و برای سفالگری مناسب است و موجب رونق صنعت در میبد شده است

میبد از لحاظ جمعیتی چهارمین شهر استان می‌باشد و از لحاظ تراکم جمعیت دومین نقطه‌ی استان است میزان جمعیت آن 59141 نفر می‌باشد که مردان درصد بیشتری را تشکیل داده‌اند میزان جمعیت جدان در این شهرستان زیاد می‌باشد مهاجرت نیز در منطقه از داخل و خارج صورت می‌گیرد درصد با سوادان این شهر نسبتاً بالا است و وضعیت خوبی را نشان می‌دهد و از لحاظ اشتغال بیشترین اشتغال را خدمات و کمترین آن را کشاورزی تشکیل داده است

موقعیت قرارگیری این حوضه به ویژه شهر میبد در فلات مرکزی ایران باعث شده این منطقه از دوران پیش از تاریخ تا امروز همواره به عنوان مفصل ارتباطی میان حوزه‌های شمال، جنوب غرب و جنوب شرق کشور مورد توجه ویژه باشد با این پشتوانه درصدی هشتم هجری مبارز الدین محمد مظفر به حکومت میبد و یزد دست یافت میبد خواستگاه اصلی آنان بود مهم‌ترین و بارزترین ویژگی میبد کامل بودن ساختار و شالوده‌ی کهن آن است که متشکل از 3 بخش عمده‌ی ارگ (کهندژ)، شارستان و ربفن است و نمونه‌ای بارز، روشن و از همه مهم‌تر نشانه‌ی زنده‌ای از شهر سازی کهن ایران است. نارین قلعه‌ی میبد به عنوان قدیمی‌ترین بنای منطقه به مرور دارای جنبه‌های حکومتی و مدیریتی شده در دوران اسلامی از اهمیتش کاسته شده است و مسجد جامع در مقابل آن قرار می‌گیرد. شارستان از توسعه و تکامل هسته‌های قدیمی‌تر تشکیل شده و با ساختاری منسجم، متشکل از محلات 3 گانه، بازار اصلی، مجسد جامع، میدانگاه، حصار، خندق و دروازه‌ها انست و بیش از هر چیز ویژگی‌های یک شهر اسلامی را دارد

ربفن‌ها و باغ‌های حاشیه‌ی آنها ضمن استقلال نسبی درونی پیوند تنگاتنگی با شارستان داشته‌اند آب و باغ دو عنصر حیاتی و لاینفک شهر هستند که به برکت آنها شهر باغ  میبد پدید آمده است میبد از نمونه شهرهای کهن ایرانی است که ساختار و نظام قدیمی خود را حفظ کرده و تا به امروز نیز زندگی در آن جاری است ولی تغییر الگوی سکونت به سرعت ساخت و ساز و اقدامات شهر سازی جدید در سه دهه‌ی اخیر تهدیدی جدی برای آن تبدیل شده است

پیشنهادات: 1- با توجه به کمبود منابع آب کشاورزی در منطقه زیاد امکان پذیر نیست بنابراین صنعت بهترین زمینه‌ی پیشرفت شهر می باشد

2- با توجه به وجود خاک مناسب در منطقه‌‌ی میبد که برای کارخانه جات کاشی و سرامیک مناسب است امکان پیشرفت در زمینه‌ی این صنعت زیاد است بنابراین بهتر است سرمایه و نیروی انسانی بیشتری را در این زمینه به کار بگیریم

3- با توجه به بافت قدیمی شهر در زمینه‌ی احیا و تعمیر این بافت قدیمی باید کوشش به عمل آید که این عمل به پیشرفت صنعت توریسم کمک می‌کند

4- با توجه به وضعیت منطقه گسترش این شهر بهتر است به سمت مال باشد زیرا در جنوب با محدودیت‌های طبیعی مواجه است همین مشکل در غرب نیز وجود دارد

موقعیت جغرافیایی منطقه‌ی میبد

میبد یکی از شهرستانهای استان یزد محسوب می‌گردد و کوچکترین شهرستان این استان می‌باشد مساحت این شهرستان هزار و دویست و هفتاد و یک کیلومتر مربع است میبد در شمال غربی یزد به فاصله‌ی 50 کیلومتری از این شهر قرار دارد و راه تهران، بندرعباس از کنار آن می‌گذرد میبد از طرف شمال به شهرستان اردکان از طرف جنوب به شهرستان صدوق و از طرف شرق به دشت رسوبی پایکوهی دم هفت و شهرستان اردکان و از غرب به ارتفاعات ندوشن، مرور، و اشنیز محدود می‌گردد

میبد در طول جغرافیایی  و عرض جغرافیایی  قرار دارد و حداقل طول جغرافیایی این شهرستان (50 52) و حداکثر طول آن (16 58) شرقی می‌باشد و حداقل عرض جغرافیایی آن (35 29) و حداکثر عرض آن (7 35) شمالی می‌باشد.[1]

ارتفاع میبد از سطح دریا 1090 متر است و ارتفاع آن به طرف جنوب افزایش می‌یابد روستای رکن آباد در جنوب شهر 20 متر بلندتر از روستای عشرت آباد در شمال شهر است این شیب طبیعی سبب تسهیلاتی در امر انتقال آب از جنوب به شمال شهر شده است

این شهرستان شامل بخش مرکزی با شهر میبد و دو دهستان به نامهای بفروئیه و شهدا می‌باشد


[1] – سالنامه‌ی آماری استان یزد سال

پوشش گیاهی منطقه‌ی میبد

پوشش گیاهی شهرستان بسیار فقیر است در بخش غربی بر اثر افزایش بارندگی متراکم‌تر می‌شود گیاهان منطقه از نوع گیاهان کویری از قبیل: درمنه، گون، گز و طاق می‌باشد البته در ارتفاعات

شکل ص

موقعیت قرارگیری شهرستان میبد در استان یزد

غربی منطقه درختچه‌ها نیز وجود دارد از فبیل: بادام کوهی، بنه‌ و انجیر وحشی و در بعض مناطق پوشش قابل توجهی را تشکیل داده است مراتع منطقه در قدیم بسیار وسعت بیشتری داشته که اکنون بر اثر بوته کنی، چرای بیش از حد دامها و خشکسالی چیز زیادی از آنها باقی نمانده است

مساحت جنگلهای میبد 800 هکتار می‌باشد که همه‌ی آنها دست کاشت است و از گونه‌های طاق و گز تشکیل شده است و در بیابانهای شمال شهرستان می‌باشد گیاهان منطقه با شرایط خشک و کویری سازگاری دارند و می‌توانند مدتهای دراز بدون باران دوام بیاورند بذر گیاهان می‌تواند سالها به حالت خواب به سر ببرد و با آغاز بارندگی و فراهم شدن شرایط مساعد شروع به رشد کند از اینرو در سالهایی که در کویر باران فراوان ببارد همه جا پر از گلهای وحشی می‌شود در این منطقه گیاهان دارویی نیز وجود دارد مثل شیرین بیان، گون، آویشن، گل زوقا، خارشتر و گیاهان دیگر که بیشتر در منطقه غربی و ارتفاعات یافت می‌شود

مساحت عرصه‌ی گیاهان دارویی و صنعتی میبد 36000 هکتار می‌باشد که 8/4 درصد از کل پوشش در استان می‌باشد مساحت مراتع شهرستان 80000 هکتار می‌باشد.[1]

بیابانها

چنان که می‌دانید بیشتر شهرستان میبد را مناطق بیابانی و کویری تشکیل می‌دهد عوامل موثر در گسترش بیابانهای منطقه میبد: 1- بهره برداری غیر اصولی و ناآگاهانه و بی‌رویه از امکانات زمینهای مرتعی 2- عدم تناسب تعداد دام با ظرفیت مراتع این شهرستان 3- تخریب پوشش گیاهی از طریق قطع بی رویه‌ی بوته‌ها برای سوخت و دیگر مصارف، می‌باشد

مساحت بیابانها و ماسه‌زارهای شهرستان 43980 هکتار است بیابانهای منطقه در شرق آن و نیز شمال می‌باشد که کاملاً خشک و بدون گیاه است.[2]


[1] – سالنامه آماری استان یزد سال

[2] – سالنامه آماری استان یزد سال


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران در word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران در word

