مقاله توبه کردن word دارای 76 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله توبه کردن word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله توبه کردن word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله توبه کردن word :
توبه کردن
مقدمه :
بر صاحبان بصیرت پوشیده نیست که توبه شعبه ای است از فضل عظیم الهی و دری است از رحمت رحیمی خداوندی که به روی بندگان خود باز فرموده است . اگر این در بسته بود رستگاری برای کسی نبود زیرا سرشت بشر با الودگی و خطاکاری و گناه پیوسته است . بطوریکه هر بشری به جهت اعمال خود را به انواع آلودگیها مبتلا خواهد ساخت مگر آن مقداری که خداوند او را حفظ فرموده باشد . خدای حکیم و رحیم توبه را دوای دردهای معنوی و علاج امراض قلبی و پاک کننده انواع آلودگیها قرار داده است تا انسان پس از گرفتاری به گناه به برکت توبه پاک شود و اهل نجات گردد .
بیان مسئله :
ایمان هم مثل انسان است و همانطور که نبودن روح به معنی نبودن انسان است. عدم شهادت به توحید به معنی نبودن اصل ایمان است. از طرفی کسی که شهادت به توحید می دهد ولی به لوازم ایمان ملتزم نمی شود مانند انسانی است که تمام اعضا و جوارح ظاهری و داخلی خود را از دست داده و جز روح چیز دیگری ندارد و همانطور که این انسان تا مرگ فاصله ای ندارند و چیزی نمانده که روح ضعیفش که تمام اعضای کمک کننده اش او را رها کرده اند نابود شود کسی هم که از ایمان فقط اصل آن را داشته و در اعمال و عبادات کوتاهی می کند با وزش اولین بادهای سرکشی که درخت ایمان را به لرزه در می آورد و آمدن ملک الموت در پیشاپیش آنها قرار دارد درخت ایمانش ریشه کن می شود.
هر ایمانی که ریشه ای ثابت در نفس و شاخه هائی منتشر در اعمال نداشته باشد به هنگام مرگ از وزش بادهای ایمان کش مصون نخواهد بود و صاحبش در خطر سوء عاقبت قرار دارد مگر آنکه در طول ساعات متوالی و روزهای متمادی درخت ایمانش را با آب عبادت آبیاری کند تا ثابت و راسخ
شود.
اینکه عرفا را می بینیم که تمام تعلقاتشان قطع شده فقط از ترس مرگ و مقدمات هولناک آن است که جز تعداد قلیلی در مقابل آنها ثابت قدم نمی مانند. پس بشتابید به سوی توبه قبل از آن که زهر گناهان با روحتان چنان کند که کار از دست طبیبان خارج می شود و پس از آن پرهیز سودی نبخشد که اگر چنین شود نصیحت ناصحان و موعظه واعظان در او اثر نکند و در زمره هلاک شدگان ثبت شوی.
اهداف پژوهش :
در این پژوهش هدفهای زیر دنبال می شود :
1-بررسی توبه
2-بررسی توبه (کامله)
3-بررسی وجوب توبه و فضیلت آن
4-بررسی توبه نصوح
5-بررسی حقیقت توبه
6-بررسی چگونگی پذیرفته شدن توبه
7-بررسی راههای روی آوردن به توبه
اهمیت و ضرورت پژوهش :
از آنجایی که انسان خلیفه و جانشین خدا در روی زمین است و خداوند ، جهان و همه نعماتش را در خدمت انسان نهاده تا به تکامل و قرب رضوان برسد و از طرفی خود انسان از دو جنبه جسم و روح خلق شده ، معمولاً بعد جسمانی او در این دنیا گاهی اسیر غرائز حیوانی شده و مرتکب گناه میگردد. پس باید برای بازگشت او از جاده انحرافی راهی وجود داشته باشد که خداوند آمرزنده مهربان درب توبه را برای انسانها باز کرده تا انسانها بتوانند غفلتها و گناههای خود را از طریق توبه بپوشانند وپاک کنند . در این پژوهش سعی شده که درب رحمت الهی یعنی توبه بیشتر باز شود تا با چگونگی توبه و اوقات توبه و انواع گناهان در قبولی توبه و ; بیشتر آشنا شویم . و امید که هرگز اعضاء و جوارح ما به گناه آلوده نشوند اما اگر گاهی سهواً و غفلتاً گناه کردیم بتوانیم توبه کنیم و از آن گناه پاک شویم . و در این پژوهش روشن میشود که باب توبه اجازه گناه را به انسانها نمی دهد که دائم گناه کنند و بگویند توبه می کنیم . بلکه برای توبه هم شرایط خاصی وجود دارد که باید رعایت شود تا توبه قبول شود .
