تحقیق چالش های پیش روی دبیران زبان انگلیسی در ارتباط با تدریس زبان انگلیسی در مدارس در word دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق چالش های پیش روی دبیران زبان انگلیسی در ارتباط با تدریس زبان انگلیسی در مدارس در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق چالش های پیش روی دبیران زبان انگلیسی در ارتباط با تدریس زبان انگلیسی در مدارس در word
مقدمه
سن زبان آموزی
اصول یادگیری زبان انگلیسی در مدارس عادی
تغییر رفتار با روش های غیرکلامی
بررسی کتاب های درسی زبان انگلیسی در مدارس ایران
مدارس یا آموزشگاههای خصوصی زبان آموزی ؟
مشکلات و راهکارها در درس زبان انگلیسی
مشکلات
راهکارها
چالشهای موجود بر سر راه آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان
صفهای شلوغ ثبت نام کلاسهای زبان
کتابهای کهنه انگلیسی مدارس و معلمان نامجرب
وضعیت آموزش زبان در مدارس
تعداد آموزشگاههای زبان در کشور
کتابهای موجود زبان انگلیسی کارایی ندارند
موانع یادگیری زبان انگلیسی در دوره راهنمایی
نقش عوامل محیطی
عوامل سازمانی و مرتبط با امکانات وزارت آموزش و پرورش
عوامل فردی و شخصیتی معلم و دانش آموز
راه حل های پیشنهادی برای افزایش میزان یادگیری درس زبان انگلیسی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق چالش های پیش روی دبیران زبان انگلیسی در ارتباط با تدریس زبان انگلیسی در مدارس در word
1- شعبانی، حسن، مهارتهای آموزشی و پرورشی ، روشها و فنون تدریس. قم، چاپ مهر، چاپ هشتم1377
2- روزنامه تحلیل روز
3- مهدی محسنیانراد . ارتباط شناسی. سروش، 1369، ص.174 تا
4 – کتاب درسی دستور زبان فارسی سال دوم راهنمایی ایران
5- نجفی، ابوالحسن.مبانی زبانشناسی وکاربرد آن در زبان فارسی. تهران: نیلوفر، تابستان 1385، ISBN 964-448-020-
6- بیرجندی، پرویز،” ارزشیابی کتاب انگلیسی سوم نظام جدید”، مجله رشد آموزش زبان سال سیزده ،زمستان 1376 شماره 48 ، ص 19-
7- “گزارش گرد همایی گروه زبان خارجی _کارشناسی زبان انگلیسی دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی”، مجله رشد آموزش زبان انگلیسی سال پانزدهم، زمستان 1379، شماره 59، ص 6-3
8- اسلامی، احمد رضا، ” تاثیر فرهنگ بر برخی از ساختار های زبان و نقش الگوسازی در آموزش آن ها”، مجله رشد آموزش زبان انگلیسی ، سال شانزدهم، بهار 1381، شماره 64، ص 17-
9- نوری، زهرا، ” مشکلات آموزش زبان انگلیسی از دیدگاه یک معلم”، مجله رشد آموزش زبان ، سال هفدهم، 1382، شماره 68، ص 8-
10- احمد پور، زهرا،” بررسی مسائل و مشکلات آموزش زبان انگلیسی در دوره متوسطه”. مجله رشد آموزش زبان، سال هجدهم،1383، شماره71، ص21-
11- مهدی زاده، امیر حسین، “ارزیابی محتوای کتاب های زبان انگلیسی دوره راهنمایی ، ارائه چهار چوب علمی بهینه جهت اصلاح و تدوین کتاب ها”، مجله رشد آموزش زبان، دوره بیستم، شماره 77، 1384، ص 10-
مقدمه
زبان جزو نخستین وسایل ارتباطی میان انسانها بوده است. قبل از پیدایش جوامع بشری، انسانها به اشکال گوناگون معنا را به یکدیگر انتقال میدادند، تصاویرحک شده بر دیوار غارها، استفاده از آتش برای فرستادن پیام خطر،تقلید صدای حیوانات و ;قبل از ارتباط کلامی برای انتقال معنا به کار گرفته شدند
سپس ارتباطی قراردادی میان صدا و معنا از کلمات بکار رفت و همه چیز نام گذاری شد. بعدها که زبان حالت قانونمندی یافت؛ هر قبیله بسته به ساختار فرهنگی – اجتماعی خود آن را به گونهای بهکار گرفت که توانستند هدف غائی ” ارتباط “ را حفظ کنند.