1 مقدمه  
2 خلاصه‌ی روند تاریخی صفویه  
3 اندیشه‌ی اسلامی در دوره‌ی صفوی  
4 تشیع صفوی از دیدگاه شریعتی  
5 نقد  
شاه اسماعیل مخترع مذهب شیعه صفوی;  
علت پذیرش آسان مذهب شیعه از سوی مردم در زمان شاه اسماعیل :  
تاریخ مذهب شیعه  
مذهب شیعه از صفویان تا پهلوی  
شاه اسماعیل و مذهب شیعه در ایران  
کارکرد مراسم سوگوارى عاشورا در رسمى شدن مذهب شیعه در زمان صفویه  
مقدمه  
کارکرد مراسم عاشورا در رسمى کردن مذهب تشیع  
6 جمع‌بندی  
مراجع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران در word

[1] عباس قدیانی، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره‌ی صفویه، تهران، انتشارات فرهنگ مکتوب، 1384
[2] راجر سیوری، ایران عصر صفوی، ترجمه‌ی کامبیز عزیزی، تهران، انتشارات مرکز، 1374، چاپ چهارم
[3] حسین نصر، سنت عقلانی اسلامی در ایران، تهران، انتشارات قصیده‌سرا،

[4] سید محمد علی حسینی‌زاده، اندیشه‌ی سیاسی محقق کرکی، قم، انتشارات بوستان کتاب قم، 1380

[5] علی شریعتی، شیعه، دفتر تدوین و نشر آثار شهید شریعتی در اروپا، 1357، چاپ اول

[6] منصور صفت‌گل، ساختار نهاد و اندیشه‌ی دینی در ایران عصر صفوی، تهران، انتشارات رسا، 1381
[7] ریولا جوردی، علمای جبل عامل در دولت صفویه (نقش حاشیه‌ای یا مهاجرت و تحول اجتماعی)، ترجمه‌ی مصطفی فضائلی، فصلنامه‌ی حکومت اسلامی، شماره‌ی پیاپی 7، سال سوم، شماره‌ی اول، بهار 1377
[8] نجف لک‌زایی، درآمدی بر طبقه بندیهای اندیشه سیاسی اسلامی، فصلنامه حکومت اسلامی، شماره‌ی پیاپی 16، سال پنجم، شماره دوم، تابستان 1379

[9] ابولفضل سلطان محمدی، همکاری با حاکم جائر در نگاه علامه مجلسی، فصلنامه‌ی حکومت اسلامی، شماره‌ی پیاپی 20، سال ششم، شماره‌ی دوم، تابستان1380

[10] عصمت رمضانی مشکانی، تأثیر مهاجرت علمای جبل عامل بر فرهنگ و اندیشه دینی ایرانیان، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، شماره 16 الی 19، پاییز 1383 الی تابستان 1384

1 مقدمه

یکی از مهم‌ترین دوره‌های تاریخی تمدن ایران، حکومت صفویه (1501 تا 1736 م) است. از طرفی – به عقیده‌ی بسیاری – صفویه، اولین حکومت ملی در ایران پس از انقراض ساسانیان است و از طرف دیگر در این زمان تشیع – که همچنان مذهب غالب در ایران است – مذهب رسمی ایران شد. تشیع که تا قبل از این یک مذهب انحرافی و رافضی معرفی می‌شد و به علاوه نهاد رسمی دولتی پشتیبانی نداشت، با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام شد و عملاً برای اولین بار در ایران، حکومت یکپارچه‌ی شیعی تاسیس شد (1)

در این نوشتار سعی داریم تا به اختصار پس از بیان اهم رویدادهای تاریخی در دوران صفویه، به بررسی تعامل دین و دولت و نقش سیاسی علمای شیعی در دوران صفویه بپردازیم. مسئله‌ی مورد مناقشه درباره‌ی صفویه که در این نوشتار مد نظر ماست، مباحثی پیرامون مفهمو «شیعه‌ی صفوی» و انحراف در اندیشه‌های بنیادین شیعه پس از به قدرت رسیدن است

2 خلاصه‌ی روند تاریخی صفویه

سلسله‌ی صفویه بدست اسماعیل فرزند شیخ حیدر صفوی با تاج گذاری او در سن 15 سالگی تأسیس شد. وی علی‌رغم مخالفت علمای شیعه‌ی تبریز مذهب تشیع را رسمی کرد و دستور داد در نماز جماعت خطبه‌ی شیعه علنی خوانده شود: «; مرا به این کار واداشته‌اند و خدای عالم، با حضرات ائمه معصومین همراه من هستند و من از هیچ کسی باک ندارم. به توفیق الله تعالی اگر از رعیت حرفی بگویند، شمشیر می‌کشم و یک کس را زنده نمی‌گذارم;» [1]

سیاست مذهبی اسماعیل بسیار سخت‌گیرانه بود و به علاوه پیروان او اعتقاد زیادی به وی داشتند. بسیاری معتقدند پیروزی‌های او در جنگ‌هایش به دلیل اعتقاد مذهبی قوی سرداران سپاهش بود. راجر سیوری معتقد است، بسیار پیش از آنکه توپ جنگی را برادران شرلی (یک قرن پس از اسماعیل) به ایران بیاورند، ایرانیان (به عنوان مثال شیخ حیدر) سال‌ها پیش از آن استفاده کرده بودند. لیکن به دلیل اعتقاد به جوانمردی، در جنگ‌ها از این سلاح استفاده نکردند. همین باعث شد تا اسماعیل در جنگ چالدران مغلوب سلطان سلیم شود. [2]

اوج شکوه و قدرت صفویه در زمان عباس اول ملقب به «شاه عباس کبیر» است. وی در ابتدا با عثمانی قرارداد صلح امضا کرد و پس از دفع ازبکان، تبریز و بغداد را از عثمانی پس گرفت. [2]

از زمان شاه عباس کبیر، تربیت افراد شاهزادگان نالایق در حرم دنبال شد، چرا که شاه از قدرت گرفتن اطرافیانش در هراس بود، تا جایی که گفته می‌شود سلیمان اول 8 سال را مرتب در حرم گذراند و سلطان حسین مدت‌ها یک دائم‌الخمر بود. سر انجام محمود افغان در 1722 اصفهان را اشغال و سلطان حسین را به قتل رساند. 15، 16]

3 اندیشه‌ی اسلامی در دوره‌ی صفوی

سید حسین نصر، در مقالات خود به بررسی جایگاه علمی و سنن عقلی در زمان اوج شکوفایی صفویه پرداخته است. آوردن نام بزرگان «مکتب اصفهان»، خود بر شکوفایی اندیشه‌ها و سنن گوناگون عقلی (از فقهی گرفته تا عرفانی، کلامی فلسفی و حتی اخباری) کفایت می‌کند: محمد باقر داماد (میر داماد)، میر ابولقاسم فندرسکی، فیض کاشانی، صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا)، بهاءالدین عاملی (شیخ بهایی)، محمد باقر مجلسی (مجلسی دوم/پسر). [3]

در بیان شکوه فرهنگ این دوران همین بس که اشاره کنیم به بیش از 100 عنوان کتاب از شیخ بهایی

در زمینه‌های فقه، اصول، ادبیات و علوم عربی، حدیث، ریاضیات، ستاره‌شناسی، حدیث، اصول اعتقادی، حکمت و فلسفه و علوم غریبه. [12]

از ابتدای تأسیس حکومت صفوی عده‌ای از علمای ایرانی به تکاپو افتادند تا مبانی و معارف مکتب تشیع یعنی متون دینی تاریخ زندگانی و سیره و سنت حضرت رسول (صلی‌الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و استنباط‌های فقهی و کلامی و تفسیری علما و متفکران شیعه را برای هموطنان شیعه مذهب خود تشریح و تفهیم سازند. این گروه معدود از علمای ایرانی که در آغاز قرن دهم هجری به علوم شرعی مثل حدیث و فقه و تفسیر روی آوردند و بعضاً ادعای فقاهت هم می‌‌کردند اغلب حکمای تعلیم یافته مکتب فلسفی ایران بودند که تفقه این عده بصورت منفرد و پراکنده و بدون آنکه فعالیت آنان شکل منسجم و منظمی داشته باشد بنا به ذوق و علاقه خود کوشیدند تا در مجموعه معارف شیعی غور نمایند و یافته‌های خود را در قالب تألیف و ترجمه ارائه دهند