فصل اول
توبه
توبه، توبه متاب همه به معنی رجوع و برگشتن است.
عبد خداوند آنگاه که سراپایش از سوز و آتش خطا می سوزد و پشیمانی و حسرت در دلش آتشی سوزنده برپا نموده است و در هیچ چیز و هیچ کس امیدی ندارد تا رهائیش بخشد متوجه“ باب” گشوده شده رحمت خداوند میشود که باز او را می طلبد و خطایش را می بخشد. امید دارد که گناهانش به حسنات مبدل خواهد شد.
الا من تاب و آمن و عمل صالحاً فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات
خداوند مهربان و رحیم است اگر بنده توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد پس خداوند سیئات آنها را به حسنات مبدل می کند، کثافات و زبالههای درونی انسان را مبدل به میوه ها و حسنات شیرین و نیکوئی میگرداند.
“ ثم تاب علیهم انه بهم رؤوف رحیم.”
و این تا زمانی است که نَفَس در رفت و آمد است و تا فرصت باقی است باید
شتافت که پس از مرگ مانده باشد خداوند رحمان پذیرایی توبه بندگان گنه کار است.
در کافی جلد 2 آمده است:
از امام جعفر صادق(ع) از حضرت رسول اکرم(ص) نقل است که فرمود: هر که یک سال پیش از مرگش توبه کند خدا می آمرزد و بعد فرمود: یک سال زیاد است هر که یک ماه پیش از مرگش توبه کند حق تعالی می پذیرد سپس فرمود: یک ماه زیاد است هرکه یک هفته قبل از مرگش توبه کند حق تعالی میپذیرد . سپس فرمود یک هفته زیاد است هر که یک روز قبل از مرگ توبه کند خدا توبه او را می پذیرد بعد فرمود یک روز زیاد است هر که پیش از معانیه مرگ توبه کند خدا می پذیرد وای بر من و امثال من اگر با وجود چنین باب رحمتی آمرزیده نشده و گناهکار از دنیا برویم آن گاه دیگر تسلیم خداوند شدن اجباری است.
ربنا اطمس علی اموالهم و اشدد علی قلوبهم فلایؤمنوا حتی یروالعذاب الالیم .
پروردگارا تباه ساز اموال آنان را و ببند اموال آنان را و ببند دلهای آنان را که ایمان نیاوردند تا بنگرد عذاب دردناک.( یونس88)
و آنگاه دیگر گفتند” ای تبت الان” پذیرفته نیست و هنگام رسیدن اجل فرصتی برای توبه باقی نمانده است. مگر شفاعت و رحمت خداوند کاری کند. خداوند از گناهان و خطاهای همه ی بندگانت در گذر و ما را شامل رحمت خود نمای.
فصل دوم
حقیقت توبه
پیغمبر اکرم(ص) فرمود: پشیمانی از گناه توبه است. حضرت باقر فرمود در
توبه پشیمانی کفایت است.
حضرت صادق می فرماید“ نیست بنده ای که گناهی کند پس پشیمان گردد مگر اینکه خداوند او را می آمرزد پیش از آنکه از او طلب آمرزش کند.
بنابراین حقیقت توبه همان پشیمانی از گناه است از جهت زشتی آن نزد خداوند و اینکه خلاف رضای اوست مانند غلامی که کاری را برخلاف رضای مولایش انجام دهد و غافل باشد که مولا او را می بیند چون فهمید که او را میدیده البته سخت از کردار خود پشیمان می شود و مانند تاجری که معامله ای بکند و در آن سرمایه خود را از دست بدهد و مقدار زیادی
بدهکار گردد چقدر از آن معامله پشیمان می شود خصوصاً “ اگر دوست دانایی قبلاً” او را از آن معامله نهی کرده بود و نیز مانند کسی که طبیب او را از خوردن طعامی منع کرده بود و پس از خوردن و گرفتار شدن از کار خود چه قدر پشیمان خواهد بود.