تنوع و گوناگونی زبان امتیاز ویژهای را برای هرقوم دارد و از این رو هر زبان دارای نکات ظریف، کنایهها و اشاراتی است که نمیتوان آنرا نادیده انگاشت و با هیچ ترجمه سلیسی نمیتوان لذت فهم کلمات آنرا به دیگر زبانها رساند، مگر آنکه آن زبان را فراگرفت. یکی از مهمترین دلایل بهکار گرفتن زبان انگلیسی،به عنوان زبان اصلی حضور استعماری بلند مدت دولتمردان سابق کشورهای استعمارگر در دیگر کشورها می باشد
ما نباید از تقویت زبان شیرین خودمان “ فارسی” غافل شویم، اما از یاد نبریم که اگر به یادگیری زبان انگلیسی اهمیت ندهیم مشکلات جدی را خواسته یا نا خواسته فرارو خواهیم داشت ! چرا که جهان رو به توسعه در هر ثانیه در حال تولید علم و فن آوری است و غالب این پژوهشهای علمی به زبان انگلیسی در مجامع بینالمللی ارائه میشود و یا در اینترنت به نمایش در میآید
از مقطع راهنمایی تا دبیرستان و پیش دانشگاهی دانش آموزان بطور متوسط 2، 3 یا 4 ساعت زبان انگلیسی در هفته میآموزند، و این در حالی است که پس از پایان دوره تحصیلی متوسطه از بر آوردن کمترین نیاز خود عاجزند!!
بعنوان مثال اگر به کشورهای خارجی سفر کنند یا جهانگرد خارجی را در شهر خود ببینند توانایی ارتباط با او را ندارند! جملاتی ساده را نمیتوانند درک کنند یا متن انگلیسی را بخوانند و بدان پاسخ دهند! و نقاط ضعف از این دست فراوان است. مشکل از کجاست؟ میدانید که ازعوامل مؤثر تدریس در هر وضعیت آموزشی معلم، روش آموزش و شاگرد است
هنوز شاگردان از زبان آموزی در کلاس فقط گرامر نویسی میدانند!چرا که اغلب کلاسها بواسطه نبود
امکانات سمعی و بصری با شیوه GTM هدایت میشود.کتابهای درسی برایشان جذاب نیست و انگیزه لازم برای خواندن زبان ندارند! ولب به شکوه و گلایه میگشایند چرا زبان میخوانیم؟ نمیشد زبان نداشتیم؟ کتابها را بسیار سخت و گاهی دشمن خود میپندارند.
کتا بهای زبان انگلیسی مدارس منابع مناسبی برای آموزش زبان نیستند. کتابهای انگلیسی از لحاظ محتوا و ظاهر (( طراحی ، تصاویررنگی (( باید به روز شوند. آیا تصاویر کتابهای سال اول و دوم متوسطه مناسب سن دانشآموزان است؟ از لحاظ محتوا نیز این کتابها در سطح کلان” ملی” نمیتواند پاسخگوی نیاز واقعی فراگیران در برقراری ارتباط با انگلیسی زبانان باشد.
بعنوان مثال در امتحانات داخلی و حتی نهایی “ سال سوم متوسطه “ مهارت شنیدن در بخش مکالمه کتاب درسی LANGUAGE FUNCTION ))، در شکل سؤالات جور کردنی (( Match آزمون کتبی گرفته میشود؟ درحالی که شیوه صحیح آن است که فراگیران توسط دبیر یا با پخش نوار کاست، متنی را گوش دهند وبعد به سوالات آن پاسخ دهند!
آیا برای دانش آموزان پیش دانشگاهی مشکل نیست که با سه سال زبان آموزی با سبکی متفاوت در مقطع متوسطه ناگهان به کتاب Reading based بپردازند؟ آن هم دریک قدمی کنکور! چرا تحول در مواد درسی زبان در آخرین وحساسترین مرحله صورت گرفته ؟آیا بهتر نبود تغییر درتالیف کتابهای انگلیسی از پایه اول متوسطه آغاز میشد؟
در طول سالهای تحصیلی فراگیران برای تقویت مهارت listening چند ساعت نوارآموزشی گوش میکنند؟ یا چند ساعت فیلمهای آموزشی انگلیسی میبینند؟ آیا با کلاسهایی که هیچگونه شعر، تمرینهای مناسب، بازی یادگیری زبان برای کاستن اضطراب، تحقیق و; ندارند میتوان به دانشافزایی فراگیران امید داشت؟
امروزه که عصر ارتباطات است شاید این سوالات بسیار پیش پا افتاده به نظر برسد ولی بیاییم واقع گرا باشیم، دانش آموزان ما از شنیدن تلفظ کلمات زبان با امکانات سمعی در کلاسها محرومند؛ حال این محرومیت دلایل مختلفی دارد، از جمله: نبود امکانات، بیحوصلگی بعضی دبیران برای پخش نوار آموزشی در کلاس و همچنین زمان کم تدریس!