برجسته ترین نمایندگان این گروه عبارتند از: حسین بن شرف‌الدین عبدالحق معروف به الهی اردبیلی، جمال‌الدین بن عطاء ا;. دشتکی شیرازی، میر شاه طاهر بن رضی حسینی کاشانی معروف به شاه طاهر. [10]
علمای جبل عامل در قدرت سیاسی و فرهنگی عصر صفوی نقش بسزایی داشتند و از آن جمله می‌توان به نقش محقق کرکی در تعدیل سیاست‌های شاه اسماعیل اشاره کرد. یکی از مشخصه‌های فقه کرکی، بذل توجه خاص به پاره‌ای از مسائل است که تغییر سیستم حکومتی و به قدرت رسیدن شیعه در ایران بوجود آورده بود. بیشتر فقها و مجتهدان شیعه پس از کرکی تا پایان دوره صفویه متأثر از روش فقهی او بوده‌اند. زیرا مجموعه حقوقی عمیق و متین او را با استدلال‌های قوی و محکم در برابر خود دانسته‌اند. از مهمترین آثار مهاجرت فقها، تثبیت اندیشه ولایت فقیه بود به گونه‌ای که حاکم صفوی خود را نایب فقیه می‌‌شمرد. [10]

طهماسب در سفر به عراق، کرکی را با حکمی تاریخی و پراهمیت به ایران دعوت می‏کند. از آنجا که این دعوت با متنی کاملاً فقهی به نگارش درآمده است، احتمال داده‏اند کرکی آن را به‏عنوان اعلان شرایط بازگشت خود به ایران نوشته و شاه طهماسب آن‌را امضا کرده باشد. البته احتمال این‏که این فرمان را نهاد سلطنت صادر کرده باشد هم‏چنان به قوت خود باقی است. نکته‌ی قابل توجه این است که در این فرمان هیچ اشاره‏ای به جایگاه قدرت سیاسی نشده است؛ یعنی سعی در توفیق و جمع بین ضرورت‏های شرع و مقتضیات قدرت حاکمه ندارد، بلکه مستقیماً حکم شرع را مبنا قرار داده و تلاش در جهت توجیه و مشروعیت بخشیدن به قدرت سیاسی حاکم نمی‌کند. [4]

4 تشیع صفوی از دیدگاه شریعتی

شریعتی در تحلیلی جامعه شناختی از قضایای صفویه (2)، به انحراف در اندیشه‌ی شیعی اشاره می‌کند. وی یا بیان تفاوت‌های جنبش/نهضت (movement) با نهاد (institution) یک نظریه‌ی جامعه‌شناختی را یادآوری می‌کند مبنی بر اینکه فرد متعلق به نهضت، یک موضع مخالف و جریان ضد تاریخ را دنبال می‌کند و در مقابل آن فرد متعلق به نهاد، یک محافظه‌کار میانه‌رو است که هر مخالفی را ضد انقلاب می‌داند (3). به عنوان مثال زرتشت پیش از ساسانیان به صورت یک جریان و نهضت مبارز با اشکانیان بود ولی در دوره‌ی ساسانی که به صورت یک نهاد حکومتی درآمد، بر سرنوشت جامعه، املاک و قدرت‌های سیاسی حاکم شد. نمونه‌ی دیگر آن در عصر حاضر ماتریالیزم – سوسیالیزم است که در قرن 19 نفوذ بسیار زیادی در اندیشه‌های آزادی‌خواهانه داشت ولی در میانه‌ی قرن 20 که به صورت نهاد در می‌آید و از همیشه قدرتمندتر می‌شود، ایمان جدیدی به خود نمی‌آفریند و لذا در این دوره نهضت‌های آزادی‌خواهانه‌ی «ملی» بیش از سوسیالیزم مورد توجه قرار می‌گیرد

شریعتی معتقد است که صفویه، حکومت خود را بر پایه‌ی «تشیع» و «ملیت» بنا نهاد و علمای شیعه که در طول 10 قرن در کنار مردم بودند، در کنار حاکمان قرار می‌گیرند. در همین دوره است که «عالم شیعی/دینی» به «روحانی» بدل می‌شود و حاکم، اقتدار خود را به عنوان یک نفوذ معنوی در اذهان جا می‌اندازد؛ برخی از اصول عقاید شیعی تحریف می‌شود که از جمله می‌توان به عصمت (عصمت از گناه و تماس با قدرت‌های آلوده، در برابر حالت بیولوژیک و فیزیکی)، وصایت (سفارش پیغمبر به جانشینی در برابر رژیم فامیلی)، ولایت، امامت، عدل، تقیه، غیبت (انتظار مثبت و رهبری عالم در برابر انتظار منفی، یعنی دست بسته بودن و معطل ماندن)، شفاعت، و اجتهاد و تقلید اشاره کرد

وی همچنین به نقش غرب بویژه انگلیس در جدایی افکنی بین سه امپراطوری ایران، عثمانی و هند اشاره می‌کند و از ترس غرب از عثمانی و تحریک ایران به حمله به آن (تفرقه بین دو امپراطوری اسلامی) سخن می‌گوید

به علاوه شریعتی تشیع علوی را نبوی و تشیع صفوی را اموی می‌داند و تفاوت‌های تشیع صفوی و علوی را به این صورت بیان می‌کند: «تشیع مکه در برابر تشیع مشهد»، «تشیع قرآن در برابر تشیع مفاتیح الجنان»، «تشیع مبارزه بر برابر تشیع لعن و نفرین»، «تشیع امام شناسی در برابر تشیع امام پرستی»، «تشیع علم در برابر تشیع اصالت تقدس» و نهایتاً «تشیع نه در برابر تشیع آری». [5، 13]

5 نقد

شریعتی در مقایسه‌ی تفاوت میان تشیع علوی و صفوی، به ارائه‌ی دو نمونه‌ی آرمانی (4) از تشیع مثبت و منفی می‌پردازد. هر چند در مواردی این مقایسه به آسیب شناسی و انحراف‌زدایی از دین منجر می‌شود، لیکن از آنجایی که این بحث به صورت تألیفی دقیق و تاریخی مطرح نشده، و همچنین به دلیل وسعت و پهن‌دامنه بودن آن، صحت تاریخی برخی مطالب آن مورد تردید است. به عنوان مثال اینکه آیا شاه عباس وزیر روضه‌خوانی به غرب می‌فرستد تا تشریفات مذهبی مسیحیان را بیاموزد و در مورد مراسم عاشورا به کار گیرد؟ جایگاه واقعی شاه عباس نزد مردم چگونه است؟ نقش علما در حکومت صفویه و دلیل همکاری بعضی و عدم همکاری بعضی دیگر چه بود؟ (5)

لَک‌زایی معتقد است، آن نظریه‌ای که مدّ نظر محقق کَرَکی، مقدس اردبیلی، محقق سبزواری، علامه مجلسی، شیخ بهایی و بسیاری از علمای بزرگ این دوره بوده عبارت است از این که همچنان هر سلطان فاقد شرایط نیابت از معصوم جائِر است و همکاری با این سلاطین در جهت امر به معروف، جلوگیری از ظلم و در کل انجام وظایف شرعی جایز و بلکه در برخی موارد واجب است. [8]
به عقیده مورخ معاصر و شیعه شناس لبنانی سید حسن الامین، اگر علمای جبل عامل به داد پادشاهان صفویه نرسیده بودند گرایش این سلسله به مسلک علی اللهی و غالیان شیعه حتمی بود و در آن صورت سرنوشت ایران امروز از لحاظ مذهبی جز این بود که هست. [10]

در اینکه حکومت صفویه یک حکومت عادل و حتی ملزم به رعایت احکام اسلامی نبود شکی نیست (6)، لیکن تقابل مشهد و مکه و قرآن در برابر مفاتح‌الجنان با فرض دو ثقل قرآن و عترت چیست؟ به نظر می‌رسد منظور شریعتی افراط در اهمیت دادن به عترت و غفلت از قرآن است

سلطان محمدی در بیان علل نزدیکی علمای دین و مدح شاهان توسط آن‌ها در دوران صفوی می‌نویسد: «; علامه مجلسی آغازگر این رسم در بین عالمان شیعی نبوده، بلکه شاید آخرین آنها هم نخواهد بود. تألیف کتاب‏ها و اهدای آنها به سلاطین و مدح و ثنای شاهان در مقدمه اینگونه تألیفات از دیرباز، از زمان شیخ صدوق (ره) معمول و مرسوم بوده». وی اضافه می‌کند: «غرض علمای دینی از اهدای آثار برجسته خود به سلاطین، حفظ و بقای آثار و تسهیل امکان استفاده عموم از آن تألیفات بوده است.» و در ادامه می‌آورد: «در تبیین و توجیه اقدامات علامه مجلسی در مدح ظالمان، بایستی به مبنای فقهی ایشان در این زمینه توجه کرد. ایشان، مانند سایر فقهای امامیه به حرمت مدح ظالم فتوا داده است، لکن بر آن استثنا زده و مدح ظالمان در غیر مورد ظلمشان را جایز می‏داند؛ یعنی مدح و ثنای آنها در اعمال نیک و صالح‏شان، مشروط بر اینکه موجب جرأت بیشتر آنان در ارتکاب ظلم و معاصی نگردد، جایز است.» [9]