پشیمانی سبب ترک گناه است
البته هر چه ایمان به خدا و روز جزا و تصدیق خبرهای پیغمبر و امام بیشتر باشد پشیمانی از گناه کرده شده بیشتر و آتش درونی آن سخت تر خواهد بود چنانچه لازمهی حسرت و ندامت بر گناه، عزم بر ترک آن در آینده است بطوریکه اگر بر ترک آن گناه تصمیم نداشته باشد معلوم می شود حقیقتاً از آن گناه پشیمانی ندارد.
حضرت علی(ع) می فرماید جز این نیست که پشیمانی بر گناه سبب ترک آن می شود.
توبه کامله
شخصی در حضور حضرت علی(ع) گفت: استغفرالله، حضرت فرمود: مادرت عزادارت گردد آیا می دانی استغفار یعنی چه؟
پس فرمود استغفار درجه ی بلند مقامان و صدرنشینان عالم اعلی است و در معنی استغفار شش چیز لازم است:
1ـ پشیمانی و حسرت از کردار گذشته
2ـ عزم بر ترک آن برای همیشه
3ـ اداء کردن حقوق مردمان بطوریکه هنگام مردن پاک باشد و( رحمت) خدا را ملاقات کند در حالیکه حق کسی بر عهده اش نباشد.
4ـ هر واجبی که ضایع کرده تدارک نماید.
5ـ آنچه گوشت بربدنش از حرام روئیده با خون دل خوردن بر آخرت آبش کند تا پوست به استخوان بچسبد و گوشت نو در بدنش پیدا شود.
6ـ زحمت عبادت را به بدن بچشاند چنانچه خوشی و شیرینی گناه را چشانیده است و هرگاه این شش چیز در تو پیدا شود آنگاه بگو استغفرالله.
وجوب توبه و فضیلت آن
توبه از گناه چه کبیره و چه صغیره به اتفاق جمیع علماء و به حکم عقل واجب است چنانچه محقق طبرسی در تجدیدالکلام و علامه حلی در شرح آن فرموده اند که توبه دفع ضرر می شود و دفع ضرر هم عقلاً “واجب است پس توبه به حکم عقل واجب است و در سوره نور آیه 31 می فرماید:” توبه کنید و به سوی خدا رجوع کنید همه ی شما باشد که رستگار شوید و همچنین در سوره تحریم آیه 8 می فرماید و ای کسانیکه به خدا ایمان آورده اید توبه کنید و به خدا رجوع نمایید توبه خالص( تنها برای رضای خدا) امید است پروردگار شما
گناهانتان را تلافی فرماید.
« پس از گناه ، توبه واجب است»
مسلمان کسی است که وقتی که دانست گناهی را مرتکب شده، توبه بکند و توبه واجب است از واجباتی که همه ی ما آن را ترکش می کنیم و اگر کسی از دیگری دید باید او را امر به توبه کند.
مثلاً اگر شما در مجلسی بودید و یکی لقب زشتی به دیگری داد بر شما واجب است به او بگوئید توبه کند بر او هم واجب است که بگوید: استغفرالله. تا توبه اش را نفهمید نباید رهایش کنیم.
« دوستی اهل بیت به توبه می کشاند»
کسانی که اهل ایمان و ولایت شدند اگر گناهی از آنان سر زد خدا ولی آنها است و موفقشان می دارد به توبه یعنی به برکت نور و ولایت عاقبت پاک میشوند. ولی کسانی که ولایت ندارند اگر عمل هم داشته باشند چون مغز و اساس و پایه محکمی ندارند خواهی نخواهی از بین می رود و نفعی برای او نخواهد داشت.
توبه نصوح کدام است؟
مجلسی علیه الرحمه در شرح کافی در معنی توبه نصوح چند وجه از مفسرین نقل نموده است.
1ـ توبه ی خالص و پاک برای رضای خدا یعنی فقط به منظور مخالفت امر خدا
از گناه پشیمان شده باشد نه از ترس دوزخ یا طمع بهشت و محقق طوسی در تجدید الکلام فرموده است پشیمانی از گناه برای ترس از دوزخ توبه نیست.