واقعاً در کشور ما استاد ، مدرس و پژوهشگر دلسوز نیست که هنوز یادگیری زبان انگلیسی به معضلی لاینحل تبدیل شده است؟ چرا تشتت آراء در این حیطه فراوان است؟ چرا پاسخ مناسبی نیافتهایم؟چه کسی باید این خلا را پر کند؟مگر مدعی نیستیم که جوانان با استعدادی داریم! به کشوری مثل ترکمنستان نگاه کنیم که درآنجا نه یک زبان بلکه چند زبان زنده دنیا “فارسی، عربی، روسی، و انگلیسی” از مقطع ابتدایی آموزش داده میشود ! در بعضی از کشورها آموزش زبان خارجی از سالهای اول ابتدایی، به صورت اجباری آغاز میشود
دبیران متوسطه بخشی از ضعف شاگردان در درس زبان انگلیسی را ناشی از بنیه علمی ضعیف از مقطع راهنمایی میبینند.همین شاگردان با پیشرفت نه چندان مقطع متوسطه را به هر شکل به پایان میرسانند و به دانشگاه راه مییابند! و در ابتدای تحصیلات عالی از درس زبان پیش نیاز میخورند؟ چرا؟ آیا ضعف بنیه علمی نشان میدهد آموزش و پرورش با تمام مشکلاتی که با آن مواجه است در آموزش زبان انگلیسی منفعل بوده است؟متأسفانه عدم توانایی کاربرد زبان ادامه مییابد تا آنجا که دانشجویان برای تحصیلات تکمیلی و حتی دکترا )) که نیاز به امتیاز قابل قبولی در آزمون تافل تخصصی دارند(( با آن دست به گریبان میشوند!؟
چند درصد از دبیران ما کار با رایانه و ارتبا ط با INTERNET را میدانند؟ ساعات ضمن خدمت همکاران به چه شکل میگذرد؟ آیا این کلاسها توان علمی آنان را با تجربه کاریشان پیوند میزند؟یا ساعاتی از عمر گرانبهایشان را با اعطای گواهینامه ضمن خدمت مبادله میکنند؟چرا هنوز به این مسائل سطحی نگاه میکنیم؟
انسان موجود پیچیدهای است که آشنایی با روحیات او نیاز به روانشناسی دارد. چند درصد از دبیران ما توانستهاند بیانگیزگی فراگیران را با همین شرایط فعلی برطرف کنند؟ از اینکه بارها مشاهده کردهایم دانش آموزان در کلاس با داشتن نیروی جوانی و تحرک، در کلاس زبان به نیروی منفعلی تبدیل شدهاند چه کاری انجام داده ایم؟ اگر تعدادی دانش آموزدرکلاسهای خصوصی یا موسسات زبان در یادگیری انگلیسی موفقیت نسبی داشتهاند برای دیگر دانشآموزان کشور این چنین نبوده است! همه دانش آموزان چنان تمکن مالی ندارند تا از کلاسهای مکالمه زبان بهرهبرند
دانش آموزان باید برای زندگی بهتر زبان دوم را بیاموزند، اگرراهکارهایی معرفی و تا حد امکان اجرایی شوند نتا یج بهتری حاصل خواهد شد
1 – معلم بایدتسلط عالی به زبانی که یاد میدهدداشته باشد. و آشنایی خوب با زبانشناسیِ زبانی که تدریس میکندداشته باشد.و آشنایی گسترده با ادبیات کشور بیگانه داشته باشد
2 – تدریس زبان انگلیسی از مقطع ابتدایی مانند دیگر کشورها که زبان آموزی را از مقطع ابتدایی با برنامه و اجرای صحیح آغاز میکنند، شروع کنیم . دولت هر سال هزینههای گزاف برای افت تحصیلی فراگیران و از جمله در درس زبان انگلیسی میپردازد، یعنی، با میانگین هزار ساعت تدریس در مقطعهای راهنمایی و متوسطه (بدون احتساب هزینههای خانوادهها جهت کلاسهای تقویتی و خصوصی) نتیجه قابل قبولی نمیگیرد. اگر آموزش زبان از مقطع ابتدایی آغاز شود وضعیت بحرانی فعلی حتماً بهبود خواهد یافت
3- فعال کردن گروههای آموزشی دبیران و تشکیل جلسه تخصصی هر ماه یکبار برای رفع مشکلات تحصیلی، استانداردسازی آزمونهای ترم اول و دوم با طرح سؤالات هماهنگ،تشکیل کلاسهای ضمن خدمت با رویکردی نوین. باید محیطی فراهم شود تا همکاران با یکدیگر در مورد تدریس کلاسی به تبادل تجربیات و اطلاعات بپردازند و از حضور فعال صاحبنظران، مؤلفان و استادان دانشگاه در جمع دبیران زبان انگلیسی در گروههای آموزشی استفاده شود
4- احترام به نظرات دبیران بعنوان افرادی که درگیر مستقیم با فراگیران هستند.کتابهای علمی و کمک آموزشی
در حیطه آموزش زبان نگارش شده اما تجربه عملی تدریس کلاسی به مراتب مؤثرتر از مطالعه تئوریها و روشها است. پس در تالیف کتابهای زبان انگلیسی متوسطه در ایران باید ازتجربیات دبیران بهره برد
5- تخصیص امکانات و بودجه که متأسفانه بیشتر مدارس ما امکانات کافی از جمله آزمایشگاه زبان ،رایانه و دستگاه وی سی دی برای تقویت مهارتهای LISTENING SPEAKING ندارند. کتابهای فعلی بیشتر بر دو مهارت خواندن و نوشتن تاکید دارند در حالی که دو مهارت دیگر در عمل نقشی در رفع نیاز فراگیران ندارند.