شاه اسماعیل مخترع مذهب شیعه صفوی;


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله محمد تقی بهار در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله محمد تقی بهار در word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله محمد تقی بهار در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله محمد تقی بهار در word

تولد بهار  
ایا خراسان، دیگر چه خواهی از یزدان  
زندگی و شعر بهار  
تهمتن پوشید ببربیان  
پهلوی ، تاج به سراندازید کاری ست  
برسفله فرو نیاورم سر  
گر فروشم کتاب در بازار  
گزیده ای از شعرهای ملک الشعرای بهار  
توشه ای کاندرین سرا باشد  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله محمد تقی بهار در word

این مقاله شامل بخش‌هایی به قلم محمدتقی بهار (درگذشته در 1 اردیبهشت 1330) است. حقوق معنوی آن بخش‌ها برای محمدتقی بهار محفوظ است

بهار، محمدتقی. تاریخ مختصر احزاب سیاسی. تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی، 1357، صص الف تا یج
سپانلو، محمدعلی. بهار. چاپ اول، تهران: طرح نو، 
مصاحب، غلامحسین (سرپرست). دایرهالمعارف فارسی. چاپ سوم، تهران: امیرکبیر، کتابهای جیبی، 1381، صص 475 و

تولد بهار

درست 120 سال پیش  در چنین روزی در منزل میرزا محمد کاظم صبوری ،ملک الشعرای آستان قدس رضوی در مشهد پسری به دنیا آمد که پدر نام اورا محمد تقی گذاشت. محمد تقی که بعدها راه پدر راپیشه کرد وبه شاعری پرداخت همان کسی است که در تاریخ از اوبه نام ملک‌الشعرای بهار نام برده شده است

  بهار دروس نخستین را در نزد پدر دانشمندش که علاوه بر ملک الشعرایی آستان قدس رضوی دارای ثروت بالایی به ارث رسیده از پدرش حاج محمد باقر کاشانی ، رییس صنف حریربافان مشهد بود فراگرفت.وپس از مرگ پدر درحالی که تنها   18سال داشت ، تحصیلات ادبی  خود را نزد مرحوم ادیب نیشابوری که از ادبا و شعرای مشهور بود و نیز سایر فضلای معاصر، دنبال کرد. وی مقدمات عربی و اصول کامل ادبیات فارسی را در مدرسه نواب در خدمت استادان آن فن تکمیل کرد. بهار به رسم معمول آن زمان بعد از درگذشت پدر ، به ملک الشعرای آستان قدس رضوی رسید اما این امر  او را که در عفوان جوانی بود وسری پرشور داشت راضی نکرد وبر همین اساس به انتشار روزنامه بهار در مشهد اقدام  کرد

بهار از سنین کودکی و در زمان حیات پدر قریحه ادبی خود را هر از گاهی نشان می‌داد و ذوق فطری و خدادادی خود را ضمن گفتار و کردار کودکانه آشکار می کرداینن در حالی بود که  پدر نمی‌خواست فرزندش حرفه شاعری پیشه کند و بر همین اساس  در تشویق او به شعرو شاعری کوتاهی ‌کرده و او را به کسب و تجارت تشویق می‌کرد

اما چون بهار ذاتا شاعر بود و شاعر هیچگاه نمی‌تواند به عالم مادیات و کسب مال و منال قدم بگذارد ، به رغم آمال پدر و به ذائقه ذوق فطری و طبع سرشار ادبی دنبال سخنوری و شاعری و نویسندگی را گرفت و تا بدان پایه رسید که در فن خود شهرت فراوان یافت. بهار پس از فوت پدر در گفتن شعر، چنان مهارت به خرج داد که جز معدودی از استادان، سایر فضلای خراسان آن را باور نکرده و می‌گفتند اشعار پدرش را به نام خود می‌خواند

در همان ایام بود که موضوع مسافرت مظفرالدین شاه به خراسان، در مشهد شایع شد، بهار برای اینکه سمت ملک‌الشعرایی خود را پس از صبوری محرز سازد و خود را به شاه بشناساند اولین قصیده خود را برای عرضه داشتن به شاه پس از ورود به مشهد ساخت ، که مطلع آن این است

رسید موکب فیروز خسرو ایران

ایا خراسان، دیگر چه خواهی از یزدان

پس از مدتی بهار محیط مشهد را کوچک دید وراهی تهران شد ،البته در این مهاجرت که بیشتر اجباری بود عمال روس وانگلیس در خراسان که وجود وی را مانعی برای اقدامات خود می دانستند نیز بی تاثیر نبودند. او در سال  1336هجری شمسی انجمن ادبی دانشکده را در تهران تاسیس کرد و با دیگر ادیبان به فعالیت پرداخت. همزمان وی  با شخصیت مستقل و خاصی که یافته بود وارد زندگی سیاسی و اجتماعی شد

بهار ازآن جمله جوانانی بود که در چنین جریان‌های سیاسی حاد بدون تردید و دو دلی و با ایمان راسخ به صف انقلابیون پیوست و در واقع روح پرشور شاعرانه و احساسات تند میهن پرستانه او را ، هیچ دسته دیگری قانع نمی‌کرد

 نخستین اشعار سیاسی و اجتماعی بهار در بین سال‌های  1325و  1326قمری و هنگام کشاکش بین شاه و مجلسیان و سال اول بسته شدن در مجلس در روزنامه خراسان که آن هم محرمانه چاپ می‌شد، بدون امضا انتشار می‌یافت و بر دل‌های آزادیخواهان می‌نشست

گوینده این اشعار و مقالات در ابتدا نامعلوم بود اما  رفته رفته معرفی شده و مورد تحسین و ستایش عموم واقع شد، چنان که خود می‌نویسد: من در خراسان یکی از آنها بودم که از وضع تهران راضی نبودم و به انجمن‌های سری ، سر می زدم و دست داشتم

در این هنگام در مشهد حزب تندرو و دمکرات قدرت بسیاری یافت و کمیته حزب دمکرات خراسان، انتخاب شد و بهار هم یکی از اعضای این کمیته بود. پس از تشکیل این کمیته، بهار روزنامه نوبهار را به امتیاز و مسوولیت خود به عنوان ناشر افکار حزب در مشهد انتشار داد. اشعار بهار زبان حال مردم، و نماینده افکار و آمال توده آزادیخواه بود و او با سروده‌هایش از اوضاع مملکت و امور سیاسی آن دوره انتقاد می‌کرد

بهار در دوره چهارم از شهر بجنورد ، در دوره پنجم از ترشیز و در دوره ششم از تهران به مجلس شورای ملی فرستاده شد. اما از اواخر دوره ششم در اثر جریان‌های سیاسی خاصی که پیش آمده بود امکان فعالیت‌های سیاسی از بهار سلب شد

بهار مدت یکسال در دارالمعلمین عالی که هسته نخستین  دانشسرای امروزی است به تدریس تاریخ ادبیات ایران و همچنین به تصحیح کتاب‌های تاریخ سیستان ، تاریخ طبری ، مجمل التواریخ ، جوامع‌الحکایات و تالیف کتب درسی پرداخت. درهمین ایام بود که بهار در اثر دروغ‌های دروغپردازان، به اتهام‌هایی ناروا زندانی و چهارده ماه به اصفهان تبعید شد

دوره زندان و تبعید از پر بهره‌ترین سالهای زندگی ادبی او بوده است ، مثنوی کارنامه زندان، غزل معروف من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قطعه مفصل و معروف شباهنگ و قصاید دیگر را او در این زمان سروده است. بهار در سال  1324شمسی در زمان نخست وزیری دوم احمد قوام، به وزارت فرهنگ منصوب شد

وی در دوره پانزدهم نیز از تهران انتخاب شد و به مجلس رفت و ریاست فراکسیون دموکرات را به عهده گرفت ، اما کسالت مزاج و اختلاف‌هایی که پیدا شده بود نگذاشت او در مجلس کار کند. بهار در سال  1326برای معالجه به سوئیس رفت و پس از بهبود در سال 1328 به ایران بازگشت، آخرین فعالیت اجتماعی بهار که در واقع از نظر او فعالیت سیاسی نبود، ریاست جمعیت هواداران صلح بوده است

دیوان شعرا، سبک شناسی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی و بیش از صد مقاله در زمینه‌های مختلف که در مجلات و روزنامه‌های روزگار آن زمان به چاپ رسیده از دیگر آثار ملک‌الشعرای بهار به شمار می‌رود. او همچنین به تصحیح کتاب‌های تاریخ سیستان، تاریخ طبری، مجمل التواریخ، جوامع الحکایات و تالیف کتاب‌های درسی عصر خود پرداخت و مجله‌های نوبهار، تازه بهار و مجله دانشکده را نیز منتشر کرده است