2ـ توبهی اندرز بخش که مردم را به مانند خود تشویق کند یعنی طوری توبه کند و گذشته خود را اصلاح نماید که هر گناهکاری آثار توبه او را ببیند به توبه مایل شود و او هم اهل توبه شود که در این حال به عمل خود دیگران را نصیحت کرده و به توبه کردن دلالت و راهنمایی نموده است. یا این که اندرز کننده ی صاحبش باشد به این که از هر گناهی کنده شود و تا آخر عمر پیرامون هیچ گناهی نگردد.
3ـ توبه ی رفو کننده( از فصاحت به معنی خیاطت باشد) یعنی توبه ای که به وسیله آن هر چه از پرده دیانت پاره شده است دوخته شود و توبه کننده را با اولیاء خدا و دوستان او بهم گرد آورد.
4ـ نصوح صفت توبه کننده باشد یعنی توبه شخصی که نصیحت کننده خودش
باشد به آن توبه به این معنی که بر وجه کامل توبه کند که تمام آثار گناه را از دل ریشه کن سازد. بوسیله این که خود را در بوته ی ریاضت آب کند و تیرگی گناهان را از آن بزداید و به پرتو حسناتش بیاراید. تا این که می فرماید یکی از اکابر گفته در جلاء دادن آینه تنها زدودن سیاه بس نیست بلکه باید آن را صیقل داد تا آنچه سیاهی بر جرمش نشسته پاک گردد و دل هم بمانند آینه است به مجرد ترک گناه پاک نمی شود بلکه جرم گناهان گذشته را هم که به آن نشسته باید پاک کرد و به نور طاعتش روشن ساخت زیرا چنانچه از هر گناهی که کرده می شود تاریکی و تیرگی بدل می رسد همچنین از هر عبادتی روشنایی و درخشندگی بدل می رسد و بنابراین باید تاریکی هر گناهی که بدل رسیده به نور عبادتی که ضد آن است پاک کرد.
شخص توبه کننده باید گناهان خود را مفصلاً در نظر گیرد و در برابر هر شری که از او سر زده خیری که در برابر آن است به همان مقدار بجا آورد مثلاً در برابر گناه گوش دادن به غناء و آلات لهو، استماع قرآن و حدیث و موعظه و مسائل دینی کند و در برابر مس خط قرآن مجید بدون طهارت، سعی در اکرام آن و تلاش نماید و در برابر نظر کردن به خط قرآن مجید و نظر بوالدین از روی شفقت و نظر بصُلَحاء از سلسلهی جلیلهی سادات و مانند
اینها.
در حقوق مردم ، پس از توبه زیاد از مال خود صدقه بدهد و اگر غیبت بود پس از توبه مدح و ثناء آن مؤمن را زیاد بگوید و صفات نیکش را آشکار سازد و خلاصه هر گناهی پس از توبه ی از آن عبادتی که ضد آن است به جا آورد چنان چه طبیب جسمانی مرض ها را به ضدش معالجه می کند.
( پایان فرمایش مجلسی)
پاداش استغفار آمرزش است
یکی از مفسرین شیرین گفته است هل جزاء التوبه الا القبول اگر توبه کردید آیا پاداش توبه جز پذیرفته شدن است هل جزاء الاستغفار الا المغضده آیا پاداش طلب آمرزش جز آمرزش است هل جزاء الشکر الا الازدیاد آیا پاداش سپاسگزاری جز زیاد کردن است؟
هل جزاء الدعاء الا الاجابه، آیا پاداش درخواست جز پاسخ مثبت دادن است.
هل جزاء السؤال الا العطاء آیا پاداش دریوزگی جز عطا و بخشش است و خلاصه هل جزاءالاحسان الا الاحسان آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟
تاریکی ها روشن می شوند، ظلمانیها نورانی می شوند، آتش ها گل می شوند،
اگر با گناه به گور بروی در گورت آتشفشان است، اگر با توبه رفتی رحمت است.
حقیقت توبه
توبه عبارت از معنائی است که از سه چیز متوالی تنظیم می شود:
1ـ علم
2ـ حال
3ـ فعل
علم موجب حال و حال باعث فعل است.
منظور از علم این است که انسان به ضرر گناهان پی برده و بداند که آنها سمومی مهلک کشندهی دین مفوّت حیات ابدی مانع بنده از لقای محبوب و رسیدن به سعادت ابدی هستند. از این علم حالی به انسان دست می دهد یعنی با این شناخت به خاطر از دست رفتن محبوب در قلب انسان دردی برانگیخته می شود. زیرا قلب انسان وقتی که احساس کند محبوبش را از دست داده رنجور می شود.