6- تأکید همه جانبه در مدارس کشور بر آموزش استفاده از فرهنگ لغت یک زبانه Monolingual Dictionary از سال اول دبیرستان بعنوان مرجع لازم، موثق و بهترین خود آموز برای برطرف کردن مشکلات لغوی است. .
باید همه دبیران در سال اول دبیرستان علائم آوایی ( phonetic symbols )را بر اساس قرارداد انجمن بینالمللی آوانگاری ( IPA )حتماً تدریس کنند تا فراگیران حتی در منزل به آسانی لغتی را همراه با تمام مشخصات بشناسند. .
7 -افزایش ساعت تدریس زبان چرا که ساعتهای تدریس زباناندک است و در بعضی دروس از جمله زبان متوسطه
با توجه به اهمیت کتاب برای گرفتن دیپلم و آمادگی برای ورود به دانشگاه قابل قبول نیست، یعنی دبیر نمیتواند با ساعت کم تدریس هفتگی که گاهی با تعطیلات نیز همراه میشود، تقویم سالانه درسی را بدون تعجیل اجرایی کند.
8- برگزاری جشنواره کتاب سال برای آنکه از کتابهای آموزشی نو از سوی دبیران و استادان دانشگاه و دیگر مولفان مجرب بهرهمند شویم، باید آنان را به این عرصه مهم دعوت کنیم و از آنان یاری بطلبیم تا با بهرهمندی از تجربه علمی و عملی خود در تالیف کتابهای درسی تحولی درخور شأن آموزش و پرورش و بویژه آموزش زبان گام برداریم
سن زبان آموزی
زبان آموزشی در دوران کودکی نتیجه طبیعی تماس با زبان است؛ به طوری که کودکان بدون در نظر گرفتن سطح هوش و دریافت هیچگونه آموزشی، زبان یا به بیان دقیقتر صورت شفاهی زبان را میآموزند. افزون بر این اگر کودکی
به طور طبیعی در تماس با دو یا چند زبان قرار بگیرد، میتواند این زبانها را مانند گویشوران بومی بیاموزد و روان و سلیس صحبت کند . اما در اکثریت قریب به اتفاق بزرگسالان، این توانایی با افزایش سن شدیدا کاهش مییابد
به بیان دیگر زبان آموزشی در بزرگسالان نتیجه طبیعی تماس با زبان نیست بلکه امری است اکتسابی که نقش عوامل غیرزبانی همچون حافظه و رشد شناختی در آن بسیار بیشتر از کودکان است. آنچه در کودکی به صورت طبیعی و بدون دردسر آموخته میشود، در بزرگسالی تنها به کمک انگیزه قوی و تلاش آگاهانه میسر خواهد بود
مطالعات نشان دادهاند که در حدود 2 سالگی، مهارتهای زبانی که در نیمکره چپ مغز و در 2 منطقه بروکا یا مرکز تولید زبان و ورئیکه یا مرکز درک زبان جای داشتهاند، در صورت تماس با زبانِ بهخصوصی، در جهت آن زبان تثبیت میشوند. به این فرایند یکسوشدگی مغز میگویند که در نتیجه آن تمام فعالیتهای قشر مخ بین 2 نیمکره چپ و راست تقسیم میشوند. به نظر میرسد که فرایند یکسوشدگی در سن بلوغ(12 تا 14سالگی) به پایان میرسد و فراگیری کامل زبان از آن پس به امری تقریبا غیرممکن تبدیل میشود