محمدتقی بهار شاعر و نویسنده توانا و از رجال سیاسی ایران ملقب به ملک الشعرا و متخلص به بهار سرانجام یکم اردیبهشت سال  1330خورشیدی در گذشت و در شمیران ، در باغ آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد

خیز و طعنه‌ بر مه‌ و پروین‌ زن‌ در دل‌ من‌ آذر برزین‌ زن‌بند طره‌ بر من‌ بیدل‌ نه‌تیر غمزه‌ بر من‌ غمگین‌ زن‌یک‌ گره‌ به‌ طره‌ مشکین‌ بندصد گره‌ بر این‌ دل‌ مسکین‌ زن‌یک‌ سخن‌ ز دو لب‌ شیرین‌ گوی‌صد گواژه‌ بر لب‌ شیرین زن‌خواهی‌ ار زنی‌ ره‌ تقوا رازان‌ دو زلف‌ پرشکن‌ و چین‌ زن‌تو بدین‌ لطیفی‌ و زیبایی‌رو قدم‌ به‌ لاله‌ و نسرین‌ زن‌گه‌ ز غمزه، ناوک‌ پیکان‌ گیرگه‌ ز مژه، خنجر و زوبین‌ زن‌خواهی‌ ار کشی، کش‌ و نیکو کش‌خواهی‌ ار زنی، زن‌ و شیرین‌ زن‌گر کشی، به‌ خنجر مژگان‌ کش‌ور زنی، به‌ ساعد سیمین‌ زن‌گر همی‌ بری، دل‌ دانا برور همی‌ زنی، ره‌ آیین‌ زن‌گه ‌ سرود نغز دلارا سازگه‌ نوای‌ خوب‌ نو آیین‌ زن‌بامداد، باده‌ روشن‌ خواه‌نیمروز ، ساغر زرین‌ زن‌رو بهار از این‌ سخنان‌ امروزبر سخنوران‌ خط‌ ترقین‌ زن‌زین‌ تذرو و کبک‌ چه‌ جویی‌ خیر؟رو به‌ شاهباز و به‌ شاهین‌ زن‌شو پیاده‌ ز اسب‌ طمع‌ و آنگاه‌پیل‌ وش‌ به‌ شاه‌ و به‌ فرزین‌ زن‌تا طبرزد آوری‌ از حنظل‌گردن‌ هوا به‌ تبرزین ‌ زن‌تا جهان ‌ کژیت ‌ بننمایدکحل‌ راستی‌ به‌ جهان‌ بین‌ زن‌گرت‌ ملک‌ و جاه‌ برین‌ بایدتن‌ به‌ ملک‌ و جاه‌ فرودین‌ زن‌بنده‌ شو به‌ درگه‌ شه‌ و آنگاه‌کوس‌ پادشاهی‌ و تمکین‌ زن‌شاه‌ غایب‌ آن که‌ فلک‌ گویدش:تیغ‌ اگر زنی، به‌ ره‌ دین‌ زن‌رو ره‌ امیری‌ چونان‌ گیرشو در خدیوی‌ چونین‌ زن‌ای‌ ولی‌ ایزد بی‌ چون! خیزره‌ بر این‌ گروه‌ ملاعین‌ زن‌بر بساط‌ دادگری‌ پا نه‌بر کمیت‌ کینه‌وری، زین‌ زن‌گه‌ به‌ حمله‌ بر اثر آن‌ تازگه‌ به‌ نیزه‌ بر کتف‌ این‌ زن‌خیمه‌‌ خلاف‌ اعادی‌ رابرکن‌ از جهان‌ و به‌ سجین‌ زن‌دین‌ حق‌ و معنی‌ فرقان‌ رابر سر خرافه‌ پارین‌ زن‌از دیار مشرق‌ بیرون‌ تازکوس‌ خسروی‌ به‌ در چین‌ زن‌پای‌ بر بساط‌ خواقین‌ نه‌تکیه‌ بر سریر سلاطین‌ زن‌پیش‌ خیل‌ بدمنشان، شمشیرچون‌ امیر خندق‌ و صفین‌ زن‌با مداد تیره‌ خون‌ خصم‌بر بیاض‌ دین، خط‌ تزئین‌ زن‌بر کران‌ این‌ چمن‌ نوخیزبا سنان‌ آخته‌ پرچین‌ زن‌تا به‌ راستی‌ گرود زین‌ پس‌بانگ‌ بر جهان‌ کژ آیین‌ زن‌چهر عدل‌ را ز نو آذین‌ بندکاخ‌ مجد را ز نو آیین‌ زن‌گر فلک‌ ز امر تو سر پیچیدبر دو پاش‌ بندی‌ رویین‌ زن‌طبع‌ من‌ زده‌ است‌ در مدحت‌نیک‌ بشنو و در تحسین‌ زن‌برگشای‌ دست‌ کرم‌ و آنگاه‌بر من‌ فسرده‌ مسکین‌ زن‌تا جهان‌ بود، تو بدین‌ آیین‌گام ‌ بر بساط‌ نو آیین‌ زن‌مدد نما ای‌ عشق‌فسا – غلامحسین‌ موسی‌زاده(اندیشه)‌‌همیشه‌ مایه‌ ویرانی‌ دلم‌ این‌ بودکه‌ حکم‌ چرخ‌ خطا بود و چاره‌ تمکین‌ بودبه‌ یک‌ نگاه‌ نظر می‌کنم‌ به‌ رفته‌ ‡عمربه‌ سالهای‌ سیاهی‌ که‌ سرد و غمگین‌ بودز استغاثه‌ نشد مستجاب‌ آمدنت‌اگر چه‌ دیده‌ پراشک‌ ما خدا بین‌ بودبیا که‌ بی‌ تو نگردد به‌ کام‌ ما این‌ چرخ‌همیشه‌ گردش‌ ایام‌ بر سر کین‌ بودنگشت‌ پای‌ مرادم‌ به‌ پشت‌ زین‌ هرگزهماره‌ دوش‌ پر از زخم‌ کهنه‌ زین‌ بودقمار بازم‌ و با باخت‌ الفتی‌ دارم‌که‌ برد در ید نامردمان‌ بی‌ دین‌ بودتو در قمار قیامت‌ مدد نما ای‌ عشق‌مرا که‌ باختن‌ هست‌ و نیست‌ آیین‌ بودبده‌ به‌ وادی‌ محشر تو خال‌ بالا راکه‌ خال‌ بازی‌ دنیا همیشه‌ پایین‌ بود

 پس از مرگ صبوری در سال 1322 ه‍. ق. منصب وی و لقب ملک‌اشعرا به دستور مظفرالدین شاه قاجار به محمدتقی هجده‌ساله رسید. در دوران استبداد صغیر در سال 1328 ه‍.ق. بهار به مشروطه‌طلبان خراسان پیوست و در انتشار روزنامه خراسان با آنان همکاری کرد. وی شعرهایی را در این روزنامه چاپ می‌کرد، از جمله شعر معروف «کار ایران با خداست» با مطلع «با شَهِ ایران ز آزادی سخن گفتن خطاست». این روند تا فتح تهران در 1 رجب 1327 ه‍. ق. (28 سرطان 1288) به‌دست مشروطه‌طلبان و استعفای محمدعلی شاه ادامه یافت

پس از فتح تهران، بهار نویسندگی را نیز شروع کرد و اولین مقالات سیاسی و اجتماعی‌اش در طوس با امضای «م. بهار» و بعضی از مقالاتش نیز بدون امضا در حبل‌المتین چاپ کلکته منتشر شد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله مدرس و جمهوری رضاخانی در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله مدرس و جمهوری رضاخانی در word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مدرس و جمهوری رضاخانی در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مدرس و جمهوری رضاخانی در word

چکیده:  
علل مخالفت مدرس با جمهوری رضاخانی  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مدرس و جمهوری رضاخانی در word

ـ سیدصدرالدین طاهری، زندگی سیاسی مدرس، تهران، نشر رسا، 1373 ص

ـ حسین ملکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران، نشر ناشر، 1369، ص
ـ مجلس و پژوهش، شماره بیست‌وشش، بهمن و اسفند، 1377، ص 266 و
ـ حسین مکی، همان‌جا، ص