آنگاه از این درد و رنج قلبی حالت دیگری حاصل می شود که قصد و اراده
نام دارد اراده ی اینکه فعلاً گناهی را که انجام می دهد ترک کند و تصمیم بگیرد تا آخر عمر گناهی را که محبوبش را از او می گیرد انجام ندهند و گذشته را اگر قابل جبران است تلافی کند.
اولین مرحله ای که در این رهگذر به نام علم حاصل می شود مطلع تمام این خیرات است و آن عبارت از ایمان و تصدیق این معنی است که گناهان زهرهای کشنده اند.
امام باقر می فرمایند: سرور و خوشحالی خدا به خاطر توبه بندگان از سرور و خوشحالی مردی که زاد و توشه خود را در شب تاریکی گم کرده سپس آن را می یابد بیشتر است.
خدا در قرآن می فرماید:
2ـ ای مومنین همه باهم به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
3ـ ای مومنین خالص و همیشگی به درگاه خدا توبه کند باشد که پروردگارتان گناهان شما را بپوشاند و محو فرماید .
4ـ همانا خدا توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست می دارد .
امام صادق (ع) می فرمایند: خدای تعالی از توبه بنده ی مؤمنش چنان مسرور می شود که یکی از شما هنگام یافتن گم شده اش.
از همان حضرت در تفسیر آیه شریفه « توبوا الی الله توبه نصوصاً» چنین آمده است نصوح گناهی است که انسان تا ابد آن را انجام ندهد.
کسی گفت کدامیک از ما گناهش را تکرار نمی کند؟
حضرت فرمود: فلانی! خدا بندگانی را که بسیار گناه کرده و بسیار توبه میکنند دوست دارد.
نبی اکرم (ص) فرمود هنگامی که بنده ای خالصانه توبه می کند خدا او را دوست می دارد بر او پرده می پوشد.
هنگامی که نور ایمان بر دل تابیدن گرفت، پشیمانی از گذشته را بر نمی انگیزد و در بیشتر موارد اسم توبه به همین پشیمانی اطلاق می شود. مرحله ی اول را که در علم است مقدمه ی توبه و مرحله ی سوم را که ترک گناه است، ثمره
توبه می دانند.
به همین اعتبار است که نبی اکرم(ص) می فرماید: پشیمانی توبه است چون پشیمانی همیشه با علمی که موجب آن و عزمی که تابع و ثمره ی آن می باشد همراه است.
وجوب و ارزش توبه
شکی نیست که از نظر عقل و شرع بر انسان واجب است خود را از امراضی
که حیات حسم را به خطر می اندازند حفظ کند.
بنابراین دوری از مرض گناهان و خطایا و اشتباهات مهلک که حیات ابدی را تهیدید می کنند به طریق اولی واجب است.
خدای تعالی می فرمایند: توبوا الی الله جمیعاً ایها المومنو لعلکم تفلحون و می فرماید: یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبه نصوحاً عسی ربکم ان یکفر عنکم سیئاتکم و می فرمایند: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین.
نبی اکرم (ص) می فرمایند: تائب حبیب خداست. کسی که توبه می کند مثل کسی است که گناه نکرده است.
عرض شد: چگونه بر او پرده می پوشد؟
فرمود: گناهش را از یاد دو ملکی که آن را نوشته اند می برد و به اعضای بدنش و قطعه های زمین وحی می کند که گناهش را پنهان کنند پس او در حالی خدا را ملاقات می کند که هیچ چیزی بر علیه او شهادت به گناه نمی دهد.
امام باقر(ع) می فرمود: تائب چون کسی است که گناه نکرده است و کسی که بر گناه اصرار دارد و استغفار می کند مانند کسی است که خود را استهزاکرده است.
فصل سوم
فوریت توبه
بدون شک توبه امری است که باید فوری انجام شود زیرا رفع ضرر گناهان واجب فوری است. به اضافه اینکه اصل توبه یعنی شناخت مهلک بودن گناهان جزء ایمان است و ایمان خود واجب فوری است و علم به ضرر گناهان فقط از این جهت به کار می آید که باعث ترک گناهان باشد پس کسی که گناهان را ترک نکند فاقد این جزء ایمان است.