ـ همان، ص

ـ حسین ملکی، مدرس قهرمان آزادی، تهران، نشر کتاب، 1358، ص

ـ همان، ص

ـ همان، ص 329ـ

ـ همان، ص

ـ سیدصدرالدین طاهری، همان، ص

ـ همان، ص

ـ محمد ترکمان، آراء، اندیشه‌ها و فلسفه سیاسی مدرس، نشر هزاران، تهران، 1374، ص

چکیده

مخالفت مدرس با مساله جمهوریت اذهان بسیاری را به این سوال واداشته که به‌راستی علت مخالفت او با مساله‌ای به این مهمی که باعث ایجاد تحولی بزرگ در کشور می‌شد چه بود؟

قیامی را که مدرس علیه جمهوری رضاخانی ایجاد و رهبری کرد، به یکی از نقطه‌های عطف تاریخ مبدل شد و در زمره مبارزات این قهرمان عرصه دیانت و سیاست، جایگاه ویژه‌ای احراز نمود

گرچه برخی بر این باورند که مبارزه با جمهوری‌خواهی شاید تنها اشتباه مدرس بوده و جای انتقاد را در تاریخ پرافتخار مبارزات آزادیخواهانه او باز نموده است، اما با دقت در شرایط سیاسی ـ اجتماعی ایران آن روزگار و نیز با اتخاذ یک رویکرد تحلیلی به مساله جمهوری‌خواهی‌، احتمالا مدرس و همفکران او در این ماجرا در جایگاه بس والایی قرار خواهند گرفت
منتقدان مرحوم مدرس بر این باورند که گرچه جمهوری به دست شخصی چون رضاخان تحقق می‌یافت و دستهای پیدا و پنهان استعمار در آن پیدا بود، اما بالاخره تحمل یک جمهوری ولو چندساله بهتر از دیکتاتوری پنجاه‌ساله پهلویها به‌نظر می‌رسید! از طرف دیگر، آنان استدلال می‌کنند که دست نیروهای ملی و مذهبی در یک حکومت جمهوری بازتر از سلطنتی است و آنها می‌توانستند در اصلاح و هدایت جمهوری ایران نقش ایفا کنند
جواب این ایراد چیزی نیست که در طی چند صفحه ادا شود و نیازمند پژوهشهای کاملا پخته و جاندار در حیطه تاریخ و علوم سیاسی می‌باشد ولیکن باید دانست که مخالفت مدرس با مساله جمهوری که به‌زودی به یک قیام یکپارچه تبدیل شد، بدون این پیش‌فرض بوده که به‌قدرت‌رسیدن رضاشاه چه از راه جمهوری و چه از راه سلطنت یک امر حتمی بوده باشد. اتفاقا بخش عمده هدف مخالفت با جمهوریت، مبارزه با شخص رضاخان بود که از طریق حمایتهای خارجی روزبه‌روز قدرت بیشتری می‌یافت و مرحوم شهید مدرس نیز هم صراحتا گفته بود که «اگر کاندیدای جمهوری شخص دیگری جز رضاخان بود، از آن حمایت و پشتیبانی می‌کردم.»
تاسیس حکومت جمهوری در نظام مشروطه سلطنتی، اساس مشروطیت را به هم می‌ریخت و صرف‌نظر از آن‌که نمی‌دانیم آیا امکان برقراری صحیح چنین رژیمی در آن دوران پر فتنه و آشوب ممکن بوده یا نه، باید گفت جمهوری برای ایران، آن هم به دست یک فرد نظامی و مستبد، تمامی مجاهدات مشروطه را بر باد می‌داد و ای بسا که مجلس شورای ملی را هم به‌تدریج فاسد و ناکارآمد می‌ساخت و این اتفاق چیزی بود که در آن شرایط احساس می‌شد؛ چنان‌که عاقبت همین نیز شد و استعمارگران که به‌هرحال می‌بایست روح قرارداد 1919 را به‌نحوی در ایران و سایر مستعمرات پیاده می‌کردند، پس از شکست طرح جمهوری با انجام دسیسه‌ای مزورانه از احمدشاه قاجار و رجال آزادیخواه ایران به‌یکباره انتقام گرفته و با تاسیس سلطنت پهلوی نیات چندین‌ساله خود را برآورده ساختند

مخالفت مدرس با مساله جمهوریت اذهان بسیاری را به این سوال واداشته که به‌راستی علت مخالفت او با مساله‌ای به این مهمی که باعث ایجاد تحولی بزرگ در کشور می‌شد چه بود؟

ماجرای جمهوریت به دنبال قدرت‌طلبی رضاخان و انتقام‌جویی دولت بریتانیا از احمدشاه ـ به‌خاطر رد صریح قرارداد 1919 ـ مطرح شد. رضاخان نیز به‌ عنوان عامل انگلستان همواره در این فکر بود که به‌نحوی نظام سلطنت را به جمهوری تغییر دهد. از جمله اقداماتی که در راستای برپایی نظام جمهوری صورت گرفت تا این نظام، قانونی و مشروع جلوه کند و هم مقبولیت مردمی داشته باشد، این بود که حتما مجلس پنجم تشکیل شود تا پایان سلسله قاجاریه و ایجاد نظام جمهوری را اعلام کند؛ لذا سردارسپه طی تلگرافی، کلیه حکام ایالات و ولایات را به تسریع در امر انتخابات واداشت و حتی به این منظور، ماموران خاصی را به بخشهایی از کشور اعزام نمود. به تبع ترتیباتی که رضاخان اتخاذ کرد، سرانجام پنجمین دوره مجلس شورای ملی در تاریخ بیست‌ودوم بهمن‌ماه سال 1302 ش افتتاح شد

مجلس برای آن‌که هرچه زودتر به صلاحیت طرح مساله جمهوری دست یابد، پس از انتخاب شعب، فورا به بررسی اعتبارنامه‌ها پرداخت تا با تصویب سریع آنها مجلس را به حدنصاب برساند. بااین‌وجود، کسانی‌که نمایندگان حقیقی و وجیه‌المله بودند، از جریان خطرناک پس‌پرده و نقشه‌های سردارسپه کاملا آگاهی داشتند و لذا برای خنثی‌کردن این نقشه خطرناک در مقابل طرفداران جمهوری صف‌آرایی کرده و با آن به مخالفت برخاستند. افرادی نظیر میرزاهاشم آشتیانی، حایری‌زاده، ملک‌الشعراء بهار، سیدحسن زعیم، سید‌محی‌الدین مزارعی و در راس آنها سید‌حسن مدرس تصمیم به مقاومت و مخالفت با سردارسپه گرفته و سعی کردند از تصویب اعتبارنامه‌ برخی وکلا که به دستور سردارسپه انتخاب شده بودند و یا با او تبانی داشتند ممانعت به عمل آورند تا بتوانند این عناصر را از مجلس خارج کنند. آنها همچنین با به راه‌انداختن مباحث طولانی به هنگام تصویب اعتبارنامه‌های نمایندگان طیف خودی، به‌اصطلاح وقت‌کشی می‌کردند تا مجلس نتواند قبل از عید به حد نصاب رسیده و صورت رسمی و قانونی پیدا کند و درواقع از این طریق می‌خواستند به وقت بیشتری برای توجیه مردم و تغییر نظر نمایندگان دست پیدا کنند. علاوه‌براین، آنان فراکسیون اقلیت را تشکیل دادند و به‌قدری فعالیت از خود نشان دادند که حتی تصمیمات اکثریت مجلس را عقیم می‌گذاشتند

در هفتمین جلسه مجلس، نمایندگان طرفدار جمهوریت طرحی را، مشتمل بر سه ماده، به شرح زیر به مجلس ارائه کردند

«مقام رفیع مجلس شورای ملی،‌ نظر به تلگرافات عدیده که از تمام ایالات و ولایات و تمام طبقات مملکت در مخالفت با سلسله سلاطین قاجاریه و رای به انقراض سلطنت خاندان مذکور رسیده و نظر به اینکه تقریبا در تمام تلگرافات واصله اظهار تمایل به جمهوریت شده و صراحتا اختیار تغییر رژیم را به مجلس شورا داده‌اند و چون قانونا این تلگرافات کافی برای تغییر رژیم نیست، ما امضاءکنندگان، سه ماده ذیل را به مجلس شورای ملی با قید فوریت پیشنهاد می‌نماییم که به معرض آراء عامه گذاشته شود

ماده اول: تبدیل رژیم مشروطیت به جمهوریت

ماده دوم: اعتباردادن به وکلاء دوره پنجم که در مواد قانون اساسی، موافق مصالح حکومت و رژیم تجدید‌نظر نمایند

ماده سوم: پس از معلوم‌شدن نتیجه آراء عمومی، تغییر رژیم به وسیله مجلس شورای ملی اعلام گردد.»

اکثریت نمایندگان مجلس، از جمله فراکسیون تجدد به ریاست سیدمحمد تدین و فراکسیون سوسیالیست به ریاست سلیمان‌میرزا و سیدمحمد‌صادق طباطبایی، طرفدار این طرح و از موافقان جمهوری رضاخان بودند. هرکدام از این فراکسیونها چهل نفر عضو داشت. آنها نیز برای‌این‌که به مدرس نشان دهند چنانچه وی با جمهوریت مخالفت کند با او مقابله به مثل خواهد شد، اعتبارنامه‌ برخی از دوستان مدرس و تیپ مخالف جمهوری را عقب انداختند تا هنگام طرح مساله جمهوری، اعتبارنامه موافقان را تصویب و در عوض اعتبارنامه مخالفان را رد کنند

بعد از اتمام جلسه پنجم مجلس در بیست‌وهفتم اسفند 1302 ش، بین نمایندگان نزاع و مشاجره درگرفت. در این میان، حسین بهرامی، به تحریک تدین، سیلی محکمی به صورت مدرس زد که این موضوع به‌سرعت در تهران و در تمام محافل و مجالس پیچید و ابراز انزجار همگانی را برانگیخت و همین امر زمینه را برای مخالفت با جمهوری و حمایت از مدرس آماده ‌ساخت
عده‌ای از طرفداران سردارسپه بنا به درخواست او، در دفاع از جمهوری به تظاهرات ‌پرداختند، اما در مقابل مردمی که از این اوضاع و از جمهوری تحمیلی، عاریتی و ساختگی تنفر داشتند نیز برای برهم‌زدن اساس و موسس آن به منزل علمای تهران رفته و بنای مخالفت را گذاشتند و عصرها در مسجدشاه تهران تجمع نموده و بی‌پروا خطابه‌های مهیج علیه سردارسپه، جمهوری، تدین و سایر طرفداران جمهوری ایراد می‌کردند
پیش از ظهر بیست‌وهشتم اسفند 1302 ش، حاج‌معین‌الدوله، حاج‌مخبر‌السلطنه و احتشام‌السلطنه از طرف سردار‌سپه مامور شدند که به دربار و به نزد ولیعهد محمدحسن‌میرزا رفته، او را هرطورشده به استعفاء از ولیعهدی راضی کنند؛ اما وی با امتناع از این خواسته آنان، گفت: سلطنت، امری موهبتی است و این مقام را ملت و قانون به من اهدا کرده، لذا تا ملت و مجلس شورای ملی ـ علی‌رغم آن‌که حق صدور چنین رایی را ندارد ـ تصویب نکنند، من از ایران خارج نخواهم شد و ابدا استعفا نمی‌دهم. این افراد بدون اخذ نتیجه به نزد سردارسپه برگشتند ولی سردارسپه بازهم آنها را برای مذاکره با ولیعهد به دربار بر‌گرداند، اما ولیعهد تهدیدات آنها را با خونسردی رد کرده و زیر بار استعفا نرفت. در روز بیست‌ونهم اسفند، سردارسپه این افراد را به منزل یمین‌الدوله (پسر ناصرالدین‌شاه) ـ که از خواص ولیعهد بود ـ فرستاد تا از قول سردارسپه به او بگوید که چون وی (شاهزاده یمین‌الدوله) مورد اعتماد ولیعهد محمد‌حسن‌ میرزا می‌باشد، از طرف سردارسپه به مشارالیه پیشنهاد و اطمینان دهد که اگر ـ بی‌توجه به احمدشاه ـ به مجلس رفته و استعفای خود را تقدیم کند، ماهیانه حقوق مکفی به وی پرداخت خواهد شد و نیز یکی از قصرهای سلطنتی اطراف شهر با گارد مخصوص در اختیار او قرار خواهد گرفت. اما یمین‌الدوله از این که این کار را خود او انجام دهد سر باز ‌زد و گفت که بهتر است دکتر صحت‌السلطنه (طبیب مخصوص دربار) این پیشنهاد را به ولیعهد ابلاغ دهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi

مقاله مروری بر سیستم تشخیص گفتار و کاربرد آن در word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 مقاله مروری بر سیستم تشخیص گفتار و کاربرد آن در word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مروری بر سیستم تشخیص گفتار و کاربرد آن در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مروری بر سیستم تشخیص گفتار و کاربرد آن در word

چکیده:  
1 مقدمه  
2تعریف    
3تاریخچه فناوری تشخیص گفتار  
4عملکرد سیستم های تشخیص گفتار  
14 تبدیل گفتاربه داده  
24 تشخیص گفتار با استفاده از مدل(الگوریتم)آماری  
5سیستم های تشخیص گفتار:تقسیم بندی بر اساس عملکرد  
15 تعداد گویندگان  
25 شیوه صحبت کردن  
35 اندازه بانک واژگان  
6سیستم های تشخیص گفتار:تقسیم بندی بر اساس برونداد  
16 گفتار به متن Speech To Text  
26 گفتار به گفتار Speech To Speech  
36 گفتار به دستور  Speech To Command  
7کاربرد فناوری تشخیص گفتار در کتابخانه  
8سیستم های تشخیص گفتار:ضعف ها و محدودیت ها  
18 ورود سرو صدای محیط(Noise)  
28 اثر گذاری کلمات بر یکدیگر و نحوه تلفظ آنها  
38 کلمات متشابه (Homonym ها)  
48 ایجاد سرو صدا  
نتیجه گیری  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مروری بر سیستم تشخیص گفتار و کاربرد آن در word

1ابویی اردکانی،محمد؛ نادر نقشینه؛فاطمه شیخ شعاعی، 1385فناوری پردازش گفتار و کاربرد آن در کتابخانه ها. مجله روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران (در دست چاپ)

2”سیستم های شناسایی صدا”.بزرگراه رایانه.9 (95) ،1385

3”دستگاههای مترجم جهانی”.بزرگراه رایانه.8(77) ،1384

4”بدون محدودیت زبان سفر کنید”.روزنامه جام جم،5 آذر،1385

چکیده:

سیستم تشخیص گفتار نوعی فناوری است که به یک رایانه این امکان را می دهد که گفتار و کلمات گوینده را بازشناسی و خروجی آنرا به قالب مورد نظر، مانند “متن”، ارائه کند. در این مقاله پس از معرفی و ذکر تاریخچه‌ای ازفناوری سیستم ها تشخیص گفتار، دو نوع تقسیم بندی از سیستمها ارائه می شود، و سپس به برخی ضعف ها و نهایتاً کاربرد این فناوری اشاره می شود

کلید واژه ها: سیستمهای تشخیص گفتار، فناوری اطلاعات، بازشناسی گفتار


1 مقدمه

گفتار برای بشر طبیعی ترین و کارآمدترین ابزار مبادله اطلاعات است. کنترل محیط و ارتباط با ماشین بوسیله گفتار از آرزوهای او بوده است.طراحی و تولید سیستم های تشخیص گفتار هدف تحقیقاتی مراکز بسیاری در نیم قرن اخیر بوده است.یکی از اهداف انسانها در تولید چنین سیستم هایی مسلماً توجه به این نکته بوده است که “ورود اطلاعات به صورت صوتی ،اجرای دستورات علاوه بر صرفه جویی در وقت و هزینه ،به طرق مختلف کیفیت زندگی ما را افزایش می دهند.امروزه دامنه ای از نرم افزارها (که تحت عنوانSpeech Recognition Systems معرفی می شوند) وجود دارند که این امکان را برای ما فراهم کرده اند.با استفاده از این تکنولوژی می توانیم امیدوار باشیم که چالش های ارتباطی خود را با محیط پیرامون به حداقل برسانیم

2تعریف

قبل از پرداختن به به سیستم های تشخیص گفتار لازم است که فناوری تولید گفتار و تشخیص گفتار با تعریفی ساده از هم متمایز شوند

  فناوری تولید گفتار(Text To Speech):تبدیل اطلاعاتی مثل متن یا سایر کدهای رایانه ای به گفتاراست.مثل ماشین های متن خوان برای نابینایان،سیستم های پیغام رسانی عمومی. سیستم های تولید گفتار به خاطر سادگی ساختارشان زودتر ابداع شدند. این نوع از فناوری پردازش گفتار موضوع مورد بحث در این مقاله نیستند

  فناوری تشخیص گفتار(Speech Recognition System ): نوعی فناوری است که به یک کامپیوتراین امکان را می دهد که گفتارو کلمات گوینده ای را که از طریق میکروفن یا پشت گوشی تلفن صحبت می کند،بازشناسی نماید. به عبارت دیگر در این فناوری هدف خلق ماشینی است که گفتار را به عنوان ورودی دریافت کند و آنرا به اطلاعات مورد نیاز (مثل متن)تبدیل کند