مثلاً هنگامی که طبیب به مریضش می گوید:« این سم است آن را نخور» در این صورت اگر مریض آن را خورد می گویند: ایمان نداشت و سم را خورد. منظور از این سخن این است که به گفته دکتر ایمان نداشت نه به وجود او زیرا اگر می دانست که آن سم است هرگز نمی خورد.
بنابراین مسلمان گناهکار ایمانش ناقص است. چون ایمان فقط یک باب نیست. بلکه هفتاد و چند باب است که برترین باب آن شهادت« لا اله الا الله» و پایینترین بابش برداشتن مانع از راه عبور و مرور مردم است.« البته منظور این سخن آن نیست که ایمان هفتاد و چند چیز است بلکه منظور آن است که ایمان چیزی است که از هفتاد و چند موجود است که برترین آنها روح و قلب
و پایین ترین آنها نظافت است.»
فصل چهارم
عمومیت توبه
وجوب توبه نسبت به همه اشخاص در تمام حالات عمومیت دارد بطوری که می توان گفت این حکم از احدی برداشته نشده.
قرآن کریم در یک خطاب عمومی می فرماید: و توبوا الی الله جمیعاً
همه به سوی خدا توبه کنید ، زیرا هر کس از گناه جوارح پاک نیست و اگر گاهی از معصیت جوارح پاک شود به ذنوب قلبی مبتلا خواهد شد و اگر از آنها پاک شود از وسوسه شیطان که خیالات متفرقه را به او تلقین می کند تا از یاد خدا غافلش کند خالی نیست و اگر از آن خالی شود دچار غفلت و قصور در شناخت خدا و صفات و آثار او بر حسب طاقت خویش می باشد.
اینها تمامی نقص بوده و اسبابی دارند و ترک این اسباب فقط با اشتغال به اضداد آنها ممکن است یعنی رجوع از یک راه به ضد آن و منظور از توبه هم رجوع است و هیچ انسانی را نمی توان تصور کرد که از نقص خالی باشد آنچه هست در مقدار آن تفاوت دارند ولی در اصل تنزیه مشترکند.
نکته لازم تذکر این است که گناهان انبیاء و اوصیاء مثل گناهان ما نیست. «گناهان ما ترک واجب و ارتکاب به محرمات است» ولی گناهان آنان غفلتهای آنی از یاد دائمی خدا و اشتغال به مباحات است«و لذا جریمه آنان نیز با جریمه ما فرق دارد و جریمه ما آتش جهنم و حرمان از بهشت و جوار حق تعالی» و جریمه آنان محرومیت از زیادی اجر و پاداش است و لذا در حدیث وارد است. حسنات نیکان گناه مقربین است.
امام صادق (ع) می فرماید: رسول خدا در شبانه روز صد بار توبه و استغفار می کرد بدون آنکه گناهی کرده باشد. بدرستی که خدا مصیبتها را به دوستانش اختصاص می دهد بدون آنکه گناهی کرده باشند تا آنها را بدان سبب پاداش دهد.
منظور این است که گناهانی مثل گناهان ما ندارند زیرا گناه هر کس مناسب با قدر و منزلتش در نزد خداست.
و این باب شریفی است که از آن معنای اعتراف انبیاء و ائمه(ع) به گناه و ستر گریه و زاری ایشان فهمیده می شود.
دو شرط برای توبه
1ـ برای تدارک و تلافی گناهان ترک آنها در آینده کافی نیست بلکه باید آثاری را که از آنها در قلب نقش بسته با نور طاعت محو کرد.
نبی اکرم(ص) می فرماید: بعد از کار زشت کار نیکو انجام ده تا آن را محو کند.
سزاوار است حسنه ای که برای سیئه انجام می شود مناسب آن سیئه باشد مثلاً شنیدن لغویات که با شنیدن قرآن و حضور در مجالس ذکر خدا و انبیاء و اولیاء محو می شود . البته مناسبت ، شرط توبه نیست اگر چه سزاوار و پسندیده است.
2ـ سزاوار است توبه با انجام و ارتکاب گناه فاصله نداشته باشد یعنی تا گناهی از انسان صادر شد، قبل از آنکه پلیدی گناه در قلبش متراکم شود و محو آن غیر ممکن گردد پشیمان شده و آثارش را محو کند.
قرآن عظیم می فرماید: انما التوبه علی الله الذین یعلمون السوء بجهاله ثم یتوبون من قریب
2ـ خداوند فقط توبه کسانی را می پذیرد که از روی نادانی عمل زشتی مرتکب
شده و فوری توبه می کنند .
و لیست التوبه الذین یعلمون السیئات حتی ادا حضر احدهم الموت قال انی تبت الان
امام صادق(ع) در تفسیر قران می فرماید: منظور این است که شخص چنان به مرگ مشرف شود که آخرت را عیناً ببیند زیرا قبل از رسیدن به این مرحله توبه پذیرفته می شود.
نبی اکرم(ص) می فرماید: کسی که فوری توبه نکند و توبه را به تأخیر اندازد بین دو خطر بزرگ گرفتار است. اول: اینکه ظلمت معاصی بر قلبش متراکم شود و چون لایه زنگ بر آهن روی قلب را بگیرد و محو شدنش محال شود. دوم: اینکه مرگ یا مرضی او را در گیرد و به او فرصت ندهد که به محو گناه مشغول شود.
فصل پنجم
پذیرش توبه
ابو حامد غزالی در کتاب احیاء چنین می گوید:
اگر معنی را فهمیده باشی شک نخواهی داشت که هر توبه صحیحی پذیرفته و مقبول است. کسانی که به نور بصیرت می بینند و از انوار قرآن مدد می گیرند می دانند که هر قلب سلیمی مقبول خدا و در آخرت در جوار او بهره مند از نعمت اوست و آمادگی دارد که با چشم خود به وجه الله بنگرد و می دانند که قلب در اصل سلیم آفریده شده است زیرا هر نوزادی با فطرت خداپرستی آفریده می شود اما آن سلامت توسط کدورت که گرد و غبار گناهان بر آن ایجاد می کنند از دست می رود و می دانند که آتش ندامت این کدورت و غبار را از بین می برد و نور حسنه ظلمت سیئه را از چهره قلب می زداید که ظلمت معاصی طاقت مقابله با نور حسنات را ندارد همچنان که ظلمت شب در مقابل نور روز و همچنانکه کدورت چرک در
مقابل سفیدی صابون همانطور که شاهان لباس کثیف را برای پوشیدن نمی پذیرند، خدای تعالی قلب ظلمانی را برای همسایگی نمی پذیرد و همانطور که انسان با لباسی که در تن دارد دست به کارهای پست بزند لباسش کثیف می شود و چون آن را با آب گرم و صابون بشوید پاکیزه می شود بکار بردن قلب در شهوات آن را کثیف می کند و چون آن را با آب اشک و آتش ندامت بشوید پاکیزه و طاهر خواهد شد و هر قلبی پاکیزه و طاهر شد مقبول است.
وظیفه ی انسان تزکیه و تطهیر و لطف خدا قبول و پذیرش است.
مگر ان که چرک چنان در طول زمان متراکم شود که در متن لباس نفوذ کند که در این صورت صابون قادر به دفع و ازاله آن نیست. گناهان نیز این چنینند که چون بر قلب متراکم شوند و لایه ای از پلیدی تشکیل دهند دیگر راه بازگشت و توبه وجود ندارد.
گاهی انسان با زبان می گوید توبه کردم ولی به لباسشویی می ماند که با زبان بگوید لباس را شستم و وارد عمل نشود همانطور که این کلام لباس را تمیز نمی کند و نمی تواند صفت موجود را در آن عوض کند مگر ضد آن صفت را در آن ایجاد نماید آن کلام هم باعث سفیدی قلب نمی شود»
قرآن مجید می فرماید: و هو الذی یقبل التوبه عن عباده
و می فرماید: غافر الذنب و قابل التوب
در کتاب کافی از امام صادق یا باقر(ع) چنین نقل شده: خدای عزوجل به آدم(ع) فرمود برای تو مقدر کردم که هرگاه یکی از فرزندانت کار بدی انجام
دهد و استغفار کند او را ببخشم.
عرض کرد: پروردگارا بیشترم عطا کن.
فرمود: باب توبه را تا زمان مرگشان برای آنها باز گذاشتم.