3تاریخچه فناوری تشخیص گفتار

اولین سیستم های مبتنی بر فناوری تشخیص گفتار در سال 1952  در”آزمایشگاههای بل”طراحی شد.این سیستم به شیوه گفتار گسسته و به صورت وابسته به گوینده و با تعداد لغت محدود 10 لغت عمل می کرد.در اوایل دهه 80 میلادی برای اولین بار الگوریتم مدلهای مخفی مارکوف “Hidden Markov Model” ارائه شد.این الگوریتم گامی مهم در طراحی سیستم های مبتنی بر گفتار پیوسته به حساب می آمد.همچنین در طراحی این سیستم از مدل شبکه عصبی و نهایتاً ازهوش مصنوعی نیز استفاده می شود.در ابتدا شرکتهای تجاری این فناوری را برای کاربردهای خاصی طراحی کردند.به عنوان مثال شرکت Kurzweil در زمینه پزشکی و مخصوصاً برای کمک به معلولان و نابینایان و شرکت Dragon در زمینه خودکارسازی سیستمهای اداری محصولات اولیه وارد بازارکردند. توانجویان در واقع اولین گروهی بودند که از این دسته محصولات به عنوان یک فناوری انطباقی و یاریگر،عمدتاً برای دو عملکرد کنترل محیط و واژه پردازی استفاده کردند
جیمز بیکر James K.Baker یکی از محققان شرکت IBM که در اواخر دهه 1970 در مورد این فناوری مقالات زیادی نوشت، یکی از پیشگامان این طرح بود.او و همکارانش یک شرکت خصوصی به نام Dragon Systems تاسیس کردند.این شرکت ابتدا در دهه 1990 نرم افزاری به نام Dragon Dictate تولید کرد که یک سیستم مبتنی بر گفتار گسسته بود.در سال 1997 این شرکت محصولی را تولید کرد که به جای استفاده از گفتارگسسته ،مبتنی بر گفتار پیوسته بود.در واقع این شرکت با ارائه نرم افزار Dragon Naturally Speaking (DNS) اولین سیستم تشخیص گفتار پیوسته را ارائه نمود.این سیستم توانایی تشخیص گفتار با سرعت 160 کلمه در دقیقه را داشت.همچنین شرکت تجاری IBM هم در این زمینه برای سالهای متمادی فعالیت می کرد که با طراحی بسته نرم افزاری Via Voice به ارائه سیستم های تشخیص گفتار پرداخت که در حال حاضر Scansoft محصولات IBM Via Voice  راتوزیع و پشتیبانی می کند.شرکت مایکروسافت نیز فعالیتهایی درجهت تولید و کاربرد این فناوری داشته است،و بیل گیتس Bill Gates در کتابها و سخنرانی هایش به کرات در مورد آینده درخشان استفاده از سیستم های تشخیص گفتار تاکید کرده است. البته عملاً تا قبل از ارائه نرم افزار office XP وword 2002 این تکنولوژی در محصولات این شرکت بکاربرده نشد.گرچه در ابتدا عمده موارد استفاده این تکنولوژی ،برای افراد توانجو پیش بینی شده بود اما بعدها پذیرش استفاده از آن گسترده تر شد و گروههای بسیاری در مدارس و دانشگاهها علاقه مند به استفاده ازاین فناوری شدند. بطوریکه Seton Hall University نیز برای تشویق دانشجویان به آشنایی با این سیستم به دانجشویان جدید الورود نرم افزار IBM Via Voice را اهدا می کرد

4عملکرد سیستم های تشخیص گفتار

سیستم های تشخیص گفتار به هر منظور که بکار برده شوند، عملکرد نسبتاً مشابهی دارند که عبارت است از:تبدیل گفتاربه داده و تحلیل آن توسط مدلهای آماری

 14 تبدیل گفتاربه داده

برای تبدیل گفتار به یک متن روی صفحه یا یک فرمان کامپیوتری، یک سیستم باید راه دشواری را طی کند.وقتی که گوینده صحبت می کند،لرزشهایی در هوا ایجاد می شود،سیستم تشخیص گفتار ابتدا امواج صوتی آنالوگ را دریافت می کند،مبدل آنالوگ به دیجیتال Analog-to-digital converter (ADC) این امواج آنالوگ را به داده های دیجیتالی تبدیل می کند. سپس سیگنال به سگمنت های کوچکی که به اندازه چند صدم ثانیه یا در مورد صداهای Plosive Consonant چند هزارم یک ثانیه هستند،تقسیم می شود. در مرحله بعد برنامه این سگمنت ها را به phoneme های شناخته شده در زبان تبدیل می کند.Phoneme ،کوچکترین عنصریک زبان است (ارائه ای از صداهایی که ما می سازیم و برای شکل دادن واژه های معنی دار آنها را در کنار هم قرار می دهیم).گام بعدی ساده به نظر می رسد اما در واقع انجام آن بسیار دشوار است .برنامه Phoneme های موجود را با سایر Phoneme هایی که درکنار آن قرار دارد،امتحان می کند و Phonemeهای هم بافت را از طریق یک مدل آماری بسیار پیچیده نقطه (plot) می کندو آنها را با مجموعه بزرگی متشکل از واژه های شناخته شده،عبارات و جملات مقایسه می کند.برنامه سپس چیزی را که کاربر احتمالاً گفته است مشخص می کند و آن را به عنوان متن یا شکل یک فرمان کامپیوتری یا صوت بیرون می دهد

24 تشخیص گفتار با استفاده از مدل(الگوریتم)آماری

سیستم های تشخیص گفتار اولیه سعی داشتند مجوعه ای از قوانین گرامری و دستوری را با گفتار ورودی منطبق کنند. به این صورت که اگر کلمه های گفته شده در داخل مجموعه ای از قواعد و قوانین جای می گرفتند و با آن سازگار می شدند،برنامه می توانست کلمه را تشخیص دهد. تنوع لهجه ها ونوع گفتار افراد مختلف در این حالت از تشخیص می توانست تاثیر منفی بر روی دقت این سیستم ها بگذارد. به عنون مثال تلفظ کلمه barn توسط فردی از بوستون و لندن متفاوت است در حالی که هر دو یک لغت را بکار برده اند.سیستم ها مبتنی بر قواعد و قوانین دستوری به این دلیل موفق نبودند که نمی توانستند گفتار ممتد را با حداقل میزان اشتباه تشخیص دهند
سیستم های تشخیص گفتار امروزی از سیستم های مدل آماری بسیار قدرتمند و پیچیده ای استفاده می کنند.این سیستم ها از قواعد احتمالات وریای برای تشخیص نتیجه استفاده می کنند. دو مدل مسلط امروز در این حوزه مدل مخفی مارکوف “Hidden Markov Model” و مدل شبکه عصبی”Neural Netwok Model” هستند.این روشها اساساً برای مشخص کردن اطلاعات پنهان از سیستم،از اطلاعاتی که برای سیستم شناخته شده هستند استفاده می کنند. مدل Hidden Markov رایج ترین مدل است.در این مدل هرPhoneme مثل یک پیوند در یک زنجیره است و هنگامی این زنجیره تکمیل می شود،یک کلمه بوجود می آید.در طی این فرایند، برنامه یک score احتمالات را بر اساس دیکشنری توکار و آموزش کاربر به هر Phoneme اختصاص می دهد. این فرایند برای عبارات و جملات،حتی از این هم پیچیده تر است. (سیستم مجبور است مشخص کند که هر کلمه کجا شروع می شود و کجا به اتمام می رسد). گاهی برنامه ناچار است عباراتی را که شنیده است را با عبارت یا عبارت های قبل ار آن که در بافت جمله هستند مقایسه کند،آنرا تجزیه و تحلیل کند تا بتواند آنرا به درستی تشخیص دهد.بنابراین اگر یک برنامه دارای 60000 کلمه باشد ترتیبی از سه کلمه می تواند هر یک از 216 تریلیون احتمال ممکن باشد.بدیهی است که حتی قدرتمندترین سیستم هم نمی تواند بدون کمک،تمام این احتمالات را جستجو کند. این کمک به شکل”آموزش”برنامه ارائه می شود.با وجود اینکه توسعه دهندگان و طراحان نرم افزار که دستگاه واژگانی اصل سیستم را تنظیم می کنند،بخش اعظمی از این آموزش را انجام می دهند اما کاربر نهایی نیز باید زمان زیادی را صرف این آموزش کند

5سیستم های تشخیص گفتار:تقسیم بندی بر اساس عملکرد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali mohamadi
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات کنکوری | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی |